سنگ شناسی
محمد سعادت؛ رباب حاجی علی وغلی؛ محسن موذن
چکیده
مجموعهی دگرگونی قطور در غرب خوی متشکل از انواع سنگهای دگرگونی متابازیت، سنگهای دگرگونی رسی و کوارتز-فلدسپاتی، سنگهای آهکی و سرپانتینیت است. سنگهای متاگابرویی بخش وسیعی از این مجموعهی دگرگونی را شامل میشوند. پورفیروکلاست های پلاژیوکلاز و پیروکسن، کانیهای باقیماندهاز سنگ آذرین بوده و کانیهای اپیدوت، ترمولیت-اکتینولیت، ...
بیشتر
مجموعهی دگرگونی قطور در غرب خوی متشکل از انواع سنگهای دگرگونی متابازیت، سنگهای دگرگونی رسی و کوارتز-فلدسپاتی، سنگهای آهکی و سرپانتینیت است. سنگهای متاگابرویی بخش وسیعی از این مجموعهی دگرگونی را شامل میشوند. پورفیروکلاست های پلاژیوکلاز و پیروکسن، کانیهای باقیماندهاز سنگ آذرین بوده و کانیهای اپیدوت، ترمولیت-اکتینولیت، کلسیت و گاهی کلریت، کانیهای ثانویه حاصل از دگرگونی درجه پایین هستند. براساس نتایج تجزیهی شیمیایی سنگکل، ترکیب سنگهای متاگابرویی مورد مطالعه کالکآلکالن است. در نمودارهای تفکیک محیطهای زمینساختی، ترکیب سنگهای مورد مطالعه ویژگی های جزایر قوسی را نشان می دهند. نتایج سنسنجی به روش U-Pb زیرکن، سن تشکیل پروتولیت گابرویی را 6/7 ± 6/162 میلیون سال منطبق بر زمان ژوراسیک بالایی (آکسفوردین) تعیین کرده است. تشکیل متاگابروهای قطور بر اساس نتایج ژئوشیمیایی و سنی بدست آمده از این پژوهش با احتمال می تواند مرتبط با حوضه پشت قوسی نئوتتیس در ایران مرکزی، یا ماگماتیسم جزایر قوسی ژوراسیک در زون سه وان-آکرا متعلق به زمین درز شاخه شمالی نئوتتیس و یا ادامه زون افیولیتی پیرانشهر و سرو متعلق به زون زاگرس-بیتلیس باشد اما در هر حال نتیجه گیری های دقیق نیازمند مطالعات تکتونیکی و داده های سن سنجی و ژئوشیمیایی بیشتر از انواع سنگهای دگرگونی و آذرین منطقه می باشد.
سنگ شناسی
هاله قربانی؛ رباب حاجی علی اوغلی؛ محسن مؤذن
چکیده
میگماتیتهای قرهناز در نتیجه ذوب بخشی آمفیبولیتها تحت شرایط رخساره گرانولیت تشکیل شدهاند. شواهد ساختی، بافتی، کانی شناسی و ژئوشیمیایی در میگماتیتهای منطقه بیانگر تشکیل میگماتیتها در طی ذوب بخشی میباشد. میگماتیتهای مورد مطالعه دارای انواع متنوعی از ساختارها شامل لکهای، شولن، افتالمیتیک، استروماتیک، دیکتیونیتیک، ...
بیشتر
میگماتیتهای قرهناز در نتیجه ذوب بخشی آمفیبولیتها تحت شرایط رخساره گرانولیت تشکیل شدهاند. شواهد ساختی، بافتی، کانی شناسی و ژئوشیمیایی در میگماتیتهای منطقه بیانگر تشکیل میگماتیتها در طی ذوب بخشی میباشد. میگماتیتهای مورد مطالعه دارای انواع متنوعی از ساختارها شامل لکهای، شولن، افتالمیتیک، استروماتیک، دیکتیونیتیک، پتیگماتیت، فلبیتیک، شلیرن، پگماتیتوییدی و نبولیتیک میباشند. وجود پلاژیوکلازهای شکلدار و کوارتزهای بیشکل به صورت بین دانهای به همراه تشکیل بافت گرانولار، میرمکیت و پرتیت در بخشهای لوکوسوم و همچنین وجود زونینگ، ماکل پلیسنتتیک در پلاژیوکلازها بیانگر نقش ذوب بخشی در تشکیل میگماتیتها بوده است. بر اساس محاسبات تعادل جرمی در میگماتیتهای قرهناز ترکیبات اجزای میگماتیتی لوکوسوم، ملانوسوم و مزوسوم در راستای خطی مستقیم قرار میگیرند که نشانهای بر منشا ذوببخشی میگماتیتهای مورد مطالعه باشد. درصد ذوب بخشی برای میگماتیتهای مطالعه شده به روش تعادل جرمی در حدود f≈36.5% و f≈43.6% محاسبه شده است. تفاوت در درصدهای ذوب بخشی ممکن است وابسته به روابط بین نرخ و خروج مذاب از ناحیه ذوب و به مقدار اندک وابسته به میزان واتنش در منطقه میباشد. دمای تشکیل این میگماتیتها در حدود 870-850 درجه سانتیگراد و فشار در حدود 7-6 کیلوبار تعیین شده است.
