چینه شناسی و فسیل شناسی
احمد لطف آباد عرب
چکیده
به منظور شناسایی، ردهبندی و مطالعه بومشناسی دیرینه خارداران موجود در نهشتههای کرتاسه زیرین در شمال باختر کرمان، برش چینهشناسی سیریز انتخاب و نهشتههای آن مورد مطالعه و نمونهبرداری قرار گرفت. این نهشتهها، شامل مجموعه متنوعی از ماکروفسیلها (خارداران، بازوپایان، دوکفهایها، شکمپایان، مرجانها) و میکروفسیلها (روزنبران ...
بیشتر
به منظور شناسایی، ردهبندی و مطالعه بومشناسی دیرینه خارداران موجود در نهشتههای کرتاسه زیرین در شمال باختر کرمان، برش چینهشناسی سیریز انتخاب و نهشتههای آن مورد مطالعه و نمونهبرداری قرار گرفت. این نهشتهها، شامل مجموعه متنوعی از ماکروفسیلها (خارداران، بازوپایان، دوکفهایها، شکمپایان، مرجانها) و میکروفسیلها (روزنبران (فرامینیفرها) و استراکدها) بوده که از این میان، خارداران مورد مطالعه و شناسایی قرار گرفتند. برای نخستین بار، تعداد 16 جنس و گونه از خارداران از این منطقه گزارش میشوند که تعداد 6 گونه از آنها جدید بوده و پیشتر، از منطقه کرمان گزارش شده و نشاندهنده اشکوب آپتین میباشند. حضور همزمان خارداران و دیگر مجموعههای فسیلی در برش سیریز نشاندهنده یک محیط سکوی (پلاتفرمی) کمژرفا با شرایط بومشناسی مناسب در زمان تهنشست رسوبات میباشد.
ایرج مغفوری مقدم
چکیده
خاستگاه رسوبی و بومشناسی دیرینه بسترهای دارای رودیست خرمآباد در سه برش تنگ شبیخون چمسنگر (سازند تاربور) و پیرشمسالدین (بخش بالایی سازند امیران) مورد مطالعه قرار گرفتهاند. برشهای تنگ شبیخون و چمسنگر مربوط به زیرپهنه زاگرس رورانده و برش پیرشمسالدین مربوط به زیر پهنه لرستان هستند. محتویات فسیلی سه برش نشاندهنده سن ...
بیشتر
خاستگاه رسوبی و بومشناسی دیرینه بسترهای دارای رودیست خرمآباد در سه برش تنگ شبیخون چمسنگر (سازند تاربور) و پیرشمسالدین (بخش بالایی سازند امیران) مورد مطالعه قرار گرفتهاند. برشهای تنگ شبیخون و چمسنگر مربوط به زیرپهنه زاگرس رورانده و برش پیرشمسالدین مربوط به زیر پهنه لرستان هستند. محتویات فسیلی سه برش نشاندهنده سن کرتاسه پسین (ماستریختین میانی تا پسین) بوده که معادل زون زیستی Omphalocyclus- Loftusia Assemblage Zone است. مطالعات سنگنگاری روی نهشتههای کربناته این سه برش نشان میدهند که سازند تاربور و بخش بالایی سازند امیران از 9 ریزرخساره مربوط به سه کمربند دریای باز سد و دریای نیمهمحصور تشکیل شدهاند که بر پایه خاستگاههای رسوبی معرفی شده برای رودیستها مربوط به دو پهنه همتافتهای حاشیه شلف باز زاویه کم (سازند تاربور) و همتافتهای حاشیه حوضههای شلف داخلی پیشرونده (بخش بالایی سازند امیران) هستند. احتمالاً گسل سفیدکوه جدا کننده این دو محیط بوده است. در سازتد تاربور در برش تنگ شبیخون و بخش بالای سازند امیران به علت ورود مواد آواری و بالا رفتن مواد مغذی و ایجاد شرایط یوتروفی، فراوانی روزنبران آگلوتین افزایش یافته است. ولی در برش چمسنگر به علت شرایط الیگوتروفیک، روزنبران هیالین بیشتر بودهاند. انتشار روزنبران و جلبکها نشان میدهد که همه نهشتههای سازند تاربور در بخش نورانی، ولی بخشهایی از نهشتههای کربناته سازند امیران در بخش غیر نورانی انباشته شدهاند.
