زمین شناسی اقتصادی
منیره سخدری؛ مهرداد بهزادی؛ محمد یزدی؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران؛ مرتضی صادقی نائینی
چکیده
محدوده گدارسرخ در مرکز پهنه سنندج- سیرجان،20 کیلومتری جنوب باختری موته واقع شده است. کانیسازی طلا در محدوده گدار سرخ، در رگههای کوارتز- سولفید رخ داده است. واحدهای سنگی میکا شیست،کالک شیست، فیلیت، اسلیت و واحدهای کربناته دگرگون شده با سن پالئوزییک است. مجموعه سنگی در مراحل مختلف دگرشکلی، نظم اولیه خود را از دست داده و فابریکهای ...
بیشتر
محدوده گدارسرخ در مرکز پهنه سنندج- سیرجان،20 کیلومتری جنوب باختری موته واقع شده است. کانیسازی طلا در محدوده گدار سرخ، در رگههای کوارتز- سولفید رخ داده است. واحدهای سنگی میکا شیست،کالک شیست، فیلیت، اسلیت و واحدهای کربناته دگرگون شده با سن پالئوزییک است. مجموعه سنگی در مراحل مختلف دگرشکلی، نظم اولیه خود را از دست داده و فابریکهای جدیدی را نشان می دهند. دگرشکلی به شکل پهنههای برشی شکلپذیر- شکنا دیده می شود.کانهزایی در مجاورت شکستگی ها و گسل های عادی با روندN45W رخ داده است،که به صورت ساختاری کنترل شده است.کانیشناسی شامل پیریت، کالکوپیریت، گالن، اسفالریت وکانی های ثانویه کوولیت و اکسیدهای آهن است. طلا به صورت آزاد در حاشیه کانی های سولفیدی دگرسان شده دیده شد، افزون بر آن مطالعات میکروسکوپی الکترونی نشاندهنده طلا به صورت درگیر در شبکه کانی های سولفیدی است. از مهمترین دگرسانی های حاضر می توان به دگرسانی سریسیتی، کربناتی، کلریتی و سیلیسی اشاره کرد. مطالعات میانبارهای سیال در رگههای کوارتز کانهدار بیانگر ترکیب NaCl+CO2+H2O و شوری بین 9 - 17 درصد وزنی معادل نمک طعام است. میانگین دامنه دمای همگن شدن بین °c 300 تا 275 است. مقادیر δ34S درکانی پیریت بین 5+ و 16- ‰ و مقادیر δ18O درکانی کوارتز بین 7/12 و 3/14 ‰ است. نسبتهای ایزوتوپی محاسبه شده اکسیژن سیال بین4/6 و 3/7 ‰ و مقادیر δ34S سیال بین 3/17 - و 2/4+ ‰ قرار می گیرد. با توجه به شواهد زمینشناسی، مطالعات میانبار های سیال و ایزوتوپهای پایدار کانیزایی طلا در محدوده گدارسرخ قابل مقایسه با کانسارهای طلای کوهزایی است که در اثر اختلاط سیالات با شوری و دمای متفاوت رخ داده است.
زمین شناسی اقتصادی
سوسن ابراهیمی؛ علیرضا عرب امیری؛ هادی قنبری
چکیده
کانیسازی مس شریفآباد در شمالباختر بردسکن و در بخش جنوبی زون سبزوار قرار دارد و بهصورت رگهای در واحد آتشفشانی-رسوبی تشکیل شده است. سنگ میزبان کانیسازی متحمل دو نوع دگرسانی محلی (سریستی-کربناتی) و ناحیهای (پروپیلیتیک) گردیده است. بافت ماده معدنی بهصورت رگه و رگچه، پراکنده و پرکننده فضای خالی میباشد و شامل کانههای پیریت، ...
