زمین شناسی اقتصادی
کیامرث حسینی؛ مجید شاه پسندزاده؛ رقیه ذبیحی خرق
چکیده
گستره معدنی سنگان در شمال کمربند ماگمایی سنوزوییک خاور ایران عمدتاً از سنگهای آتش فشانی و آذرآواری (پیروکلاستیک) اسیدی-حدواسط تشکیل گردیده که تحت نفوذ تودههای گرانیتوییدی ائوسن قرار گرفتهاند. در کانسار اسکارن آهن باغک، این گرانیتوییدها از بیوتیتکوارتزمونزونیت پورفیری، بیوتیت سینیت تا بیوتیت سینوگرانیت و آلکالی فلدسپار ...
بیشتر
گستره معدنی سنگان در شمال کمربند ماگمایی سنوزوییک خاور ایران عمدتاً از سنگهای آتش فشانی و آذرآواری (پیروکلاستیک) اسیدی-حدواسط تشکیل گردیده که تحت نفوذ تودههای گرانیتوییدی ائوسن قرار گرفتهاند. در کانسار اسکارن آهن باغک، این گرانیتوییدها از بیوتیتکوارتزمونزونیت پورفیری، بیوتیت سینیت تا بیوتیت سینوگرانیت و آلکالی فلدسپار کوارتز سینیت تا آلکالی فلدسپار گرانیت پیش از کانیزایی و کوارتز آلکالی سینیت و کوارتز سینیتهای هم زاد با کانیزایی تشکیل شدهاند. این گرانیتوییدهای نوع I ماهیت متاآلومین منیزیمی، کالک آلکالن، آلکالن پتاسیم بالا تا شوشونیتی دارند. این گرانیتوییدها غنیشدگی نسبی عناصر LREE/HREE و LILE /HFSE، بیهنجاری منفی Eu, Sr, Ta, Th و Ti و بیهنجاری مثبت Th, U, K, Ba, Rb به همراه مقادیر بالای La و نسبت Zr/Nb, Nb/Th, Nb/U و Nb/La را نشان میدهند که نه تنها منشأ گوشتهای نشأت گرفته از لیتوسفر اقیانوسی فرورونده، بلکه آلایش پوسته قارهای در تکامل ماگمای سازنده آنها را پیشنهاد میکند. مقادیر Sm/Yb در برابر La/Sm, Sm/Yb در برابر Sm و Dy/Yb در برابر La/Yb نشان میدهد ماگمای اولیه از ذوببخشی اندک (2 تا 5 درصد) لرزولیتهای گارنت-اسپینلدار در ژرفایی حدود 68-66 کیلومتری گوشته بالایی، تحتتأثیر آلایش پوستهای قرار گرفته است. بنابر این پژوهش، جایگاه زمینساختی-ماگمایی گرانیتوییدها، کمان ماگمایی همزمان تا پس از برخورد قارهای پیشنهاد میشود.
زمین شناسی اقتصادی
فرج الله فردوست؛ اکبر عبدالهی حیدرباغی؛ سولماز بلوچی
چکیده
کانسار آهن رباعی در 96 کیلومتری جنوب دامغان واقع شده است. سنگهای میزبان، سنگهای آهکی کرتاسهپسین (بخش I) و سنگهای آتشفشانی- رسوبی ائوسن از جمله توفهای ماسهای (بخش II) میباشند. دگرسانیها شامل کلریتی، اپیدوتی، آرژیلیتی، سیلیسی، کربناتی و هماتیتیشدن است. کانیهای تشکیلدهنده به سه دسته فلزی آهندار (مگنتیت، هماتیت، پیریت، ...
بیشتر
کانسار آهن رباعی در 96 کیلومتری جنوب دامغان واقع شده است. سنگهای میزبان، سنگهای آهکی کرتاسهپسین (بخش I) و سنگهای آتشفشانی- رسوبی ائوسن از جمله توفهای ماسهای (بخش II) میباشند. دگرسانیها شامل کلریتی، اپیدوتی، آرژیلیتی، سیلیسی، کربناتی و هماتیتیشدن است. کانیهای تشکیلدهنده به سه دسته فلزی آهندار (مگنتیت، هماتیت، پیریت، پیروتیت،گوتیت و لیمونیت)، فلزی مس-دار (کالکوپیریت، کالکوسیت، کوولیت، مالاکیت و آزوریت) و باطله (کلسیت، دولومیت، کوارتز، گارنت، اپیدوت و کلریت) تقسیم می-شوند. ساخت و بافت ماده معدنی بهصورت تودهای، رگه-رگچهای، شکافه پرکن، دانهپراکنده و جانشینی است. در بخش I میزان عیار فلزات آهن کل حدود 60 درصد، مس 7/0 درصد و طلا 7/2 گرم در تن و در بخش II آهن کل بین 91/82- 88/5 درصد (عیار میانگین 2/31 درصد)، مس بین 20761- 275 گرم در تن و طلا 89/0 گرم درتن متغییر است. مطالعات میانبارهای سیال بر روی کانی کوارتز مربوط به بخش II کانسار انجام شد که فراوانی دمای همگنشدن بین 249 - 200 درجه سانتیگراد با شوری 4 -2 درصد وزنی معادل نمک طعام میباشند. براساس نتایج بدست آمده از این تحقیق، بخش I با اسکارن کلسیمی دما پایین و بخش II ، با کانهزایی نوع اکسید آهن- مس- طلا (IOCG) شباهت بیشتری نشان میدهد.
