سنگ شناسی
عبدالصمد پورمحمد؛ احمد احمدی خلجی؛ سید مسعود همام؛ زهرا طهماسبی؛ محمد ابراهیمی
چکیده
منطقه گیسور در شرق شهرستان گناباد قرار دارد و بخشی از شمال بلوک لوت محسوب میشود. سنگهای این منطقه شامل سنگهای گرانیتوئیدی و مجموعه دگرگونی دمای بالا - فشار پایین هستند. سنگهای گرانیتوئیدی از سه واحد گرانودیوریت، آنکلاو (دگرگونی و آذرین) و میکروگرانیت تشکیل شدهاند. این سنگها در سری کالکآلکالن پتاسیمدار متوسط ...
بیشتر
منطقه گیسور در شرق شهرستان گناباد قرار دارد و بخشی از شمال بلوک لوت محسوب میشود. سنگهای این منطقه شامل سنگهای گرانیتوئیدی و مجموعه دگرگونی دمای بالا - فشار پایین هستند. سنگهای گرانیتوئیدی از سه واحد گرانودیوریت، آنکلاو (دگرگونی و آذرین) و میکروگرانیت تشکیل شدهاند. این سنگها در سری کالکآلکالن پتاسیمدار متوسط تا بالا قرار میگیرند و بهطور ضعیفی پرآلومینوس و از نوع گرانیت I دمای پاییناند. الگوی عناصر کمیاب بهنجار شده به کندریت، غنیشدگی کمتر عناصر ناسازگار و آنومالی منفی منحصر به فرد نسبت به سایر عناصر در Ta, Nb, Sr, P, Ti و Ba اما غنیشدگی قویی را در K، Rb و Th نشان میدهد. این الگوها در نمونههای گرانودیوریت، آنکلاو میکروگرانولار مافیک و تا حدودی میکروگرانیت با هم هماهنگی فوقالعادهای نشان میدهند. به علاوه، این نمونهها چنین هماهنگی را با ترکیب متوسط پوسته بالایی، میانی و گری وکها دارند. آنومالی مثبت در Rb، Th، Sm و آنومالی منفی در Ba بهطور برجستهای مشخص کننده ترکیب پوستهای است. بر پایه ادغام این الگوها با الگوی عناصر کمیاب پوسته بالایی و گریوکها و انطباق با کارهای آزمایشگاهی انجام یافته،گرانیتوئیدهای گیسور دارای منشأ بارز پوستهای هستند. دمای تشکیل براساس دمای اشباع زیرکن C֯ 790- 748 برآورد شده است. آنکلاوهای میکروگرانولار مافیک با داشتن ویژگی هایی از قبیل اشکال گرد شده و تخم مرغی و هاله اختلاطی در اطراف آنها، بافت دانهریز، چشمهای کوارتزی و پلاژیوکلازی، دارای بیوتیت تیغهای و آپاتیت سوزنی، فازهای اکسیدی در بیوتیت و وجود روند سهمی شکل (هیپربولیک) بین آنکلاو و گرانودیوریت میزبان به همراه مطالعات ژئوشیمی عناصر اصلی و کمیاب، فرآیندهای اختلاط/ آمیختگی (ذوب بخشی) را برای آنها نشان میدهد. الگوی عناصر کمیاب نشان دهنده ارتباط نمونههای گرانیتوئیدی گیسور با سیستم فرورانش است. تجزیه و تحلیل دادههای آن براساس نسبتهای لگاریتمی، محیط برخوردی را نشان میدهد و نمودارهای متمایزکننده تکتونیکی– شیمیایی نیز محیط همزمان تا پس از برخورد را پیشنهاد میدهند که در ارتباط با برخورد بلوک افغان با بلوک لوت تفسیر میشود.
لیلی فتحیان؛ فرهاد آلیانی؛ علی اکبر بهاری فر؛ محمد حسین زرین کوب
چکیده
تودههای گرانیتوئیدی غرب زنجان با سن پرکامبرین در شمالغربی زون ساختاری ایران مرکزی واقع شدهاند. بر اساس مشاهدات صحرایی و مطالعات میکروسکوپی توده های مورد مطالعه از گرانودیوریت ، مونزوگرانیت و تونالیت- ترونجمیت تشکیل شدهاند. تونالیت- ترونجمیتها ،از نوع I با ماهیت کالکآلکالن و پرآلومین (سن 13±576 میلیون سال) هستند که بر اساس ...
