زمین شناسی اقتصادی
مرتضی دلاوری؛ امیرعلی طباخ شعبانی؛ سمانه قنبری
چکیده
سنگهای آتشفشانی داسیتی (الیگوسن) در جنوب جلفا (آذربایجان شرقی) رخنمون گستردهای دارند. این سنگها اغلب بافت پورفیری تا هیالوپورفیری و ترکیب کانیشناسی پلاژیوکلاز، آمفیبول، کوارتز و بیوتیت دارند. دادههای شیمیایی نقطهای کانیها (EPMA)، حاکی از منطقهبندی نوسانی و تنوع شیمیایی آمفیبولها (پارگازیت و ادنیت) است. بلورهای پلاژیوکلاز ...
بیشتر
سنگهای آتشفشانی داسیتی (الیگوسن) در جنوب جلفا (آذربایجان شرقی) رخنمون گستردهای دارند. این سنگها اغلب بافت پورفیری تا هیالوپورفیری و ترکیب کانیشناسی پلاژیوکلاز، آمفیبول، کوارتز و بیوتیت دارند. دادههای شیمیایی نقطهای کانیها (EPMA)، حاکی از منطقهبندی نوسانی و تنوع شیمیایی آمفیبولها (پارگازیت و ادنیت) است. بلورهای پلاژیوکلاز نیز اغلب زونینگ نوسانی داشته و ترکیب آندزین (An=29-51%) دارند. در این تحقیق، محاسبات دما-فشارسنجی به روشهای مختلف بر روی کانیهای آمفیبول و پلاژیوکلاز انجام شده است. مطابق نتایج فشارسنجی، پلاژیوکلازها فشار 5 تا 8 کیلوبار و آمفیبولها محدودههای مختلف فشار 5/1 تا 3 و 5 تا 9 کیلوبار را نشان میدهند. همچنین، از نظر دماسنجی، پلاژیوکلازها دمای 1020 تا 1050 درجه سانتیگراد و آمفیبولها دمای 850 تا 900 درجه سانتیگراد را نشان میدهند. بر اساس نتایج فشارسنجی، تبلور و رشد کانیها در اتاقهای ماگمایی اعماق مختلف صورت گرفته است. برخی از آمفیبولها در پوسته تحتانی شروع به تبلور نموده و رشد متعاقب آنها با صعود ماگما تا پوسته میانی رخ داده است در حالیکه برخی دیگر در اعماق پوسته فوقانی متبلور شدهاند. کنار هم قرار گرفتن کانیهای اعماق مختلف در داسیتها را میتوان به اختلاط مذابها در اتاقهای ماگمایی کم عمق نسبت داد.
مهران ادوای؛ رباب حاجیعلیاوغلی؛ محسن مؤذن
چکیده
منطقه مورد مطالعه در تقسیمبندیهای زمینساختی ایران در پهنه ساختاری ایران مرکزی جای گرفته است. سنگهای بازیک دگرگون شده و آمفیبولیتهای منسوب به پرکامبرین با گستردگی فراوان برونزد اصلی دگرگونیهای منطقه را تشکیل میدهند. انواع آمفیبولیتها بر پایه کانیهای دگرگونی شاخص عبارتند از اپیدوت- آمفیبولیت، آمفیبولیت معمولی، ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در تقسیمبندیهای زمینساختی ایران در پهنه ساختاری ایران مرکزی جای گرفته است. سنگهای بازیک دگرگون شده و آمفیبولیتهای منسوب به پرکامبرین با گستردگی فراوان برونزد اصلی دگرگونیهای منطقه را تشکیل میدهند. انواع آمفیبولیتها بر پایه کانیهای دگرگونی شاخص عبارتند از اپیدوت- آمفیبولیت، آمفیبولیت معمولی، گارنت- آمفیبولیت و گارنت- کلینوپیروکسنآمفیبولیت. بافت این سنگها بیشتر گرانوبلاستیک و پورفیروبلاستیک است. در این پژوهش ترکیب شیمی کانیها در گارنت- کلینوپیروکسنآمفیبولیت بررسی قرار و دما و فشار دگرگونی سنگها تعیین شده است. بر پایه دادههای شیمی کانیها ترکیب آمفیبول از نوع پارگاسیت و هورنبلند و ترکیب کلینوپیروکسن از نوع دیوپسید است. کانیهای پلاژیوکلاز، غنی از تشکیلدهنده آنورتیت (An73.50-95.90) و با مقادیر کمتر آلبیت (Ab3.90-24.70) هستند. ترکیب گارنت به صورت Alm (%45.90-%59.10)، Prp (%5.6-%16.1)، Sps (%10.90-%23.50)، GAU (%13.20-%23.70) است. در ترکیب گارنت از مرکز به سوی حاشیه مقادیر منیزیم و آهن افزایش ولی مقادیر منگنز و کلسیم کاهش یافته است. دما و