سخن سردبیر
دوره 31، شماره 4 ، دی 1400
چکیده
جامعه علمی کشور یکی از صاحبنظران خود در دانش چینه شناسی، متالوژنی و اکتشافات معدنی را بر اثر دچارشدگی به بیماری کورونا به ناگهان از دست داد. بهرام آقا ابراهیمی سامانی یازدهم مرداد ماه سال 1327 خورشیدی در خانواده ای کشاورز در سامان (چهارمحال و بختیاری) به دنیا آمد. تحصیل ابتدایی را در دبستان عمان سامانی زادگاه خویش به پایان رساند. ...
بیشتر
جامعه علمی کشور یکی از صاحبنظران خود در دانش چینه شناسی، متالوژنی و اکتشافات معدنی را بر اثر دچارشدگی به بیماری کورونا به ناگهان از دست داد. بهرام آقا ابراهیمی سامانی یازدهم مرداد ماه سال 1327 خورشیدی در خانواده ای کشاورز در سامان (چهارمحال و بختیاری) به دنیا آمد. تحصیل ابتدایی را در دبستان عمان سامانی زادگاه خویش به پایان رساند. برای تحصیل دبیرستانی به شهرکرد رفت و آن سال های سفر میان سامان و شهرکرد به ویژه در زمستانهای پربرف بام ایران برایش بس پر ماجرا بود. کنجکاوی علمی و علاقه به زمین شناسی را از دبیران تبعیدی اش در گرمی کلاس های درسی شان در شهرکرد فراگرفت. سپس در دانشکده علوم دانشگاه تهران پذیرفته شد و تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشته زمینشناسی را به ترتیب در سال های 1350و1352 به پایان رساند. به گفته خود، از درس های دوره کارشناسی که به ژرفای جانش نشست، نقشه برداری زمینشناسی با استفاده از تخته-سه پایه بود که زنده یاد دکتر هوشنگ طراز - به گونهای که پس از وی دیگر تکرار نشد - تدریس می کرد. موضوع پایاننامه بهرام سامانی، زمین شناسی ناحیه میدانک-نسا (جنوب البرز مرکزی) به راهنمایی دکتر بیژن اسفندیاری بود که برای انجام آن چینه شناسی پالیوزوییک زیرین را به یاری دکتر فتح اله بزرگ نیا، دیرینه شناس شرکت ملی نفت ایران و با دقتی فراتر از دانش به جا مانده از مطالعات زمینشناسان سوییسی مورد کاوش قرارداد. کندوکاو میدانی رخنمون های مربوطه با توجه ویژه به یافتن فسیل های شاخص در دامنه های پرشیب و پرتگاهی شمال گسل مشا-فشم چالش برانگیز بود و مهندس سامانی برای تهیه ستون چینه شناسی پالیوزوییک آن ناحیه از البرز وقت زیاد و دقتی مثال زدنی به کار بست و همچنین در کنار آن، تعدادی دانشجوی کارشناسی را که آموزش داده بود براکیوپودهای خاصی را برایش پیجویی کنند، آموزش صحرایی داد. مهندس سامانی دوره خدمت وظیفه را در اداره جغرافیایی ارتش در طرح پردازش عکس های هوایی، فتوگرامتری و تهیه نقشه های توپوگرافی تحت سرپرستی کارشناسان آمریکایی گذراند و همزمان با آنان به مطالعه نواحی کویری ایران پرداخت. پس از خاتمه خدمت نظامی به استخدام شرکت ملی نفت ایران در آمد و در بخش مناطق نفت خیز جنوب کار کرد. در شرکت نفت آموزش حفاری و اکتشاف درون چاهی دید و دانش چینهشناسی خود را بسط داد. سپس از سال 1355 در بخش اکتشافات سازمان انرژی اتمی تازه تاسیس و پرآوازه مشغول به کار شد و این همزمان بود با بازگشت یوان اشتوکلین از نپال به ایران برای پیوستن به آن سازمان. در این دوره، مسئول پروژه های اکتشاف اورانیوم شمال غرب و ایران مرکزی بود و کشف ذخیره معدنی ساغند یزد از نتایج آن عملیات است. انجام مطالعات صحرایی درازمدت در ناحیه معدنی پیچیده ساغند-بافق وی را به این نتیجه رساند که معمای زمینشناختی آن