سخن سردبیر
دوره 28، شماره 111 ، خرداد 1398، صفحه 1-1
چکیده
دگرگونیهای شدید جوی که با غرش هوا و آذرخش همراه هستند، یکی دیگر از مشکلات انسان اولیه بود که پیامدهای بد آن همچون سیل، طوفان و گردباد، مرگ و نیستی به همراه میآورد. انسان نخستین نمیتوانست درک کند که چرا و به چه دلیل هوای آرام، ناگهان تغییر چهره داده و تبدیل به هیولایی میگردد. در شرایطی که انسان اولیه در تاریکی غارها و جنگلها ...
بیشتر
دگرگونیهای شدید جوی که با غرش هوا و آذرخش همراه هستند، یکی دیگر از مشکلات انسان اولیه بود که پیامدهای بد آن همچون سیل، طوفان و گردباد، مرگ و نیستی به همراه میآورد. انسان نخستین نمیتوانست درک کند که چرا و به چه دلیل هوای آرام، ناگهان تغییر چهره داده و تبدیل به هیولایی میگردد. در شرایطی که انسان اولیه در تاریکی غارها و جنگلها پنهان شده بود، با فکر نارسای خود، آذرخش را نمادی از قهر و غضب طبیعت میانگاشت. در افسانهها آمده است که توفان و سیل گستردهای، بخش بزرگی از سرزمینهای میانرودان (بینالنهرین) را پوشانیده و زیانهای زیادی را به بار آورده است. این گونه سیلهای گسترده و توفانهای عظیم در گذشتههای دور نیز وجود داشته و همان گونه که میبینیم در زمان حال نیز در گوشه و کنار جان روی میدهد. 75 درصد مردم جهان در مناطقی زندگی میکنند که حداقل یک بار تحت تأثیر یکی از مخاطرات طبیعی بودهاند. بر اساس آمار جهانی، رخداد مخاطرات طیبعی در سطح کره زمین رو به افزایش است. در این بین، رخداد سیلاب با شتاب بیشتری افزایش داشته است. در کشور ایران نیز آمارهای رسمی نشان میدهند که از دهه چهل تاکنون هرچند که تعداد رخداد سیلاب روندی کاهشی داشته اما تلفات و خسارات آن تا بیش از دو و نیم برابر افزایش داشته است. سالیانه حدود هفتاد درصد از اعتبارات کاهش اثرات بلایای طبیعی و حوادث غیرمترقبه، صرف جبران خسارات سیلاب میشود. سیلاب در تقسیمبندی بسیاری از مراجع مانند سازمان ملل متحد در زمره مخاطرات هواشناسی قرار دارد. البته همواره بحثها و انتقادات زیادی توسط پژوهشگران و کارشناسان حوزه مخاطرات در این مورد وجود داشته است. هرچند که عامل اصلی این رخداد به ویژگیهای بارش بویژه شدت بارندگی بستگی دارد، لیکن عوامل طبیعی و انسانزاد گوناگون در نحوه و شدت رخداد این پدیده نقش دارند. ویژگیهای زمینشناسی و زمینریختشناسی مانند میزان نفوذپذیری، نوع آبراههها، ویژگیهای مهندسی نهشتهها و غیره نقش مهمی در میزان تولید رواناب دارند. از سوی دیگر، علم زمینشناسی بویژه نتایج مطالعات کواترنری میتواند کمک شایانی به تعیین پهنههای سیلابی داشته باشد. بارندگیهای شدید اواخر سال 1397 و اوایل سال 1398 و پیرو آن وقوع سیلابهای بزرگ و ویرانگر در سطح وسیعی از کشور بویژه استانهای گلستان، خوزستان، لرستان، کهگیلویه و بویراحمد و فارس، پس از یک دوره طولانی خشکسالی و کاهش تعداد رخداد سیلاب موجب تلفات انسانی و خسارات زیادی گردید. مخاطرات طبیعی مانند سیلاب، زمینلرزه و ناپایداریهای دامنهای با دورههای بازگشت مختلف و گاه بسیار طولانی، پدیدههایی برگشتپذیر هستند. این دورههای بازگشت نباید موجب احساس امنیت کاذب و غفلت در انجام مطالعات و پیشگیریهای لازم گردد.
