حمیده امینی؛ مرتضی فتاحی؛ محمدرضا قاسمی
چکیده
گسل درونه دومین گسل طولانی ایران (پس از گسل معکوس اصلی زاگرس) است. طول تقریبی این گسل حدود 700 کیلومتر است که از مرز ایران و افغانستان در خاور ایران تا نزدیک مرکز ایران امتداد دارد. با وجود درازای زیاد، قرارگیری در پهنه برخورد دو صفحه عربستان- اوراسیا و داشتن قابلیت لرزهخیزی بالا (به سبب حضور جابهجاییهایی در میان نهشتههای ...
بیشتر
گسل درونه دومین گسل طولانی ایران (پس از گسل معکوس اصلی زاگرس) است. طول تقریبی این گسل حدود 700 کیلومتر است که از مرز ایران و افغانستان در خاور ایران تا نزدیک مرکز ایران امتداد دارد. با وجود درازای زیاد، قرارگیری در پهنه برخورد دو صفحه عربستان- اوراسیا و داشتن قابلیت لرزهخیزی بالا (به سبب حضور جابهجاییهایی در میان نهشتههای جوان کواترنری)، تنها یک زمینلرزه تاریخی با بزرگای حدود 7 و دو زمینلرزه دستگاهی با بزرگای حدود 6 و بیش از آن به این گسل نسبت داده شده است و بنابراین، تحلیلخطر لرزهای در گستره این گسل ضروری به نظر میرسد. پایه مطالعات این نوشتار، استفاده از تصاویر ماهوارهای، عکسهای هوایی، نقشههای توپوگرافی، نقشههای زمینشناسی و اطلاعات صحرایی منطقه ششتراز، برای شناسایی و برآورد میزان جابهجاییهای ایجادشده در آبراههها، واحدهای زمینشناختی و برخی بادزنهای آبرفتی در گستره گسل درونه است. با استناد به بررسیهای انجام شده روی این گسل، میتوان 3 شاخه اصلی شمالی، جنوبی و میانی، مطابق با موقعیت جغرافیایی، در گستره گسل درونه در نظر گرفت. با توجه به نتایج بهدست آمده از بررسی جابجاییهای رخداده در گستره گسل درونه، و با در نظر گرفتن فراوانی و مقادیر جابهجاییهای دیدهشده در راستای این گسل که احتمالاً طی رخداد زمینلرزهها پدید آمده و سبب قطعشدگی رسوبات بادزن آبرفتی و آبراههای به سن کواترنر شدهاند، شاخه جنوبی (شاخه اصلی)، بهویژه در حد فاصل ΄50˚58 تا΄00˚57 خاوری، نسبت به دیگر بخشهای این گسل، فعالتر و احتمالا" دارای نرخ لغزش بیشتری است. گرچه پیشتر برخی پژوهشگران و نویسندگان این نوشتار، نرخ لغزشهایی برای جابهجاییهای ایجاد شده در برخی از پدیدههای دیدهشده، در بخشهایی از این گسل پیشنهاد کردهاند؛ برای برآورد و مقایسه دقیقتر نرخهای لغزش، استفاده از روشهای سنیابی و ژئودتیکی در ناحیههای یکسان و بخشهای مختلف این گسل پیشنهاد میشود.
محمد فروتن؛ حمید نظری؛ برتراند میر؛ میشل سبریر؛ مرتضی فتاحی؛ کریستل لو دورتز؛ منوچهر قرشی؛ خالد حسامی؛ محمد رضا قاسمی؛ مرتضی طالبیان
چکیده
سامانه گسلی دهشیر سازنده لبه باختری مجموعه گسلهای جنبای راستالغز راستبر شمالی- جنوبی در پهنه فلات مرکزی ایران و دربرگیرنده 6 پارهگسل بهگونهای خطی است که در گذر از پهنههای زمینساختی سنندج- سیرجان، کمان ماگمایی ارومیه- دختر و ایران مرکزی، سبب بریدگی و جا بهجایی راستبر سنگنهشتههای آتشفشانی ائوسن و بادزنهای آبرفتی کواترنری ...
