زمین ساخت
فرشته جعفریحاجتی؛ مریم آق اتابای؛ مجید نعمتی؛ علی بیگلری فدافن
چکیده
در این پژوهش برای درک وضعیت زمینساختی کنونی دشت گرگان در خاور حوضه کاسپین جنوبی، تنش زمینساختی این منطقه و مجاور آن با استفاده از وارونسازی دادههای سازوکار کانونی زمینلرزهها برآورد شد. برای این منظور، افزون بر تحلیل سازوکارهای کانونی حل شده توسط منابع مختلف، برای تعدادی از زمینلرزههای دارای اطلاعات مناسب و کافی، سازوکار ...
بیشتر
در این پژوهش برای درک وضعیت زمینساختی کنونی دشت گرگان در خاور حوضه کاسپین جنوبی، تنش زمینساختی این منطقه و مجاور آن با استفاده از وارونسازی دادههای سازوکار کانونی زمینلرزهها برآورد شد. برای این منظور، افزون بر تحلیل سازوکارهای کانونی حل شده توسط منابع مختلف، برای تعدادی از زمینلرزههای دارای اطلاعات مناسب و کافی، سازوکار کانونی تعیین شد. نتایج حاکی از حضور سازوکارهای کانونی متنوع شامل رانده، عادی و راستالغز و به تبع آن، جهتیافتگیهای متنوع محورهای جنبششناختی فشارشی و کششی است که میتواند نشان از پیچیده بودن منطقه باشد. با تحلیل وارونسازی زمینلرزههای بزرگتر و مساوی 4 در دشت گرگان، محدوده رخنمون یافته کپهداغ در خاور دشت و کل منطقه خاور کاسپین جنوبی یک رژیم فشاری با روند NNW-SSE بهدست آمد. اما با تحلیل همه زمینلرزههای دشت گرگان با بزرگای کمتر از 4 به همراه زمینلرزههای بزرگتر از آن، یک رژیم راستالغز بهدست آمد که در آن روند محور جنبششناختی NE-SW ،P و محور NW-SE ،T محاسبه شد. نتایج این پژوهش نشان میدهد یک رژیم محلی راستالغز افزون بر رژیم ناحیهای فشاری در منطقه وجود دارد.
مهسا عبداعتدال؛ ظاهر حسین شمالی؛ محمدرضا قیطانچی
چکیده
منطقه مکران حاصل فرورانش پوسته اقیانوسی صفحه عربستان به زیر صفحه اوراسیاست که در حاشیه جنوب خاوری ایران و جنوب پاکستان جای گرفته است. از دید رفتار لرزهای قطعهبندی مشخصی میان بخشهای خاوری و باختری این پهنه فرورانش وجود دارد. در بخش باختری مکران هیچ زمینلرزه بزرگی تا کنون ثبت نشده است. در حالی که بخش خاوری زمینلرزههای بزرگ ...
بیشتر
منطقه مکران حاصل فرورانش پوسته اقیانوسی صفحه عربستان به زیر صفحه اوراسیاست که در حاشیه جنوب خاوری ایران و جنوب پاکستان جای گرفته است. از دید رفتار لرزهای قطعهبندی مشخصی میان بخشهای خاوری و باختری این پهنه فرورانش وجود دارد. در بخش باختری مکران هیچ زمینلرزه بزرگی تا کنون ثبت نشده است. در حالی که بخش خاوری زمینلرزههای بزرگ و متوسط بسیاری را تجربه کرده است. از دیگر تفاوتهای آشکاری که میان بخش باختری و خاوری مکران دیده میشود دور افت بیشتر آتشفشانهای کواترنری از پیشکمان خود در بخش خاوری نسبت به بخش باختری است. درک رفتارهای غیر عادی این زون فرورانش همواره از چالشهای بزرگ در لرزهزمینساخت این منطقه بوده است. در این پژوهش سعی میشود که با استفاده از روش نوفه لرزهای محیطی، تصاویر دقیقتری از ساختار سرعتی پوسته و گوشته بالایی در پهنه فرورانش مکران به دست آید. برای این منظور، مجموعه بزرگی از دادهها در راستای تعیین تصاویر توموگرافی در این منطقه فراهم شده است. توابع گرین فواصل میان ایستگاهی امواج لاو با استفاده از دادههای نوفه ثبت شده استخراج شده و با استفاده از آن منحنیهای پاشش سرعت گروه امواج لاو برای انجام فرایند توموگرافی دو بعدی به دست آمده است.
