زمین شناسی اقتصادی
شهره حسن پور؛ سوسن ابراهیمی
چکیده
کانسار آستمال در شمال باختر ایران واقع شده و از لحاظ ساختاری در زون ماگمایی ارسباران قرار دارد. کانیسازی در این اسکارن، دراثر نفوذ توده گرانودیوریتی ائوسن-الیگوسن به داخل سنگهای کربناتی کرتاسه بالایی رخ داده است. کانیسازی در زون برون اسکارن مشاهده میشود و فرایند متاسوماتیک، پس از نفوذ توده گرانودیوریتی و دگرگون شدن آن، به درون سنگ ...
بیشتر
کانسار آستمال در شمال باختر ایران واقع شده و از لحاظ ساختاری در زون ماگمایی ارسباران قرار دارد. کانیسازی در این اسکارن، دراثر نفوذ توده گرانودیوریتی ائوسن-الیگوسن به داخل سنگهای کربناتی کرتاسه بالایی رخ داده است. کانیسازی در زون برون اسکارن مشاهده میشود و فرایند متاسوماتیک، پس از نفوذ توده گرانودیوریتی و دگرگون شدن آن، به درون سنگ آهکها آغاز شده است. عناصر Si, Mg, Fe منجر به توسعه کانیهای کالک سیلیکاته بی آب با ابعاد متوسط تا درشت دانه شده و همچنین مقادیر قابل توجهی از عنصر Cu Fe همراه با مواد فرار از قبیل CO2, H2S به سیستم اسکارنی اضافه شده است. در نتیجه، کالک سیلیکاتهای آبدار (اپیدوت، ترمولیت، اکتینولیت) سولفیدها (پیریت و کالکوپیریت)، اکسیدها (مگنتیت، هماتیت) وکربناتها (کلسیت) جایگزین کالک سیلیکاتهای بدون آب شده اند. دادههای ایزوتوپ گوگرد ( 34Sδ ) بر روی کانه های پیریت و کالکوپیریت در دامنه 8/1- تا 1/6+ پرمیل قرار گرفته است که حاکی از یک منبع ماگمایی برای سولفید موجود در سیال است. دادههای ایزوتوپی 18Oδ و Dδ بر روی کانیهای مگنتیت، سریسیت و اپیدوت از 56- تا 73- پرمیل برای هیدروژن و 5/0- تا 8/6+ پرمیل برای اکسیژن متغیر است که گویای آمیختگی سیالات ماگمایی با سیالات جوی می باشد.
زمین شناسی اقتصادی
مهرداد موحدی؛ محمد یزدی؛ مهرداد بهزادی
چکیده
کانسار اسکارنی عشوند در اثر تزریق توده نفوذی فلسیک در سنگهای کربناته به سن پرمین و تریاس و تبادل یونی بین آنها تشکیل شده است. بهمنظور تعیین ویژگیهای سیال کانهساز، میانبارهای سیال در کانیهای کوارتز و کلسیت زون کانیسازی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج اندازهگیریها نشان میدهد که در این کانیها دو دسته میانبار سیال نوع ...
بیشتر
کانسار اسکارنی عشوند در اثر تزریق توده نفوذی فلسیک در سنگهای کربناته به سن پرمین و تریاس و تبادل یونی بین آنها تشکیل شده است. بهمنظور تعیین ویژگیهای سیال کانهساز، میانبارهای سیال در کانیهای کوارتز و کلسیت زون کانیسازی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج اندازهگیریها نشان میدهد که در این کانیها دو دسته میانبار سیال نوع (L+V) با شوری کم تا متوسط و گستره دمای همگنشدگی ۱49 تا 480 درجه سانتیگراد و نوع (V+L) با شوری کم تا متوسط و گستره دمای همگنشدگی 338 تا 448 درجه سانتیگراد وجود دارد که هر دو در مرحله پسرونده اسکارن ایجاد شدهاند. خاستگاه میانبارهای سیال نوع (L+V) ماگمایی_جوی و دگرگونی و نوع (V+L) سیالات دگرگونی هستند. فرآیندهای آمیختگی همدمای سیالات با شوری مختلف و رقیقشدگی سیالات بر اثر مخلوط شدن آبهای جوی با سیالات ماگمایی_دگرگونی عوامل اصلی تکوین سیالات کانهساز در این کانسار هستند. فشار سیالات در طول زمان تشکیل کانسنگ از کمتر از 50 تا اندکی بیش از 150 بار متغیر بوده و دمای تقریبی تشکیل کانسار بین 200 تا 360 درجه سانتیگراد بوده است. بر این اساس میتوان عمق تشکیل کانسار اسکارن عشوند را حدود 650 متر نسبت به سطح ایستابی قدیمی تخمین زد.
زمین شناسی اقتصادی
افشین اکبرپور؛ مسعود مصلحی
چکیده
کانسار آهن یاپل در شمالغربی زون ساختاری سنندج-سیرجان واقع شده است. مجموعهای از سنگهای دگرگونی پالئوزوئیک شامل شیست سبز، میکاشیست، کلریت شیست با درجه دگرگونی رخساره شیست سبز همراه با اسکارن و مرمر در این محدوده رخنمون دارند. توده نفوذی لوکوگرانیتی با سن ژوراسیک در شمالغرب کانیسازی یاپل با روند شمالشرق-جنوب-غرب رخنمون دارد ...
بیشتر
کانسار آهن یاپل در شمالغربی زون ساختاری سنندج-سیرجان واقع شده است. مجموعهای از سنگهای دگرگونی پالئوزوئیک شامل شیست سبز، میکاشیست، کلریت شیست با درجه دگرگونی رخساره شیست سبز همراه با اسکارن و مرمر در این محدوده رخنمون دارند. توده نفوذی لوکوگرانیتی با سن ژوراسیک در شمالغرب کانیسازی یاپل با روند شمالشرق-جنوب-غرب رخنمون دارد که مجموعه سنگهای پالئوزوئیک را قطع کرده است. کانی سازی آهن در این محدوده، غالبا" بصورت منیتیت است که به شکلهای عدسی، رگهای، رگچهای و دانه پراکنده است که در گارنت شیستها و شیستهای سبز و حد فاصل مرمرها تشکیل شده است. کانسار دارای بافتهای پراکنده، تودهای، جانشینی و شبکهای است. هالههای دگرسانی شامل اپیدوتی، کلریتی، هماتیتی، آرژیلی و سیلیسی است. کانیهای باطله بیشتر گارنت، کلریت، اکتینولیت، اپیدوت و کوارتز هستندکه گاهی با کانیهای رسی و کلسیت همراهی میشوند. حضور اپیدوت، و آکتینولیت و ترمولیت که گاهی با گارنت نیز همراه است، نشانۀ یک فاز پیرو متاسوماتیسم تاخیری است که با کانی سازی منیتیت همراه است. است می باشد. بر پایه شیمی کانی منیتیت، تغییرات عناصر کبالت، نیکل، سیلیسیوم، وانادیم و آلومینیوم و الگوی پراکندگی عناصر کمیاب کانهزایی آهن یاپل شباهت زیادی با کانسارهای نوع اسکارنی دارد.
