زمین ساخت
امیر شفیعی بافتی
چکیده
در جنوب ایران مرکزی سامانههای گسلی کوهبنان، از مهمترین گسلهای فعال و لرزهزا میباشد که با طولی نزدیک به 200 کیلومتر دارای سابقه لرزهزایی تاریخی تاکنون است. کانونهای فعالیتهای لرزهای این گسل اغلب در نزدیکی این پهنه و یا برروی شاخههای فرعی و متصل به آن واقع شدهاند. شناسایی قطعات گسیخته شده و قطعاتی که تاکنون دچار گسیختگی ...
بیشتر
در جنوب ایران مرکزی سامانههای گسلی کوهبنان، از مهمترین گسلهای فعال و لرزهزا میباشد که با طولی نزدیک به 200 کیلومتر دارای سابقه لرزهزایی تاریخی تاکنون است. کانونهای فعالیتهای لرزهای این گسل اغلب در نزدیکی این پهنه و یا برروی شاخههای فرعی و متصل به آن واقع شدهاند. شناسایی قطعات گسیخته شده و قطعاتی که تاکنون دچار گسیختگی نشدهاند، میتواند راهگشایی برای شناسایی مناطقی گردد که دارای پتانسیل بیشتر برای ایجاد زلزله هستند. برای این منظور از شواهد صحرایی و کتابخانهای استفاده گردید. با توجه به توزیع مکانی- زمانی زلزلههای تاریخی و دستگاهی مخرب منطقه مورد مطالعه میتوان به این نتیجه رسید که اغلب زلزلهها در قسمت های انتهایی گسلهای فرعی و در جائیکه این گسل ها شاخهشاخه و دچار خمیدگی و یا انشعاب شدهاند، قرار دارند. زلزلههای حادث شده در منطقه اغلب با نبود زلزلههای با بزرگای 5/6 ریشتر شناخته میشوند و نکته جالب اینکه در بازه زمانی حدود 160 سال (تاریخ ثبت زلزلهها) در طول گسلهای فعال منطقه و بهخصوص گسل کوهبنان، کمتر منطقهای بوده که دچار گسیختگی مجدد یا متوالی شده باشد و یا رومرکز چند زلزله باشد. جهت براورد خطر زمینلرزه از روش کیکو و سلوول ۱۹۹۲ استفاده گردید که نشان داد خطر زمینلرزه و نرخ لرزه خیزی در منطقه زرند از بقیه مناطق بیشتر بوده و زمینلرزه ها از بزرگای بیشتر و دوره بازگشت کمتری برخوردارند. با توجه به نتایج به دست آمده برای زلزله های بالاتر از ۷ نتایج را باید با احتیاط به کار برد.
کیوان اورنگ؛ محمد محجل؛ غلامرضا تاجبخش
چکیده
تحلیل حرکتی سامانه گسلی کوشک نصرت در ناحیه شمال ساوه نشان میدهد که سازوکار این گسل (با راستای WNW-ESE)، در زمانی پس از میوسن زیرین، از راستالغز- موربلغز معکوس راستبر به موربلغز معکوس چپبر (در برخی پهنهها تا راستالغز چپبر) تغییر کرده است. شواهد ساختاری بازمانده از حرکت راستبر گسل عبارتند از: 1) حوضه کششی کوشک نصرت که در نتیجه ...
