احسان کوثری؛ عباس بحرودی؛ مرتضی طالبیان؛ علی چهرازی
چکیده
یکی از مطالعات بنیادین مورد نیاز در میادین هیدروکربوری، بررسی گسلها و شکستگیهای میدان و تعیین نقش آنها در مخزن است. اگر مخزن میدان هیدروکربوری از نوع کربناته و شکافدار باشد، بررسی این ویژگیها درجه اهمیت بالاتری دارند. از آنجا که ساختارهای زمینساختی، جدا از همدیگر نیستند؛ ضروری است این ساختارها بهطور همزمان مورد مطالعه ...
بیشتر
یکی از مطالعات بنیادین مورد نیاز در میادین هیدروکربوری، بررسی گسلها و شکستگیهای میدان و تعیین نقش آنها در مخزن است. اگر مخزن میدان هیدروکربوری از نوع کربناته و شکافدار باشد، بررسی این ویژگیها درجه اهمیت بالاتری دارند. از آنجا که ساختارهای زمینساختی، جدا از همدیگر نیستند؛ ضروری است این ساختارها بهطور همزمان مورد مطالعه قرار گیرند که در صورت وجود ارتباط زایشی میان آنها، این ارتباط مشخص شود. در این پژوهش با استفاده از دادههای چاهنگاری تصویری، مقاطع لرزهای و نقشه زمان- ژرفا و در پایان مدلسازی تجربی به بررسی احتمالات شکلگیری گسلهای داخلی و شکستگیها پرداخته شده است. جایی که در جلوی جبهه دگرریختی زاگرس بوده است و ظاهراً تنشهای ایجاد کننده کمربند چینخورده- رانده زاگرس در آن تأثیر چندانی نداشتهاند. در این میدان نفتی دو دسته گسل با روند و نقشهای متفاوت شناسایی شده است. دسته اول با روند شمالی- جنوبی با سازوکار وارون به عنوان کنترلکننده هندسه ساختار میدان و دسته دوم با روند شمال باختر- جنوب خاور با سازکار عادی که احتمالاً عامل به وجود آورنده شکستگیهای اصلی در میدان مورد مطالعه هستند. این میدان تحت تأثیر وارونشدگی ساختار و تبدیل به یک ساختار فراجسته ایجاد شده است. بر پایه تحلیلهای انجام شده، گسلهای درون ساختاری احتمالاً به دلیل بالا آمدن دیواره نمکی و یا حرکت چپگرد گسلهای مرزی این میدان ایجاد شدهاند. با تفسیر شکستگیهای ناشی از حفاری و برونشکستها، سوی تنش افقی بیشینه و سوی تنش افقی کمینه مشخص شد. همچنین امتداد دسته دوم گسلها نیز همروند با شکستگیهای ناشی از حفاری شناسایی شدهاند. بنابراین روند این ساختارها شامل میانگین شکستگیهای طبیعی، برونشکستها و روند گسلهای عادی محلی با یکدیگر همخوانی دارند که میتواند منشأ شکستگیها را زمینساختی معرفی کند.
محمد فروتن؛ حمید نظری؛ برتراند میر؛ میشل سبریر؛ مرتضی فتاحی؛ کریستل لو دورتز؛ منوچهر قرشی؛ خالد حسامی؛ محمد رضا قاسمی؛ مرتضی طالبیان
چکیده
سامانه گسلی دهشیر سازنده لبه باختری مجموعه گسلهای جنبای راستالغز راستبر شمالی- جنوبی در پهنه فلات مرکزی ایران و دربرگیرنده 6 پارهگسل بهگونهای خطی است که در گذر از پهنههای زمینساختی سنندج- سیرجان، کمان ماگمایی ارومیه- دختر و ایران مرکزی، سبب بریدگی و جا بهجایی راستبر سنگنهشتههای آتشفشانی ائوسن و بادزنهای آبرفتی کواترنری ...