نرگس شیردشتزاده؛ قدرت ترابی؛ رامین صمدی
چکیده
در بخشهای جنوبی افیولیت نایین قطعات آمفیبولیتی به رنگ سبز تیره درون اسکارنها دیده شد. این سنگها در نمونه دستی ظاهری شبیه به ارتوآمفیبولیتهای (سنگهای بازیک دگرگون) این افیولیت دارند، ولی از دید کانیشناسی کانیهای آمفیبول (هورنبلند منیزیمدار)، کلینوپیروکسن (دیوپسید)، گارنت (گروسولار - آندرادیت با Grs~63-87 And~12-35)، کوارتز و کمی ...
بیشتر
در بخشهای جنوبی افیولیت نایین قطعات آمفیبولیتی به رنگ سبز تیره درون اسکارنها دیده شد. این سنگها در نمونه دستی ظاهری شبیه به ارتوآمفیبولیتهای (سنگهای بازیک دگرگون) این افیولیت دارند، ولی از دید کانیشناسی کانیهای آمفیبول (هورنبلند منیزیمدار)، کلینوپیروکسن (دیوپسید)، گارنت (گروسولار - آندرادیت با Grs~63-87 And~12-35)، کوارتز و کمی کلسیت و ولاستونیت دارند. کلریت و پرهنیت نیز کانیهای ثانویه آنها هستند و بیشتر شکستگیها را پر کردهاند. مطالعات صحرایی، سنگنگاری و شیمی کانیها نشاندهنده برخی تفاوتهای کانیشناسی میان قطعات آمفیبولیتی دروناسکارنها و ارتوآمفیبولیتهای این افیولیت هستند. بهگونهای که شاید بتوان این قطعات آمفیبولیتی را الیستولیتهایی با خاستگاه رسوبی (مارنهای آهکی کف دریا) دانست که در پی دگرگونی ناحیهای در حد رخساره آمفیبولیت - گرانولیت در شرایط فوگاسیته کم اکسیژن به آمفیبولیت (پاراآمفیبولیت) تبدیل شدهاند.
سید جواد مقدسی
چکیده
نهشته فسفات جیرود در 45 کیلومتری شمال شهر تهران، در بخش مرکزی پهنه زمینشناختی- ساختاری البرز قرار گرفته است. این نهشته در سازند جیرود جای دارد که یکی از میزبانهای مهم فسفات در ایران است. افق فسفاتی شامل چندین لایه ماسهسنگی فسفاتی است که در یک واحد شیلی متورق سیاه رنگ جای گرفته است. نتایج حاصل از مطالعات میکروسکوپی نشان میدهند ...
بیشتر
نهشته فسفات جیرود در 45 کیلومتری شمال شهر تهران، در بخش مرکزی پهنه زمینشناختی- ساختاری البرز قرار گرفته است. این نهشته در سازند جیرود جای دارد که یکی از میزبانهای مهم فسفات در ایران است. افق فسفاتی شامل چندین لایه ماسهسنگی فسفاتی است که در یک واحد شیلی متورق سیاه رنگ جای گرفته است. نتایج حاصل از مطالعات میکروسکوپی نشان میدهند که افقهای فسفاتی سازند جیرود کانیشناسی سادهای دارند. آپاتیت و کوارتز کانیهای اصلی سازنده این افقها و کانیهای فرعی شامل کلسیت، دولومیت، پیریت، اکسیدهای آهن و کانیهای رسی هستند. نمونههای فسفات گردآوری شده دارای الگوهای REE، مقدار کل REE و نسبتهای عنصری تقریباً یکسانی هستند که نشان میدهد فرایندهای مشابهی در تشکیل آنها مؤثر بودهاند. میانگین مقدار کل REE نمونههای فسفات معدن جیرود از میانگین آبهای اقیانوسی بسیار بیشتر است. الگوهای REE بهنجار شده نمونههای فسفات جیرود، تفریق و غنیشدگی LREE نسبت به HREE نشان میدهند. فسفات جیرود بدون بیهنجاری Ce است. بررسی الگوی بهنجار شده REE نسبت به کندریت نشاندهنده شرایط احیایی رسوبگذاری فسفات است. الگوی بهنجار شده REE نسبت به میانگین شیلهای پساآرکئن (PAAS) نمونههای فسفات جیرود، الگوی تقریباً محدب همراه با بیهنجاری Eu متوسط مثبت نشان میدهد که وجود یک محیط رسوبی بیاکسیژن یا محیط دیاژنزی (احیا کننده سولفات) را برای تشکیل این فسفاتها پیشنهاد میکند.
حبیبه عطاپور
چکیده
رسوبات بادی کواترنر در بخش جنوبی و دامنههای ارتفاعات شمالی و خاوری شهر کرمان گسترش دارند. مهمترین ساختار رسوبات، لایهبندی متقاطع و ریپلمارک است. قطر رسوبات بادی از 06/0 تا 2 میلیمتر متغیر است و میانلایههایی از رسوبات رودخانهای (آبرفتی) درشتدانه (گراول) در میان آنها دیده میشود. سنگشناسی و کانیشناسی رسوبات بادی نشانگر ...
