میرعلیاصغر مختاری؛ حسین معینوزیری؛ محمدرضا قربانی؛ محمود مهرپرتو
چکیده
کانیسازی طلا- مس- مولیبدن منطقه انیق- قرهچیلر در پهنه کانهدار ارسباران و در داخل باتولیت قرهداغ رخ داده است. کانیسازی در این محدوده شامل رگههای کوارتزی حاوی کانیسازی طلا، مس و مولیبدن در داخل توده گرانودیوریتی میباشد که در سه منطقه مجزا شامل قرهچیلر (2 رگه)، زرلیدره (8 رگه) و قرهدره (چند رگه باریک و کوتاه) گسترش دارد. ...
بیشتر
کانیسازی طلا- مس- مولیبدن منطقه انیق- قرهچیلر در پهنه کانهدار ارسباران و در داخل باتولیت قرهداغ رخ داده است. کانیسازی در این محدوده شامل رگههای کوارتزی حاوی کانیسازی طلا، مس و مولیبدن در داخل توده گرانودیوریتی میباشد که در سه منطقه مجزا شامل قرهچیلر (2 رگه)، زرلیدره (8 رگه) و قرهدره (چند رگه باریک و کوتاه) گسترش دارد. دگرسانیهای موجود در اطراف رگههای کوارتزی شامل انواع سریسیتی و سیلیسی میباشند که از گسترش محدودی برخوردار هستند. رگههای کوارتزی عموماً متراکم و تودهای بوده و برخی رگهها بافت شبکهای و برشی نشان میدهند. رگههای کوارتزی با آرایش صفحهای و به موازات هم (sheeted veins) در برخی نقاط، بویژه منطقه قرهچیلر حضور دارند. محتوای کانیهای سولفیدی در این رگهها، عموماً کمتر از 10 درصد بوده و شامل پیریت، پیریت آرسنیکدار، کالکوپیریت، مولیبدنیت، بورنیت و اسفالریت و کانههای ثانویه کوولیت، کالکوسیت، مالاکیت، آزوریت و هیدروکسیدهای ثانویه آهن میباشد.
مطالعات ژئوشیمیایی و عیار سنجی عناصر، نشانگر عیارهای بالای طلا به همراه نقره، مولیبدن و مس در رگههای کوارتزی است. عیار متوسط طلا در دو رگه کوارتزی منطقه قرهچیلر، به ترتیب برابر با 76/5 و 9/3 گرم در تن و در رگههای کوارتزی منطقه زرلیدره، به ترتیب 7/4، 12/3، 6/2، 45/0، 09/1، 34/1، 15/1 و 58/0 گرم در تن بدست آمده است. بیشترین عیار طلای اندازهگیری شده در کل منطقه انیق- قرهچیلر، 359 گرم در تن است که مربوط به رگه کوارتزی شماره یک در منطقه زرلیدره (ZV1) با بافت شبکهای و حفرهای میباشد. عناصر بیسموت و تنگستن نیز در تعدادی از رگهها عیارهای قابل توجهی دارند. همبستگی خوبی بین طلا و عناصر نقره، مولیبدن، بیسموت و تنگستن وجود دارد. در رگههای کوارتزی منطقه قرهدره، عیار طلا و مس پایین بوده، ولی عیار مولیبدن بین 15/1- 15/0 درصد متغیر است.
کانیسازی به صورت رگههای کوارتزی با آرایش صفحهای در داخل توده نفوذی، محتوای پایین کانیهای سولفیدی در رگهها، هاله دگرسانی محدود، کانیسازی طلا همراه با مولیبدن و عیارهای بالایی از بیسموت و تنگستن، همبستگی طلا با عناصر Bi، W و Mo و شواهد سیالات درگیر (دمای بالای همگن شدن)، همگی شواهدی از این است که کانیسازی طلا در محدوده انیق- قرهچیلر میتواند جزو سیستمهای طلای مرتبط با تودههای نفوذی قلمداد شود.
میر علی اصغر مختاری؛ حسین معینوزیری؛ محمدرضا قربانی؛ محمود مهرپرتو؛ قادر حسینزاده
چکیده
اسکارن کمتال در 20 کیلومتری شمال خاروانا در آذربایجان شرقی قرار دارد. دگرسانی متاسوماتیک نوع اسکارن در نتیجه نفوذ توده مونزونیتی کمتال به درون سنگهای کربناتی ناخالص کرتاسه بالایی تشکیل شده است. اسکارن کمتال از دو بخش اسکارن بیرونی(اگزواسکارن) و اسکارن درونی(اندواسکارن) تشکیل شده است. اسکارن بیرونی، پهنه اصلی اسکارن در منطقه مطالعاتی ...
