سنگ شناسی
احمد خیاط زاده؛ احمد عباس نژاد؛ حجت اله رنجبر؛ حمید احمدی پور؛ بهنام عباس نژاد
چکیده
دماوند یکی از مستعدترین آتشفشانهای ایران برای فوران در آینده است. شواهدی نظیر میزان سرپا بودن مخروط (نبود فرسایش شدید آن)، وجود چشمههای آبگرم فراوان، کوتاه بودن فاصله زمانی از آخرین فوران و حضور شرایط زمینساختی مناسب، همگی، نشانگر استعداد فوران آن در آینده میباشند. شدت فوران آن احتمالاً در حد 3- 5 در مقیاس VEI خواهد بود. در اثر ...
بیشتر
دماوند یکی از مستعدترین آتشفشانهای ایران برای فوران در آینده است. شواهدی نظیر میزان سرپا بودن مخروط (نبود فرسایش شدید آن)، وجود چشمههای آبگرم فراوان، کوتاه بودن فاصله زمانی از آخرین فوران و حضور شرایط زمینساختی مناسب، همگی، نشانگر استعداد فوران آن در آینده میباشند. شدت فوران آن احتمالاً در حد 3- 5 در مقیاس VEI خواهد بود. در اثر آن، خاکسترها، ابرهای سوزان، جریانهای گدازه و لاهارهای تولیدی مشکلاتی را به وجود خواهندآورد. بنابراین، هدف این مطالعه پهنهبندی این خطرها است. برای پهنهبندی این تهدیدها از مدلهای ارتفاعی رقومی (DEM)، تصاویر ماهوارهای و نرمافزارهای Arc GIS ،ENVI و VORIS استفاده شد. برای تهیه نقشه گسترش خاکسترهای آن مدل فرارفت - انتشار، و برای تهیه نقشه پراکنش ابر سوزان مدل مالین و شریدان مورد استفاده قرار گرفتند. در ارتباط با گسترش خاکسترهای آن، اطلاعات جوی مورد نیاز از دادههای پایگاه NCEP/NCAR اخذ شدند. همچنین، مدل شبیهسازی جریان برای تهیه نقشه گسترش جریان گدازه بهکار گرفته شد. برای تهیه نقشه محدودههای گسترش لاهار، با استفاده از DEM منطقه، موقعیت آبراهههای اصلی سطح مخروط و درههای اطراف مشخص شد و با در نظر گرفتن بافر زون 50 متری، محدوده گسترش لاهار تهیه گردید. براساس این مطالعه، پلوم خاکسترهای آتشفشانی به سمت خاور گسترش مییابد و چند آبادی را تهدید میکند. گدازهها و ابرهای سوزان نیز برخی از روستاهای اطراف مخروط را تهدید میکنند. لاهارهای حاصل از این آتشفشان، ضمن حرکت در خطالقعرهای موجود در سطح مخروط، وارد درههای اصلی منطقه (هزار و دلیچای) میشوند و در مسیر خود آبادیهای متعددی را تهدید خواهند کرد. نقشههای ارائه شده راهنمای مفید و ضروری برای مدیریت این خطرها میباشند.
سنگ شناسی
مریم داعی پاریزی؛ حمید احمدی پور؛ عباس مرادیان
چکیده
در منطقه پاریز (استان کرمان)، نهشتههایی وجود دارد که در نقشههای زمینشناسی، بهعنوان واحدهای تخریبی کنگلومرای سخت نشده نئوژن معرفی شدهاند. بررسی این نهشتهها، نشان داد که آنها، مواد آذرآواری حاصل از فورانهای انفجاری نئوژن هستند که بر روی سنگهای آذرین ائوسن قرارگرفته و قطعات موجود در آنها از نوع داسیت و ریولیت ...
