رسوب شناسی
نوید قویم؛ نجمه اعتمادسعید؛ مهدی نجفی
چکیده
حوضهی ماهنشان یکی از زیرحوضههای همزمان با تکتونیک نئوژن ایران مرکزی است. رسوبات این حوضه شامل حدود ۴ کیلومتر نهشتههای سازند سرخ بالایی به سن میوسن است که تلفیقی از الگوهای رشدی و جنبش نمک را در خود ثبت کردهاند. به منظور دستیابی به تکامل خاستگاهی رسوبات شمال این حوضه، برش حصار، از ترکیب دادههای دورسنجی، برداشتهای میدانی ...
بیشتر
حوضهی ماهنشان یکی از زیرحوضههای همزمان با تکتونیک نئوژن ایران مرکزی است. رسوبات این حوضه شامل حدود ۴ کیلومتر نهشتههای سازند سرخ بالایی به سن میوسن است که تلفیقی از الگوهای رشدی و جنبش نمک را در خود ثبت کردهاند. به منظور دستیابی به تکامل خاستگاهی رسوبات شمال این حوضه، برش حصار، از ترکیب دادههای دورسنجی، برداشتهای میدانی و نیز پتروگرافی و آنالیز مودال ماسهسنگها استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که ماسهسنگها، سدآرنایتهای (Q46F10Rf44) ریز تا متوسط دانهای هستند که به طور غالب از سنگهای سیلیسی آواری ریز دانه، دگرگونی، کربناته، چرتی و آتشفشانی آندزیتی رخنمون یافته در یک جایگاه تکتونیکی برخوردی (Qm34F10Lt56 و Qt49F10L41) منشا گرفتهاند. ترکیب دادههای خاستگاهی و نیز جهت جریان دیرینهی به سمت شمال شرق، نشان می دهد که رسوبات بیشتر از سنگ های پیسنگی کمپلکس تکاب و سازند قم واقع در جنوب غرب حوضهی ماهنشان تامین شدهاند. عدم تغییر خاستگاه رسوبات در طول برش مورد مطالعه نشان میدهد که کوتاه شدگی ناحیهای و بالا آمدن سنگهای مادر پیش از نهشت سازند سرخ بالایی (میوسن) آغاز شده و طی نهشت این سازند نیز ادامه داشته است. این نتیجهگیری با سن پیشنهادی رخنمون کمپلکس تکاب طی زمان الیگوسن منطبق است.
سیمینه عنایتی کولایی؛ محمد یزدی؛ میرعلیاصغر مختاری
چکیده
منطقه کانهزایی مس تازهکند در فاصله حدود 20 کیلومتری شمالخاور تبریز، در استان آذربایجان شرقی جای دارد. منطقه مورد مطالعه در تقسیمبندی پهنههای زمینساختی ایران، بخشی از پهنه ساختاری ایران مرکزی، در حاشیه خاوری نقشه 1:100000 تبریز است. واحدهای سنگی این منطقه شامل ماسهسنگهای سبز- خاکستری (پهنه احیایی)، ماسهسنگها و مارنهای ...
بیشتر
منطقه کانهزایی مس تازهکند در فاصله حدود 20 کیلومتری شمالخاور تبریز، در استان آذربایجان شرقی جای دارد. منطقه مورد مطالعه در تقسیمبندی پهنههای زمینساختی ایران، بخشی از پهنه ساختاری ایران مرکزی، در حاشیه خاوری نقشه 1:100000 تبریز است. واحدهای سنگی این منطقه شامل ماسهسنگهای سبز- خاکستری (پهنه احیایی)، ماسهسنگها و مارنهای سرخ رنگ (پهنه اکسیدان)، گنبدهای نمکی و کنگلومرا با سن میوسن، به همراه گنبدهای داسیتی به سن پلیوسن هستند. بر پایه مطالعات سنگشناختی، ماسهسنگهای میزبان کانهزایی از نوع لیتیکآرکوز با بلوغ بافتی (مچوریتی) ضعیف تا متوسط بوده و در یک محیط دریایی کمژرفا و کشندی تهنشست شدهاند. کانهزایی مس بهصورت چینهسان درون ماسهسنگهای احیایی رخ داده است. ستبرای افقهای کانهزایی از 30 سانتیمتر تا یک متر متغیر است و طول رخنمون آنها گاه تا 500 متر نیز میرسد. کانهزایی مس در این افقها در بخشهایی که دارای مواد آلی یا بقایای گیاهی هستند، تمرکز بیشتری نشان میدهد. افقهای کانهزایی شامل 3 پهنه احیایی کانهزاییشده، شسته شده و سرخ اکسیدان است. از دید کانهنگاری، این کانهزایی متشکل از کانیهای سولفیدی اولیه از جمله پیریت، کالکوسیت و دیژنیت به همراه کانیهای ثانویه شامل کوولیت، مالاکیت و هیدروکسیدهای آهن است. این کانیها با بافتهای عدسیشکل، دانهپراکنده، جانشینی، سیمان میاندانهای و درزههای انحلالی دیده میشوند. با توجه به ویژگیهای سنگشناسی و کانهنگاری (ماسهسنگ احیایی دارای پیریت و کالکوسیت اولیه)، ساخت و بافت، چینهشناسی و عاملهای کنترلکننده کانهزایی (وجود بقایای گیاهی به عنوان عامل اصلی احیاکننده، نفوذپذیری مناسب در سنگ میزبان و دیاپیریسم نمکی)، کانهزایی مس در منطقه تازهکند همانند کانسارهای مس رسوبی نوع لایههای سرخ است که طی دیاژنز اولیه تا پایانی تشکیل شده است.
