سوده صدیقیان؛ سارا درگاهی؛ محسن آروین
چکیده
کمپلکس نفوذی خونرنگ به عنوان یکی از بزرگترین کمپلکسهای موجود در بخش جنوبی پهنه سنندج- سیرجان، در شمال باختری شهرستان جیرفت در استان کرمان جای گرفته است. این کمپلکس از مجموعهای از سنگهای اسیدی و حدواسط مانند دیوریت، کوارتزدیوریت، تونالیت، گرانودیوریت، گرانیت و اعضای مافیکتر مانند هورنبلندگابرو و میکروگابرو تشکیل یافته است. ...
بیشتر
کمپلکس نفوذی خونرنگ به عنوان یکی از بزرگترین کمپلکسهای موجود در بخش جنوبی پهنه سنندج- سیرجان، در شمال باختری شهرستان جیرفت در استان کرمان جای گرفته است. این کمپلکس از مجموعهای از سنگهای اسیدی و حدواسط مانند دیوریت، کوارتزدیوریت، تونالیت، گرانودیوریت، گرانیت و اعضای مافیکتر مانند هورنبلندگابرو و میکروگابرو تشکیل یافته است. مطالعات صحرایی همراه با شواهد کانیشناسی و ژئوشیمیایی نشان میدهد که کمپلکس نفوذی خونرنگ در سری کالکآلکالن جای میگیرد و اعضای فلسیک این مجموعه از نوع متاآلومینوس تا کمی پرآلومینوس و از نوع I هستند. نمودارهای عنکبوتی بهنجار شده نمونههای مورد مطالعه نسبت به گوشته اولیه، غنیشدگی از عناصر سنگدوست با شعاع یونی بزرگ (LILE) مانند Rb، Cs و K و نیز کاهیدگی از عناصر با قدرت یونی زیاد (HFSE) مانند Ti، Ta و Nb را نشان میدهند که از ویژگیهای اصلی ماگماهای مرتبط با فرورانش است. بر پایه شواهد ژئوشیمیایی، به نظر میرسد بخش مافیک در اثر ذوب گوه گوشتهای متاسوماتیسم شده رخ داده باشد؛ اما بخش فلسیک در اثر ذوب سنگهای متابازیک پوسته زیرین بهعلت تزریق ماگماهای مافیک مشتق از گوشته ایجاد شده است. تشکیل این سنگها میتواند به دلیل فرورانش پوسته اقیانوسی نوتتیس به زیر خردهقاره ایران مرکزی در زمان ژوراسیک میانی، در یک محیط کمان آتشفشانی بوده باشد.
شهمیر اقتصادی؛ مهدی شوکتی آمقانی
چکیده
ساختار کنونی زمینساختی و لرزهخیزی بالای منطقه مکران متأثر از فرورانش رو به شمال صفحه اقیانوسی نوتتیس به زیر صفحه اوراسیاست. بر طبق شواهد علمی و تاریخی، گسل مکران دارای پتانسیل بسیار بالای لرزهخیزی و مستعد ایجاد سونامی ناشی از آن در سواحل جنوب خاوری کشورمان است. توپوگرافی، گرانی هوای آزاد و گرانی بوگه در این منطقه ...