داوران
دوره 28، شماره 111 ، خرداد 1398، صفحه 2-2
مقاله پژوهشی
آرمین بهرامپور؛ غلامرضا قدمی؛ حبیبه عطاپور؛ محمد پوستی؛ حمید احمدیپور
چکیده
در 60 کیلومتری شمال خاور شهر کرمان و در مجاورت روستای سراشک راور، مجموعهای از دایکهای لامپروفیری در راستای گسل کوهبنان دیده میشوند که سازندهای رسوبی منطقه با سن کربنیفر تا کرتاسه را قطع کردهاند. این لامپروفیرها از نظر سنگنگاری شامل 2 گروه کامپتونیت و سانائیت هستند. کانیهای الیوین، کلینوپیروکسن، پلاژیوکلاز و ...
بیشتر
در 60 کیلومتری شمال خاور شهر کرمان و در مجاورت روستای سراشک راور، مجموعهای از دایکهای لامپروفیری در راستای گسل کوهبنان دیده میشوند که سازندهای رسوبی منطقه با سن کربنیفر تا کرتاسه را قطع کردهاند. این لامپروفیرها از نظر سنگنگاری شامل 2 گروه کامپتونیت و سانائیت هستند. کانیهای الیوین، کلینوپیروکسن، پلاژیوکلاز و فلدسپار پتاسیم در هر 2 دسته حضور دارند. دادههای شیمی کانی نشان میدهد که الیوینها از نوع کریزولیت (Fo= 72.35-79.85)، کلینوپیروکسنها از نوع اوژیت (Fs= 9.24-14.6; En= 37.06-44.4 ;Wo= 44.3-50.2) و آمفیبولها از نوع کرسوتیت (Ca+Na= 2; Na+K= 0.59-0.95; Mg/(Mg+Fe2)= 0.63-0.76) هستند. بررسیهای فشارسنجی و دماسنجی و نمودارهای محیط زمینساختی کلینوپیروکسنهای موجود، نشاندهنده ماگمای مادر قلیایی است که در فشار 11 تا 15 کیلوبار و دمای 1150 تا 1300 درجه سانتیگراد از آن متبلور شدهاند. نتایج تجزیه شیمیایی سنگ کل نیز معرف ماگماهای قلیایی است که از یک گوشته لیتوسفری گارنت- اسپینل لرزولیتی متاسوماتیسم شده توسط گوشته عمیق آستنوسفری منشأ گرفته و در یک محیط پس از برخورد جایگزین شدهاند.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی اقتصادی
حسینعلی تاج الدین؛ ابراهیم راستاد؛ عبدالمجید یعقوب پور؛ محمد محجل؛ ریچارد گلدفارب
چکیده
کانسار سولفید تودهای غنی از طلا (و نقره) باریکا، در 18 کیلومتری خاور شهرستان سردشت، در شمال باختر پهنه دگرگونه سنندج-سیرجان قرار دارد. واحدهای سنگی رخنمون یافته در محدوده باریکا، مجموعهای از سنگهای آتشفشان- رسوبی دگرگون شده شامل فیلیت، اسلیت، آندزیت و توفیتهای کرتاسه میباشند. کانسار باریکا، از دو بخش کانسنگ چینهسان و پهنه ...
بیشتر
کانسار سولفید تودهای غنی از طلا (و نقره) باریکا، در 18 کیلومتری خاور شهرستان سردشت، در شمال باختر پهنه دگرگونه سنندج-سیرجان قرار دارد. واحدهای سنگی رخنمون یافته در محدوده باریکا، مجموعهای از سنگهای آتشفشان- رسوبی دگرگون شده شامل فیلیت، اسلیت، آندزیت و توفیتهای کرتاسه میباشند. کانسار باریکا، از دو بخش کانسنگ چینهسان و پهنه استرینگر تشکیل شده است که در واحد متاآندزیت میزبان شدهاند. بر اساس مطالعات میانبارهای سیال بر روی نمونههای کوارتز (پهنه استرینگر) و باریت (کانسنگ چینهسان) در کانسار باریکا، دمای همگون شدگی سیالات کانه-ساز در بازه 132 تا 283 درجه سانتیگراد و شوری آنها 4/1 تا 6/9 درصد وزنی معادل NaCl اندازهگیری شده است که نزدیک به شوری آب دریاست. این مطالعه نشان میدهد که سرد شدن سیالات گرمابی کانهدار، که در اثر اختلاط با آب دریا رخ داده است، یکی از فرایندهای مهم در نهشت کانسنگهای باریکا بوده است. مقدار δ34S برای کانههای سولفیدی (پیریت، اسفالریت و گالن) موجود در بخشهای مختلف پهنه استرینگر، تغییرات محدودی در بازه 8/0- تا 6/5+ در هزار را نشان داده و در محدوده کانسارهای سولفیدی آتشفشانزاد قرار میگیرند. همچنین این مقادیر از ترکیبات δ34S نشان میدهد که مشابه با بیشتر کانسارهای آتشفشانزاد نوع کوروکو، گوگرد سازنده کانههای سولفیدی از سنگهای آندزیتی کمرپایین منشأ گرفتهاند. دماهای ایزوتوپی برای دوازه جفت کانه همزیست گالن-اسفالریت و گالن پیریت در محدوده 146 تا 293 درجه سانتیگراد محاسبه شده است که با دماهای حاصل از مطالعات میانبارهای سیال منطبق میباشد.