در حد زیادی مربوط به متاسوماتیسم قلیایی گسترده ناشی از ماگماتیسم کربناتیتی است. وی بر اساس مطالعه سازند سلطانیه و واحدهای سنگی همزمان آن در بخشهای مختلف کشور از جزایر خلیج فارس تا البرز و آذربایجان تصویری بزرگ از زمین ساخت و حوضه های رسوبی پرکامبرین پایانی-کامبرین آغازی ایران متشکل از دو سیستم همزمان، یکی با فعالیت ماگمایی و دیگری به طور کامل غیرماگمایی، را ترسیم می کرد. پاره ای از این دیدگاه ها در مقاله سال 1988 وی با عنوان متالوژنی پرکامبرین ایران در مجله معروف پرکامبرین ریسرچ ثبت شده است. انتشار نخستین سنسنجی زیرکن به روش ایزوتوپ های اورانیوم-سرب مربوط به ایران نیز حاصل اهتمام وی است که در دوره همکاری سازمان انرژی اتمی با کشور چین برای مطالعه زمان تشکیل سنگ های ناحیه ساغند انجام شد و نتایج آن در سال 1372 در فصلنامه علوم زمین سازمان زمینشناسی به چاپ رسید. مهندس سامانی پس از بازنشستگی از سازمان انرژی اتمی با بخش خصوصی، دانشگاه ها و وزارت معادن و فلزات همکاری نمود. وی استاد راهنما و مشاور پایاننامههای بسیاری در زمینه اکتشاف کانسارها و استخراج مواد معدنی بود. پروژه های وی با بخش خصوصی، اکتشاف و استخراج مواد معدنی، زمین شناسی مهندسی و شهرسازی را در بر می گرفت. همچنین، وی عضو اصلی کمیته ملی چینهشناسی ایران بوده است. او در زمینه متالوژنی ایران صاحب نظر بود و برای تهیه نقشه آرمانی خود سال های بسیاری زمان گذاشت اما بخت انتشار آن را نیافت. مهندس سامانی از نسلی از زمینشناسان کشور بود که روش درست کار را مطالعه زیاد، پرسشگری، موشکافی وسواس گونه، انجام مشاهدات صحرایی دقیق و پرهیز از نظریه پردازی های موردی می دانست؛ میان بر در علم و آموزش را به رسمیت نمی شناخت و در خودآموزی خستگی ناپذیر بود. تصویر برجای مانده از او، انسانی خودساخته و راسخ در هدف، همکار و استادی با انضباط، مدیری جدی، صریح در سخن، به دور از نمایش و یا آوازه خواهی، شیفته زمینشناسی، سخاوتمند در انتقال دانش، میهن دوست و دلبسته ادبیات فارسی به ویژه شاهنامه است. حضور بهرام سامانی با چهره آفتاب سوخته و خندان و هیجان اکتشافیاش همواره هر جا که سخن از زمین شناسی ایران است، حس خواهد شد. فهرست زیر گزیدهای از انتشارات علمی و کارهای دانشگاهی ایشان است.با سپاس از خانواده گرامی آقای مهندس سامانی برای در اختیار قراردادن شرح حال ایشان، مهران نوروزیان بابت عکس ایشان (به تاریخ 94-1393 در گستره بم) و بهمن اسمعیلی برای پیگیری کارها و ارایه نظرات اصلاحی روی متن.فصلنامه علوم زمین به پاسداشت یک عمر خدمت به زمین شناسی ایران، این شماره از مجله را به روان پاک مهندس بهرام سامانی پیشکش میکند.جمشید حسنزادهپاییز 1400
مقاله پژوهشی
چینه شناسی و فسیل شناسی
نصرالله عباسی؛ رضا اهری پور
چکیده
سازند میلا در برش منطقه تویه-دروار در باختر دامغان از پنج پاره سازند تشکیل شده است. پاره سازند پنجم شامل توالی شیل های آهکی، سنگ آهک و شیل های سبز زیتونی است. اثر فسیل های یافت شده در این پاره سازند شامل Cruziana problematica، Gordia isp، Helminthopsis abeli، Helminthopsis tenuis، Palaeophycus striatus، Planolites beverleyensis، Psammichnites gigas، Scolicia strozzii، Treptichnus pedum و Circulichnis montanus است. اثرفسیل ...