بیشتر
کانیسازی مس شریفآباد در شمالباختر بردسکن و در بخش جنوبی زون سبزوار قرار دارد و بهصورت رگهای در واحد آتشفشانی-رسوبی تشکیل شده است. سنگ میزبان کانیسازی متحمل دو نوع دگرسانی محلی (سریستی-کربناتی) و ناحیهای (پروپیلیتیک) گردیده است. بافت ماده معدنی بهصورت رگه و رگچه، پراکنده و پرکننده فضای خالی میباشد و شامل کانههای پیریت، کالکوپیریت، کالکوسیت، مالاکیت، آزوریت و کوولیت است که با کلسیت و کوارتز همراهی میشود. مطالعات میانبارهای سیال بر روی کانی کلسیت، دمای همگنشدگی را 200تا 437 درجه سانتیگراد و شوری سیال را در دامنه 1/0 تا 2/9 درصد وزنی معادل NaCl نشان می-دهد. نمودار دمای همگنشدگی در برابر شوری، حاکی از رقیق شدن و اختلاط سیال کانهساز دارای دمای بالا و شوری پایین با سیالی با دمای پایین و شوری بالا میباشد. مقادیر ایزوتوپ کربن δ 13C حاصل از کلسیت در دامنه 3/4- تا 5/24- پرمیل قرار گرفته است. نتایج آنالیز ایزوتوپی گوگرد δ 34S در دامنه 23- تا 3/24- پرمیل واقع شده است؛ که حاکی از منشاء رسوبات دریایی برای گوگرد است. با توجه به مطالعات انجام گرفته بر مبنای سنگشناسی، دگرسانی، کانیشناسی، میانبارهای سیال و ایزوتوپهای پایدار، میتوان کانیسازی شریفآباد بردسکن را مشابه با ذخایر مس نوع مانتو شیلی در نظر گرفت.
زمین شناسی اقتصادی
مریم جاویدی مقدم؛ محمد حسن کریم پور؛ آزاده ملکزاده شفارودی
چکیده
منطقه رشیدی بخشی از محدوده شمالخور بوده که در شرق ایران و در فاصله 120 کیلومتری شمالغرب بیرجند واقع است. پیجویی اولیه در این منطقه به کمک پردازش دادههای ماهوارهای ASTER با استفاده از الگوریتم نقشهبردار زاویه طیفی سبب شناسایی پهنههای دگرسانی پروپلیتیک، آرژیلیک و اکسیدهای آهن گردید. این گستره شامل برونزدهایی از سنگهای ...
بیشتر
منطقه رشیدی بخشی از محدوده شمالخور بوده که در شرق ایران و در فاصله 120 کیلومتری شمالغرب بیرجند واقع است. پیجویی اولیه در این منطقه به کمک پردازش دادههای ماهوارهای ASTER با استفاده از الگوریتم نقشهبردار زاویه طیفی سبب شناسایی پهنههای دگرسانی پروپلیتیک، آرژیلیک و اکسیدهای آهن گردید. این گستره شامل برونزدهایی از سنگهای آذرآواری متعلق به ائوسن با ترکیب آندزیتی تا ریولیتی میباشد که توسط دایک دیوریتپورفیری قطع شدهاند. کانیسازی مس رگهای در راستای سیستم شکستگی در واحد توف برش آندزیتی شکل گرفته است. کانیسازی رگهای در دو مرحله شکل گرفتهاست که شامل: 1- کوارتز، پیریت، کالکوسیت و تنانتیت و 2- کوارتز، کالکوسیت، پیریت، اسفالریت میباشد. محدوده مقادیر δ18O اندازهگیری شده بر روی دو نمونه کوارتزی مربوط به مرحله اول و دوم کانیسازی به ترتیب 26/19 و 94/14 ‰ و δ18O سیال گرمابی در تعادل با کوارتز بر پایه دما به ترتیب 96/10 و 94/4 ‰ بوده که در محدوده آبهای ماگمایی بوده و اختلاط با آبهای جوی در مرحله دوم را آشکار میکند. بر پایه مطالعات زمینشناسی، ژئومتری رگهای، دادههای میانبارهای سیال و ایزوتوپی پایدار، کانسار مس رشیدی را میتوان در رده کانسارهای مس رگهای طبقه بندی نموده که در طول پهنههای گسلی تشکیل شده است.
سیدنعمت الله حقیقی؛ رضا زارعی سهامیه؛ حسن زمانیان؛ احمد احمدیخلجی
چکیده
کانسار آهن تخت در فاصله 120 کیلومتری شمال خاور شهر همدان و در شمال کمربند ماگمایی ارومیه- دختر قرار دارد. نفوذ توده گرانودیوریتی میوسن میانی به درون کربناتهای کرتاسه سبب کانیسازی آهن شده است. کانیسازی دیرزاد پرکننده فضای خالی و جانشینی به صورت رگه و عدسیشکل با دگرسانیهای آرژیلیک، کربنات، کلریت، اپیدوت، سیلیس وکانیهای ...