فشار بهدست آمده برای این سنگها به ترتیب حدود 650 تا 705 درجه سانتیگراد و 5/8 کیلوبار است. فشار دگرگونی به دست آمده منطبق با ژرفا حدود 25 کیلومتر و معادل با دگرگونی در شرایط پوسته زیرین است. دگرگونی دما و فشار متوسط ثبت شده در گارنت-کلینوپیروکسنآمفیبولیتها از نوع دگرگونی ناحیهای بارووین است. بر پایه مطالعات زمینشناسی و سنگشناسی در منطقه و مقایسه آن با سنگهای مشابه از سرزمینهای پرکامبرین در مناطق همجوار به نظر میرسد کهنترین فاز کوهزایی مؤثر در منطقه، کوهزایی پانآفریکن است که سبب دگرگونی و سخت شدن پوسته قارهای پرکامبرین شده است. سنگهای متابازیت و آمفیبولیت منسوب به پرکامبرین در طی این فاز تشکیل شدهاند. عملکرد فازهای کوهزایی آلپی در سنوزوییک در ارتباط با برخورد قارهای صفحه عربستان با خردهقاره ایران مرکزی سبب دگرگونی این سنگها در شرایط ترمودینامیکی دما و فشار متوسط در گستره رخساره آمفیبولیت بالایی (دگرگونی نو بارووین) شده است.
مریم امامی جعفری؛ محمود مهرپرتو؛ افشین اکبرپور؛ بهنام شمسی
چکیده
روش BLEG یکی از روشهای جدید بهکار گرفتهشده در بررسیهای اکتشاف ژئوشیمیایی طلا است. این روش کمک زیادی در مکانیابی بسیاری از نهشتههای طلا با عیار پایین کرده است. تغییر چشمگیر روش BLEG نسبت به روشهای رایج اکتشافات ژئوشیمیایی، استفاده از حجم زیادی از نمونه بدون توجه به اندازه آنها و تراکم پایین نمونهبرداری است. بهمنظور همسنجی ...
بیشتر
روش BLEG یکی از روشهای جدید بهکار گرفتهشده در بررسیهای اکتشاف ژئوشیمیایی طلا است. این روش کمک زیادی در مکانیابی بسیاری از نهشتههای طلا با عیار پایین کرده است. تغییر چشمگیر روش BLEG نسبت به روشهای رایج اکتشافات ژئوشیمیایی، استفاده از حجم زیادی از نمونه بدون توجه به اندازه آنها و تراکم پایین نمونهبرداری است. بهمنظور همسنجی دادههای حاصل از BLEG با روش رسوبات آبراههای، ورقه 1:100000 سیهرود در حوضه زمینشناسی آذربایجان که نقشه زمینشناسی و اکتشافات ژئوشیمیایی پیشتر در آن انجام شده بود، برگزیده شد. محدوده مورد بررسی با گسترهای در حدود1850 کیلومترمربع در منتهیالیه شمال باختری ایران در استان آذربایجان شرقی واقع است، این محدوده در ناحیه کوهستانی در شمال باختر شهرستان اهر واقع شده است. واحدهای زمینشناسی تشکیلدهنده منطقه بیشتر شامل واحدهای سنگآهکی و فلیشگونه کرتاسه بالایی، تودههای نفوذی با سن الیگوسن و رخسارههای آتشفشانی- رسوبی ائوسن است. سنگهای نفوذی الیگوسن مهمترین واحد آذرین منطقه مورد بررسی هستند. در این بررسی 168 نمونه BLEG و 103 نمونه رسوب آبراههای (Silt Sample) مورد آنالیز و بررسی قرار گرفت. دامنه مقادیر عیار طلا در نمونههای BLEG از ppb1/0 تا ppb20 و در نمونههای رسوب آبراههای از 3 تا ppb459 است. نتایج بهدست آمده از برداشت و بررسی نمونهها به روش ژئوشیمیایی BLEG نشاندهنده چهار محدوده با بیهنجاری درجه یک است که شامل 1) محدوده انیق- قرهچیلر؛ 2) محدوده نمنق؛ 3) محدوده اشتوبین و 4) محدوده آندریان یا میوهرود است. آنالیز نمونههای رسوبات آبراههای برداشت شده نشاندهنده بالا بودن عناصر مس و طلا در نمونهها است. بررسی همبستگی عناصر در رسوبات آبراههای برداشت شده از منطقه انیق- قرهچیلر نشاندهنده همبستگی نسبتاً بالای طلا با عناصر آرسنیک، مس و سرب است. مس نیز با مولیبدن همبستگی بالایی نشان میدهد. این موضوع با کانهزایی موجود در منطقه همخوانی دارد.