بیشتر
ساختار کنونی زمینساختی و لرزهخیزی بالای منطقه مکران متأثر از فرورانش رو به شمال صفحه اقیانوسی نوتتیس به زیر صفحه اوراسیاست. بر طبق شواهد علمی و تاریخی، گسل مکران دارای پتانسیل بسیار بالای لرزهخیزی و مستعد ایجاد سونامی ناشی از آن در سواحل جنوب خاوری کشورمان است. توپوگرافی، گرانی هوای آزاد و گرانی بوگه در این منطقه تغییرات برجستهای را نشان میدهند که وابسته به تغییرات قابل ملاحظه در ساختارهای ژرف زمین هستند. مقادیر تا حدودی منفیتر گرانی هوای آزاد نشان میدهد که شیب فرورانش در باختر مکران بیشتر از خاور آن است. بیشتر زمینلرزههای با بزرگای بیشتر از 6 منطقه مکران در محدوده تغییرات مثبت به منفی گرانی هوای آزاد رخ دادهاند که میتوانند تا حدی پیشنشانگر زمینلرزههای با بزرگای بالا باشند. مقدار گرانی بوگه از mGal150 در پوسته اقیانوسی دریای عمان به mGal 90- در پوسته قارهای اوراسیا میرسد. ژرفای موهو در دریای عمان 14 کیلومتر است و به مقدار حدود 32 کیلومتر در زیر پوسته قارهای اوراسیا میرسد. شیب فرورانش نیز حدود 7/5 درجه است. مطالعه و شبیهسازی سیلاب ناشی از سونامی با در نظر گرفتن زمینلرزههای احتمالی، اهمیت ویژه ای دارد. در این پژوهش، سیلاب سونامیهای ناشی از زمینلرزههای احتمالی گسل مکران در سواحل استان سیستان و بلوچستان و در بندر بریس به روش عددی شبیهسازی و مطالعه شده است. سناریوهای در نظر گرفته شده برای این کار، زمینلرزهای با بزرگای 8 ، زمینلرزهسال 1945 در پاکستان با بزرگای 5/8 و زمینلرزهفرضی با بزرگای زمینلرزه2010 ژاپن با بزرگای 0/9 بودهاند. نتایج به دست آمده نشان میدهند که بیشترین مقدار بالا آمدن آب برای منطقه با زمینلرزهبا بزرگای 8 حدود 5/0 متر، برای منطقه بازمینلرزهبا بزرگای 5/8 حدود 4/3 متر و برای منطقه با زمینلرزهبا بزرگای 9 حدود 14 متر است. همچنین بیشترینپهنای منطقه سیلابی حدود 4/1کیلومتر و زمان رسیدن اولین امواج به ساحل حدود 22 دقیقه است. نتایج به دست آمده از این پژوهشمیتواند در برنامهریزی برای گسترش منطقه مفید باشد.
غلامرضا قدمی؛ محمد پوستی؛ فرخنده بابایی
چکیده
در جنوب خاوری کمربند ماگمایی ارومیه- دختر و شمال خاوری شهرستان شهربابک چندین توده آتشفشانی داسیت- آندزیتی به سن میو- پلیوسن در خاور و جنوب آتشفشان مزاحم حضور دارند. بافت آنها بیشتر هیالوپورفیری، هیالوپورفیری میکرولیتی و پورفیری- تراکیتی و درشتبلورهای آنها شامل پلاژیوکلاز، آمفیبول و بیوتیت است. بر پایه دادههای ژئوشیمیایی سرشت ...
بیشتر
در جنوب خاوری کمربند ماگمایی ارومیه- دختر و شمال خاوری شهرستان شهربابک چندین توده آتشفشانی داسیت- آندزیتی به سن میو- پلیوسن در خاور و جنوب آتشفشان مزاحم حضور دارند. بافت آنها بیشتر هیالوپورفیری، هیالوپورفیری میکرولیتی و پورفیری- تراکیتی و درشتبلورهای آنها شامل پلاژیوکلاز، آمفیبول و بیوتیت است. بر پایه دادههای ژئوشیمیایی سرشت ماگمایی این سنگها کالکآلکالن است و از عناصر LILE غنی و از عناصر HFSE مانند Ti، Nb و Ta تهی شده و در یک محیط حاشیه فعال قارهای شکل گرفتهاند. در نمودار بهنجار شده با گوشته اولیه دارای یک الگوی تفریق یافته از عناصر خاکی کمیاب و بدون بیهنجاری منفی یورپیم هستند. این سنگها دارای مقادیر بالای SiO2، Al2O3، Sr، Sr/Y و La/Yb و مقادیر پایین MgO، Y و Yb نسبت به سنگهای کالکآلکالن و از نوع آداکیتهای پرسیلیس(HAS) هستند. مقادیر بالای استرانسیم، نبود بیهنجاری منفی یورپیم، غنیشدگی عناصر خاکی کمیاب سبک، تهیشدگی عناصر خاکی کمیاب سنگین، Y و Yb نشانگر حضور گارنت، آمفیبول و نبود پلاژیوکلاز در منشأ ذوب است. بر پایه سیماهای یادشده این سنگها میتوانند از ذوب گارنت-آمفیبولیت حاصل شوند که احتمالاً حاصل از ذوب پوسته اقیانوسی تتیس جوان در طی فرورانش به زیر قاره ایران مرکزی در نئوژن است.