زیبا بیکدلی؛ محمد ابراهیمی؛ قاسم نباتیان؛ میرعلی اصغر مختاری
چکیده
کانسار مس چهرآباد در استان زنجان و در گوشه شمال باختری پهنه ایران مرکزی واقع شده است. واحدهای سنگی موجود در این منطقه متعلق به سنوزوییک (بیشتر میوسن) بوده که شامل سازند سرخ زیرین، سازند قم، سازند سرخ بالایی و نهشتههای کواترنری هستند. در منطقه مورد مطالعه، سازند سرخ بالایی که میزبان کانهزایی بهشمار میرود، شامل تناوبی از مارن، ...
بیشتر
کانسار مس چهرآباد در استان زنجان و در گوشه شمال باختری پهنه ایران مرکزی واقع شده است. واحدهای سنگی موجود در این منطقه متعلق به سنوزوییک (بیشتر میوسن) بوده که شامل سازند سرخ زیرین، سازند قم، سازند سرخ بالایی و نهشتههای کواترنری هستند. در منطقه مورد مطالعه، سازند سرخ بالایی که میزبان کانهزایی بهشمار میرود، شامل تناوبی از مارن، سیلتسنگ، ماسهسنگ اکسیدان سرخ و ماسهسنگ خاکستری روشن است. کانهزایی مس در بخشهای دارای مواد آلی درون ماسهسنگهای خاکستری پهنه شسته شده رخ داده است. در کانسار مس چهرآباد 5 افق کانهزایی شناسایی شد و هر یک از این افقها شامل سه پهنه کانهزایی شده، شسته شده و سرخ اکسیدان است. بافت چیره در رخداد کانهزایی، بافت جانشینی است و بافتهای دیگری مانند دانهپراکنده، شبهلامینهای، عدسیشکل و سیمان میاندانهای نیز دیده میشوند. این کانسار از دید سنگشناسی (سنگ میزبان ماسهسنگی)، کانیشناسی سولفیدی (از جمله پیریت، کالکوسیت اولیه، بورنیت، کالکوپیریت و آرژنتیت)، ساخت و بافت، چینهشناسی و عوامل کنترل کننده کانهزایی (وجود آثار و بقایای گیاهی به عنوان عامل اصلی احیا کننده محیط و همچنین وجود نفوذپذیری مناسب در سنگ میزبان) همانند کانسارهای مس رسوبی نوع Red Bed است که طی دیاژنز اولیه تا نهایی تشکیل شده است.
مجید باقرنژاد؛ محمد رضا قاسمی؛ بهنام اویسی
چکیده
در پانههای (wedge) چین و راندگی که بهصورت نازکپوست دگرریخت میشوند چگونگی دگرریختی ارتباط نزدیکی با مقاومت در برابر لغزش در راستای سطحهای فَراکَنِش (decollement) و حضور طبقات کم ژرفا و ژرف فراکنش دارد. در گستره چینخورده میانه- ماهنشان، طبقات شکلپذیر در ترازهای پایینی (سازند سرخ بالایی) نقش بهسزایی در هندسه و جنبششناسی دگرریختی ...
