اکتشاف و معدن
کی تاش مشتاقیان؛ سید محمد ابطحی فروشانی؛ هوشنگ اسدی هارونی؛ محمد حاج حیدری؛ غزل جانقربان
چکیده
کانسار مس- طلای پورفیری دالی با دو نهشته شمالی و جنوبی بر روی کمربند آتشفشانی ارومیه - دختر در استان مرکزی قرار دارد. با توجه به حضور مگنتیت درکف دگرسانی پتاسیک که در مرکز کانیسازی قرار دارد، برداشت مغناطیسسنجی در محدوده یاد شده انجام گرفته است. در مطالعه حاضر در محدوده اندیس شمالی، نخست بیهنجاری محلی با حذف اثر ناحیهای و ...
بیشتر
کانسار مس- طلای پورفیری دالی با دو نهشته شمالی و جنوبی بر روی کمربند آتشفشانی ارومیه - دختر در استان مرکزی قرار دارد. با توجه به حضور مگنتیت درکف دگرسانی پتاسیک که در مرکز کانیسازی قرار دارد، برداشت مغناطیسسنجی در محدوده یاد شده انجام گرفته است. در مطالعه حاضر در محدوده اندیس شمالی، نخست بیهنجاری محلی با حذف اثر ناحیهای و اثر آلیازینگ از دادههای مغناطیسی استخراج گردید. سپس استفاده از مدلسازی وارون سهبعدی دادههای کاهش یافته مغناطیسی، وجود یک توده با خودپذیری مغناطیسی بالا را در محدوده عمقی 40 تا 640 متری محدوده مورد مطالعه نشان داد. مقایسه آنالیز ژئوشیمیایی دو گمانه اکتشافی حفر شده با مدل تغییرات عمقی خودپذیری مغناطیسی تخمین زده شده در محدوده مورد مطالعه نشان داد که افزایش عیار فلزات مس و طلا، همبستگی فضایی با تغییرات شدید خودپذیری مغناطیسی دارد. همچنین مقایسه مدل خودپذیری مغناطیسی با نتایج مدلسازی دادههای برداشت IP/RS در سه پروفیل موازی یکدیگر، ارتباط نواحی سولفیدی و دگرسانی مرتبط با کانیسازی را با تغییرات خودپذیری مغناطیسی نشان داد. به این ترتیب مطالعه حاضر نشان داد که محدوده دالی شمالی دارای پتانسیل معدنی مس و طلای قابل توجهی میباشد.
ژئوفیزیک
غزل جانقربان؛ سید محمد ابطحی فروشانی؛ کی تاش مشتاقیان؛ هوشنگ اسدی هارونی؛ حمزه صادقی سرخنی؛ محمد حاج حیدری
چکیده
اندیس طلای اپیترمال کوه لخت در کمربند آتشفشانی ارومیه دختر در استان اصفهان قرار دارد. شواهد زمینشناسی گویای وجود یک سیستم کانیسازی طلای اپیترمال در این منطقه میباشد. پیجویی ژئوفیزیکی اندیس یاد شده با انجام برداشتهای مغناطیسسنجی، مقاومت ویژه و پلاریزاسیون القایی در سطح محدوده انجام شده است. به منظور تخمین ژرفای منابع ...
