سمیه ویسه؛ علی نیازی؛ جهانبخش قاسمی
چکیده
در این پژوهش پراکندگی و تأثیر عناصر در نمونههای خاکی منطقه بهاباد استان یزد بر پایه تجزیه عناصر مختلف توسط روشهای ICP-MS، ICP-OES و AF با روشهای مختلف ژئوکمومتریکس ارائه شده است. برای این منظور 156 نمونه خاکی در مناطق بهاباد، آسفیج، بنستان انتخاب، نمونهبرداری و پس از آمادهسازیهای لازم تجزیه شد. برای مطالعه پراکندگی نمونههای خاکی ...
بیشتر
در این پژوهش پراکندگی و تأثیر عناصر در نمونههای خاکی منطقه بهاباد استان یزد بر پایه تجزیه عناصر مختلف توسط روشهای ICP-MS، ICP-OES و AF با روشهای مختلف ژئوکمومتریکس ارائه شده است. برای این منظور 156 نمونه خاکی در مناطق بهاباد، آسفیج، بنستان انتخاب، نمونهبرداری و پس از آمادهسازیهای لازم تجزیه شد. برای مطالعه پراکندگی نمونههای خاکی در این منطقه و همچنین بررسی عناصر مؤثر در این پراکندگی نمونههای خاکی مطالعه در 3 بخش انجام شده است که شامل بررسی بر پایه مقادیر عناصر پایه (Zn, Cu, Sn, Ni, Co, W, Fe, Pb) و عناصر سنگین (Cd, Hg, As, Cr, B) و همچنین بر پایه اورانیم و توریم است. برای بررسی پراکندگی نمونههای خاکی از روشهای ژئوکمومتریکس که به عنوان کاربرد روشهای کامپیوتری، آماری، ریاضی و گرافیکی برای درک بهتر دادههای علوم زمین تعریف شده است، استفاده شد. به همین منظور از روش تجزیه گونههای اصلی (PCA) که یک روش فاکتور آنالیز است برای بررسی پراکندگی و تأثیر عناصر در این نمونهها استفاده شده است؛ گفتنی است که از مهمترین خروجیهای الگوریتم PCA، مقادیر Score، Loading نمودار Biplot است که با استفاده از این خروجیها میتوان تفسیرهای مناسبی در دادههای گردآوری شده داشت. همچنین از روش ردهبندی نزدیکترین همسایه (KNN) برای ردهبندی و به دست آوردن همبستگی میان عناصر موجود در این مطالعه استفاده شده است. از نتایج به دست آمده در این مطالعه میتوان در مباحثی همانند زمینشناسی پزشکی، زمینشناسی محیط زیست و اکتشافات مواد معدنی به منظور تفسیر بهتر ردهبندی عناصر، منشأیابی آلودگی یا معدنی، تشخیص نمونههای دورافتاده و یا بیهنجار استفاده کرد و قابل توجه است که برای اولین بار، ژئوکمومتریکس در این پژوهش معرفی شده است.
علیرضا شافعی؛ محمدرضا قاسمی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی هندسه و جنبششناسی (کرنش حاصل از) درزهها، ارتباط و پراکندگی زمانی و مکانی درزهها با دو نسل دگرریختی روی داده در ورقه راندگی پورکان- وردیج و ارتباط گسترش انواع درزهها با ویژگیهای سنگشناختی لایههای سازند کرج صورت گرفت. با توجه به این که پهنه مورد مطالعه شامل رسوبات آذرآواری و آذرین با گوناگونی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی هندسه و جنبششناسی (کرنش حاصل از) درزهها، ارتباط و پراکندگی زمانی و مکانی درزهها با دو نسل دگرریختی روی داده در ورقه راندگی پورکان- وردیج و ارتباط گسترش انواع درزهها با ویژگیهای سنگشناختی لایههای سازند کرج صورت گرفت. با توجه به این که پهنه مورد مطالعه شامل رسوبات آذرآواری و آذرین با گوناگونی زیادی است، سنگهای اشارهشده به 5 واحد اصلی شامل توف ستبرلایه تا تودهای، توف نازکلایه تا متوسطلایه، توالی توف- شیل- ماسهسنگ، شیل و سنگهای آذرین دستهبندی شدند. برداشت درزهها بهروش انتخابی و