بیشتر
سازند میلا در برش منطقه تویه-دروار در باختر دامغان از پنج پاره سازند تشکیل شده است. پاره سازند پنجم شامل توالی شیل های آهکی، سنگ آهک و شیل های سبز زیتونی است. اثر فسیل های یافت شده در این پاره سازند شامل Cruziana problematica، Gordia isp، Helminthopsis abeli، Helminthopsis tenuis، Palaeophycus striatus، Planolites beverleyensis، Psammichnites gigas، Scolicia strozzii، Treptichnus pedum و Circulichnis montanus است. اثرفسیل Circulichnis montanus در افق های بالایی پاره سازند پنجم فراوان است و ساختمان لوله ای شکل و گرد دارد. این اثر فسیل به عنوان ساختمان تغذیه ای توسط جانوران کرمی اثرساز با بدن انعطاف پذیر و با رفتار تکاملی پیشرفته تر ایجاد شده است. این اثرفسیل در رخساره های تکراری نهشته های ریز دانه گسترش دارد و به نظر می رسد، با واحدهای سنگی حدواسط نهشته های توربیدایتی ارتباط داشته یاشد.
مقاله پژوهشی
رسوب شناسی
هادی امین رسولی؛ حاجی حسین عزیزی؛ شهلا محمودیان
چکیده
توالی کرتاسه بالایی (UCS) در شمال پهنه سنندج-سیرجان، دربردارنده 5 واحد، به ستبرای2000 متر، شامل آهک، شیل، ماسه سنگ، کنگلومرای درون سازندی، و گدازه های بازالتی و آندزیتی است. این سنگها با ناپیوستگی بر روی نهشتههای کرتاسه پایینی و در زیر کنگلومرای پالئوسن جای دارند. الگوی عناصر نادر خاکی (REEs)، نسبتهای (22-18) Al2O3/TiO2،(24/4-5/43) ...
بیشتر
توالی کرتاسه بالایی (UCS) در شمال پهنه سنندج-سیرجان، دربردارنده 5 واحد، به ستبرای2000 متر، شامل آهک، شیل، ماسه سنگ، کنگلومرای درون سازندی، و گدازه های بازالتی و آندزیتی است. این سنگها با ناپیوستگی بر روی نهشتههای کرتاسه پایینی و در زیر کنگلومرای پالئوسن جای دارند. الگوی عناصر نادر خاکی (REEs)، نسبتهای (22-18) Al2O3/TiO2،(24/4-5/43) La/LuCN (2/53-0/51) ، LREEs/HREEs (Nd/ErCN > 5) ،La/Sc (Th/Sc (0/42-0/68 و آنومالیهای منفی (0/89-0/26) * Eu/Eu و (0/82-0/14) * Nb/Nb نمونههای شیل UCS نشان میدهند که این نمونهها بطور عمده نابالغ، رسوبات چرخه اول ناشی از فرسایش سنگهای متوسط تا اسیدی کمان ماگمایی هستند. سنگهای آتشفشانی در هنگام ذوب بخشی درون پوستهایی قطعه اقیانوسی دگرسان شده فرورونده در رخساره گارنت- آمفیبولیت فشار بالا پدید آمدهاند.ترکیب شیمیایی و تغییرات عمودی رخسارههای سنگی UCS، گویای تغییر محیط رسوبی در طی رسوبگذاری از دراز گودال به سراشیبی دراز گودال و حوضه جلوی کمان ماگمایی، ناشی از مهاجرت کمان ماگمایی به سوی قاره است. فعالیت آتشفشانهای کرتاسه پسین منجر به Upwelling آبهای احیایی، مرگ گروهی پلانکتونها، و تشکیل پیریت در رسوبات شده است. در نمودار Th/Yb-Ta/Yb جاگیری نمونهها در بازههای ACM و WPVZ ناشی از تحولات تکتونیکی از فرورانش با شیب کم به شرایط آتشفشانی کششی میباشد.