بیشتر
در منطقه پاریز (استان کرمان)، نهشتههایی وجود دارد که در نقشههای زمینشناسی، بهعنوان واحدهای تخریبی کنگلومرای سخت نشده نئوژن معرفی شدهاند. بررسی این نهشتهها، نشان داد که آنها، مواد آذرآواری حاصل از فورانهای انفجاری نئوژن هستند که بر روی سنگهای آذرین ائوسن قرارگرفته و قطعات موجود در آنها از نوع داسیت و ریولیت میباشند. این نهشتهها از نوع مواد آذرآواری موجی، جریانی، برشهای انفجاری و لاهار بوده و نوع مواد آذرآواری، عدم وجود جریانهای گدازه داسیتی یا ریولیتی و پراکندگی بالای این نهشتهها، نشان میدهد که فورانهای سازنده آنها از نوع انفجاری بوده و آب، در فورانها دخالت داشته است. تغییرات اندک مقادیر اکسید هایی همچون SiO2 و MgO ( به ترتیب 5/64-2/68 و 43/0-1/1 درصد وزنی) در این سنگ ها نشانه طیف تفریق کم و عدم تنوع ترکیبی ماگماهای سازنده آنهاست. ناهنجاریهای منفی Nb، Ti و P و مثبت Sr و Cs در نمودارهای عنکبوتی، تعلق این سنگها را به سریهای ماگمایی کالکآلکالن نشان میدهد. غنیشدگی عناصر خاکی نادر سبک نسبت به سنگینها ( میانگین(LaN/LuN=20، از ویژگیهای این سنگها میباشد. سنگهای مورد مطالعه، به محیط پس از برخورد تعلق داشته و ماهیت سنگهای وابسته به کمان ماگمایی قارهای را نشان میدهند.
سنگ شناسی
شیرین بهپور؛ عباس مرادیان؛ حمید احمدی پور
چکیده
منطقه مورد مطالعه در جنوبشرقی بم و کمان ماگمایی ارومیه دختر قرار دارد. براساس سنگنگاری و ژئوشیمیایی ترکیب سنگ ها تونالیت، گرانودیوریت، گرانیت و آلکالی گرانیت و دارای ماهیت کالک آلکالن تا پتاسیم بالا و متاآلومین تا پرآلومین ضعیف هستند. رفتار عناصر Ce ، Zr، Ba و Y در برابر SiO2 گرانیت های نوع I دما بالا را نشان میدهد، باتوجه به نمودارهای زمینساختی ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در جنوبشرقی بم و کمان ماگمایی ارومیه دختر قرار دارد. براساس سنگنگاری و ژئوشیمیایی ترکیب سنگ ها تونالیت، گرانودیوریت، گرانیت و آلکالی گرانیت و دارای ماهیت کالک آلکالن تا پتاسیم بالا و متاآلومین تا پرآلومین ضعیف هستند. رفتار عناصر Ce ، Zr، Ba و Y در برابر SiO2 گرانیت های نوع I دما بالا را نشان میدهد، باتوجه به نمودارهای زمینساختی در محدوده گرانیتهای جزایر کمانی قرار میگیرند. غنی شدگی LILE و LREE و تهیشدگی HFSE در نمونه ها از ویژگیهای حاشیه فعال قارهای میباشد. مقادیر Nb/La وNb/U و نسبت Sm/Yb نشانگر آلایش ماگما با پوسته است. بر اساس نتایج ایزوتوپی و نمودار La در برابر La/Sm ، پوسته زیرین جوان بهمراه پوسته قدیمی قاره ای در تکوین ماگمای منشابارزاست. باتوجه به مجموعه درشت یلورها،الگوی REE ناهنجاری Eu و همچنین مقایسه نسبت La/Yb ، نمونه های مورد بررسی از یک ماگمای به نسبت خشک تفریق یافتهاند. نسبت های Sm/Yb و La/Yb نبود گارنت در منشا را مشخص می کند. ذوب بخشی درجه کم تا متوسط یک منبع مافیک آمفیبولیتی که توسط مواد پوسته و سیالهای حاصل از صفحه فرورونده و مذاب حاصل از رسوبات فرورانش آلایش یافته است، منشایی برای تشکیل توده گرانیتوئیدی مورد مطالعه می باشد.