بیشتر
رسوبات بادی کواترنر در بخش جنوبی و دامنههای ارتفاعات شمالی و خاوری شهر کرمان گسترش دارند. مهمترین ساختار رسوبات، لایهبندی متقاطع و ریپلمارک است. قطر رسوبات بادی از 06/0 تا 2 میلیمتر متغیر است و میانلایههایی از رسوبات رودخانهای (آبرفتی) درشتدانه (گراول) در میان آنها دیده میشود. سنگشناسی و کانیشناسی رسوبات بادی نشانگر حضور قطعات سنگی (30 درصد سنگهای رسوبی کربناتی، 25 درصد آذرین و 5 درصد دگرگونی) و کانیهای سیلیکاتی (15 درصد) و غیرسیلیکاتی (25 درصد) است. کانیهای رسوبات شامل کلسیت (10 درصد)، کوارتز و چرت (12 درصد)، فلدسپارهای قلیایی و پلاژیوکلاز (5 درصد)، اکسیدهای آهن (5 درصد)، کلینوپیروکسن (2 درصد) و آمفیبول (1 درصد) و ژیپس (5 درصد) است. محاسبه کانیهای نورماتیو در رسوبات بادی 30 درصد کلسیت، 4/15 درصد کوارتز، 5/12 درصد ارتوز، 10 درصد آلبیت، 5/2 درصد آنورتیت، 2 درصد دیوپسید، 1 درصد انستاتیت، 6/4 درصد کانیهای رسی، 37/0 درصد آپاتیت، 3 درصد ژیپس، 3 درصد هماتیت، 45/0 درصد بروکیت، 10 درصد دولومیت را نشان میدهد. تجزیه شیمیایی 22 نمونه از رسوبات بادی با روش XRF و ICP-OES، نشاندهنده فراوانی اکسید کلسیم و کمبود سیلیس نسبت به رسوبات بادی مناطق دیگر دنیاست و روند یکسانی نسبت به رسوبات بادی عراق، عربستان، مکزیک و نامیبیا نشان میدهد. نمودارهایK2O/Al2O3 در برابر Na2O/Al2O3 و تغییرات نسبتSiO2/Al2O3 در برابر Fe2O3/K2O و Na2O/K2O بیانگر منشأ ماسههای بادی از سنگهای آذرین، رسوبی کربناتی و دگرگونی است.
سهیلا آقاجانی مرسا؛ محمد هاشم امامی؛ محمد لطفی؛ کاظم قلیزاده؛ مجید قاسمی سیانی
چکیده
رگههای کانهدار منطقه نیکوییه در بخش جنوبی ایالت فلززایی طارم- هشتجین در پهنه البرز- آذربایجان (البرز باختری) قرار دارد. سنگهای آتشفشانی ریوداسیت و آندزیت/آندزیتبازالت میزبان کانیسازی رگهای در منطقه معدنی نیکوییه هستند. دگرسانیهای منطقه نیکوییه شامل پروپیلیتی، آرژیلی، سریسیتی و سیلیسی است که در پیرامون رگهها در سنگ ...
بیشتر
رگههای کانهدار منطقه نیکوییه در بخش جنوبی ایالت فلززایی طارم- هشتجین در پهنه البرز- آذربایجان (البرز باختری) قرار دارد. سنگهای آتشفشانی ریوداسیت و آندزیت/آندزیتبازالت میزبان کانیسازی رگهای در منطقه معدنی نیکوییه هستند. دگرسانیهای منطقه نیکوییه شامل پروپیلیتی، آرژیلی، سریسیتی و سیلیسی است که در پیرامون رگهها در سنگ میزبان گسترش دارند. کانهزایی در این منطقه به دو شکل درونزاد و برونزاد در سه مرحله: مرحله آغازین شامل کانههای مگنتیت، پیریت، کالکوپیریت، بورنیت؛ مرحله میانی شامل کانههای گالن، اسفالریت و مقدار کمتر کالکوپیریت و مرحله پایانی متشکل از کانههای برونزاد مالاکیت، سروزیت، کوولیت، هماتیت و گوتیت رخ داده است. مطالعات میانبارهای سیال در کانیهای کوارتز و کلسیت به ترتیب دمای همگنشدگی (Th) 185 تا 312 درجه سانتیگراد و 133 تا 251 درجه سانتیگراد را نشان داد. شوری میانبارهای سیال در نمونههای کوارتز، در محدوده 5/0 تا 5/5 درصد وزنی معادل نمک طعام و در نمونههای کلسیت در محدوده 3/0 تا 4/5 درصد وزنی معادل نمک طعام در تغییر است. همزیستی میانبارهای سیال غنی از مایع و غنی از بخار، برشی شدن، حضور کوارتز ریزبلورین، کلسدونی و کلسیت تیغهای، سازوکار جوشش در منطقه نیکوییه را نشان میدهد. جوشش و سرد شدن مهمترین سازوکار کانهزایی در رگههای کانهدار هستند. مطالعات کانیشناسی، هالههای دگرسانی و میانبارهای سیال نشان داد که کانیسازی در منطقه معدنی نیکوییه از نوع اپیترمال سولفیداسیون پایین است.
سعیده رنجبر؛ سید محسن طباطباییمنش؛ محمدعلی مکیزاده
چکیده
اسکارن خونی در فاصله 220 کیلومتری شمال خاور اصفهان، در پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد که در همبری زبانههای کوچکی از توده نفوذی گرانیتوییدی نوع I کالکافی (بهسن ائوسن بالایی- الیگوسن) با واحد مرمر- دولومیتی لاخ به سن پرکامبرین گسترش یافته است. اسکارنسازی متشکل از دو زیرپهنه دروناسکارن و بروناسکارن است. در این اسکارنها ...