محمود میرزایی؛ لیلا سهیلی؛ وحید ابراهیمزاده اردستانی؛ اصغر تیموریان مطلق
چکیده
هدف اصلی تفسیر دادههای گرانی برداشت شده در روی سطح زمین، تعیین تباین جرم حجمی و یا شکل و ابعاد بیهنجاریهای جرمی است. تفسیر دادههای گرانی میتواند از راه یک مسئله وارونسازی صورت گیرد. در این پژوهش یک مدل بلوکی برای توده بیهنجار زیرسطحی در نظر گرفته شده است. با در نظرگرفتن جرم حجمی زمینه یا اولیه یکسان (حدود 6/2 گرم بر سانتیمتر ...
بیشتر
هدف اصلی تفسیر دادههای گرانی برداشت شده در روی سطح زمین، تعیین تباین جرم حجمی و یا شکل و ابعاد بیهنجاریهای جرمی است. تفسیر دادههای گرانی میتواند از راه یک مسئله وارونسازی صورت گیرد. در این پژوهش یک مدل بلوکی برای توده بیهنجار زیرسطحی در نظر گرفته شده است. با در نظرگرفتن جرم حجمی زمینه یا اولیه یکسان (حدود 6/2 گرم بر سانتیمتر مکعب) برای همه بلوکها و با به کار بردن روش وارونسازی، توزیع جرم حجمی توده بیهنجار برآورد و تفسیر شده است. در این پژوهش برای وارونسازی 246 داده گرانی، برداشت شده در سال 1386 در این ناحیه، از روش اکام استفاده شده است. نتایج حاصل از برگردانسازی دادههای گرانی نشان میدهد که پاسخ گرانی حاصل از مدل برگردان شده، تطبیق مناسبی را با دادههای واقعی اندازهگیری شده نشان میدهد. با به کار بردن این روش وارونسازی، توزیع جرم حجمی لایههای زیرسطحی که مربوط به رسوبات و سنگ بستر در این ناحیه هستند، برآورد شده است. از آنجایی که میان سنگ بستر و لایههای رسوبی مختلف همواره یک تباین جرم حجمی وجود دارد، با بررسی توزیع جرم حجمی به دست آمده، جنس تشکیلات و همچنین ناپیوستگیها شناسایی شده است. توزیع جرم حجمیهای تقریباً کمتر از 2 گرم بر سانتیمتر مکعب در مقاطع افقی و قائم به دست آمده حاصل از وارونسازی به رسوبات آبرفتی نسبت داده شده است. ژرفای رسوبات که مرکب از ترکیبات شن، ماسه و رس با درصدهای مختلف است حدوداً کمتر از 200 متر بر آورد شده است. توزیع نابرابر جرم حجمی در امتداد لایهها به شکستگیها نسبت داده شده است. این شکستگیها در حقیقت مرتبط با بخشی از گسل تبرته در این ناحیه بوده که خود سبب ایجاد زمینلرزههایی از جمله زمینلرزههای در محدوده شهر اراک و داوودآباد در سالهای گذشته شده که شمار آنها زیاد ولی شدت آنها کمتر از 5 ریشتر بوده است.