بیشتر
تودههای گرانیتوئیدی غرب زنجان با سن پرکامبرین در شمالغربی زون ساختاری ایران مرکزی واقع شدهاند. بر اساس مشاهدات صحرایی و مطالعات میکروسکوپی توده های مورد مطالعه از گرانودیوریت ، مونزوگرانیت و تونالیت- ترونجمیت تشکیل شدهاند. تونالیت- ترونجمیتها ،از نوع I با ماهیت کالکآلکالن و پرآلومین (سن 13±576 میلیون سال) هستند که بر اساس مطالعات ایزوتوپی Sr-Nd ( 87Sr/86Sr و ɛNd اولیه، به ترتیب با مقادیر0.710544و -7.01 )، و ژئوشیمی عناصر اصلی و کمیاب، حاصل ذوب پوسته آمفیبولیتی هستند که خود از ذوب پوسته مافیک ضخیم شده یا بازالتهای زیر صفحهای (در ناحیه پایداری پلاژیوکلاز) در اعماق و فشار پایین در کمانهای حاشیه فعال قارهای تشکیل شدهاند. مونزوگرانیتهای مورد مطالعه، از نوع S با ماهیت پرآلومین و کالکآلکالن هستند که در محدوده برخوردی قرار میگیرند. این سنگها از ذوب سنگهای پوستهای (با خاستگاه سنگهای پلیتی غنی از پلاژیوکلاز) تشکیل شدهاند. گرانودیوریتها از نوع I با ماهیت کالکآلکالن و پرآلومین ضعیف(سن 27± 548 میلیون سال) هستند که بر اساس مطالعات ایزوتوپی (نسبت 87Sr/86Sr بالای 0.705و مقادیر منفی ɛNd) و دادههای ژئوشیمیایی، حاصل ذوب بخشی پروتولیت پوسته قاره ای زیرین- میانی در نتیجه ضخیم شدگی و کوتاه شدگی ناشی از برخورد قاره- قاره میباشند. با توجه به موقعیت جغرافیایی تودههای گرانیتوئیدی ماهنشان و سن واحدهای تشکیل دهنده آنها به نظر میرسد که این سنگها روی حاشیه فعال قارهای ناشی از همگرایی ایران مرکزی و البرز- آذربایجان با صفحه عربی در طول پرکامبرین شکل گرفته باشند.
نازنین سرحدی؛ علی احمدی؛ زهرا فیروزکوهی زهرا؛ محسن جامی
چکیده
پیکره گرانودیوریتی لخشک به سن الیگومیوسن در شمال باختر زاهدان و رسوبات فلیشی ائوسن رخنمون یافته است. این پیکره مورد هجوم دستهدایکهایی با درجه رنگینی متغیر از مزوکرات تا ملانوکرات و با روند شمال خاور- جنوب باختر قرار گرفته است. با توجه به شواهد صحرایی، در بخشهایی از پیکره، دایکهای ملانوکرات، دایکهای مزوکرات ...
بیشتر
پیکره گرانودیوریتی لخشک به سن الیگومیوسن در شمال باختر زاهدان و رسوبات فلیشی ائوسن رخنمون یافته است. این پیکره مورد هجوم دستهدایکهایی با درجه رنگینی متغیر از مزوکرات تا ملانوکرات و با روند شمال خاور- جنوب باختر قرار گرفته است. با توجه به شواهد صحرایی، در بخشهایی از پیکره، دایکهای ملانوکرات، دایکهای مزوکرات را قطع کردهاند که تأخر و جوانتر بودن این دسته از دایکها را نشان میدهد. ستبرای متفاوت دایکها (2 تا 12 متر) نشاندهنده تأثیر فعالیتهای زمینساختی و تزریق ماگما در بازشدگیهای ساختاری و شکلگیری دایکها در هنگام عملکرد زمینساختی است. از دید سنگشناسی پیکره لخشک از نوع گرانودیوریتی، دایکهای مزوکرات از نوع داسیتی و دایکهای ملانوکرات از نوع میکرودیوریتی و آندزیتی هستند. این پیکره گرانودیوریتی و دو دستهدایک از نوع I هستند و ماهیت کالکآلکالن، کالکآلکالن پتاسیم بالا و متاآلومینوس دارند. بر پایه ویژگیهای ژئوشیمیایی، دایکها و گرانودیوریتهای پیکره غنیشدگی از عناصر LILE و LREE مانند: Ba، Cs، Rb، Eu و Pb و تهیشدگی از عناصر HFSE و HREE مانند: Nb، Ti و Ta دارند که از ویژگی شاخص ماگماهای موقعیت زمینساختی کمان آتشفشانی در حاشیه فعال قارهای است. بیهنجاری مثبت Pb به دلیل متاسوماتیسم گوه گوشتهای توسط سیالهای ناشی از پوسته اقیانوسی فرورو و آلایش ماگما با پوسته قارهای است. با توجه به شواهد صحرایی و پتروژنز، پیکره گرانودیوریتی لخشک و دایکهای مزوکرات، ملانوکرات حاصل فعالیت ماگمایی مربوط به فرورانش صفحه اقیانوسی فرورانده شده (صفحه سیستان) به زیر صفحه قارهای (بلوک افغان) هستند. ماگمای سازنده پیکره گرانودیوریتی لخشک از ترکیب مذابهای حاصل از ذوب آمفیبولیتهاست و دایکها مشتقات تأخیری تبلور ماگمای سازنده این پیکره هستند.