بیشتر
اسکارن خونی در فاصله 220 کیلومتری شمال خاور اصفهان، در پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد که در همبری زبانههای کوچکی از توده نفوذی گرانیتوییدی نوع I کالکافی (بهسن ائوسن بالایی- الیگوسن) با واحد مرمر- دولومیتی لاخ به سن پرکامبرین گسترش یافته است. اسکارنسازی متشکل از دو زیرپهنه دروناسکارن و بروناسکارن است. در این اسکارنها کانهزایی گستردهای رخ نداده است. زیرپهنه دروناسکارن گسترش محدود (از چند میلیمتر تا چند سانتیمتر) داشته و بروناسکارن بیشترین گسترش را دارد. دروناسکارن با گسترش گارنتهای خودشکل در زمینه توده نفوذی در مجاورت بخش کربناتی نمود دارد. در مجاورت بلافصل آن، زیرپهنه دروناسکارن با تشکیل کانیهای گارنت و پیروکسن در بخش کربناتی آغاز میشود و با گسترش وزوویانیت و فلوگوپیت در فواصل دورتر از محل همبری ادامه مییابد. گارنت کانی فراوان موجود در این سامانه اسکارنی است و به شکلها و اندازههای گوناگون در این سنگها دیده میشود. در این پژوهش به بررسی الگوی ناحیهبندی بلورهای گارنت در زیرپهنه اگزواسکارن، در همبری بلافصل توده نفوذی پرداخته شده است. این گارنتها عمدتاً خودشکل و همسانگرد بوده و در مواردی بیشکل هستند و یا ناهمسانگردی نشان میدهند و عمدتاً دارای هسته غنی از گروسولار هستند که به سمت حاشیه، با یک مرز واضح محتوای آندرادیت در آنها افزایش چشمگیری نشان میدهد. بررسیهای صورت گرفته توسط پژوهشگران، جوشش را بهعنوان عامل اصلی این پدیده مطرح میسازد، به این صورت که این پدیده سبب افزایش محتوای آهن و فشار بخشی اکسیژن در مراحل پایانی تکوین این سامانه شده و سرانجام محتوای آندرادیت در محلول جامد گارنت را افزایش داده است.
سیدجابر یوسفی؛ علیجان آفتابی؛ عباس مرادیان
چکیده
گوسانها در محدوده معدنی مس- طلای چهارگنبد از وسعت قابل توجهی برخوردارند. کانیشناسی گوسانهای مورد مطالعه شامل کانیهای هماتیت (Fe2O3)، گوتیت (FeO(OH)) و لیمونیت (Fe2O3.H2O) با بافت کلوفرم، کوارتز، کلسیت و کانیهای رسی میباشد. عناصر: 08/1 Ag= ،19/1As=، 12/70Bi=، 11/4Mn=، 37/2Mo=، 51/1Pb=، 7/1Sb= و 71/1Fe= نسبت به سنگهای کانهزا دارای افزودگی و عناصر 9/0Au= 03/0Cu=، 03/0S=، ...
بیشتر
گوسانها در محدوده معدنی مس- طلای چهارگنبد از وسعت قابل توجهی برخوردارند. کانیشناسی گوسانهای مورد مطالعه شامل کانیهای هماتیت (Fe2O3)، گوتیت (FeO(OH)) و لیمونیت (Fe2O3.H2O) با بافت کلوفرم، کوارتز، کلسیت و کانیهای رسی میباشد. عناصر: 08/1 Ag= ،19/1As=، 12/70Bi=، 11/4Mn=، 37/2Mo=، 51/1Pb=، 7/1Sb= و 71/1Fe= نسبت به سنگهای کانهزا دارای افزودگی و عناصر 9/0Au= 03/0Cu=، 03/0S=، 04/0Se= و 94/0Zn= دارای کاهیدگی میباشند. با بررسی ضرایب همبستگی بین عناصر در گوسانهای منطقه، چهار گروه از عناصر قابل تفکیک است. گروه اول شامل بیسموت، مس و آنتیموان میباشند که با آهن و منگنز همبستگی دارند، همبستگی بین این عناصر احتمالاً ناشی از جذب بیسموت، مس و آنتیموان توسط اکسیدهای آهن و منگنز در گوسان و یا حضور این عناصر در اکسیدها و هیدروکسیدهای آهن میباشد. در گروه دوم سرب و نقره میباشد که با بیسموت، مس و آنتیموان همبستگی دارند و فاقد ارتباط معنیدار با آهن و منگنز میباشند. گروه سوم در بر گیرنده آرسنیک، مولیبدن و روی میباشد که در محیط اسیدی گوسان نامحلول هستند. گروه چهارم شامل دو عنصر گوگرد و سلنیم است که در کانیهای سولفیدی و در طی مراحل تشکیل گوسان و در کانیهای سولفاتی متمرکز میشوند. همبستگی عناصری مانند بیسموت و مس ناشی از همراهی و همبستگی آنها در سنگهای کانهزا و سولفیدی اولیه میباشد. در گوسانهای منطقه، بیسموت با افزودگی 94/3123 نسبت به کلارک بیانگر ارزش اقتصادی بیسموت در گوسانهای محدودهی معدنی چهارگنبد میباشد و عناصر مس و طلا نیز به ترتیب دارای افزودگی 62/12 و 400 برابر نسبت به کلارک میباشند. همه عناصر در گوسانها، به ویژه بیسموت میتواند به عنوان یک راهنمای اکتشافی مورد ارزیابی قرار گیرد.