بیشتر
سامانه گسلی دهشیر سازنده لبه باختری مجموعه گسلهای جنبای راستالغز راستبر شمالی- جنوبی در پهنه فلات مرکزی ایران و دربرگیرنده 6 پارهگسل بهگونهای خطی است که در گذر از پهنههای زمینساختی سنندج- سیرجان، کمان ماگمایی ارومیه- دختر و ایران مرکزی، سبب بریدگی و جا بهجایی راستبر سنگنهشتههای آتشفشانی ائوسن و بادزنهای آبرفتی کواترنری شده است. گواههای زمینریختشناختی نشان از جنبایی این سامانه گسلی در کواترنری پایانی دارد و بررسیهای پارینهلرزهشناختی گواهی بر جنبش لرزهای پارهگسل مروست در بازه زمانی پلیستوسن پایانی و هولوسن دارد. برای شناخت هرچه بیشتر پیشینه لرزهای این پارهگسل در بازه زمانی میانمدت (103 تا 105 سال) با توجه به ویژگیهای ریختزمینساختی و رسوبی- چینهای، 3 ساختگاه در فاصله 35 کیلومتری از یکدیگر در درازای پارهگسل مروست با هدف انجام بررسیهای پارینهلرزهشناختی برگزیده شده است. رخنمون برآمده از حفر ترانشهای عمود بر راستای گسل در جنوبیترین ساختگاه (هرابرجان)، پدیدارکننده شاخههای گسلی پرشیب با راستای °10±140N بههمراه خشلغزهایی با ریک نزدیک به افقی و سازوکار چیره راستالغز راستبر است. در ساختگاه شمال مروست نیز ترانشه حفرشده در گستره پارهگسل مروست دربرگیرنده نهشتههای آبرفتی و کوهرفتی پلیستوسن پایانی- هولوسن است که با انجام سنسنجی نهشتههای سست غنی از کوارتز به روش لومینسانس نوری (OSL) تا Ka 72 سنیابی شدهاند. بررسیهای پارینهلرزهشناختی در این ساختگاه نشان از ماندگاری گواههای بهجای مانده از جنبش شدید لرزهای همراه با گسیختگی سطحی برای بخشی از پارهگسل مروست دارد، به گونهای که همترازی زمانی میان زمینلرزههای پارینه با بزرگای 7Mw > ≈ بیانگر دستکم رخداد 7 زمینلرزه در گذر 43 هزار سال گذشته و با میانگین دوره بازگشت 150±3650 سال است. رخداد جوانترین زمینلرزه (Event I) با جا بهجایی راستبر میان 2 تا 4 متر و با درازای گسیختگی سطحی بیش از 40 کیلومتر روی پارهگسل مروست بر پایه سنسنجی به روش OSL به 2200~ سال پیش نسبت داده میشود. سن جوانترین رخداد لرزهای سازگار با نبود نشانههای ویرانی در سازه تاریخی مروست با پیشینه نزدیک به 1300 سال در فاصله کمتر از 10 کیلومتری خاور پارهگسل مروست است. الگوی جنبشی روی پارهگسل مروست را میتوان در خوشه زمانی و در 2بازه دگرشکلی 1) همراه با جنبش لرزهای و 2) به همراه جنبش لرزهای کم یا بیلرزه جای داد. با پنداشت پیوستگی چنین الگوی دگرشکلی تا چرخه لرزهای آتی، پارهگسل مروست امروزه در بازه همراه با جنبش لرزهای به سر میبرد که با لحاظ کمترین فاصله زمانی میان دو رخداد لرزهای پیاپی نزدیک به 2000 سال، تولید زمینلرزهای ویرانگر با بزرگای بیش از 7 در سنجه Mw در آینده نزدیک دور از انتظار نیست.