فوزیه فولادی؛ محمد داستانپور
چکیده
بهمنظور مطالعه سیستماتیک و بومشناسی دیرینه بازوپایان کرتاسه(آپتین – سنومانین پیشین)، برش استخروئیه در شمال باختر باغین و باخترکرمان به ستبرای 190 متر مورد مطالعه و نمونهبرداری قرار گرفت. قسمت میانی این برش سرشار از گروههای مختلف ماکروفسیلی از جمله (بازوپایان، خارداران، شکمپایان، دوکفه ایها و مرجانها) است که، جنس و ...
بیشتر
بهمنظور مطالعه سیستماتیک و بومشناسی دیرینه بازوپایان کرتاسه(آپتین – سنومانین پیشین)، برش استخروئیه در شمال باختر باغین و باخترکرمان به ستبرای 190 متر مورد مطالعه و نمونهبرداری قرار گرفت. قسمت میانی این برش سرشار از گروههای مختلف ماکروفسیلی از جمله (بازوپایان، خارداران، شکمپایان، دوکفه ایها و مرجانها) است که، جنس و گونههای آنها بسیار فراوان و متنوع میباشند. بررسیهای زیستچینهنگاری، به شناسایی 5 جنس و 10گونه بازوپایان از خانواده Sellithyrididae برای نخستین بار از این منطقه انجامیدهاست. بر اساس مطالعه بازوپایان، برای نهشتههای این برش، سن آپتین – سنومانین پیشین در نظر گرفته شد. اجتماعات جانوری موجود دراین برش بههمراه یکدیگر، ژرفای کم محیط و شرایط مناسب برای زندگی موجودات را نشان میدهد.
لیلا اصغری؛ محمدرضا وزیری؛ احمد لطف آباد عرب
چکیده
نهشتههای آپتین پسین- سنومانین پیشین با ستبرای زیاد و لیتولوژی غالب مارن و آهک، در شمال باختری شهرستان کرمان مورد نمونهبرداری و مطالعه و بررسی قرار گرفتند. توالی مطالعه شده در منطقه بساب، دارای ضخامت 380 متر بوده و با توجه به ویژگیهای سنگشناسی به 4 واحد غیررسمی و مجزا به نام مارنهای بساب زیرین، آهک بساب زیرین، مارنهای بساب ...
بیشتر
نهشتههای آپتین پسین- سنومانین پیشین با ستبرای زیاد و لیتولوژی غالب مارن و آهک، در شمال باختری شهرستان کرمان مورد نمونهبرداری و مطالعه و بررسی قرار گرفتند. توالی مطالعه شده در منطقه بساب، دارای ضخامت 380 متر بوده و با توجه به ویژگیهای سنگشناسی به 4 واحد غیررسمی و مجزا به نام مارنهای بساب زیرین، آهک بساب زیرین، مارنهای بساب بالایی و آهک بساب بالایی تقسیم شده است. برش بساب با ناپیوستگی همشیب روی ماسهسنگهای ژوراسیک (لیاس) قرار گرفته و مرز بالایی از نوع فرسایشی و بوسیله نهشتههای نئوژن پوشیده شده است. از مجموع ماکروفسیلهای موجود در این برش، اویسترها که متعلق به سه خانواده Palaeolophidae, Gryphaeidae و Ostreidae میباشند، از همه فراوانترند. خانواده Gryphaeidae با 81 درصد، بیشترین فراوانی را به خود اختصاص میدهدکه در این مقاله به آن پرداخته میشود. در این تحقیق، از این خانواده، 7 جنس و گونه گزارش میشود. مطالعات بومشناسی دیرینه و بررسی آثار تافونومی موجود در سطح نمونهها، نشان میدهد محیط رسوبگذاری آن زمان، محیطی گرم، کم عمق (لیتورال و ساب لیتورال) و دارای انرژی بالا بوده است. اویسترهای منطقه مورد مطالعه شباهت بسیاری با مجموعههای گزارش شده از مصر از حوضه Wadi Qena دارند.