محمدرضا شیخ الاسلامی
چکیده
ویژگیهای متفاوت واحدهای سنگی، ارتباط آنها با یکدیگر و نیز فعالیتهای آذرین و دگرگونی در بخش جنوب خاوری پهنه سنندج- سیرجان منجر به شناسایی چندین واحد زمینساخت- چینهنگاری شده است. این واحدها در جریان باز و بسته شدن اقیانوس نوتتیس در جنوب ایران شکل گرفتهاند. واحدهای زمینساخت- چینهنگاری اصلی در این ناحیه عبارتند از: رسوبات ...
بیشتر
ویژگیهای متفاوت واحدهای سنگی، ارتباط آنها با یکدیگر و نیز فعالیتهای آذرین و دگرگونی در بخش جنوب خاوری پهنه سنندج- سیرجان منجر به شناسایی چندین واحد زمینساخت- چینهنگاری شده است. این واحدها در جریان باز و بسته شدن اقیانوس نوتتیس در جنوب ایران شکل گرفتهاند. واحدهای زمینساخت- چینهنگاری اصلی در این ناحیه عبارتند از: رسوبات نوع الاکوژنی مربوط به حاشیه جنوبی سکوی ایران مرکزی با سن عمومی پالئوزوییک تا تریاس میانی ؛ واحدهای آتشفشانی و توربیدایتهای به سن تریاس؛ رسوبات فلیشی دگرگون شده با سن عمومی ژوراسیک- کرتاسه پیشین مربوط به حوضه پیش کمانی؛ رسوبات کربناتی سکویی به سن کرتاسه پیشین؛ سنگهای مربوط به ناحیه زمیندرز شامل افیولیت، رادیولاریت و گلوکوفان شیست؛ رسوبات حوضه فلیشی ترشیری دارای قطعات اولیستولیتی از سنگ آهکهای کرتاسه، افیولیتها و برخی از سازندهای پهنه زاگرس که در حاشیه زاگرس مرتفع شکل گرفتهاند؛ رسوبات ناحیه پیشبوم پسکمانی که بهصورت دگرشیب سنگهای دگرشکل بخش شمالی پهنه سنندج- سیرجان جنوبی را میپوشانند؛ و در نهایت مولاسهای پس از کوهزایی که در اثر فرسایش بالاآمدگیهای ناشی از کوهزاد زاگرس در بخشهای درونی و حاشیهای سنندج- سیرجان جنوبی شکل گرفتهاند.
غلامرضا قدمی؛ عباس مرادیان شهر بابکی؛ سیدمحسن مرتضوی
چکیده
در جنوب خاوری کمربند ماگمایی ارومیه- دختر و شمال باختری شهرستان شهر بابک، منطقه جوزم، خبر و دهج بیش از 20 توده نفوذی بدرون سنگهای قدیمیتر نفوذ کردهاند. تودهها از نوع تونالیت تا گرانودیوریت است و سن آنها الیگومیوسن گزارش شده است. بافت آنها گرانوپورفیری و درشتبلورها شامل پلاژیوکلاز، آمفیبول و بیوتیت است. بر پایه دادههای ژئوشیمیایی ...
