زمین شناسی اقتصادی
مهدی مرادی؛ ابراهیم طالع فاضل
چکیده
کانسار طلای موچش با تناژ تقریبی 7/0 میلیون تن و متوسط عیار 3/1 گرم در تن طلا در کمربند طلای تکاب-دلیجان واقع شده است. کانهزایی به شکل رگهای در 28 رگه کوارتز-سولفید طلادار راستای عمومی N40E، ستبرای یک تا ده متر و درازای 5 تا 200 متر در واحدهای آندزیت و لیتیک توف آندزیت کرتاسه زیرین، شکل گرفته است. بافتهای شکافه پرکن، شانهای و افشان از ...
بیشتر
کانسار طلای موچش با تناژ تقریبی 7/0 میلیون تن و متوسط عیار 3/1 گرم در تن طلا در کمربند طلای تکاب-دلیجان واقع شده است. کانهزایی به شکل رگهای در 28 رگه کوارتز-سولفید طلادار راستای عمومی N40E، ستبرای یک تا ده متر و درازای 5 تا 200 متر در واحدهای آندزیت و لیتیک توف آندزیت کرتاسه زیرین، شکل گرفته است. بافتهای شکافه پرکن، شانهای و افشان از بافتهای مهم کانیسازی هستند که در رگههای کوارتز-سولفید±طلا (رگه I) و کوارتز-باریت-گالن (رگه II) مشاهده شده و بعداً توسط رگه-رگچههای کربناتی (رگه III)، قطع شدهاند. دمای همگنشدن و شوری میانبارها بهترتیب با متوسط دما C° 180 و شوری 0/2 درصد معادل NaCl (رگه I)، متوسط دما C° 155 و شوری 6/1 درصد معادل NaCl (رگه II) و متوسط دما C° 135 و شوری 5/1 درصد معادل NaCl (رگه III)، بدست آمد. مقادیر δ34S در کانههای سولفیدی رگههای I و II بین 1/0+ تا ‰ 3- (معادل δ34SH2S بین 3/0- تا ‰ 4/0+) در تغییر بوده که گویای وجود یک منشاء ماگمایی همگن برای گوگرد است. نتایج این پژوهش نشان میدهد وجود شرایط هیدرواستاتیک (وقوع جوشش) در کانسار موچش موجب خروج H2S از سیال، کاهش حلالیت کمپلکس Au(HS)2‒ و در نهایت ناپایداری طلا شده است.
زمین شناسی اقتصادی
شهره حسن پور؛ سوسن ابراهیمی
چکیده
کانسار آستمال در شمال باختر ایران واقع شده و از لحاظ ساختاری در زون ماگمایی ارسباران قرار دارد. کانی سازی در این اسکارن، دراثر نفوذ توده گرانودیوریتی ائوسن- الیگوسن به داخل سنگ های کربناتی کرتاسه بالایی رخ داده است. کانی سازی در پهنه برون اسکارن قابل مشاهده است و فرایند متاسوماتیک، پس از نفوذ توده گرانودیوریتی و دگرگون شدن ...
بیشتر
کانسار آستمال در شمال باختر ایران واقع شده و از لحاظ ساختاری در زون ماگمایی ارسباران قرار دارد. کانی سازی در این اسکارن، دراثر نفوذ توده گرانودیوریتی ائوسن- الیگوسن به داخل سنگ های کربناتی کرتاسه بالایی رخ داده است. کانی سازی در پهنه برون اسکارن قابل مشاهده است و فرایند متاسوماتیک، پس از نفوذ توده گرانودیوریتی و دگرگون شدن آن، به درون سنگآهک ها آغاز شده است. مقادیر قابل توجهی از عناصر Si, Mg, Fe منجر به توسعه کانیهای کالک سیلیکاته بی آب با ابعاد متوسط تا درشتدانه شده و همچنین مقادیر قابل توجهی از عنصر Cu و Fe همراه با مواد فرار مانند CO2 و H2S به سیستم اسکارنی اضافه شده است. در نتیجه این فرایند، کالکسیلیکاتهای آبدار (اپیدوت، ترمولیت، اکتینولیت)، سولفیدها (پیریت و کالکوپیریت)، اکسیدها (مگنتیت، هماتیت) و کربنات ها (کلسیت) جایگزین کالکسیلیکاتهای بدون آب شده اند. نتایج داده های ایزوتوپ گوگرد (δ34S) بر روی کانه های پیریت و کالکوپیریت در دامنه 1/8 - تا 6/1 + پرمیل قرار گرفته است که نشاندهنده منبع ماگمایی برای سولفید موجود در سیال است. نتایج داده های ایزوتوپهای δ18O و δ D بر روی کانی های مگنتیت، سریسیت و اپیدوت از 56 - تا 73 - پرمیل برای هیدروژن و 0/5 - تا 6/8 + پرمیل برای اکسیژن متغیر است که گویای آمیختگی سیالات ماگمایی با مقادیر ناچیزی از سیالات جوی است.