امیر حسین رحیمی نژاد؛ مهدی یزدی؛ علیرضا عاشوری
چکیده
رسوباتدریایی کم ژرفایی که به تازگی در توالی بختیاری در ناحیه شلمزار شناسایی شدهاند، از نظر مجموعه فسیلی شکمپایان(گاستروپودها) مورد بررسی قرار گرفتهاند. در طی مطالعات انجام شده، رژیمهای تغذیهای شکمپایان و بومشناسی آنها تعیین و تفسیر شدند. بر اساس بررسیهای سامانمند (سیستماتیک)، 21 جنس و 9 گونه از شکمپایان متعلق به 20خانواده، ...
بیشتر
رسوباتدریایی کم ژرفایی که به تازگی در توالی بختیاری در ناحیه شلمزار شناسایی شدهاند، از نظر مجموعه فسیلی شکمپایان(گاستروپودها) مورد بررسی قرار گرفتهاند. در طی مطالعات انجام شده، رژیمهای تغذیهای شکمپایان و بومشناسی آنها تعیین و تفسیر شدند. بر اساس بررسیهای سامانمند (سیستماتیک)، 21 جنس و 9 گونه از شکمپایان متعلق به 20خانواده، در برش مورد مطالعه شناسایی و معرفی شدند که در بین مجموع رخسارههای واحد دریایی توالی بختیاری، در 7 تجمع و رخساره تجمع یافتهاند. خانوادههای تعیینشده از شکمپایان عبارتند از: Turritellidae، Conidae، Muricidae، Cerithiidae، Volutidae، Ranellidae، Strombidae، Olividae، Naticidae، (?) Mitridae، Triforidae،Aclididae ، Plesiotrochidae، Trochidae، Melongenidae، Sorbeoconcha، Turbinidae، Cypredae، Cancellariidaeو .Buccinidae? Indet فراوانترین شکمپایان به خانوادههایCerithiidae، Strombidae، Turritellidaeو Turbinidae تعلق دارند. از نظر رژیمهای تغذیهای، شکمپایان شناساییشده در چهار گروه: 1) معلقخواران با قابلیت جابهجایی، 2) جوندگان همهچیزخوار ، 3) گوشتخواران و 4) علفخواران جای گرفتهاند که در این بین با توجه به تجمع بقایای گیاهی و عدسیهای زغالسنگ در بیشتر رخسارههای رسوبات دریایی، انواع علفخوار گسترش و پراکندگی بیشتری دارد. بر اساس نوع عادتهای غذایی شکمپایان، پراکندگی آنها تحت کنترل تغییرات انرژی و آشفتگی آب، میزان مواد معلق آب، میزان رسوبگذاری و مقدار نفوذ خردههای گیاهی به درون حوضه بوده و نشاندهندة بخشهای پرانرژیتر میانکشندی (اینترتایدال) تا نواحی میانی، کمانرژیتر و ژرفتر منطقه کمنور (الیگوفوتیک) در یک رمپ میانی با ژرفایی حدود 40 متر هستند. همچنین، لازم به بیان است که با فراوانی مواد غذایی در محیط و همچنین افزایش ژرفا، اندازه صدف شکمپایان تحلیل یافته است که بر این اساس، شکمپایان شناساییشده، به دو دسته ریزشکمپایان و درشتشکمپایان تقسیمبندی میشوند. نزدیکی تاکسونهای کشف شده در رسوبات دریایی توالی بختیاری با نمونههای گزارش شده از تتیس مدیترانهای و به ندرت اقیانوس هند و دریای کاراییب، گویای این واقعیت است که ناوة (تراف) زاگرس در زمان زندگی گروههای جانوری شناسایی شده، بیشترین ارتباط را با حوضههای مدیترانهای و پاراتتیس داشته است.