دورسنجی
سیده سکینه موسوی؛ مهدی هنرمند؛ هادی شهریاری؛ مهدیه حسینجانی زاده
چکیده
اکتشاف مواد معدنی در منطقه اسفندقه واقع در جنوب خاور استان کرمان به دلیل تنوع کانسارهای فلزی نظیر کانسارهای مس سولفید تودهای آتشفشانزاد، اسکارن آهن و منگنز آتشفشانی، پیچیدگی خاصی دارد. این تحقیق با هدف ارائه مدل اکتشافی این نوع کانیزاییها و تهیه نقشه پتانسیل معدنی با استفاده از دادههای دورسنجی انجام شد. از تصاویر سنجندههای ...
بیشتر
اکتشاف مواد معدنی در منطقه اسفندقه واقع در جنوب خاور استان کرمان به دلیل تنوع کانسارهای فلزی نظیر کانسارهای مس سولفید تودهای آتشفشانزاد، اسکارن آهن و منگنز آتشفشانی، پیچیدگی خاصی دارد. این تحقیق با هدف ارائه مدل اکتشافی این نوع کانیزاییها و تهیه نقشه پتانسیل معدنی با استفاده از دادههای دورسنجی انجام شد. از تصاویر سنجندههای ASTER و OLI و روشهای پردازش تصویر متنوعی شامل ترکیب رنگی نسبتهای باندی، تحلیل مؤلفههای اصلی و شاخصهای QI و SI برای شناسایی هالههای دگرسانیهای گرمابی استفاده شد. اعتبارسنجی نتایج از طریق مطالعات صحرایی و بررسیهای آزمایشگاهی صورت گرفت. دگرسانیهای آرژیلیک، فیلیک، پروپیلیتیک و کانیهای اکسید و هیدروکسیدهای آهن از طریق ترکیب رنگی نسبتهای باندی نظیر (B6)/(B4+B7) در رنگ قرمز، (B5)/(B4+B6) در رنگ سبز و (B8)/(B7+B9) در رنگ آبی سنجنده ASTER بارزسازی شدند. نقشهبرداری دگرسانی گرمابی نیز با تحلیل مؤلفه اصلی باندهای انتخابی 2، 4، 6 و 7 سنجنده OLI و باندهای 4 تا 9 سنجنده ASTER و نیز مجموعهای مرکب از باندهای 2 و 4 سنجنده OLI به همراه باندهای 4 تا 9 سنجنده ASTER موفقیتآمیز بود. باندهای فروسرخ حرارتی ASTER برای محاسبه شاخصهای QI و SI جهت بارزسازی هالههای سیلیسی استفاده شدند. نقشه پتانسیل معدنی منطقه اسفندقه شامل هفت ناحیه مستعد همچون معادن مس سرگزکوه، منگنز حسینآباد و سنگ آهن اسفندقه با تلفیق نقشههای دگرسانی به روش منطق فازی به دست آمد. نتایج نشان داد با انتخاب مناسب سنجندهها و روشهای پردازش تصویر میتوان در مراحل شناسایی و پیجویی اقدام به مدلسازی اکتشافی و نهایتاً تهیه نقشه پتانسیل معدنی کرد.
سنگ شناسی
سید محسن طباطبایی منش؛ محمدعلی مکی زاده؛ سعیده رنجبر؛ رضا قلی نژاد
چکیده
اسکارن جوینان در فاصله 115 کیلومتری شمال باختر اصفهان (40 کیلومتری جنوب کاشان و خاور قهرود)، در پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد که در همبری توده نفوذی گرانیتوییدی قهرود (به سن میوسن میانی) با واحد شیل و ماسهسنگ با میانلایههای آهکی سازند شمشک به سن ژوراسیک گسترش یافته است. اسکارنسازی متشکل از دو زیرپهنه دروناسکارن و بروناسکارن ...
بیشتر
اسکارن جوینان در فاصله 115 کیلومتری شمال باختر اصفهان (40 کیلومتری جنوب کاشان و خاور قهرود)، در پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد که در همبری توده نفوذی گرانیتوییدی قهرود (به سن میوسن میانی) با واحد شیل و ماسهسنگ با میانلایههای آهکی سازند شمشک به سن ژوراسیک گسترش یافته است. اسکارنسازی متشکل از دو زیرپهنه دروناسکارن و بروناسکارن است. در این اسکارنها کانهزایی گستردهای رخ نداده است. دروناسکارن گسترش محدود (از چند میلیمتر تا چند سانتیمتر) و اگزواسکارن بیشترین گسترش را دارد (از یک متر تا بیش از ده متر). اندواسکارن با تشکیل کانیهای گارنت، پیروکسن، پلاژیوکلاز، اپیدوت و اسفن در زمینه توده نفوذی در مجاورت بخش کربناته نمود دارد. در مجاورت بلافصل آن، اگزواسکارن با تشکیل کانیهای گارنت، پیروکسن، وزوویانیت، اپیدوت، فلوگوپیت، کلریت، کوارتز و کلسیت در بخش کربنات آغاز میشود. بررسیهای کانیشناسی و روابط بافتی کانیها بیانگر پیشرفت دگرگونی تا رخساره پیروکسن هورنفلس در سنگهای اسکارنی این منطقه است.
معصومه نوروزی؛ محمد لطفی؛ محمدهاشم امامی؛ حمایت جمالی؛ علی عابدینی
چکیده
منطـقه مسـگرآباد در 10 کیلومتری جنـوب خاور تهران، زون ساخـتاری البرز مرکـزی قرار دارد. سنگهای برونزد یافته در این منطقه شامل واحدهای آتشفشانی، آتشفشانی- رسوبی و رسوبی به سن ائوسن هستند که توسط تودههای نفوذی نیمهژرف با ترکیب گرانودیوریت پورفیری تا کوارتز مونزودیوریت پورفیری پس از ائوسن پسین مورد هجوم قرار گرفتهاند. این تودههای ...
