محسن خادمی؛ فرزین قائمی؛ سیدکیوان حسینی؛ فرخ قائمی
چکیده
در این پژوهش بازخورد فرایندهای زمینساختی و سطحی بر یکدیگر، در ارتفاعات بینالود و دشت نیشابور مورد بررسی قرار گرفته است. برای دستیابی به این مهم از دادههای توپوگرافی، دادههای ثبت شده زمینلرزهها، مربوط به مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران (مرکز مشهد) و اطلاعات به دست آمده از مشاهدات میدانی استفاده شده است. فرایندهای سطحی بر ...
بیشتر
در این پژوهش بازخورد فرایندهای زمینساختی و سطحی بر یکدیگر، در ارتفاعات بینالود و دشت نیشابور مورد بررسی قرار گرفته است. برای دستیابی به این مهم از دادههای توپوگرافی، دادههای ثبت شده زمینلرزهها، مربوط به مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران (مرکز مشهد) و اطلاعات به دست آمده از مشاهدات میدانی استفاده شده است. فرایندهای سطحی بر پیشروی گوههای زمینساختی رانده شده در کمربندهای کوهزایی تأثیرگذار هستند. در مناطقی که فرایندهای زمینساختی سبب تشکیل بلندیها و افزایش شیب سطح زمین شدهاند، فرایندهای سطحی سبب تعدیل ارتفاعات و مسطح کردن شیبها میشوند و حجم زیادی از رسوبات آواری را به وجود میآورند که در پیشانی کمربند کوهزایی نهشته خواهند شد. این رسوبات به علت حجم و وزن زیاد بهصورت مانعی از پیشروی گوههای راندگی بهسوی جلو، جلوگیری میکنند و سبب افزایش نرخ تجمع تنش در آنجا میشوند. همچنین افزایش زاویه گسلها در گوههای کوهزایی، لغزش به روی این گسلها را سخت و گاه غیر ممکن میسازد. تشکیل گسلهای بیرون از توالی و راندگیهای برگشته را میتوان نتیجه آزاد شدن چنین تنشهای تجمع یافتهای در نظر گرفت. راندگی شمال نیشابور یک راندگی ثانویه است و به دلیل قطع کردن یالهای چینها و صفحههای راندگی دیگر، میتوان آن را به عنوان یک راندگی بیرون از توالی در نظر گرفت. نتایج مطالعات به ما نشان میدهد که حجم زیاد رسوبات پالئوژن و نئوژن در حوضه پیشانی راندگی نیشابور مانع از پیشروی رشتهکوه بینالود به عنوان گوه کوهزایی به سوی جلو (جنوب باختر) شده و رهایی نیروهای تجمع یافته حاصل از آن، گسل بیرون از توالی شمال نیشابور و راندگیهای برگشته را ایجاد کرده است.
الهه بکری؛ حمیدرضا نانکلی؛ زهره رحیمی
چکیده
در ساعات 16:53:16 و 17:04:35 روز 21مردادماه 1391 دو زمینلرزه با بزرگای 1/6 و 6 در مقیاس امواج پیکری استان آذربایجان شرقی را لرزاند که در آن شهرستانهای ورزقان، اهر و هریس کانون بیشترین خسارات بودند. ژرفای هر دو زمینلرزه در حدود 10 کیلومتر و مرکز این رویدادها بهترتیب در مختصات 55/38 درجه عرض شمالی و 87/ 46 درجه طول جغرافیایی و 58/38 درجه عرض جغرافیایی ...