مقاله پژوهشی
سنگ شناسی
اسماعیل خان چوبان؛ بهزاد حاج علی لو؛ محسن مؤید؛ محمدرضا حسین زاده؛ مروت فرید آزاد
چکیده
در منطقه قزلداش داغی رخنمون قابل توجهی از فعالیت آتشفشانی میوسن با ترکیب آندزیتی به همراه نهشتههای آذرآواری شامل توف، برش و آگلومرا وجود دارد. بافت این سنگها پورفیری تا میکرو پورفیری بوده و درشت بلور ها شامل پلاژیوکلاز، هورنبلند و اندکی بیوتیت است. منطقه-بندی بافت غربالی در دشتبلورهای پلاژیوکلاز این گدازهها نشانه شرایط ...
بیشتر
در منطقه قزلداش داغی رخنمون قابل توجهی از فعالیت آتشفشانی میوسن با ترکیب آندزیتی به همراه نهشتههای آذرآواری شامل توف، برش و آگلومرا وجود دارد. بافت این سنگها پورفیری تا میکرو پورفیری بوده و درشت بلور ها شامل پلاژیوکلاز، هورنبلند و اندکی بیوتیت است. منطقه-بندی بافت غربالی در دشتبلورهای پلاژیوکلاز این گدازهها نشانه شرایط عدم تعادل حین انجماد ماگما است. این سنگها ماهیت کالکآلکالن دارند. ویژگیهای ژئوشیمیایی گدازههای قزلداش داغی نظیر غنیشدگی LREEها نسبت به HREEها و همچنین غنیشدگی عناصر LILE به همراه بیهنجاریهای منفی Nb، Ti و P بیانگر وابستگی آنها به مناطق فرورانش است. این سنگها حاوی مقادیر بالای SiO2، Sr، Sr/Y و La/Yb و مقادیر پایینتر Y، MgO و Yb نسبت به سنگهای آتشفشانی کالکآلکالن معمولی هستند و میتواند نشانگر ویژگیهای آداکیتی گدازهها باشد. بر پایه دادههای ژئوشیمیایی این گدازهها در اثر این گدازه ها در نتیجه ذوب بخشی پوسته اقیانوسی فرورانده شده ایجاد شدهاند.
مقاله پژوهشی
چینه شناسی و فسیل شناسی
محمود شرفی؛ نسیم موسوی؛ مهران مرادپور؛ بیژن بیرانوند؛ ابراهیم عبدالهی؛ حسین مهاجر سلطانی
چکیده
براساس مطالعات سنگشناسی، سازند چلکن در ناحیه دشت گرگان در برش مورد مطالعه به دو واحد ماسهسنگ پایین و مادستون بالایی تقسیم شده است. مطالعات پتروگرافی بیانگر ترکیب لیتآرنایت (کالکآرنایت) و سابلیتآرنایت با بلوغ بافتی و ترکیبی پایین برای ماسهسنگها است. نهشتههای کنگلومرا نیز در این سازند در برش مورد مطالعه از نوع ارتوکنگلومرای ...