بیشتر
منطـقه مسـگرآباد در 10 کیلومتری جنـوب خاور تهران، زون ساخـتاری البرز مرکـزی قرار دارد. سنگهای برونزد یافته در این منطقه شامل واحدهای آتشفشانی، آتشفشانی- رسوبی و رسوبی به سن ائوسن هستند که توسط تودههای نفوذی نیمهژرف با ترکیب گرانودیوریت پورفیری تا کوارتز مونزودیوریت پورفیری پس از ائوسن پسین مورد هجوم قرار گرفتهاند. این تودههای آذرین حاوی بافتهای پورفیرویید تا میکروگرانولار بوده و دارای ماهیت کلسیمی- قلیایی میباشند. این تودهها ایجادکننده سیالات گرمابی هستند که بواسطه آنها سامانه دگرسانی وسیعی با روند شمال باختر- جنوب خاور در امتداد گسل امتداد لغز سه دره بزرگ توسعه یافته است. اثرات دگرسانی گرمابی بر روی کلیه واحدهای ائوسن و تودههای نفوذی نیمهژرف در منطقه دیده میشود. دگرسانیها شامل سیلیسی شدن، سریسیتی شدن، کلریتی شدن، اپیدوتیشدن، اکتینولیتیشدن، آرژیلیکی شدن، کربناتی شدن و آلونیتی- ژاروسیتی شدن هستند که شرایط فیزیکی - شیمیایی مناسبی را برای نهشت کانهها فراهم نمودهاند. جایگیری تودههای نفوذی نیمهژرف در سنگهای آتشفشانی، آتشفشانی- رسوبی و رسوبی ائوسن با تشکیل و توسعه ذخایر اسکارن، اپیترمال و رگه های باریت همراه شده است. مطالعات کانه نگاری و تجزیه ای پیشرفته نشان میدهند که کانه زایی اپیترمال شامل مگنتیت، پیریت، کالکوپیریت، بورنیت، کالکوسیت، باریت، آلیاژ مس - قلع- آهن، هماتیت، پسیلوملان، جاکوپسیت، مارتیت، گوتیت و لپیدوکروزیت است. اسکارنزایی در این منطقه در مرحله پیشرونده و پسرونده صورت گرفته است. کانیهای پیرومتاسوماتیک آندرادیت- گروسولاریت در مرحله پیشرفته ایجاد شدهاند و کانیهایی نظیر اپیدوت، کلریت، ترمولیت- اکتینولیت، کلسیت، کوارتز، پیریت، کالکوپیریت و کالکوسیت در مرحله پسرونده تشکیل شده اند. مطالعات ترمومتری بر روی رگههای باریت به عنوان تنها کانی حاوی میانبار سیال آشکار میکند که اختلاط سیالات با شرایط فیزیکوشیمیایی متفاوت عامل اصلی کانه زایی اپیترمال در منطقه بوده است.
فریماه آیتی
چکیده
در گستره مورد مطالعه سنگآهکهای کرتاسه با درز و شکافهای فراوان بهصورت دگرشیب روی شیلهای ژوراسیک قرار گرفتهاند. محلولهای اسکارنساز از فواصل دور و با هجوم به سوی این درز و شکافها، اسکارنهای نوع دور از توده نفوذی را ایجاد کردهاند. وجود یک لایه سنگآهک با تبلور دوباره و اسکارنی شده درون شیل، اسکارن مورد بررسی را از بیشتر ...
بیشتر
در گستره مورد مطالعه سنگآهکهای کرتاسه با درز و شکافهای فراوان بهصورت دگرشیب روی شیلهای ژوراسیک قرار گرفتهاند. محلولهای اسکارنساز از فواصل دور و با هجوم به سوی این درز و شکافها، اسکارنهای نوع دور از توده نفوذی را ایجاد کردهاند. وجود یک لایه سنگآهک با تبلور دوباره و اسکارنی شده درون شیل، اسکارن مورد بررسی را از بیشتر اسکارنهای شناخته شده در ایران متمایز میکند و آن را در رده اسکارنهای واکنشی قرار میدهد. کانسار مگنتیت- هماتیت بهصورت عدسیهای پراکنده درون اسکارن دیده میشود. محلولهای غنی از آهن ناشی از تودههای نفوذی با حرکت در سنگهای کربناتی، آهن را بهصورت مگنتیت بر جای گذاشتهاند. مگنتیتافزون بر تشکیل توسط محلولهای گرمابی، میتواند در مرحله اسکارن پسرونده از دگرسانی آندرادیت نیز تشکیل شود. کانیهای مقاطع اسکارنی شامل پیروکسن، گارنت، ترمولیت - اکتینولیت، کلریت و اپیدوت است. فرایند اسکارنزایی در دو مرحله متوالی پیشرونده و پسرونده رخ داده است. در مرحله پیشرونده مجموعههای کالکسیلیکاتی بیآب (گارنت و پیروکسن) پدید آمدند. با سرد شدن سامانه و نفوذ آبهای جوی در مراحل بعدی، گارنت به اپیدوت، مگنتیت، کلسیت و کوارتز و پیروکسن به ترمولیت، اکتینولیت، کلسیت، کوارتز و کانیهای کدر دگرسان شدند. اسکارن مورد مطالعه دارای دو نسل گارنت است. گارنتهای نسل اول، تودهای (مرحله پیشرونده) و گارنتهای نسل دوم تأخیری و رگچهای (در مرحله پسرونده همراه با اپیدوت ثانویه در رگههای کوارتز- کلسیت و همراه با کانهسازی سولفید) هستند. ترکیب شیمیایی گارنت از نوع محلول جامد آندرادیت- گروسولار است. مقایسه ترکیب گارنتهای مورد مطالعه با گارنتهای موجود در اسکارنهای کلسیک جهان، نشان میدهد این گارنتها در قلمروی اسکارنهای آهندار و اسکارنهای دارای مس جای گرفتهاند.
نرگس شیردشتزاده؛ قدرت ترابی؛ رامین صمدی
چکیده
در بخشهای جنوبی افیولیت نایین قطعات آمفیبولیتی به رنگ سبز تیره درون اسکارنها دیده شد. این سنگها در نمونه دستی ظاهری شبیه به ارتوآمفیبولیتهای (سنگهای بازیک دگرگون) این افیولیت دارند، ولی از دید کانیشناسی کانیهای آمفیبول (هورنبلند منیزیمدار)، کلینوپیروکسن (دیوپسید)، گارنت (گروسولار - آندرادیت با Grs~63-87 And~12-35)، کوارتز و کمی ...
