فاطمه سرجوقیان؛ علی کنعانیان؛ امیر اثنیعشری؛ جمشید احمدیان
چکیده
مجموعه نفوذی کوهدم، در شمال خاور اردستان در بخش مرکزی نوار ماگمایی ارومیه- دختر قرار گرفته است. این مجموعه ماهیت کالکآلکالن دارد و در دو واحد فلسیک و حدواسط- مافیک قابل مشاهده است. سنگهای فلسیک از ترکیب سنگشناسی مونزوگرانیت، گرانودیوریت، کوارتزمونزونیت و کوارتزمونزودیوریت تشکیل شده، در حالی که سنگهای حدواسط- مافیک شامل ترکیب ...
بیشتر
مجموعه نفوذی کوهدم، در شمال خاور اردستان در بخش مرکزی نوار ماگمایی ارومیه- دختر قرار گرفته است. این مجموعه ماهیت کالکآلکالن دارد و در دو واحد فلسیک و حدواسط- مافیک قابل مشاهده است. سنگهای فلسیک از ترکیب سنگشناسی مونزوگرانیت، گرانودیوریت، کوارتزمونزونیت و کوارتزمونزودیوریت تشکیل شده، در حالی که سنگهای حدواسط- مافیک شامل ترکیب سنگشناسی گابرو، دیوریت، کوارتز دیوریت، مونزودیوریت و مونزونیت است. این توده و سنگهای دربرگیرنده آن میزبان دایکهای متعدد اسیدی است و آنکلاوهای میکروگرانولار مافیک متعددی با ترکیب دیوریت، کوارتزدیوریت، مونزودیوریت و کوارتز مونزودیوریت در سنگهای فلسیک خودنمایی میکند. مطالعات سن سنجی اورانیم- سرب با استفاده از روش LA-ICP MSروی بلورهای زیرکن نشان میدهد که سن سنگهای حدواسط- مافیک حدود ٤/٠±٩/٥٣ میلیون سال، سنگهای فلسیک حدود ٤/٠ ± ١/٥١ میلیون سال، آنکلاوها ٨/٠±٣/٥٠ میلیون سال و دایکهای اسیدی ٦٤/٠±٩٥/٤٩ میلیون سال برآورد شده است. با توجه به این نکته که سنهای به دست آمده متعلق به ائوسن زیرین تا میانی هستند، میتوان گفت شکلگیری این مجموعه نفوذی همزمان با رخداد فرورانش لیتوسفر اقیانوسی نئوتتیس به زیر ایران مرکزی است و با مطالعات ژئوشیمیایی مطابقت دارد.
فاطمه سرجوقیان؛ علی کنعانیان؛ جمشید احمدیان
چکیده
بلورهای فلدسپار قلیایی و پلاژیوکلاز در سنگهای نفوذی کوهدم از دید ترکیب و بافتی ساختمان منطقهای نشان میدهند. بلورهای فلدسپار در واحدهای مختلف مانند نمونههای گرانیتی- گرانودیوریتی، نمونههای دیوریتی- گابرویی و آنکلاوهای میکروگرانولار مافیک که با فراوانی به نسبت زیاد در سرتاسر توده نفوذی اسیدی به چشم میخورند، مورد ...
بیشتر
بلورهای فلدسپار قلیایی و پلاژیوکلاز در سنگهای نفوذی کوهدم از دید ترکیب و بافتی ساختمان منطقهای نشان میدهند. بلورهای فلدسپار در واحدهای مختلف مانند نمونههای گرانیتی- گرانودیوریتی، نمونههای دیوریتی- گابرویی و آنکلاوهای میکروگرانولار مافیک که با فراوانی به نسبت زیاد در سرتاسر توده نفوذی اسیدی به چشم میخورند، مورد تجزیه نقطهای قرار گرفتند. نتایج تجزیه میکروپروب پلاژیوکلازها در سنگهای اسیدی و حد واسط- بازی و آنکلاوها بیانگر وجود منطقهبندی عادی و وارون در نمونهها است. طیف ترکیب شیمیایی پلاژیوکلاز در مرز آلبیت و الیگوکلاز (An:9) در حاشیه تا اوایل لابرادوریت(An: 50) در مرکز در سنگهای اسیدی و از آندزین (An: 30) در حاشیه تا لابرادوریت (An: 56) در مرکز در سنگهای حد واسط- بازی و از الیگوکلاز (An: 19) تا اواخر لابرادوریت (An: 66) در آنکلاوها تغییر میکند. فراوانی عناصر کمیاب Ba، Sr، Fe و Mg در فلدسپارها، الگوی نوسانی و متغیر نشان میدهند. الگوی نوسانی عناصر اصلی و کمیاب از مرکز به حاشیه در بلور فلدسپار، به نقش مؤثر پدیده آمیختگی ماگمایی در شکلگیری توده نفوذی کوهدم اشاره دارد.