سنگ شناسی
زهره سلیمی؛ محسن مؤذن؛ رباب حاجی علی اوغلی
چکیده
مجموعه افیولیتی- دگرگونی اللهیارلو منسوب به قبل از کرتاسه در هسته تاقدیس اللهیارلو در شمال غرب ایران و شمال شرق مشگین شهر رخنمون دارد. سنگهای دگرگونی از مهمترین اجزای مجموعه اللهیارلو هستند. این سنگهای دگرگونی شامل گارنت شیست، گارنت گنیس، آمفیبولیت و مرمر به همراه بلوکهایی از سرپانتینیت و برشهای تکتونیکی شامل گابرو، دونیت ...
بیشتر
مجموعه افیولیتی- دگرگونی اللهیارلو منسوب به قبل از کرتاسه در هسته تاقدیس اللهیارلو در شمال غرب ایران و شمال شرق مشگین شهر رخنمون دارد. سنگهای دگرگونی از مهمترین اجزای مجموعه اللهیارلو هستند. این سنگهای دگرگونی شامل گارنت شیست، گارنت گنیس، آمفیبولیت و مرمر به همراه بلوکهایی از سرپانتینیت و برشهای تکتونیکی شامل گابرو، دونیت و دیاباز میباشند.گارنت در گارنت شیستها و گارنت گنیسها دارای ترکیب غنی از آلماندین و میکای سفید دارای ترکیب غنی از مسکویت است. بر اساس تجزیههای ریزپردازش الکترونی برونسویگیت عضو نهایی اصلی در محلول جامد کلریت در گارنت شیستهاست. میانگین دمای دگرگونی محاسبه شده برای گارنت شیستها و گنیس ها با استفاده از روشهای مختلف، 530 تا 570 درجه سانتیگراد برای اوج دگرگونی است. استفاده از شبکه پتروژنتیکی فشار حدود 5/4 کیلوبار را برای تشکیل سنگها مشخص میکند. دما و فشار تخمینی برای این سنگها با گرادیان دگرگونی نوع باروین منطبق است که در محیطهای تکتونیکی ضخیم شدگی پوستهای مانند جزایر قوسی و آتشفشانی و همچنین محل برخورد صفحات قاره ای حاصل می شود.