بیشتر
براساس مطالعات سنگشناسی، سازند چلکن در ناحیه دشت گرگان در برش مورد مطالعه به دو واحد ماسهسنگ پایین و مادستون بالایی تقسیم شده است. مطالعات پتروگرافی بیانگر ترکیب لیتآرنایت (کالکآرنایت) و سابلیتآرنایت با بلوغ بافتی و ترکیبی پایین برای ماسهسنگها است. نهشتههای کنگلومرا نیز در این سازند در برش مورد مطالعه از نوع ارتوکنگلومرای پلیمیکتیت و متشکل از خردههای متنوع کربنات و چرت تعیین شده است. وجود تخلخل قابل توجه به فرم های حفرهای، کانالی و شکستگی در نهشتههای ماسهسنگ و کنگلومرا و حتی گلسنگ استعداد بالای این رسوبات را به عنوان سنگ مخزن نشان داده و ضرورت انجام مطالعات اکتشافی در بخش ایرانی خزر جنوبی را مطرح مینماید. بر اساس جوانترین نانوفسیلهای یافت شده در سازند چلکن، سن نسبی این سازند در ناحیه مورد مطالعه انتهای میوسن تا پلیوسن میانی (؟) تعیین شده است. گسترش نانوفسیلهای آهکی نشاندهنده وجود ارتباط بین حوضه خزر جنوبی با دریای سیاه و حوضه مدیترانه در انتهای میوسن- ابتدای پلیوسن و ایتدای پلئیستوسن و عدم ارتباط در بخش عمده دوره پلیوسن است که برای اولین بار در این مطالعه مطرح میشود.
مقاله پژوهشی
دورسنجی
مینا زمیاد؛ پیمان افضل؛ محسن پورکرمانی؛ رضا نوری؛ محمدرضا جعفری
چکیده
محدوده تیرکا در استان سمنان واقع شده و بخشی از کمربند ماگمایی ترود- چاهشیرین که بیشتر از رسوبات پالئوژن و واحدهای سنگی آتشفشانی با ترکیب حدواسط تا بازیک ائوسن میانی- بالایی تشکیل شده است. هدف این تحقیق، بارزسازی دگرسانیهای منطقه با استفاده از ترکیب روشهای سنجش از دور و فرکتالی میباشد. بر این اساس ابتدا پردازش تصاویر ماهوارهای ...
بیشتر
محدوده تیرکا در استان سمنان واقع شده و بخشی از کمربند ماگمایی ترود- چاهشیرین که بیشتر از رسوبات پالئوژن و واحدهای سنگی آتشفشانی با ترکیب حدواسط تا بازیک ائوسن میانی- بالایی تشکیل شده است. هدف این تحقیق، بارزسازی دگرسانیهای منطقه با استفاده از ترکیب روشهای سنجش از دور و فرکتالی میباشد. بر این اساس ابتدا پردازش تصاویر ماهوارهای ASTER (Advanced Spaceborne Thermal Emission and Reflection Radiometer ) با استفاده از روش انطباق سیمای طیفی برای تعیین دگرسانیهای اکسیدآهن، پروپیلیتیک، فیلیک و آرژیلیک انجام شد. سپس روش فرکتالی مقدار– تعداد برای ردهبندی دگرسانیهای مختلف مورد استفاده قرار گرفت. نتایج به دست آمده از روش فرکتالی نشان داد که روند اصلی دگرسانیهای محدوده شمال شرقی–جنوب غربی با شش جامعه برای دگرسانی اکسیدآهن، چهار جامعه برای هر یک از دگرسانیهای آرژیلیک و فیلیک و پنج جامعه برای دگرسانی پروپیلیتیک میباشند. آنومالیهای شدید از دگرسانیها با مقادیری با ارزش بیش از 223 برای اکسیدآهن، 204 برای آرژیلیک، 199 برای پروپیلیتیک و 199 برای فیلیک محاسبه گردید. به منظور اعتبارسنجی نتایج، مشاهدات صحرایی و مطالعات آزمایشگاهی شامل مطالعات پتروگرافی و کانیشناسی بر روی مقاطع نازک-صیقلی انجام شد. همچنین با استفاده از ماتریس Logratio دادههای به دست آمده مورد راستی آزمایی قرار گرفت.
