بدیعه شهسواری علویجه؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران؛ جلیل قلمقاش
چکیده
مجموعه نفوذی ندوشن بخشی از فعالیت نفوذی ترشیری است که در بخش مرکزی پهنه ماگمایی ارومیه- دختر قرار گرفته است. این مجموعه مرکب از چهار توده اصلی با ترکیب دیوریتی، گرانیت- گرانودیوریتی، دیوریت پورفیری و گرانودیوریتی است. در همه بخشهای تودههای دیوریت پورفیری و گرانودیوریتی و بخشهایی از تودههای گرانیت- گرانودیوریتی حضور انکلاو های میکروگرانولار ...
بیشتر
مجموعه نفوذی ندوشن بخشی از فعالیت نفوذی ترشیری است که در بخش مرکزی پهنه ماگمایی ارومیه- دختر قرار گرفته است. این مجموعه مرکب از چهار توده اصلی با ترکیب دیوریتی، گرانیت- گرانودیوریتی، دیوریت پورفیری و گرانودیوریتی است. در همه بخشهای تودههای دیوریت پورفیری و گرانودیوریتی و بخشهایی از تودههای گرانیت- گرانودیوریتی حضور انکلاو های میکروگرانولار مافیک با ترکیب دیوریت، مونزودیوریت و کمتر گابرو- دیوریت به شکل آشکاری خودنمایی می کند. از دید ویژگیهای ژئوشیمیایی، این مجموعه نفوذی متاآلومین تا کمی پرآلومین، نوع I و متعلق به سری کالک آلکالن با پتاسیم متوسط تا بالاست. بررسی های ژئوشیمیایی نشاندهنده نقش کلیدی آلایش و آمیختگی، در تحول و تکوین ماگماهای توده های یاد شده و تشکیل انکلاوهای میکروگرانولار مافیک است. با استفاده از سنسنجی U-Pb زیرکن، سنهای تقریبی 30 میلیون سال برای توده های دیوریتی و گرانیت- گرانودیوریتی و 24 میلیون سال برای توده های دیوریت پورفیری و 25 میلیون سال برای توده های گرانودیوریتی بهدست آمده است. افزون بر آن، برای گستره ای کوچک از واحد گرانیت- گرانودیوریتی که در گوشه شمال خاوری منطقه، در شمال گسل دهشیر و در حاشیه باختری پهنه ایران مرکزی جای گرفته است؛ سن تقریبی 40 میلیون سال به دست آمد. شواهد ژئوشیمیایی نشان میدهد که ماگمای توده های مورد مطالعه، حاصل ذوب بخشی پوسته قاره ای تحت تأثیر مذابهای گوشتهای، در محیط حاشیه فعال قارهای است و به نظر می رسد که ذوب سنگ هایی با ترکیب متابازالتی و متاگری وکی در پوسته زیرین در تعادل با پسمانده ای شامل کلینوپیروکسن، پلاژیوکلاز و به مقدار کمتر آمفیبول، با ویژگی های ژئوشیمیایی توده های نفوذی مورد مطالعه بیشترین هماهنگی را داشته باشد.
رضا کهنسال؛ منصور قربانی؛ سیدمحمد پورمعافی؛ مرتضی خلعتبری جعفری؛ جعفر عمرانی
چکیده
گدازههای بالشی افیولیتی فرومد در باختر سبزوار و حاشیه شمالی خرد قاره ایران مرکزی رخنمون دارند. این گدازهها دربردارنده سنگآهکهای پلاژیک با ریزفسیلهای کرتاسه بالایی هستند و در دو گروه سنی تورونین پسین- سانتونین و کنیاسین- کامپانین پسین دستهبندی میشوند. گدازههای بالشی بازالتی به شکلهای لولهای و غدهای هستند و از بیرون ...
