زهرا محمدزاده؛ مجید قادری؛ سعید علیرضایی؛ جمشید حسنزاده
چکیده
کانسار مس پورفیری رضی آباد در 30 کیلومتری شمال جیرفت و بخش جنوبی کمربند مس کرمان، در جنوبخاوری کمان ماگمایی ارومیه- دختر واقع است. قدیمی ترین واحد آذرین شناخته شده در سامانه پورفیری رضی آباد توالی های آندزیتی- توفی به سن ائوسن است. چندین توده نفوذی شامل دیوریت، گابرو، گرانودیوریت و کوارتزدیوریت بههمراه دایک هایی با ترکیب مشابه ...
بیشتر
کانسار مس پورفیری رضی آباد در 30 کیلومتری شمال جیرفت و بخش جنوبی کمربند مس کرمان، در جنوبخاوری کمان ماگمایی ارومیه- دختر واقع است. قدیمی ترین واحد آذرین شناخته شده در سامانه پورفیری رضی آباد توالی های آندزیتی- توفی به سن ائوسن است. چندین توده نفوذی شامل دیوریت، گابرو، گرانودیوریت و کوارتزدیوریت بههمراه دایک هایی با ترکیب مشابه با این توده ها و دایک هایی با ترکیب متفاوت از توده های نفوذی در رضی آباد نفوذ کرده است. کانه زایی مس پورفیری وابسته به یک توده گرانودیوریتی است. ادامه فعالیت ماگمایی پس از تشکیل کانسنگ، منجر به جایگزینی توده کوارتزدیوریتی و دسته هایی از دایک های میکروگرانیتی و آندزیتی- بازالتی در منطقه و قطع شدن کانسنگ توسط این واحدها شده است. در سامانه پورفیری رضی آباد، مجموعه های دگرسانی کلسیک (اکتینولیتی)، پتاسیک و سیلیسی غنی از مگنتیت و پروپیلیتی گسترش یافته اند. دگرسانی فیلیک با گسترش محدود و شدتی ضعیف بهصورت برهم نشینی روی دگرسانی پتاسیک تشکیل شده است. در بخش هایی از دگرسانی پتاسیک که تراکم بالای استوکورک های کوارتز و مگنتیت دار دیده می شوند، جانشینی گسترده سیلیس و مگنتیت در متن سنگ دگرسان شده رخ داده است. در کانسار رضی آباد، کانه زایی درونزاد به شکل های افشان، استوک ورک و رگچه ای رخ داده است و به طور چیره از کالکوپیریت+ مگنتیت+ پیریت، بههمراه مقادیر فرعی مولیبدنیت و اندکی پیروتیت، اسفالریت و گالن تشکیل شده است. بخش عمده کانهزایی درونزاد با دگرسانی پتاسیک همراه است. مناطق کانه زایی اکسیدی و غنی شده برونزاد، با گسترش محدود، در بخش های سطحی کانسار تشکیل شده است و نظم چندانی ندارد. بر اساس مطالعه مجموعه های کانی شناسی گرمابی و روابط رگچه ها، فعالیت گرمابی در کانسار رضی آباد به چهار مرحله تقسیم شده است. این مراحل عبارتند از: 1- مرحله سیلیکات کلسیمی- مگنتیت- کوارتز؛ 2- مرحله سیلیکات پتاسیم- سولفید- کوارتز- مگنتیت؛ 3- مرحله سریسیت- کوارتز- پیریت؛ 4- مرحله کلریت- اپیدوت- کلسیت- پیریت± اکتینولیت.
رضوانه جمالی آشتیانی؛ جمشید حسنزاده؛ محمد رهگشای
چکیده
دگرگونههای زایندهرود در نقشه زمینشناسی یکصد هزارم نجفآباد به پرکامبرین و در نقشه چادگان به ژوراسیک نسبت داده شدهاند. این تفسیرهای بسیار متفاوت سبب شده که این دو نقشه از ناسازگارترین نقشههای زمینشناسی همسایه باشند. طبق نقشه نجفآباد دگرگونههای زایندهرود بهطور ناهمشیب با سنگآهکهای پرمین پوشیده شدهاند و در ...
بیشتر
دگرگونههای زایندهرود در نقشه زمینشناسی یکصد هزارم نجفآباد به پرکامبرین و در نقشه چادگان به ژوراسیک نسبت داده شدهاند. این تفسیرهای بسیار متفاوت سبب شده که این دو نقشه از ناسازگارترین نقشههای زمینشناسی همسایه باشند. طبق نقشه نجفآباد دگرگونههای زایندهرود بهطور ناهمشیب با سنگآهکهای پرمین پوشیده شدهاند و در نتیجه سن نسبی آنها پیش از پرمین است. از سوی دیگر این دگرگونهها با تودههای گرانیتوییدی قطع شدهاند که سن تبلور آنها به روش U-Pb روی زیرکن نئوپروتروزوییک پایانی است؛ بنابراین سن پروتولیت دگرگونهها پرکامبرین است. در برابر آن، در نقشه چادگان سن پروتولیت دگرگونهها و تودههای گرانیتوییدی قطعکننده آنها ژوراسیک منظور شده است. در این مقاله دلایل قایل شدن سن ژوراسیک برای پروتولیت دگرگونهها و ارتوگنیسهای میلونیتی در نقشه چادگان در قالب خطا در مشاهده میدانی تحلیل شده است. همچنین بحث شده است که سنهای ژوراسیک به دست آمده به روش 040Ar/39Ar نشاندهنده زمان دگرگونی است و تأییدی بر سن خطاآمیز ژوراسیک برای پروتولیت آنها شمرده نمیشود.