بیشتر
در ساعات 16:53:16 و 17:04:35 روز 21مردادماه 1391 دو زمینلرزه با بزرگای 1/6 و 6 در مقیاس امواج پیکری استان آذربایجان شرقی را لرزاند که در آن شهرستانهای ورزقان، اهر و هریس کانون بیشترین خسارات بودند. ژرفای هر دو زمینلرزه در حدود 10 کیلومتر و مرکز این رویدادها بهترتیب در مختصات 55/38 درجه عرض شمالی و 87/ 46 درجه طول جغرافیایی و 58/38 درجه عرض جغرافیایی و 78/46 طول جغرافیایی است. در این پژوهش با استفاده از ایستگاههای دایمیGPS واقع در محدوده گسل اهر- ورزقان برای میزان جابهجایی حین لرزه روی این ایستگاهها، سری زمانیها در یک بازه 52 روزه تعیین شد و نتایج حاصله از تحلیل اولیه دادههای ایستگاه دایمی GPS پس از زمینلرزه، بهخوبی جابهجایی حین لرزه را به میزان 5/0 تا 2 سانتیمتر روی مؤلفه مسطحاتی ایستگاهها نشان میدهد و تغییرات ارتفاعی محسوسی در تحلیل این دادهها مشاهده نشده است.
دیناز ایرانبدی؛ مهدی زارع
چکیده
جنوب تهران در مجاورت گسلهای فعال پیشوا، کهریزک و ایوانکی قراردارد که در صورت فعال شدن این سه شکستگی و رخداد زمینلرزه حاصل از آن و به سطح رسیدن گسیختگی منجر به خسارات جانی و مالی فراوان میشود. بنابراین بررسی نوع سازه مناسب و حفظ حریم ساخت در مجاورت این سه گسستگی در دو سوی فرادیواره و فرودیواره الزامی است. در این راستا IBC (International ...
بیشتر
جنوب تهران در مجاورت گسلهای فعال پیشوا، کهریزک و ایوانکی قراردارد که در صورت فعال شدن این سه شکستگی و رخداد زمینلرزه حاصل از آن و به سطح رسیدن گسیختگی منجر به خسارات جانی و مالی فراوان میشود. بنابراین بررسی نوع سازه مناسب و حفظ حریم ساخت در مجاورت این سه گسستگی در دو سوی فرادیواره و فرودیواره الزامی است. در این راستا IBC (International building code) به تعیین کمترین استانداردها در چهارچوب فرمولهای مشخص پهنه عقبنشینی سازهها بر پایه متغیرهای اصلی گسل و سازه پرداخت که بر پایه این فرمول برای ساختوساز باید در فرادیواره S=U (2D+F.tan-1θ) و در فرودیواره S=U (2D) رعایت شود. نتایج حاصل از این پژوهش آشکار ساخت که نوع سازه و ژرفای شمع سازه نیز در تعیین حریم دوری از گسیختگی ناشی از گسلش سطحی تأثیر بسزایی دارد. در گستره مورد بررسی استانداردهای جهانی IBC در مورد هیچ کدام از سازههای موجود در شهر پیشوا رعایت نشده است. آنچه که تاکنون برای دوری از حریم گسل فعال در ایران در نظر گرفته میشود، بر پایه مشاهدات صحرایی مطرح شده است. بر پایه هر دو روش تعیین حریم گسلش یعنی فرمولIBC که به شیب گسل و میزان جابهجایی، فاکتورهای نوع سازه و پی ساختمان و حساسیت سازه اهمیت داده شده است و در پهنهبندی که بربریان و همکاران (1364) استفاده کردند به نوع گسل و مشاهدات صحرایی توجه میشد. بنابراین با تلفیق این دو و با در نظر گرفتن مباحث ژئوتکنیکی میتوان حریم ساختوساز را با دقت بیشتری طراحی کرد.
بهزاد زمانی قرهچمنی
چکیده
آذربایجان ایران ناحیهای است در شمال باختر ایران که دگرشکلی و لرزهخیزی شدیدی دارد و میان کوهزادهای بزرگ قفقاز در شمال و البرز در خاور و با فاصله از زاگرس در جنوب قرار گرفته است. در این مطالعه محدوده شمالباختر ایران در شمال گسل تبریز (تا محدوده شهر میانه)، یعنی محدوده استانهای آذربایجان شرقی و اردبیل مورد بررسی قرار میگیرد. ...