مقاله پژوهشی
زمین ساخت
احمد لشگری؛ محمودرضا هیهات؛ محمدمهدی خطیب؛ مهدی نجفی؛ جاومه ورجس
چکیده
چکیده تعیین هندسه و ساز و کار چین خوردگی در فرو افتادگی دزفول به دلیل دربرگرفتن بخش عمده ذخایر هیدروکربنی ایران و همچنین جایگاه این حوضه در روند تکامل ساختاری کمربند چین - رانده زاگرس، از اهمیت حیاتی برخوردار است. در این پژوهش، چگونگی تکامل هندسی تاقدیس جریک واقع در شمال خاوری فروافتادگی دزفول، بر اساس اطلاعات ژئوفیزیکی حاصل از لرزه ...
بیشتر
چکیده تعیین هندسه و ساز و کار چین خوردگی در فرو افتادگی دزفول به دلیل دربرگرفتن بخش عمده ذخایر هیدروکربنی ایران و همچنین جایگاه این حوضه در روند تکامل ساختاری کمربند چین - رانده زاگرس، از اهمیت حیاتی برخوردار است. در این پژوهش، چگونگی تکامل هندسی تاقدیس جریک واقع در شمال خاوری فروافتادگی دزفول، بر اساس اطلاعات ژئوفیزیکی حاصل از لرزه نگاری سه بعدی، داده های حفاری چاه که توسط شرکت ملی نفت ایران تهیه و در اختیار قرارگرفته است، تفسیر تصاویر ماهواره ای و دادههای حاصل از برداشت های صحرایی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس برش های ساختاری رسم شده، تغییرات هندسی چین در عرض و در راستای امتداد تاقدیس مورد مطالعه قرار گرفته است. تبخیریهای سازند گچساران به عنوان افق جدایش بالایی، سبب تغییرات هندسی و سبک دگرریختی در امتداد محور تاقدیس شده است. در منطقه دماغه تاقدیس، ساز و کار جدایشی با هندسه متقارن و مدور در سطح دیده می شود و بخش میانی تاقدیس، سازوکار چین خوردگی جدایشی گسلیده (Faulted detachment fold) را نشان می دهد.
مقاله پژوهشی
ژئوفیزیک
افسانه نصرآبادی؛ فاطمه عظیمی؛ محمدرضا سپهوند
چکیده
ساختار سرعتی پوسته و عمق ناپیوستگی موهو در زیر 7 ایستگاه لرزه نگاری باند پهن آفریز ((AFRZ، کوهدشت (TKDS)، پرواده (TPRV)، نستنج ((TNSJ، انارک (ANAR) و کارشاهی (KRSH) مربوط به مرکز لرزهنگاری کشوری (IRSC) و ایستگاه یزد (YZKH) مربوط به مرکز ملی شبکه لرزه-نگاری باندپهن ایران ( (INSNواقع در مرکز ایران با استفاده از روش برگردان همزمان توابع انتقال گیرنده موج P و منحنیهای ...
