ساره بحیرائی؛ محمدرضا عباسی؛ محمود الماسیان
چکیده
به طور عمده میتوان مهمترین عامل تکامل ساختاری البرز را وجود گسلهای رانده و معکوسی دانست که اغلب با روند کم و بیش خاوری- باختری در طول این رشتهکوه قرار گرفتهاند، یکی از این گسلهای اصلی، گسل مشا است. در این پژوهش گستره بین طول جغرافیایی تا بررسی می شود، که در برگیرنده بخش مرکزی- باختری گسل مشا است. با اندازهگیری ...
بیشتر
به طور عمده میتوان مهمترین عامل تکامل ساختاری البرز را وجود گسلهای رانده و معکوسی دانست که اغلب با روند کم و بیش خاوری- باختری در طول این رشتهکوه قرار گرفتهاند، یکی از این گسلهای اصلی، گسل مشا است. در این پژوهش گستره بین طول جغرافیایی تا بررسی می شود، که در برگیرنده بخش مرکزی- باختری گسل مشا است. با اندازهگیری 120 صفحه گسلی و خش لغزهای مربوطه در شمال خاور شهر تهران به کمک روش وارونسازی، جهتهای تنش بر روی گسلهای موجود مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت، دو جهت تنش بر روی گسل مشا در این منطقه شناسایی شد. یکی باعث پیدایش حرکت واژگون با مؤلفه راستالغز راستگرد و دیگری که جوانتر از اولی است، پدیدآورنده حرکت واژگون با مؤلفه راستالغز چپگرد می باشد. سامانه راستگرد، حاصل حرکت رو به شمال صفحه عربستان است که سن آن را به میوسن و به گمان پیش از آن نسبت دادهاند و سامانه چپگرد، ناشی از تحول ساختاری رشتهکوه البرز (دگرشکلی پیشرونده در البرز) است. نتایج حاصل، نشاندهنده بردار جا بهجایی روی سطح رانده مشا به صورت ترکیبی از حرکت شیب لغز معکوس تا رانده و امتداد لغز چپگرد است. برای تعیین سن نسبی رویدادهای مختلف زمین ساختی، سن هر کدام از روندهای تنش بیشینه به کمک روابط تقدم و تأخر صفحههای گسلی مشخص شد.