سنگ شناسی
محسن مؤید؛ محمد امین صفی خانی؛ رباب حاجی علی اوغلی؛ نصیر عامل؛ احمد جهانگیری
چکیده
منطقه مورد مطالعه در کوههای میشو، شمال غرب مرند واقع شده است. سنگهای آتشفشانی و آتشفشانی-تخریبی پلیوسن عمده برونزدهای سنگی منطقه را تشکیل می دهند. انواع مختلف زنولیت های لامپروفیری، میکا پیروکسنیتی، کربناته و آمفیبولیتی داخل سنگهای آندزیتی مشاهده می شوند. زنولیت لامپروفیری متشکل از درشت بلورهای بیوتیت و کلینوپیروکسن در زمینه ای ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در کوههای میشو، شمال غرب مرند واقع شده است. سنگهای آتشفشانی و آتشفشانی-تخریبی پلیوسن عمده برونزدهای سنگی منطقه را تشکیل می دهند. انواع مختلف زنولیت های لامپروفیری، میکا پیروکسنیتی، کربناته و آمفیبولیتی داخل سنگهای آندزیتی مشاهده می شوند. زنولیت لامپروفیری متشکل از درشت بلورهای بیوتیت و کلینوپیروکسن در زمینه ای از همین بلورها همراه با پلاژیوکلاز با بافت شاخص پورفیریک و هیالوپورفیریک می باشد. زنولیت لامپروفیری بر اساس ترکیب کانیشناسی از نوع کرسانتیت می باشد. کانی های تشکیل دهنده زنولیت میکا پیروکسنیتی شامل بلورهای کلینوپیروکسن، بیوتیت، پلاژیوکلاز، (±) هورنبلند و کانی های تیره است. زنولیت کربناته متشکل از بلورهای پراکنده پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن و کمتر آمفیبول و بیوتیت در خمیره کربناتی است. بر اساس شیمی بلورهای کلینوپیروکسن ترکیب ماگما در زنولیت های میکا پیروکسنیتی و لامپروفیری کالک آلکالن تعیین می شود. ترکیب بیشتر کلینوپیروکسن ها در زنولیت های لامپروفیری و میکا پیروکسنیتی با شرایط فوگاسیته بالای اکسیژن مطابقت دارد. دماهای محاسبه شده برای زنولیت های میکا پیروکسنیتی C 1200-C1100 و لامپروفیری C 800-C1080 در فشارهای 5 تا 10 کیلوبار برآورد شده است. حرارت و فشار زنولیت آمفیبولیتی بر اساس شیمی تک کانی آمفیبول بترتیب حدود (oC12 ±) 750 تا 800 درجه سانتی گراد و 6/0±2/6 کیلوبار محاسبه شد.
محمدرضا رضاپور؛ وارطان سیمونز؛ محسن موذن؛ رباب حاجیعلیاوغلی
چکیده
توده گرانیتوییدی قهرود با ترکیب گرانیت تا گرانودیوریت و تونالیت به سن میوسن، در 40 کیلومتری جنوب باختر کاشان واقع است. فعالیتهای گرمابی به دنبال نفوذ این توده باعث تشکیل بلورهای کوارتز درشت، خود شکل و رنگی در شکستگیها و حفرات موجود در لیتولوژیهای مختلف منطقه شده است. انواع بلورهای کوارتز به لحاظ تنوع رنگی شامل کوارتزهای ...
بیشتر
توده گرانیتوییدی قهرود با ترکیب گرانیت تا گرانودیوریت و تونالیت به سن میوسن، در 40 کیلومتری جنوب باختر کاشان واقع است. فعالیتهای گرمابی به دنبال نفوذ این توده باعث تشکیل بلورهای کوارتز درشت، خود شکل و رنگی در شکستگیها و حفرات موجود در لیتولوژیهای مختلف منطقه شده است. انواع بلورهای کوارتز به لحاظ تنوع رنگی شامل کوارتزهای شفاف، نیمهشفاف، سبز کمرنگ، زرد، سیاه، پایه دودی، پایه قهوهای متمایل به قرمز و کوارتزهای روتیلدار هستند. مطالعات ترکیب شیمیایی بلورهای کوارتز و میانبارهای سیال و جامد داخل آنها نشان میدهد که عوامل فیزیکی و شیمیایی از جمله دما، فشار، ترکیب توده نفوذی، سنگ میزبان و سیال گرمابی، رخداد دگرسانی و شرایط pH و Eh در تشکیل بلورهای کوارتز رنگی و خود شکل قهرود دخیل بودهاند. میانبارهای جامد موجود در کوارتز احتمالاً به دو صورت تشکیل شدهاند: 1) تأمین عناصر مورد نیاز برای تشکیل کوارتز و میانبارهای جامد از طریق سیال و سپس محصور شدن این میانبارها در بین لایههای رشد بلورهای کوارتز؛ 2) ورود مستقیم ذرات بسیار ریز از کانیها در لایههای رشد بلوری و تشکیل بلورهای کوارتز با رنگهای متفاوت. بلورهای دودی را میتوان به دلیل جانشینی عنصر Si با Al و همچنین حضور عناصر U و Th دانست. رنگ قرمز در کوارتزها به دلیل حضور سوزنهای روتیل تشخیص داده شد. بلورهای سیاه رنگ در شرایط اکسیدان و pH تقریباً بالا با رسوب اولیه مگنتیت و پس از آن اکسیدهای منگنز در لایههای پایانی رشد بلور تشکیل شدهاند. بلورهای سبز رنگ حاصل رخداد دگرسانیهای کلریتی و اپیدوتی در سنگهای مجاور و دربرگیرنده هستند.