بیشتر
ساختار سرعتی پوسته و عمق ناپیوستگی موهو در زیر 7 ایستگاه لرزه نگاری باند پهن آفریز ((AFRZ، کوهدشت (TKDS)، پرواده (TPRV)، نستنج ((TNSJ، انارک (ANAR) و کارشاهی (KRSH) مربوط به مرکز لرزهنگاری کشوری (IRSC) و ایستگاه یزد (YZKH) مربوط به مرکز ملی شبکه لرزه-نگاری باندپهن ایران ( (INSNواقع در مرکز ایران با استفاده از روش برگردان همزمان توابع انتقال گیرنده موج P و منحنیهای پاشندگی سرعت گروه امواج رایلی مورد مطالعه قرار گرفت. شکلموجهای دورلرز (فاصله رومرکزی 90-25 درجه) در بازه زمانی سه سال (2012 تا 2014) برای به دست آوردن توابع از روش تکرار واهمامیخت در حوزه زمان مورد استفاده قرار گرفت و منحنیهای پاشندگی سرعت گروه موج رایلی از مطالعهی بر روی ساختار پوسته و گوشتهی بالایی فلات ایران در بازهی دورهی تناوبی 10 تا 100 ثانیه تامین شده است. ناهماهنگی عمق- سرعت در اطلاعات توابع گیرنده باعث غیریکتایی مسالهی برگردان میشود، که با دخالت دادن اطلاعات حاصل از سرعت مطلق برآوردهای پاشندگی و برگردان همزمان این دو مجموعهی دادهای، میتوان بر این محدودیت غلبه کرد. با اینکار، اطلاعات دقیقتری درمورد ساختار پوستهای فراهم میشود. جهت اعتبار سنجی مدل حاصل از برگردان از مدلسازی مستقیم استفاده گردید. نتایج مطالعه حاصل نشان می دهد که مرز موهو در در زیر ایستگاههای آفریز، کوهدشت و پرواده در عمق 40 کیلومتری، در زیر ایستگاه نستنج در عمق 42 کیلومتری، در زیر ایستگاه انارک، در عمق 38 کیلومتری و در زیر ایستگاههای یزد و کارشاهی، در عمق 44 کیلومتری قرار دارد. میانگین عمق موهو در مرکز ایران 42 کیلومتر می باشد.
مقاله پژوهشی
زمین ساخت
طهمورث یوسفی؛ کورس یزدجردی؛ منوچهر قرشی؛ علیرضا شهیدی
چکیده
چکیده: تاریخچه تکتونیک شکننده در کمربند زاگرس چین خورده ساده گویای رویدادهای مختلف تکتونیکی است، که نتیجهی کشش مزوزوئیک همراه با بازشدگی (Rifting) و کوتاه شدگی همراه با برخورد صفحه عربی و ایران در سنوزوئیک است. به منظور بازسازی وضعیت تنش دیرینه در نهشتههای مزوروئیک در خاور و جنوب خاوری شیراز، دادههای صفحههای گسلی همزمان با رسوب ...
بیشتر
چکیده: تاریخچه تکتونیک شکننده در کمربند زاگرس چین خورده ساده گویای رویدادهای مختلف تکتونیکی است، که نتیجهی کشش مزوزوئیک همراه با بازشدگی (Rifting) و کوتاه شدگی همراه با برخورد صفحه عربی و ایران در سنوزوئیک است. به منظور بازسازی وضعیت تنش دیرینه در نهشتههای مزوروئیک در خاور و جنوب خاوری شیراز، دادههای صفحههای گسلی همزمان با رسوب گذاری مورد بررسی قرار گرفته تا با استفاده از روش برگشتی، زمان بازشدگی (Rifting) و تشکیل تتیس جوان و برخورد آن در کرتاسه و پالئوسن ارزیابی گردد. در این راستا داده های صفحه گسلی و خش لغز های 21 ایستگاه در سازندهای زمین شناسی رخنمون یافته از خانه کت تا پابده برداشت گردید و محورهای اصلی تنش(σ3, σ2 , σ1) شکل بیضی تنش یا مقدار نسبت اختلاف تنش ɸ برای دسته داده های تفکیک شده محاسبه گردید. نتایج حاصل به گونهای است که از تریاس تا کرتاسه بالایی (Mastrichtian) در سازندهای خانه کت، سورمه، فهلیان، داریان، سروک، ایلام،گورپی، تاربور و قاعده عضو قربان از سازند ساچون، رژیم زمین ساخت کششی غالب بوده و راستای شمال خاور– جنوب باختر (N052°)دارد و در سازند پابده با دیرینگی پالئوسن، رژیم زمین ساختی فشارشی شده که راستای تنش فشارشی شمال خاور – جنوب باختر (N045°) است.
مقاله پژوهشی
چینه شناسی و فسیل شناسی
کتایون برمکی زاده؛ اعظم ماهانی پور
چکیده
چکیده در این مطالعه 212 متر تحتانی سازند گرو در یال جنوبغربی تاقدیس کبیرکوه از نقطه نظر نانوفسیلهای آهکی مورد بررسی قرار گرفت. لیتولوژی غالب محدوده مورد مطالعه مارن، سنگ آهک مارنی، شیل سیاه و سنگ آهک میباشد. بررسی نانوفسیلهای آهکی در این قسمت منجر به تشخیص 67 گونه متعلق به 33 جنس و 13 خانواده شد. حوادث نانوفسیلی ثبت شده از قاعده به سمت ...
