مریم حمیدیان شیرازی؛ عبداله سعیدی؛ علی سلگی؛ کورس یزدجردی
چکیده
کوهزاد زاگرس بخش مرکزی کمربند کوهزایی آلپ- هیمالیا یکی از جوانترین سامانههای کوهزایی دنیاست. ویژگیهای زمینشناسی و دگرشکلی این کوهزاد بهطور کامل متفاوت با بخشهای دیگر کمربند کوهزایی آلپی است. از آشکارترین ویژگی ساختاری کوهزاد زاگرس میتوان به چینهای بزرگ مقیاس اشاره کرد. مهمترین ویژگی چینها در این پهنه نبود یکنواختی ...
بیشتر
کوهزاد زاگرس بخش مرکزی کمربند کوهزایی آلپ- هیمالیا یکی از جوانترین سامانههای کوهزایی دنیاست. ویژگیهای زمینشناسی و دگرشکلی این کوهزاد بهطور کامل متفاوت با بخشهای دیگر کمربند کوهزایی آلپی است. از آشکارترین ویژگی ساختاری کوهزاد زاگرس میتوان به چینهای بزرگ مقیاس اشاره کرد. مهمترین ویژگی چینها در این پهنه نبود یکنواختی در هندسه آنهاست. روند عمومی ساختارهای شکل گرفته در پهنه زاگرس (چینها و گسلهای بزرگ) شمال باختر- جنوب خاور است که به دلایل گوناگون از جمله جای گرفتن در پهنه گسلهای بزرگ این روند دچار انحراف و خمش شده است. تغییر الگوی اولیه چینها گاه ممکن است به بیش از یک عامل زمین ساختی مربوط باشد. عملکرد همزمان دو یا چند عامل همچون گسلش و یا نفوذ و رشد نمک در ساختمان یک چین نیز امکان دارد الگوی چین را دچار تغییر چشمگیرتری کند. از چینهایی که میتوان این ویژگی را در آن بررسی کرد، تاقدیس کوه احمدی است که در 50 کیلومتری خاور شیراز شکل گرفته است. این چین دارای الگوی یک چین جعبهای با روند محوری شمال شمال باختر، باختر- جنوب خاور، خاور است که در گستره جنوبی و نزدیک به گسل راندگی اصلی زاگرس و به موازات آن در پهنه زاگرس چین خورده خودنمایی میکند و مرز شمالی دشت سروستان را تشکیل میدهد. تاقدیس احمدی، چینی باز و متقارن است که دارای راستای محوری به سوی شمال باختر- جنوب خاور و نزدیک به خاوری- باختری است. در درازای تاقدیس، محور آن در چند نقطه دچار انحراف شده است و هیچگاه بهصورت یک ساختار مستقیم دیده نمیشود. بزرگترین انحراف محور تاقدیس احمدی در پایانه خاوری آن دیده میشود. در این بخش محور تاقدیس یک انحراف نزدیک به 62 درجه به سوی جنوب از خود نشان میدهد.
علی ملائکه؛ محمدرضا قاسمی؛ سعید حکیمی؛ عباس بحرودی
چکیده
تاقدیس ویژنان در بخش ساده چینخورده از کمربند چین و راندگی زاگرس، در جنوب شهرستان گیلان غرب و در استان کرمانشاه قرار گرفته است. برای تحلیل هندسه و جنبششناسی این تاقدیس ابتدا نقشه زمینشناسی گستره مورد مطالعه با استفاده از تصاویر ماهوارهای گوناگون، نقشههای زمینشناسی موجود و عملیات صحرایی در گستره مورد مطالعه تهیه و سپس ...
بیشتر
تاقدیس ویژنان در بخش ساده چینخورده از کمربند چین و راندگی زاگرس، در جنوب شهرستان گیلان غرب و در استان کرمانشاه قرار گرفته است. برای تحلیل هندسه و جنبششناسی این تاقدیس ابتدا نقشه زمینشناسی گستره مورد مطالعه با استفاده از تصاویر ماهوارهای گوناگون، نقشههای زمینشناسی موجود و عملیات صحرایی در گستره مورد مطالعه تهیه و سپس 4 برش عرضی (A1-A2, B1-B2, C1-C2, D1-D2) عمود بر راستای محور چین به روش شکن (Kink)، در محیط نرمافزار اتوکد رسم شده است. برای تحلیل هندسه و جنبششناسی این چین میزان کوتاهشدگی افقی برای دو برش عرضی به دست آمده است. میانگین کوتاهشدگی در این برشها 11 درصد است. تحلیل جنبشی تاقدیس ویژنان بر پایه مدل Pablet & McClay (1996) نشان داد که تاقدیس ویژنان یک چین فراکنشی است. نمودار ارائه شده توسط Jamison (1987) نیز این نتیجه را تأیید میکند. برای اطمینان از نتایج به دست آمده از فاکتوری به نام نسبت اندازه (aspect ratio) که توسط Sattarzadeh et al. (2000) ارائه شده است، استفاده شد. محاسبه این فاکتور نیز نشان میدهد تاقدیس ویژنان در دسته چینهای فراکنشی قرار میگیرد.