کورش محمدیها؛ محسن مؤذن؛ اووه آلتنبرگر؛ رباب حاجی علی اوغلی
چکیده
مجموعه سنگهای اولترامافیک مشهد به سن چینهشناسی پرمین - تریاس در شمال خاور کوههای بینالود و در نزدیکی شهر مشهد قرار گرفته است. واحدهای سنگی این منطقه شامل سنگهای اولترامافیک و مافیک، سنگهای رسی و کربناته دگرگون شده، گرانیتویید و فیلیتهای مشهد با راستای عمومی شمال باختر ـ جنوب خاور میباشد. پریدوتیتهای سرپانتینی شده، ...
بیشتر
مجموعه سنگهای اولترامافیک مشهد به سن چینهشناسی پرمین - تریاس در شمال خاور کوههای بینالود و در نزدیکی شهر مشهد قرار گرفته است. واحدهای سنگی این منطقه شامل سنگهای اولترامافیک و مافیک، سنگهای رسی و کربناته دگرگون شده، گرانیتویید و فیلیتهای مشهد با راستای عمومی شمال باختر ـ جنوب خاور میباشد. پریدوتیتهای سرپانتینی شده، بیشترین سنگهای اولترامافیک در منطقه مورد مطالعه را تشکیل میدهند. کانیهای تشکیل دهنده سنگهای اولترامافیک این منطقه شامل الیوین، ارتوپیروکسن، کلینوپیروکسن، آمفیبول قهوهای و کانیهای تیره به عنوان کانیهای باقیمانده از سنگ اولیه و کانیهای گروه سرپانتین (لیزاردیت و آنتیگوریت)، ترمولیت- اکتینولیت، کلریت، مقادیر اندکی تالک و کانیهای کربناتی به عنوان کانیهای تشکیل شده بعدی هستند. بهرغم نبود سنگهای دگرگونی فشار بالا- دما پایین که معرف پدیده فرورانش هستند، شیمی عناصر اصلی، کمیاب و فرعی سرپانتینیتهای مشهد، ویژگیهای سرپانتینیتهای فرورانده شده را نشان میدهند و منشأ پریدوتیت اولیه تشکیل دهنده آنها گوشته تهی نشدهای است که به صورت لرزولیت و یا هارزبورژیت فقیر ازالیوین میباشد. پروتولیت این سنگ ها قبل از سرپانتینی شدن تحت تأثیر مذاب حاصل از فرورانش قرار گرفته و متاسوماتیزه و بارور شده است.
رباب حاجی علی اوغلی؛ محسن مؤذن
چکیده
اقیانوس پروتوتتیس دو ابرقاره اوراسیا در شمال و گندوانا در جنوب را از هم جدا میکرده است. سرزمین ایران همانند سرزمینهای همسایه در عمان، پاکستان، جنوب خاور ترکیه طی پرکامبرین و پالئوزوییک به ابرقاره گندوانا وابسته بوده است. مناطق پرکامبرین در ایران بیرون زدگی چندانی ندارند و به طور محدود شامل بخشهای میانی ایران مرکزی پیرامون ...
بیشتر
اقیانوس پروتوتتیس دو ابرقاره اوراسیا در شمال و گندوانا در جنوب را از هم جدا میکرده است. سرزمین ایران همانند سرزمینهای همسایه در عمان، پاکستان، جنوب خاور ترکیه طی پرکامبرین و پالئوزوییک به ابرقاره گندوانا وابسته بوده است. مناطق پرکامبرین در ایران بیرون زدگی چندانی ندارند و به طور محدود شامل بخشهای میانی ایران مرکزی پیرامون ساغند و پشت بادام، ارومیه، زنجان، آنابلاغی میانه و تکاب هستند. کمپلکس دگرگونی تختسلیمان در شمال خاور تکاب با طیفسنگشناسی گسترده از انواع سنگهای دگرگونی متاپلیت، متابازیت، کالک- سیلیکات و سنگهای متااولترامافیک تشکیل شده است. بر پایه مطالعات صحرایی، سنگشناسی و دادههای سنسنجی ایزوتوپی U/Pb زیرکن، کمپلکس تختسلیمان قابل مقایسه با دگرگونیهای خردهقاره مرکزی- خاوری ایران است. بر پایه دادههای سنسنجی207Pb/206Pb سن کهنترین قطعات سنگی ناهمگن (Heterogeneous) در پوسته قارهای تختسلیمان در حدود 2800 میلیون سال به دست آمده که قابل مقایسه با سنهای به دست آمده در خردهقاره مرکزی- خاوری ایران در حدود 2400 میلیون سال پیش است. دگرگونیهای پیسنگ کمپلکس تختسلیمان احتمالاً مرتبط با رژیم زمینساختی فشارشی فاز کوهزایی کاتانگایی در پرکامبرین است. ذوب بخشی سنگهای دگرگونی سپس در طی الیگوسن تا میوسن مرتبط با برخورد پایانی قارهای نئوتتیس رخ داده و سنگهای میگماتیتی کمپلکس تختسلیمان تشکیل شده است.
