لطفالله آقاجری؛ سید احمد علوی؛ محمدرضا قاسمی؛ محمدعلی کاوسی
چکیده
ویژگیهای گوناگون زمینشناختی، ساختاری و ریختشناسی در پهنه کپهداغ خاوری در شمال خاور ایران، به شناسایی چندین زیرپهنه ریختزمینساختی انجامیده است که با گسلهای بزرگ و بنیادی از هم جدا شدهاند. در این پژوهش بر پایه دادههای میدانی، نیمرخهای بازتاب لرزهای، تصاویر ماهوارهای و رسم برشهای ساختاری، بخشهای چینخورده ...
بیشتر
ویژگیهای گوناگون زمینشناختی، ساختاری و ریختشناسی در پهنه کپهداغ خاوری در شمال خاور ایران، به شناسایی چندین زیرپهنه ریختزمینساختی انجامیده است که با گسلهای بزرگ و بنیادی از هم جدا شدهاند. در این پژوهش بر پایه دادههای میدانی، نیمرخهای بازتاب لرزهای، تصاویر ماهوارهای و رسم برشهای ساختاری، بخشهای چینخورده در میان گسلهای بنیادی که ویژگیهای گوناگونی با هم دارند، بهعنوان زیرپهنههای ساختاری شناسایی شدهاند. این زیرپهنهها بهترتیب از جنوب باختر به شمال خاور بهنام «هزار مسجد»، «درهگز- سرخس» و «پیشژرفای کپهداغ» نامگذاری و با گسلهای کشفرود، مزدوران و شمال کپهداغ در بر گرفته شدهاند. زیرپهنههای نام برده از زمان ژوراسیک میانی و همزمان با آغاز گامه کششی در پهنه کپهداغ و روی صفحهی توران پدید آمدند. گسلهای در بر گیرنده آنها در آغاز بهگونه گسلهای کششی بودند که فروبوم (graben) و نیمفروبومهایی (half grabens) را در حوضه نهشتگی ساخته بودند. بیشترین کشش و فرونشینی در زمان ژوراسیک میانی و همزمان با نهشته شدن سازند کشفرود رخ داد. نرخ فرونشست متفاوت و پیکربندی پدید آمده در حوضه رسوبی سبب تغییر جانبی سنگرخساره و ستبرای سازند کشفرود در جاهای گوناگون حوضه شد. در پی آغاز بسته شدن اقیانوس تتیس جوان در میان صفحههای ایران و عربی در زمان ائوسن پسین، گامه فشارشی در پهنه کپهداغ آغاز شد که سبب وارونگی زمینساختی، کارکرد دوباره گسلهای کششی کهن و تبدیل آنها به گسلهای وارون و چینخوردگی نهشتهها شد.
مسعود میرزایی سوزنی؛ علیرضا شهیدی؛ رمضان رمضانی اومالی؛ فاطمه علیزاده صوری
چکیده
برای بررسی نیروی کششی حاکم بر البرز مرکزی در بازه زمانی تریاس پایانی (نورین) تا ژوراسیک میانی (باژوسین آغازین)، سیستمهای گسلیعادی و امتدادلغز همزمان با رسوبگذاری فعال در حوضه شمشک (دره بلده واقع در البرز مرکزی) مورد مطالعه قرار گرفت. منطقه مورد مطالعه، از ستبرای قابل توجهی از نهشتههای گروه شمشک تشکیل شده است. با تحلیل جهتگیری ...
بیشتر
برای بررسی نیروی کششی حاکم بر البرز مرکزی در بازه زمانی تریاس پایانی (نورین) تا ژوراسیک میانی (باژوسین آغازین)، سیستمهای گسلیعادی و امتدادلغز همزمان با رسوبگذاری فعال در حوضه شمشک (دره بلده واقع در البرز مرکزی) مورد مطالعه قرار گرفت. منطقه مورد مطالعه، از ستبرای قابل توجهی از نهشتههای گروه شمشک تشکیل شده است. با تحلیل جهتگیری 3σ حاصل از 404 سطح گسل در قالب 35 مجموعه گسلی نرمال، دو جهت اصلی کشش در راستاهای NNE (˚020) و NE (˚070) تشخیص داده شد. همچنین جهت کشش فرعی در راستای WNW (˚300) نیز مشاهده شده است. جهت کشش سیستمهای گسلی امتدادلغز همزمان با تشکیل این رسوبات در این راستا، نشانگر وجود حوضههای برشی- کششی در منطقه است. در طول زمان تریاس- ژوراسیک لبه جنوبی اوراسیا ضمن حرکت به سمت جنوب (از حدود مدار 30درجه به 15 درجه) در راستای حدود 40-50 درجه در جهت عقربههای ساعت گردش میکند، این امر موجب میشود که کششی شمالی- جنوبی در ابتدای رسوبگذاری گروه شمشک حاکم باشد که پس از گردش صفحه اوراسیا، کشش شمالخاوری- جنوبباختری غالب شود؛ افزون بر این در بازه زمانی نورین- رتین و توآرسین- آلنین رسوبگذاری و فرونشست حوضه رسوبی شمشک شدیدتر بوده و سبب شده راستاهای اصلی یاد شده به صورت مجزا از هم دیده شوند. کشش فرعی که در راستای WNW-ESE (˚307-˚278)، دیده میشود؛ در واقع چرخش 90 درجهای (permutation) همان راستای کشش اصلی شمالی- جنوبی است. هنگامی که نسبت Φ به صفر نزدیک (کمتر از4/0) میشود احتمال جابهجایی بین محورهای 2σ و 3σ بالا میرود و حوضههایی با ساختار کششی دوجهتی شکل میگیرند. در حدود 80 % از ایستگاههایی که کشش WNW-ESE را نشان میدهند، نسبت Φ پایینی دارند؛ که همین امر سبب جابهجایی محور 3σ آنها با 2σ راستای اصلی کشش شدهاست. در نواحی ایستگاههای یادشده و همچنین ایستگاههایی با سیستم امتدادلغز که جهت 3σ در آنها با این راستای کشش همراه است؛ انیزوتروپی در سنگهای پوستهای حوضه تشکیل، بالا بوده است.