محمد فروتن؛ حمید نظری؛ برتراند میر؛ میشل سبریر؛ مرتضی فتاحی؛ کریستل لو دورتز؛ منوچهر قرشی؛ خالد حسامی؛ محمد رضا قاسمی؛ مرتضی طالبیان
چکیده
برآورد توان لرزهای گسل دهشیر با درازای حدود 550 کیلومتر (با لحاظ پایانههای شمالی و جنوبی) در شرایطی که جمعیت ساکن با فاصله چند ده کیلومتری گسل به بیش از 5/3 میلیون نفر میرسد، از اهمیت خاصی برخوردار است. به دلیل نبود دادههای زمینلرزه دستگاهی و تاریخی بزرگ بر روی گسلهای جنبای اصلی در گسترة ایران مرکزی، دستیابی به توان ...
بیشتر
برآورد توان لرزهای گسل دهشیر با درازای حدود 550 کیلومتر (با لحاظ پایانههای شمالی و جنوبی) در شرایطی که جمعیت ساکن با فاصله چند ده کیلومتری گسل به بیش از 5/3 میلیون نفر میرسد، از اهمیت خاصی برخوردار است. به دلیل نبود دادههای زمینلرزه دستگاهی و تاریخی بزرگ بر روی گسلهای جنبای اصلی در گسترة ایران مرکزی، دستیابی به توان لرزهای این گسلها بر اساس بررسی کاتالوگ زمینلرزهای ناممکن مینماید. تا به امروز زمینلرزه دستگاهی با بزرگای بیش از 7/4mb در پیرامون گسل دهشیر ثبت نشده است. از سوی دیگر، بررسی دادههای تاریخی نشانی از زمینلرزه تاریخی بزرگی در نزدیکی گسل دهشیر بهدست نمیدهد. نبود نشانههای ویرانی در قلعه تاریخی مروست با قدمت دوره اسلامی (در حدود 1250-700 میلادی) که در فاصله کمتر از 10 کیلومتری گسل دهشیر جای دارد نیز گواهی در تایید نبود جنبش لرزهای بزرگ تا 1300-750 سال گذشته است. با این وجود، گواههای ریختزمینساختی بسیاری از جمله جابهجایی سامانهای (systematic) آبراهههای کوچک و بزرگ، رودخانهها و بادبزنهای آبرفتی، همگی گویای جنبایی گسل دهشیر در بازه زمانی کواترنری پایانی است. گواههای ریختزمینساختی ارائهشده در گستره جغرافیایی مروست و هرابرجان نشان از حرکت اصلی گسل دهشیر در بازه زمانی پلیستوسن پایانی- هولوسن بهصورت راستالغز راستبر، به همراه مؤلفه فرعی شیبلغز دارد. به منظور دستیابی به آهنگ لغزش سالانه افقی و شاقولی بر روی گسل دهشیر، ریک (rake) حرکتی گسل دربازه زمانی مورد اشاره در ساختگاه (site) شمال مروست در حدود 10 درجه و برای کرانه سمت راست رودخانه مروست با جابهجایی افقی و شاقولی به ترتیب برابر با 13 و 5/1 متر، نزدیک به 7 درجه لحاظ شده است. با توجه به جابهجاییهای تجمعی اندازهگیری شده در درازای پارهگسل (fault segment) مروست و در نظر گرفتن نتایج سنسنجی به روش لومینسانس نوری، آهنگ لغزش سالانه مؤلفه افقی گسل در بازه زمانی مورد بررسی برابر با 1- mmyr3/0±1 و برای مؤلفه شاقولی در حدود 1- mmyr1/0 قابل برآورد است. با توجه به شماره آهنگ لغزش حاصل و در نظر گرفتن مقدار کمینه جابهجایی راستبر یافتشده در این پژوهش (به میزان 2 متر در باختر دهستان هرابرجان) و در درازای پارهگسل مروست از سامانه گسل دهشیر میتوان رخداد آخرین زمینلرزه بزرگ دیرینه را با بزرگای Mw~ 7 به حدود 2000 سال گذشته نسبت داد.