بیشتر
چکیده در این مطالعه 212 متر تحتانی سازند گرو در یال جنوبغربی تاقدیس کبیرکوه از نقطه نظر نانوفسیلهای آهکی مورد بررسی قرار گرفت. لیتولوژی غالب محدوده مورد مطالعه مارن، سنگ آهک مارنی، شیل سیاه و سنگ آهک میباشد. بررسی نانوفسیلهای آهکی در این قسمت منجر به تشخیص 67 گونه متعلق به 33 جنس و 13 خانواده شد. حوادث نانوفسیلی ثبت شده از قاعده به سمت راس برش به ترتیب عبارتند از اولین حضور گونه Calcicalathina oblongata، آخرین حضور گونه Rucinolithus wisei، اولین حضور گونه Lithraphidites bollii، آخرین حضور گونه Cruciellipsis cuvillieri، اولین حضور گونه Assipetra terebrodentarius و آخرین حضور گونه Lithraphidites bollii. بر اساس شاخصهای نانوفسیلی فوق، محدوده مورد مطالعه از قسمتهای انتهایی زیستزون نانوفسیلی CC2/NK2 تا اواسط زیستزون فرعی CC5b/NC5C میباشد. بر این اساس سن محدوده مورد مطالعه والانژینین ‒ هاتریوین میباشد. لازم به ذکر است که بر اساس دادههای نانوفسیلی موجود امکان تعیین مرز والانژینین ‒ هاتریوین وجود نداشت. این مرز در مقطع نمونه مرزی پیشنهادی در جنوب شرق فرانسه (برش La Charce)، در قاعده زون آمونیتی Acanthodiscus radiatus در حوضه تتیس قرار داده شده است.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی اقتصادی
میثم نیک فرجام؛ اردشیر هزارخانی؛ کاوه پازند
چکیده
منطقه موردمطالعه (ورقه یکصد هزار ورزقان) در استان آذربایجان شرقی و در زون اهر- ارسباران واقع است. این منطقه شاهد ماگماتیسم گسترده بوده که نتیجه آن وجود کانسارهای پراهمیتی نظیر مس سونگون در این منطقه میباشد. با توجه به اهمیت منطقه موردمطالعه ازنظر کانیسازی مس- مولیبدن پورفیری، از روشهای ساختاری مانند روشهای چندفرکتال ...
بیشتر
منطقه موردمطالعه (ورقه یکصد هزار ورزقان) در استان آذربایجان شرقی و در زون اهر- ارسباران واقع است. این منطقه شاهد ماگماتیسم گسترده بوده که نتیجه آن وجود کانسارهای پراهمیتی نظیر مس سونگون در این منطقه میباشد. با توجه به اهمیت منطقه موردمطالعه ازنظر کانیسازی مس- مولیبدن پورفیری، از روشهای ساختاری مانند روشهای چندفرکتال جهت تعیین بیهنجاریهای ژئوشیمیایی عناصر مس و مولیبدن، بهعنوان عناصر شاخص این کانسارها استفاده شد تا برتری این روشها بر یکدیگر مشخص شود. در این مقاله از دو روش C-A (عیار- مساحت) و N-S (اندازه- تعداد) که از روشهای چندفرکتال میباشند، جهت تفکیک بیهنجاریهای ژئوشیمیایی از زمینه استفاده گردید و با استفاده از ماتریس logratio مشخص گردید که روش عیار- مساحت از دقت بیشتری در همپوشانی آنومالیها با کانسارهای مس پورفیری دارد. بدین منظور ابتدا حوضههای مربوط به 1067 نمونه رسوب آبراههای با استفاده از مدل ارتفاع دیجیتالی و الگوریتم PFS (Priority-First-Search)، ترسیم گشتند. در روش C-A، تعداد چهار جامعه برای هر دو عنصر مس و مولیبدن شناسایی شد. همینطور برای روش N-S، تعداد چهار جامعه برای مس و پنج جامعه برای عنصر مولیبدن به دست آمد. در هر دو روشهای انجام شده بهخوبی میتوان مطابقت مکانهای بیهنجار را با کانسارهای شناخته شده موجود نظیر کانسار سونگون، مشاهده کرد که با توجه به راستی آزمایی انجام شده، روش عیار- مساحت از دقت بیشتری برخوردار میباشد. همچنین میتوان نقش جنس سنگ را که یکی از فاکتورهای مهم در شناسایی کانسارهای پورفیری است، در مکانهای ناهنجار بهخوبی مشاهده کرد.
مقاله پژوهشی
زمین ساخت
امیر شفیعی بافتی
چکیده
در جنوب ایران مرکزی سامانههای گسلی کوهبنان، از مهمترین گسلهای فعال و لرزهزا میباشد که با طولی نزدیک به 200 کیلومتر دارای سابقه لرزهزایی تاریخی تاکنون است. کانونهای فعالیتهای لرزهای این گسل اغلب در نزدیکی این پهنه و یا برروی شاخههای فرعی و متصل به آن واقع شدهاند. شناسایی قطعات گسیخته شده و قطعاتی که تاکنون دچار گسیختگی ...