عبدالحمید انصاری؛ سید جمال شیخ ذکریایی؛ سارا درگاهی؛ محسن آروین
چکیده
باتولیت چهارگنبد در سیرجان و در بخش جنوب خاوری پهنه ماگمایی ارومیه- دختر جای گرفته است. این توده نفوذی با ترکیب اسیدی تا کمی حد واسط به درون واحدهای آتشفشانی ائوسن تزریق شده است. گر چه بیشتر حجم ترکیبات سنگی، گرانودیوریت و مونزوگرانیت است؛ اما ترکیبات سنگی دیگر شامل کوارتزدیوریت، تونالیت و سینوگرانیت نیز دیده میشود. مرز تبدیل ...
بیشتر
باتولیت چهارگنبد در سیرجان و در بخش جنوب خاوری پهنه ماگمایی ارومیه- دختر جای گرفته است. این توده نفوذی با ترکیب اسیدی تا کمی حد واسط به درون واحدهای آتشفشانی ائوسن تزریق شده است. گر چه بیشتر حجم ترکیبات سنگی، گرانودیوریت و مونزوگرانیت است؛ اما ترکیبات سنگی دیگر شامل کوارتزدیوریت، تونالیت و سینوگرانیت نیز دیده میشود. مرز تبدیل سنگها به یکدیگر تدریجی است. بافت موجود در سنگهای توده نفوذی چهارگنبد بیشتر بهصورت گرانولار است و در برخی موارد به پورفیرویید تبدیل میشود. انکلاوهای موجود در توده چهارگنبد شامل انکلاوهای بیگانه، انکلاوهای مافیک (با ترکیب دیوریت و کوارتزدیوریت) و انکلاوهای پیشرس (با ترکیب تونالیت، گرانوریوریت و مونزوگرانیت) است. دایکها با ترکیبهای مختلف، توده نفوذی را قطع کردهاند. ترکیب این دایکها شامل رگههای اسیدی مربوط به مرحله پگماتیتی، دایکهای با بافت دانهریز (آندزیت، آندزیت بازالتی) و دایکهای مافیک میکروگرانولار (شبیه به انکلاوهای مافیک) است. شواهد ژئوشیمیایی نشان میدهد که نمونههای منطقه، ویژگیهای گرانیتوییدهای نوع I را نشان میدهند. همچنین گرانیتهای توده گرانیتوییدی منطقه ماهیت منیزیمی دارند و ویژگی گرانیتهای کردیلرایی را نشان میدهد. بر پایه نمودارهای تعیین محیط تکتونوماگمایی، همه نمونههای مورد مطالعه از منطقه چهارگنبد، در محدوده جزایر کمانی ناشی از فرورانش قرار میگیرند و ویژگی محیطهای حاشیه فعال قارهای را نشان میدهند.
غلامرضا قدمی؛ عباس مرادیان شهر بابکی؛ سیدمحسن مرتضوی
چکیده
در جنوب خاوری کمربند ماگمایی ارومیه- دختر و شمال باختری شهرستان شهر بابک، منطقه جوزم، خبر و دهج بیش از 20 توده نفوذی بدرون سنگهای قدیمیتر نفوذ کردهاند. تودهها از نوع تونالیت تا گرانودیوریت است و سن آنها الیگومیوسن گزارش شده است. بافت آنها گرانوپورفیری و درشتبلورها شامل پلاژیوکلاز، آمفیبول و بیوتیت است. بر پایه دادههای ژئوشیمیایی ...
