چینه شناسی و فسیل شناسی
پیمان رجبی
چکیده
سازند کربناته آسماری در لرستان به شکل سنگآهکهای متوسط تا ستبرلایه غنی از روزنبران کفزی و اغلب به صورت صخرهساز دیده میشود. در این پژوهش چینهشناسی توالی سازند کربناته آسماری در برش تاقدیس چناره واقع در جنوب حوضه لرستان و برش تاقدیس امیران واقع در بخش میانی حوضه لرستان از نظر سنگشناسی و ریزدیرینهشناسی مورد مطالعه و بررسی ...
بیشتر
سازند کربناته آسماری در لرستان به شکل سنگآهکهای متوسط تا ستبرلایه غنی از روزنبران کفزی و اغلب به صورت صخرهساز دیده میشود. در این پژوهش چینهشناسی توالی سازند کربناته آسماری در برش تاقدیس چناره واقع در جنوب حوضه لرستان و برش تاقدیس امیران واقع در بخش میانی حوضه لرستان از نظر سنگشناسی و ریزدیرینهشناسی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند. ستبرای برش چناره 180 متر و برش چینهشناسی امیران 158 متر اندازهگیری شدند. در مجموع بیش از 290 مقطع نازک از هر دو تهیه و در آزمایشگاه بررسی شد. نتایج حاصل از مطالعات فسیلشناسی بر اساس گسترش روزنبران کفزی نهایتا" سبب معرفی و ارائه تعداد 1 زیستزون تجمعی در برش تاقدیس امیران و تعداد 3 زیستزون تجمعی مربوط به برش چینهشناسی تاقدیس چناره شده است. بر این اساس سن سازند آسماری در برش تاقدیس چناره الیگو- میوسن (شاتین – بوردیگالین) و در برش تاقدیس امیران میوسن (بوردیگالین) است. بر اساس مطالعات سنگچینهای مرز سازند آسماری در هر دو برش چناره و امیران با سازند شهبازان همشیب و ناپیوسته است و در هر دو برش مرز بالایی به صورت همشیب با رسوبات تبخیری سازند گچساران دیده میشود.
حسین حاجیعلیبیگی؛ سید احمد علوی؛ جمشید افتخار نژاد؛ محمد مختاری؛ محمد حسین آدابی
چکیده
تاقدیس چناره جنوب پهنه لرستان و در شمال پهنه فروبار دزفول، در کمربند چین خورده- رانده زاگرس قرار دارد. در این مقاله ایجاد و توسعه شکستگیها در این تاقدیس مورد بررسی قرار گرفته و از آنها برای تحلیل وضعیت جنبشی این تاقدیس استفاده شده است. نتایج حاصل از تعیین سن نسبی شکستگیها، نوع (انبساطی یا برشی بودن) آنها و موقعیت ساختاری شکستگیها ...
بیشتر
تاقدیس چناره جنوب پهنه لرستان و در شمال پهنه فروبار دزفول، در کمربند چین خورده- رانده زاگرس قرار دارد. در این مقاله ایجاد و توسعه شکستگیها در این تاقدیس مورد بررسی قرار گرفته و از آنها برای تحلیل وضعیت جنبشی این تاقدیس استفاده شده است. نتایج حاصل از تعیین سن نسبی شکستگیها، نوع (انبساطی یا برشی بودن) آنها و موقعیت ساختاری شکستگیها و مقایسه و تلفیق این نتایج با دیگر اطلاعات به دست آمده از جمله اطلاعات حاصل از مقاطع عرضی زمینشناسی ساختمانی رسم شده از تاقدیس، این امکان را فراهم ساخت تا دربارة وضعیت جنبشی این تاقدیس نظراتی ارائه شود: الگوی شکستگیهای این تاقدیس بر اساس اندازهگیریهای صحرایی انجام شده بر روی سازند آسماری، به صورت شش گروه شکستگی اصلی دستهبندی شده است. شکستگی گروه اول (A) با میانگین امتداد ◦68 به عنوان شکستگیهای پیش از فرایند چینخوردگی در نظر گرفته شدهاند. شکستگیهای گروه دوم (B) با میانگین امتداد ◦30 از نوع شکستگیهای کششی عمود بر راستای محور چین پیشنهاد شدهاند. تراکم کم این گروه در یال جلویی را میتوان به آشفتگی میدان تنش ناشی از لغزش تاقدیس بر روی گسل راندگی مدفون بالارود نسبت داد. سومین گروه شکستگیها (C) با میانگین امتداد ◦110 از نوع شکستگیهای انبساطی بوده و عمود بر راستای فشارش و قبل و در حین رشد چین و به موازات محور آن در هر دو یال شکل گرفتهاند. شکستگیهای گروه چهارم (D) با امتداد ◦10 و ◦70 از نوع شکستگیهای مزدوج (Conjugate) بهشمار رفته و در طی مراحل چینخوردگی و بعد از گروه C در هر دو یال تشکیل شدهاند. پنجمین گروه شکستگیها (E) با میانگین امتداد ◦140 و ◦80 از نوع شکستگیهای مزدوج بوده و جزء آخرین شکستگیهای رخ داده در مراحل چینخوردگی بهشمار میروند. ششمین گروه شکستگیها (F) شامل شکستگیهایی با میانگین امتداد ◦55 هستند. این شکستگیها در واقع همان شکستگیهای گروه A بوده که بعداً دچار فعالیت دوباره شده و برخی از آنها درههای ژرف و طویلی را ایجاد کردهاند. تاقدیس چناره با تمایل (Vergence) به سوی جنوب باختر یک تاقدیس نامتقارن است. این تاقدیس از انواع چینهای غیراستوانهای با میل محور به سوی جنوب خاور، و متأثر از عملکرد گسل راندگی مدفون بالارود است. اندازه گیری پارامترهای مربوط به یک سطح چینخورده، تاقدیس را به عنوان یک چین باز، نیمه زاویهدار،گسترده، غیرهارمونیک و پیچیده معرفی کرده و آن را در رده 1C (Ramsay & Huber (1987 قرار میدهد. اتصال دو تاقدیس اولیه مفروض، به یکدیگر منجر به Z شکل شدن منطقه لولای تاقدیس امروزی شده است.