بیشتر
کانسار آهن تخت در فاصله 120 کیلومتری شمال خاور شهر همدان و در شمال کمربند ماگمایی ارومیه- دختر قرار دارد. نفوذ توده گرانودیوریتی میوسن میانی به درون کربناتهای کرتاسه سبب کانیسازی آهن شده است. کانیسازی دیرزاد پرکننده فضای خالی و جانشینی به صورت رگه و عدسیشکل با دگرسانیهای آرژیلیک، کربنات، کلریت، اپیدوت، سیلیس وکانیهای گارنت، پیروکسن، اپیدوت، ترمولیت- اکتینولیت، فلوگوپیت، هورنبلند، کوارتز، کلسیت، مگنتیت، پیریت، اسپکیولاریت، کالکوپیریت، هماتیت، لیمونیت، گوتیت و مالاکیت دیده شده است. ژئوشیمی ماده معدنی گویای حضور عناصر Si, Al, Ca, Mg, Ti و نیز عناصر کالکوفیل Cu, Zn, As, Pb و به دلیل همراهی کانیهای کالکسیلیکاتی و کانیهای سولفیدی با مگنتیت است. میانبارهای سیال دمای همگنشدگی میان 2/153 تا 3/338 درجه سانتیگراد و شوری از 827/0 تا 36/25 درصد وزنی نمک طعام دارند. در مرحله کانیسازی آمیختگی سیالهای ماگمایی با آبهای جوی در مرحله متاسوماتیسم پسرونده رخ داده است. مقدار δ18O کانی مگنتیت میان 46/0- تا 31/2+ ‰ و مقدار δ18Owater سیال مولد کانیسازی میان 1/8+ تا 9/10+ ‰ متغیر است. این مقدار مشابه با سیالهای ماگمایی متعادل شده با منبع دارای 18O بالاست. مقدار δ34S در کانی پیریت ماده معدنی میان 3/7+ تا 5/12+ ‰ و مقدار δ34SH2S سیال مولد کانیسازی میان 7/5+ تا 9/10+ ‰ است. این مقادیر مثبت دخالت منشأ سولفاتهای تبخیری را در تأمین گوگرد نشان میدهد. در مرحله دگرگونی پسرونده فلزات تحرک یافته همراه با سیالهای فلزدار حاصل از سرد شدن توده نفوذی با آبهای جوی سولفوردار مخلوط شده و در سنگآهکهای کرتاسه دارای فضای خالی ساختاری کانیسازی اسکارن کلسیک آهن تخت را به وجود آورده است.
محمدرضا حسینی؛ سعید علیرضایی؛ جمشید حسن زاده
چکیده
کمپلکس آتشفشانی- نفوذی بحرآسمان در جنوب خاور کمربند ماگمایی کرمان قرار دارد. بر خلاف کمربند ماگمایی کرمان که طی سنوزوییک در جایگاه زمینساختی چیره کمان قارهای و پس- برخوردی تشکیل شده؛ کمپلکس بحرآسمان طی کرتاسه پایانی در یک جایگاه کمان اقیانوسی پدید آمده است. این کمپلکس بهطور چیره از واحدهای آتشفشانی آندزیتی و آندزیت ...