بیشتر
تحلیل حرکتی سامانه گسلی کوشک نصرت در ناحیه شمال ساوه نشان میدهد که سازوکار این گسل (با راستای WNW-ESE)، در زمانی پس از میوسن زیرین، از راستالغز- موربلغز معکوس راستبر به موربلغز معکوس چپبر (در برخی پهنهها تا راستالغز چپبر) تغییر کرده است. شواهد ساختاری بازمانده از حرکت راستبر گسل عبارتند از: 1) حوضه کششی کوشک نصرت که در نتیجه خمیدگی راست پله مسیر گسل در شمال ساوه توسعه یافته و در داخل آن توالی نازکی از سازند قم نهشته شده است. 2) باندهای برشی و نشانگرهای حرکتی فعالیت راستالغز- موربلغز معکوس راستبر که در پهنه اصلی گسل یافت شدهاند. 3) گسلهای همسو با سازوکار راستالغز راستبر و ناهمسو با سازوکار راستالغز چپبر که در پهنه تخریب دیوارهای گسل اصلی یافت شدهاند. پس از وارونگی جهت بردار لغزش در گسل کوشک نصرت: در محل خمش، مجموعهای از گسلهای موربلغز معکوس چپبر، راندگیها، گسلهای راستالغز چپبر و چینخوردگیهای کوچک مقیاس توسعه یافتهاند. سازوکار جوان گسل کوشک نصرت شاهدی دیگر بر نقش اساسی گسل های معکوس دارای مؤلفه راستالغزی چپبر در دگرریختی جوان بخش شمال باختری بلوک ایران مرکزی (در ناحیه قم- ساوه) است. موضوعی که پیش از این، توسط شواهد ساختاری و ریختزمینساختی در مورد گسلهایی چون ایپک (در جنوب بوئین زهرا) و البرز (در شمال قم) و شواهد لرزهای از تحلیل سازوکار کانونی زمین لرزه بوئین زهرا گزارش شده است.
امیر شفیعی بافتی؛ محسن پورکرمانی؛ مهران آرین؛ منوچهر قرشی
چکیده
رودخانهها به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای شناسایی حرکات فرایشی یک منطقه شناخته میشوند. رشتهکوه داوران حد فاصل شهرهای زرند و رفسنجان، از سوی شمال محدود به گسل جرجافک است. این گسل با طول 160 کیلومتر به دو صورت قابل ردیابی است، در نیمه شمال باختر با طولی نزدیک به 100 کیلومتر مرز میان کوه و دشت را میسازد و در 60 کیلومتر جنوب خاور بهصورت ...
بیشتر
رودخانهها به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای شناسایی حرکات فرایشی یک منطقه شناخته میشوند. رشتهکوه داوران حد فاصل شهرهای زرند و رفسنجان، از سوی شمال محدود به گسل جرجافک است. این گسل با طول 160 کیلومتر به دو صورت قابل ردیابی است، در نیمه شمال باختر با طولی نزدیک به 100 کیلومتر مرز میان کوه و دشت را میسازد و در 60 کیلومتر جنوب خاور بهصورت درون کوهستانی در میآید. در نیمه شمال باختر، راندگی واحدهای سنگی پیش از نئوژن به روی واحدهای نئوژن- کواترنر نشان از فعالیتهای جوان این گسل دارد، در صورتی که هیچگونه اثری از فعالیت لرزهای روی این گسل ثبت نشده است. به منظور بررسی حرکات فرایشی این گسل، مطالعات ریختزمینساختی رودخانههای جاری در این رشتهکوه و منتهی به گسل جرجافک انجام شد. برپایه این مطالعات، مقادیر پیچوخم رودخانه برای 21 رودخانه محاسبه و مقدار میانگین 11/1 برای آنها بهدست آمد که حرکات فرایشی با نرخ کم را برای این گسل بهدست می دهد. میانگین شاخص شیب رودخانه، برابر 5/165 برای 15 رودخانه اصلی این رشتهکوه بهدست آمد که نرخ فرایش کم را برای این گسل تأیید میکند. مقادیر شاخص v برای 7 رودخانه مقادیر کمتر از 1 را نشان داده که ناشی از حرکات فرایشی است. با تهیه مقاطع طولی 7 رودخانه یادشده، کوژی نیمرخهای یادشده به همراه اثرات دندانهای ناشی از تغییرات سنگشناسی سنگ بستر آشکار شد. بهگونهای که بالاترین کوژی وابسته به رودخانه شماره 5 است که در میانه نیمه شمالی گسل قرار دارد. از این مطالعات مشخص شد که مقادیر فعالیت فرایشی در پایانههای این نیمه، فعالیتی با نرخ کم و در بخش میانی آن و در نزدیکی روستای حصن مقدار بیشتر و تا حد متوسط دارد.
