زهرا خواجهمیری؛ محمدرضا شایستهفر؛ حسامالدین معینزاده
چکیده
به دلیل پرهزینه و زمانبر بودن عملیات صحرایی و نیز احتمال خطر بالای آن در اکتشاف مواد معدنی، شناسایی مناطق مستعد کانهزایی مواد معدنی اهمیت به سزایی دارد. بنابراین تهیه نقشه پتانسیل معدنی با استفاده از سامانه اطلاعات مکانی برای تلفیق همه فاکتورهای اکتشافی امری ضروری است. روشهای مختلفی به منظور پتانسیلیابی مواد معدنی ...
بیشتر
به دلیل پرهزینه و زمانبر بودن عملیات صحرایی و نیز احتمال خطر بالای آن در اکتشاف مواد معدنی، شناسایی مناطق مستعد کانهزایی مواد معدنی اهمیت به سزایی دارد. بنابراین تهیه نقشه پتانسیل معدنی با استفاده از سامانه اطلاعات مکانی برای تلفیق همه فاکتورهای اکتشافی امری ضروری است. روشهای مختلفی به منظور پتانسیلیابی مواد معدنی تاکنون گسترش یافتهاند که یکی از مؤثرترین آنها با توجه به طبیعت پدیدههای زمینشناسی و معدنی، روش سلسله مراتبی و سلسله مراتبی فازی است. در این پژوهش برای تهیه نقشه مناطق امیدبخش مس- طلای پورفیری در برگه 1:100000 جنوب سهچنگی از روشهای تصمیمگیری فرایند تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل سلسله مراتبی فازی استفاده شده است. لایههای شاهد در محدوده مورد مطالعه همچون لایههای زمینشناسی (سنگ منشأ گرما و سنگ میزبان)، دگرسانی، زمینساخت و لایه ژئوشیمیایی با استفاده دو روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) بسته به نوع هدف (مس- طلا پورفیری) وزندهی و سپس با یکدیگر تلفیق شدند. در نقشه تلفیق پایانی حاصل از این دو روش بخشهای دارای بیهنجاری با استفاده از روش فرکتال تفکیک شدند. مقایسه نقشه پایانی مناطق امیدبخش مس- طلای پورفیری حاصل از این دو روش نشان میدهد که نتایج حاصل از روش تحلیل سلسله مراتب فازی به مراتب دقیقتر از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی بوده است. بیهنجاریهای حاصل از این روش اعتبارسنجی شد؛ بیهنجاری شماره 1 حاصل از روش تحلیل سلسله مراتب فازی به واسطه پژوهشهای پیشین انجام شده، تأیید شد. نتایج تجزیه نمونههای سنگی برداشت شده از محل بیهنجاری شماره 2 نشان میدهد که نمونهها دارای غنیشدگی مس هستند و همچنین عناصر طلا و آرسنیک نیز غنیشدگی دارند. این نتایج به همراه کارهای پیشین انجام شده تأیید کننده نقشه پتانسیلیابی معدنی حاصل از روش فرایند تحلیل سلسله مراتب فازی است.
وحید عیسوی؛ جلال کرمی؛ عباس علیمحمدی؛ سید علی نیکنژاد
چکیده
در دهههای اخیر حفر چاههای ژرف و نیمهژرف بهتدریج جایگزین قناتها شد که در کنار مزیتهای نسبی، با آثار زیستمحیطی فراوانی مانند افت سطح آب زیرزمینی و ایجاد فرونشست برای بیشتر مناطق بهرهبرداری همراه است. به تازگی مطالعاتی بهمنظور جایگزینی سدهای زیرزمینی بهجای سدهای متوسط و کوچک برای ذخیرهسازی و استفاده بهینه از آب ...
