زمین شناسی اقتصادی
لیلا امینی؛ محمد معانی جو
چکیده
یکی از فرآیندهای متداول که منجر به تشکیل ذخایر رگهای و غنیشدگی فلزات گرانبها میشود جوشش است. وجود رابطه مکانی بین جوشش و نهشت فلزات گرانبها ابزاری ارزشمند در اکتشاف ذخایر اپیترمال است. بنابراین بررسی رخداد این فرآیند در کانسارهای اپیترمال میتواند تخمین درستی از ادامه روند اکتشافی پیش رو قرار دهد.کانسار طلای اپیترمال چاهمراد ...
بیشتر
یکی از فرآیندهای متداول که منجر به تشکیل ذخایر رگهای و غنیشدگی فلزات گرانبها میشود جوشش است. وجود رابطه مکانی بین جوشش و نهشت فلزات گرانبها ابزاری ارزشمند در اکتشاف ذخایر اپیترمال است. بنابراین بررسی رخداد این فرآیند در کانسارهای اپیترمال میتواند تخمین درستی از ادامه روند اکتشافی پیش رو قرار دهد.کانسار طلای اپیترمال چاهمراد در فاصله 75 کیلومتری شمال غرب شهرستان بزمان، استان سیستان و بلوچستان واقع است. از نظر جایگاه زمینشناختی، این کانسار در محدوده کمان ماگمایی مکران – چاگای در جنوبشرق ایران قرار دارد. کانهزایی طلا در کانسار چاهمراد در سه مرحله و به صورت رگههای سیلیسی در حدفاصل پهنه دگرسانی آرژیلیک با سنگ میزبان داسیت و ریوداسیت رخ داده است. بررسیهای بافتی، کانیشناسی و مطالعات میانبارهای سیال نشاندهنده رخداد فرآیند جوشش در این کانسار است. از جمله مهمترین شواهد رخداد این فرآیند، میتوان به حضور (الف) آدولاریا، (ب) کلسیت با بافت تیغهای، (ج) بافتهای برشی، کلوفرمی، قشری، (د) میانبارهایی با نسبت متفاوت مایع و بخار،(ه) افزایش شوری سیال با کاهش دمای همگنشدگی در میانبارهای سیال، (و) میانبارهای سیال با شوریهای متفاوت و (ز) ، همیافتی میانبارهای تک فازی سیال همراه با تک فازی بخار اشاره داشت. بنابراین وجود رخداد جوشش، در کانسار چاهمراد تایید میگردد.
سارا لعلیفاز؛ بهنام شفیعی؛ غلامحسین شمعانیان؛ حسین تقیزاده
چکیده
پژوهش حاضر اولین گزارش از دادههای ایزوتوپی رنیم و اُسمیم در سولفیدهای مس- آهن ژرفزاد (کلکوپیریت و پیریت) کانسارهای مس پورفیری کرمان است. هر چند که در این مطالعه مجموعه داده محدود بود، ولی تفسیر آنها به شناخت منبع احتمالی فلز برای کانیسازی در سامانه پورفیری کمک کرده است. بر پایه این پژوهش، مقدار 188Os/187Os آغازین در این کانسارها از ...
بیشتر
پژوهش حاضر اولین گزارش از دادههای ایزوتوپی رنیم و اُسمیم در سولفیدهای مس- آهن ژرفزاد (کلکوپیریت و پیریت) کانسارهای مس پورفیری کرمان است. هر چند که در این مطالعه مجموعه داده محدود بود، ولی تفسیر آنها به شناخت منبع احتمالی فلز برای کانیسازی در سامانه پورفیری کمک کرده است. بر پایه این پژوهش، مقدار 188Os/187Os آغازین در این کانسارها از کمینه 1/0تا بیشینه 10 ثبت شد که این دامنه تغییرات برای نسبت یادشده بسیار بزرگتر از دامنه آشکارشده در کانسار مس پورفیری شیلی (15/0 تا 2/5) است. ثبت مقادیر غیررادیوژن تا بسیار رادیوژن از اُسمیم آغازین در سولفیدهای اولیه کانسارهای مس پورفیری کرمان ناهمگنی ایزوتوپی و گوناگونی در منبع فلز برای کانیسازی در این کانسارها را آشکار ساخته است. ثبت مقادیر غیررادیوژن از 188Os/187Os آغازین (15/0-10/0) در سولفیدهای کانسارهای میدوک و نوچون، در محدوده مقادیر جبهای (15/0-13/0)، نشاندهنده نقش بنیادین سیالهای گرمابی کانهساز مشتقشده از ماگمای جبهای (توده نفوذی) در تأمین فلز مورد نیاز برای کانیسازی در این کانسارهاست. در مقایسه، انحراف بسیار بزرگ دیدهشده در مقادیر 188Os/187Os آغازین سولفیدهای کانسارهای کرور (10) و آبدر (1) از مقادیر جبهای سهم بیشتر منابع پوستهای (قارهای) نسبت به منابع جبهای را در تأمین فلز برای کانیسازی مس پورفیری در این کانسارها نشان میدهد. کانسار سرچشمه با آشکار کردن مقادیر کم رادیوژن از نسبت اُسمیم آغازین در سولفیدهای پتاسیک (22/0) نسبت به سولفیدهای فیلیک (79/0) دخالت هر دو منبع جبهای و پوستهای را در تأمین فلز برای کانیسازی نشان میدهد. هر چند که نقش پوسته در طی مراحل پایانی کانیسازی پراهمیتتر بوده است. روند کلی دیدهشده در رادیوژنترشدن مقادیر 187Os/188Os از کانسارهای پُرعیار میوسن میانی به کانسارهای کمعیار جوانتر (میوسن بالایی- پلیوسن) در کمربند مس پورفیری کرمان به دخالت فزاینده منابع پوستهای در زایش ماگماهای نیمهبارور تا نابارور جوان و همچنین در تأمین فلز برای کانهزاییهای ضعیف همراه نسبت دادهشده است. این ارتباط میتواند به عنوان کلیدی برای شناسایی و اکتشاف کانسارهای مس پورفیری با عیارهای اقتصادی پیشنهاد شود؛ کانسارهایی که سهم بیشتری از منبع جبهای را در تشکیل ماگمای مولد و همچنین فلز مورد نیاز برای کانیسازی در سامانه پورفیری به ارث بردهاند.