سمیه شهبازی؛ مجید قادری؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران
چکیده
کانسار آهن باشکند در 16 کیلومتری جنوبباختری سلطانیه در پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد. واحدهای سنگی منطقه شامل سنگهای دگرگونه سازند کهر، گرانیت خرمدره و دایک آندزیتی است. دگرسانیهای عمده در منطقه، آرژیلی، پتاسیک، کلریتی، سریسیتی و کوارتز- کربناتی هستند. کانهزایی با روند N30-50W و شیب 30 تا 50 درجه بهسوی جنوبباختر، از لایهبندی ...
بیشتر
کانسار آهن باشکند در 16 کیلومتری جنوبباختری سلطانیه در پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد. واحدهای سنگی منطقه شامل سنگهای دگرگونه سازند کهر، گرانیت خرمدره و دایک آندزیتی است. دگرسانیهای عمده در منطقه، آرژیلی، پتاسیک، کلریتی، سریسیتی و کوارتز- کربناتی هستند. کانهزایی با روند N30-50W و شیب 30 تا 50 درجه بهسوی جنوبباختر، از لایهبندی اولیه، برگوارگی فیلیتها و گسلهای همروند آنها پیروی میکند. ماده معدنی در کانسار آهن باشکند، بیشتر بهصورت همروند با برگوارگی و با ستبرای کمتر از 1 سانتیمتر الی 7 تا 8 متر و نوارهایی با بیشینه پهنای 5 سانتیمتر در حدفاصل سنگهای کربناتی و آواری دگرگون شده و گاه درون بخش کربناتی تبلور دوباره یافته با عیار متوسط 56 درصد جای گرفته است. پاراژنز کانیشناختی منطقه شامل 1) گروسولاریت، پیروکسن، ایدوکراز؛ 2) آندرادیت، پیروکسن، فورستریت، فلوگوپیت، مگنتیت و 3) ترمولیت، سرپانتین، اپیدوت، تالک، بیوتیت، مگنتیت، اسپکیولاریت و سولفیدها است که بهوسیله رگههای کوارتز- کربنات قطع شدهاند. حضور مگنتیت همزمان با کوارتز و فلدسپار در توده نفوذی، عدم تطابق الگوی رفتاری Fe2O3 با SiO2 و Al2O3 و تطابق آن با دیگر اکسیدهای اصلی و عناصر مس و روی، تشابه الگوی توزیع عناصر خاکی کمیاب در ماده معدنی، توده نفوذی و سنگ میزبان اسکارنی شده و عدم تشابه با نمونههای کمتر دگرسان شده فیلیت و متادولوستون، نشانگر تأمین ماده معدنی از سیالهای مشتق شده از توده نفوذی است که در مرحله متاسوماتیسم پسرونده در اثر اختلاط با سیالهای جوی و افزایش فوگاسیته اکسیژن، منجر به نهشت ماده معدنی شده است.
محمد علی آرین؛ جلال فصل بهار
چکیده
موادتشکیل دهنده گلفشانهای واقع در بخش جنوب باختری دریای مازندران (کشور آذربایجان) با هدف پیبردن به خاستگاه شان از نظر روند تشکیل، کانیشناسی و ژئوشیمی مورد مطالعه قرارگرفته اند، ولی تاکنون گلفشانهای منطقه گمیشان با دیدگاه کانیشناسی و ژئوشیمی بررسی نشده است این پژوهش برای اولین بار با هدف پیبردن به خاستگاه آنها ...
بیشتر
موادتشکیل دهنده گلفشانهای واقع در بخش جنوب باختری دریای مازندران (کشور آذربایجان) با هدف پیبردن به خاستگاه شان از نظر روند تشکیل، کانیشناسی و ژئوشیمی مورد مطالعه قرارگرفته اند، ولی تاکنون گلفشانهای منطقه گمیشان با دیدگاه کانیشناسی و ژئوشیمی بررسی نشده است این پژوهش برای اولین بار با هدف پیبردن به خاستگاه آنها از گلفشانها و رسوبات بستر حاشیه دریای منطقه مورد مطالعه نمونهبرداری و بررسی شده است. نتایج ژئوشیمی وکانیشناسی نمونههای برداشته شده که با روشهای XRD,XRF,ICP تعیین اندازه آنیونها انجام شده، نشان میدهد که کانی های اصلی سه گلفشان قارنیاریق، نفتلیچه و اینچه برون و رسوبات بستر دریا را کوارتز، کلسیت و آلبیت و کانیهای فرعی آنها را عمدتاً هالیت، کانیهای رسی نظیر ساپونیت، ناترولیت و مسکوویت تشکیل میدهند، بنابراین میتوان نتیجه گرفت هر سه گلفشان خاستگاه مشترکی دارند. در ضمن نتایج آزمایشهای انجام شده با نتایج آزمایشهایی که در مورد گلفشان داشگیل (واقع درکشور آذربایجان) از نظر اندازه اکسیدها و عناصر با هدف مشابه انجام شده و شیمی دریای مازندران (خزر) که از طرف پژوهشگران صورت گرفته، مقایسه شده است. از این مقایسه مشخص شد که گلفشانهای مورد مطالعه منطقه از نظر عناصر Na, K, Ca, Al نسبت به گلفشان داشگیل و دریای خزر غنی و از نظر Cl فقیر است.