بیشتر
در جنوب خاوری کمربند ماگمایی ارومیه- دختر و شمال باختری شهرستان شهر بابک، منطقه جوزم، خبر و دهج بیش از 20 توده نفوذی بدرون سنگهای قدیمیتر نفوذ کردهاند. تودهها از نوع تونالیت تا گرانودیوریت است و سن آنها الیگومیوسن گزارش شده است. بافت آنها گرانوپورفیری و درشتبلورها شامل پلاژیوکلاز، آمفیبول و بیوتیت است. بر پایه دادههای ژئوشیمیایی سرشت ماگمایی این سنگها کالکوآلکالن بوده و در یک حاشیه فعال قارهای، متعلق به گرانیتوییدهای کمان آتشفشانی(نوع I) تشکیل شدهاند. این سنگها از عناصر LILE غنی و از عناصر HFSE مانند Ti ، Nb و Ta تهی شدهاند و در نمودار بهنجارشده با گوشته اولیه دارای نشانگر یک الگوی بهشدت تفریق یافته از عناصر خاکی کمیاب و بدون بیهنجاری منفی اوروپیم هستند. این سنگها دارای مقادیر بالای SiO2، ,Al2O3Sr، Sr/Y و La/Yb و مقادیر پایینی از MgO، Y و Yb نسبت به سنگهای کالکوآلکالن معمولی هستند و در آنها ویژگیهای آداکیتی دیده میشود. مقادیر بالای استرانسیم، نبود بیهنجاری منفی اوروپیم، غنیشدگی عناصر خاکی کمیاب سبک، تهیشدگی عناصر خاکی کمیاب سنگین، Y و Yb نشانگر ذوب یک سنگ منشأ دارای گارنت و هورنبلند در نبود پلاژیوکلاز است. بر پایه سیماهای بالا و نسبتهای بهدست آمده این سنگ میتوانند از ذوب گارنت- آمفیبولیت یا آمفیبول- اکلوژیت حاصل شوند که احتمالاً حاصل از فرورانش سنگکره اقیانوسی نوتتیس به زیر قاره ایران مرکزی است.
مهدی رضا پورسلطانی؛ رضا موسوی حرمی؛ یعقوب لاسمی
چکیده
حوضه رسوبی کپه داغ، پس از بسته شدن اقیانوس دیرینهتتیس، در اقیانوس نوتتیس، در جنوب صفحه توران تشکیل شد. در این حوضه، توالی رسوبی ستبری از ژوراسیک تا میوسن بدون هیچ گونه وقفه رسوبی مهم نهشته شده است. سازند سیلیسی- آواری کشف رود با سن ژوراسیک میانی، حدود 2 کیلومتر ستبرا دارد و به طور ناپیوسته بر روی سنگهای رسوبی تریاس و سنگهای اولترابازی ...
بیشتر
حوضه رسوبی کپه داغ، پس از بسته شدن اقیانوس دیرینهتتیس، در اقیانوس نوتتیس، در جنوب صفحه توران تشکیل شد. در این حوضه، توالی رسوبی ستبری از ژوراسیک تا میوسن بدون هیچ گونه وقفه رسوبی مهم نهشته شده است. سازند سیلیسی- آواری کشف رود با سن ژوراسیک میانی، حدود 2 کیلومتر ستبرا دارد و به طور ناپیوسته بر روی سنگهای رسوبی تریاس و سنگهای اولترابازی نهشته شده و از رخسارههای رودخانهای- دلتایی و توربیدیتی، شامل ماسهسنگ، شیل و کنگلومرا، تشکیل شده است. این لایهها حاوی ایکنوفسیلهای زیادی مربوط به محیطهای مختلف هستند. در رخسارههای ماسهسنگی و شیلی این سازند، ایکنوفسیلهای متعددی همانند:Skolithos, Palaeophycus tabularizes,Belerhaphe, Thalassinoides suevicus, Psilonichnus , Planololites beverleyensis, Rhizocoralium jenese, Scolicia, Conichnus, Lophactenium, Palaeophycus striatus,Taenidium شناسایی شده است، که بر اساس این آثار فسیلی و رخسارههای در برگیرنده آنها، میتوان محیط تهنشینی سازند کشف رود را محیط رودخانهای - دلتایی تا نسبتاً ژرف(شرایط آشفته(توربیدیتی)) تفسیر کرد. این اطلاعات میتواند در تفسیر تاریخچه جغرافیای دیرینه و زمینساختی منطقه (در ژوراسیک میانی) کمک کند.
حمید نظری؛ ژان فرانسوا ریتز؛ شیوا عقبایی
چکیده
زایش و فرگشت حوضههای منسوب به تتیس در درازنای تاریخ زمین شناختی، از پرکامبرین پسین تا پالئوژن، همیشه مورد توجه پژوهشگران علوم زمین بوده است. شاید بتوان اولین آثار و نشانههای زایش حوضههای گوناگون تتیس را که سبب قطعه قطعه شدن و جدایش ابرقارهها و خشکیهای کهن اوراسیا، گندوانا و بلوکها و خرده صفحههای میان آنها شده است را در پرکامبرین ...