مقاله پژوهشی
آب شناسی
مسعود مرسلی
چکیده
پیشبینی میزان هجوم آبهای زیرزمینی به تونلهای در حال حفر، یکی از مهمترین مشکلات پروژههای تونلی است. روشهای تجربی و تحلیلی بسیاری وجود دارند که تخمینی از آب ورودی به تونل می دهند، اما دقت آنها همواره پایین است. نفوذپذیری و بار آبی از مهمترین فاکتورهای تعیین کننده آب ورودی به تونل هستند. بدلیل پیچیدگیهای شرایط زمینشناسی و ...
بیشتر
پیشبینی میزان هجوم آبهای زیرزمینی به تونلهای در حال حفر، یکی از مهمترین مشکلات پروژههای تونلی است. روشهای تجربی و تحلیلی بسیاری وجود دارند که تخمینی از آب ورودی به تونل می دهند، اما دقت آنها همواره پایین است. نفوذپذیری و بار آبی از مهمترین فاکتورهای تعیین کننده آب ورودی به تونل هستند. بدلیل پیچیدگیهای شرایط زمینشناسی و آبزمینشناسی سازندهای سخت، بایستی عوامل دیگری نیز در تخمین آب ورودی به تونل مدنظر قرار گیرد. در این مقاله، برای اولین بار، طبقهبندی مقاومت ژئوموفولوژیکی توده سنگ (Geomorphological Rock Mass Strength (GRMS)) به عنوان معیاری در تخمین آب ورودی به تونلها مد نظر قرار گرفت. دادههای مرتبط با دو تونل که در شرایط زمینشناسی متفاوتی حفاری شده اند، جهت تاثیر این طبقهبندی در آب ورودی به تونل مورد استفاده قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که در هر دو تونل، معیار فوق، انطباق قابل توجهی با میزان آب ورودی به تونلها داشته و میتواند از این پس در تخمین آب ورودی به تونل مورد توجه قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی اقتصادی
محمد امین جعفری؛ احد نظرپور؛ قدرتاله رستمی پایدار
چکیده
در این پژوهش با استفاده از روشهای فازی-گاما، تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و بر اساس وزندهی به لایههای اکتشافی توسط نظر کارشناسان علوم زمین، مدلسازی پتانسیل معدنی عناصر سرب و روی در محدوده ورقة خٌنداب (بخشی از پهنه متالوژنی ملایر- اصفهان) صورت گرفت. لایة ژئوشیمی مربوط به عناصر سرب و روی با استفاده از روش شاخص سینگولاریتی (SI) که در شناسایی ...
بیشتر
در این پژوهش با استفاده از روشهای فازی-گاما، تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و بر اساس وزندهی به لایههای اکتشافی توسط نظر کارشناسان علوم زمین، مدلسازی پتانسیل معدنی عناصر سرب و روی در محدوده ورقة خٌنداب (بخشی از پهنه متالوژنی ملایر- اصفهان) صورت گرفت. لایة ژئوشیمی مربوط به عناصر سرب و روی با استفاده از روش شاخص سینگولاریتی (SI) که در شناسایی آنومالی ضعیف و پنهان دقت بالایی دارد تهیه شد. تمام لایهها و زیرلایههای اکتشافی شامل لیتولوژی، ژئوشیمی، چگالی کانسارها و نشانههای معدنی سرب و روی، چگالی گسلها و دگرسانیهای سیلیسی و کربناته با استفاده از روش فازی- گاما وزندهی و در دامنة 0 تا 1 قرار گرفتند و لایههای فازیسازی با مقدار گامای (γ) 95/0 با یکدیگر تلفیق و نقشههای پتانسیلیابی عناصر سرب و روی در منطقه مورد مطالعه حاصل شد. سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و با تشکیل دادن ماتریس مناسب برای لایههای اکتشافی، لایهها وزندهی شدند و نقشة پتانسیلیابی عناصر مورد نظر بدست آمد. نتایج حاصل نشان داد روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در مقایسه با روش فازی- گاما آنومالیهای بیشتری را مشخص کرده و آنومالیهای بدست آمده از این روش انطباق بیشتری با ذخایر سرب و روی موجود در منطقه نشان میدهد.