میثم رسولی بیرامی؛ بهنام شفیعی بافتی؛ جعفر عمرانی؛ فرانک حیدریان
چکیده
رخداد مقادیر بیهنجار از اورانیم با مناطق واجد کانیسازی ثانویه مس (مالاکیت) در برخی بخشهای توده متاآلومینوس- پرآلکالین رزگاه در شمال باختر شهرستان سراب سبب شد تا این توده از دید احتمال رخداد کانیزایی اورانیم مورد توجه سازمان انرژی اتمی باشد. برای همین پژوهش حاضر با استفاده از مطالعات کانیشناسی، سنگشناسی و زمینشیمیایی توان ...
بیشتر
رخداد مقادیر بیهنجار از اورانیم با مناطق واجد کانیسازی ثانویه مس (مالاکیت) در برخی بخشهای توده متاآلومینوس- پرآلکالین رزگاه در شمال باختر شهرستان سراب سبب شد تا این توده از دید احتمال رخداد کانیزایی اورانیم مورد توجه سازمان انرژی اتمی باشد. برای همین پژوهش حاضر با استفاده از مطالعات کانیشناسی، سنگشناسی و زمینشیمیایی توان کانهزایی اورانیم را در این توده مورد ارزیابی قرار داده است. سنگهای توده روند تبلور تفریقی را به نمایش گذاشته و دارای تنوع سنگشناسی از مونزودیوریت دارای نفلین تا نفلینمونزوسینیت، پسودولوسیت مونزوسینیت و نفلینسینیت هستند. ارزیابی ویژگیهای زمینشیمیایی سنگهای نادگرسان استوک و دایکهای رزگاه با تأکید بر رفتار اورانیم و عناصر کمیاب خاکی در طی تفریق ماگمایی نشان داد که آپاتیت تأثیر زیادی بر تنظیم غلظت عناصر کمیاب خاکی، U و Th داشته است و زیرکن تا حد کمتر در سنگهای تفریق یافتهتر عناصر کمیاب خاکی سنگین، U، Th و عناصر HFS (Zr، Hf، Nb، Ta، Ti) را درخود جای داده است. سنگهای نفلینسینیتی با ترکیب پرآلکالین به عنوان تفریقیافتهترین واحدهای سنگی استوک نسبت به میانگین نفلینسینیتهای جهان از مقادیر پایین از عناصر HFS، U (حداکثر تا ppm 21) Th (حداکثر تا ppm 56) و عناصر کمیاب خاکی برخوردار هستند ولی مقدار این عناصر در آنها بالاتر از سنگهای تفریق نیافتهتر توده است. بیشتر سنگها دارای بیهنجاری منفی Eu هستند (1≥Eu/Eu*) و نمونههای نفلینسینیتی تفریقیافته دارای بیهنجاری منفی شدید از یوروپیم بودهاند. فراوانی ایلمنینت و مگنتیت و نبود آمفیبول در سنگهای توده نشاندهندة احیایی بودن ماهیت توده و کمبود مواد فرار در توده است که همراه با متاآلومینوس بودن ترکیب توده و فراوانی آپاتیت سبب شده است که توده توانایی کانیسازی اورانیم را نداشته باشد. آزاد شدن محلولهای گرمابی به مقدار محدود از برخی بخشهای توده و شستشوی اورانیم از کانیهای میزبان (آپاتیت و زیرکن) توسط این محلولها سبب کانیزایی ضعیف از اورانیم و مس در مرحلة فرایندهای دگرسانی درونزاد شده است. رخداد فرایندهای اکسید شدن و فروشست برونزاد بر کانیسازیهای ضعیف اولیه، افزایش عیار اورانیم و مس را با تشکیل کربناتهای مس به دنبال داشته است که به دلیل ستبرای کم و سطحی بودن کانیزاییهای یادشده، بیهنجاریهای موجود از اورانیم در تودة رزگاه غیراستخراجی هستند؛ بنابراین این منطقه برای انجام برنامه اکتشاف نیمهتفصیلی و تفصیلی توسط سازمان انرژی اتمی برای اورانیم پیشنهاد نمیشود.
سعید حجتی؛ حسین خادمی
چکیده
تا به حال گزارشی در رابطه با شناسایی و مطالعه ویژگیهای فیزیکوشیمیایی ذخایر سپیولیت در کشور منتشر نشده است. بنابراین این مطالعه با هدف شناسایی و بررسی برخی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و کانیشناسی ذخایر سپیولیت الیاتو در شمال خاور ایران انجام شد. به این منظور 10 نمونه سپیولیت که از نقاط مختلف معدن الیاتو به صورت تصادفی گردآوری شده ...