بیشتر
سامانه گسلی دهشیر سازنده لبه باختری مجموعه گسلهای جنبای راستالغز راستبر شمالی- جنوبی در پهنه فلات مرکزی ایران و دربرگیرنده 6 پارهگسل بهگونهای خطی است که در گذر از پهنههای زمینساختی سنندج- سیرجان، کمان ماگمایی ارومیه- دختر و ایران مرکزی، سبب بریدگی و جا بهجایی راستبر سنگنهشتههای آتشفشانی ائوسن و بادزنهای آبرفتی کواترنری شده است. گواههای زمینریختشناختی نشان از جنبایی این سامانه گسلی در کواترنری پایانی دارد و بررسیهای پارینهلرزهشناختی گواهی بر جنبش لرزهای پارهگسل مروست در بازه زمانی پلیستوسن پایانی و هولوسن دارد. برای شناخت هرچه بیشتر پیشینه لرزهای این پارهگسل در بازه زمانی میانمدت (103 تا 105 سال) با توجه به ویژگیهای ریختزمینساختی و رسوبی- چینهای، 3 ساختگاه در فاصله 35 کیلومتری از یکدیگر در درازای پارهگسل مروست با هدف انجام بررسیهای پارینهلرزهشناختی برگزیده شده است. رخنمون برآمده از حفر ترانشهای عمود بر راستای گسل در جنوبیترین ساختگاه (هرابرجان)، پدیدارکننده شاخههای گسلی پرشیب با راستای °10±140N بههمراه خشلغزهایی با ریک نزدیک به افقی و سازوکار چیره راستالغز راستبر است. در ساختگاه شمال مروست نیز ترانشه حفرشده در گستره پارهگسل مروست دربرگیرنده نهشتههای آبرفتی و کوهرفتی پلیستوسن پایانی- هولوسن است که با انجام سنسنجی نهشتههای سست غنی از کوارتز به روش لومینسانس نوری (OSL) تا Ka 72 سنیابی شدهاند. بررسیهای پارینهلرزهشناختی در این ساختگاه نشان از ماندگاری گواههای بهجای مانده از جنبش شدید لرزهای همراه با گسیختگی سطحی برای بخشی از پارهگسل مروست دارد، به گونهای که همترازی زمانی میان زمینلرزههای پارینه با بزرگای 7Mw > ≈ بیانگر دستکم رخداد 7 زمینلرزه در گذر 43 هزار سال گذشته و با میانگین دوره بازگشت 150±3650 سال است. رخداد جوانترین زمینلرزه (Event I) با جا بهجایی راستبر میان 2 تا 4 متر و با درازای گسیختگی سطحی بیش از 40 کیلومتر روی پارهگسل مروست بر پایه سنسنجی به روش OSL به 2200~ سال پیش نسبت داده میشود. سن جوانترین رخداد لرزهای سازگار با نبود نشانههای ویرانی در سازه تاریخی مروست با پیشینه نزدیک به 1300 سال در فاصله کمتر از 10 کیلومتری خاور پارهگسل مروست است. الگوی جنبشی روی پارهگسل مروست را میتوان در خوشه زمانی و در 2بازه دگرشکلی 1) همراه با جنبش لرزهای و 2) به همراه جنبش لرزهای کم یا بیلرزه جای داد. با پنداشت پیوستگی چنین الگوی دگرشکلی تا چرخه لرزهای آتی، پارهگسل مروست امروزه در بازه همراه با جنبش لرزهای به سر میبرد که با لحاظ کمترین فاصله زمانی میان دو رخداد لرزهای پیاپی نزدیک به 2000 سال، تولید زمینلرزهای ویرانگر با بزرگای بیش از 7 در سنجه Mw در آینده نزدیک دور از انتظار نیست.