تا حدودی به کمک فهرستنویسی انجام شد که دارای ویژگی سرعت در برداشت و آمارگیری هستند. تقسیمبندی درزهها نیز بر پایه تمرکز قطب صفحههای درزهها انجام شده است. از شاخص فاصله شکستگی (FSI) استفاده شد که مقدارهای آن یکی از عوامل مهارکننده ریختشناسی واحدهای سنگی و تأثیر فرسایش بر آنهاست؛ افزون براین با بهرهگیری از این شاخص میتوان فاصلهبندی درزهها را در لایههای دیگر در نواحی پیرامون پیشبینی کرد. مهمترین کاربرد این ویژگی در راهسازی، تونلسازی و دیگر کاربردهای مهندسی است. مقایسه نمودارهای شاخص فاصله شکستگی(FSI) در واحدهای سنگی گوناگون، نشان میدهد که واحدهای نفوذی و ستبر لایه شاخص فاصله شکستگی بسیار متفاوت دارند، در یک بازه گسترده هستند و در بیشتر موارد به علت تراکم کمتر درزهها فرسایشپذیری کمتری نسبت به دیگر واحدها از خود نشان میدهند. از همین روی، این واحدها رخنمونهای برجستهتری دارند. دو دستهدرزه اصلی J1 و J2 (J1 با روند شمال باختری- جنوب خاوری و J2 با روند شمال خاوری- جنوب باختری) بیشترین فراوانی را در این دستهبندی از خود نشان میدهند. هر دوی این دستهدرزهها از نوع کششی هستند و روند آنها راستای تنش اصلی بیشینه (1σ) را در زمان تشکیل دستهدرزه نشان میدهند. مطالعات این پژوهش در گستره مورد بررسی، تأیید میکند که مقدار کرنشی که درزهها ایجاد میکنند بسیار کم است.
بهزاد تخم چی؛ حسین معماریان؛ حسین احمدی نوبری؛ بهزاد مشیری
چکیده
درزهنگاری در پروژههای اکتشاف نفت و معدن، مطالعات ساختگاهی و زمینشناسی، اهمیت فوقالعادهای دارد. به طور معمول، بسته به هدف از مطالعه درزهها، ویژگیهای مختلفی از آنها به صورت برجا برداشت میشود. برای مثال در مطالعات مخزن، علاوه بر ویژگیهای ساختاری، بررسی میزان بازشدگی و پرشدگی درزهها و شبکه ارتباطی آنها، برای مدلسازی ...
بیشتر
درزهنگاری در پروژههای اکتشاف نفت و معدن، مطالعات ساختگاهی و زمینشناسی، اهمیت فوقالعادهای دارد. به طور معمول، بسته به هدف از مطالعه درزهها، ویژگیهای مختلفی از آنها به صورت برجا برداشت میشود. برای مثال در مطالعات مخزن، علاوه بر ویژگیهای ساختاری، بررسی میزان بازشدگی و پرشدگی درزهها و شبکه ارتباطی آنها، برای مدلسازی جریان سیال، اهمیت ویژهای دارد. اما از آنجا که درزهها ماهیت پیچیدهای دارند، اغلب شناخت آنها بدون ردهبندی ممکن نیست. لذا توجه به این نکته ضروری است که در ردهبندی درزهها، از کلیه ویژگیهای تأثیر گذار در تفسیر نتایج ردهبندی استفاده شود. این در حالیست که به صورت متداول، حداکثر دو ویژگی شیب و جهت شیب، برای ردهبندی درزهها مورد استفاده قرار میگیرند و دیگر ویژگیها، نادیده گرفته میشوند. در این مقاله، روشی جدید برای ردهبندی درزهها ارائه شده است.
برای بررسی کارایی و مزیت روش جدید، یک مجموعه مصنوعی از درزهها، شامل 8 دسته درزه ساخته شده است و برای هر درزه، 4 ویژگی شیب، جهت شیب، میزان پُرشدگی و نوع پُرکننده در نظر گرفته شده است، به گونهای که جدایش دسته درزهها بر اساس ویژگیهای شیب و جهت شیب ناممکن باشد. سپس برنامههایی برای استفاده از روش ردهبندی بیزین (Bayesian)، نوشته شده و در فضای 4 بُعدی نسبت به ردهبندی دادههای مصنوعی اقدام شده است. به این ترتیب اثبات شده که با دقت بسیار مطلوبتری، کلیه 8 دسته درزه را میتوان از هم تفکیک کرد.