سنگ شناسی
حمید احمدی پور؛ حمیده صالحی نژاد؛ سید حسام الدین معین زاده؛ عباس مرادیان شهر بابکی
چکیده
توده های نفوذی بازیک راویز- شان آباد در غرب رفسنجان، بخشی از نوار ولکانو- پلوتونیکی دهج-ساردوئیه هستند که به صورت دایک و آپوفیز، به درون توالی آتشفشانی-رسوبی ائوسن تزریق شده اند. ضخامت دایک ها تا 4 متر و قطر آپوفیزها تا 10 متر می رسد. جنس آن ها گابرو و دیوریت بوده وکانی های اصلی شامل پلاژیوکلاز و پیروکسن میباشند که در یک زمینه ...
بیشتر
توده های نفوذی بازیک راویز- شان آباد در غرب رفسنجان، بخشی از نوار ولکانو- پلوتونیکی دهج-ساردوئیه هستند که به صورت دایک و آپوفیز، به درون توالی آتشفشانی-رسوبی ائوسن تزریق شده اند. ضخامت دایک ها تا 4 متر و قطر آپوفیزها تا 10 متر می رسد. جنس آن ها گابرو و دیوریت بوده وکانی های اصلی شامل پلاژیوکلاز و پیروکسن میباشند که در یک زمینه دانه ریز پراکندهاند و بافتهای اینترگرانولار و پورفیروئیدی نشان میدهند. این سنگها، ماهیت کالکآلکالن پتاسیم پایین داشته و ویژگی های ژئوشیمیایی محیط های فرورانشی را نشان میدهند. نسبت 87Sr/86Sr اولیه 70403/0 تا 70409/0 و نسبت ایزوتوپ های 143Nd/144Nd آنها از 5128/0 تا 5129/0 در تغییر بوده و مقادیر (εNd(i، بین 52/3 تا 6/6 در نوسان است. این شواهد، به همراه وجود بافت های خاص، نشان می دهد که ماگمای مادر آنها ، دستخوش پدیـده هـای تبلور بخـشی، آلایـش پوستهای و آمیختگی ماگمایی شده است. با توجه به این که توده های مورد نظر، پس از سنگ های آذرین خروجی ائوسن، به درون آن ها تزریق شده اند، می توان آنها را بخشی تأخیری از این ماگماتیسم در کمربند ماگمایی سنوزوئیک کرمان در نظر گرفت که به دنبال فرورانش نئوتتیس به زیر ایران مرکزی و در یک موقعیت تکتونیکی حاشیه قاره، به درون پوسته قاره ای نفوذ کرده اند.
سنگ شناسی
سیما پیغمبری؛ مهدیه محمدی؛ حمید احمدی پور
چکیده
کرومیتیتهای نیامی در اندازههای متفاوت همراه با غلافهای دونیتی در قسمتهای مختلف مجموعه اولترامافیک آب بید واقع در قسمت جنوب شرقی کمربند افیولیتی زاگرس رخنمون دارند. تودههای کرومیتیت آب بید اغلب به شکل عدسی یا لایهای بوده ساختهای ماگمایی مختلفی مانند توده ای، پراکنده و لایه ای را نشان میدهند. میزان Cr#، Al2O3 و TiO2 در کرومیتیتهای ...