آرمان هروی؛ حمید نظری؛ علیرضا شهیدی؛ مرتضی طالبیان
چکیده
گسـل گرمسـار با درازایی نزدیک به 75 کیـلومتـر بـا راسـتـای تقریبی خـاوری - بـاختری در شمال گرمسار و در دامنه جنوبی بخش خاوری البرز مرکزی با شیب رو به شـمال، در ادامه خـاوری گسـل ایـوانکـی دیده میشود. برپایه مطالعات ریختزمینساختی انجام شده در این پژوهش سـامانه گسـلی گرمـسار به 5 قطعه ساختاری قابل تقسیم است که از خاور (روستای ...
بیشتر
گسـل گرمسـار با درازایی نزدیک به 75 کیـلومتـر بـا راسـتـای تقریبی خـاوری - بـاختری در شمال گرمسار و در دامنه جنوبی بخش خاوری البرز مرکزی با شیب رو به شـمال، در ادامه خـاوری گسـل ایـوانکـی دیده میشود. برپایه مطالعات ریختزمینساختی انجام شده در این پژوهش سـامانه گسـلی گرمـسار به 5 قطعه ساختاری قابل تقسیم است که از خاور (روستای دهنمک) به باختر (ایوانکی) گسترش مییابد و با توجه به این قطـعهبندی میتوان پاره گسل کوه سرخ در بخش باختری گرمسار در تاقدیس کوهسرخ را به عنوان گسلی مستقل با شیب به سوی شمال و سازوکار فشاری همراه با مؤلفه کوچک برشی چپگرد در نظر گرفت. بر پایه مشاهدات و اندازهگیری تنش دیرین در گستره گسل گرمسار، در ایستگاه بنکوه و در بخش خاوری گسل گرمسار میتوان چنین انگاشت که سوی تنش دیرین در محدوده زمانی نئوژن شمالی - جنوبی با مؤلفه فشاری بوده است. در حالیکه بر پایه دادههای بهدست آمده از مطالعات ریختزمینساخت سازوکار جوان و چیره گسل گرمسار در پاره خاوری (پارهگسلی 1) چپ بر همراه با مؤلفه فشاری است. از سوی دیگر در تاقدیس کوهسرخ در بخش باختری گستره مورد پژوهش، سوی تنش را میتوان در دوره کواترنری خاوری- باختری و تحتتأثیر گسل راندگی با مؤلفه چپگرد در نظر گرفت. بر پایه این پژوهش از دیدگاه هندسی گسل گرمسار گسلی با شیب به سوی شمال و قابل قطعهبندی به 5 پارهگسلی است که با توجه به راستا و هندسه هر پارهگسلی، سازوکار آن از چپبر با مؤلفه فشاری تا کششی قابل تقسیمبندی است و گسل گرمسار در ردیف گسلهای فعال در بازه زمانی کواترنری بهشمار میرود. بیشینه و کمینه جابهجایی افقی چپبر اندازهگیری شده بر روی این گسل برابر 220 متر و 4 متر بر روی پارهگسلهای 1 و 3 از سامانه گسلی گرمسار بر روی آبراهههای جابهجا شده قابل مشاهده است.
مجتبی بصیری؛ حمید نظری؛ محمد فروتن؛ شهریار سلیمانی آزاد؛ محمد علی شکری؛ مرتضی طالبیان؛ منوچهر قرشی؛ محمدجواد بلورچی؛ علی رشیدی
چکیده
گستره گلباف در استان کرمان (جنوب خاوری ایران) در سالهای1360 تا 1376خورشیدی شاهد رویداد پنج زمینلرزه با بزرگای میان Mw 5.4-7.1 بوده است. رویداد این زمینلرزهها در بازه
زمانی هفده سال نشانگر الگوی خوشهای رخداد زمینلرزهها روی سامانه گسلی گلباف (گوک) است. در این بخش با بهرهگیری از رهیافتهای موجود در دانشهای ریختزمینساخت ...