بیشتر
آذربایجان ایران ناحیهای است در شمال باختر ایران که دگرشکلی و لرزهخیزی شدیدی دارد و میان کوهزادهای بزرگ قفقاز در شمال و البرز در خاور و با فاصله از زاگرس در جنوب قرار گرفته است. در این مطالعه محدوده شمالباختر ایران در شمال گسل تبریز (تا محدوده شهر میانه)، یعنی محدوده استانهای آذربایجان شرقی و اردبیل مورد بررسی قرار میگیرد. در این پژوهش ساختارهای محدوده یادشده در ارتباط با سوگیری تنشها و با هدف چگونگی ارتباط آنها با زمینساخت امروزی آذربایجان با بازسازی مدل زمینساخت این محدوده مورد کنکاش قرار میگیرد. در این مطالعه از روش Angelier (2002) که یک روش تحلیلی برای محاسبه تنسورهای تنش است، در بخشهای مختلف محدوده مطالعاتی برای محاسبه تنسور تنش استفاده شده است. همچنین از روش پیشنهادی Angelier (1984 & 2002) برای جدایش تنشها در محدوده مطالعاتی بهره گرفته شده است. شیوه کار به این صورت بوده است که با گردآوری دادههای صحرایی و لرزهای گسلها و محاسبه سوگیری تنش به روش تحلیلی در این ناحیه وضعیت تنشهای زمینساختی مرتبه سوم در محدوده مرزهای منطقه مشخص شده، و سپس بازسازی تنشهای مرتبه اول با جدایش تنشها برای فلات آذربایجان صورت گرفته است. نتایج تحلیل تنشها نشان میدهد که در آذربایجان دو سامانه تنش فشاری یکی با روند NE-SW و دیــگری با روند NW-SE وجود دارد. وجود دو سامانه راندگی مورب در آذربایجان و ساختارهای انباشته شواهدی بر تأیید این دو سامانه تنش است. سامانه تنش اول موجب گسترش سه پیکره زمینساختی به صورت کمربند چین- رانده ارسباران، اهر (قوشهداغ) و بزکش به طور چیره شده است که راندگیهای بهوجود آورنده این پیکرهها بیشتر در ژرفای زمین قابل بررسی هستند. اما سامانه دوم سبب تشکیل و تکامل راندگیهای با امتداد N-S در این ناحیه شده است که طول کوتاهی دارند و بهصورت انباشته و در سطح زمین گسترش دارند. فرایند راندگی دو سامانه رانده (مورب) یاد شده در فضای میان گسلهای امتدادلغزی صورت میگیرد که بیشتر روندهای شمالی - جنوبی و یا شمالخاوری- جنوبباختری دارند. بازسازی تنشهای مرتبه اول در ارتباط با پیکرههای زمینساختی و ساختارها، مدل زمینساختی فلات آذربایجان را به دست داده است. در این مدل، فلات آذربایجان (شرقی) از شمال با قفقاز کوچک، از خاور با پیسنگ خزر جنوبی و از جنوب و باختر با بلوک ایران مرکزی، مرزهای همگرا تشکیل داده و در برخورد است. در این میان، سامانه فشارش بازسازی شده بهگونهای است که چرخش پادساعتگردی را بر فلات آذربایجان تحمیل میکند.
اصغر راستبود؛ بهزاد وثوقی
چکیده
در این نوشتار به منظور بررسی میدان سرعت حاصل از پردازش مشاهدات GPS در منطقه برخورد مایل صفحههای زمینساختی عربستان و اوراسیا، از مفاهیم مکانیک شکست و مدلسازی جداشدگی استفاده شده است. بدینمنظور نخست گسلهای فعال عمده در محدوده منطقه مورد مطالعه، انتخاب و سپس با اعمال شرایط مرزی مناسب آهنگ لغزش امتدادلغز بین گسلها با استفاده ...
