نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار، گروه زمین‌شناسی، دانشکده علوم‌زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران

چکیده

منطقه گسلی ژرف بالارود با روند خاوری- باختری بخشی از گسل جبهه کوهستانی در شمال اندیمشک است که منطقه لرستان (در شمال) را از منطقه فروافتادگی دزفول (در جنوب) جدا می‌کند. این ساختار به صورت یک منطقه گسلی، تاقدیس‌های زیرسطحی و سطحی را تحت تأثیر قرار داده است. در این پژوهش، برای برخی از این تاقدیس‌ها، بر پایه اطلاعات چاه، مقطع لرزه‌نگاری بازتابی تفسیر‌شده و برداشت صحرایی، مقطع عرضی رسم شد. از این مقاطع برای تحلیل هندسی تاقدیس‌ها و تعیین الگوی دگرریختی و زمین‌ساختی این منطقه گسلی استفاده شد. تاقدیس‌ها با طولی کمتر از 100 کیلومتر، دارای آرایش پوششی و انواع سازوکار چین‌خوردگی، شامل جدایشی، انتشار گسلی و خم گسلی هستند. این تغییر سبک دگرشکلی و گوناگونی چین‌خوردگی به بود و یا نبود افق‌های جدایشی حدواسط، حضور و چگونگی عملکرد منطقه گسلی بستگی دارد و در کنترل آن است. چین‌ها نامتقارن، غیرهارمونیک، غیراستوانه‌ای، پیچیده، با همگرایی به جنوب‌ باختر و سطح محوری‌ هلی‌کوییدالی هستند. تاقدیس‌های لرستان نسبت به فروافتادگی دزفول بیشتر چین‌ خورده هستند و کوتاه‌شدگی به نسبت بیشتری یافته‌اند. حرکت امتدادلغز با مؤلفه چپ‌گرد گسلش پی‌سنگی، سطح گسل را به فرم هلی‌کوییدالی در آورده است. شناسایی سازوکار متفاوت تاقدیس‌ها حدفاصل سه مدل اصلی چین‌خوردگی مرتبط با گسلش و نتایج تعیین سبک هندسه آنها این فرم را تأیید می‌کند. سوی کلی شیب گسل به سوی شمال است و با افزایش ژرفای شیب به تدریج افزایش می‌یابد تا نزدیک پی‌سنگ، قائم یا نیمه قائم می‌شود. گسل در یک سامانه راندگی از نوع شیبراهه فرودیواره با همگرایی مایل قرار گرفته که با عضو دیگر این سامانه (منطقه گسلی راست‌گرد کازرون)، در حاکمیت زمین‌ساخت دندانه‌ای ناشی از همگرایی زبانه صفحه عربی است. در طول شیبراهه یک منطقه انتقالی شکل می‌گیرد که بسیاری از فرایندهای زمین‌شناسی ساختمانی و سازوکار‌های زمین‌ساختی در طول این بخش با یکدیگر متفاوت است. منطقه گسلی بالارود پیوسته نیست بلکه آرایش پوششی دارد و احتمالاً با گسل‌های برشی پی‌سنگی بسیاری (مانند گسل α، به موازات تاقدیس کبیرکوه) بریده و جا‌به‌جا شده است.

کلیدواژه‌ها