بیشتر
گستره گلباف در استان کرمان (جنوب خاوری ایران) در سالهای1360 تا 1376خورشیدی شاهد رویداد پنج زمینلرزه با بزرگای میان Mw 5.4-7.1 بوده است. رویداد این زمینلرزهها در بازه
زمانی هفده سال نشانگر الگوی خوشهای رخداد زمینلرزهها روی سامانه گسلی گلباف (گوک) است. در این بخش با بهرهگیری از رهیافتهای موجود در دانشهای ریختزمینساخت و پارینهلرزهشناسی نشان داده شده که در گذشته نیز رفتار لرزهای این گسل در برخی از بازههای زمانی الگوی خوشهای داشته است. بدین منظور ابتدا بررسیهای دقیق ریختزمینساختی به روش نزدیک میدان انجام گرفت و با انجام پیمایش به روش RTK توسط دستگاه GPS کینماتیک، مدل ارتفاعی رقومی و نقشه توپوگرافی رقومی با دقت بالا از سطح گسیختگیهای ایجادشده در زمینلرزههای پیشین تهیه شد. با انجام بررسیهای دقیق روی این مدلها، زاویه ریک گسل گلباف نزدیک به 10 درجه برآورد شد که این نشاندهنده چیرگی سازوکار راستالغزی آن است و با نتایج به دست آمده از روشهای لرزهشناسی و مشاهدات خطوط خشلغز شکل گرفته بر روی سطح گسیختگیها نیز همخوانی دارد. بر پایه انجام پژوهشهای پارینهلرزهشناسی با حفر ترانشه عمود بر راستای گسل گلباف، چهار زمینلرزه پارینه با بزرگای بیش از Mw 6.6 شناسایی شد. با استفاده از برخی روابط تجربی موجود، بیشینه بزرگای کهنترین زمینلرزه پارینه تا Mw 8.2 به دست آمد که این به دور از انتظار است و نشان میدهد همانگونه که امروزه در بازه زمانی کوتاهی پنج زمینلرزه روی این گسل رخ داده، در گذشته نیز رخداد زمینلرزهها در برخی از بازههای زمانی الگوی خوشهای داشته و در مدت زمانی کوتاه چندین زمینلرزه بزرگ روی داده به گونهایکه فرصت کافی برای نهشتهگذاری و ثبت جداگانه شواهد آنها وجود نداشته است.
آرام فتحیان بانه؛ شهریار سلیمانی آزاد؛ حمید نظری؛ منوچهر قرشی؛ مرتضی طالبیان
چکیده
شهر تبریز به عنوان یک مرکز مهم جمعیتی در شمال باختر ایران، در نزدیکی گسل شمال تبریز با درازای نزدیک به 150 کیلومتر، قرار دارد. این گسل راستالغز راستگرد، متشکل از دو قطعة گسلی اصلی است که این دو، با الگوی راستپله نسبت به هم آرایش یافتهاند. در پهنة همپوشانی شکل گرفته در میان دو قطعة گسلی یاد شده، جنبشهای راستگرد جوان مسبب پدیداری ...