زهره عظیم زاده؛ محمد هاشم امامی؛ رباب حاجی علی اوغلی
چکیده
منطقه زند آباد در شمالباختر شهرستان اهر در شمال آذربایجان واقع شده است. سنگهای آذرین این منطقه شامل انواع مختلف سنگهای گرانیتویید با ترکیب مونزوگرانیت، گرانودیوریت، مونزونیت و سینوگرانیت، سنگهایی با ترکیب دیوریت و سنگهای آذرین بیرونی با ترکیب آندزیت، تراکی آندزیت، داسیت، تراکی داسیت و ریولیت است. دیوریت پورفیری و مونزودیوریت ...
بیشتر
منطقه زند آباد در شمالباختر شهرستان اهر در شمال آذربایجان واقع شده است. سنگهای آذرین این منطقه شامل انواع مختلف سنگهای گرانیتویید با ترکیب مونزوگرانیت، گرانودیوریت، مونزونیت و سینوگرانیت، سنگهایی با ترکیب دیوریت و سنگهای آذرین بیرونی با ترکیب آندزیت، تراکی آندزیت، داسیت، تراکی داسیت و ریولیت است. دیوریت پورفیری و مونزودیوریت پورفیری از انواع سنگهای آذرین نیمه ژرف هستند. بر اساس بررسیهای مختلف ژئوشیمیایی محیط زمینساختی سنگهای آتشفشانی و پلوتونیکی زندآباد، حاشیه قارهای مربوط به فروخزشهای تأخیری فرورانش تعیین میشود که در ارتباط با ماگماتیسم پس از برخورد نئوتتیس تفسیر میشود. با در نظر گرفتن شواهد کانیشناسی و ژئوشیمیایی به نظر میرسد منشأ انواع سنگهای آذرین پلوتونیک و آتشفشانی همسان بوده و از ماگمای مولد واحدی مشتق شدهاند. این ماگما به احتمال در حین صعود متحمل تبلور بخشی، آمیختگی ماگمایی و آلایش پوستهای شده و منشأ هیبرید نشان میدهد. ترکیب ماگمای تشکیل دهنده انواع سنگهای آذرین زندآباد قلیایی بوده و ویژگی کلسیمی- قلیایی و شوشونیتی برخی از سنگها را به احتمال بتوان در ارتباط با فرایندهای آمیختگی ماگمایی و آلایش با سنگهای پوستهای در نظر گرفت.
رباب حاجی علی اوغلی؛ احمد جهانگیری؛ محسن مؤذن؛ جایلز دروپ؛ رومان بوسکو
چکیده
سنگهای آذرین با ترکیب گرانودیوریت، مونزودیوریت، کوارتز مونزودیوریت و کوارتز-دیوریت دارای برونزدهای کوچک و پراکنده در داخل مجموعه دگرگونیهای تخت سلیمان هستنند. مرز بین این سنگها با سنگهای دگرگونی قدیمی واضح است. پلاژیوکلاز و هورنبلند عمدهترین کانیهای تشکیل دهنده سنگهای آذرین مورد مطالعه را تشکیل میدهند. تیتانیت و اپیدوت ...
بیشتر
سنگهای آذرین با ترکیب گرانودیوریت، مونزودیوریت، کوارتز مونزودیوریت و کوارتز-دیوریت دارای برونزدهای کوچک و پراکنده در داخل مجموعه دگرگونیهای تخت سلیمان هستنند. مرز بین این سنگها با سنگهای دگرگونی قدیمی واضح است. پلاژیوکلاز و هورنبلند عمدهترین کانیهای تشکیل دهنده سنگهای آذرین مورد مطالعه را تشکیل میدهند. تیتانیت و اپیدوت در مقادیر فرعی حضور دارند. ترکیب شیمی کانیهای پلاژیوکلاز، هورنبلند، کلینوپیروکسن و اپیدوت در سنگهای کوارتز-دیوریت توسط تجزیه EPMAتعیین شده است. مقادیر بالای Mg و Si همراه با مقادیر پایینTi در ترکیب شیمی حاشیه کانیهای آمفیبول، احتمالاً به دلیل تأثیر فرایندهای نیمه سالیدوس در طی سردشدگی این سنگها است.