طاهره نادری؛ امیر شفیعیبافتی؛ مجید شاهپسندزاده
چکیده
دادههای بهدست آمده از تحلیل ساختاری سامانه گسلی کوهبنان نشانگر آن است که این گسل فعال، جنبششناسی ساختارهای گستره تیکدر-گورچوییه در شمال کرمان را مهار میکند. سامانه گسلی کوهبنان در گستره مورد مطالعه متشکل از چهارشاخه گسلی با میانگین راستایN70Eدر حد فاصل روستای تیکدر- گورچوییه است. این تکههای گسلی با شیب بین50 تا 70 درجه ...
بیشتر
دادههای بهدست آمده از تحلیل ساختاری سامانه گسلی کوهبنان نشانگر آن است که این گسل فعال، جنبششناسی ساختارهای گستره تیکدر-گورچوییه در شمال کرمان را مهار میکند. سامانه گسلی کوهبنان در گستره مورد مطالعه متشکل از چهارشاخه گسلی با میانگین راستایN70Eدر حد فاصل روستای تیکدر- گورچوییه است. این تکههای گسلی با شیب بین50 تا 70 درجه در جهت شمال باختری و ریک بردارلغزشN50-80، حرکت معکوس چیره با مؤلفه راستالغز گسل را نشان میدهند. شاخه اصلی سامانه گسل کوهبنان با روندشمال باختری-جنوب خاوری بین توالی سنگی سری دزو با توالی سنگی سازند شمشک و تکههای گسلی منشعب از آن با روند خاوری-باختری تا شمال خاوری-جنوبباختری بین توالی سنگی سازند هجدک با آبرفتهای نئوژن و رسوبات کواترنری درشمال خاور تیکدر گزارش میشود. در این محدوده توالی سنگی سری دزو (اواخر نئوپروتروزوییک-کامبرین زیرین) شامل سنگ های دولومیتی و تبخیری بر روی سنگماسهها، شیلها و سنگآهکهای سازند هجدک (ژوراسیک) رانده شده است. بر اساس گامههای فراگشت ساختاری سامانه گسل کوهبنان درگستره موردمطالعه، اولین شاخه این سامانه گسلی (F3) با سه سری لغزش در راستای شمال خاوری – جنوب باختری و بین توالی سنگی سازند شمشک با توالی سنگی سری دزو درشمال تیکدر تشکیل شده است؛ شاخههای بعدی به ترتیب F2,F4وF1 با همین راستا از گسل اصلی منشعب شده و بین توالی سنگی سری دزو با سازندهای هجدک، شمشک و داهو (همارز سازند لالون)تشکیل شده است.
ناهید صحابیفرد؛ علی یساقی؛ محمدقاسم حسنگودرزی
چکیده
کمربند چین- رانده زاگرس توسط گسلهای عرضی گوناگونی و با روند غالب شمال شمال باختر – جنوب جنوب خاور و سازوکار راستالغز قطع شده است. این گسلها اغلب به علت حضور لایههای جدایشی در قاعده و بخشهای مختلف پوشش رسوبی، هندسه پلکانی را در سطح زمین نشان میدهند. از جمله این گسلها،گسل عرضی کرهبس در ناحیه فارس و در 65 کیلومتری ...