بیشتر
شهر تبریز به عنوان یک مرکز مهم جمعیتی در شمال باختر ایران، در نزدیکی گسل شمال تبریز با درازای نزدیک به 150 کیلومتر، قرار دارد. این گسل راستالغز راستگرد، متشکل از دو قطعة گسلی اصلی است که این دو، با الگوی راستپله نسبت به هم آرایش یافتهاند. در پهنة همپوشانی شکل گرفته در میان دو قطعة گسلی یاد شده، جنبشهای راستگرد جوان مسبب پدیداری حوضهای کششی شدهاند.کرانههای این حوضه، با افشانهها و شاخههای گسلی به هم پیونددهنده این دو قطعة گسلی انطباق یافتهاند. رخداد زمینلرزههای تاریخی شدید در گسترة تبریز شاهدی بر جنبایی گسل شمال تبریز از نظر لرزهای است. از این میان دستکم دو زمینلرزة ویرانگر سالهای 1721 (Ms 7.3) و 1780 (Ms 7.4) میلادی را به گسل شمال تبریز نسبت میدهند. پس از زمینلرزة 1780 میلادی، این گسل تا به امروز هیچ رویداد لرزهای بزرگی را تجربه نکرده است. در طی دهههای اخیر، با بهرهگیری از بررسیهای پارینهلرزهشناختی سعی بر شناسایی شمار بیشتری از زمینلرزههای کهن شدهاست. از آنجا که مطالعات پارینهلرزهشناختی صورتگرفته در گسترة تبریز تاکنون بر روی قطعات شمال باختری و جنوب خاوری گسل شمال تبریز متمرکز بوده، در این پژوهش تلاش بر آن است تا پهنه همپوشانی قطعات گسلی یاد شده را مورد مطالعات پارینهلرزهشناختی قرار دهیم. از این رو با مطالعة عکسهای هوایی، تصاویر ماهوارهای و بررسیهای صحرایی، ساختگاه مناسبی برای حفر ترانشه پارینهلرزهشناختی در 6 کیلومتری شمال باختر تبریز (بر روی یکی از شاخههای جوان گسلی پهنة همپوشانی قطعات شمال باختری و جنوب خاوری گسل شمال تبریز)، مکانیابی شد. در ادامه، با حفر ترانشهای عمود بر راستای افراز گسلی و تمرکز بررسیهای پارینهلرزهشناختی در آن، آثار دستکم دو رویداد مهلرزهای شناسایی شد.
مجید نعمتی؛ دنیس هتسفلد؛ محمد رضا قیطانچی؛ مرتضی طالبیان؛ نوربخش میرزایی؛ احمد سدیدخوی
چکیده
سامانه گسلی شاهرود نقش مهمی را در لرزهزمینساخت البرز خاوری و میانی بازی میکند. در این پژوهش به لرزهخیزی در این گستره و جنوب آن با نگاهی به خردلرزهخیزی آن گستره و بررسی زمینلرزه پنجم شهریور 1389 جنوب دامغان پرداخته شده است. در این بررسی دادههای شبکههای لرزهنگاری محلی سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور و همچنین دادههای ...
بیشتر
سامانه گسلی شاهرود نقش مهمی را در لرزهزمینساخت البرز خاوری و میانی بازی میکند. در این پژوهش به لرزهخیزی در این گستره و جنوب آن با نگاهی به خردلرزهخیزی آن گستره و بررسی زمینلرزه پنجم شهریور 1389 جنوب دامغان پرداخته شده است. در این بررسی دادههای شبکههای لرزهنگاری محلی سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور و همچنین دادههای شبکههای لرزهنگاری مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران و پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله برای پردازش سازوکار خردلرزهها و پردازش ویژگیهای زمینلرزه جنوب دامغان و بزرگترین پسلرزه آن به کار گرفته شد. پراکندگی رومرکز خردلرزهها و زمینلرزههای جنوب دامغان در گستره البرز میانی- خاوری و جنوب آن بر جنبایی سامانه گسلی شاهرود و گسل ترود پافشاری میکنند. پراکندگی کانونی زمینلرزهها و سازوکار آنها شیب تند و سازوکار راستالغز چپگرد را برای پارههای باختری سامانه گسلی شاهرود و گسل ترود نشان میدهند. سازوکار زمینلرزهها نشان میدهند سه گسل آستانه، چاشم و فیروزکوه از سامانه گسلی یاد شده، از دیدگاه سازوکار ژرفی یکسان هستند و شاید بتوانند در یک رویداد یگانه مانند یک گسل بزرگ به جنبش درآیند و زمینلرزه بزرگی را به وجود بیاورند. همچنین سازوکار راستالغز چپگرد زمینلرزههای جنوب دامغان نشان میدهد که گسل ترود نیز از دید رفتار لرزهزمینساختی مانند گسلهای البرز خاوری بوده و این گستره میتواند گسل ترود را نیز در بر بگیرد.