بیشتر
در این نوشتار به منظور بررسی میدان سرعت حاصل از پردازش مشاهدات GPS در منطقه برخورد مایل صفحههای زمینساختی عربستان و اوراسیا، از مفاهیم مکانیک شکست و مدلسازی جداشدگی استفاده شده است. بدینمنظور نخست گسلهای فعال عمده در محدوده منطقه مورد مطالعه، انتخاب و سپس با اعمال شرایط مرزی مناسب آهنگ لغزش امتدادلغز بین گسلها با استفاده از روش عددی المانهای مرزی با توابع گرین مستخرج از مدل تحلیلی Okada توزیع شد. در ادامه میدان سرعت حاصل از مدلسازی با میدان سرعت GPS شبکه غیردائم ژئودینامیک سراسری ایران مقایسه شده و با تغییر شرایط مرزی بهصورت سعی و خطا تطابق بهتری بین میدان سرعت مدل با میدان سرعت GPS ایجاد شد، بهنحوی که اختلاف بیشتر مشاهدات GPS از نتایج مدل در محدوده بیضی اطمینان 95 درصد آنها قرار گرفت. در ادامه برآوردها برای بهبود تطابق میدان سرعت مدل با میدان سرعت GPS و با در نظر گرفتن همخوانی آهنگهای لغزش حاصل از مدل با آهنگهای لغزش زمینشناسی، سعی شد با تغییر شرایط مرزی و معرفی برخی از آهنگهای لغزش حاصل از روشهای زمینشناسی بهعنوان شرط مرزی به مدل، تطابق بیشتری بین آهنگهای لغزش حاصل از دو روش ایجاد شود. در مورد دیگر گسلها نیز آهنگهای لغزش حاصل از مدلسازی اولیه به عنوان شرط مرزی به گسلشها داده شد و با روند سعی و خطا، این مقادیر برای رسیدن به آهنگهای لغزش زمینشناسی تغییر داده شد به گونهای که تا حد امکان تطابق میدان سرعت مدل با میدان سرعت GPS حفظ شده و حتی بهبود نیز بیابد. نتایج حاصل از مدلسازی نشان میدهند که در مورد بیشتر گسلها، آهنگ لغزش مدلسازی شده با آهنگ لغزش تعیین شده با استفاده از روشهای زمینشناسی سازگار است. همچنین نتایج نشان میدهند که بیشتر گسلهای امتدادلغز در ایران از نوع راستگرد هستند. از سوی دیگر، با توجه به اینکه آهنگ لغزش مدلسازی شدة نهایی برای گسل شمال تبریز (mm/yr4. 6) بیشتر از گسل اصلی عهد حاضر (mm/yr2. 2) است بنابراین از مدلسازی انجامشده میتوان به این نتیجه رسید که ادامه گسل شمال آناتولی در ایران، گسل شمال تبریز است.
بهزاد وثوقی؛ اصغر راستبود
چکیده
در این پژوهش، نقش حرکت صفحات زمینساختی و گسلشهای مختلف موجود در منطقه خاورمیانه بر روی دادههای ژئودتیک (میدان سرعت GPS) مورد بررسی قرار گرفته است و هدف آن بررسی سهم این حرکات در تولید میدان سرعت GPS شبکه غیردائم ژئودینامیک سراسری در محدوده کشور ایران با استفاده از مفاهیم مکانیک شکست و مدلسازی جداشدگی است. برای این منظور، اطلاعات ...
بیشتر
در این پژوهش، نقش حرکت صفحات زمینساختی و گسلشهای مختلف موجود در منطقه خاورمیانه بر روی دادههای ژئودتیک (میدان سرعت GPS) مورد بررسی قرار گرفته است و هدف آن بررسی سهم این حرکات در تولید میدان سرعت GPS شبکه غیردائم ژئودینامیک سراسری در محدوده کشور ایران با استفاده از مفاهیم مکانیک شکست و مدلسازی جداشدگی است. برای این منظور، اطلاعات گسلش موجود از منطقه خاورمیانه با توجه به زمینساخت منطقه به دستههای مختلف تقسیم شده و مؤلفههای سرعت ناشی از آنها مدلسازی شده و با میدان سرعت حاصل از GPS مقایسه شده است. نتایج حاصل از مدلسازیها نشان میدهند که سهم گسلشهای مربوط به صفحه عربستان در میدان سرعت مشاهداتی GPS بیشتر از سهم گسلشهای فلات آناتولی بوده و گسلشهای داخلی ایران نیز ضمن ایجاد فشردگی شمالی- جنوبی سعی در دوران میدان سرعت حاصل از صفحه عربستان و فلات آناتولی بهصورت پادساعتگرد دارند. مدلسازیهای انجامشده، نشان میدهند که حدود 30 درصد مؤلفههای میدان سرعت GPS توسط گسلشهای داخلی ایران، 60 درصد آن توسط صفحه عربستان و 10 درصد آن توسط گسلشهای فلات آناتولی تأمین میشود.