بیشتر
در بخشهای جنوبی افیولیت نایین قطعات آمفیبولیتی به رنگ سبز تیره درون اسکارنها دیده شد. این سنگها در نمونه دستی ظاهری شبیه به ارتوآمفیبولیتهای (سنگهای بازیک دگرگون) این افیولیت دارند، ولی از دید کانیشناسی کانیهای آمفیبول (هورنبلند منیزیمدار)، کلینوپیروکسن (دیوپسید)، گارنت (گروسولار - آندرادیت با Grs~63-87 And~12-35)، کوارتز و کمی کلسیت و ولاستونیت دارند. کلریت و پرهنیت نیز کانیهای ثانویه آنها هستند و بیشتر شکستگیها را پر کردهاند. مطالعات صحرایی، سنگنگاری و شیمی کانیها نشاندهنده برخی تفاوتهای کانیشناسی میان قطعات آمفیبولیتی دروناسکارنها و ارتوآمفیبولیتهای این افیولیت هستند. بهگونهای که شاید بتوان این قطعات آمفیبولیتی را الیستولیتهایی با خاستگاه رسوبی (مارنهای آهکی کف دریا) دانست که در پی دگرگونی ناحیهای در حد رخساره آمفیبولیت - گرانولیت در شرایط فوگاسیته کم اکسیژن به آمفیبولیت (پاراآمفیبولیت) تبدیل شدهاند.
مریم حاجیبهرامی؛ نادر تقیپور؛ قاسم قربانی
چکیده
کانسار آهن همیرد در شمال خاور سمنان و در مرز پهنه ساختاری البرز جنوبی و شمال ایران مرکزی قرار گرفته است. توده نفوذی نیمهآتشفشانی با ترکیب مونزونیت- مونزودیوریت به درون سنگهای رسوبی آهکی، آذرآواری (معادل سازند کرج با سن ائوسن میانی) نفوذ کرده است. کانهزایی آهن در محل تماس توده با این سنگها رخ داده است. حضور گسترده هماتیت همراه ...
بیشتر
کانسار آهن همیرد در شمال خاور سمنان و در مرز پهنه ساختاری البرز جنوبی و شمال ایران مرکزی قرار گرفته است. توده نفوذی نیمهآتشفشانی با ترکیب مونزونیت- مونزودیوریت به درون سنگهای رسوبی آهکی، آذرآواری (معادل سازند کرج با سن ائوسن میانی) نفوذ کرده است. کانهزایی آهن در محل تماس توده با این سنگها رخ داده است. حضور گسترده هماتیت همراه با مقادیر فرعی مگنتیت، گوتیت، لیمونیت، پیریت، دولومیت، باریت و کلسیت از ویژگیهای مهم کانیزایی در کانسار آهن همیرد است. کانیزایی به شکل رگهای و عدسیهایی با ترکیب هماتیت و مقدار کمتر مگنتیت است. برای تعیین منشأ و ارائه مدل ژنتیکی کانسار آهن همیرد به مطالعه میانبارهای سیال و ایزوتوپهای پایدار گوگرد، کربن و اکسیژن پرداخته شده است. مطالعات سنگنگاری نمونههای کوارتزی 5 گروه از میانبارهای سیال و نمونه باریتی 4 گروه از میانبارهای سیال را در کانسار همیرد نشان میدهند. میانبارهای سیال نمونههای کوارتزی، تکفازی مایع، تکفازی گاز، دوفازی غنی از مایع، دوفازی غنی از گاز و سهفازی مایع- جامد- گاز هستند. میانبارهای سیال سهفازی مایع- جامد- گاز در نمونه باریتی دیده نشده است. مطالعات دماسنجی انجام شده میانبارهای سیال کوارتز و باریت (دو فازی غنی از مایع) بیشترین فراوانی همگنشدگی را در گستره دمایی 200 تا 250 و 100 تا 150 درجه سانتیگراد و بیشترین فراوانی شوری را در گستره Wt% NaCl 20-10 و 5-5/0 نشان میدهد. میانبارهای سیال سهفازی دارای فاز هالیت در نمونه کوارتزی با بیشترین فراوانی همگنشدگی در گستره دمایی 200 تا 350 درجه سانتیگراد و بیشترین فراوانی شوری در گسترهWt% NaCl 40-30 هستند. مقدار δ34S کانی پیریت در کانسار همیرد میان (CDT)‰ 2/2 تا (CDT)‰ 4/7 است. مقادیر δ34S و δ18O کانی باریت این کانسار به ترتیب دارای محدوده میان ‰6/13 تا ‰2/20 نسبت به CDT و ‰2/10 تا ‰1/12 نسبت به VSMOW است. دامنه تغییرات ایزوتوپهای کربن و اکسیژن کانی کلسیت به ترتیب میان ‰ 4/3- تا ‰ 5/4- نسبت به VPDB و ‰ 76/17 تا ‰ 16/19 نسبت به VSMOW در تغییر است. نتایج حاصل از مطالعات دماسنجی میانبارهای سیال و ایزوتوپهای پایدار اکسیژن، کربن و گوگرد کانسار آهن همیرد، آمیختگی سیالهای ماگمایی و جوی را به عنوان منشأ محلولهای گرمابی بیان کرده است. احتمالاً کانیزایی در کانسار آهن همیرد همانند کانسارهای اسکارن آهن است.
هادی محمددوست؛ مجید قادری؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران
چکیده
کانسار کبالت قمصر در 26 کیلومتری جنوب کاشان، در بخش میانی کمان ماگمایی ارومیه- دختر قرار گرفته است. واحدهای سنگی رخنمون یافته در منطقه شامل آتشفشانیهای ائوسن، نهشتههای دریایی سازند قم و تودههای نفوذی است. ترکیب تودههای نفوذی منطقه، کوارتزدیوریت تا گرانودیوریت و همچنین میکرودیوریت پورفیری است که درون سنگهای آتشفشانی ائوسن ...
بیشتر
کانسار کبالت قمصر در 26 کیلومتری جنوب کاشان، در بخش میانی کمان ماگمایی ارومیه- دختر قرار گرفته است. واحدهای سنگی رخنمون یافته در منطقه شامل آتشفشانیهای ائوسن، نهشتههای دریایی سازند قم و تودههای نفوذی است. ترکیب تودههای نفوذی منطقه، کوارتزدیوریت تا گرانودیوریت و همچنین میکرودیوریت پورفیری است که درون سنگهای آتشفشانی ائوسن و سنگآهکهای سازند قم تزریق شدهاند. تزریق این تودههای نفوذی، موجب تبلور دوباره و دگرگونی در واحدهای سازند قم شده و مجموعهای از کانیهای اسکارنی مانند گارنت، پیروکسن، خانواده اپیدوت، ترمولیت و اکتینولیت را پدید آورده است. سیمای این کانیسازی بهشکل تودهای، رگهای، برشی و پرکننده فضای خالی، افشان و رگچهای بوده و در بخشهای دروناسکارن و بروناسکارن رخ داده است. مگنتیت، کانه اصلی موجود در کانسار است که کبالتیت، کالکوپیریت و پیریت، آن را همراهی میکنند. بر پایه مطالعات ریزدماسنجی میانبار سیال روی گارنت و پیروکسن مرحله اسکارن پیشرونده و کوارتز مرحله دگرسانی پسرونده، در فاز پیشرونده دمای همگنشدگی 400 تا بیش از 600 درجه سانتیگراد و شوری 12 تا 20 درصد معادل وزنی نمک طعام و در فاز پسرونده دمای همگنشدگی در حدود 180 تا 200 درجه سانتیگراد، و شوری 8/5 تا 9/11 درصد معادل وزنی نمک طعام است. دماسنجی ایزوتوپی برای جفت کانیهای پیریت و کالکوپیریت، دمای میان 241 تا 528 درجه سانتیگراد و برای جفت کانیهای کوارتز و مگنتیت، دمای میان 441 تا 549 درجه سانتیگراد را ارائه میدهد. همچنین نسبتهای ایزوتوپی گوگرد و اکسیژن، منشأ سیال ماگمایی و گرمابی همراه با آمیختگی با سیالهای حوضهای را برای این کانیسازی پیشنهاد میدهد.