بیشتر
در جنوب ایران مرکزی سامانههای گسلی کوهبنان، از مهمترین گسلهای فعال و لرزهزا میباشد که با طولی نزدیک به 200 کیلومتر دارای سابقه لرزهزایی تاریخی تاکنون است. کانونهای فعالیتهای لرزهای این گسل اغلب در نزدیکی این پهنه و یا برروی شاخههای فرعی و متصل به آن واقع شدهاند. شناسایی قطعات گسیخته شده و قطعاتی که تاکنون دچار گسیختگی نشدهاند، میتواند راهگشایی برای شناسایی مناطقی گردد که دارای پتانسیل بیشتر برای ایجاد زلزله هستند. برای این منظور از شواهد صحرایی و کتابخانهای استفاده گردید. با توجه به توزیع مکانی- زمانی زلزلههای تاریخی و دستگاهی مخرب منطقه مورد مطالعه میتوان به این نتیجه رسید که اغلب زلزلهها در قسمت های انتهایی گسلهای فرعی و در جائیکه این گسل ها شاخهشاخه و دچار خمیدگی و یا انشعاب شدهاند، قرار دارند. زلزلههای حادث شده در منطقه اغلب با نبود زلزلههای با بزرگای 5/6 ریشتر شناخته میشوند و نکته جالب اینکه در بازه زمانی حدود 160 سال (تاریخ ثبت زلزلهها) در طول گسلهای فعال منطقه و بهخصوص گسل کوهبنان، کمتر منطقهای بوده که دچار گسیختگی مجدد یا متوالی شده باشد و یا رومرکز چند زلزله باشد. جهت براورد خطر زمینلرزه از روش کیکو و سلوول ۱۹۹۲ استفاده گردید که نشان داد خطر زمینلرزه و نرخ لرزه خیزی در منطقه زرند از بقیه مناطق بیشتر بوده و زمینلرزه ها از بزرگای بیشتر و دوره بازگشت کمتری برخوردارند. با توجه به نتایج به دست آمده برای زلزله های بالاتر از ۷ نتایج را باید با احتیاط به کار برد.
مقاله پژوهشی
محمدرضا رضاپور؛ وارطان سیمونز؛ محسن موذن؛ رباب حاجیعلیاوغلی
چکیده
توده گرانیتوییدی قهرود با ترکیب گرانیت تا گرانودیوریت و تونالیت به سن میوسن، در 40 کیلومتری جنوب باختر کاشان واقع است. فعالیتهای گرمابی به دنبال نفوذ این توده باعث تشکیل بلورهای کوارتز درشت، خود شکل و رنگی در شکستگیها و حفرات موجود در لیتولوژیهای مختلف منطقه شده است. انواع بلورهای کوارتز به لحاظ تنوع رنگی شامل کوارتزهای ...
بیشتر
توده گرانیتوییدی قهرود با ترکیب گرانیت تا گرانودیوریت و تونالیت به سن میوسن، در 40 کیلومتری جنوب باختر کاشان واقع است. فعالیتهای گرمابی به دنبال نفوذ این توده باعث تشکیل بلورهای کوارتز درشت، خود شکل و رنگی در شکستگیها و حفرات موجود در لیتولوژیهای مختلف منطقه شده است. انواع بلورهای کوارتز به لحاظ تنوع رنگی شامل کوارتزهای شفاف، نیمهشفاف، سبز کمرنگ، زرد، سیاه، پایه دودی، پایه قهوهای متمایل به قرمز و کوارتزهای روتیلدار هستند. مطالعات ترکیب شیمیایی بلورهای کوارتز و میانبارهای سیال و جامد داخل آنها نشان میدهد که عوامل فیزیکی و شیمیایی از جمله دما، فشار، ترکیب توده نفوذی، سنگ میزبان و سیال گرمابی، رخداد دگرسانی و شرایط pH و Eh در تشکیل بلورهای کوارتز رنگی و خود شکل قهرود دخیل بودهاند. میانبارهای جامد موجود در کوارتز احتمالاً به دو صورت تشکیل شدهاند: 1) تأمین عناصر مورد نیاز برای تشکیل کوارتز و میانبارهای جامد از طریق سیال و سپس محصور شدن این میانبارها در بین لایههای رشد بلورهای کوارتز؛ 2) ورود مستقیم ذرات بسیار ریز از کانیها در لایههای رشد بلوری و تشکیل بلورهای کوارتز با رنگهای متفاوت. بلورهای دودی را میتوان به دلیل جانشینی عنصر Si با Al و همچنین حضور عناصر U و Th دانست. رنگ قرمز در کوارتزها به دلیل حضور سوزنهای روتیل تشخیص داده شد. بلورهای سیاه رنگ در شرایط اکسیدان و pH تقریباً بالا با رسوب اولیه مگنتیت و پس از آن اکسیدهای منگنز در لایههای پایانی رشد بلور تشکیل شدهاند. بلورهای سبز رنگ حاصل رخداد دگرسانیهای کلریتی و اپیدوتی در سنگهای مجاور و دربرگیرنده هستند.