بیشتر
در دهههای اخیر حفر چاههای ژرف و نیمهژرف بهتدریج جایگزین قناتها شد که در کنار مزیتهای نسبی، با آثار زیستمحیطی فراوانی مانند افت سطح آب زیرزمینی و ایجاد فرونشست برای بیشتر مناطق بهرهبرداری همراه است. به تازگی مطالعاتی بهمنظور جایگزینی سدهای زیرزمینی بهجای سدهای متوسط و کوچک برای ذخیرهسازی و استفاده بهینه از آب و کاهش اثرات زیستمحیطی صورت گرفته است. مکانیابی سدهای زیرزمینی، فرایند کاملا"پیچیدهای است و عوامل زمینشناسی، زمینریختشناسی و آبشناسی نقش تعیینکنندهای دارند. تعیین نقش و اهمیت متغیرهای مورد اشاره مبتنی بر نظرات گروههای کارشناسی است و معمولا" این اهمیت در قالب متغیرهای زبانی بیان میشود. فرایند تحلیل سلسله مراتبی، امکان استفاده از متغیرهای زبانی در کنار متغیرهای کمی را دارد و اساسا" مبتنی بر نظرات کارشناسی است. در سالهای اخیر به منظور افزایش قابلیت روش AHP، این روش با روش فازی پیادهسازی شده و در قالب الگوریتم Fuzzy-AHP ارائه شده است. در این نوشتار، از دو روش AHP و Fuzzy-AHP در تعیین مناطق مناسب برای سدهای زیرزمینی استفاده شد. برای پیادهسازی روش Fuzzy-AHP از روش باکلی و بونیسون استفاده شد و برای غیرفازی کردن مقادیر مطلوبیت فازی ، روش yager بهکارگرفته شد. از مجموع 56 نقطه خروجی زیرحوضهها در روش AHP 26 نقطه و در روش FUZZY-AHP 15 نقطه با مناطق مناسب و قابلدسترس، همپوشانی داشتند. نتایج نشان داد که روش Fuzzy-AHP انعطافپذیری بیشتر و قابلیت بالاتری در تعیین مناطق مناسب سد دارد.
سارا یوسفی فر؛ احمد خاکزاد؛ هوشنگ اسدی هارونی؛ محمدرضا جعفری؛ منصور وثوقی عابدینی
چکیده
کانسار مس– طلای پورفیری دالی از نظر زمینشناسی در برخورد نوار ماگمایی ارومیه- دختر و زون سنندج- سیرجان قرار گرفته است و برای نخستینبار بر اساس پردازش دادههای ماهوارهای TM مورد شناسایی قرار گرفته است. در این تحقیق، بخش شمالی کانسار دالی برای تلفیق لایههای اکتشافی و به منظور تعیین مناطق پتانسیلدار مس و طلا، مورد بررسی ...
بیشتر
کانسار مس– طلای پورفیری دالی از نظر زمینشناسی در برخورد نوار ماگمایی ارومیه- دختر و زون سنندج- سیرجان قرار گرفته است و برای نخستینبار بر اساس پردازش دادههای ماهوارهای TM مورد شناسایی قرار گرفته است. در این تحقیق، بخش شمالی کانسار دالی برای تلفیق لایههای اکتشافی و به منظور تعیین مناطق پتانسیلدار مس و طلا، مورد بررسی قرار گرفته است. لایههای اکتشافی شامل: سنگشناسی، دگرسانی، ژئوفیزیک، ژئوشیمی، زمینساخت و کانهزایی مس است. از آنجا که تصمیم صحیح میتواند تأثیر بسزایی در طرحهای اکتشافی داشته باشد، در این پژوهش سعی شد تا از روش نوین تلفیقی استفاده شود که شامل روشهای شاخص همپوشانی، منطق فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی است. این سه روش تأیید کننده و مکمل هم هستند و مناطق پرپتانسیل کانیسازی مس و طلا پورفیری را نمایان کرده است. از بین روشهای مورد استفاده، فرایند تحلیل سلسله مراتبی مناسبترین روش برای تلفیق لایههای اکتشافی در این محدوده است. بررسیهای اکتشافی انجام گرفته از جمله شواهد صحرایی رخنمونها، کانهزاییها و نیز نمونهبرداری از 6 ترانشه در محدوده مورد مطالعه، مؤید این موضوع است. بر اساس نتایج حاصل، در آینده چشمانداز زمینشناسی در بخش مرکزی محدوده مورد مطالعه برای ادامه عملیات اکتشافی بخصوص اکتشاف عمقی مناسب است.