اعظم زاهدی؛ محمد بومری
چکیده
اسکارن پناهکوه در 50 کیلومتری شمال باختر شهر تفت، در استان یزد قرار گرفته است. نفوذ استوک گرانودیوریتی پناهکوه در سنگهای آهکی- دولومیتی سازند جمال منجر به تشکیل اسکارنهای کلسیمی و منیزیمی شده است. بررسی روندهای پراکندگی عناصر خاکی کمیاب در اسکارنها و گارنتهای سازنده آن نشان داد که نسبتهایEu/Eu* و Ce/Ce*با افزایش ...
بیشتر
اسکارن پناهکوه در 50 کیلومتری شمال باختر شهر تفت، در استان یزد قرار گرفته است. نفوذ استوک گرانودیوریتی پناهکوه در سنگهای آهکی- دولومیتی سازند جمال منجر به تشکیل اسکارنهای کلسیمی و منیزیمی شده است. بررسی روندهای پراکندگی عناصر خاکی کمیاب در اسکارنها و گارنتهای سازنده آن نشان داد که نسبتهایEu/Eu* و Ce/Ce*با افزایش میزان عناصر خاکی کمیاب افزایش مییابد. این موضوع نشاندهنده این است که سیالهای سازنده اسکارن دارای خاستگاه ماگمایی بوده است. این در حالی است که نسبت (Pr/Yb)cn با افزایـش عناصر خاکی کمیاب تقریباً کاهـش مییابد که نشان میدهد، سیالهای ماگمایی مشتق شده از گرانیتویید دارای مقادیر چشمگیری از عناصر خاکی کمیاب در طی شکلگیری اسکارن پناهکوه نبوده است. بر اساس دادههای میانبارهای سیال در گارنت، دما و شوری سیال در مرحله پیشرونده بهترتیب از 308 تا 380 درجه سانتیگراد و 6/12 تا 8/23 درصد وزنی معادل نمک طعام تغییر میکند. میانبارهای سیال در کلسیت دارای دمای پایینتری است (OC280>) و شوری سیالها به 5/3 درصد وزنی معادل نمک طعام میرسد. اختلاط و رقیقشدگی سیالهای ماگمایی اولیه با سیالهای خارجی (مانند سیالهای جوی) منجر به کاهش دما و شوری سیالها در آخرین مرحله شکلگیری اسکارن شده است. بنابراین دادههای عناصر خاکی کمیاب و میانبارهای سیال بیانگر نقش چیره سیال ماگمایی در شکلگیری اسکارن پناهکوه است.
سمیه شهبازی؛ مجید قادری؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران
چکیده
کانسار آهن باشکند در 16 کیلومتری جنوبباختری سلطانیه در پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد. واحدهای سنگی منطقه شامل سنگهای دگرگونه سازند کهر، گرانیت خرمدره و دایک آندزیتی است. دگرسانیهای عمده در منطقه، آرژیلی، پتاسیک، کلریتی، سریسیتی و کوارتز- کربناتی هستند. کانهزایی با روند N30-50W و شیب 30 تا 50 درجه بهسوی جنوبباختر، از لایهبندی ...
بیشتر
کانسار آهن باشکند در 16 کیلومتری جنوبباختری سلطانیه در پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد. واحدهای سنگی منطقه شامل سنگهای دگرگونه سازند کهر، گرانیت خرمدره و دایک آندزیتی است. دگرسانیهای عمده در منطقه، آرژیلی، پتاسیک، کلریتی، سریسیتی و کوارتز- کربناتی هستند. کانهزایی با روند N30-50W و شیب 30 تا 50 درجه بهسوی جنوبباختر، از لایهبندی اولیه، برگوارگی فیلیتها و گسلهای همروند آنها پیروی میکند. ماده معدنی در کانسار آهن باشکند، بیشتر بهصورت همروند با برگوارگی و با ستبرای کمتر از 1 سانتیمتر الی 7 تا 8 متر و نوارهایی با بیشینه پهنای 5 سانتیمتر در حدفاصل سنگهای کربناتی و آواری دگرگون شده و گاه درون بخش کربناتی تبلور دوباره یافته با عیار متوسط 56 درصد جای گرفته است. پاراژنز کانیشناختی منطقه شامل 1) گروسولاریت، پیروکسن، ایدوکراز؛ 2) آندرادیت، پیروکسن، فورستریت، فلوگوپیت، مگنتیت و 3) ترمولیت، سرپانتین، اپیدوت، تالک، بیوتیت، مگنتیت، اسپکیولاریت و سولفیدها است که بهوسیله رگههای کوارتز- کربنات قطع شدهاند. حضور مگنتیت همزمان با کوارتز و فلدسپار در توده نفوذی، عدم تطابق الگوی رفتاری Fe2O3 با SiO2 و Al2O3 و تطابق آن با دیگر اکسیدهای اصلی و عناصر مس و روی، تشابه الگوی توزیع عناصر خاکی کمیاب در ماده معدنی، توده نفوذی و سنگ میزبان اسکارنی شده و عدم تشابه با نمونههای کمتر دگرسان شده فیلیت و متادولوستون، نشانگر تأمین ماده معدنی از سیالهای مشتق شده از توده نفوذی است که در مرحله متاسوماتیسم پسرونده در اثر اختلاط با سیالهای جوی و افزایش فوگاسیته اکسیژن، منجر به نهشت ماده معدنی شده است.
