سنگ شناسی
محسن مؤید؛ محمد امین صفی خانی؛ رباب حاجی علی اوغلی؛ نصیر عامل؛ احمد جهانگیری
چکیده
منطقه مورد مطالعه در کوههای میشو، شمال غرب مرند واقع شده است. سنگهای آتشفشانی و آتشفشانی-تخریبی پلیوسن عمده برونزدهای سنگی منطقه را تشکیل می دهند. انواع مختلف زنولیت های لامپروفیری، میکا پیروکسنیتی، کربناته و آمفیبولیتی داخل سنگهای آندزیتی مشاهده می شوند. زنولیت لامپروفیری متشکل از درشت بلورهای بیوتیت و کلینوپیروکسن در زمینه ای ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در کوههای میشو، شمال غرب مرند واقع شده است. سنگهای آتشفشانی و آتشفشانی-تخریبی پلیوسن عمده برونزدهای سنگی منطقه را تشکیل می دهند. انواع مختلف زنولیت های لامپروفیری، میکا پیروکسنیتی، کربناته و آمفیبولیتی داخل سنگهای آندزیتی مشاهده می شوند. زنولیت لامپروفیری متشکل از درشت بلورهای بیوتیت و کلینوپیروکسن در زمینه ای از همین بلورها همراه با پلاژیوکلاز با بافت شاخص پورفیریک و هیالوپورفیریک می باشد. زنولیت لامپروفیری بر اساس ترکیب کانیشناسی از نوع کرسانتیت می باشد. کانی های تشکیل دهنده زنولیت میکا پیروکسنیتی شامل بلورهای کلینوپیروکسن، بیوتیت، پلاژیوکلاز، (±) هورنبلند و کانی های تیره است. زنولیت کربناته متشکل از بلورهای پراکنده پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن و کمتر آمفیبول و بیوتیت در خمیره کربناتی است. بر اساس شیمی بلورهای کلینوپیروکسن ترکیب ماگما در زنولیت های میکا پیروکسنیتی و لامپروفیری کالک آلکالن تعیین می شود. ترکیب بیشتر کلینوپیروکسن ها در زنولیت های لامپروفیری و میکا پیروکسنیتی با شرایط فوگاسیته بالای اکسیژن مطابقت دارد. دماهای محاسبه شده برای زنولیت های میکا پیروکسنیتی C 1200-C1100 و لامپروفیری C 800-C1080 در فشارهای 5 تا 10 کیلوبار برآورد شده است. حرارت و فشار زنولیت آمفیبولیتی بر اساس شیمی تک کانی آمفیبول بترتیب حدود (oC12 ±) 750 تا 800 درجه سانتی گراد و 6/0±2/6 کیلوبار محاسبه شد.
مهدی بهیاری؛ محمد محجل؛ مهناز رضاییان؛ محسن مؤید
چکیده
همتافت میشو در شمال باختر ایران برجستگی توپوگرافی شاخصی است که توسط گسلهای شناخته شدهای همچون گسل شمال میشو و گسل جنوب میشو دربر گرفته شده و پی سنگ پرکامبرین دارای رخنمون وسیعی در این منطقه است. دادههای ساختاری نشانگر این است که برافرازش کوههای میشو در ارتباط باگسلهای پیرامون این گوه ساختاری است و گسل شمال میشو (NMF) و گسل ...
بیشتر
همتافت میشو در شمال باختر ایران برجستگی توپوگرافی شاخصی است که توسط گسلهای شناخته شدهای همچون گسل شمال میشو و گسل جنوب میشو دربر گرفته شده و پی سنگ پرکامبرین دارای رخنمون وسیعی در این منطقه است. دادههای ساختاری نشانگر این است که برافرازش کوههای میشو در ارتباط باگسلهای پیرامون این گوه ساختاری است و گسل شمال میشو (NMF) و گسل جنوب میشو (SMF) به همراه گسل تسوج (TF) نقش چشمگیری در شکلگیری سیمای کنونی منطقه دارند. تلفیق دادههای ساختاری با دادههای دمازمانسنجی مشخص کرده که آغاز زمان برافرازش در بخشهای مختلف این گوه ساختاری متفاوت است. نتایج تجزیه 10 نمونه (Apatite Fission Track) AFT نشان میدهد که برش باختر میشو از اوائل پالئوسن 72.7±10.6 تا اواسط ائوسن 50.3±3.4 بیشترین نرخ برافرازش را داشته است ولی در مناطق مرکزی و خاوری، بیشترین نرخ برافرازش زمینساختی از اواسط میوسن 22.5±1.6 است. این تأخیر در برافرازش در مناطق مختلف میشو سبب عدم تطابق توپوگرافی و همچنین برونزد غیر یکنواخت پیسنگ بلورین در منطقه شده است. بررسی مقاطع همگن شده توپوگرافی کمینه و بیشینه نیز نشان میدهد که نرخ برافرازش در باختر منطقه بیشتر است. این اختلاف زمانی در نرخ برافرازش را میتوان در ارتباط با عملکرد گسلهای منطقه و چرخش بلوکها درون پهنههای گسلی تفسیر کرد.