بیشتر
اسکارن کمتال در 20 کیلومتری شمال خاروانا در آذربایجان شرقی قرار دارد. دگرسانی متاسوماتیک نوع اسکارن در نتیجه نفوذ توده مونزونیتی کمتال به درون سنگهای کربناتی ناخالص کرتاسه بالایی تشکیل شده است. اسکارن کمتال از دو بخش اسکارن بیرونی(اگزواسکارن) و اسکارن درونی(اندواسکارن) تشکیل شده است. اسکارن بیرونی، پهنه اصلی اسکارن در منطقه مطالعاتی بوده و ستبرای آن بین 100 تا 600 متر متغیر است. مطالعات صحرایی و کانیشناسی نشان میدهد که پهنه اسکارن بیرونی شامل بخش غنی از گارنت (زیرپهنه گارنت اسکارن)، غنی از اپیدوت (زیرپهنه اپیدوت اسکارن) و زیرپهنه مرمر است. گارنت مهمترین و شاخصترین کانی کالکسیلیکاتی بدون آب در زیرپهنه گارنت اسکارن است. ترکیب کلی آنها از نوع گروسولاریتی است (Ad33-35)، اما در امتداد شکستگیها، مؤلفه آندرادیتی چیره میشود (Ad66-73). کلینوپیروکسن دیگر کانی فراوان زیرپهنه گارنت اسکارن است که از نظر ترکیب شیمیایی از نوع دیوپسیدی است (Di82.8-85.7). در زیرپهنه اپیدوت اسکارن، کانی مهم و اصلی اپیدوت است و گارنت و کلینوپیروکسن در مقادیر محدودی در برخی نقاط حضور دارند. مطالعات سنگنگاری بیانگر این است که سنگ اولیه زیرپهنه گارنت اسکارن، آهک مارنی و سنگ اولیه زیرپهنه اپیدوت اسکارن، از نوع مارن رسی بوده است. فرایندهای اسکارنیشدن به دو مرحله مجزای پیشرونده و پسرونده قابل تقسیم است. مرحله پیشرونده بیفاصله پس از جایگیری ماگمای مونزونیتی کمتال به درون سنگهای کربناتی ناخالص آغاز شده است. شار حرارتی بالای توده مونزونیتی کمتال موجب دگرگونی ایزوشیمیایی و تبدیل سنگهای آهکی خالص به مرمر و تحول سنگهای آهکی رسدار به اسکارنویید (دگرگونی- متاسوماتیک دو جانبه) شده است. ورود فاز سیال مستقل حاصل از تبلور ماگما به درون شکستگیهای سنگهای درونگیر، مقادیر قابل ملاحظهای از عناصری همچون Fe، Si و Mg را به درون هاله متاسوماتیک وارد کرده که منجر به تشکیل مقادیر قابل توجهی از کانیهای کالک سیلیکاتی بیآب شده است. در مرحله پسرونده، در اثر ورود سیالهای گرمابی دمای پایینتر و فرایندهای هیدرولیز، کربنگیری و سولفیدیشدن، بخشی از کانیهای کالکسیلیکاتی بیآب توسط کانیهای کالکسیلیکاتی آبدار، سولفیدها، اکسیدها و کربناتها جانشین شدهاند. گارنت و کلینوپیروکسن فراوانترین مجموعه کانیشناسی اسکارن کمتال هستند که در دمای کمتر از 550 درجه سانتیگراد تشکیل شدهاند. نبود ولاستونیت در این مجموعه کانیشناسی، همرشدی بلورهای گارنت و کلینوپیروکسن و نبود هاله واکنشی بین این دو کانی و نبود بافتهای جانشینی نشانگر این است که این دو کانی به صورت همزمان در محدوده دمایی430 تا 550 درجه سانتیگراد و فوگاسیته اکسیژن میان 26-10 تا 23-10 تشکیل شدهاند.
جمشید احمدیان؛ محمد هاشم امامی؛ محمدرضا قربانی؛ مامورو موراتا
چکیده
مجموعه گرانیتوییدی کال کافی ( شمال خاوری انارک) در زون ساختاری ایران مرکزی موسوم به بلوک یزد قرار دارند. این مجموعه، متشکل از طیف ترکیبی گستردهای از گابرو تا گرانیت قلیایی با سن ائوسن میانی است. بررسیهای سنگنگاری، ژئوشیمیایی و کانیشناسی نشانگر آن است که گرانیتوییدهای پتاسیک بهعنوان یکی از اعضای این مجموعه، ویژگیهای متمایزی ...
بیشتر
مجموعه گرانیتوییدی کال کافی ( شمال خاوری انارک) در زون ساختاری ایران مرکزی موسوم به بلوک یزد قرار دارند. این مجموعه، متشکل از طیف ترکیبی گستردهای از گابرو تا گرانیت قلیایی با سن ائوسن میانی است. بررسیهای سنگنگاری، ژئوشیمیایی و کانیشناسی نشانگر آن است که گرانیتوییدهای پتاسیک بهعنوان یکی از اعضای این مجموعه، ویژگیهای متمایزی را از خود نشان میدهند. از نظر ژئوشیمیایی گرانیتوییدهای پتاسیک با مقادیر بالاتر پتاسیم و مقادیر پایینتر سدیم،کلسیم، تیتانیم، باریم، استرانسیم و عناصر خاکی کمیاب از دیگر واحدهای کال کافی قابل تفکیک است. همچنین گرانیتوییدهای پتاسیک دارای ویژگی آهنی هستند، حال آن که دیگر واحدهای نفوذی مجموعه کال کافی از ماهیت منیزیمی برخوردارند. فراوانی پایین عناصر خاکی کمیاب در گرانیتوییدهای پتاسیم بالا حاکی از آن است که این سنگها نمیتوانند توسط فرایند تفریق ماگمایی با دیگر واحدها مرتبط باشند. این امر میتواند نشانگر نقش متفاوت فرایندهای سنگزایی در شکلگیری آنها باشد. گرانیتوییدهای پتاسیک احتمالاً از ذوب بخشی سنگهای پوستهای بهوجود آمدهاند.