بیشتر
در جنوب خاوری کمربند ماگمایی ارومیه- دختر و شمال باختری شهرستان شهر بابک، منطقه جوزم، خبر و دهج بیش از 20 توده نفوذی بدرون سنگهای قدیمیتر نفوذ کردهاند. تودهها از نوع تونالیت تا گرانودیوریت است و سن آنها الیگومیوسن گزارش شده است. بافت آنها گرانوپورفیری و درشتبلورها شامل پلاژیوکلاز، آمفیبول و بیوتیت است. بر پایه دادههای ژئوشیمیایی سرشت ماگمایی این سنگها کالکوآلکالن بوده و در یک حاشیه فعال قارهای، متعلق به گرانیتوییدهای کمان آتشفشانی(نوع I) تشکیل شدهاند. این سنگها از عناصر LILE غنی و از عناصر HFSE مانند Ti ، Nb و Ta تهی شدهاند و در نمودار بهنجارشده با گوشته اولیه دارای نشانگر یک الگوی بهشدت تفریق یافته از عناصر خاکی کمیاب و بدون بیهنجاری منفی اوروپیم هستند. این سنگها دارای مقادیر بالای SiO2، ,Al2O3Sr، Sr/Y و La/Yb و مقادیر پایینی از MgO، Y و Yb نسبت به سنگهای کالکوآلکالن معمولی هستند و در آنها ویژگیهای آداکیتی دیده میشود. مقادیر بالای استرانسیم، نبود بیهنجاری منفی اوروپیم، غنیشدگی عناصر خاکی کمیاب سبک، تهیشدگی عناصر خاکی کمیاب سنگین، Y و Yb نشانگر ذوب یک سنگ منشأ دارای گارنت و هورنبلند در نبود پلاژیوکلاز است. بر پایه سیماهای بالا و نسبتهای بهدست آمده این سنگ میتوانند از ذوب گارنت- آمفیبولیت یا آمفیبول- اکلوژیت حاصل شوند که احتمالاً حاصل از فرورانش سنگکره اقیانوسی نوتتیس به زیر قاره ایران مرکزی است.
علی کنعانیان؛ مهدی رضائی کهخائی؛ داریوش اسماعیلی
چکیده
توده گرانودیوریتی لخشک در 10 کیلومتری شمال باختر زاهدان واقع شده و به صورت بیضوی شکل با امتداد شمالباختر-جنوبخاور در رسوبات فلیشی ائوسن نفوذ کرده است. این توده، پس از جایگزینی مورد هجوم تعداد زیادی دایک موازی با روند شمالخاور-جنوبباختر قـــرار گرفته است. دایکها حدود 30-20 درصد حجم توده را به خود اختصاص دادهاند و دامنه ترکیبی ...
بیشتر
توده گرانودیوریتی لخشک در 10 کیلومتری شمال باختر زاهدان واقع شده و به صورت بیضوی شکل با امتداد شمالباختر-جنوبخاور در رسوبات فلیشی ائوسن نفوذ کرده است. این توده، پس از جایگزینی مورد هجوم تعداد زیادی دایک موازی با روند شمالخاور-جنوبباختر قـــرار گرفته است. دایکها حدود 30-20 درصد حجم توده را به خود اختصاص دادهاند و دامنه ترکیبی گستردهای از گرانودیوریت تا مونزودیوریت دارند.
سنگهای توده نفوذی لخشک از نوع کلسیمی- قلیایی و غالباً متاآلومین بوده و از لحاظ فراوانی P2O5 و Th در برابر SiO2 ، مشابه گرانیتهای نوع I است. مقدار TiO2 این سنگها در محدوده مقادیر TiO2 گرانیتهای حاشیه قاره قرار میگیرد. مقادیر MgO، Na2O، Ni، Cr، عدد Mg و فقیر شدگی این سنگها از Y با مذابهای آداکیتی حاصل از ذوب بخشی پوسته اقیانوسی جوان شبیه است. مقدار پایین Ba/La سنگهای مورد مطالعه بیانگر ذوب بخشی پوسته اقیانوسی فرورو قبل از بیآب شدن آن است.
این سنگها از عناصر LIL و LREE غنی شدگی نشان میدهند در حالی که از عناصر HREE و Y تهی شدهاند و دارای بیهنجاری منفی Nb، Ta، P، Ti و بیهنجاری مثبت Pb میباشند. بیهنجاری منفی Nb و Ta بیانگر نقش پوسته اقیانوسی در متاسوماتیسم گوه گوشته است. بیهنجاری مثبت Pb به آلایش ماگما با پوسته قارهای و متاسوماتیسم گوة گوشتهای اشاره دارد.
به نظر میرسد که تشکیل توده گرانودیوریتی لخشک میتواند با فرورانش پوسته اقیانوسی جوان سیستان به زیر بلوک افغان در ارتباط باشد. همچنین مقادیر پایین HREE، 13/15>Y، 2/1>Yb، وجود میانبارهای آمفیبولیتی و کاهش مقدار Yb نسبت به افزایش SiO2 در این سنگها، با ذوب بخشی آمفیبولیتهای حاصل از فرورانش سنگکره اقیانوسی به ژرفاهای بیش از 35 کیلومتر سازگار است.