میرصالح میرمحمدی؛ علی کنعانیان
چکیده
توده مافیک- اولترامافیک قره آغاج در فاصله 36 کیلومتری شمال باختر ارومیه قرار دارد. این توده از لحاظ سنگشناسی از دو بخش اصلی شامل سنگهای مافیک بدون کانیسازی و سنگهای اولترامافیک غنی از Fe-Ti-P (سنگهای FTP) تشکیل یافته است. بخش مافیک به طور غالب حاوی گابروی درشت بلور، میکروگابرو و متاگابرو با مجموعه کانیایی ساده ...
بیشتر
توده مافیک- اولترامافیک قره آغاج در فاصله 36 کیلومتری شمال باختر ارومیه قرار دارد. این توده از لحاظ سنگشناسی از دو بخش اصلی شامل سنگهای مافیک بدون کانیسازی و سنگهای اولترامافیک غنی از Fe-Ti-P (سنگهای FTP) تشکیل یافته است. بخش مافیک به طور غالب حاوی گابروی درشت بلور، میکروگابرو و متاگابرو با مجموعه کانیایی ساده (پلاژیوکلاز+ کلینوپیروکسن و ایلمنیت) و ارتوآمفیبولیت است. بر اساس روابط صحرایی، شواهد سنگنگاری و زمینشیمیایی، این سنگها رابطه بسیار نزدیکی با یکدیگر داشته و هم ماگما محسوب میشوند. بخش اولترامافیک از تعداد زیادی لایه و توده سیل مانند به ستبرای 5 سانتیمتر تا چند متر تشکیل یافته، به گونهای که به طور کامل توسط گابروها احاطه شده و با میزبان، همبری ناگهانی، موازی و همشیب دارد. این سنگها در مقایسه با سنگهای اولترامافیک متعارف، مجموعه کانیایی (غنی از اولیوین، آپاتیت، ایلمنیت و مگنتیت) و همچنیــــــــــن ترکیب شیمیایی غیرعــــادی نشــــان میدهند (ppm340-10, ΣREE~ ppm 160-40 ~ Cr , ppm 73-7 ~ Ni , %wt 1/5-1/0, P2O5~%wt 42-26 Fe2O3t~ , %wt 11-5 TiO2~ , %wt 20-9 MgO~ ,%wt 30-21SiO2~). سنگهای FTP اغلب برگوارگی ماگمایی داشته و در مجموع گسترش آنها از روند عمومی توده قره آغاج (NW-SE) پیروی میکند. شواهد صحرایی، سنگنگاری و دادههای زمینشناسی حاکی از این است که سنگهای FTP و میزبان گابرویی آنها با یکدیگر ارتباط زایشی مشخصی ندارند، به گونهای که انواع FTP (مشتق از ماگمای فروبازالتی غنی از P) به صورت تأخیری به درون سنگهای میزبان در حال دگرشکلی پلاستیک دمای بالا در یک زون برشی محلی نفوذ کردهاند.
کیمیا کلانتری؛ علی کنعانیان؛ عباس آسیابانها؛ محسن الیاسی
چکیده
گدازههای بازی تا حد واسط پالئوژن البرز مرکزی، در شمال خاور شهر قزوین، از تراکی-آندزیت، تراکی-آندزی بازالتی و آندزی بازالتی تشکیل شدهاند. سنگهای منطقه، از لحاظ زمینشیمیایی، کلسیمی-قلیایی پرپتاسیم هستند. بالا بودن نسبتهای LILE/HFSE و LREE/HREE در نمونهها و شباهت ترکیب شیمیایی آنها با گدازههایی که در مناطق شاخص فرورانش تشکیل ...