بیشتر
گدازههای بالشی افیولیتی فرومد در باختر سبزوار و حاشیه شمالی خرد قاره ایران مرکزی رخنمون دارند. این گدازهها دربردارنده سنگآهکهای پلاژیک با ریزفسیلهای کرتاسه بالایی هستند و در دو گروه سنی تورونین پسین- سانتونین و کنیاسین- کامپانین پسین دستهبندی میشوند. گدازههای بالشی بازالتی به شکلهای لولهای و غدهای هستند و از بیرون به درون هر بالش شامل بخشهای حاشیهای خارجی (ویتروفیری)، میانی (واریولیتی) و درونی (اینترگرانولار) است. هر بخش دارای بافت خاص خود و مجموعه کانیایی از الیوین ± پلاژیوکلاز ± کلینوپیروکسن است. تشکیل بلورهای اسکلتی بهویژه الیوین و به مقدار کمتر پلاژیوکلاز در بخش میانی، نشان از سرعت زیاد هستهبندی در این کانیها دارد. سرشت ماگمایی گدازههای تورونین پسین- سانتونین تولهایتی و گدازههای کنیاسین- کامپانین پسین تولهایتی- کالکآلکالن است. اگر چه غنیشدگی عناصر LILE، تهیشدگی نسبی از عناصر HFSE، غنیشدگی متفاوت عناصر LREE و روند تغییرات خطی عناصر HREE، نشان از شکلگیری گدازههای بالشی در محیط وابسته به کمان و از منشأ گوشتهای ناهمگن با درجات متفاوتی از ذوب بخشی دارد، اما کاهش نسبتهای Th/Yb، La/Nb، Ce/Nb و Ce/Th نشانگر گرایش آنها به محیطهای حدواسط میان IAB و MORB است. بر خلاف گدازههای تورونین پسین- سانتونین، افزایش نسبتهایLa/Yb و Nb/Yb در گدازههای کنیاسین- کامپانین پسین نشانگر باروری گوشته و کاهش نسبت Nb/Ta و افزایش نسبی Th بیانگر دخالت مذاب حاصل از ذوب بخشی صفحه فرورونده در زایش این گدازههاست. ژرفای به دست آمده برای محل ذوب سنگ منشأ گدازههای بالشی منطقه میان 40 تا 70 کیلومتر برآورد میشود که بیانگر ذوب بخشی در محدوده پهنه لرزولیت اسپینلدار است. به نظر میرسد تشکیل گدازههای بالشی افیولیتی فرومد در یک حوضه حاشیهای متمایل به پشت کمان مربوط به پهنه فرافرورانشی رخ داده است.
محمد پوستی؛ محمد فدائیان
چکیده
منطقه مورد مطالعه در استان اردبیل و شمال شهرستان مشکینشهرقرار گرفته است. بیشتر این ناحیه را سنگهای آذرین به سن ائوسن تشکیل داده است که شامل آندزیت بازالت، بازالت، تفریت و گاهی آنالسیمیت است. این سنگها اشباع یا کمی اشباع از سیلیس هستند و نمودارهای زمینساختی خاستگاه ماگمای سازنده این سنگها را به طور چیره در کمانهای آتشفشانی ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در استان اردبیل و شمال شهرستان مشکینشهرقرار گرفته است. بیشتر این ناحیه را سنگهای آذرین به سن ائوسن تشکیل داده است که شامل آندزیت بازالت، بازالت، تفریت و گاهی آنالسیمیت است. این سنگها اشباع یا کمی اشباع از سیلیس هستند و نمودارهای زمینساختی خاستگاه ماگمای سازنده این سنگها را به طور چیره در کمانهای آتشفشانی و پهنه فرورانش معرفی میکند. وجود بیهنجاری منفیNb، نسبت بالایLILE/HFSE، بالا بودن مقادیر Al2O3,P2O5 و کمبود میزان تیتان، نظریه فرورانش و ذوب بخشی با درصد کم گوشته بالایی متاسوماتیسم شده را برای تشکیل ماگمای اولیه (آلکالی الیوین بازالتی) قویتر میکند. همچنین شواهد سنگ نگارینشان از اختلاط ماگمای اولیه با مواد پوستهای است. بر پایه نمودارهای ژئوشیمیایی ترکیب شیمیایی بیشتر سنگها در محدوده شوشونیتی قرارمیگیرد. تشکیل این سنگها را میتوان به فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس در طی دوران مزوزوییک و یا آغاز دوران سنوزوییک نسبت داد؛ که آزاد شدن سیالهایی از این پوسته زیررانده شده و متاسوماتیسم گوشته سنگ کرهای و در ادامه شرایط مناسب ذوب بخشی گوشته متاسوماتیسم شده، سبب تشکیل ماگماتیسم پتاسیک شده است ودر اثر عملکرد یک فازکششی و تأثیرسامانههای پیچیده گسلی ماگمای تولید شده با ترکیب شوشونیتی به سطح زمین راه پیدا کرده است.