بیشتر
کرومیتیتهای نیامی در اندازههای متفاوت همراه با غلافهای دونیتی در قسمتهای مختلف مجموعه اولترامافیک آب بید واقع در قسمت جنوب شرقی کمربند افیولیتی زاگرس رخنمون دارند. تودههای کرومیتیت آب بید اغلب به شکل عدسی یا لایهای بوده ساختهای ماگمایی مختلفی مانند توده ای، پراکنده و لایه ای را نشان میدهند. میزان Cr#، Al2O3 و TiO2 در کرومیتیتهای آب بید به ترتیب از 43/58 تا 36/65، 03/18 تا 58/22 و 20/0 تا 39/0 متغیر است. مقادیر Al2O3، TiO2 و FeO/MgO محاسبه شده برای مذاب مادر کرومیتیتهای آب بید در طیف مذابهای تولهایتی قرار میگیرد. ویژگیهای ساختاری از قبیل مرز ناگهانی کرومیتیت و دونیت های غلافی با هارزبورژیتهای میزبان، عدم انطباق ضخامت دونیت و کرومیتیت و وجود ساختهای مختلف، نشاندهنده مدل ماگمایی-متاسوماتیک در طول شبکهای از کانالهای بهم پیوسته دونیتی است. ویژگیهای شیمی کانی کرومیتیتها و ترکیب مذاب مادر کرومیتیتهای مجموعه آب بید نشانگر آن است که توده اولترامافیک آب بید بخشی از یک سکانس افیولیتی در زون سوپراسابداکشن میباشد. هارزبورژیتهای میزبان تحت تاثیر درجات مختلف ذوب بخشی و واکنش مذاب/سنگ واقع شده که سبب ایجاد کانالهای دونیتی گردیده که خود عبور و چرخش مذاب مادر کرومیتیت ها را تسهیل نموده است. درجات متوسط ذوب بخشی گوشته و سایر شواهد از جمله شیمی کانی کرومیت میتواند نشاندهنده محیطهای گسترش اقیانوسی پشت کمانی باشد. بنابراین میتوان هارزبورژیتهای مجموعه آب بید را بخشی از گوه گوشته ای بالای اقیانوس فرورونده نئوتتیس در نظر گرفت که در زیر یک مرکز گسترش در حوضه پشت کمانی با سن احتمالی تریاس بالایی تا کرتاسه واقع شده است.
پریچهر احمدی مقدم؛ حمید احمدی پور
چکیده
بخشی از مجموعه آتشفشانی هزار (نوار ارومیه-دختر) با سن ائوسن، در کوه چهلتن، در جنوب باختر شهرستان بردسیر واقع در استان کرمان رخنمون یافته است. این بخش شامل تناوبی از گدازه، پیروکلاستیک و اپیکلاستیک است که توسط تودههای نفوذی گابرویی و دیوریتی و دایکها قطع شده است. گدازهها شامل آندزیت و بازالت هستند و برشهای آتشفشانی، آگلومراها، ...
بیشتر
بخشی از مجموعه آتشفشانی هزار (نوار ارومیه-دختر) با سن ائوسن، در کوه چهلتن، در جنوب باختر شهرستان بردسیر واقع در استان کرمان رخنمون یافته است. این بخش شامل تناوبی از گدازه، پیروکلاستیک و اپیکلاستیک است که توسط تودههای نفوذی گابرویی و دیوریتی و دایکها قطع شده است. گدازهها شامل آندزیت و بازالت هستند و برشهای آتشفشانی، آگلومراها، ایگنیمبریتها و توفهای ریزدانه، پیروکلاستیکها را تشکیل دادهاند. اپیکلاستیکها نیز شامل ماسهسنگ و کنگلومرا بوده و گسترش بسیار زیاد و لایهبندی ظریف و منظم دارند. تناوب بین گدازهها و نهشتههای پیروکلاستیک و اپیکلاستیک در کوه چهلتن، نشان میدهد که در این منطقه فعالیتهای آتشفشانی به صورت دورهای رخ میداده و آتشفشانها از نوع استراتوولکان بودهاند.در زمان توقف فعالیتهای شدید آتشفشانی، رسوبگذاری واحدهای اپیکلاستیک صورت گرفته است. به نظر میرسد که سنگهای آتشفشانی کوه چهلتن، محصول فورانهای انفجاری از نوع ولکانین و در بعضی موارد پلینین هستند و یکی از دلایل ستبر شدن توالیها در این منطقه میتواند فرونشینی مداوم کف حوضه، همزمان با فورانهای آتشفشانی باشد. شواهد صحرایی مانند نبود ناپیوستگی و خاکهای قدیمی بین نهشتهها نشان میدهند که فاصله زمانی زیادی بین فورانها وجود نداشته است. ویژگیهای ژئوشیمیایی گویای آن است که گدازهها احتمالاً منشأ یکسانی دارند و تحول ماگماهای سازنده گدازههاعمدتاً تحت تأثیر تبلور تفریقی صورت گرفته و آلایش پوستهای، نقش کمرنگتری در تحول آنها ایفا کرده است، به طوریکه گدازههای آندزیت منطقه در اثر تبلور تفریقی بازالتها ایجاد شده و در هنگام صعود به سطح زمین، توقف طولانی مدت نداشتهاند.