زهره حسینمردی؛ منوچهر قرشی؛ محمدرضا قاسمی؛ مرتضی طالبیان
چکیده
بیرونزدگی بخش شمالی راندگی شمال اشتهارد، برای شناخت فرگشت ساختاری و تحولات زمینشناختی مورد مطالعه قرار گرفت. این منطقه دارای چینخوردگی در مقیاسهای مختلف از ناحیهای تا رخنمون است که در رده چینخوردگی مرتبط با گسلش قرار میگیرند. بررسی و تحلیل درزههای محدودة مورد مطالعه در نهشتههای سازند سرخ بالایی نشاندهندة دو دسته ...
بیشتر
بیرونزدگی بخش شمالی راندگی شمال اشتهارد، برای شناخت فرگشت ساختاری و تحولات زمینشناختی مورد مطالعه قرار گرفت. این منطقه دارای چینخوردگی در مقیاسهای مختلف از ناحیهای تا رخنمون است که در رده چینخوردگی مرتبط با گسلش قرار میگیرند. بررسی و تحلیل درزههای محدودة مورد مطالعه در نهشتههای سازند سرخ بالایی نشاندهندة دو دسته درزه عمدة کششی j1) وj2 ) است. این درزهها در واحدهای ماسهسنگی نهشتههای بیان شده به چشم میخورند و بیشتر دارای پرشدگی ژیپس هستند. به نظر میرسد دسته درزة
j2 از نظر سن نسبی جوانتر از j1 باشد. میتوان این دسته درزهها را مرتبط با چینخوردگی در نظر گرفت. جهت میدان تنش محلی که از مطالعة درزهها به دست آمده است مقداری برابر با 75/=337 1σ، 13/=189 2σ و 03/=077 3σ را نشان میدهد که با جهت تنش دیرینه بهدست آمده در جنوب البرز مرکزی، مطابقت دارد.
طاهره مجیدی نیری؛ حمید نظری؛ منوچهر قرشی؛ مرتضی طالبیان؛ آمنه کاوه فیروز
چکیده
گسل پیشوا با درازای حدود 35 کیلومتر در جنوبخاوری ورامین قرار گرفته است. این گسل در جنوبیترین مرز میان ایالتهای ساختاری البرز و ایران مرکزی واقع شده و روند کلی آن شمالباختری– جنوبخاوری (N38W, 33NE) و دارای سازوکار وارون با مؤلفه چپبر همراه با گسلهای ناهمسوی (Antithetic) عادی است. بررسیهای ریختزمینساختی انجام شده در راستای ...
بیشتر
گسل پیشوا با درازای حدود 35 کیلومتر در جنوبخاوری ورامین قرار گرفته است. این گسل در جنوبیترین مرز میان ایالتهای ساختاری البرز و ایران مرکزی واقع شده و روند کلی آن شمالباختری– جنوبخاوری (N38W, 33NE) و دارای سازوکار وارون با مؤلفه چپبر همراه با گسلهای ناهمسوی (Antithetic) عادی است. بررسیهای ریختزمینساختی انجام شده در راستای گسل پیشوا، نشان از فعال بودن آن دارد. بر پایه بررسیهای انجام شده در ساختگاههای T1 و T2 ترانشه پارینه لرزهشناسی گسل پیشوا، تعداد 3 تا 5 رخداد لرزهای با دوره بازگشت 3265 سال برای این گسل شناسایی شد که جوانترین و کهنترین رخدادها بهترتیب سن87/0 ، 29 هزار سالدارند. برپایه میزان جابهجایی در مدت هر رویداد مه لرزهای و با بهرهگیری از روابط Wells & Coppersmith (1994) بزرگترین و کوچکترین زمینلرزه شناسایی شده بهترتیب دارای بزرگای 08/7 و 9/5 هستند. از آن جاییکه سن جوانترین رویداد شناسایی شده در حدود 870 سال به دست آمد، بنابراین احتمالاً بتوان زمینلرزهAD 1384 (میلادی)شهرری را به این گسل منتسب دانست.