امیر شفیعی بافتی؛ مجید شاه پسندزاده
چکیده
با توجه به توانایی ایجاد زمینلرزههایی بزرگ توسط گسلهای راستالغز درون قارهای که از عناصر مهم دگرشکلی مناطق فعال قارهها نیز بهشمار میآیند، تعیین هندسه و کینماتیک این گسلها به همراه شناسایی قطعات فعال و نحوه تکامل ساختاری و زمینساختی آنها در طول زمان امری ضروری به نظر میرسد. پهنه گسلی مورب لغز راستبر راور با ...
بیشتر
با توجه به توانایی ایجاد زمینلرزههایی بزرگ توسط گسلهای راستالغز درون قارهای که از عناصر مهم دگرشکلی مناطق فعال قارهها نیز بهشمار میآیند، تعیین هندسه و کینماتیک این گسلها به همراه شناسایی قطعات فعال و نحوه تکامل ساختاری و زمینساختی آنها در طول زمان امری ضروری به نظر میرسد. پهنه گسلی مورب لغز راستبر راور با طولی حدود 137 کیلومتر در نزدیکی شهر راور و در شمال کرمان قرار دارد. در بخشهای شمالی ناحیه مورد مطالعه، این پهنه گسلی بهموازات سامانه گسلی لکرکوه قرار دارد، اما در بخشهای جنوبی با سامانههای گسلی لکرکوه و کوهبنان به صورت همگرا در میآید. بالاراندگی بلوک خاوری پهنه گسل راور و راندگی به سمت خاور سامانه گسلی لکرکوه الگوی ساختاری گلوار مثبتی را در این ناحیه ایجاد کرده است. جنبش پهنه گسلی راور باعث انحراف و جابهجایی تجمعی راستبر آبراههها به میزان 970-940 متر دستکم از اوایل پلئیستوسن در بخش شمالی این پهنه گسلی شده است. با توجه به کمینه نرخ لغزشی افقی حدود 54/0 میلیمتر در سال برای پهنه گسلی راور، بیشینه دوره بازگشت زلزلههایی با بزرگای 7/6Mw~ حدود 1400 سال خواهد بود. در بخش میانی پهنه گسلی راور، گسلهای فرعی ریدل P، R و Ŕ به خوبی توسعه یافته و گسل سبب انحراف راستبر رودخانه اسماعیلآباد به میزان 16 متر شده است. با فرض رویداد زلزلههای شاخص بر روی این پهنه گسلی، بیشینه مقدار لغزش در هر رویداد ~ 75/0 متر است که با کمینه جابهجایی آبراهههای امروزی همخوانی دارد. مقدار جابهجایی راستالغز راستبر پهنه گسلی راور به سمت جنوب کاهش یافته و برعکس میزان مؤلفه جا بهجایی قائم آن افزایش مییابد، بهطوری که نهشتههای آبرفتی پلئیستوسن- هولوسن اختلاف ارتفاعی حدود 10 متر را در طرفین بخش جنوبی این پهنه گسلی نشان میدهند. با توجه به روند پهنه مهلرزهای زلزله 18/4/1911 راور (8/5~ M و VIII ~ Io) و توازی روند گسیختگی سطحی هملرزهای آن (W13N) با بخش جنوبی پهنه گسلی راور، این گسل میتواند مسبب رویداد زلزله 1911 بوده باشد. افزون بر این، گسلهای فعال رانده- متقاطع دهو، دهزنان، چترود، پاسیب و داربیدخون نیز دوره بازگشت زلزلهها و بزرگای آنها را در ناحیه مورد مطالعه کنترل میکنند.