مقاله پژوهشی
سنگ شناسی
لیلی بسطامی؛ میررضا موسوی؛ محبوبه حسینی برزی؛ بهاء الدین حمدی
چکیده
ماسهسنگهای سازند دورود (پرمین پیشین) بهمنظور بررسی خاستگاه، جایگاه زمینساختی، سنگ مادر و شرایط آب و هوای دیرینه در برش خور، واقع در البرز مرکزی مورد مطالعات پتروگرافی و ژئوشیمیایی قرار گرفتهاند. سازند دورود با ضخامت 360 متر، عمدتا شامل ماسهسنگهای ریز و متوسط دانه به همراه مقادیر کمتری رسوبات کربناته و گلسنگ میباشد. به ...
بیشتر
ماسهسنگهای سازند دورود (پرمین پیشین) بهمنظور بررسی خاستگاه، جایگاه زمینساختی، سنگ مادر و شرایط آب و هوای دیرینه در برش خور، واقع در البرز مرکزی مورد مطالعات پتروگرافی و ژئوشیمیایی قرار گرفتهاند. سازند دورود با ضخامت 360 متر، عمدتا شامل ماسهسنگهای ریز و متوسط دانه به همراه مقادیر کمتری رسوبات کربناته و گلسنگ میباشد. به منظور دستیابی به اهداف عنوان شده 125 مقطع نازک مورد مطالعات پتروگرافی قرار گرفتند. آنالیز مدال بر روی 20 عدد از مقاطع نازک انجام شده و 13 نمونه ماسهسنگی نیز جهت تعیین عناصر اصلی و فرعی مورد آنالیز قرار گرفتند. بر اساس مطالعات پتروگرافی ماسهسنگهای سازند دورود عمدتا کوارتزآرنایتی بوده و از بلوغ بافتی و کانیشناسی بالایی برخوردارند. ترسیم نتایج نقطه-شماری بر روی دیاگرامهای ((Qt99.6, F0.2, L0.2 و ((Qm95.9, F0.2, Lt3.9 نشاندهندهی اشتقاق ماسهسنگهای سازند دورود از بخشهای داخل کراتون است. همچنین نمودارهای ژئوشیمیایی مبتنی بر عناصر اصلی و فرعی نشان میدهند که این ماسهسنگها در جایگاه زمینساختی حاشیهی غیرفعال قارهای نهشته شدهاند. بر اساس شواهد پتروگرافی و ژئوشیمیایی ماسهسنگهای سازند دورود حاصل فرسایش سنگهای دگرگونی درجهی متوسط تا بالا، آذرین اسیدی و ماسهسنگهای قدیمی میباشند. بلوغ کانیشناسی بالا، مقدار بالای اندیس شیمیایی هوازدگی (CIW) و اندیس شیمیایی آلتراسیون ((CIA و نیز دیاگرام (%) SiO2 در برابر Al2O3 + K2O + Na2O (%)بیانگر هوازدگی متوسط تا شدید در شرایط آب و هوایی گرم و مرطوب میباشند. جایگاه زمینساختی حاشیهی غیرفعال قارهای و آب و هوای گرم و مرطوب با موقعیت جغرافیایی دیرینه ایران در پرمین پیشین مطابقت دارد.
مقاله پژوهشی
محمد بادفر؛ محمدرضا جاننثاری؛ رضا حسین زاده؛ مجید قادری
چکیده
این نوشتار، پژوهشی پیرامون اکتشافات ژئوشیمیایی و بررسیهای زمینشناسی اقتصادی در برگه 1:50.000 قرهناز در باختر استان زنجان و هدف از آن، معرفی مناطق امیدبخش معدنی در مقیاس ناحیهای است. برای این منظور، نمونههای ژئوشیمیایی برداشت و به روش اسپکترومتر نشری، پلاروگرافی و ICP آنالیز شدند. سپس نتایج، مورد پردازشهای آماری قرار ...