اعظم زاهدی؛ محمد بومری؛ محمدعلی مکیزاده
چکیده
گارنتهایاسکارنخوت در باختر یزد در نتیجه فعالیت گرمابی تودههای نفوذی کالکآلکالن الیگومیوسن تشکیل شدهاند. ترکیب شیمیایی گارنتها دراسکارن خوت به دو نوع متفاوتمحلول جامد گروسولاریت-آندرادیت و آندرادیت تقریباً خالص تقسیمبندی میشوند. گارنتهای غنی از آهن (And>96)همسانگرد بوده در حالی که گارنتهای گروسولاریت- آندرادیت (And74.3Gr24.8-And32.1Gr66.6)ناهمسانگرد ...
بیشتر
گارنتهایاسکارنخوت در باختر یزد در نتیجه فعالیت گرمابی تودههای نفوذی کالکآلکالن الیگومیوسن تشکیل شدهاند. ترکیب شیمیایی گارنتها دراسکارن خوت به دو نوع متفاوتمحلول جامد گروسولاریت-آندرادیت و آندرادیت تقریباً خالص تقسیمبندی میشوند. گارنتهای غنی از آهن (And>96)همسانگرد بوده در حالی که گارنتهای گروسولاریت- آندرادیت (And74.3Gr24.8-And32.1Gr66.6)ناهمسانگرد بوده و زونبندی ترکیبی و ماکل قطاعی را نشان میدهند. زونبندیترکیبی گارنتهای ناهمسانگرد میتواند در نتیجه برهمرشدیهای گرمابی بر روی کانیهای دگرگونی مجاورتی، تغییرات در دما، فشار، اکتیویته CO2 تغییرات غلظتAl و Fe3+ و عوامل سینتیک رخ دهد. نتایجLA-ICP-MSنشان داد که گارنتهای همسانگرد روندهای غنیشدگی از LREE و تهیشدگی از HREE همراه با بیهنجاری مثبت یوروپیم را نشان میدهند. این نوع گارنتها در نسبتهای بالای آب به سنگ (W/R)از سیالهای مشتقشده ماگمایی در طی متاسوماتیسم تراوشی به سرعت رشد میکنند در حالی که گارنتهای ناهمسانگرد غنیشدگی کمتری از عناصر کمیاب خاکی سبک داشته و بیهنجاری منفی ضعیفی از یوروپیم را نشان میدهند. این نوع گارنتها توسط برهمکنش طولانی مدت سیالهای منفذی با سنگهای میزبان در طی فرایند متاسوماتیسم انتشاری شکل میگیرند.
میر علی اصغر مختاری؛ حسین معینوزیری؛ محمدرضا قربانی؛ محمود مهرپرتو؛ قادر حسینزاده
چکیده
اسکارن کمتال در 20 کیلومتری شمال خاروانا در آذربایجان شرقی قرار دارد. دگرسانی متاسوماتیک نوع اسکارن در نتیجه نفوذ توده مونزونیتی کمتال به درون سنگهای کربناتی ناخالص کرتاسه بالایی تشکیل شده است. اسکارن کمتال از دو بخش اسکارن بیرونی(اگزواسکارن) و اسکارن درونی(اندواسکارن) تشکیل شده است. اسکارن بیرونی، پهنه اصلی اسکارن در منطقه مطالعاتی ...
بیشتر
اسکارن کمتال در 20 کیلومتری شمال خاروانا در آذربایجان شرقی قرار دارد. دگرسانی متاسوماتیک نوع اسکارن در نتیجه نفوذ توده مونزونیتی کمتال به درون سنگهای کربناتی ناخالص کرتاسه بالایی تشکیل شده است. اسکارن کمتال از دو بخش اسکارن بیرونی(اگزواسکارن) و اسکارن درونی(اندواسکارن) تشکیل شده است. اسکارن بیرونی، پهنه اصلی اسکارن در منطقه مطالعاتی بوده و ستبرای آن بین 100 تا 600 متر متغیر است. مطالعات صحرایی و کانیشناسی نشان میدهد که پهنه اسکارن بیرونی شامل بخش غنی از گارنت (زیرپهنه گارنت اسکارن)، غنی از اپیدوت (زیرپهنه اپیدوت اسکارن) و زیرپهنه مرمر است. گارنت مهمترین و شاخصترین کانی کالکسیلیکاتی بدون آب در زیرپهنه گارنت اسکارن است. ترکیب کلی آنها از نوع گروسولاریتی است (Ad33-35)، اما در امتداد شکستگیها، مؤلفه آندرادیتی چیره میشود (Ad66-73). کلینوپیروکسن دیگر کانی فراوان زیرپهنه گارنت اسکارن است که از نظر ترکیب شیمیایی از نوع دیوپسیدی است (Di82.8-85.7). در زیرپهنه اپیدوت اسکارن، کانی مهم و اصلی اپیدوت است و گارنت و کلینوپیروکسن در مقادیر محدودی در برخی نقاط حضور دارند. مطالعات سنگنگاری بیانگر این است که سنگ اولیه زیرپهنه گارنت اسکارن، آهک مارنی و سنگ اولیه زیرپهنه اپیدوت اسکارن، از نوع مارن رسی بوده است. فرایندهای اسکارنیشدن به دو مرحله مجزای پیشرونده و پسرونده قابل تقسیم است. مرحله پیشرونده بیفاصله پس از جایگیری ماگمای مونزونیتی کمتال به درون سنگهای کربناتی ناخالص آغاز شده است. شار حرارتی بالای توده مونزونیتی کمتال موجب دگرگونی ایزوشیمیایی و تبدیل سنگهای آهکی خالص به مرمر و تحول سنگهای آهکی رسدار به اسکارنویید (دگرگونی- متاسوماتیک دو جانبه) شده است. ورود فاز سیال مستقل حاصل از تبلور ماگما به درون شکستگیهای سنگهای درونگیر، مقادیر قابل ملاحظهای از عناصری همچون Fe، Si و Mg را به درون هاله متاسوماتیک وارد کرده که منجر به تشکیل مقادیر قابل توجهی از کانیهای کالک سیلیکاتی بیآب شده است. در مرحله پسرونده، در اثر ورود سیالهای گرمابی دمای پایینتر و فرایندهای هیدرولیز، کربنگیری و سولفیدیشدن، بخشی از کانیهای کالکسیلیکاتی بیآب توسط کانیهای کالکسیلیکاتی آبدار، سولفیدها، اکسیدها و کربناتها جانشین شدهاند. گارنت و کلینوپیروکسن فراوانترین مجموعه کانیشناسی اسکارن کمتال هستند که در دمای کمتر از 550 درجه سانتیگراد تشکیل شدهاند. نبود ولاستونیت در این مجموعه کانیشناسی، همرشدی بلورهای گارنت و کلینوپیروکسن و نبود هاله واکنشی بین این دو کانی و نبود بافتهای جانشینی نشانگر این است که این دو کانی به صورت همزمان در محدوده دمایی430 تا 550 درجه سانتیگراد و فوگاسیته اکسیژن میان 26-10 تا 23-10 تشکیل شدهاند.
