ژئوفیزیک
غزل جانقربان؛ سید محمد ابطحی فروشانی؛ کی تاش مشتاقیان؛ هوشنگ اسدی هارونی؛ حمزه صادقی سرخنی؛ محمد حاج حیدری
چکیده
اندیس طلای اپیترمال کوه لخت در کمربند آتشفشانی ارومیه دختر در استان اصفهان قرار دارد. شواهد زمینشناسی گویای وجود یک سیستم کانیسازی طلای اپیترمال در این منطقه میباشد. پیجویی ژئوفیزیکی اندیس یاد شده با انجام برداشتهای مغناطیسسنجی، مقاومت ویژه و پلاریزاسیون القایی در سطح محدوده انجام شده است. به منظور تخمین ژرفای منابع ...
بیشتر
اندیس طلای اپیترمال کوه لخت در کمربند آتشفشانی ارومیه دختر در استان اصفهان قرار دارد. شواهد زمینشناسی گویای وجود یک سیستم کانیسازی طلای اپیترمال در این منطقه میباشد. پیجویی ژئوفیزیکی اندیس یاد شده با انجام برداشتهای مغناطیسسنجی، مقاومت ویژه و پلاریزاسیون القایی در سطح محدوده انجام شده است. به منظور تخمین ژرفای منابع مغناطیسی احتمالی، پردازش واهمامیخت اویلر اعمال شد. سپس مدلسازی وارون سه بعدی دادههای مغناطیسی منطقه بر اساس الگوریتم لی و الدنبرگ انجام گردید. ژرفای بیشینه خودپذیری مغناطیسی تخمین زده شده از نتایج وارونسازی، با ژرفای متوسط منابع مغناطیسی به دست آمده از روش واهمامیخت اویلر مطابقت نشان داد. افزون بر این، مدلهای دو بعدی حاصل از وارونسازی دادههای مقاومتویژه و پلاریزاسیون القایی با مقاطع قائم مدل سه بعدی خودپذیری مغناطیسی، مقایسه شد. این مقایسه، همبستگی تغییرات میزان خودپذیری مغناطیسی را با کاهش مقاومتویژه، افزایش شارژپذیری و وجود دگرسانی در سنگ ها نشان داد. همچنین ترکیب مدل تخمینی خودپذیری مغناطیسی با آنالیز ژئوشیمیایی گمانههای اکتشافی حفر شده در این منطقه، نشان داد که معمولاً نواحی کانیزایی در مرز بیشترین تغییرات خودپذیری مغناطیسی رخ داده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که احتمال کانیسازی طلا در مناطقی با میزان بالای تغییرات خودپذیری مغناطیسی وجود دارد.
فرامرز اله وردی میگونی؛ مهدی محمدیویژه؛ علیرضا فرخ نیا؛ الهام بوستان؛ حمید نظری
چکیده
بدون شک یکی از شواهد فعالیتهای زمینساختی در هر منطقه پدیده زمینلرزه است که نقش اصلی را در تلفات جانی و خسارات مالی به خود اختصاص میدهد . زمینلرزه معمولاً با ایجاد گسلهایی همراه است که گاهی تا عمق پوسته زمین ادامه مییابد. در مواردی که هیچ گونه نشانه یا عارضهای از این گسلها در سطح زمین دیده نمیشود لازم است تا ...
