علیرضا شهیدی؛ اریک باریر؛ ماری فرانسوا برونت؛ عبداله سعیدی
چکیده
رخداد سیمیرین در شمال ایران حاصل برخورد قارهای است که با ناپیوستگیهای ناحیهای و تغییرات شدید در رسوبگذاری همراهی میشود. بررسیهای تنش دیرینه در گستره البرز نشان میدهد از نورین تا باژوسین میانی (گروه شمشک)، کشش در راستای 030 درجه توسط گسلهای عادی همزمان با نهشت صورت گرفته است. نویسندگان این مقاله زمینساخت کششی را همزمان ...
بیشتر
رخداد سیمیرین در شمال ایران حاصل برخورد قارهای است که با ناپیوستگیهای ناحیهای و تغییرات شدید در رسوبگذاری همراهی میشود. بررسیهای تنش دیرینه در گستره البرز نشان میدهد از نورین تا باژوسین میانی (گروه شمشک)، کشش در راستای 030 درجه توسط گسلهای عادی همزمان با نهشت صورت گرفته است. نویسندگان این مقاله زمینساخت کششی را همزمان با مراحل کافتشدگی حوضه کاسپین جنوبی میدانند. در البرز مرکزی، سازندهای دلیچای و لار، به سن باژوسین پسین تا نئوکومین، گروه شمشک را بهصورت همشیب در بیشتر نواحی و برخی اوقات بهصورت دگرشیب (نواحی آبیک- قزوین) میپوشانند. آنها همزمان با باز شدن حوضه کاسپین جنوبی در بخش جنوبی حاشیه حوضه تشکیل شدهاند. در البرز، بخش پیشین توالی کرتاسه با گسل های عادی خاوری - باختری تا باختر شمالباختری - خاور جنوبخاوری به همراه ماگماتیسم قلیایی مربوط به کشش شمالی - جنوبی تا شمال شمالخاوری – جنوب جنوبباختری همراهی میشود. مرز میان کرتاسه - پالئوسن با ناپیوستگی ناحیهای مهمی مشخص است. این ناپیوستگی مربوط به وارونگی سوی تنش در حاشیه جنوبی حوضه کاسپین است. در طول ائوسن پیشین - میانی، جنوب البرز با فرونشست قوی حوضه کرج مشخص میشود. گسلهای عادی همزمان با رسوبگذاری با روند خاوری - باختری تا باختر شمالباختری - خاور جنوبخاوری در سازند کرج عموماً دیده میشود. این گسلهای عادی یک کشش شمالی - جنوبی تا شمال شمالخاوری - جنوب جنوبباختری را نشان میدهند. بنا به باور نگارندگان، سازند کرج در یک حوضه پشت کمانی مرتبط با فرورانش به سوی شمال خاور سنگ کره اقیانوسی تتیس جوان به زیر حاشیه جنوبی اوراسیا تشکیل شده است.
حمید نظری؛ ژان فرانسوا ریتز؛ شیوا عقبایی
چکیده
زایش و فرگشت حوضههای منسوب به تتیس در درازنای تاریخ زمین شناختی، از پرکامبرین پسین تا پالئوژن، همیشه مورد توجه پژوهشگران علوم زمین بوده است. شاید بتوان اولین آثار و نشانههای زایش حوضههای گوناگون تتیس را که سبب قطعه قطعه شدن و جدایش ابرقارهها و خشکیهای کهن اوراسیا، گندوانا و بلوکها و خرده صفحههای میان آنها شده است را در پرکامبرین ...
بیشتر
زایش و فرگشت حوضههای منسوب به تتیس در درازنای تاریخ زمین شناختی، از پرکامبرین پسین تا پالئوژن، همیشه مورد توجه پژوهشگران علوم زمین بوده است. شاید بتوان اولین آثار و نشانههای زایش حوضههای گوناگون تتیس را که سبب قطعه قطعه شدن و جدایش ابرقارهها و خشکیهای کهن اوراسیا، گندوانا و بلوکها و خرده صفحههای میان آنها شده است را در پرکامبرین با زایش اقیانوس پروتوتتیس در بخشهای گوناگون، بویژه کمربند ساختاری البرز جستجو کرد. گرچه شواهدی آشکار از فرایند و زمان باز شدن این اقیانوس در دست نیست ولی پژوهشهای اخیر گواهی بر چگونگی و زمان بسته شدن آن فراهم آوردهاند.
جمعی از پژوهشگران، سریهای آتشفشانی منسوب به اردوویسین و سیلورین فلات ایران و البرز را در رابطه با زایش و گسترش حوضه تتیس کهن (پالئوتتیس) دانستهاند که در نتیجه عملکرد سامانه کششی برشی در میان صفحههای توران از اوراسیا و گندوانا شکل گرفت.
گرچه با افزایش آهنگ فرونشست حوضههای پرمین در اواخر پالئوزوییک نشانههایی از چیرگی سامانه کششی بین خرد قاره ایران و صفحه عربی میتوان یافت، ولی ظهور آتشفشانیهایی از نوع واگرا (قلیایی) در تریاس بالایی را میتوان نشانی آشکار بر زایش و کافتش پوسته اقیانوسی نوتتیس منظور کرد. نقطه عطف فرگشت حوضههای خزر و سیاه میتواند در این زمان بوده باشد.
فرگشت ساختاری حوضههای تتیس به صورت دورهای یکی پس از دیگری در میان قطعات و صفحاتی چون توران، کپه داغ ـ قفقاز، البرز، سبزوار، خردقاره ایران مرکزی و صفحه عربی قابل رهگیری است.
توالی و تکرار زمینساخت کششی و فشاری حاصل از گسترش و بسته شدن این گونه حوضهها در طی کوهزادهای آسینیتک ـ کاتانگایی، سیمرین و آلپی که گاه بر پیسنگی از مجموعههای دگرگونی و تغییر شکل یافته حاصل از رخدادهای کالدونین و هرسینین منطبق میباشد، سبب تکامل زمینساختی حوضههای رسوبی نواحی متأثر از کوهزادهای گوناگون شده است.
البرز به عنوان بلوکی کشیده در پهنه پرتکاپوی زمینساختی و متأثر از اغلب رخدادهای شناخته شده زمینشناختی در هر دو ابرقاره اوراسیا و گندوانا در حد میانی این دو قاره کهن سیر تکوین خود را سپری کرده است.
فرایند نازکشدگی و ستبرشدگی پیسنگ البرز در طی رخدادهای کهن در مقایسه با بخشهای دیگر ایرانزمین، نشانگر آهنگ تقریبی ثابت و با اندک شیب منفی به سوی شمال، ناشی از کاهش ستبرای پوسته بلورین و پوسته زیرین به سوی حوضه خزر است.
سامانه چینخوردگی از نوع چینهای جداشدگی(detachment folds) همراه با بالا آمدگی رخسارههای کهن در فرادیواره گسل بنیادی شمال البرز از جمله ویژگیهای آشکار بخش مرکزی این کمربند ساختاری است که در قالب گل ساخت قابل مشاهده است.
چینخوردگی و تکاپوی بیشتر زمین ساختی بخش باختری این گسل به نسبت بخش خاوری، از دیگر ویژگیهای ساختاری این ناحیه است. در این میان گسلهای شمال البرز، موشا و طالقان در ردیف گسلهای بنیادی به شمار رفته که دیگر گسلها چون گسل خزر و گسل شمال تهران از رشد آنها به دو سوی شمال و جنوب البرز مرکزی شکل یافتهاند.