زهره عظیم زاده؛ احمد جهانگیری؛ امیلیو ساکانی؛ یلدرم دیلک
چکیده
توده گابرویی میشو با راستای تقریبی خاوری - باختری با طول 30 کیلومتر و عرض 7 کیلومتر در داخل سنگهای رسوبی کهر با سن اینفراکامبرین نفوذ کردهاست. دایکهای میکروگابرویی این توده نفوذی را قطع کردهاند. گابروها ترکیب شیمیایی تقریباً یکنواختی داشته و شامل کانیهای اصلی پلاژیوکلاز و پیروکسن بوده و کانیهای فرعی شامل الیوین، آمفیبول، ...
بیشتر
توده گابرویی میشو با راستای تقریبی خاوری - باختری با طول 30 کیلومتر و عرض 7 کیلومتر در داخل سنگهای رسوبی کهر با سن اینفراکامبرین نفوذ کردهاست. دایکهای میکروگابرویی این توده نفوذی را قطع کردهاند. گابروها ترکیب شیمیایی تقریباً یکنواختی داشته و شامل کانیهای اصلی پلاژیوکلاز و پیروکسن بوده و کانیهای فرعی شامل الیوین، آمفیبول، بیوتیت، فلدسپار پتاسیم و کانیهای کدر (اپاک) میباشد. بافت این گابروها اغلب بهصورت دانهای (گرانولر) آشکار است. نتایح حاصل از تجزیه نقطهای کلینوپیروکسنهای گابروهای میشو توسط الکترون میکروپروب، ترکیب کلینوپیروکسنها را در حد دیوپسید تا اوژیت نشان میدهد. ماگمای تشکیل دهنده کلینوپیروکسنهای گابروها در نمودارهای مختلف غالبا" سری ماگمایی تولئیتی و از نظر موقعیت زمینساختی ویژگیهای MORB را نشان میدهند. بلورهای کلینوپیروکسن گابروها عموماً حاوی مقادیر SiO2 بالا (wt%69/52-02/50)، عدد منیزیم [Mg/(Mg+Fe2+)] بالا و در حد (wt%42/82-59/78)، Al2O3 متغیر (wt%09/5-8/1)، TiO2 پایین (wt%33/1-53/0) و Na2O پایین (wt%47/0-21/0) و نسبتهای پایین Al[6]/Al[4] (39/0-0) هستند که نشاندهنده شرایط تبلور نسبتاً فشار پایین ماگما است. دمای محاسبه شده برای کلینوپیروکسنها در گابروها از 1027 تا 1306 درجه سانتیگراد متغیر بوده و فشار کمتر از 8 کیلوبار است. بررسی روند ترکیبات کلینوپیروکسنها نشان میدهد که کلینوپیروکسنها هیچ منطقهبندی را نشان نمیدهند و با سنگ زمینه در تعادل شیمیایی میباشند. اطلاعات بافتی و شیمی کانی نشان میدهد که کلینوپیروکسنها احتمالاً از یک ماگمای تولئیتی مشتق شده از یک گوشته سنگکرهای تهی شده متبلور میشوند که شیمی کل سنگ نیز این مطلب را تأیید میکند. نفوذ تودههای گابرویی در یک رژیم زمینساختی کششی کافتزایی به گسترش پوسته اقیانوسی پالئوتتیس در زمان کربنیفر آغازین در شمال باختری ایران انجامیده است.
مهسا قربانی؛ محمدرضا حسینزاده
چکیده
توده مافیک- اولترامافیک میشو در جنوب باختر مرند در استان آذربایجان شرقی واقع شده است. این مجموعه سنگی در واحدهای قدیمیتر از جمله سازند کهر نفوذ کرده و به توسعه دگرگونی همبری در آنها انجامیده است. بخش مافیک میشو دارای طیف ترکیبی گابرونوریت، تروکتولیت و الیوینگابرونوریت بوده و بخش اولترامافیک دارای ترکیب هارزبورژیت تا لرزولیت ...
بیشتر
توده مافیک- اولترامافیک میشو در جنوب باختر مرند در استان آذربایجان شرقی واقع شده است. این مجموعه سنگی در واحدهای قدیمیتر از جمله سازند کهر نفوذ کرده و به توسعه دگرگونی همبری در آنها انجامیده است. بخش مافیک میشو دارای طیف ترکیبی گابرونوریت، تروکتولیت و الیوینگابرونوریت بوده و بخش اولترامافیک دارای ترکیب هارزبورژیت تا لرزولیت است. تجزیه میکروپروپ کانیهای اصلی در نمونههای مافیک (گابروها) نشان میدهد که پلاژیوکلازها از نوع آنورتیتی تا بیتونیتی، الیوینها بیشتر از نوع کریزولیت، اورتوپیروکسنها دارای ترکیب انستاتیتی، کلینوپیروکسنها دارای ترکیب دیوپسید و آمفیبولها در محدودهای از چرماکیت و هورنبلند چرماکیتی قرار میگیرند. زمیندمافشارسنجی با استفاده از روشهای مختلف (دمافشارسنجی بر پایه اکسیدهای Al2O3 و TiO2 کانی آمفیبول، پلاژیوکلاز- آمفیبول و (OPX – CPX) دمای 700 تا 900 درجه سانتیگراد در فشار 7 تا 8کیلوبار برای بخشهای مافیک (گابروها) به دست داده است.