یحیی جمور؛ سعید هاشمی طباطبایی؛ مرتضی صدیقی؛ حمید رضا نانکلی
چکیده
هر چند در دهههای گذشته استفاده از مشاهدات سنتی نقشهبرداری مانند طولها و زوایا در اندازهگیریهای جابهجاییهای سطحی زمین و مطالعات زمینساخت به صورت محدود و محلی رایج بوده است، بنابراین با ورود سامانههای ماهوارهای تعیین موقعیت در دهه اخیر و دقت بالای آن انقلابی جدید در بهکارگیری مشاهدات ژئودزی(Geodetic Observations)، بویژه مشاهدات ...
بیشتر
هر چند در دهههای گذشته استفاده از مشاهدات سنتی نقشهبرداری مانند طولها و زوایا در اندازهگیریهای جابهجاییهای سطحی زمین و مطالعات زمینساخت به صورت محدود و محلی رایج بوده است، بنابراین با ورود سامانههای ماهوارهای تعیین موقعیت در دهه اخیر و دقت بالای آن انقلابی جدید در بهکارگیری مشاهدات ژئودزی(Geodetic Observations)، بویژه مشاهدات GPS (Global Positioning System) در مطالعات حرکات پوستهای زمین و لرزهزمینساخت بهوجود آمده است. در واقع با بررسی تغییرات زمانی مقادیر دگرشکلی سطحی زمین حاصل از مشاهدات ژئودزی میتوان به رفتارسنجی پوسته زمین پرداخت و در مورد ویژگیهای لرزهزمینساخت منطقة مورد مطالعه، اظهارنظر کرد. با انجام اندازهگیریهای ژئودزی به صورت تکراری و تحلیل نتایج به دست آمده، میتوان به الگوی دگرشکلی روز مناطق مورد مطالعه دست یافت. از آنجا که همواره شناخت دقیقتر لرزهخیزی و لرزهزمینساخت منطقه تهران به دلایل مختلف از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است، در این مقاله از مشاهدات GPS چندسال اخیر که در این منطقه انجام شدهاند، استفاده شده است. در این تحقیق از 35 ایستگاه GPS برای پوشش تهران و نوار شمالی آن که در برگیرندة گسل شمال تهران است، استفاده شده است. برخی از این ایستگاهها تنها در دو نوبت (Epoch) سالانه اندازهگیری شدهاند و برخی دیگر بیش از 4 نوبت در سال های مختلف مورد اندازهگیری قرار گرفتهاند. اندازهگیریهای یادشده پس از پالایش و پیش پردازشهای لازم، مورد پردازش روزانه قرار گرفتند و سپس جوابهای روزانه با یکدیگر ترکیب و میدان آهنگ جابهجایی یا همان میدان سرعت سالانه محاسبه شد. تحلیل میدان تغییرشکل ژئودتیک به دست آمده در این تحقیق، حاکی از آهنگ جابهجایی زمینساخت بسیار ضعیف در حدود 5/0 الی 2 میلیمتر در سال برای مؤلفه راستالغز چپگرد از باختر به خاور و کوتاهشدگی در نوار شمالی تهران است که میتواند به گسل شمال تهران و گسل مشا برگردد. البته آهنگ جابهجایی یادشده با حرکت بر روی نوار شمالی تهران اندکی متغیر است و به نظر میرسد بخش خاوری نوار شمالی تهران از بخش باختری آن اندکی فعالتر باشد که با نتایج مطالعات زمینشناسی هم همخوانی دارد.