زمین شناسی اقتصادی
فاطمه صباحی؛ محمد لطفی؛ پیمان افضل؛ نیما نظافتی
چکیده
کانسار گردنه شیر در محدوده مطالعاتی جنوب غرب اردستان در استان اصفهان واقع است. از لحاظ لیتواستراتیگرافی علاوه بر رخنمون های کوچکی از شیل های ژوراسیک، ساختار اصلی از کربنات و سنگ های آواری تشکیل شده که از نظر زمانی به پالئوزوئیک، تریاس و کرتاسه تعلق دارند. کربنات های دولومیتی سازند شتری سنگ میزبان کانه زایی می باشند. براساس مطالعات ...
بیشتر
کانسار گردنه شیر در محدوده مطالعاتی جنوب غرب اردستان در استان اصفهان واقع است. از لحاظ لیتواستراتیگرافی علاوه بر رخنمون های کوچکی از شیل های ژوراسیک، ساختار اصلی از کربنات و سنگ های آواری تشکیل شده که از نظر زمانی به پالئوزوئیک، تریاس و کرتاسه تعلق دارند. کربنات های دولومیتی سازند شتری سنگ میزبان کانه زایی می باشند. براساس مطالعات مقاطع صیقلی ، توالی پاراژنزی بخش های مینرالیزه عبارتند از: پیریت، کالکوپیریت، گالن، اسفالریت،مالاکیت، سروزیت، اسمیت زونیت، اکسیدهای آهن و گانگ ها شامل باریت، کوارتز و کلسیت. سیالات درگیر غنی از مایع دوفازی (L+V) بعنوان انواع اصلی سیالات شناسایی شد. این نوع سیالات در فاز مایع همگن شده اند که دامنه دمایی و شوری آنها عبارتند از: °C 283-216 ، 183-78TH: و NaCl eq. wt% 25-10.2 و 9.7-3.5 Salinity:. داده های میکروترمومتریک ماهیت دو جمعیت از سیالات درگیر را نشان می دهد که از منابع متفاوتی نشأت گرفته اند که می توانند از شورابه های حوضه ای و طی فشردگی رسوبات در محیط دریایی کم عمق مشتق شده و پس از حرکت از میان رسوبات، کانسار استراتاباند تشکیل شده باشد. مقادیر 34Sδ در کانسار گردنه شیر با دامنه تغییرات 0.6- تا 20.4- در هزار از کانه گالن بدست آمده بیانگر احیاء سولفات باکتریایی در یک حوضه رسوبی فرونشستی می باشد. براساس مشاهدات صحرایی، شواهد مینرالوژیکی، مطالعه سیالات درگیر و آنالیز ایزوتوپ پایدار سولفور چنین نتیجه گیری می شود که کانسار گردنه شیر یک کانسار استراتاباند با سنگ میزبان کربناته از نوع دره می سی سی پی(MVT) می باشد.
زمین شناسی اقتصادی
حسینعلی تاج الدین؛ ابراهیم راستاد؛ عبدالمجید یعقوب پور؛ محمد محجل؛ ریچارد گلدفارب
چکیده
کانسار سولفید تودهای غنی از طلا (و نقره) باریکا، در 18 کیلومتری خاور شهرستان سردشت، در شمال باختر پهنه دگرگونه سنندج-سیرجان قرار دارد. واحدهای سنگی رخنمون یافته در محدوده باریکا، مجموعهای از سنگهای آتشفشان- رسوبی دگرگون شده شامل فیلیت، اسلیت، آندزیت و توفیتهای کرتاسه میباشند. کانسار باریکا، از دو بخش کانسنگ چینهسان و پهنه ...