نسرین خانمحمدی؛ احمد خاکزاد؛ جواد ایزدیار
چکیده
کانسارآهن ذاکر(شمال خاور زنجان) در نوار ولکانوپلوتونیک طارم در زون ساختاری البرز باختری- آذربایجان واقع شده است. واحدهای سنگشناسی در محدوده کانسار، سنگهای آتشفشانی - آذرآواری با ترکیب توف برشی- لاپیلی توف و گدازههای آندزیتی- بازالتی بخش آمند تشکیلات کرج هستند که طاقدیسی را تشکیل دادهاند و تودههای نفوذی با ترکیب کوارتزمونزودیوریت، ...
بیشتر
کانسارآهن ذاکر(شمال خاور زنجان) در نوار ولکانوپلوتونیک طارم در زون ساختاری البرز باختری- آذربایجان واقع شده است. واحدهای سنگشناسی در محدوده کانسار، سنگهای آتشفشانی - آذرآواری با ترکیب توف برشی- لاپیلی توف و گدازههای آندزیتی- بازالتی بخش آمند تشکیلات کرج هستند که طاقدیسی را تشکیل دادهاند و تودههای نفوذی با ترکیب کوارتزمونزودیوریت، کوارتز مونزونیت و کوارتز سینیت(با سن الیگوسن) در امتداد محور طاقدیس موجود در این واحدها جایگیری کردهاند. کانهزایی آهن در حدفاصل توده نفوذی و سنگهای آتشفشانی روی داده است. کانه اصلی کانسنگ، مگنتیت- آپاتیت همراه با مقادیرکمی کوارتز و کلسیت است. افزون بر کانیسازی آهن- آپاتیت، کانیهای سولفیدی پیریت همراه با مقادیرکمی کالکوپیریت به صورت رگچهای پس از کانسنگ اصلی در منطقه تشکیل شدهاند. کانیسازی در 5 شکل رگچههای استوکورک مگنتیت، مگنتیت- آپاتیت تودهای، مگنتیت - آپاتیت نواری (باندی)، مگنتیت-آپاتیت رگهای و رگچههای سولفیدی در محدوده دیده میشود. نفوذ توده معدنی در سنگهای آتشفشانی میزبان موجب متاسوماتیسم اسکارنی و تشکیل کانیهای اکتینولیت، تالک، کلریت، فلوگوپیت، کوارتز، کلسیت و اپیدوت شده است. بر اساس بررسیهای ژئوترموبارومتری بخش اسکارنی، واکنشهای دگرگونی در حضور سیالی با ترکیب XCO2=0.9، دمای500- 400 درجه سانتیگراد و فشار حدود 2 کیلو بار انجام گرفته است. بررسیهای بافتی و ساختی در ناحیه نشان میدهد که ماده معدنی از توده گرانیتوییدی ذاکر منشأ گرفته و در سنگهای آتشفشانی میزبان نفوذ کرده است. شواهد کانهنگاری از منشأ ماگمایی نوع کایرونای این کانسار حمایت میکند.
علیرضا غیاثوند؛ مجید قادری؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران
چکیده
کانسارهای آهن شمال سمنان در جنوب زون ساختاری البرز مرکزی واقع شدهاند. از نظر چینهشناسی، برونزدهای پالئوزوییک تا کواترنر در این منطقه مشاهده میشوند. گسلهای سمنان، درجزین، عطاری و دیکتاش منطقه را متأثر ساختهاند. در شمال سمنان، تودهای گرانیتوییدی با ترکیب حد واسط تا اسیدی و ماهیت کلسیمی- قلیایی و متاآلومین، که ویژگیهای گرانیتهای ...
بیشتر
کانسارهای آهن شمال سمنان در جنوب زون ساختاری البرز مرکزی واقع شدهاند. از نظر چینهشناسی، برونزدهای پالئوزوییک تا کواترنر در این منطقه مشاهده میشوند. گسلهای سمنان، درجزین، عطاری و دیکتاش منطقه را متأثر ساختهاند. در شمال سمنان، تودهای گرانیتوییدی با ترکیب حد واسط تا اسیدی و ماهیت کلسیمی- قلیایی و متاآلومین، که ویژگیهای گرانیتهای نوع I را نشان میدهد، در سنگهای آتشفشانی- آذرآواری ائوسن نفوذ کرده، به گونهای که در محل تماس توده با این سنگها، اسکارنزایی و کانهزایی آهن رخ داده است. کانیشناسی کانسارها به طور عمده به صورت مگنتیت، همراه با هماتیت، اولیژیست، پیریت، کالکوپیریت، گارنت، پیروکسن و اپیدوت است. مادة معدنی به شکل تودهای، عدسی و رگهای بوده و بافت آن پراکنده، برشی، رگه- رگچهای و تودهای است. دگرسانیهای پروپیلیتی، آرژیلی، سیلیسی، سریسیتی، کلریتی و پیریتی، به ترتیب بیشترین گسترش را در منطقه دارند. ویژگیهای توده نفوذی منطقه، هماهنگی بسیار جالبی را با تودههای نفوذی مولد اسکارن آهن نشان میدهند. بر اساس تغییر پارامترهای محاسبه شده برای عناصر REE، سیالات گرمابی مؤثر در کانهزایی، حائز منشأ ماگمایی بوده و تودة نفوذی در تأمین مواد معدنی تشکیلدهنده اسکارن، سهم عمده را بر عهده داشته است. به موازات تزریق، جایگیری و تبلور توده نفوذی، حجم قابلتوجهی سیال آهندار، از راه نفوذ در سنگهای آتشفشانی- آذرآواری ، باعث متاسوماتیسم قلیایی و نهشته شدن کانسارهای آهن شمال سمنان شده که دارای تشابه زیادی با کانسارهای اسکارن آهن کلسیک است.
حمایت جمالی؛ عبدالمجید یعقوبپور؛ بهزاد مهرابی
چکیده
کانسار میوه رود در ۵۰ کیلومتری شمال تبریز و ۶۵ کیلومتری باختر اهر، در شمال باختر ایران به مختصات جغرافیایی˝۳۵ ΄١۴ ˚۴۶ تا ˝٢۰ ΄١٢ ˚۴۶ طول خاوری و ˝۵٢ ΄۳۴ ˚۳۸ تا˝٢ ΄۳۳ ˚۳۸ عرض شمالی واقع است. قدیمیترین سنگها شامل تناوب ستبری از ماسهسنگ، شیل، سیلتستون، مارن و آهک مارنی به سن کرتاسه پسین- پالئوسن ...
