نگین فضلی؛ مجید قادری؛ دیوید لنتز؛ جیانوی لی
چکیده
کانسار نارباغی شمالی در 26 کیلومتری شمالخاور ساوه و در بخش میانی کمربند ماگمایی ارومیه- دختر واقع شده است. در این محدوده، نفوذ توده نیمهژرف به سن بعد از ائوسن (الیگوسن- میوسن) به درون واحدهای آتشفشانی- رسوبی ائوسن، سبب ایجاد زونهای دگرسانی وسیع فیلیک، آرژیلیک، پروپیلیتیک، تورمالینی و تشکیل کانهزایی نقره- مس تیپ اپیترمال شده ...
بیشتر
کانسار نارباغی شمالی در 26 کیلومتری شمالخاور ساوه و در بخش میانی کمربند ماگمایی ارومیه- دختر واقع شده است. در این محدوده، نفوذ توده نیمهژرف به سن بعد از ائوسن (الیگوسن- میوسن) به درون واحدهای آتشفشانی- رسوبی ائوسن، سبب ایجاد زونهای دگرسانی وسیع فیلیک، آرژیلیک، پروپیلیتیک، تورمالینی و تشکیل کانهزایی نقره- مس تیپ اپیترمال شده است. سنگهای نفوذی این محدوده دارای طیف ترکیبی دیوریت- مونزودیوریت با ماهیت کالکآلکالن بوده که در موقعیت زمینساختی مربوط به کمان آتشفشانی در ارتباط با حاشیه فرورانش اقیانوس نئوتتیس به زیر خردقاره ایران مرکزی تشکیل شدهاند. کانهزایی نقره- مس در کانسار نارباغی شمالی به شکل رگهای و رگههای برشی با میزبان اصلی آندزیت، توف خردهسنگی، دیوریت و مونزودیوریت رخ داده است. کانیشناسی ماده معدنی شامل کانیهای سولفیدی کالکوپیریت، پیریت و اسفالریت، کانیهای سولفوسالتی تنانتیت و تتراهدریت، کانیهای اکسیدی گوتیت و هماتیت و کانیهای کربناتی مالاکیت و آزوریت است. همچنین دگرسانی در کانسار نارباغی شمالی دارای یک الگوی تمرکز نسبی است و دگرسانیهای آرژیلیک، سریسیتی و کلسیتی در ارتباط نزدیک با بخشهای پرعیار نقره و مس هستند و دگرسانی تورمالینی و پروپیلیتیک بیشتر در حاشیه توده معدنی گسترش دارد. با توجه به ویژگیهای اصلی کانهزایی از جمله محیط ژئودینامیکی، سنگ میزبان، کانیشناسی، محتوای فلزی، ژئومتری ماده معدنی، دگرسانی و مقایسه این ویژگیها با ویژگیهای بنیادین کانسارهای اپیترمال، میتوان کانسار نارباغی شمالی را در رده کانهزایی رگهای اپیترمال سولفیداسیون حدواسط قرار داد.
غلامرضا احمدزاده؛ احمد جهانگیری؛ منصور مجتهدی؛ دیوید لنتز
چکیده
در این پژوهش به بررسی ماگماتیسم پس از برخورد پلیوکواترنری در شمال باختر ایران و شمال باختر مرند پرداخته شده است. سنگهای این منطقه شامل سنگهای قلیایی پتاسیک و فوق پتاسیک هستند که در بخش شمالی نوار آتشفشانی ارومیه- دختر بیرون ریخته است. این سنگهای آتشفشانی دارای بافت میکرولیتی پورفیری هستند که شامل درشتبلورهای کلینوپیروکسن، ...
بیشتر
در این پژوهش به بررسی ماگماتیسم پس از برخورد پلیوکواترنری در شمال باختر ایران و شمال باختر مرند پرداخته شده است. سنگهای این منطقه شامل سنگهای قلیایی پتاسیک و فوق پتاسیک هستند که در بخش شمالی نوار آتشفشانی ارومیه- دختر بیرون ریخته است. این سنگهای آتشفشانی دارای بافت میکرولیتی پورفیری هستند که شامل درشتبلورهای کلینوپیروکسن، پلاژیوکلاز، اولیوین، لویسیت و بیوتیت هستند. سنگهای فوق پتاسیک غیر اشباع از سیلیس بوده و در نورم آنها نفلین ظاهر میشود. همچنین دارای نسبت بالای K2O/Na2O و نیز مقدار عدد منیزیم بالا (83/59 تا 38/75) هستند. این سنگها از نظر ژئوشیمیایی در عناصر LILEs و LREEs غنیشدگی نشان میدهند و دارای تهیشدگی نسبی در عناصر انتخابی HFSEs مانند Ta، Nb و Ti هستند. این سنگها دارای نسبتهای بالای Ba/Nb (41-60) و Ba/Ta هستند که از ویژگیهای شاخص ماگماتیسم مرتبط با فرورانش یا تأثیر آلودگی پوستهای در حین بالا آمدن ماگما است. با توجه به زمان خاتمه فرورانش (کرتاسه پسین) و نیز سن نسبی سنگهای منطقه (پلیو کواترنر) میتوان گفت که این سنگها در یک محیط پس از برخورد تشکیل شدهاند و گوشته متاسوماتیسم شده در اثر اضافه شدن مواد فرار و عناصر ناسازگار عامل غنیشدگی این ماگما بوده است و در حقیقت میتوان گفت ویژگیهای فرورانشی مشهود در این سنگها از یک فرورانش قدیمی به ارث مانده است. از طرفی، مقادیر بالای عناصر LILEs مانند توریم و باریم و نسبتهای بالای Ba/Nb و Ba/Ta نشاندهنده تأثیر اجزای پوستهای در ژنز این سنگها از روش فرایند آغشتگی ماگمایی در طول صعود ماگما از داخل سنگهای پوستهای است. استفاده از عناصر کمیاب خاکی در بررسیهای مدلهای مختلف ژنز ماگمایی نشان میدهد که این سنگها از ذوب بخشی با نرخ پایین گوشته سنگکرهای با ترکیب منشأ گارنت اسپینل پریدوتیت حاصل شده است.