مریم هنرمند؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران؛ محمدهاشم امامی؛ قاسم نباتیان
چکیده
مجموعه گرانیتوییدی مارفیون بخشی از پلوتونیسم ترشیری است که در بخش مرکزی پهنه ماگمایی ارومیه- دختر قرار گرفته است. این مجموعه نفوذی شامل چهار توه اصلی است؛ توده میکرودیوریتی تا میکرومونزودیوریتی مزوش که بهصورت رخنمونهای مجزا در بخش باختری منطقه قرار دارند؛ توده دایرهای شکل تونالیت مارفیون که بیشترین گستردگی را در منطقه نشان ...
بیشتر
مجموعه گرانیتوییدی مارفیون بخشی از پلوتونیسم ترشیری است که در بخش مرکزی پهنه ماگمایی ارومیه- دختر قرار گرفته است. این مجموعه نفوذی شامل چهار توه اصلی است؛ توده میکرودیوریتی تا میکرومونزودیوریتی مزوش که بهصورت رخنمونهای مجزا در بخش باختری منطقه قرار دارند؛ توده دایرهای شکل تونالیت مارفیون که بیشترین گستردگی را در منطقه نشان میدهد، توده تونالیت پودلگ که بهصورت تودهای کشیده در امتداد شمالی- جنوبی رخنمون دارد و توده کوارتزدیوریت قالهر. آنکلاوهای میکروگرانولار مافیک از دید ویژگیهای ژئوشیمیایی همانند گرانیتویید میزبان هستند و در همه بخشهای تودهای مارفیون و بخشهایی از تودههای قالهر و پودلگ دیده میشوند. از دید ویژگیهای ژئوشیمیایی، این مجموعه نفوذی متاآلومین، نوع I و متعلق به سری کالکآلکالن با پتاسیم پایین تا متوسط است. با استفاده از سنسنجی U-Pb زیرکن، سنهای تقریبی 50 میلیون سال برای توده میکرودیوریتی تا میکرومونزودیوریتی مزوش و 18 میلیون سال برای تودههای تونالیتی مارفیون، پودلگ و کوارتز دیوریتی قالهر بهدست آمده است. شواهد ژئوشیمیایی نشان میدهد که ماگمای توده میکرودیوریت مزوش به سن ائوسن، حاصل ذوب بخشی پوسته زیرین و آمیختگی آن با مذابهای گوشتهای، در محیط حاشیه فعال قارهای است. تودههای میوسن منطقه نیز حاصل ذوب پوسته زیرین تحت تأثیر مذابهای گوشتهای، در یک محیط پس از برخورد هستند. میکرودیوریت مزوش الگوی کمتر تفریقیافتهای از عناصر خاکی کمیاب، نسبت به تودههای میوسن منطقه نشان میدهد. شواهد ژئوشیمیایی نشان از پتروژنز همانند تونالیتها و کوارتز دیوریتهاست. تودههای نفوذی مارفیون، قالهر، پودلگ و آنکلاوهای آنها مقادیر بهنسبت بالایی Al2O3 و نسبتهای بالایی Na2O/K2O و فراوانی بهنسبت بالایی از عناصر خاکی کمیاب سبک نشان میدهند که همانند با مذابهای بخشی حاصل از سنگهای متابازالتی هستند. بر این اساس، تصور میشود که ماگماهای تونالیتی و کوارتزدیوریتی از ذوب بخشی یک منبع مشترک در پوسته زیرین و فرایند ذوب آبزدایی آمفیبول، منشأ گرفتهاند.