مرتضی فتاحی؛ سمیه رستمی مهربان؛ مرتضی طالبیان؛ عباس بحرودی؛ جیمز هالینگورث؛ ریچارد والکر
چکیده
نیشابور(باحدود 200000 نفر جمعیت) در جنوب رشتهکوههای بینالود، در شمال خاوری ایران واقع شده است. این شهر دستکم چهار بار توسط زلزلههای تاریخی(در سالهای 1209، 1270، 1389 و 1405 میلادی) تخریب و گاه نابود شده است. در اطراف نیشابور سه گسل فعال وجود دارد: گسل بینالود، گسل شمال نیشابور و گسل نیشابور. گسلهای شمال نیشابور و بینالود در دامنه رشته ...
بیشتر
نیشابور(باحدود 200000 نفر جمعیت) در جنوب رشتهکوههای بینالود، در شمال خاوری ایران واقع شده است. این شهر دستکم چهار بار توسط زلزلههای تاریخی(در سالهای 1209، 1270، 1389 و 1405 میلادی) تخریب و گاه نابود شده است. در اطراف نیشابور سه گسل فعال وجود دارد: گسل بینالود، گسل شمال نیشابور و گسل نیشابور. گسلهای شمال نیشابور و بینالود در دامنه رشته کوه بینالود، در شمال نیشابور، قرار دارند. گسل نیشابور، در باختر نیشابور، قرار دارد. گسل نیشابور که در 10 کیلومتری جنوب گسل شمال نیشابور قرار دارد، یک گسل راندگی به طول 50 کیلومتر است. در هر انتهای گسل، دو قطعه جوان و راندگی به طول 10 کیلومتر وجود دارد. این گسل نزدیک شهر نیشابور و یک چشمه احتمالی برای زمینلرزههای 1209 و 1405 میلادی است. گسل نیشابور بهعلت داشتن پتانسیل فعالیتهای آتی، خطر لرزهای مهمی برای شهر نیشابور دارد. با توجه به پیشینه لرزهخیزی نیشابور، آگاهی از نرخ لغزش گسل میتواند ما را در برآورد خطر زلزله کمک کند. نرخ لغزش گسل با اندازهگیری میزان و زمان جابهجایی محاسبه شد. جابهجایی توسط مکاننگاری رقومی SRTM اندازهگیری شد. یک نمونه OSL از گراولهای کواترنری بالا آمده قطعه خاوری برداشت و دز معادل (De) با استفاده از روشSAR OSL اندازهگیری شد. با استفاده از نتایج طیفسنج گاما و دیگر اطلاعات شامل رطوبت نمونه و موقعیت مکانی، میزان دز سالانه نیز اندازهگیری شد. با داشتن دز معادل و نرخ دز، سن نمونه محاسبه شد.
حمیده امینی؛ مرتضی فتاحی؛ محمدرضا قاسمی
چکیده
گسل درونه، یک گسل راستالغز چپبر و فعال در شمال خاور ایران است که اثر سطحی آن حدود 700کیلومتر درازا دارد. این گسل در طول مسیر خود نهشتههای ترشیری و کواترنری را قطع میکند. در چند بخش از آن میتوان نهشتههایی وابسته به دورههای پالئوژن، نئوژن و مخروطافکنههای کواترنری را شناسایی کرد که در آنها جابهجاییهای ناشی از گسلش ...