بیشتر
کانسار سولفید تودهای غنی از طلا (و نقره) باریکا، در 18 کیلومتری خاور شهرستان سردشت، در شمال باختر پهنه دگرگونه سنندج-سیرجان قرار دارد. واحدهای سنگی رخنمون یافته در محدوده باریکا، مجموعهای از سنگهای آتشفشان- رسوبی دگرگون شده شامل فیلیت، اسلیت، آندزیت و توفیتهای کرتاسه میباشند. کانسار باریکا، از دو بخش کانسنگ چینهسان و پهنه استرینگر تشکیل شده است که در واحد متاآندزیت میزبان شدهاند. بر اساس مطالعات میانبارهای سیال بر روی نمونههای کوارتز (پهنه استرینگر) و باریت (کانسنگ چینهسان) در کانسار باریکا، دمای همگون شدگی سیالات کانه-ساز در بازه 132 تا 283 درجه سانتیگراد و شوری آنها 4/1 تا 6/9 درصد وزنی معادل NaCl اندازهگیری شده است که نزدیک به شوری آب دریاست. این مطالعه نشان میدهد که سرد شدن سیالات گرمابی کانهدار، که در اثر اختلاط با آب دریا رخ داده است، یکی از فرایندهای مهم در نهشت کانسنگهای باریکا بوده است. مقدار δ34S برای کانههای سولفیدی (پیریت، اسفالریت و گالن) موجود در بخشهای مختلف پهنه استرینگر، تغییرات محدودی در بازه 8/0- تا 6/5+ در هزار را نشان داده و در محدوده کانسارهای سولفیدی آتشفشانزاد قرار میگیرند. همچنین این مقادیر از ترکیبات δ34S نشان میدهد که مشابه با بیشتر کانسارهای آتشفشانزاد نوع کوروکو، گوگرد سازنده کانههای سولفیدی از سنگهای آندزیتی کمرپایین منشأ گرفتهاند. دماهای ایزوتوپی برای دوازه جفت کانه همزیست گالن-اسفالریت و گالن پیریت در محدوده 146 تا 293 درجه سانتیگراد محاسبه شده است که با دماهای حاصل از مطالعات میانبارهای سیال منطبق میباشد.
زمین شناسی اقتصادی
هادی محمددوست؛ مجید قادری؛ جمشید حسن زاده
چکیده
دادههای ایزوتوپ گوگرد بر روی کانیهای پیریت، کالکوپیریت و مولیبدنیت موجود در رگچههای تیپ A، B و D سامانههای پورفیری خوشه میدوک واقع در بخش شمالباختری کمربند مس کرمان نشانگر ترکیب ایزوتوپی δ34S نزدیک به صفر برای این سامانهها است. ترکیب ایزوتوپی گوگرد برای کانسارهای پورفیری چاه فیروزه و ایجو و اندیسهای سرنو، گود کلواری و ...
بیشتر
دادههای ایزوتوپ گوگرد بر روی کانیهای پیریت، کالکوپیریت و مولیبدنیت موجود در رگچههای تیپ A، B و D سامانههای پورفیری خوشه میدوک واقع در بخش شمالباختری کمربند مس کرمان نشانگر ترکیب ایزوتوپی δ34S نزدیک به صفر برای این سامانهها است. ترکیب ایزوتوپی گوگرد برای کانسارهای پورفیری چاه فیروزه و ایجو و اندیسهای سرنو، گود کلواری و کدر به ترتیب بین 1.4- تا 2.5+ (میانگین 0.31+)، 1.3- تا 1.1+ ( میانگین 0.07+)، 0.1+ تا 2.4+ (میانگین 0.87+)، 0.2+ تا 1.5- (میانگین 0.1-) و 4.1- تا 1+ (میانگین 1.04-) در هزار است که میتواند معرف منبع ماگمایی باشد. همچنین دامنه محدود تغییرات ایزوتوپی و ترکیب ایزوتوپی مشابه برای سه گروه رگه نشان میدهد که با تحول سیستم گرمابی، تغییر و تحول چندانی در منبع اولیه و به نسبت همگن گوگرد رخ نداده است. مقایسه دادههای حاصل از خوشه میدوک با دادههای موجود در مورد برخی کانسارهای بخش میانی و جنوبی کمربند کرمان پیشنهاد میکند که منشأ گوگرد در سامانههای پورفیری بخش شمالباختری و تا حدی بخشهای میانی کمان ماگمایی سنوزوئیک کرمان از یک ماگمای مافیک که از گوشته لیتوسفری زیرقارهای (SCLM) متاسوماتیز شده منشأ گرفته تأمین شده و آلایش با سنگهای پوسته قارهای نیز بر ترکیب δ34S اثرگذار بوده است، درحالیکه در بخش جنوبی، فرایندهای مرتبط با فرورانش و سیالات ناشی از آب دریا و رسوبات همراه، در ترکیب ایزوتوپی گوگرد نقش اساسی داشتهاند.