بیشتر
گدازههای بازی تا حد واسط پالئوژن البرز مرکزی، در شمال خاور شهر قزوین، از تراکی-آندزیت، تراکی-آندزی بازالتی و آندزی بازالتی تشکیل شدهاند. سنگهای منطقه، از لحاظ زمینشیمیایی، کلسیمی-قلیایی پرپتاسیم هستند. بالا بودن نسبتهای LILE/HFSE و LREE/HREE در نمونهها و شباهت ترکیب شیمیایی آنها با گدازههایی که در مناطق شاخص فرورانش تشکیل میشوند، احتمال شکلگیری سنگهای منطقه را در یک محیط فرورانشی تقویت میکند. به نظر میرسد فرایند فرورانش، تأثیر اندکی در تمرکز عناصر Zr، Ta، Hf، Sm، Tb، Nd، Eu و Y در سنگهای منطقه و در عوض تأثیر قابل ملاحظهای در تمرکز عناصر Th، U و تا اندازهای La در نمونهها داشته است. بالا بودن نسبت Ba/La، Ba/Ta و La/Ta و پایین بودن مقدار TiO2 در نمونهها نشان میدهد که گدازههای منطقه در مناطق کمان ماگمایی تشکیل شدهاند. پراکندگی نمونهها بر روی نمودارهای Th/Yb در برابر Ta/Yb و همراه بودن آنها با حجم وسیعی از توفهای اسیدی، نشانه شکلگیری گدازهها در حاشیه فعال قاره است.
علی کنعانیان؛ مهدی رضائی کهخائی؛ داریوش اسماعیلی
چکیده
توده گرانودیوریتی لخشک در 10 کیلومتری شمال باختر زاهدان واقع شده و به صورت بیضوی شکل با امتداد شمالباختر-جنوبخاور در رسوبات فلیشی ائوسن نفوذ کرده است. این توده، پس از جایگزینی مورد هجوم تعداد زیادی دایک موازی با روند شمالخاور-جنوبباختر قـــرار گرفته است. دایکها حدود 30-20 درصد حجم توده را به خود اختصاص دادهاند و دامنه ترکیبی ...
بیشتر
توده گرانودیوریتی لخشک در 10 کیلومتری شمال باختر زاهدان واقع شده و به صورت بیضوی شکل با امتداد شمالباختر-جنوبخاور در رسوبات فلیشی ائوسن نفوذ کرده است. این توده، پس از جایگزینی مورد هجوم تعداد زیادی دایک موازی با روند شمالخاور-جنوبباختر قـــرار گرفته است. دایکها حدود 30-20 درصد حجم توده را به خود اختصاص دادهاند و دامنه ترکیبی گستردهای از گرانودیوریت تا مونزودیوریت دارند.
سنگهای توده نفوذی لخشک از نوع کلسیمی- قلیایی و غالباً متاآلومین بوده و از لحاظ فراوانی P2O5 و Th در برابر SiO2 ، مشابه گرانیتهای نوع I است. مقدار TiO2 این سنگها در محدوده مقادیر TiO2 گرانیتهای حاشیه قاره قرار میگیرد. مقادیر MgO، Na2O، Ni، Cr، عدد Mg و فقیر شدگی این سنگها از Y با مذابهای آداکیتی حاصل از ذوب بخشی پوسته اقیانوسی جوان شبیه است. مقدار پایین Ba/La سنگهای مورد مطالعه بیانگر ذوب بخشی پوسته اقیانوسی فرورو قبل از بیآب شدن آن است.
این سنگها از عناصر LIL و LREE غنی شدگی نشان میدهند در حالی که از عناصر HREE و Y تهی شدهاند و دارای بیهنجاری منفی Nb، Ta، P، Ti و بیهنجاری مثبت Pb میباشند. بیهنجاری منفی Nb و Ta بیانگر نقش پوسته اقیانوسی در متاسوماتیسم گوه گوشته است. بیهنجاری مثبت Pb به آلایش ماگما با پوسته قارهای و متاسوماتیسم گوة گوشتهای اشاره دارد.
به نظر میرسد که تشکیل توده گرانودیوریتی لخشک میتواند با فرورانش پوسته اقیانوسی جوان سیستان به زیر بلوک افغان در ارتباط باشد. همچنین مقادیر پایین HREE، 13/15>Y، 2/1>Yb، وجود میانبارهای آمفیبولیتی و کاهش مقدار Yb نسبت به افزایش SiO2 در این سنگها، با ذوب بخشی آمفیبولیتهای حاصل از فرورانش سنگکره اقیانوسی به ژرفاهای بیش از 35 کیلومتر سازگار است.