میثم رسولی بیرامی؛ بهنام شفیعی بافتی؛ جعفر عمرانی؛ فرانک حیدریان
چکیده
رخداد مقادیر بیهنجار از اورانیم با مناطق واجد کانیسازی ثانویه مس (مالاکیت) در برخی بخشهای توده متاآلومینوس- پرآلکالین رزگاه در شمال باختر شهرستان سراب سبب شد تا این توده از دید احتمال رخداد کانیزایی اورانیم مورد توجه سازمان انرژی اتمی باشد. برای همین پژوهش حاضر با استفاده از مطالعات کانیشناسی، سنگشناسی و زمینشیمیایی توان ...
بیشتر
رخداد مقادیر بیهنجار از اورانیم با مناطق واجد کانیسازی ثانویه مس (مالاکیت) در برخی بخشهای توده متاآلومینوس- پرآلکالین رزگاه در شمال باختر شهرستان سراب سبب شد تا این توده از دید احتمال رخداد کانیزایی اورانیم مورد توجه سازمان انرژی اتمی باشد. برای همین پژوهش حاضر با استفاده از مطالعات کانیشناسی، سنگشناسی و زمینشیمیایی توان کانهزایی اورانیم را در این توده مورد ارزیابی قرار داده است. سنگهای توده روند تبلور تفریقی را به نمایش گذاشته و دارای تنوع سنگشناسی از مونزودیوریت دارای نفلین تا نفلینمونزوسینیت، پسودولوسیت مونزوسینیت و نفلینسینیت هستند. ارزیابی ویژگیهای زمینشیمیایی سنگهای نادگرسان استوک و دایکهای رزگاه با تأکید بر رفتار اورانیم و عناصر کمیاب خاکی در طی تفریق ماگمایی نشان داد که آپاتیت تأثیر زیادی بر تنظیم غلظت عناصر کمیاب خاکی، U و Th داشته است و زیرکن تا حد کمتر در سنگهای تفریق یافتهتر عناصر کمیاب خاکی سنگین، U، Th و عناصر HFS (Zr، Hf، Nb، Ta، Ti) را درخود جای داده است. سنگهای نفلینسینیتی با ترکیب پرآلکالین به عنوان تفریقیافتهترین واحدهای سنگی استوک نسبت به میانگین نفلینسینیتهای جهان از مقادیر پایین از عناصر HFS، U (حداکثر تا ppm 21) Th (حداکثر تا ppm 56) و عناصر کمیاب خاکی برخوردار هستند ولی مقدار این عناصر در آنها بالاتر از سنگهای تفریق نیافتهتر توده است. بیشتر سنگها دارای بیهنجاری منفی Eu هستند (1≥Eu/Eu*) و نمونههای نفلینسینیتی تفریقیافته دارای بیهنجاری منفی شدید از یوروپیم بودهاند. فراوانی ایلمنینت و مگنتیت و نبود آمفیبول در سنگهای توده نشاندهندة احیایی بودن ماهیت توده و کمبود مواد فرار در توده است که همراه با متاآلومینوس بودن ترکیب توده و فراوانی آپاتیت سبب شده است که توده توانایی کانیسازی اورانیم را نداشته باشد. آزاد شدن محلولهای گرمابی به مقدار محدود از برخی بخشهای توده و شستشوی اورانیم از کانیهای میزبان (آپاتیت و زیرکن) توسط این محلولها سبب کانیزایی ضعیف از اورانیم و مس در مرحلة فرایندهای دگرسانی درونزاد شده است. رخداد فرایندهای اکسید شدن و فروشست برونزاد بر کانیسازیهای ضعیف اولیه، افزایش عیار اورانیم و مس را با تشکیل کربناتهای مس به دنبال داشته است که به دلیل ستبرای کم و سطحی بودن کانیزاییهای یادشده، بیهنجاریهای موجود از اورانیم در تودة رزگاه غیراستخراجی هستند؛ بنابراین این منطقه برای انجام برنامه اکتشاف نیمهتفصیلی و تفصیلی توسط سازمان انرژی اتمی برای اورانیم پیشنهاد نمیشود.