زمین شناسی اقتصادی
اعظم بهاروندی؛ محمد لطفی؛ مجید قادری؛ محمدرضا جعفری؛ حسینعلی تاجالدین
چکیده
کانسار باریت شکربیگ در 46 کیلومتری جنوب باختر مهاباد، در شمال باختر پهنه سنندج- سیرجان جای دارد. واحدهای سنگی رخنمون یافته در محدوده شکربیگ، مجموعه ای از سنگ های آتشفشانی- رسوبی دگرگون شده به سن پروتروزوییک پسین، معادل سازند کهر هستند. ماده معدنی اصلی، بهصورت عدسی های باریت چینه سان در سه افق همراه با کانههای سولفیدی است ...
بیشتر
کانسار باریت شکربیگ در 46 کیلومتری جنوب باختر مهاباد، در شمال باختر پهنه سنندج- سیرجان جای دارد. واحدهای سنگی رخنمون یافته در محدوده شکربیگ، مجموعه ای از سنگ های آتشفشانی- رسوبی دگرگون شده به سن پروتروزوییک پسین، معادل سازند کهر هستند. ماده معدنی اصلی، بهصورت عدسی های باریت چینه سان در سه افق همراه با کانههای سولفیدی است که به صورت تودهای و یا نوارهای موازی درون توف های ریولیتی دگرگون شده (متاتوف) قرار دارد. کمرپایین کانسار از فیلیت و اسلیت تشکیل شده و توسط رگه و رگچه های سیلیسی و باریتی سولفیددار (پهنه استرینگر) قطع شده است. کانیهای اولیه در این کانهزایی بیشتر باریت، پیریت، مارکاسیت، کالکوپیریت و تا حدودی بورنیت و کانیهای ثانویه بیشتر کالکوسیت، کوولیت، مالاکیت، سیدریت، گوتیت، هماتیت و هیدروکسیدهای آهن است. کانیهای باطله نیز شامل کوارتز، سریسیت، کلسیت، دولومیت، فلدسپار و کلریت است. کانسار شکربیگ از دید کانه های فلزی گوناگونی چندانی ندارد و تنها شامل پیریت و کالکوپیریت است. میانبار های سیال موجود در کانسار شکربیگ از دید نوع بهطور کلی شامل دوفازی مایع- گاز (LV)، تکفازی گاز و تکفازی مایع است و نوع دوفازی مایع- گاز (LV) فاز چیره در هر دو بخش استرینگر و چینهسان است. داده های ایزوتوپ گوگرد، سیال اصلی مسئول کانهزایی در کانهزایی شکربیگ را آب دریا نشان داده است؛ بدین صورت که احیای کامل سولفات آب دریا به عنوان سیال اصلی مسئول کانهزایی و نرخ سرعت آمیختگی محلول گرمابی با آبهای سرد در بخشهای ژرف حوضه، سبب نهشت سولفیدها با محدوده وسیع در پهنه استرینگر و چینهسان شده است. از سوی دیگر احیای جزیی سولفات آب دریا، گوگرد مورد نیاز برای نهشت باریت را فراهم آورده است. شواهد زمینشناسی، ارزیابی، سنگچینهنگاری، شکل کانهزایی و نتایج حاصل از مطالعات میانبارهای سیال و ایزوتوپ گوگرد در نمونه های موجود در کانسار شکربیگ، نشاندهنده منشأ گرفتن سیالهای گرمابی با شوری کم و دمای متوسط از آب دریا، چرخش و حرکت رو به بالای آن در اثر گرم شدن توسط یک منبع گرمایی (احتمالاً توده های نفوذی نیمهعمیق) و در پایان سرد شدن و نهشته شدن سیالها بهصورت سولفات و سولفید روی بستر دریا در اثر آمیختگی با آب دریا مشابه با کانسارهای سولفید تودهای نوع کوروکو است.