مقاله پژوهشی
سنگ شناسی
مرتضی دلاوری؛ خدیجه قربانی؛ امیرعلی طباخ شعبانی
چکیده
کمربند ماگمایی ارومیه - دختر به موازات زمیندرز زاگرس و در نتیجه فرورانش لیتوسفر اقیانوسی نئوتتیس به زیر حاشیه جنوبی اورازیا تشکیل شده است. سنگهای آتشفشانی مورد تحقیق در محدوده رزن- آوج بخشی از ماگماتیسم نوار ارومیه – دختر هستند. این سنگها شامل الیوینبازالت، بازالت تا معدودی تراکیآندزیت با ماهیت آلکالن هستند. روابط چینهشناختی ...
بیشتر
کمربند ماگمایی ارومیه - دختر به موازات زمیندرز زاگرس و در نتیجه فرورانش لیتوسفر اقیانوسی نئوتتیس به زیر حاشیه جنوبی اورازیا تشکیل شده است. سنگهای آتشفشانی مورد تحقیق در محدوده رزن- آوج بخشی از ماگماتیسم نوار ارومیه – دختر هستند. این سنگها شامل الیوینبازالت، بازالت تا معدودی تراکیآندزیت با ماهیت آلکالن هستند. روابط چینهشناختی میانلایهای افقهای آتشفشانی با رسوبات سازند قم موید سن الیگومیوسن آنهاست. تمرکز عناصر اصلی و کمیاب سنگهای آتشفشانی و مدلسازی شیمیایی نشاندهنده نقش بارز فرایند تبلور تفریقی (35 تا 45 درصد) با مشارکت کانیهای الیوین، کلینوپیروکسن و پلاژیوکلاز در تحول ترکیب مذاب است. شیمی سنگ کل این سنگها نشاندهنده غنیشدگی زیاد LREE/HREE و نبود تهیشدگی HFSE همانند مذابهای OIB است. به نظر میرسد پس از فعالیت ماگمایی گسترده ائوسن در نوار- ارومیه دختر که مشخصات بارز ماگماتیسم قوسی دارد، در الیگومیوسن منشأ مذابها به گوشته عمیقتر آستنوسفری تغییر پیدا کرده است. احتمالاً پس از آغازین مراحل برخورد پلیتی عربی- اوراسیایی در ائوسن پایانی- الیگوسن آغازی و عقبگرد لیتوسفر فرورونده، جریانی از گوشته آستنوسفری به درون گوه گوشتهای تزریق شده و به طور ضعیفی تحت تأثیر مواد فرورانشی قرار گرفته است که باعث شکلگیری مذابهای الیگومیوسن شده است.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی اقتصادی
مهرداد موحدی؛ محمد یزدی؛ مهرداد بهزادی
چکیده
کانسار اسکارنی عشوند در اثر تزریق توده نفوذی فلسیک در سنگهای کربناته به سن پرمین و تریاس و تبادل یونی بین آنها تشکیل شده است. بهمنظور تعیین ویژگیهای سیال کانهساز، میانبارهای سیال در کانیهای کوارتز و کلسیت زون کانیسازی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج اندازهگیریها نشان میدهد که در این کانیها دو دسته میانبار سیال نوع ...