بیشتر
کمربند چین- رانده زاگرس توسط گسلهای عرضی گوناگونی و با روند غالب شمال شمال باختر – جنوب جنوب خاور و سازوکار راستالغز قطع شده است. این گسلها اغلب به علت حضور لایههای جدایشی در قاعده و بخشهای مختلف پوشش رسوبی، هندسه پلکانی را در سطح زمین نشان میدهند. از جمله این گسلها،گسل عرضی کرهبس در ناحیه فارس و در 65 کیلومتری خاور گسل کازرون است. به علت حضور سری هرمز و افقهای میانی شکلپذیر در پوشش رسوبی اثر این گسل در سطح به صورت پارهگسلهایی با روند شمال - شمال باختر است. تاکنون حداقل شش پارهگسل در بخشهای شمالی و مرکزی گسل کرهبس شناسایی شده است. در این نوشتار، دو پارهگسل جنوبی پهنه گسل کرهبس به نامهای پارهگسلهای منقارک و کلاغ در بخشهای جنوبی گسل کرهبس و در جنوب فیروزآباد فارس معرفی و هندسه و سازوکار آنها تحلیل شده است. سازوکار این پارهگسلها (منقارک و کلاغ) به کمک ساختارهایی چون گسلهای ریدل همسو و ناهمسو و چینهای جوان در راستای آنها و همچنین پایانههای آنها، راستالغز راستبر تحلیل شده است. این پارههای گسلی در پایانه جنوبی خود به تدریج از سازوکار راستالغز به سازوکار معکوس و تقریباً به موازات راندگیهای کلاغ و سورمه ختم میشوند. این پایانههای گسلی در فرادیواره گسلهای رانده کلاغ و سورمه بوده و در راستای آنها سازندهای کهنتر از سازندهای توسعه یافته در فرادیواره گسلهای راندگی اصلی (سازند سورمه) برونزد دارد. از این رو پارهگسلهای منقارک و کلاغ معرفی شده در این مطالعه سازوکار راستالغز داشته و با توجه به این سازوکار، هندسه و موقعیت ساختاری آنها در ادامه پارههای شمالی و مرکزی گسل کرهبس، به عنوان پارهگسلهای جنوبی این گسل معرفی میشوند. میزان جابهجایی این پارهگسلها با توجه به راندگی سازند آسماری بر روی سازند بختیاری در راستای گلواره مثبت توسعه یافته در راستای پارهگسل منقارک حداقل به اندازه ستبرای سازند میشان تحلیل میشود.
بهزاد زمانی ق.؛ محمد جلیل پور؛ محسن مؤید؛ محمد فریدی
چکیده
در این تحقیق گنبد نمکی خواجه در استان آذربایجان شرقی از دیدگاه ساختاری بررسی شده و سپس امکان ذخیرهسازی گاز در این گنبد مورد ارزیابی قرار گرفته است. در اثر صعود این گنبد نمکی ساختارهای بسیار متنوعی همچون گسلهای معکوس حاشیهای، گسلهای نرمال شعاعی، چینها و کارست توسعه یافتهاند. در بخش شمالی گسل تبریز زنجیرهای از ساختارهای ...
بیشتر
در این تحقیق گنبد نمکی خواجه در استان آذربایجان شرقی از دیدگاه ساختاری بررسی شده و سپس امکان ذخیرهسازی گاز در این گنبد مورد ارزیابی قرار گرفته است. در اثر صعود این گنبد نمکی ساختارهای بسیار متنوعی همچون گسلهای معکوس حاشیهای، گسلهای نرمال شعاعی، چینها و کارست توسعه یافتهاند. در بخش شمالی گسل تبریز زنجیرهای از ساختارهای حوضه و گنبد وجود دارد که همگی دارای کشیدگی با روند شمال باختری – جنوب خاوری هستند. گنبد نمکی خواجه نیز در حاشیه جنوبی یکی از همین حوضهها تشکیل شده است. عوامل مختلفی در صعود این گنبد مؤثر بودهاند که از مهمترین آنها رژیم تکتونیکی فشاری حاکم بر منطقه است که منجر به تشکیل این حوضهها شده و در ضمن آن در محل تقاطع شاخه فرعی گسل تبریز و شاخه فرعی (شمال باختری- جنوب خاوری)گسل نهند پهنه ضعیف و مناسبی برای صعود و تشکیل گنبد نمکی خواجه فراهم کرده است. عوامل دیگری همچون نیروی شناوری، تداوم تنشهای فشارشی و بارگذاری تفاضلی نیز عامل تداوم صعود گنبد نمکی بودهاند. گنبد نمکی خواجه جوان بوده و امروزه نیز در حال صعود است و مدل سازی تحلیلی عمر آن را 31000 سال به دست داده است که این سن با آثار نئوتکتونیکی محدوده گنبد نمکی نیز سازگاری دارد. این گنبد نمکی از لحاظ میزان خلوص، دارای درصد NaCl بالا بوده و فاقد ناخالصیهای KCl و MgCl2 است و از این رو برای انجام فرایند انحلال جهت ایجاد فضای زیرزمینی برای ذخیرهسازی گاز مناسب است. در ارتباط با ذخیرهسازی گاز در این گنبد از نظر گسترش عمقی و برآورد حجم ذخیرهسازی نیاز به بررسیهای تحت الارضی است ولی از نظر دیگر عوامل مؤثر بر ذخیرهسازی مناسب برای ذخیره سازی گاز به نظر میرسد.