اعظم زاهدی؛ حمید احمدی پور
چکیده
منطقة ابارق در 40 کیلومتری شمال باختر شهرستان بم دراستان کرمان واقع است. واحدهای سنگی در منطقه، شامل واحدهای گدازه و دایک هستند که در امتداد یک سری گسل شمالی جنوبی بیرون زده است. این سنگها از نظر کانیشناسی از پلاژیوکلاز، اوژیت، هیپرستن و مقدار کمی الیوین تشکیل یافتهاند. کانیشناسی ناهمگن، شواهد زمینشیمیایی، ...
بیشتر
منطقة ابارق در 40 کیلومتری شمال باختر شهرستان بم دراستان کرمان واقع است. واحدهای سنگی در منطقه، شامل واحدهای گدازه و دایک هستند که در امتداد یک سری گسل شمالی جنوبی بیرون زده است. این سنگها از نظر کانیشناسی از پلاژیوکلاز، اوژیت، هیپرستن و مقدار کمی الیوین تشکیل یافتهاند. کانیشناسی ناهمگن، شواهد زمینشیمیایی، صحرایی و بافتی همچون بافت غربالی در پلاژیوکلازها، حاشیههای خلیجی در تمام بلورها، زونبندی نوسانی در پلاژیوکلازها، بالا بودن مقدار نورم کوارتز و وجود آنکلاوهای کاملاً گردشده نشاندهنده این مطلب است که ماگمای اولیه در حین صعود، دچار تحولات ماگمایی از جمله تفریق بخشی، آلایش و آمیختگی شده است. مدلهای سنگزایی )AFCهضم وتفریق بخشی) و نسبت Y/Rb رخداد این تحولات را در ماگمای اولیه تأیید میکند. بنابراین ماگمای اولیه در حین تبلور آلودگی و هضم پوستهای را متحمل شده است. مقادیر عناصر وابسته به پتاسیم (Pb، P، Zr ،Sr، Ba، (Rbدر سنگهای مورد مطالعه نشان میدهد که سنگها در سریکلسیمی- قلیایی قرار میگیرند و مقایسه آندزیتهای مورد مطالعه با انواع آندزیتهای کلسیمی- قلیایی موجود در دنیا نشان داد که آندزیتهای منطقه بیشترین شباهت را با آندزیتهای کلسیمی- قلیایی Erzurum-Kars ترکیه دارند. با توجه به این مسئله محیط زمینساختی این آندزیتها احتمالا ًمتعلق به یک کمان پس از برخورد میباشد که صعود ماگما و احتمالاً تولید آن، به وسیله گسلهای امتدادلغز و زمینساخت کششی همراه با آن کنترل میشود. این ماگماتیسم پس از برخورد، ممکن است در اثر برخورد پوسته عربستان با ایران مرکزی رخ داده باشد.