بیشتر
کمپلکس آتشفشانی- نفوذی بحرآسمان در جنوب خاور کمربند ماگمایی کرمان قرار دارد. بر خلاف کمربند ماگمایی کرمان که طی سنوزوییک در جایگاه زمینساختی چیره کمان قارهای و پس- برخوردی تشکیل شده؛ کمپلکس بحرآسمان طی کرتاسه پایانی در یک جایگاه کمان اقیانوسی پدید آمده است. این کمپلکس بهطور چیره از واحدهای آتشفشانی آندزیتی و آندزیت بازالتی و مقادیر کمتری مواد آذرآواری و میانلایههای رسوبی کربناتی و همچنین تودههای نفوذی تونالیتی تا کوارتزدیوریتی، کوارتزمونزودیوریتی و دیوریتی پورفیری تشکیل شده است. کانسارهای رگهای مس، اسکارن آهن و اسکارن مس، نوعهای اصلی شناخته شده کانهزایی در بحرآسمان هستند. کانه اصلی مس در کانسارهای رگهای و اسکارنی کالکوپیریت است که در سطح به کانیهای اکسیدی تبدیل شده است. مگنتیت کانه اصلی آهن است و کانهزایی اقتصادی آن در نوع اسکارنی دیده میشود. رخنمونهایی از تودههای پورفیری به شدت دگرسان همراه با کانهزایی مس در بحرآسمان وجود دارد که از برخی لحاظ قابل مقایسه با کانسارهای مس نوع پورفیری است. دادههای میانبار سیال، نشانگر ویژگیهای فیزیکی- شیمیایی متفاوتی برای سیالهای کانهساز در نوعهای مختلف کانساری است. در کانسارهای رگهای سیالهای مرتبط با کانهزایی دارای دمای چیره 150 تا 220درجه سانتیگراد و شوری 5 تا 10 و 25 تا 30 درصد وزنی معادل نمک طعام هستند. برای کانهزایی مس نوع اسکارنی، دمای سیال در بازه 170 تا 250 درجه سانتیگراد و شوری آن در دو بازه 5 تا 15 و 27 تا 35 درصد وزنی معادل نمک طعام به دست آمده است. ترکیب ایزوتوپی گوگرد در کانسارهای رگهای، از 9/3+ تا 5+ در هزار متغیر است که میتواند نشانگر منشأ ماگمایی برای گوگرد (برخاسته از ماگما یا شستشو از سنگهای ماگمایی) و احتمالاً فلزات باشد. نسبت ایزوتوپی گوگرد در دو نمونه از کانسار موکا 3/4+ و 1/7+ در هزار است؛ که نسبت به مقادیر ایزوتوپی شاخص ماگمایی کمی انحراف دارد. نسبتهای ایزوتوپی اکسیژن و هیدروژن در کانسارهای رگهای، که با تجزیه کوارتز و سیال استخراج شده از آن به دست آمده؛ بهترتیب از 6/6- تا 9/1+ و 4/79- تا 8/51- در هزار متغیر است و میتواند نشانگر آمیختگی نسبتهای مختلف سیال ماگمایی و جوی و/یا ناشی از برهمکنش سیال/سنگ در نسبتهای مختلف باشد. به نظر میرسد که ذخایر بزرگتر سهم بیشتری از سیال ماگمایی دارند. با توجه به موقعیت کمان اقیانوسی برای بحرآسمان، نوعهای کانهزایی و همچنین پاراژنز کانیایی دیده شده، احتمال اکتشاف کانسارهای جدید مس و آهن و احتمالاً طلا در این منطقه وجود دارد.
سمیه اسماعیلنژاد؛ نادر تقیپور؛ علیاکبر حسننژاد
چکیده
کانسار آهن نوکه در شمال سمنان و در جنوب پهنه ساختاری البرز مرکزی قرار گرفته است. سنگ های آتشفشانی- آذرآواری با سن ائوسن سنگ میزبان این کانسار هستند. کانی زایی آهن بهصورت توده ای، افشان، رگه ای و برشی در کانسار نوکه رخ داده است و مگنتیت، هماتیت، پیریت، کالکوپیریت، گارنت، اپیدوت، کوارتز و کلسیت از کانی های اصلی این کانسار هستند. ...
بیشتر