شرایط تعادلی دمای تبلور بر اساس ترکیب شیمی کانیهای پلاژیوکلاز و آمفیبول همزیست و همچنین با استفاده از حرارت سنج مقدار Ti در ترکیب آمفیبول مشخص شد. شرایط فشار تبلور و ژرفای جایگیری ماگمای تشکیل دهنده بر اساس ترکیب شیمی کانیهای کلینوپیروکسن تعیین شد. مقادیر محاسبه شده دما و فشار تبلور سنگهای کوارتز- دیوریت مجموعه تخت سلیمان به ترتیب در حدود oC 75±820 و kbar8 بهدست آمد. بر اساس ترکیب شیمی کانیهای کلینوپیروکسن تجزیه شده در سنگهای کوارتز- دیوریت، ترکیب ماگمای اولیه نیمه قلیایی با ویژگیهای I-typeنعیین میشود.
محسن مؤذن؛ رباب حاجی علی اوغلی
چکیده
نفوذ نفلین سینیت و نفلین گابروی کلیبر به سن ائوسن – الیگوسن در سنگهای رسی و آهکی کرتاسه باعث تشکیل هاله گرمایی به ستبرای بیش از 1 کیلومتر در اطراف آن شده است. دگرگون شدن سنگهای رسی و آهکی در حاشیه شمالی و خاوری هاله و سنگهای مافیک در حاشیه جنوبی هاله، باعث تشکیل انواع هورنفلسهای دگرگونی در منطقه شده است. پدیده میگماتیتی ...
بیشتر
نفوذ نفلین سینیت و نفلین گابروی کلیبر به سن ائوسن – الیگوسن در سنگهای رسی و آهکی کرتاسه باعث تشکیل هاله گرمایی به ستبرای بیش از 1 کیلومتر در اطراف آن شده است. دگرگون شدن سنگهای رسی و آهکی در حاشیه شمالی و خاوری هاله و سنگهای مافیک در حاشیه جنوبی هاله، باعث تشکیل انواع هورنفلسهای دگرگونی در منطقه شده است. پدیده میگماتیتی شدن و ذوب بخشی در درجه دگرگونیهای بالا و نزدیک همبری به علت گرمای حاصل از توده در سنگهای با ترکیب شیمیایی مناسب، دیده میشوند. مقیاس ذوب بخشی بسیار کوچک و حجم ماگمای آناتکسی تشکیل شده کم است. بخشهای روشن (لوکوسومها) بهصورت رگهای و قطرهای در مقیاس میلیمتری مشاهده میشود. کانیهای اصلی در بخش روشن رنگ میگماتیتها شامل کوارتز و فلدسپار پتاسیم با بافت آذرین، بویژه فلدسپارهای پتاسیم شکلدار تا نیمه شکلدار، بافت گرانوفیری و بافت بین بلوری interstitial)) در کانیهای کوارتز است. تفاوتهای بافتی بین بخش روشن و تیره (لوکوسوم و مزوسوم)، ترکیب کانی شناسی لوکوسوم، ساخت آذرین در بخش لوکوسوم و محدود بودن تشکیل لوکوسوم به سنگهای رسی، همگی شواهدی از رخداد پدیده آناتکسی در هاله کلیبر است. واکنشهای مؤثر در تشکیل مذاب و بخش روشن میگماتیت شامل واکنشهای ذوب در حضور فاز سیال آزاد (fluid–present) و واکنشهای در نبود فاز سیال آزاد fluid–absent)) میباشد. مجموعه کانیهای دگرگونی درجه بالا (مانند مجموعههای دارای ارتوپیروکسن) احتمالاً در اثر از بین رفتن کانیهای آبدار (مانند بیوتیت) توسط واکنشهای بدون حضور سیال آزاد تشکیل شدهاند. ترکیب کانیشناسی لوکوسومها مشابه لوکوگرانیت تا گرانیت حاصل از ذوب بخشی است و با منشأ تبلور از مذاب مطابقت دارد.