محمد معانی جو؛ ایرج رسا؛ دیوید لنتز
چکیده
کانسار مس چهلکوره، در منطقه کوه لونکا، در 120 کیلومتری شمال باختر زاهدان (جنوب خاور ایران) قرار دارد. سنگهای میزبان کانیسازی، توربیدیتهای ائوسن (فلیش)، شامل گریوک، سیلتستون و شیل است که در منطقه مورد مطالعه، یک تاقدیس با روند N-S را تشکیل دادهاند. پهلوی خاوری این چین دارای ریزچینهای متعددی است. چندین استوک و دایک گرانودیوریتی، ...
بیشتر
کانسار مس چهلکوره، در منطقه کوه لونکا، در 120 کیلومتری شمال باختر زاهدان (جنوب خاور ایران) قرار دارد. سنگهای میزبان کانیسازی، توربیدیتهای ائوسن (فلیش)، شامل گریوک، سیلتستون و شیل است که در منطقه مورد مطالعه، یک تاقدیس با روند N-S را تشکیل دادهاند. پهلوی خاوری این چین دارای ریزچینهای متعددی است. چندین استوک و دایک گرانودیوریتی، کوارتزمونزودیوریتی و گرانیتی در نهشتههای توربیدیتی نفوذ کردهاند و به طور محلی هورنفلس ایجاد شده است. این تودههای نفوذی به موازات گسلهای اصلی با جهت NW-SE قرار دارند. توده معدنی در چهلکوره، به صورت عدسیها و رگههای متعدد با شکل نامنظم است. محدوده ذخیره مس دارای امتداد کلی W°23 Nبا طول 1500متر است و توسط گسلهای خاوری- باختری جابهجا شده است. کانیسازی در مناطق شکستگی و گسلی صورت گرفته و شامل کوارتز، دولومیت، آنکریت، سیدریت و کلسیت، همراه با پیروتیت، ارسنوپیریت، پیریت، کلکوپیریت، اسفالریت، گالن، گالن غنی ازSe ، مارکازیت، مولیبدنیت، ایلمنیت و روتیل است. به رغم مقادیر بالای میانگین عیار فلزهای پایه شامل 4/1% مس، 77/1% روی، 85/0% سرب (1/4% Cu+Zn+Pb)، با توجه به دادههای حاصل از 35 گمانه، مقدار میانگین نقره ppm 22 و طلا ppm 14/0 (در 45 نمونه) است.
یک نمونه مرکب از سنگهای میزبان چهلکوره، شامل ماسهسنگ و شیل، به عنوان نمونهای با کمترین دگرسانی برای مقایسه با نمونههای کانیسازی شده به کار رفته است. محاسبات موازنه جرم (Mass balance) برای تعیین کمی تغییرات شیمیایی مراحل مختلف دگرسانی انجام شده است. با توجه به تحرک بسیار کم و تغییرات پایین(Al2O3) Al در سنگهای میزبان رسوبی نسبتاً دگرسان شده، این عنصر به عنوان جزء نامتحرک، برای محاسبه موازنه جرم به کار برده شده است. در دگرسانی کلریتی، یک افزایش جرم درFe2O3T و MgO و یک کاهش جرم در SiO2 و Na2O, CaO, K2O وجود دارد. دگرسانی کربناتی با افزایشFe2O3T و MgOو کاهش SiO2 وNa2O همراه بوده است که دلالت بر چیرگی آنکریت، سیدریت و دولومیت از میان کانیهای کربناتی دارد. SiO2 در نمونههای سیلیسی شده، غنی و در دیگر انواع دگرسانی، تهی شده است. همراه با کائولینیتی شدن، تغییری در Cu و Pb Zn, دیده نمیشود، اما این عناصر در سایر دگرسانیها غنی شدهاند. Hg در تمامی دگرسانیها به استثنای دگرسانی کائولینیتی غنی شده است و حتی در بعضی نمونهها تهیشدگی جزئی نشان میدهد. نمونههای گوسان، با دگرسانی سیلیسی، یک افزایش در SiO2 و Fe2O3T, Cu Pb, Hg, Zn, و یک کاهش درK2O وMgO, Na2O, CaO نشان میدهند. تغییرات بالای مقادیر بعضی از عناصر کمیاب و اصلی در دگرسانیهای مختلف، پیچیدهتر از آن هستند که تفسیر شوند، مانند Rb وP2O5, MnO, Ni, Co.
در نمونه مرکب چهلکوره، غنیشدگی از LREE در مقایسه با HREE صورت گرفته است و یک تهیشدگی نسبی در مقدار Eu وHo مشاهده میشود. به طور کلی، نمونههای همراه با دگرسانی کربناتی (سیدریت و آنکریت) و کائولینیتی به طور توأم، دارای غنیشدگی از REE هستند، ولی در دیگر دگرسانیهای سنگهای دیواره مانند دگرسانیهای دولومیتی، کلریتی، کائولینیتی، سیلیسی و سریسیتی از لحاظ REE تهیشدگی وجود دارد. بر اساس مطالعات انجام شده با دستگاه SEM-EDS، علت غنیشدگی REEدر دگرسانی توأم کربناتی (سیدریت و آنکریت) و کائولینیتی را میتوان حضور فسفاتهای حامل REE و Th، نظیر مونازیت دانست.