غلامرضا تاجبخش؛ محمد هاشم امامی؛ حسین معین وزیری؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران
چکیده
توده نفوذی نفلینسیینیت کلیبر در جنوب و باختر شهرستان کلیبر در استان آذربایجان شرقی قرار دارد. این توده نفوذی منطقهبندی شده، حاصل تزریق دو فاز مجزای تحت اشباع و اشباع از سیلیس در زمان الیگوسن- میوسن است. سنگهای تحت اشباع شامل آلکالیپیروکسنیت، ملاآلکالیگابرو- نفلینگابرودیوریت، نفلینسیینیت و دایکهای نفلینسودالیتسیینیت ...
بیشتر
توده نفوذی نفلینسیینیت کلیبر در جنوب و باختر شهرستان کلیبر در استان آذربایجان شرقی قرار دارد. این توده نفوذی منطقهبندی شده، حاصل تزریق دو فاز مجزای تحت اشباع و اشباع از سیلیس در زمان الیگوسن- میوسن است. سنگهای تحت اشباع شامل آلکالیپیروکسنیت، ملاآلکالیگابرو- نفلینگابرودیوریت، نفلینسیینیت و دایکهای نفلینسودالیتسیینیت است. سنگهای اشباع از سیلیس شامل استوک کوارتزمونزونیتی نفوذ کرده به مرکز توده نفلینسیینیتی و دایکهای کوارتزسیینیت و میکروسیینیتی مرتبط با آن است. فاز تحت اشباع ماهیت آلکالن پتاسیک دارد و نفلینسیینیتها از نوع مالیگنیتهای میاسکیتی هستند. در مقابل، سنگهای اشباع به سری ماگمایی کلسیمی- قلیایی(کالک آلکالن) با پتاسیم بالا تا شوشونیتی تعلق دارند. بررسیهای صحرایی، سنگشناسی و ژئوشیمیایی نشان داده که انواع سنگهای تحت اشباع همماگما هستند و فرایندهای تفریق بلورین، تجمع بلورین و شناوری کانیهای کمچگال در تحول ماگماهای آنها نقش اساسی داشتهاند. غنیشدگی شدید عناصر کمیاب بهویژه LREE و LILEها در برابر تهیشدگی متغیر HREE و HFSEها نشاندهنده منشأ گرفتن ماگمای بازانیتی مادر از گوشته سنگکرهای متاسوماتیسم شده توسط فرورانش دیرین است. ماگمای اشباع از سیلیس کلیبر احتمالا" بر اثر ذوب بخشی پوسته زیرین بهوجود آمده و شباهتهای ژئوشیمیایی آن با انواع تحت اشباع، به علت آمیختگی و آلایش ماگمایی بوده است. تزریق پیدرپی ماگماهای قلیایی و کلسیمی- قلیایی پس از ائوسن در آذربایجان میتواند در یک محیط پس از برخورد روی داده باشد.
غلامرضا تاج بخش؛ محمدهاشم امامی؛ حسین معین وزیری؛ نعمت ا... رشید نژادعمران
چکیده
کمپلکس نفوذی اولترامافیک – مافیک هشتسر، در 20 کیلومتری خاور شهرستان کلیبر، در استان آذربایجان شرقی قرار دارد. این کمپلکس حلقوی قلیایی، حاصل نفوذ فازهای مختلف ماگمایی تحت اشباع و اشباع با سنهای مختلف ائوسن بالایی تا الیگوسن- میوسن است. بررسیهای سنگشناسی نشان میدهد که این توده شامل سه فاز اصلی است. فاز اول از ملانوآلکالی ...