سجاد انصاری؛ فرزام یمینیفرد؛ محمّد تاتار
چکیده
در این پژوهش تانسور ممان 23 زمینلرزه در منطقه البرز باختری و مجاور آن، با روش وارونسازی شکلموج در حوزه زمان تعیین شده است. در حاشیه جنوبی دریای خزر و در مجاورت گسلهای خزر و البرز، سازوکارهای معکوس محاسبه شده، با در نظر گرفتن شیب بهسوی جنوب این گسلها، معرف راندگیهای نسبتاً کمشیب بهسوی جنوب خواهند بود. همچنین این شواهد ...
بیشتر
در این پژوهش تانسور ممان 23 زمینلرزه در منطقه البرز باختری و مجاور آن، با روش وارونسازی شکلموج در حوزه زمان تعیین شده است. در حاشیه جنوبی دریای خزر و در مجاورت گسلهای خزر و البرز، سازوکارهای معکوس محاسبه شده، با در نظر گرفتن شیب بهسوی جنوب این گسلها، معرف راندگیهای نسبتاً کمشیب بهسوی جنوب خواهند بود. همچنین این شواهد میتواند تأیید دیگری بر غالب بودن مؤلفه فشاری در شمال البرز مرکزی باشد. در مجاورت منطقه زمینلرزه 31 خرداد 1369 رودبار ـ طارم، سازوکارهای محاسبه شده ترکیبی از سازوکارهای امتدادلغز بوده و حکایت از یک گستره گسلی پیچیده دارند. در منطقه تالش و در مجاورت گسلهای ماسوله، سنگاور و بزقوش سازوکارهای حل شده غالباً امتدادلغز هستند که تأییدی بر وجود گستره امتدادلغز مهم در این منطقه است. تنها سازوکار حل شده در حاشیه جنوبی البرز باختری، با در نظر گرفتن امتداد قطعه باختری گسل شمال تهران بهعنوان صفحه اصلی، معرف حرکت امتدادلغز چپگرد در این منطقه خواهد بود. دو سازوکار محاسبه شده در جنوب البرز باختری دارای مؤلفه غالب معکوس و سازوکاری مشابه با سازوکار زمینلرزه 2002 میلادی چنگوره ـ آوج دارند. 5 سازوکار حل شده در مجاورت گسلهای کوشک نصرت و سلطانیه با در نظر گرفتن امتداد این گسلها بهعنوان صفحه اصلی، معرف حرکت امتدادلغز راستگرد در این منطقه هستند. ژرفای کانونی بهدست آمده برای زمینلرزههای مورد مطالعه، میان 2 تا 20 کیلومتر بوده که نشاندهنده شکننده بودن تمام پوسته بالایی در این منطقه است.
هانیه مردمی؛ بهروز اسکویی
چکیده
مطالعه حاضر به منظور معرفی توانایی روش وارونسازیSIS (Straigthforward Inversion Scheme) برای مدلسازی یکبعدی دادههای مگنتوتلوریک انجام میگیرد. برای اعمال این روش ابتدا مسئله غیرخطی به مسئلهای خطی تبدیل و سپس مسئله با استفاده از نرم کمینه غیر تکراری حل میشود. این روش که یک مدل هموار ارائه میدهد، ایستایی زیادی حتی در حضور نوفه دارد. ...
بیشتر
مطالعه حاضر به منظور معرفی توانایی روش وارونسازیSIS (Straigthforward Inversion Scheme) برای مدلسازی یکبعدی دادههای مگنتوتلوریک انجام میگیرد. برای اعمال این روش ابتدا مسئله غیرخطی به مسئلهای خطی تبدیل و سپس مسئله با استفاده از نرم کمینه غیر تکراری حل میشود. این روش که یک مدل هموار ارائه میدهد، ایستایی زیادی حتی در حضور نوفه دارد. با توجه به اینکه مهمترین کاربرد دادههای مگنتوتلوریک در بررسی لایههای رسانا و منابع زمینگرمایی است، در این مقاله به بررسی وجود لایههای رسانا در ساختارهای زیر سطحی شمال خاور استان گلستان به منظور بررسی لایههای رسانای دارای ید، پرداخته میشود. نتیجه مدلسازیهای انجام گرفته، نشاندهنده وجود لایه آب شور در ژرفای تقریبی 700 متری منطقه مورد بررسی است. همچنین نتایج بهدست آمده از این روش با اطلاعات زمینشناسی موجود همخوانی داده شدهاند تا درستی نتایج بهدست آمده از این روش با اطلاعات واقعی مقایسه شوند.