عبدالناصر فضل نیا
چکیده
تزریق توده ماگمایی غیرکوهزایی لوکو کوارتز دیوریتی-آنورتوزیتی تلهپهلوانی به بخش شمال باختر کمپلکس دگرگونی قوری (جنوب باختر زون سنندج- سیرجان) در حدود 170 میلیون سال پیش، باعث شد تا قطعاتی از سنگهای رسی دگرگون شده (که به طور عمده کیانیت شیستهای دگرگونی ناحیهای هستند) از این کمپلکس، خرد شوند و درون این توده ماگمایی سقوط نمایند. ...
بیشتر
تزریق توده ماگمایی غیرکوهزایی لوکو کوارتز دیوریتی-آنورتوزیتی تلهپهلوانی به بخش شمال باختر کمپلکس دگرگونی قوری (جنوب باختر زون سنندج- سیرجان) در حدود 170 میلیون سال پیش، باعث شد تا قطعاتی از سنگهای رسی دگرگون شده (که به طور عمده کیانیت شیستهای دگرگونی ناحیهای هستند) از این کمپلکس، خرد شوند و درون این توده ماگمایی سقوط نمایند. توده ماگمایی اولیه بیآب و بسیار پر حرارت بوده است؛ در نتیجه، باعث شده تا قطعات فرو افتاده، دگرگونی مجاورتی شدیدی (در حد دگرگونیهای رخساره پیرومتامرفیسم) را تحمل نمایند. آبدار بودن قطعات رسی شیستی دگرگون شده ناحیهای (به دلیل فراوانی مسکوویت+بیوتیت) باعث شد تا شرایط ذوب بخشی فراهم شود؛ در نتیجه، برخی از این بیگانهسنگها به دلیل ذوب بخشی، سست شده و در نتیجه همرفتی در توده، در سرتاسر ماگمای اصلی پراکنده و باعث آلایش گسترده در ماگما شدند.
زهره عظیم زاده؛ محمد هاشم امامی؛ رباب حاجی علی اوغلی
چکیده
منطقه زند آباد در شمالباختر شهرستان اهر در شمال آذربایجان واقع شده است. سنگهای آذرین این منطقه شامل انواع مختلف سنگهای گرانیتویید با ترکیب مونزوگرانیت، گرانودیوریت، مونزونیت و سینوگرانیت، سنگهایی با ترکیب دیوریت و سنگهای آذرین بیرونی با ترکیب آندزیت، تراکی آندزیت، داسیت، تراکی داسیت و ریولیت است. دیوریت پورفیری و مونزودیوریت ...
بیشتر
منطقه زند آباد در شمالباختر شهرستان اهر در شمال آذربایجان واقع شده است. سنگهای آذرین این منطقه شامل انواع مختلف سنگهای گرانیتویید با ترکیب مونزوگرانیت، گرانودیوریت، مونزونیت و سینوگرانیت، سنگهایی با ترکیب دیوریت و سنگهای آذرین بیرونی با ترکیب آندزیت، تراکی آندزیت، داسیت، تراکی داسیت و ریولیت است. دیوریت پورفیری و مونزودیوریت پورفیری از انواع سنگهای آذرین نیمه ژرف هستند. بر اساس بررسیهای مختلف ژئوشیمیایی محیط زمینساختی سنگهای آتشفشانی و پلوتونیکی زندآباد، حاشیه قارهای مربوط به فروخزشهای تأخیری فرورانش تعیین میشود که در ارتباط با ماگماتیسم پس از برخورد نئوتتیس تفسیر میشود. با در نظر گرفتن شواهد کانیشناسی و ژئوشیمیایی به نظر میرسد منشأ انواع سنگهای آذرین پلوتونیک و آتشفشانی همسان بوده و از ماگمای مولد واحدی مشتق شدهاند. این ماگما به احتمال در حین صعود متحمل تبلور بخشی، آمیختگی ماگمایی و آلایش پوستهای شده و منشأ هیبرید نشان میدهد. ترکیب ماگمای تشکیل دهنده انواع سنگهای آذرین زندآباد قلیایی بوده و ویژگی کلسیمی- قلیایی و شوشونیتی برخی از سنگها را به احتمال بتوان در ارتباط با فرایندهای آمیختگی ماگمایی و آلایش با سنگهای پوستهای در نظر گرفت.