بیشتر
گسل درونه، یک گسل راستالغز چپبر و فعال در شمال خاور ایران است که اثر سطحی آن حدود 700کیلومتر درازا دارد. این گسل در طول مسیر خود نهشتههای ترشیری و کواترنری را قطع میکند. در چند بخش از آن میتوان نهشتههایی وابسته به دورههای پالئوژن، نئوژن و مخروطافکنههای کواترنری را شناسایی کرد که در آنها جابهجاییهای ناشی از گسلش دیده میشود؛ از خاور بیرق تا خاور خلیلآباد، در نهشتههای نئوژن میتوان جابهجاییهایی بین 91- 457 متر را در تصاویر لندست مشاهده کرد. در آبراهههایی که بر روی این واحدها جریان دارند نیز جابهجاییهایی قابل مشاهده است. در این نوشتار، تلاش شده است تا تاریخچه اخیر گسلش، با استفاده از جابهجاییهای بهدست آمده و نرخلغزش گسل، محاسبه شود. مطابق انتظار، سن آغاز جابهجایی واحدهای زمینشناسی بسیار کمتر از سن واحدها در نقشههای زمینشناسی و سن آبراهههایی که بر روی این واحدها جریان دارند کمتر از سن واحدها بهدست آمده است و از آنجا که در چندین هزار سال گذشته جابهجا شدهاند، تأییدی بر فعال بودن گسل درونه در زمان حال هستند.
مرتضی طالبیان؛ سعید هاشمی طباطبایی؛ مرتضی فتاحی؛ منوچهر قرشی؛ علی بیت الهی؛ عباس قلندر زاده؛ محمد علی ریاحی
چکیده
فلات ایران با قرارگیری بین دو صفحه عربی و اروپا-آسیا، سالانه حدود 22 میلیمتر کوتاهشدگی در راستای شمال- جنوب دارد. حدود 9 میلیمتر از این کوتاهشدگی سبب چینخوردگی و گسلخوردگی در زاگرس میشود و باقیمانده آن بهطور عمده در البرز و کپه داغ جای میگیرد. بلوک مرکزی ایران تغییر شکل اندکی دارد بنابراین، متناسب با میزان کوتاهشدگی ...
بیشتر
فلات ایران با قرارگیری بین دو صفحه عربی و اروپا-آسیا، سالانه حدود 22 میلیمتر کوتاهشدگی در راستای شمال- جنوب دارد. حدود 9 میلیمتر از این کوتاهشدگی سبب چینخوردگی و گسلخوردگی در زاگرس میشود و باقیمانده آن بهطور عمده در البرز و کپه داغ جای میگیرد. بلوک مرکزی ایران تغییر شکل اندکی دارد بنابراین، متناسب با میزان کوتاهشدگی در البرز و کپه داغ، با سرعت حدود 13 میلیمتر در سال به سوی شمال حرکت مینماید. در خاور ایران، بلوک صلب و پایدار افغانستان قرار دارد که حرکت چندانی نسبت به اوراسیا ندارد بنابراین حرکت به سوی شمال ایران مرکزی نسبت به بلوک افغانستان تنش برشی راستگردی را در خاور ایران ایجاد مینماید که به ترتیب حدود 8 و 5 میلیمتر در سال آن در راستای گسلهای خاور و باختر دشت لوت جای میگیرند. یکی از مشکلات برآورد خطر زمینلرزه در خاور ایران کمبود دادههای زمینلرزهای، ژئودتیک و ناشناخته بودن نرخ لغزش گسلها است. از این رو در این پژوهش سعی شده است تا به کمک دادههای موجود زمینشناسی و سنیابی مطلق شیوه توزیع حرکت راستالغز بر روی گسلهای این ناحیه تا حدودی برآورد شود. در ادامه با توجه به اهمیت گسل بم- براوات و گسل زمینلرزهای جنوب بم در برآورد خطر زمینلرزه در شهر بم این گسل به طور خاص مورد مطالعه قرار گرفته است. نمونهگیری از آبرفتهای برخاسته در اثر جنبش گسل بم- براوات در انتهای جنوبی این گسل، و تعیین سن مطلق آنها به روش لومینسانس نوری، نرخ برخاستگی حدود 5/0 میلیمتر در سال را برای این گسل مشخص مینماید. از آن جا که جنبش این گسل از نظر هندسی با گسل جنوب بم در ارتباط است، بنابراین به کمک این سنیابی نرخ لغزش راستالغز راستگرد گسل جنوب بم نیز حدود 2 میلیمتر در سال بر آورد میشود .