بیشتر
در پانههای (wedge) چین و راندگی که بهصورت نازکپوست دگرریخت میشوند چگونگی دگرریختی ارتباط نزدیکی با مقاومت در برابر لغزش در راستای سطحهای فَراکَنِش (decollement) و حضور طبقات کم ژرفا و ژرف فراکنش دارد. در گستره چینخورده میانه- ماهنشان، طبقات شکلپذیر در ترازهای پایینی (سازند سرخ بالایی) نقش بهسزایی در هندسه و جنبششناسی دگرریختی گستره بازی میکنند. بهمنظور شناسایی هندسه چینخوردگی، تفکیک سازوکارهای چینخوردگی و تعیین ژرفای فراکنش، اقدام به جمعآوری اطلاعات و عملیات صحرایی در گستره میان میانه و ماهنشان شد. وضعیت چینخوردگیها و ساختارهای این گستره بهگونهای ویژه از دیگر ساختارهای گستره و حتی نواحی همسایه مانند البرز متمایز است و جنبش گنبدهای تبخیری و شکلپذیر بودن مارنهای سازند سرخ بالایی پیچیدگی زیادی را به الگوی چینخوردگی داده است. برای تحلیل پدیدههای ساختاری همزمان با رسوبگذاری، افزون بر برداشتهای ساختاری دقیق، از ویژگیهای رسوبشناختی و محیط رسوبی در راستای تفسیر و تاریخ گذشته گستره، مطالعه سنگهای رسوبی، ارائه دادههایی از محیطهای رسوبگذاری آنها و جغرافیای دیرینه نیز استفاده شد. یکی از دستاوردهای این پژوهش، تحلیل ساختارهای رشدی (growth structures) همزمان با چینخوردگی در گستره میانه- ماهنشان بود. شش برش ساختاری AA’، BB’، CC’، DD’، EE’، FF’ در عرض ساختارهای چینخورده پیچیده گستره پیمایش و رسم شد. میزان کوتاهشدگی بهدست آمده از دو برش AA’ و DD’ بهترتیب 65/46 و 05/38 درصد بهدست آمد که میانگین آنها 3/42 درصد است. در مقایسه با این مقدار، میزان کوتاهشدگی در بخشهای گوناگون استانهای زمینساختی البرز و زاگرس از 16 تا 30 درصد متغیر است. ما بر این باوریم که علت این اختلاف در آن است که کوتاهشدگی در این گستره بهصورت محلی روی داده است و تحت تأثیر عواملی مانند شیب حوضه و گسلهای ژرف و لایههای کمقوام موجود در سطح فراکنش گستره قرار دارد. با بررسیهایی که انجام گرفت سازوکار اصلی چینخوردگی نهشتههای این گستره از نوع جدایشی (detachment) و چین پیشروی گسل یا چین خم گسل (fault propagation fold or fault bend fold) است، مواد تبخیری موجود در توالی (گچ و نمک) نقش مهمی در این چینخوردگیها دارند.
نصراله عباسی؛ عبدالحسین امینی
چکیده
سازند سرخ بالایی در برش ایوانکی از توالی کنگلومرا، ماسه سنگ، گلسنگ و افقهای تبخیری (gypsum) با برتری گلسنگهــــای ژیپسدار (gypsiferous mudstones) تشکیل شده است که درتوالیهای ریز شونده به سمت بالا (fining upward) مرتب شدهاند. این سازند خود به صورت یک بزرگ توالی (megasequence) ریز شونده به سمت بالاست، به گونهای که نیمه زیرین با برتری ماسه سنگ و نیمه بالایی ...
بیشتر
سازند سرخ بالایی در برش ایوانکی از توالی کنگلومرا، ماسه سنگ، گلسنگ و افقهای تبخیری (gypsum) با برتری گلسنگهــــای ژیپسدار (gypsiferous mudstones) تشکیل شده است که درتوالیهای ریز شونده به سمت بالا (fining upward) مرتب شدهاند. این سازند خود به صورت یک بزرگ توالی (megasequence) ریز شونده به سمت بالاست، به گونهای که نیمه زیرین با برتری ماسه سنگ و نیمه بالایی با چیرگی گلسنگ مشخص است. در قاعده این سازند لایههای ژیپس تا ستبرای ١٠ متر مشاهده میشوند. بخشهای مختلف این سازند، بویژه ماسهسنگها دچار هوازدگی شدهاند. در لایههای ماسهسنگی بخشهای میانی این سازند آثار ردپای پستانداران یافت میشود که عمدتاً به علت هوازدگی، تغییر شکل یافته و به صورت گودیهایی در سطوح لایهبندی باقی ماندهاند. در این میان، دو اثر ردپای خوب حفظ شده مربوط به راسته گوشتخواران (Carnivoripedida) تشخیص داده شد که یکی از آنها ایکنوجنسChelipus isp. است که متعلق به گربهسانان میباشد. محیطهای رسوبگذاری رخسارههای این سازند، مخروط افکنههای با فراوانی جریانهای خردهدار، سامانة رودخانهای بریده بریده با برتری بار بستر شن و ماسهای با دشتهای سیلابی گسترده و دریاچههای وسیع کویری همراه با باتلاقهای محلی تعیین شده است که اثر ردپای پستانداران به طور عمده در رسوبات نرم و شکلپذیر پشتههای کناری و طولی درون کانالها، حاشیه کانالها (overbank) و خاکریزهای طبیعی (Levee) بر جای مانده است.