بیشتر
کانسار اسکارنی عشوند در اثر تزریق توده نفوذی فلسیک در سنگهای کربناته به سن پرمین و تریاس و تبادل یونی بین آنها تشکیل شده است. بهمنظور تعیین ویژگیهای سیال کانهساز، میانبارهای سیال در کانیهای کوارتز و کلسیت زون کانیسازی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج اندازهگیریها نشان میدهد که در این کانیها دو دسته میانبار سیال نوع (L+V) با شوری کم تا متوسط و گستره دمای همگنشدگی ۱49 تا 480 درجه سانتیگراد و نوع (V+L) با شوری کم تا متوسط و گستره دمای همگنشدگی 338 تا 448 درجه سانتیگراد وجود دارد که هر دو در مرحله پسرونده اسکارن ایجاد شدهاند. خاستگاه میانبارهای سیال نوع (L+V) ماگمایی_جوی و دگرگونی و نوع (V+L) سیالات دگرگونی هستند. فرآیندهای آمیختگی همدمای سیالات با شوری مختلف و رقیقشدگی سیالات بر اثر مخلوط شدن آبهای جوی با سیالات ماگمایی_دگرگونی عوامل اصلی تکوین سیالات کانهساز در این کانسار هستند. فشار سیالات در طول زمان تشکیل کانسنگ از کمتر از 50 تا اندکی بیش از 150 بار متغیر بوده و دمای تقریبی تشکیل کانسار بین 200 تا 360 درجه سانتیگراد بوده است. بر این اساس میتوان عمق تشکیل کانسار اسکارن عشوند را حدود 650 متر نسبت به سطح ایستابی قدیمی تخمین زد.
مقاله پژوهشی
زمین ساخت
ابراهیم غلامی؛ اصغر احمدی؛ محمدمهدی خطیب؛ سعید معدنی پور
چکیده
رشتهکوه بزقوش با روند تقریبی خاوری- باختری و رشتهکوه چهلنور با روند تقریبی شمالی- جنوبی در شمال باختر فلات ایران، با روندی متفاوت و بهتقریب عمود نسبت به یکدیگر واقع شدهاند. هیچ مطالعه دما - زمانسنجی به منظور تعیین زمان شکلگیری اولیه، همچنین نرخ فرآیش و فرازش این دو کوهستان صورت نگرفته است. نتایج آنالیزهای دما- زمانسنجی ...
بیشتر
رشتهکوه بزقوش با روند تقریبی خاوری- باختری و رشتهکوه چهلنور با روند تقریبی شمالی- جنوبی در شمال باختر فلات ایران، با روندی متفاوت و بهتقریب عمود نسبت به یکدیگر واقع شدهاند. هیچ مطالعه دما - زمانسنجی به منظور تعیین زمان شکلگیری اولیه، همچنین نرخ فرآیش و فرازش این دو کوهستان صورت نگرفته است. نتایج آنالیزهای دما- زمانسنجی درجه حرارت پایین اورانیوم-توریوم/هیلیوم در آپاتیت (AHe) بهدست آمده در این مطالعه و تلفیق آن با دادههای ساختاری، نشان میدهند سن سردشدگی رشتهکوه بزقوش (25 – 19~ میلیون سال) نسبت به سن سردشدگی رشتهکوه چهلنور – قافلانکوه (15 ~ میلیون سال) قدیمیتر است. بهنظر میرسد الیگوسن آغازی شروع دگرشکلی رشتهکوه بزقوش بوده درحالیکه آغاز تغییرشکل رشتهکوه چهلنور و قافلانکوه که از لحاظ ساختاری یک سیستم هستند، مربوط به میوسن میانی است. بنابراین به احتمال شروع تغییرشکل این دو روند ساختاری در نتیجه بخششدگی یک تغییرشکل منفرد نبوده است و در زمانهای متفاوت و در نتیجه بازسازی مجدد راستاهای کوتاهشدگی ناحیهای ایجاد شدهاند. همچنین نتایج این بررسی نشان میدهند پیوستگاه رشتهکوههای چهلنور و بزقوش خاوری در واقع بخشی از رشتهکوه بزقوش است.