بیشتر
تا به حال گزارشی در رابطه با شناسایی و مطالعه ویژگیهای فیزیکوشیمیایی ذخایر سپیولیت در کشور منتشر نشده است. بنابراین این مطالعه با هدف شناسایی و بررسی برخی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و کانیشناسی ذخایر سپیولیت الیاتو در شمال خاور ایران انجام شد. به این منظور 10 نمونه سپیولیت که از نقاط مختلف معدن الیاتو به صورت تصادفی گردآوری شده بود برای انجام مطالعات ژئوشیمیایی و کانیشناسی شامل مطالعات سطح ویژه، ظرفیت تبادل کاتیونی، پراش پرتو ایکس، مطالعات میکروسکوپ الکترونی عبوری و روبشی، فلورسانس پرتو ایکس، تجزیه حرارتی و طیفسنجی فروسرخ بررسی شدند. نتایج حاصل از مطالعه پراش نگاشتهای پرتو ایکس در ذخایر مورد مطالعه حضور کانی سـپیولیت را به عنوان فاز اصلی (70 تا 80 درصد) همراه با مقادیر کم کانیهای کوارتز (20- 10 درصد) و دولومیت (10- 5 درصد) اثبات کرد. مشاهدات میکروسکوپ الکترونی عبوری و روبشی نیز وجود رشتههای طویل و درهم تابیده کانی سپیولیت را در این ذخایر تأیید کرد که نشان از تشکیل درجای این کانی از محلولهای غنی از منیزیم و/یا پس از تهنشست دولومیت در آنها دارد. همچنین بر پایه تجزیه عنصری ذخایر مورد مطالعه، فرمول ساختمانی پیشنهادی برای این کانی عبارت است از: (Si1197 Al0.03)(Mg7.20 Al0.11 Fe0.15)O30(OH)4(OH2)4 . 8H2O که نشاندهنده جانشینی کم آلومینیم به جای سیلیسیم و منیزیم به ترتیب در لایههای تتراهدرال و اکتاهدرال کانی و وجود بار لایهای به نسبت کم در کانی است. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که در منحنی حرارتی ذخایر سپیولیت مورد مطالعه 4 پیک گرماگیر به ترتیب در 134، 336، 546 و 818 درجه سانتیگراد دیده میشوند که به ترتیب با 69/8، 31/3، 65/2 و 19/10 درصد کاهش وزن در ساختمان کانی همراه است و بیشتر به دلیل حذف تدریجی آب از ساختمان کانی در منحنی حرارتی کانی ظاهر میشوند. همچنین مقایسه سطح ویژه کانی با نمونه مشابه اسپانیایی، استفاده از آن را برای کاربردهای صنعتی تأیید میکند.
ابراهیم راستاد؛ حسینعلی تاجالدین؛ عبدالمجید یعقوب پور؛ محمد محجل
چکیده
کانسار سولفید تودهای غنی از طلا (و نقره) باریکا، در 18 کیلومتری خاور شهرستان سردشت، در شمال باختر پهنه دگرگونی سنندج - سیرجان قرار دارد. واحدهای سنگی رخنمون یافته در محدوده باریکا، مجموعهای از سنگهای آتشفشانی- رسوبی زیردریایی دگرگونشده کرتاسه، شامل متاآندزیت، متاتوفیت، فیلیت و اسلیت است. کانسار باریکا به صورت یک کانسار سولفید ...
بیشتر
کانسار سولفید تودهای غنی از طلا (و نقره) باریکا، در 18 کیلومتری خاور شهرستان سردشت، در شمال باختر پهنه دگرگونی سنندج - سیرجان قرار دارد. واحدهای سنگی رخنمون یافته در محدوده باریکا، مجموعهای از سنگهای آتشفشانی- رسوبی زیردریایی دگرگونشده کرتاسه، شامل متاآندزیت، متاتوفیت، فیلیت و اسلیت است. کانسار باریکا به صورت یک کانسار سولفید تودهای آتشفشانزاد، تشکیل و سپس در اثر فرایندهای کوهزادی زاگرس، دچار دگرگونی و دگرشکلی شده است. فرایندهای دگرگونی و دگرشکلی عملکرده بر روی کانسار باریکا، ساخت، بافت و کانیشناسی کانسنگ چینهسان اولیه را تغییر داده و ساختها، بافتها و شکلهای جدیدی از کانهزایی ایجاد کرده است. در مرحله گرمابی همزمان با فعالیت آتشفشانی، طلا به صورت غیر قابل رؤیت درون پیریتهای فرامبوییدال نهشت یافته است. عملکرد دگرگونی پیشرونده بر بخش چینهسان کانسار، سبب تبلور پیریتهای فرامبوییدال، ایجاد پیریتهای درشت بلور و تشکیل الکتروم در مرز دانههای پیریت تبلور دوباره یافته شده است. عملکرد پهنه برشی باریکا، دگرشکلی شدید کانسار و تحرک دوباره طلا و عناصر Ag, Pb, Sb, Hg و Asاز کانسنگ اولیه و نهشت دوباره آنها در فضاهای ایجادشده در اثر دگرشکلی را سبب شده است، که نتیجه آن، تشکیل الکترومهای درشتدانه قابل مشاهده با چشم (تا 3 میلیمتر) و کانههای سولفوسالتی با ترکیب پیچیده غنی ازAg, Pb, Sb, Hg و Pb، در ریزشکستگیها و فضاهای باز موجود در کانسنگ چینهسان، است. بدیهی است عملکرد دگرگونی و دگرشکلی بر روی کانسنگ چینهسان اولیه، افزایش اندازه الکتروم و افزایش بازیافت طلا است.
علیرضا غیاثوند؛ مجید قادری؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران
چکیده
کانسارهای آهن شمال سمنان در جنوب زون ساختاری البرز مرکزی واقع شدهاند. از نظر چینهشناسی، برونزدهای پالئوزوییک تا کواترنر در این منطقه مشاهده میشوند. گسلهای سمنان، درجزین، عطاری و دیکتاش منطقه را متأثر ساختهاند. در شمال سمنان، تودهای گرانیتوییدی با ترکیب حد واسط تا اسیدی و ماهیت کلسیمی- قلیایی و متاآلومین، که ویژگیهای گرانیتهای ...