احمد زمانی؛ صدیقه فراحی قصر ابونصر
چکیده
وجود گسلهای فعال، آتشفشانها، رخداد زمینلرزههای ویرانگر و پستی و بلندیهای فراوان در ایران، بررسی زمینساختی و لرزهزمینساختی این سرزمین را از اهمیت فراوان برخوردارکرده است. در گذشته پهنهبندیهای زمینساختی و لرزهزمینساختی این کشور با استفاده از معدودی دادههای سطحی شامل: مشاهدات صحرایی، عکسهای هوایی، تصاویر ...
بیشتر
وجود گسلهای فعال، آتشفشانها، رخداد زمینلرزههای ویرانگر و پستی و بلندیهای فراوان در ایران، بررسی زمینساختی و لرزهزمینساختی این سرزمین را از اهمیت فراوان برخوردارکرده است. در گذشته پهنهبندیهای زمینساختی و لرزهزمینساختی این کشور با استفاده از معدودی دادههای سطحی شامل: مشاهدات صحرایی، عکسهای هوایی، تصاویر ماهوارهای و ... انجام شده است. افزایش حجم دادهها، و لزوم پهنهبندی دقیق و به دور از قضاوتهای شخصی باعث شده که در سالهای اخیر با استفاده از طیف وسیعی از دادههای سطحی و زیر سطحی و کاربرد روشهای آماری چند متغیره، اقدام به تهیه نقشههای رقومی خود سامانده شود. در این مقاله، ابتدا مجموعه گستردهای از اطلاعات زمینشناسی، ژئوفیزیکی و زمینریختشناسی ایران گردآوری و سپس با استفاده از مدلهای آماری، نقشههای رقومی خود سامانده تهیه شده است. بر اساس نتایج حاصل سرزمین ایران به 7 زون زمینساختی تقسیم شده است. چنانچه نقش و اهمیت هر یک از پارامترهای مورد استفاده در پهنهبندی مشخص شود، شاید بتوان به منظور سهولت و تسریع در کار پهنهبندی فقط پارامترهای مهم را مورد استفاده قرار داد. از این رو تعیین نقش و اهمیت هر یک از پارامترهای مورد استفاده در انجام پهنهبندی زمینساختی از اهمیت فراوان برخوردار است. در این راستا با استفاده از روشهای آماری تحلیل واریانس، نقش پارامترها در پهنهبندی مشخص شده است. نتایج حاصل نشان میدهد که از بین پارامترهای مورد استفاده شاخصهای زلزلهخیزی، رخنمون سنگهای سنوزوزییک و ناهنجاریهای ثقلی به ترتیب بیشترین نقش را در این پهنهبندی ایفا نمودهاند. در ادامه با کاربرد روشهای کاهش ابعاد، پارامترهای مورد استفاده در پهنهبندی بر اساس ارتباط درونی و میزان همبستگی در 12 گروه تفکیک شدهاند. در اینجا نکته حائز اهمیت این است که برخلاف استفاده فراوان از مقادیر b , a رابطه گوتنبرگ - ریشتر در تهیه نقشههای زلزلهخیزی و لرزهزمینساختی، این پارامترها نه تنها نقش مهمی در پهنهبندی نداشته، بلکه از همبستگی ضعیفی با دیگر پارامترهای مؤثر در زونبندی برخوردار هستند. بنابراین به نظر میرسد برآوردها و نقشههای تهیه شده با استفاده از این مقادیر ثابت از اعتبار علمی لازم برخوردار نیستند.
محمود فاطمی عقدا؛ مهدی رهبر؛ محسن معجزی؛ غلامرضا اسدالله فردی
چکیده
زمینلغزشها همه ساله خسارات جانی و مالی فراوانی را در سراسر جهان برجای میگذارند، به منظور جلوگیری از خسارات و خطرات ناشی از لغزش میبایست علل رویداد آن را شناخت و این شناخت فقط با بررسی کامل وضعیت زمینشناسی منطقه و مطالعه لغزشهای پیشین اعم از جهانی و محلی امکانپذیر است. در این تحقیق، علاوه بر تعیین ویژگیهای سنگشناسی، ...