یوسف شرقی؛ فیروز علی نیا؛ حمیدرضا سیاهکوهی
چکیده
توموگرافی از زمان اولین رسید برای ارایه تصویری از ساختار سرعتی زیر زمین از امواج لرزهای استفاده میکند. این روش بهطور وسیع در علومزمین و زمینشناسی مهندسی بهکار میرود. زمان سیر امواج حاصل از چشمه لرزهای که توسط گیرندهها دریافت میشوند، برای مطالعه محدوده بین چشمه و گیرندهها بهکار میرود. این نوشتار، برداشتهای توموگرافی ...
بیشتر
توموگرافی از زمان اولین رسید برای ارایه تصویری از ساختار سرعتی زیر زمین از امواج لرزهای استفاده میکند. این روش بهطور وسیع در علومزمین و زمینشناسی مهندسی بهکار میرود. زمان سیر امواج حاصل از چشمه لرزهای که توسط گیرندهها دریافت میشوند، برای مطالعه محدوده بین چشمه و گیرندهها بهکار میرود. این نوشتار، برداشتهای توموگرافی انجام یافته در ساختگاه سد بختیاری را مورد بررسی قرار میدهد. هدف این بررسی، پیدا کردن زونهای کمسرعتی است که منطبق با بخشهای درزهدار با پتانسیل نشت در جناحین ساختگاه است. برای تجزیه و تحلیل دادههای برداشت شده در سد بختیاری، تحلیل توموگرافی سه بعدی انجام شده است. توانایی تحلیل سه بعدی برای مقابله با مسئله عدم یکتایی جواب در دادههای توموگرافی، یک برتری بسیار بالا بهشمار میرود برای ردیابی پرتو و محاسبه زمان رسید در هر تکرار، از روش ارائه شده توسط Um & Thurber (1987)استفاده شده و عملیات وارون با استفاده از تکنیک SIRT صورت گرفته است. در این مطالعه، میانگین سرعت در بیشتر مقاطعی که برداشت توموگرافی در آنها انجام شده در حدود km/s 3 بهدست آمده است. با استناد به رابطهBarton (2006) میتوان گفت که نفوذپذیری تکیهگاههای سد، در مجموع پایین است. در جناح راست و در افقهای بالاتر از 690 متری، یک زون کمسرعت دیده میشود که نشاندهنده گسترش زونهای ضعیف موجود در سطح تا این ژرفا است. با وجود حضور زونهای ضعیف در برخی از توموگرامها، کیفت توده سنگ ساختگاه در مجموع خوب است و با طراحی پرده آببند مناسب میتوان از نشت آب از این زونها جلوگیری کرد.
علی نجاتیکلاته؛ وحید ابراهیمزاده اردستانی؛ ابراهیم شاهین؛ سیدهانی متولیعنبران؛ شهاب قمی؛ احسان جوان
چکیده
در این مقاله مدلسازی وارون غیرخطی دادههای گرانیسنجی برای تعیین هندسه سنگ بستر مورد نظر بوده است بهطوری که با کمترین اطلاعات اولیه زمینشناسی، بهترین ساختار نزدیک به واقعیت زمینشناسی را نتیجه دهد. در روش ارائه شده هندسه سنگ بستر با یک سری منشورهای کنار هم چیده شده تقریب زده میشود و در نهایت طول این منشورها، عمق سنگبستر ...