محمد رهگشای؛ جواد مهدی پور قاضی؛ هادی شفائی مقدم
چکیده
توالی گوشتهای مجموعه افیولیتی نائین علاوه بر پریدوتیتها (هارزبورژیتهای Cpxدار، لرزولیتها و به طور محلی ورلیتها و دونیتها) از گابروهای پگماتیتی، لکههای گابرویی، دایکهای گابرویی- دیابازی، پیروکسنیتی و وبستریتی تشکیل شده است. مطالعات سنگشناسی و زمینشیمیایی، بیشتر پریدوتیتهای این منطقه را هارزبورژیتهای Cpxدار ...
بیشتر
توالی گوشتهای مجموعه افیولیتی نائین علاوه بر پریدوتیتها (هارزبورژیتهای Cpxدار، لرزولیتها و به طور محلی ورلیتها و دونیتها) از گابروهای پگماتیتی، لکههای گابرویی، دایکهای گابرویی- دیابازی، پیروکسنیتی و وبستریتی تشکیل شده است. مطالعات سنگشناسی و زمینشیمیایی، بیشتر پریدوتیتهای این منطقه را هارزبورژیتهای Cpxدار معرفی کرده است که دارای اسپینلهای غنی از آلومینیم، با عدد کروم 55/41-12/16 = Cr# است که در دمای حدود ˚C 1000 به تعادل رسیدهاند. گابروهای پگماتیتی به صورت انبانهای کوچک درون پریدوتیتها دیده شده که دارای Cpx و پلاژیوکلاز دگرشکل شده هستند. دایکهای گابرویی و دیابازی به طور عموم رودنگیتی شدهاند و درون پریدوتیتها بدون حاشیه سرد نفوذ کردهاند. این دایکها از نظر زمینشیمیایی با گدازههای بالشی (پیلولاواها) و میکروگابروهای توالی پوستهای هم منشأ بوده اما درصدهای متفاوت ذوب بخشی را نشان میدهند. همچنین بر اساس زمینشیمی سنگهای مافیک و پریدوتیتها، میتوان افیولیت نائین را مرتبط به گسترش یک حوضه پشت کمان دانست.
محمدحسین خلقی؛ منصور وثوقی عابدینی
چکیده
باتولیت صفاخانه در شمال باختری ایران (47 کیلومتری جنوب باختر شاهیندژ) واقع است. این باتولیت در لبه پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد و سنگهای کرتاسه را بریده است. سن رادیومتری پدیدار شدن این باتولیت برای نخستین بار با روش K - Ar، 5/69 میلیون سال تعیین شده است. این سن، بیانگر زمان کرتاسه پسین- پالئوسن و رخداد زمینساختی لارامید است. ...