بیشتر
بدون شک یکی از شواهد فعالیتهای زمینساختی در هر منطقه پدیده زمینلرزه است که نقش اصلی را در تلفات جانی و خسارات مالی به خود اختصاص میدهد . زمینلرزه معمولاً با ایجاد گسلهایی همراه است که گاهی تا عمق پوسته زمین ادامه مییابد. در مواردی که هیچ گونه نشانه یا عارضهای از این گسلها در سطح زمین دیده نمیشود لازم است تا با تلفیق دانش زمینشناسی و همچنین ابزارهای دورسنجی و ژئوفیزیکی شناخت دقیقتری از این گسلها و شاخههای فرعی آن به دست آورد. گسل خزر در منطقه مورد مطالعه گسلی بنیادی و جنباست که حداقل 6 رخداد زمینلرز تاریخی به آن نسبت داده شده است. با توجه به فعالیتهای کواترنری این گسل شناخت آن در منطقه از اهمیت ویژه ای برخوردار است به همین سبب جهت آشکارسازی بخشهای پنهان آن مطالعات زمینشناسی و ژئوفیزیکی در سایت تاریخی گوهرتپه از شهرستان بهشهر صورت گرفت. روشهای مقاومت ویژه با آرایش دوقطبی- دوقطبی در فواصل 10 و 20 متری به منظور تهیه مقاطع و نقشهها استفاده شد و با بررسی آنها و با توجه به موقعیت و عمق بیهنجاریهای به دست آمده در مراحل بعدی پروفیلها و شبکههای جدیدی طراحی شد. به منظور دستیابی به نتایج دقیقتر، پیمایش مغناطیسسنجی سزیم بر روی 4 پروفیل صورت گرفت. دادههای به دست آمده از عملیات صحرایی و برداشت دادهها و همچنین پردازش نهایی دادهها در نرمافزارهای تخصصی تلفیق شده است. بر این اساس تفسیر روشنی از ساختارهای زیر سطحی به خصوص گسلش و ناپیوستگیها در منطقه مورد مطالعه به دست آمد که حاکی از انطباق چشمگیر بیهنجاریهای به دست آمده با شواهد صحرایی است.
محمدجعفر محمدزاده؛ آینور ناصری؛ سجاد انصاری
چکیده
منطقه صاحبدیوان در فاصله 20 کیلومتری شمال باختر مشگینشهر، استان اردبیل قرار گرفته است. این منطقه متشکل از مجموعهای از سنگهای آتشفشانی و توده های نفوذی از کوارتزمونزونیت تا گرانیت با گسترهای از دگرسانی های متعدد مرتبط با فرآیندهای گرمابی می باشد. این مقاله با هدف ثبت دگرسانی ها و شناسایی مناطق امیدبخش فلزی از جمله مس، تحت پوشش ...
بیشتر
منطقه صاحبدیوان در فاصله 20 کیلومتری شمال باختر مشگینشهر، استان اردبیل قرار گرفته است. این منطقه متشکل از مجموعهای از سنگهای آتشفشانی و توده های نفوذی از کوارتزمونزونیت تا گرانیت با گسترهای از دگرسانی های متعدد مرتبط با فرآیندهای گرمابی می باشد. این مقاله با هدف ثبت دگرسانی ها و شناسایی مناطق امیدبخش فلزی از جمله مس، تحت پوشش عملیات ژئوفیزیکی پلاریزاسیون القایی و مقاومت ویژه قرار گرفت تا وجود مواد معدنی در اعماق بررسی و موقعیت توده های زیر سطحی ثبت گردد. بدین منظور ابتدا با برداشت آرایۀ مستطیلی و تفسیر نقشههای مقاومتویژه و بارپذیری حاصله، زونهای آنومالی و امیدبخش برای کانیسازی به صورت اولیه شناسایی شد. جهت شناسایی عوامل کانی ساز با حداکثر تغییرپذیری و بررسی تفصیلی زونهای مستعد کانیسازی، پروفیلهای IP دوقطبی - دوقطبی در جهت عمود بر روند کانی سازی در جهات شمالی-جنوبی پیاده و برداشت گردید. همچنین جهت بررسی نحوه توزیع فلزات اقدام به ارزیابی همبستگی بین بارپذیری و مقاومت ویژه شد و نهایتاً تحت شبیه سازی و مدل سازی، شبه مقاطع بارپذیری و مقاومت ویژه مورد تعبیر و تفسیر قرار گرفت. با توجه به شبهمقاطع مقاومتویژه و بارپذیری پروفیلها، موقعیت، عمق، شدت و گسترش کانیسازی تعیین شد. انطباق آنومالیهای حاصل از نتایج ژئوفیزیکی با لیتولوژی و دگرسانیهای موجود منطقه حاکی از آن است که در شمال و جنوب خاور منطقه، کانی زایی مس همراه با افزایش بارپذیری و کاهش مقاومت ویژه توأم بوده است. در این راستا اعمال تصحیحات توپوگرافی موجب شدت بخشی به هالهها گردید. همچنین دامنه نوسانات بارپذیری، امکان تفکیک دگرسانیهای مهم منطقه را در ارتباط با کانیزایی مس میسر ساخت بطوریکه بارپذیری بالا احتمالاً نشاندهنده حضور دگرسانی فیلیک همراه با پیریت و برعکس دگرسانی پتاسیک با کاهش بارپذیری منطبق بر توده های آذرین نفوذی است. نتایج حاکی از آن است که سیال مولد تودۀ پرفیری میکروکوارتزمونزونیت – میکرومونزودیوریت به عنوان منشأ کانیسازی بوده و توده فوق همراه با آندزیت – داسیتآندزیت پرفیری به عنوان منبع آنومالی موجود، است. با توجه به کلیه شواهد حاصل از مطالعات صحرایی و انطباق نتایج ژئوفیزیکی با لیتولوژی و دگرسانیهای منطقه و نهایتاً بررسی زونهای مستعد کانیزایی، نقاط حفاری بهینه با اولویت آنومالی (SABH1) منطبق بر زون پتاسیک به لحاظ پتانسیل بالای کانی زایی مس پیشنهاد شد.