کانسار آهن نوکه در شمال سمنان و در جنوب پهنه ساختاری البرز مرکزی قرار گرفته است. سنگ های آتشفشانی- آذرآواری با سن ائوسن سنگ میزبان این کانسار هستند. کانی زایی آهن بهصورت توده ای، افشان، رگه ای و برشی در کانسار نوکه رخ داده است و مگنتیت، هماتیت، پیریت، کالکوپیریت، گارنت، اپیدوت، کوارتز و کلسیت از کانی های اصلی این کانسار هستند. از میانبارهای سیال و ایزوتوپ های پایدار گوگرد، کربن و اکسیژن برای تعیین شرایط تحول سیالهای گرمابی و ژنز کانسار آهن نوکه، استفاده شده است. بر پایه تعداد فاز، هفت نوع میانبار سیال در کانی کوارتز شامل تکفازی مایع (L)، دوفازی غنی از مایع (L+V)، دوفازی غنی از گاز (V+L)، تکفازی گاز (V)، سهفازی مایع-گاز- هالیت (L+V+S)، دوفازی مایع- هالیت (L+S) و سهفازی مایع- گاز- کِدِر (L+V+O) تشخیص داده شد. بیشترین محدوده دمای همگن شدگی پایانی و شوری میانبارهای سیال دوفازی غنی از مایع در کانی کوارتز به ترتیب 100 تا 200 درجه سانتیگراد و 10 تا 20 درصد وزنی معادل نمک طعام است. در حالی که محدوده دمای همگن شدگی پایانی و شوری میانبارهای سیال دوفازی غنی از گاز به ترتیب 350 تا 500 درجه سانتیگراد و معادل 10 تا 30 درصد وزنی معادل نمک طعام است. همچنین دمای همگن شدگی میانبارهای سیال دوفازی غنی از مایع در کلسیت های پهنه گارنت (نوع a) و کلسیت های پهنه مگنتیت (نوع b) شامل 75 تا 125 درجه سانتیگراد است؛ اما شوری میانبارهای سیال دوفازی غنی از مایع(wt. % NaCl 25-15) در کلسیت های پهنه گارنت بیشتر از شوری میانبارهای سیال دوفازی غنی از مایع (wt. % NaCl 10 تا 20) در کلسیت های پهنه مگنتیت است. مقادیر δ13C و δ18O کانی کلسیت (15 نمونه) کانسار آهن نوکه به ترتیب از 9/1- تا (PDB) ‰ 1/0+ و از 4/19- تا (SMOW)‰ 9/14- در تغییر است. مقدار میانگین δ18OWater محلول گرمابی در کانسار آهن نوکه ‰ 58/17+ نسبت به استاندارد SMOW است که با مقادیر آب ماگمایی اولیه متفاوت است. پیریت فاز اصلی سولفیدی موجود در کانسار آهن نوکه است و مقادیر δ34S این کانی (9 نمونه) از 9/3+ تا (CDT) ‰ 4/5+ تغییر می کند که نشان دهنده سولفور با منشأ ماگمایی است. دادههای میانبارهای سیال و ایزوتوپ های پایدار کربن، اکسیژن و گوگرد گویای این است که سیالهای کانسارساز به وسیله آمیختگی شوراب های ماگمایی با آب جوی گسترش یافته است و احتمالاً ژنز کانسار آهن نوکه مشابه کانسارهای نوع اسکارن است.
فروغ ملکمحمودی؛ محمود خلیلی؛ هاشم باقری
چکیده
معدن کویر خور در شمال خاوری استان اصفهان بخشی از افق بنتونیتی خور بهشمار میرود که در پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد. بنتونیتهای این معدن محصول دگرسانی آندزیت – بازالتهای ائوسن هستند. بررسیهای صحرایی منطقه نشان از وجود گسلهای فعال بسیاری دارد که نقش مؤثری در انتقال سیالهای سیلیسی به صورت ژئود، ژاسپرویید ...
بیشتر
معدن کویر خور در شمال خاوری استان اصفهان بخشی از افق بنتونیتی خور بهشمار میرود که در پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد. بنتونیتهای این معدن محصول دگرسانی آندزیت – بازالتهای ائوسن هستند. بررسیهای صحرایی منطقه نشان از وجود گسلهای فعال بسیاری دارد که نقش مؤثری در انتقال سیالهای سیلیسی به صورت ژئود، ژاسپرویید و رگههای سیلیسی به سطح زمین داشتهاند. مطالعه مقاطع میکروسکوپی در تطابق با زمینساخت منطقه بیانکننده بیرونریزی این سیالها به صورت متناوب در یک محیط قلیایی آبگین است. مقایسه ترکیب شیمیایی نمونههای سیلیسی با بنتونیتها نشاندهنده وجود روند همانند عناصر کمیاب در پهنههای رسی، سیلیسی و سنگ مادر است که این امر نشاندهنده نقش این سیالهای گرمابی در شکلگیری بنتونیتهاست. تهیشدگی از عناصر سنگدوست بزرگیون به همراه بیهنجاری مثبت سزیم در هر دو گروه کانیهای رسی و سیلیسی دیده میشود. بررسیهای ایزوتوپهای پایدار اکسیژن و دوتریم نشان میدهد، سیالهای دگرسانکننده از نوع آبهای جوی هستند و دمای تشکیل بنتونیتها 83 درجه سانتیگراد برآورد میشود.