بیشتر
کانسارهای آهن شمال سمنان در جنوب زون ساختاری البرز مرکزی واقع شدهاند. از نظر چینهشناسی، برونزدهای پالئوزوییک تا کواترنر در این منطقه مشاهده میشوند. گسلهای سمنان، درجزین، عطاری و دیکتاش منطقه را متأثر ساختهاند. در شمال سمنان، تودهای گرانیتوییدی با ترکیب حد واسط تا اسیدی و ماهیت کلسیمی- قلیایی و متاآلومین، که ویژگیهای گرانیتهای نوع I را نشان میدهد، در سنگهای آتشفشانی- آذرآواری ائوسن نفوذ کرده، به گونهای که در محل تماس توده با این سنگها، اسکارنزایی و کانهزایی آهن رخ داده است. کانیشناسی کانسارها به طور عمده به صورت مگنتیت، همراه با هماتیت، اولیژیست، پیریت، کالکوپیریت، گارنت، پیروکسن و اپیدوت است. مادة معدنی به شکل تودهای، عدسی و رگهای بوده و بافت آن پراکنده، برشی، رگه- رگچهای و تودهای است. دگرسانیهای پروپیلیتی، آرژیلی، سیلیسی، سریسیتی، کلریتی و پیریتی، به ترتیب بیشترین گسترش را در منطقه دارند. ویژگیهای توده نفوذی منطقه، هماهنگی بسیار جالبی را با تودههای نفوذی مولد اسکارن آهن نشان میدهند. بر اساس تغییر پارامترهای محاسبه شده برای عناصر REE، سیالات گرمابی مؤثر در کانهزایی، حائز منشأ ماگمایی بوده و تودة نفوذی در تأمین مواد معدنی تشکیلدهنده اسکارن، سهم عمده را بر عهده داشته است. به موازات تزریق، جایگیری و تبلور توده نفوذی، حجم قابلتوجهی سیال آهندار، از راه نفوذ در سنگهای آتشفشانی- آذرآواری ، باعث متاسوماتیسم قلیایی و نهشته شدن کانسارهای آهن شمال سمنان شده که دارای تشابه زیادی با کانسارهای اسکارن آهن کلسیک است.
افشین اکبرپور؛ ایرج رسا؛ محمود مهرپرتو
چکیده
محدوده اکتشافی مسجد داغی جلفا در ورقه زمینشناسی 1:100000 جلفا قرار دارد. این محدوده، از نظر زمینشناسی ساختـــاری بخشی از زون البرز باختری- آذربایجان است. قدیمیترین رخنمونهای سنگی در محدوده مورد مطالعه مربوط به فلیشهای ائوسن است که به طور گسترده در بخش جنوبی و شمال خاوری محدوده دیده میشود. بخش دیگر رخنمونهای سنگی محدوده را به طور ...
بیشتر
محدوده اکتشافی مسجد داغی جلفا در ورقه زمینشناسی 1:100000 جلفا قرار دارد. این محدوده، از نظر زمینشناسی ساختـــاری بخشی از زون البرز باختری- آذربایجان است. قدیمیترین رخنمونهای سنگی در محدوده مورد مطالعه مربوط به فلیشهای ائوسن است که به طور گسترده در بخش جنوبی و شمال خاوری محدوده دیده میشود. بخش دیگر رخنمونهای سنگی محدوده را به طور عمده مجموعه سنگهای آتشفشانی آندزیت- تراکی آندزیت تشکیل میدهدکه تحت تأثیر عملکرد تودههای نفوذی درونی کوارتز مونزونیتی قرار گرفته و دگرسانی فیلیک و فیلیک کربناتی را در محدوده مورد مطالعه ایجاد کردهاند. کانی سازیها به طور عمده در مجموعه آتشفشانی به صورت رگههای سیلیسی- باریتی نمود یافته وتوده کوارتزمونزونیتی نیز از نظر وجود کانیسازی مس پورفیری حائز اهمیت است.
نتایج دگرسانی در محدوده مورد مطالعه به دو بخش تفکیک شده است. بخش اول مربوط به دگرسانی در محدوده مورد مطالعه و بخش دوم مربوط به هالههای اطراف رگههای کانیسازی شده براساس ترانشههای حفر شده در محدودههای کانیسازی است که هر کدام به تفکیک مورد بررسی قرار گرفتهاند. بررسی نتایج در اطراف زونهای دگرسانی حاشیه رگهها نیز شامل دگرسانی سریسیتی، دگرسانی سیلیسی، دگرسانی پروپیلیتیک و کلریتی و دگرسانی آلونیتی (ژاروسیتی) است.
نتایج حاصل از مطالعات دگرسانی در اطراف رگههای کانی سازی شده با توجه به دگرسانی متنوع گسترش یافته نشاندهنده کانسار طلای اپی ترمال است که دگرسانی آلونیتی از نوع ژاروسیت یکی از نشانههای مهم وجود آن است .
نتایج حاصل از دگرسانی و گسترش زونهای دگرسانی به صورت منظم نشاندهنده احتمال وجود کانسار مس پورفیری (دگرسانی پتاسیک، دگرسانی فیلیک، دگرسانی آرژیلیک و دگرسانی پروپیلیتیک) است که توسط گمانه DH-8 این نتیجه قابل تصور است.