سیدمحمود اظهری؛ مهدی رضاپور؛ علی اصغر متقی
چکیده
منطقه شمال خاور ایران در ایالت لرزهزمینساختی کپهداغ قرار دارد که بخشی از کمربند کوهزایی آلپ هیمالیا است. این منطقه در 20 سال اخیر میزبان زمینلرزههای زیادی بوده است؛ لذا میتوان با بررسی زمینلرزههای منطقه و مکانیابی بهینه زمینلرزههای رخ داده، مطالعات لرزهخیزی را به درستی انجام داد. برای دستیابی به ...
بیشتر
منطقه شمال خاور ایران در ایالت لرزهزمینساختی کپهداغ قرار دارد که بخشی از کمربند کوهزایی آلپ هیمالیا است. این منطقه در 20 سال اخیر میزبان زمینلرزههای زیادی بوده است؛ لذا میتوان با بررسی زمینلرزههای منطقه و مکانیابی بهینه زمینلرزههای رخ داده، مطالعات لرزهخیزی را به درستی انجام داد. برای دستیابی به دقت مناسب در مکانیابی زمینلرزهها ساختار سرعتی نقش کلیدی دارد. با توجه به کم ژرفا بودن زمینلرزههای منطقه میتوان ساختار بالایی را تعیین کرد؛ لذا در این مطالعه با استفاده از دادههای ثبت شده در شبکههای لرزهنگاری مشهد و قوچان ساختار سرعتی تعیین میشود. ابتدا به منظور مطالعه ساختار سرعتی پوسته، نسبت سرعت امواج لرزهای Vp/Vs به دو روش Wadati و اختلاف زمان رسید برابر 72/1 تعیین و سپس با اعمال فیلترهای مختلف و انتخاب تعدادی زمینلرزه مدل سرعتی یک بعدی تعیین شد. نتایج به دست آمده حاکی از وجود دو ناپیوستگی در ژرفاهای 4 و14 کیلومتر است. همچنین سرعت امواج تراکمی در لایه اول 9/5 کیلومتر بر ثانیه و لایه دوم 17/6 کیلومتر بر ثانیه تعیین شد. در مرحله بعد این مدل یک بعدی به عنوان مدل اولیه برای تعیین ساختار سرعتی سه بعدی به کار رفت. به منظور این مطالعه از کد لوتوس استفاده شد. نتایج، حاکی از تغییرات بارز سرعتی در مجاورت شهر مشهد است. نواحی پرسرعت در دو طرف شهر مشهد دیده میشود که ناشی از آبرفت انباشته شده مابین گسلهای کشفرود و بینالود است. در ناحیه شمالی مشهد تغییرات سرعتی کم مشاهده میشود که ناشی از گسل توس است. در بخشی از جنوب مشهد یک ناپیوستگی بارز سرعتی دیده میشود. این تغییر سرعت در ژرفای چهار کیلومتر مشاهده میشود؛ اما در ژرفای 8 کیلومتر دیده نمیشود. احتمالاً این تغییرات سرعتی ناشی از انباشت رسوبات آبرفتی در منطقه است که روی سنگ بستر با ضخامت متفاوت قرار دارد. همچنین با توجه به نتایج توموگرافی، ناحیه منطبق بر سیستم گسلی شاندیز نسبت به طرفین خود سرعت کمتری نشان میدهد.
علی سیاهکالی مرادی؛ محمد تاتار؛ دنیس هاتسفلد؛ آن پل
چکیده
گسل شمال تبریز یکی از گسلهای فعال در شمال باختر ایران است. وجود این گسل سبب بالا رفتن خطر لرزهای در این ناحیه از کشور از جمله شهر تبریز با جمعیتی بالغ بر 6/1 میلیون نفر شده است. بهمنظور بررسی و تعیین هندسه و نحوه حرکت این گسل، به مدت 3 ماه، شبکهای متراکم از 40 ایستگاه لرزهنگاری 3 مؤلفه در اطراف قسمت مرکزی گسل تبریز که از قسمت شمالی ...
بیشتر
گسل شمال تبریز یکی از گسلهای فعال در شمال باختر ایران است. وجود این گسل سبب بالا رفتن خطر لرزهای در این ناحیه از کشور از جمله شهر تبریز با جمعیتی بالغ بر 6/1 میلیون نفر شده است. بهمنظور بررسی و تعیین هندسه و نحوه حرکت این گسل، به مدت 3 ماه، شبکهای متراکم از 40 ایستگاه لرزهنگاری 3 مؤلفه در اطراف قسمت مرکزی گسل تبریز که از قسمت شمالی شهر تبریز عبور میکند، نصب شد. با استفاده از خرد زمینلرزههای ثبت شده در شبکه موقت نصب شده و بیش از 6 سال دادههای ثبت شده در شبکه دائمی 8 ایستگاهی تبریز، مدل یک بعدی سرعتی پوسته در این ناحیه تعیین شد. نتایج کار نشان میدهد که پوسته بالایی در این ناحیه، از لایهای از رسوبات با ستبرای میانگین 6 کیلومتر (VP= 5.23 km s-1) در بالای یک لایه بلورین با ستبرای میانگین 18 کیلومتر (VP= 5.85 km s-1) تشکیل شده است. این دو لایه بر روی یک نیم فضا با سرعت میانگین VP= 6.54 km s-1 قرار دارند که با توجه به محدودیت عمقی زمینلرزههای ثبت شده، نمیتوان ستبرای این لایه را تعیین کرد. زمینلرزههای تعیین محل شده با دقت بالا، حاکی از فعالیت لرزهای در امتداد گسل شمال تبریز هستند. بررسی دقیق محل کانونی زمینلرزهها در مقاطع مختلف، نشاندهنده شیب تند به سمت شمال خاوری در قسمتهای باختری و میانی گسل شمال تبریز و شیب تند به سمت جنوب باختری در قسمت خاوری این گسل است. تمامی ساز وکارهای محاسبه شده، بیانگر حرکت امتداد لغز راستگرد در این گسل هستند. سازوکارهای محاسبه شده، با مقاطع کانونی زمینلرزهها همخوانی داشته و نشاندهنده وجود نیرو با مؤلفه کششی در قسمتهای خاوری گسل در مقایسه با وجود نیرو با مؤلفه تراکمی در قسمت باختری گسل هستند. سازوکارهای مشاهده شده در تحقیق ما و نتایج مطالعات مربوط به اندازهگیریهای سرعت حرکت در این منطقه به کمک GPS بیانگر این مطلب است که گسل شمال تبریز یکی از مجموعه گسلهای امتداد لغزی است که سبب تسهیل حرکت افقی قسمتی از پوسته به سمت شمال خاور در این ناحیه متراکم شونده، میشود.