بیشتر
باتولیت صفاخانه در شمال باختری ایران (47 کیلومتری جنوب باختر شاهیندژ) واقع است. این باتولیت در لبه پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد و سنگهای کرتاسه را بریده است. سن رادیومتری پدیدار شدن این باتولیت برای نخستین بار با روش K - Ar، 5/69 میلیون سال تعیین شده است. این سن، بیانگر زمان کرتاسه پسین- پالئوسن و رخداد زمینساختی لارامید است. بررسی ژئوشیمیائی این باتولیت نشان میدهد که قسمت عمده ماگمای تشکیل دهنده این باتولیت ماگمای گوشتهای بوده است که درآن تحولاتی از نوع تفریق بلوری و آغشتگی صورت گرفته است. تفریق بلوری باعث تشکیل سنگهای متفاوت به ترتیب از نوع کوارتزمونزونیت، کوارتزمونزودیوریت، تونالیت، گرانودیوریت، مونزوگرانیت شده است. ماگمای مولد این سنگها از نوع کلسیمی – قلیایی (کلکو آلکالن) و بیشتر متاآلومین است. خصوصیات سنگهای این باتولیت با گرانیتهای تیپ "I" از گونه کالدونین قابل مقایسه است. از نظر موقعیت زمینساختی ویژگیهای این باتولیت با گرانیتوییدهای کمان آتشفشانی (VAG) مطابقت دارد.
محسن مؤذن؛ رباب حاجی علی اوغلی
چکیده
نفوذ نفلین سینیت و نفلین گابروی کلیبر به سن ائوسن – الیگوسن در سنگهای رسی و آهکی کرتاسه باعث تشکیل هاله گرمایی به ستبرای بیش از 1 کیلومتر در اطراف آن شده است. دگرگون شدن سنگهای رسی و آهکی در حاشیه شمالی و خاوری هاله و سنگهای مافیک در حاشیه جنوبی هاله، باعث تشکیل انواع هورنفلسهای دگرگونی در منطقه شده است. پدیده میگماتیتی ...
بیشتر
نفوذ نفلین سینیت و نفلین گابروی کلیبر به سن ائوسن – الیگوسن در سنگهای رسی و آهکی کرتاسه باعث تشکیل هاله گرمایی به ستبرای بیش از 1 کیلومتر در اطراف آن شده است. دگرگون شدن سنگهای رسی و آهکی در حاشیه شمالی و خاوری هاله و سنگهای مافیک در حاشیه جنوبی هاله، باعث تشکیل انواع هورنفلسهای دگرگونی در منطقه شده است. پدیده میگماتیتی شدن و ذوب بخشی در درجه دگرگونیهای بالا و نزدیک همبری به علت گرمای حاصل از توده در سنگهای با ترکیب شیمیایی مناسب، دیده میشوند. مقیاس ذوب بخشی بسیار کوچک و حجم ماگمای آناتکسی تشکیل شده کم است. بخشهای روشن (لوکوسومها) بهصورت رگهای و قطرهای در مقیاس میلیمتری مشاهده میشود. کانیهای اصلی در بخش روشن رنگ میگماتیتها شامل کوارتز و فلدسپار پتاسیم با بافت آذرین، بویژه فلدسپارهای پتاسیم شکلدار تا نیمه شکلدار، بافت گرانوفیری و بافت بین بلوری interstitial)) در کانیهای کوارتز است. تفاوتهای بافتی بین بخش روشن و تیره (لوکوسوم و مزوسوم)، ترکیب کانی شناسی لوکوسوم، ساخت آذرین در بخش لوکوسوم و محدود بودن تشکیل لوکوسوم به سنگهای رسی، همگی شواهدی از رخداد پدیده آناتکسی در هاله کلیبر است. واکنشهای مؤثر در تشکیل مذاب و بخش روشن میگماتیت شامل واکنشهای ذوب در حضور فاز سیال آزاد (fluid–present) و واکنشهای در نبود فاز سیال آزاد fluid–absent)) میباشد. مجموعه کانیهای دگرگونی درجه بالا (مانند مجموعههای دارای ارتوپیروکسن) احتمالاً در اثر از بین رفتن کانیهای آبدار (مانند بیوتیت) توسط واکنشهای بدون حضور سیال آزاد تشکیل شدهاند. ترکیب کانیشناسی لوکوسومها مشابه لوکوگرانیت تا گرانیت حاصل از ذوب بخشی است و با منشأ تبلور از مذاب مطابقت دارد.