احسان حقیقی؛ سعید علیرضایی؛ اسماعیل اشرفپور
چکیده
کانسار چشمهحافظ در بخش مرکزی رشتهکوه ترود- چاهشیرین در جنوب محور شاهرود- دامغان قرار دارد. این کانسار شامل کانیسازی رگهای چندفلزی (Pb-Cu-Zn-Au-Ag) در سنگهای میزبان آتشفشانی سنوزوییک با ترکیب چیرهآندزیت بازالتی و داسیت است. رگه کانهدار اصلی، به طول نزدیک به 1800 متر و ستبرای کمتر از یک متر تا 5 متر، به صورت ناپیوسته در راستای ...
بیشتر
کانسار چشمهحافظ در بخش مرکزی رشتهکوه ترود- چاهشیرین در جنوب محور شاهرود- دامغان قرار دارد. این کانسار شامل کانیسازی رگهای چندفلزی (Pb-Cu-Zn-Au-Ag) در سنگهای میزبان آتشفشانی سنوزوییک با ترکیب چیرهآندزیت بازالتی و داسیت است. رگه کانهدار اصلی، به طول نزدیک به 1800 متر و ستبرای کمتر از یک متر تا 5 متر، به صورت ناپیوسته در راستای عمومی شمالی- جنوبی رخ داده و شامل کالسدونی، کوارتز دانهریز تا دانهدرشت و ژاسپرویید، همراه با کانههای گالن (فاز فلزی چیره)، کالکوپیریت، بورنیت، اسفالریت، پیریت، تتراهدریت، هماتیت (اسپکولاریت) و سیدریت است. فرایندهای برونزاد (سوپرژن) سبب تبدیل گالن به سروزیت و تغییر کانیهای درونزاد (هیپوژن) مس (کالکوپیریت و بورنیت) به کوولیت و مالاکیت شده است. در بخشهای مختلف رگه اصلی، نوارهای قشرگون با پهنای کمتر از یک میلیمتر تا 10 میلیمتر دیده میشود که از کالسدونی به رنگخاکستری، ژاسپرویید، کوارتز شیری و کانیهای فلزی تشکیل شده است. آثار برشیشدن و بافت شانهای نیز به طور محلی در این رگه دیده میشود. افزون بر رگه اصلی، چند رگه فرعی کوارتز و کلسیت به ترتیب با راستای شمالخاوری- جنوبباختری و خاوری- باختری وجود دارد که رگههای کلسیت کانهزایی ندارند. در رگه اصلی، دگرسانی مرتبط با کانیسازی محدود به هالههای باریکی در دو سوی رگه، و شامل کوارتز، کلریت، کلسیت، کائولینیت و سریسیت (ایلیت) است. میانبارهای سیال در نمونههای کوارتز همراه با کانیهای فلزی مطالعه شده است. بیشتر میانبارهای سیال، در دمای اتاق، دوفازی غنی از مایع و تعداد کمی از آنها غنی از فاز بخار هستند و برخی نیز تنها از مایع تشکیل شدهاند. بر پایه مطالعه میانبارهای سیال اولیه، سیال کانهساز در کانسار چشمهحافظ، دمای همگنشدن پایین تا متوسط (135 تا 285 درجه سانتیگراد) و شوری پایین تا متوسط (1 تا 13 درصد وزنی معادل NaCl) دارد. نسبت ایزوتوپی گوگرد در سیال گرمابی در تعادل با کانیهای سولفیدی، میان ‰1/4+ تا 6/1- است و میتواند نشانگر منبع ماگمایی برای گوگرد باشد. با توجه به کانیشناسی کانسنگ (کانه و باطله) و دگرسانی، سیال کانهساز pH نزدیک به خنثی و ماهیت احیایی داشته است. کانیشناسی کانسنگ، محتوای فلز، نسبت Ag/Au میان 16 تا 25، حضور اسفالریتفقیر از آهن، کانیشناسی دگرسانی، وجود بافتهای نواربندی قشرگون متقارن و نامتقارن، بافت کلوفورمی و دامنه دما و شوری میانبارهای سیال، نشانگر کانهزایی از نوع اپیترمال نوع سولفیدیشدن متوسط است. کانیشناسی دگرسانی در کانسار چشمهحافظ، معرف گروهی از ذخایر سولفیدیشدن متوسط است که به سمت ذخایر سولفیدیشدن پایین گرایش دارند