روح الله ندری؛ محمد محجل؛ عباس بحرودی
چکیده
سامانه گسل امتداد لغز بیدهند با راستای شمال شمال باختر- جنوب جنوب خاور، مجموعه سنگهای آتشفشانی و نهشتههای رسوبی سنوزوییک را در پهنه ارومیه- دختر در جنوب شهر قم بریده است. شواهد ساختاری مطالعه شده در این سامانه نشان میدهد که این گسل، سازوکار امتدادلغز راستبر دارد و مقدار جابهجایی افقی در امتداد آن با جابهجا کردن نهشتههای ...
بیشتر
سامانه گسل امتداد لغز بیدهند با راستای شمال شمال باختر- جنوب جنوب خاور، مجموعه سنگهای آتشفشانی و نهشتههای رسوبی سنوزوییک را در پهنه ارومیه- دختر در جنوب شهر قم بریده است. شواهد ساختاری مطالعه شده در این سامانه نشان میدهد که این گسل، سازوکار امتدادلغز راستبر دارد و مقدار جابهجایی افقی در امتداد آن با جابهجا کردن نهشتههای ائوسن، دستکم به 16 کیلومتر میرسد. دادههای ساختاری مشخص میکند که پایانههای فشاری و کششی در لنگه باختری بهطور گسترده تشکیل شده و ساختارهای قرینه آنها در بخش خاوری مشاهده نمیشود. این موضوع حرکت لنگه باختری در برابر لنگه خاوری را در امتداد گسل بازگو میکند که سبب ایجاد گسلهای معکوس و رانده شده(تراستی) به همراه چینخوردگی در پایانه فشاری و نفوذ سیلهای (Sills) گابرودیوریتی در پایانه کششی شده است. در پایانه فشاری شمال باختری و در محلهای پله شدگی پوششی در امتداد گسل (Releasing zones) در بخش میانی با ادامه جابهجایی در امتداد گسل بیدهند فضای کششی محلی ایجاد شده و تودههای نفوذی سینیتی و گرانیتی با سن جوانتر (میوسن) در آن نفوذ کردهاند. حضور نهشتههای آذرآواری میوسن در موقعیت پایانه فشاری جنوب خاوری و رانده شدن سیلهای گابرودیوریتی چینخورده در منطقه کششی پایانه جنوب باختری گسل نشاندهنده تغییرشکل بعدی در این منطقه است.
محمدعلی گنجویان؛ سهراب شهریاری؛ علی یساقی
چکیده
ناحیة فارس در بخش پیش بوم زاگرس واقع گردیده است و از شمال و خاور به راندگی اصلی زاگرس، از جنوب به تنگه هرمز و خلیج فارس، و از باختر به گسل کازرون محدود میگردد. گسلهای راندگی و چینخوردگیهای همراه، از ساختهای اصلی آن به شمار میروند. روند این ساختارها شمال باختر-جنوب خاور و همروند با روند ساختارهای موجود در کمربند چین خورده- رانده ...
بیشتر
ناحیة فارس در بخش پیش بوم زاگرس واقع گردیده است و از شمال و خاور به راندگی اصلی زاگرس، از جنوب به تنگه هرمز و خلیج فارس، و از باختر به گسل کازرون محدود میگردد. گسلهای راندگی و چینخوردگیهای همراه، از ساختهای اصلی آن به شمار میروند. روند این ساختارها شمال باختر-جنوب خاور و همروند با روند ساختارهای موجود در کمربند چین خورده- رانده شده زاگرس میباشد. بررسیهای ساختاری چهار تاقدیس در ناحیة فارس داخلی بر پایة تفسیر خطوط بازتاب لرزهای و ترسیم برش عرضی ساختاری بر مبنای دادههای چاههای پیرامون و برداشتهای صحرایی شواهدی را به شرح زیر آشکار ساخته است. با توجه به هندسة چینخوردگی و از دیدگاه ارتباط چین خوردگی با گسلخوردگی چینهای پیشروی گسل (fault propagation folding) و چینهای جدایشی (fault detachment folding) را میتوان در این تاقدیسها مشاهده کرد. براساس پارامترهای اندازهگیری شده، تاقدیس قره بولاغ با مدل چینخوردگی پیشروی گسله و تاقدیسهای درز و شیرخوان با مدل چینخوردگی جدایشی مطابقت دارد. براساس مقاطع بازتاب لرزهای و برش عرضی ساختاری، تاقدیس چاه کیله در عمق تبدیل به یک ناودیس شکنجی میگردد. میزان کوتاه شدگی براساس مقطع عرضی ساختاری موازنه شده 14% محاسبه شده است.