لیلا عبادی؛ سید احمد علوی؛ شهرام شفیعی بافتی
چکیده
کانسارهای رگهای گرمابیو مس پورفیری گسترش چشمگیری در واحدهای آتشفشانی ائوسن منطقهشهر بابک دارند. در اینمقاله، الگوهای ساختاری، ارتباط میان این عناصر با جایگیری دایکها و تشکیل کانسارهای رگهای گرمابی و مس پورفیری در این منطقه مطالعه شده است. بررسی تصاویر ماهوارهای و مشاهدات صحرایی، سه روند گسلی WNW-ESE، N-S و NE-SW چیره ...
بیشتر
کانسارهای رگهای گرمابیو مس پورفیری گسترش چشمگیری در واحدهای آتشفشانی ائوسن منطقهشهر بابک دارند. در اینمقاله، الگوهای ساختاری، ارتباط میان این عناصر با جایگیری دایکها و تشکیل کانسارهای رگهای گرمابی و مس پورفیری در این منطقه مطالعه شده است. بررسی تصاویر ماهوارهای و مشاهدات صحرایی، سه روند گسلی WNW-ESE، N-S و NE-SW چیره را در منطقه مشخص میسازد. گسلهایبا روند WNW-ESEو N-S، با سازوکار عادی و گسلهای با روندNE-SW ، با سازوکار راستالغز چپگرد با مؤلفهی عادی در منطقه، فراوانی قابل توجهی دارند. دو روند WNW-ESE (T2) و N-S (T1) برای دایکها قابل تشخیص است که از روند شکستگیهای ناحیهای در منطقه پیــروی میکند.الگوی رگههای کششی و رگههای پرچم سهگوش که ارتباط مستقیم با تنشناحیهای دارند، سامانه درزههای کششی، دایکها و گسلهای عادی، حضوریک سامانه کششی چیره را در منطقه نشان میدهد. از سوی دیگر تغییر روند تنش اصلی (1σ) از NE-SW بهN-S ،وجود چرخش را اثبات میکند. چرخش در یک سامانه ترافشاری باعث ایجاد ساختارهای کششی شده است و ساختارهای کششی فضای مناسب را برای حرکت سیالهای کانهدار و جایگیری کانسارهای رگهای چندفلزی و مس پورفیری در شمالخاور شهر بابک فراهم کردهاند.
علیرضا شهیدی؛ اریک باریر؛ ماری فرانسوا برونت؛ عبداله سعیدی
چکیده
رخداد سیمیرین در شمال ایران حاصل برخورد قارهای است که با ناپیوستگیهای ناحیهای و تغییرات شدید در رسوبگذاری همراهی میشود. بررسیهای تنش دیرینه در گستره البرز نشان میدهد از نورین تا باژوسین میانی (گروه شمشک)، کشش در راستای 030 درجه توسط گسلهای عادی همزمان با نهشت صورت گرفته است. نویسندگان این مقاله زمینساخت کششی را همزمان ...
بیشتر
رخداد سیمیرین در شمال ایران حاصل برخورد قارهای است که با ناپیوستگیهای ناحیهای و تغییرات شدید در رسوبگذاری همراهی میشود. بررسیهای تنش دیرینه در گستره البرز نشان میدهد از نورین تا باژوسین میانی (گروه شمشک)، کشش در راستای 030 درجه توسط گسلهای عادی همزمان با نهشت صورت گرفته است. نویسندگان این مقاله زمینساخت کششی را همزمان با مراحل کافتشدگی حوضه کاسپین جنوبی میدانند. در البرز مرکزی، سازندهای دلیچای و لار، به سن باژوسین پسین تا نئوکومین، گروه شمشک را بهصورت همشیب در بیشتر نواحی و برخی اوقات بهصورت دگرشیب (نواحی آبیک- قزوین) میپوشانند. آنها همزمان با باز شدن حوضه کاسپین جنوبی در بخش جنوبی حاشیه حوضه تشکیل شدهاند. در البرز، بخش پیشین توالی کرتاسه با گسل های عادی خاوری - باختری تا باختر شمالباختری - خاور جنوبخاوری به همراه ماگماتیسم قلیایی مربوط به کشش شمالی - جنوبی تا شمال شمالخاوری – جنوب جنوبباختری همراهی میشود. مرز میان کرتاسه - پالئوسن با ناپیوستگی ناحیهای مهمی مشخص است. این ناپیوستگی مربوط به وارونگی سوی تنش در حاشیه جنوبی حوضه کاسپین است. در طول ائوسن پیشین - میانی، جنوب البرز با فرونشست قوی حوضه کرج مشخص میشود. گسلهای عادی همزمان با رسوبگذاری با روند خاوری - باختری تا باختر شمالباختری - خاور جنوبخاوری در سازند کرج عموماً دیده میشود. این گسلهای عادی یک کشش شمالی - جنوبی تا شمال شمالخاوری - جنوب جنوبباختری را نشان میدهند. بنا به باور نگارندگان، سازند کرج در یک حوضه پشت کمانی مرتبط با فرورانش به سوی شمال خاور سنگ کره اقیانوسی تتیس جوان به زیر حاشیه جنوبی اوراسیا تشکیل شده است.