کاظم حفیظی؛ هاشم رنجی رودپشتی
چکیده
نوشتار حاضر نتایج حاصل از مطالعات اخیر باستانشناسی در نیشابور با استفاده از مقاومتویژه الکتریکی و قطبشالقایی برای اکتشاف بخشی از شهر مدفون نیشابور کهن را ارائه مینماید. هدف از این پژوهشها، اثبات کارآمدی و مؤثر بودن این روشها در شناسایی ساختارها و بقایای باستانشناسی مدفون در ایران و مکانهای مشابه بوده است که به طور ...
بیشتر
نوشتار حاضر نتایج حاصل از مطالعات اخیر باستانشناسی در نیشابور با استفاده از مقاومتویژه الکتریکی و قطبشالقایی برای اکتشاف بخشی از شهر مدفون نیشابور کهن را ارائه مینماید. هدف از این پژوهشها، اثبات کارآمدی و مؤثر بودن این روشها در شناسایی ساختارها و بقایای باستانشناسی مدفون در ایران و مکانهای مشابه بوده است که به طور معمول از خشت و آجر پخته شده ساخته شدهاند. افزونبر چندین نیمرخ (پروفیل) اجرا شده در منطقه، از یک نیمرخ شاهد و نتایج آزمایشگاهی مقاومت ویژه و قطبش القایی بر روی نمونهها نیز استفاده شد. نیمرخ شاهد بر روی بیرونزدگی یک دیوار خشتی انجام شده است. مطالعات صورت گرفته نشان میدهد که این روشها در شناسایی ساختارهایی مانند دیوار، کورههای کهن و سنگ کف که مصالح آنها مقدار زیادی رس دارند، بسیار مؤثر و ارزشمند هستند.
محمد فرزامیان؛ ابوالقاسم کامکار روحانی؛ منصور ضیایی؛ حسنعلی فرجی سبکبار؛ کیومرث سیف پناهی
چکیده
کانسار سرب و روی چیچکلو یکی از مناطق پتانسیلدار است که در محدوده کمربند سرب و روی پهنه تکاب و در 25 کیلومتری شمال باختر معدن انگوران قرار گرفته است. کانسار یادشده در طی چندین دهه گذشته به دفعات مورد مطالعات پیجویی و اکتشاف در مقیاسهای مختلف قرار گرفته و آخرین فعالیتهای اکتشافی، برداشتهای تفصیلی ژئوفیزیکی (بهروش مقاومت ...
