علیرضا عرب امیری؛ علی مرادزاده؛ داود رجبی؛ نادر فتحیان پور؛ برنارد سیمون
چکیده
برداشت دادههای الکترومغناطیس حوزه بسامد هلیکوپتری (HEM) امروزه جایگاه ویژهای در به نقشه درآوردن ساختارهای زمینی سهبعدی مقاومتویژه با قدرت تفکیک بالا و سریع در مناطق وسیع یافته است. رویه استاندارد در تفسیر این دادهها نیز غالباً فرایند وارونسازی زمین لایهای است که امروزه بهرهمندی از آن عمومیت یافته است. به دلیل متحرک ...
بیشتر
برداشت دادههای الکترومغناطیس حوزه بسامد هلیکوپتری (HEM) امروزه جایگاه ویژهای در به نقشه درآوردن ساختارهای زمینی سهبعدی مقاومتویژه با قدرت تفکیک بالا و سریع در مناطق وسیع یافته است. رویه استاندارد در تفسیر این دادهها نیز غالباً فرایند وارونسازی زمین لایهای است که امروزه بهرهمندی از آن عمومیت یافته است. به دلیل متحرک بودن سیستم برداشت در زمان اندازهگیری، همراهی نوفه با دادهها نیز اجتنابناپذیر است. از آنجا که بخشی از این اطلاعات هنگام بهکارگیری فیلترهای متعدد بر روی دادهها به منظور آمادهسازی آنها برای ورود به فرایند مدلسازی از بین میروند؛ لازم است از روشهایی در مدلسازی استفاده شود که با کمترین خطا و با بیشترین دقت به مدلی از آنچه در زیر زمین وجود دارد؛ نزدیک شوند. در این نوشتار، ابتدا با سه روش مختلف و با استفاده از تبدیل سریع هنکل، به مدلسازی پیشرو دادههای مربوط به سه مدل مصنوعی دو، سه و چهار لایه پرداخته؛ سپس مدلسازی معکوس بر روی نتایج مدلهای پیشرو انجام گرفت. نتایج حاصل گویای آن است که روش گوپتاسارما- سینگ بهبودیافته به پاسخ بهتری در هر سه مثال میرسد.
علیرضا عرب امیری؛ علی مرادزاده؛ داود رجبی؛ برنارد سیمون؛ نادر فتحیانپور
چکیده
برداشتهای الکترومغناطیس هوابرد هلیکوپتری نزدیک به سیسال است که در بررسیهای اکتشافی موادمعدنی، آب، مطالعات زیستمحیطی و همچنین تهیه نقشه زمینشناسی در مناطق وسیع استفاده میشوند. اما یکی از مهمترین مسائل در بهرهمندی از اطلاعات حاصل از این برداشتها، تفسیر درست آنهاست. در غیر این صورت انجام آن جز صرف هزینهای بالا، نتیجه ...
بیشتر
برداشتهای الکترومغناطیس هوابرد هلیکوپتری نزدیک به سیسال است که در بررسیهای اکتشافی موادمعدنی، آب، مطالعات زیستمحیطی و همچنین تهیه نقشه زمینشناسی در مناطق وسیع استفاده میشوند. اما یکی از مهمترین مسائل در بهرهمندی از اطلاعات حاصل از این برداشتها، تفسیر درست آنهاست. در غیر این صورت انجام آن جز صرف هزینهای بالا، نتیجه خاص دیگری به دنبال نخواهد داشت. از این رو، تفسیر این دادهها، قدمتی به اندازه خود برداشتها دارد. افراد متعددی سعی در بهبود راهکارهای تفسیر این دادهها داشتهاند و تاکنون به موفقیتهای خیلی خوبی نیز دست یافتهاند. تقریباً در تمامی این برداشتها، نتیجه به صورت مقاطع تغییرات مقاومتویژه (یا عکس آن هدایت ویژه) در برابر ژرفا، ارائه میشود. برای دستیابی به این مهم، نخستین گام حل معادله القای میدان الکترومغناطیس است. از آنجا که حل این انتگرال با روشهای تحلیلی مرسوم امکانپذیر نیست؛ روشهای عددی متعددی برای حل آن ابداع شده است. از جمله این روشها میتوان به تبدیل لاپلاس، تبدیل هنکل، روش ژاکوبی و ... اشاره نمود. از سوی دیگر افراد مختلف، راهکارهای متعددی برای حل معادله القای میدان الکترومغناطیس توسط این روشها ارائه نمودهاند. یکی از مهمترین این روشها، تبدیل هنکل سریع است. برای حل معادله القای الکترومغناطیس به روش هنکل سریع، در اختیار داشتن کرنـل و ضرایـب وزنی، نیازی جدی است، به طـوری که با نبـود یکی از این دو، حل معادلـه یاد شده ناممـکن است. در این نوشـتار ابتدا روش گوپتاسارما- سینگ (Guptasarma-Singh) برای حل انتگرال معادله القای میدان الکترومغناطیس مطرح میشود. آنگاه نتایج حاصل از به کارگیری این روش و تصحیح آن مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد، ضمن آن که نتایج حاصل از این تصحیح در دو مدل مصنوعی، با مدلسازی معکوس به نمایش گذارده میشود. در این میان، نتایج حاصل پس از افزودن پارامتر 0 αآشکارا گویای بهبود نتایج مدلسازی معکوس است. ضمن این که مسئله نقاط تکین نیز که در بسامدهای بالا در تمامی روشهای حل رخ میدهند؛ نیز نه به طور کامل، اما تا حد زیادی برطرف شده است.