رضا منظمی باقرزاده؛ حسن میرنژاد؛ پونه اشبک؛ محمدحسن کریمپور
چکیده
لیستونیت (Listvenite) یک سنگ اولترامافیک کربناتیشده (Ophiocarbonate) است که به دلیل داشتن فلزات گرانبها و پایه بهویژه طلا، نقره، مس، آرسنیک و جیوه از دید اکتشاف و بهرهبرداری مهم به شمار میآید. این سنگها کهدر پهنههای افیولیت- ملانژ و در کنار گسلهای اصلی و پهنههای برشی بیشترین رخنمون را دارند، در نتیجه دگرسانی آبدار و کربناتی ...
بیشتر
لیستونیت (Listvenite) یک سنگ اولترامافیک کربناتیشده (Ophiocarbonate) است که به دلیل داشتن فلزات گرانبها و پایه بهویژه طلا، نقره، مس، آرسنیک و جیوه از دید اکتشاف و بهرهبرداری مهم به شمار میآید. این سنگها کهدر پهنههای افیولیت- ملانژ و در کنار گسلهای اصلی و پهنههای برشی بیشترین رخنمون را دارند، در نتیجه دگرسانی آبدار و کربناتی سنگهای اولترامافیک تشکیل شدهاند. در خاور اﻳران گستردگی رخنمونهای لیستونیتی قابل توجه است. از دید سنگنگاری، لیستونیتهای هنگران به سه نوع اصلی تقسیم میشوند: 1- لیستونیتهای کربناتی (نوع I) 2- لیستونیتهای سیلیسی (نوع II) و 3- لیستونیتهای سیلیسی سولفیددار با بافت برشی (نوع III). مقدار طلا در این سنگها عموماً پایین است و بالاترین مقدار آن در لیستونیتهای نوع III، ppb 290 اندازهگیری شده است. در مطالعه نمونههای کانی سنگین در رسوبات آبراههای لیستونیتهای منطقه، ذرات طلا، پیریت، کالکوپیریت، سینابر و مس طبیعی تشخیص داده شد. ذرات طلا بیشتر همراه با پیرﻳت هستند و بیشترین اندازه آن به 80 میکرون میرسد. دادههای تجزیه نقطهای نشان میدهد که بیشتر سولفیدها از پیریت، مارکاسیت، براوویت (Brovoite) و به مقدار کمتر کالکوپیریت تشکیل و بیشتر پیریتها به مارکاسیت تبدیل شدهاند. همچنین بیشتر کانیهای کربناتی موجود در این لیستونیتها، دولومیت و منیزیت است. وجود کانی شاخص براوویت با منطقهبندی آشکار و مرتبط با تغییرات مقادیر نیکل، نشانگر تغییرات متناوب فیزیکوشیمیایی در سیال گرمابی است. مطالعه کانهنگاری و توالی همبود کانیها نشان از تشکیل دولومیت و منیزیت در مرحله پیش از کانیسازی و در ادامه آن سولفیدها (بیشتر پیریت) دارد.مطالعه اﻳزوتوپهای پایدار کربن و اکسیژن در 3 نمونه دولومیت (= 9.353- 9.982 ‰, δ13CPDB =1.57-1.67 ‰ δ18OSMOW) نشان میدهد که منشأ ایزوتوپهای اکسیژن و کربن میتواند از آبهای اقیانوسی باشد که در اثر حرکت و چرخش این آبها در سنگهای اولترامافیک مجموعههای افیولیتی و به دنبال آن، رخداد دگرسانی در آنها، دولومیت تشکیل شده است. با توجه به گسترهδ34SCDT در زوج کانی پیریت- مارکاسیت در لیستونیتهای سیلیسی هنگران (9/7- 7/5 ‰)، چنین به نظر میرسد که سولفور کانیهای سولفیدی اشارهشده، از سنگهای گرانیتی جنوب منطقه منشأ گرفته است. با در نظرگرفتن حضور گسترده سنگهای اولترامافیکی سرپانتینیشده و همچنین رخنمونهای گرانیت در منطقه مورد مطالعه، میتوان منشأ طلا، نقره و عناصر پایه از جمله مس، سرب، روی، جیوه، آرسنیک، آنتیموان را مرتبط با گرانیتهای منطقه و منشأ کروم، نیکل، تیتان و آهن را مرتبط با اولترامافیکها دانست. نتایج حاصل از مطالعه میانبارهای سیال روی رگههای کوارتز کانهزاییشده در لیستونیتهای هنگران نشان میدهد که سیالگرمابی مؤثر بر سنگ میزبان شوری پایینی دارد و بیشترین دمای سیال 280 درجه سانتیگراد اندازهگیری شده است.