محمد تاتار؛ امیر منصور فرهبد
چکیده
در ساعت 17 و 8 دقیقه روز جمعه هشتم خرداد ماه 1383، زمینلرزهای با بزرگی 3/6 در مقیاس امواج سطحی، ناحیه گستردهای از شمال ایران و بخشهای مرکزی البرز را به لرزه درآورد که منجر به وارد آمدن خسارات فراوان و کشته شدن 35 نفر گردید. با بهکارگیری همزمان لرزه نگاشتهای ثبت شده از این رویداد توسط ایستگاههای لرزهنگاری پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی ...
بیشتر
در ساعت 17 و 8 دقیقه روز جمعه هشتم خرداد ماه 1383، زمینلرزهای با بزرگی 3/6 در مقیاس امواج سطحی، ناحیه گستردهای از شمال ایران و بخشهای مرکزی البرز را به لرزه درآورد که منجر به وارد آمدن خسارات فراوان و کشته شدن 35 نفر گردید. با بهکارگیری همزمان لرزه نگاشتهای ثبت شده از این رویداد توسط ایستگاههای لرزهنگاری پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله و شبکه لرزهنگاری تلهمتری وابسته به مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، کانون سطحی زمینلرزه به مختصات 30/36 عرض شمالی و 60/51 طول خاوری در شمال باختر بلده تعیین شد. تحلیل پسلرزههای ثبت شده در ایستگاههای شبکه لرزهنگاری پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و یک شبکه لرزهنگاری موقت نصب شده در منطقه نشان میدهد که زمینلرزه اصلی در نقطهای در شمال باختر بلده مطابق مختصات ارائه شده به وقوع پیوسته است، ولی پس از چند ساعت (46: 00 بامداد، 9 خرداد) با رویداد پسلرزه نسبتاً بزرگی (8/4=Ml) به مختصات 36/36 عرض شمالی و 45/51 طول خاوری، عملاً فعالیت منطقه به سمت باختر مهاجرت کرده است. توزیع پسلرزههای ثبت شده توسط هر دو شبکه لرزهنگاری دائمی و موقت، گویای این نکته است که بخش باختری گسل مسبب زمینلرزه بسیار فعالتر بوده و غالب پسلرزهها در این بخش و در مجاورت فیروزآباد و کجور قرار میگیرند. این امر میتواند به تخلیه ناگهانی انرژی در محل کانون اصلی و آزاد شدن تدریجی آن در بخشهای باختریتر نسبت داده شود. تحلیل 140 پسلرزه انتخابی ثبت شده در دست کم 6 ایستگاه لرزهنگاری، که با دقت بهتر از 2 کیلومتر تعیین محل شدهاند، نشان میدهد که گسل مسبب زمینلرزه دارای 30 کیلومتر طول بوده است. توزیع ژرفای کانونی پسلرزهها اساساً به ژرفای 10 تا 28 کیلومتر محدود بوده و ضمن تأیید وجود یک گسلش ژرف، بر شیب حدود 40 درجه گسل مسبب به سمت جنوب باختر دلالت دارند. سازوکار کانونی محاسبه شده برای پسلرزههای بزرگتر، اساساً گسلش معکوس به موازات روند کلی منطقه را نشان میدهند. توزیع کانون سطحی پسلرزههای ثبت شده در شبکه لرزهنگاری موقت، چگونگی توزیع آنها بر روی مقطع عرضی و سازوکار کانونی محاسبه شده بر فعالیت احتمالی گسلهای شمال البرز و یا خزر به عنوان گسل مسبب زمینلرزه 8 خرداد 1383 فیروزآباد- کجور دلالت دارند. وجود صفحات با شیب ملایم 35-25 درجه به سمت جنوب باختر که در برخی از سازوکارهای حل شده برای پسلرزهها مشاهده میشود، امکان نسبت دادن زمینلرزه اخیر و پسلرزههای آن به گسل خزر را محتملتر میسازند. قرار گرفتن کانون ژرفی زمینلرزهها تا ژرفای حدود 28 کیلومتر حکایت از وجود یک پوسته بلورین زیرین شکننده در این بخش از البرز مرکزی دارد.