بیشتر
در این مقاله مدلسازی وارون غیرخطی دادههای گرانیسنجی برای تعیین هندسه سنگ بستر مورد نظر بوده است بهطوری که با کمترین اطلاعات اولیه زمینشناسی، بهترین ساختار نزدیک به واقعیت زمینشناسی را نتیجه دهد. در روش ارائه شده هندسه سنگ بستر با یک سری منشورهای کنار هم چیده شده تقریب زده میشود و در نهایت طول این منشورها، عمق سنگبستر را به دست میدهد. در الگوریتم تهیه شده، از یک روند تکرار غیرخطی برای شبیهسازی هندسه سنگ بستر استفاده میشود. در گام اول با استفاده از یک تقریب مناسب و با استفاده از روشهای استاندارد، مسئله غیرخطی به یک مسئله خطی تبدیل میشود. در گام دوم با استفاده از تمامی اطلاعات اولیه، مدل طراحی و به اصطلاح مدل متغیری(پارامتری) میشود. در گام بعدی یک مدل اولیه منطبق بر تمامی فرضیات ژئوفیزیکی و زمینشناسی پیشنهاد میشود و با استفاده از تجزیه عددی، ماتریسهای مشتقات جزئی برای مدل محاسبه میشود. روند وارونسازی بر مبنای روش مارکوارت- لونبرگ، در تکرارهای مختلف با توجه به میزان تطابق میان دادههای واقعی و محاسبهای، مدل اولیه را بهبود میبخشد. در این روند از خطیسازی مدل، توسط تجزیه عددی در نزدیکی مدل اولیه و محاسبه دوباره ماتریس مشتقات جزئی استفاده میشود تا بهترین تطابق میان دادههای اندازهگیری و محاسبهای ایجاد شود. به منظور نشان دادن قابلیت این روش، مدلسازی برای دادههای مصنوعی با نوفه و بدون نوفه صورت گرفتهاست. دادههای واقعی مورد استفاده، دادههای گرانیسنجی مربوط به ناحیه مغان است که نتایج حاصل با واقعیت زمینشناسی منطقه تطابق بسیار خوبی دارد.
علی ارزانی؛ سید احمد علوی؛ محمود پولاد زاده؛ علی رضا گلالزاده؛ ضرغام مهدیپور
چکیده
محدوده مطالعه شده، بین دو رژیم ساختمانی زاگرسی و عربی واقع شده و مطالعه لرزهای سه بعدی جامعی بر روی آن انجام شد. بخشی از این مطالعه، استخراج نشانگرهای لرزهای ساختمانی (Structural Seismic Attributes) از جمله First & Second Derivative Maps، Azimuth Maps، Variance Cube و Inversion است. در نهایت، استفاده از این نشانگــرها، پــدیــدههای ساختــمانـی تداخــلی همچـون Superimposed ...
بیشتر
محدوده مطالعه شده، بین دو رژیم ساختمانی زاگرسی و عربی واقع شده و مطالعه لرزهای سه بعدی جامعی بر روی آن انجام شد. بخشی از این مطالعه، استخراج نشانگرهای لرزهای ساختمانی (Structural Seismic Attributes) از جمله First & Second Derivative Maps، Azimuth Maps، Variance Cube و Inversion است. در نهایت، استفاده از این نشانگــرها، پــدیــدههای ساختــمانـی تداخــلی همچـون Superimposed Folding و حـــوضه ســاخــتمـانی (Structural Basin) را در پایانه شمــال باختــری چینخـوردگی (Folding NW Termination) نمایان ساخته است. بنابراین به نظر میرسد در محدوده مورد مطالعه ساختمانهای عربی و زاگرسی تداخل کرده و یک پهنه دوباره چینخورده (Refolding Belt) ملایم را تشکیل دادهاند. مطالعات تکمیلی ژئوفیزیک مخزن پتانسیل مخزنی نسبی خوبی را در موقعیت ساختمانی جدید نشان میدهند.