بیشتر
کانسار میوه رود در ۵۰ کیلومتری شمال تبریز و ۶۵ کیلومتری باختر اهر، در شمال باختر ایران به مختصات جغرافیایی˝۳۵ ΄١۴ ˚۴۶ تا ˝٢۰ ΄١٢ ˚۴۶ طول خاوری و ˝۵٢ ΄۳۴ ˚۳۸ تا˝٢ ΄۳۳ ˚۳۸ عرض شمالی واقع است. قدیمیترین سنگها شامل تناوب ستبری از ماسهسنگ، شیل، سیلتستون، مارن و آهک مارنی به سن کرتاسه پسین- پالئوسن است که یک توده پورفیری و دایکهایی با ترکیب گرانودیوریت تا دیاباز به سن احتمالی اولیگوسن در آنها نفوذ کرده است. در اثر نفوذ توده آذرین در سنگهای پالئوسن، اسکارن و هورنفلس تشکیل شده است. همه سنگهای رسوبی، سنگهای نیمهآتشفشانی و دگرگون شده فوق، به صورت دگرشیب توسط تراکیت و تراکیآندزیت پلیوسن پوشیده شده است. دگرسانیهایی از نوع سریسیتیک، آرژیلیک، پروپلیتیک و سیلیسی شدن، پتاسیک (اندک) در سنگهای نفوذی و رسوبی قابل مشاهده است ولی اثرات آنها در سنگهای آتشفشانی دیده نمیشود.
بیهنجاریهایی از W, Bi, Sb, Cu, Ag, Au وMo توسط مطالعات ژئوشیمیایی شناسایی شده که شواهد صحرایی نیز کانیسازی آنها را تأیید کرده است. از نظر زونبندی ژئوشیمیایی، هالههای عناصرAs, Ag Sb,و Au در شمال منطقه و هالههای Mo, W, Cu, Co, Zn درجنوب منطقه گسترش دارند و درجه دگرگونی نیز از جنوب به شمال کاهش مییابد. دگرسانی پتاسیک بیشتر در جنوب منطقه رخنمون دارد بنابراین میتوان نتیجه گرفت که بخش جنوبی محدوده در مقایسه با بخش شمالی آن فرسایش بیشتری را متحمل شده است .هاله مرکب As. Pb. Ag / Cu.W. Co نیز این نتیجهگیری را تأیید میکند. کانیسازیها از نوع اسکارنی، رگههای اپیترمال و رگه- رگچههای سیلیسی صفحهای بوده و رگههای اپیترمال را میتوان در درون اسکارن و سنگهای دگرگونی همبری مشاهده کرد که در واقع آن را قطع کردهاند.
محمد حسن کریم پور؛ آزاده ملک زاده شفارودی
چکیده
کانسار آهن سنگان خواف در حدود 300 کیلومتری جنوب خاوری مشهد واقع است. این معدن به دلیل عیار بالای آهن، پایین بودن میزان فسفر و ذخیره زیاد، از مهمترین ذخایر آهن ایران است. کانیسازی از نوع اسکارن مگنتیتی است. این ذخیره در تقسیمبندی جدید نیز جزو ذخایر مگنتیت (اکسید آهن) قرار گرفته است. براساس رخنمون سطحی، اسکارن در بخش باختری ...
بیشتر
کانسار آهن سنگان خواف در حدود 300 کیلومتری جنوب خاوری مشهد واقع است. این معدن به دلیل عیار بالای آهن، پایین بودن میزان فسفر و ذخیره زیاد، از مهمترین ذخایر آهن ایران است. کانیسازی از نوع اسکارن مگنتیتی است. این ذخیره در تقسیمبندی جدید نیز جزو ذخایر مگنتیت (اکسید آهن) قرار گرفته است. براساس رخنمون سطحی، اسکارن در بخش باختری از نوع همبری با ترکیب کلسیمی و به سمت خاور بهتدریج به نوع حاشیهای و با ترکیب منیزیمی تبدیل میشود. کانیشناختی زونهای اسکارنی بخش باختری (توده مگنتیت A') شامل آندرادیت، آمفیبول دما بالا، مگنتیت و کلسیت است. تودههای مگنتیت بخش C, B, A-جنوبی حاوی ریپدولیت، فرواکتینولیت، سیدریت و مقدار اندکی پیریت است. تودههای مگنتیت محدودههای -C شمالی و باغک حاوی مگنتیت غنی از منیزیم، فلوگوپیت، کلینوکلر، فورستریت، دولومیت، تالک، پیریت ± پیروتیت ± کلکوپیریت ± آرسنوپیریت است. بیشترین مقدار سولفید در این دو منطقه یافت میشود. سنگ منشأ شناسایی شده در این تحقیق (در منطقه A') از نوع اولتراپتاسیک با K2O بیش از 9 درصد است. گرانیت سرنوسر که تاکنون به عنوان سنگ منشأ مطرح بوده، K2O کمتر از 5 درصد دارد، لذا با شناسایی سنگ منشأ نوع اولتراپتاسیک، گرانیت سرنوسر نمیتواند سنگ منشأ باشد. میزان K2O در گرانیت سرنوسر نزدیک به زونهای اسکارنی افزایش مییابد که حاصل دگرسانی است. محلول کانهدار که از مرز گرانیت سرنوسر و سنگ آهک جابه جا میشده است، ضمن تشکیل اسکارن باعث دگرسانی گرانیت سرنوسر نیز شده است. براساس مطالعات میکروسکوپی و محاسبه نورم، سنگ منشأ آهن در حد کوارتز هورنبلند سینیت پورفیری و کوارتز بیوتیت هورنبلند سینیت قلیایی پورفیری و سنگهای جوانتر در حد بیوتیت گرانیت، بیوتیت هورنبلند کوارتزمونزونیت پورفیری و کوارتز سینیت پورفیری هستند. پتاسیم در منطقه سنگان، نوع کانیسازی اسکارن را کنترل کرده است. در اسکارن همبری (توده A') آمفیبول غنی از پتاسیم، کلر و فلوئور و در اسکارن حاشیهای (توده C و باغک) فلوگوپیت (حاوی پتاسیم و فلوئور) تشکیل شده است.مقایسه برخی عناصر جزئی سنگ منشأ سنگان و گرانیت سرنوسر نشان میدهد که مقدار Rb، Zn، Zr و Nb در سنگ منشأ بالاتر و عناصر Sr و Cu در سنگهای منشأ پایینتر از سرنوسر است.مقایسه عناصر فرعی سنگهای جوانتر با سنگ منشأ آهن نشان میدهد که: 1) مقدار Cr، Ni، Zr، Ce، Cu، Sr و La در تودههای جوانتر بیشتر است و 2) مقدار روبیدیم در تودههای جوانتر کمتر از سنگ منشأ آهن است.