بیشتر
زایش و فرگشت حوضههای منسوب به تتیس در درازنای تاریخ زمین شناختی، از پرکامبرین پسین تا پالئوژن، همیشه مورد توجه پژوهشگران علوم زمین بوده است. شاید بتوان اولین آثار و نشانههای زایش حوضههای گوناگون تتیس را که سبب قطعه قطعه شدن و جدایش ابرقارهها و خشکیهای کهن اوراسیا، گندوانا و بلوکها و خرده صفحههای میان آنها شده است را در پرکامبرین با زایش اقیانوس پروتوتتیس در بخشهای گوناگون، بویژه کمربند ساختاری البرز جستجو کرد. گرچه شواهدی آشکار از فرایند و زمان باز شدن این اقیانوس در دست نیست ولی پژوهشهای اخیر گواهی بر چگونگی و زمان بسته شدن آن فراهم آوردهاند.
جمعی از پژوهشگران، سریهای آتشفشانی منسوب به اردوویسین و سیلورین فلات ایران و البرز را در رابطه با زایش و گسترش حوضه تتیس کهن (پالئوتتیس) دانستهاند که در نتیجه عملکرد سامانه کششی برشی در میان صفحههای توران از اوراسیا و گندوانا شکل گرفت.
گرچه با افزایش آهنگ فرونشست حوضههای پرمین در اواخر پالئوزوییک نشانههایی از چیرگی سامانه کششی بین خرد قاره ایران و صفحه عربی میتوان یافت، ولی ظهور آتشفشانیهایی از نوع واگرا (قلیایی) در تریاس بالایی را میتوان نشانی آشکار بر زایش و کافتش پوسته اقیانوسی نوتتیس منظور کرد. نقطه عطف فرگشت حوضههای خزر و سیاه میتواند در این زمان بوده باشد.
فرگشت ساختاری حوضههای تتیس به صورت دورهای یکی پس از دیگری در میان قطعات و صفحاتی چون توران، کپه داغ ـ قفقاز، البرز، سبزوار، خردقاره ایران مرکزی و صفحه عربی قابل رهگیری است.
توالی و تکرار زمینساخت کششی و فشاری حاصل از گسترش و بسته شدن این گونه حوضهها در طی کوهزادهای آسینیتک ـ کاتانگایی، سیمرین و آلپی که گاه بر پیسنگی از مجموعههای دگرگونی و تغییر شکل یافته حاصل از رخدادهای کالدونین و هرسینین منطبق میباشد، سبب تکامل زمینساختی حوضههای رسوبی نواحی متأثر از کوهزادهای گوناگون شده است.
البرز به عنوان بلوکی کشیده در پهنه پرتکاپوی زمینساختی و متأثر از اغلب رخدادهای شناخته شده زمینشناختی در هر دو ابرقاره اوراسیا و گندوانا در حد میانی این دو قاره کهن سیر تکوین خود را سپری کرده است.
فرایند نازکشدگی و ستبرشدگی پیسنگ البرز در طی رخدادهای کهن در مقایسه با بخشهای دیگر ایرانزمین، نشانگر آهنگ تقریبی ثابت و با اندک شیب منفی به سوی شمال، ناشی از کاهش ستبرای پوسته بلورین و پوسته زیرین به سوی حوضه خزر است.
سامانه چینخوردگی از نوع چینهای جداشدگی(detachment folds) همراه با بالا آمدگی رخسارههای کهن در فرادیواره گسل بنیادی شمال البرز از جمله ویژگیهای آشکار بخش مرکزی این کمربند ساختاری است که در قالب گل ساخت قابل مشاهده است.
چینخوردگی و تکاپوی بیشتر زمین ساختی بخش باختری این گسل به نسبت بخش خاوری، از دیگر ویژگیهای ساختاری این ناحیه است. در این میان گسلهای شمال البرز، موشا و طالقان در ردیف گسلهای بنیادی به شمار رفته که دیگر گسلها چون گسل خزر و گسل شمال تهران از رشد آنها به دو سوی شمال و جنوب البرز مرکزی شکل یافتهاند.