بیشتر
کانسار سرب و روی چیچکلو یکی از مناطق پتانسیلدار است که در محدوده کمربند سرب و روی پهنه تکاب و در 25 کیلومتری شمال باختر معدن انگوران قرار گرفته است. کانسار یادشده در طی چندین دهه گذشته به دفعات مورد مطالعات پیجویی و اکتشاف در مقیاسهای مختلف قرار گرفته و آخرین فعالیتهای اکتشافی، برداشتهای تفصیلی ژئوفیزیکی (بهروش مقاومت ویژه و قطبش القایی) و ژئوشیمیایی بهمنظور پتانسیلیابی کانسار سرب و روی در این منطقه بوده است. در این پژوهش، پس از مدلسازی و تفسیر دادههای ژئوفیزیکی و پردازش و تفسیر دادههای ژئوشیمیایی، نقشههای اکتشافی در محیط GIS آماده سازی شدند. در ادامه، با بهکارگیری توابع عضویت ذوزنقهای که متناسب با ماهیت اکتشافی است، نقشههای اکتشافی فازیسازی شده و در واقع روش فازیسازی نوینی برای فازیسازی نقشههای یادشده مورد توجه قرار گرفته است. در پایان برای تلفیق نقشههای فازی اکتشافی از عملگرهای فازی استفاده شده است. نتایج بررسی نقشه نهایی اکتشافی بهمنظور اکتشاف ماده معدنی سرب و روی در منطقه یادشده گسترش بیهنجاریهای اکتشافی با مطلوبیت فازی بیش از 5/0 را در جنوب خاوری منطقه مطالعاتی نشان میدهد که حاصل همپوشانی قابل توجه بیهنجاریهای ژئوفیزیکی و ژئوشیمیایی در این منطقه است. حفاریهای انجام شده در منطقه درستی نتایج اکتشافی به دست آمده در این پژوهش را مورد تأیید قرار میدهد.
مهدی محمدی ویژه؛ ابوالقاسم کامکار روحانی
چکیده
آبهای زیرسطحی، حفرات و ساختارهای مجزای دفنشده در ژرفاهای کم، بهدلیل تفاوت آشکار در ویژگیهای الکتریکی و الکترومغناطیسی با محیط دربرگیرنده خود، بهخوبی توسط روشهای مقاومت ویژه و GPR قابل آشکارسازی هستند. در این پژوهش، با در نظر گرفتن 3 نیمرخ با شرایط متفاوت بر روی این گونه اهداف، به بررسی پاسخ آنها پرداخته شده است. افزون ...
بیشتر
آبهای زیرسطحی، حفرات و ساختارهای مجزای دفنشده در ژرفاهای کم، بهدلیل تفاوت آشکار در ویژگیهای الکتریکی و الکترومغناطیسی با محیط دربرگیرنده خود، بهخوبی توسط روشهای مقاومت ویژه و GPR قابل آشکارسازی هستند. در این پژوهش، با در نظر گرفتن 3 نیمرخ با شرایط متفاوت بر روی این گونه اهداف، به بررسی پاسخ آنها پرداخته شده است. افزون بر این که استفاده از این روشها در کنار هم، بررسی قابلیتها و محدودیتهای روشهای یادشده را ممکن ساخته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که روش GPR افزون بر سرعت و آسانی در برداشت دادهها، در آشکارسازی مرزهایی که ویژگیهای الکترومغناطیسی در میان دو محیط بهصورت ناگهانی تغییر میکند، بسیار موفق است. برداشتهای مقاومت ویژه در این پژوهش که بهروش نیمرخزنی با استفاده از آرایش ونر صورت گرفته است، نشان از مقاومت ویژه پایین محیطهای بررسیشده دارد. این امر، سبب ژرفای نفوذ کم روش GPR شده و بررسی اهداف دفنشده در ژرفاهای بیش از 2 متر بهوسیله این روش را غیر ممکن کرده است. بر خلاف روش GPR، روش مقاومت ویژه در آشکارسازی اهداف چندگانه با تفاوت شدید مقاومت ویژه در کنار هم، موفقیت چندانی حاصل نکرده است. این مطلب ناشی از قدرت جدایش پایینتر روش مقاومت ویژه در مقایسه با روش GPR است. در این پژوهش، با انتخاب دو الگوریتم متفاوت پردازش و اعمال آنها بر روی یک سری از دادههای اولیه GPR، اطلاعات قابل توجهی بهدست آمده است. اطلاعات بهدست آمده از مقاومت ویژه ساختارهای زیرسطحی با استفاده از برداشتهای مقاومت ویژه، انتخاب صحیح الگوریتمهای پردازش یادشده را ممکن ساخته است. این پژوهش بهخوبی نشان میدهد که مناطق با رسانندگی الکتریکی بالا در مقاطع مقاومت ویژه، منطبق بر مناطق با اتلاف (تضعیف) بالای امواج در مقاطع GPR هستند. از این ویژگی میتوان بهخوبی در تفسیر دادههای GPR بهره برد و روش مقاومت ویژه را مکملی مناسب برای روش GPR عنوان کرد.