بیشتر
زمینلغزشها همه ساله خسارات جانی و مالی فراوانی را در سراسر جهان برجای میگذارند، به منظور جلوگیری از خسارات و خطرات ناشی از لغزش میبایست علل رویداد آن را شناخت و این شناخت فقط با بررسی کامل وضعیت زمینشناسی منطقه و مطالعه لغزشهای پیشین اعم از جهانی و محلی امکانپذیر است. در این تحقیق، علاوه بر تعیین ویژگیهای سنگشناسی، زمینشناسی، ریختشناسی و زمینساختی ناحیه اطراف سد، عوامل تأثیرگذار در وقوع زمین لغزشهای منطقه بررسی شده است. بهطور کلی در تکیهگاهها علت وقوع زمینلغزشها را میتوان وجود سنگشناسی سست، ناپیوستگیهای متعدد و شیب توپوگرافی بالا دانست. در حالی که زمینلغزشهای اطراف دریاچه علاوه بر عوامل یاد شده، متأثر از افزایش فشار آب منفذی و تغییر تراز سطح آب دریاچه سد است. در پایان نیز نقش و اهمیت این پدیده برای سد و منطقه تشریح شده است.
احمد زمانی؛ مریم آق اتابای
چکیده
زمینلرزة 11 فروردین 1385(31 مارس 2006م) با بزرگای گشتاوری 1/6، روستاهای منطقة درب آستانه (سیلاخور) در استان لرستان را ویران کرد. ناحیة رومرکزی این رویداد در قلمرو زون گسل اصلی معاصر(Main Recent Fault,MRF) و سازوکار راستالغز راستگرد آن نیز مشابه دیگر زمینلرزههای این سامانة گسلی است. این زمینلرزه با پسلرزههای نسبتاً فراوانی همراه بوده ...
بیشتر
زمینلرزة 11 فروردین 1385(31 مارس 2006م) با بزرگای گشتاوری 1/6، روستاهای منطقة درب آستانه (سیلاخور) در استان لرستان را ویران کرد. ناحیة رومرکزی این رویداد در قلمرو زون گسل اصلی معاصر(Main Recent Fault,MRF) و سازوکار راستالغز راستگرد آن نیز مشابه دیگر زمینلرزههای این سامانة گسلی است. این زمینلرزه با پسلرزههای نسبتاً فراوانی همراه بوده که در این تحقیق، توالی پسلرزههای آن با استفاده از معیارهای کمی ضریب تغییرات (coefficient of variations,Cv)، توان تابع چگالی طیفی(power spectral density) و ابعاد فراکتالی تعمیم یافته (generalized fractal dimensions) مورد مطالعه قرار گرفته است. شاخصهای کمی محاسبه شده حاکی از وجود ساختار فراکتالی (fractal structure) در توزیع زمانی و مکانی پسلرزههای این زمینلرزه است. مشاهدة رفتار فراکتالی علاوه بر تأیید وجود خوشهبندی در توزیع پسلرزهها، دلیلی بر ناهمگنی وضعیت زمینشناسی و ژئودینامیکی منطقة کانونی زمینلرزه نیز هست. نتایج به دست آمده نشان میدهد با گذشت زمان ابعاد چندفراکتالی توالی زمانی پسلرزهها کاهش و ابعاد چندفراکتالی مراکز سطحی آنها افزایش یافته است. به نظر میرسد این تغییرات ناشی از تغییر رژیم تنش زمینساختی و تأثیر گسلهای فرعی و همراه (secondary and sympathetic faults) باشد. نتایج به دست آمده همچنین دلالت بر کاربرد مؤثرتر روش چندفراکتالی نسبت به روشهای فراکتالی ساده برای مطالعه رفتار خوشهبندی فرایند پسلرزهای دارد.