بیشتر
اندیس طلای اپیترمال کوه لخت در کمربند آتشفشانی ارومیه دختر در استان اصفهان قرار دارد. شواهد زمینشناسی گویای وجود یک سیستم کانیسازی طلای اپیترمال در این منطقه میباشد. پیجویی ژئوفیزیکی اندیس یاد شده با انجام برداشتهای مغناطیسسنجی، مقاومت ویژه و پلاریزاسیون القایی در سطح محدوده انجام شده است. به منظور تخمین ژرفای منابع مغناطیسی احتمالی، پردازش واهمامیخت اویلر اعمال شد. سپس مدلسازی وارون سه بعدی دادههای مغناطیسی منطقه بر اساس الگوریتم لی و الدنبرگ انجام گردید. ژرفای بیشینه خودپذیری مغناطیسی تخمین زده شده از نتایج وارونسازی، با ژرفای متوسط منابع مغناطیسی به دست آمده از روش واهمامیخت اویلر مطابقت نشان داد. افزون بر این، مدلهای دو بعدی حاصل از وارونسازی دادههای مقاومتویژه و پلاریزاسیون القایی با مقاطع قائم مدل سه بعدی خودپذیری مغناطیسی، مقایسه شد. این مقایسه، همبستگی تغییرات میزان خودپذیری مغناطیسی را با کاهش مقاومتویژه، افزایش شارژپذیری و وجود دگرسانی در سنگ ها نشان داد. همچنین ترکیب مدل تخمینی خودپذیری مغناطیسی با آنالیز ژئوشیمیایی گمانههای اکتشافی حفر شده در این منطقه، نشان داد که معمولاً نواحی کانیزایی در مرز بیشترین تغییرات خودپذیری مغناطیسی رخ داده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که احتمال کانیسازی طلا در مناطقی با میزان بالای تغییرات خودپذیری مغناطیسی وجود دارد.
علی نجاتی کلاته؛ محمود میرزایی؛ ناصر گویا؛ ابراهیم شاهین
چکیده
در این مقاله، به منظور مدلسازی وارون دادههای مغناطیسی، از بسط توابع متعامد و ضرایب دامنه این بسط استفاده شده است. بردارهای پایه بسط ویژه بردارهای بهنجار شده مشتق دوم Hessian Matrix) ( تابع هدف (Objective Function) است که از یک مدل مرجع استخراج میشوند. تعداد محدودی از ویژه بردارهایی که به این ترتیب به دست میآیند، زیرفضای جدیدی از متغیرهای ...
بیشتر
در این مقاله، به منظور مدلسازی وارون دادههای مغناطیسی، از بسط توابع متعامد و ضرایب دامنه این بسط استفاده شده است. بردارهای پایه بسط ویژه بردارهای بهنجار شده مشتق دوم Hessian Matrix) ( تابع هدف (Objective Function) است که از یک مدل مرجع استخراج میشوند. تعداد محدودی از ویژه بردارهایی که به این ترتیب به دست میآیند، زیرفضای جدیدی از متغیرهای مدل را تعریف میکنند که در این زیرفضا تعریفی جدید از تابع هدف بر مبنای متغیرهای به روز شده به دست خواهد آمد. روند کمینهسازی تابع هدف در این زیر فضای جدید بر مبنای این ویژه بردارها انجام خواهد شد. همان طور که در وارونسازی مسایل ژئوفیزیکی معمول است، در روند وارونسازی به معکوس کردن ماتریسهایی که تابع دادهها، متغیرهای مدل و شرایط هندسی مسئله هستند، نیاز است. ماتریسهای بیان شده در این زیر فضای جدید دارای ابعاد کمتر و شرایط بهتر برای وارونسازی خواهند بود. انتخاب ویژه بردارهایی که نقش اساسی در وارونسازی دارند با ویژه مقادیر بزرگ در تجزیه ماتریسها به مقادیر منفرد (SVD) معادل است. سایر ویژه بردارها دارای اثر کم در روند وارونسازی هستند و به طور معمول وارونسازی را به سوی کمینههای موضعی سوق میدهند. با استفاده از وارونسازی در زیر فضاهای محدود از متغیرهای مدل با شرایط بالا، وارونسازی با سرعت بالاتر و مقاومتر در برابر نوفه انجام میشود. تأثیر روش روی دادههای مصنوعی و واقعی میدان کلی میدان مغناطیسی آزمایش شده است. نتایج حاکی از همگرایی(Convergence) بالا و مقاومت در برابر نوفه در مسایل مطرح شده است.