بیشتر
کمپلکس نفوذی اولترامافیک – مافیک هشتسر، در 20 کیلومتری خاور شهرستان کلیبر، در استان آذربایجان شرقی قرار دارد. این کمپلکس حلقوی قلیایی، حاصل نفوذ فازهای مختلف ماگمایی تحت اشباع و اشباع با سنهای مختلف ائوسن بالایی تا الیگوسن- میوسن است. بررسیهای سنگشناسی نشان میدهد که این توده شامل سه فاز اصلی است. فاز اول از ملانوآلکالی پیروکسنیت غنی از مانیتیت، آلکالی پیروکسنیت پلاژیوکلازدار و ملاآلکالی گابرو به همراه دایکهای پگماتویید گابرو تشکیل یافته است. فاز دوم از لوکوگابرو - دیوریت نفلیندار تا نفلین مونزودیوریت و نفلین مونزونیت تشکیل شده و فاز سوم سیینیت به همراه کوارتزمونزو سیینیت تا گرانیت با طبیعت کلسیمی – قلیایی است. مطالعات ژئوشیمیایی نشان میدهند که فازهای تحت اشباع از عناصر کمیاب بویژه LREE و LILE به شدت غنی شدهاند. این ماگماها از یک ماگمای مادر با ماهیت آلکالن پتاسیک، از یک گوشته متاسوماتیک سرچشمه گرفته است. انواع سنگهای مختلف فازهای تحت اشباع بر اثر فرایندهای ناآمیختگی ماگمایی، تبلور بخشی و تجمع بلورین بهوجود آمدهاند. ماگمای کلسیمی - قلیایی فاز سوم نیز به طور معمول از ذوب پوسته زیرین به علت نفوذ فازهای اول و دوم ناشی شده است. جایگیری خاص و حلقوی این کمپلکس در نتیجه فوران و تخلیه آشیانه ماگمایی بزرگ و زونه پس از فرونشست کالدرا مانند ردیف آتشفشانی سازند مجیدآباد در منطقه هشتسر بوجود آمده است.
میر علی اصغر مختاری؛ حسین معینوزیری؛ محمد رضا قربانی؛ محمود مهرپرتو
چکیده
توده نفوذی کمتال در شمال باختری ایران، استان آذربایجان شرقی و در مجاورت مرز ایران و جمهوری ارمنستان واقع شده است. این توده دربرگیرنده یک بخش اسیدی با ترکیب مونزوگرانیت و یک بخش حدواسط- بازی متشکل از سنگهای مونزونیت، مونزودیوریت، کوارتزمونزونیت، کوارتزمونزودیوریت و گابرو است. عدسیهای کوچک با ترکیب گابرو، در حاشیه جنوب خاوری ...
بیشتر
توده نفوذی کمتال در شمال باختری ایران، استان آذربایجان شرقی و در مجاورت مرز ایران و جمهوری ارمنستان واقع شده است. این توده دربرگیرنده یک بخش اسیدی با ترکیب مونزوگرانیت و یک بخش حدواسط- بازی متشکل از سنگهای مونزونیت، مونزودیوریت، کوارتزمونزونیت، کوارتزمونزودیوریت و گابرو است. عدسیهای کوچک با ترکیب گابرو، در حاشیه جنوب خاوری توده نفوذی کمتال، در داخل بخش کوارتزمونزونیتی وجود دارند. بخش اسیدی در بخش حد واسط- بازی نفوذ کرده است. بخش اسیدی و بخش حد واسط دارای ماهیت کلسیمی- قلیایی با پتاسیم بالا بوده، در حالی که عدسیهای گابرویی ماهیت تولئیتی دارند.سنگهای اسیدی و حد واسط، متاآلومین بوده و در زمره گرانیتوییدهای نوع I قرار میگیرند. تغییرات عناصر کمیاب خاکی نمونههای اسیدی و حدواسط، یک الگوی غنی از LREE با نسبت بالای LREE/HREE را نشان میدهند. تفاوت این دو بخش در مقدار غنیشدگی از MREE است. شباهت تغییرات عناصر کمیاب در این دو بخش، میتواند بیانگر ارتباط زایشی آنها باشد. در نمودارهای عنکبوتی عناصر کمیاب همه فازهای توده نفوذی کمتال، بیهنجاری منفی Nb و Ti مشاهده میشودکه نشانگر محیطهای فرورانشی است. مقایسه فراوانی عناصر ناسازگار سنگهای منطقه مورد مطالعه با تغییرات این عناصر در گرانیتوییدهای محیطهای مختلف زمینساختی، بیانگر تشابه آنها با گرانیتوییدهای کمان آتشفشانی آند است. همچنین، نمودارهای تفکیک محیطهای زمینساختی گرانیتوییدها، بیانگر ارتباط گرانیتوییدهای کمتال با کمان آتشفشانی (VAG) بوده که در نتیجه فرورانش صفحه اقیانوسی نوتتیس به زیر سکوی قارهای قفقاز بهوجود آمدهاند.