بیشتر
این نوشتار، پژوهشی پیرامون اکتشافات ژئوشیمیایی و بررسیهای زمینشناسی اقتصادی در برگه 1:50.000 قرهناز در باختر استان زنجان و هدف از آن، معرفی مناطق امیدبخش معدنی در مقیاس ناحیهای است. برای این منظور، نمونههای ژئوشیمیایی برداشت و به روش اسپکترومتر نشری، پلاروگرافی و ICP آنالیز شدند. سپس نتایج، مورد پردازشهای آماری قرار گرفت و نمونههای بیهنجار به روش جدا شدند. در فاز کنترل، بیهنجاریهای ژئوشیمیایی بهدست آمده با مطالعات کانیسنگین و زمینشناسی اقتصادی (مشاهدات صحرایی، مطالعه مقاطع صیقلی و نازک تهیه شده از زونهای کانهدار و همچنین آنالیز نمونههای برداشت شده از این زونها) بررسی و تأیید شدند. تلفیق نتایج حاصل از این مطالعات با بیهنجاریهای ژئوشیمیایی مناطق امیدبخش معدنی مربوط به منطقه مورد مطالعه معرفی شدند که عبارتند از: الف) منطقه شمال- شمال خاوری دارای بیهنجاریهای عناصر طلا، سرب، روی، مس، ب) منطقه شمال باختری دارای بیهنجاریهای عناصر مس، طلا، آهن، مولیبدن، بیسموت و تنگستن و ج) منطقه جنوب- جنوب باختری دارای بیهنجاریهای عناصر مس، سرب، روی، مولیبدن، منگنز و گوگرد.
مقاله پژوهشی
زمین ساخت
مرضیه خلیلی؛ مریم ایزدی
چکیده
گسل برازجان گسلی فعال باروند شمالی- جنوبی واقع در کمربند زاگرس می باشد که عملکرد آن باعث خمیدگی و کشیدگی محور چین ها به صورت راستگرد شده است. نتایج بدست آمده از پروفیل های لرزه ای تهیه شده در بخش های جنوب غربی ایالت فارس حاکی از آن است که شواهدی دال بر ادامه قطعه گسل برازجان به عنوان بخش انتهایی گسل کازرون در امتداد کوه مند تا خلیج فارس ...
بیشتر
گسل برازجان گسلی فعال باروند شمالی- جنوبی واقع در کمربند زاگرس می باشد که عملکرد آن باعث خمیدگی و کشیدگی محور چین ها به صورت راستگرد شده است. نتایج بدست آمده از پروفیل های لرزه ای تهیه شده در بخش های جنوب غربی ایالت فارس حاکی از آن است که شواهدی دال بر ادامه قطعه گسل برازجان به عنوان بخش انتهایی گسل کازرون در امتداد کوه مند تا خلیج فارس وجود ندارد. مطالعات نشان می دهند که عملکرد راندگی هایی نظیر گسل پیشانی کوهستان در منطقه و چرخش بلوک های مجاور گسل های امتداد لغز، سبب انحراف گسل برازجان به زیر تاقدیس های خورموج و خارتنگ شده و گروه بنگستان واقع در تاقدیس های خورموج و سیاه را در کنار سازند آغاجاری در تاقدیس کاکی قرارداده است. جهت یافتگی محور طویل گنبد های نمکی خورموج و کوه نمک (جاشک) با روند تقریبی شمالی-جنوبی را می توان حاصل فعالیت قطعات مربوط به سیستم گسلی برازجان در نظر گرفت. مطالعات سطحی و زیر سطحی انجام گرفته، گسل دارنگ با روند شمالی-جنوبی و عملکرد راستالغز را به عنوان پایانه جنوبی سیستم گسلی کازرون-برازجان معرفی می کند که از تاقدیس خارتنگ به سمت خلیج فارس ادامه می یابد. شکستگی های حاصل از عملکرد گسل شامل یک سری شکستگی های عرضی– برشی با روندهای شمال شمال شرقی- جنوب جنوب غربی و شمال غربی- جنوب شرقی است که پراکندگی آن ها در اطراف محور چین قابل رویت می باشد.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی محیط زیست و مهندسی
علیرضا عرب عامری؛ خلیل رضایی؛ مجتبی یمانی
چکیده
در ابتدا نقشه پراکنش خندق با استفاده از عملیات میدانی گسترده و تفسیر عکسهای هوایی تهیه گردید و از تعداد 172 خندق 70 درصد (121 خندق) به منظور مدلسازی و 30 درصد (51 خندق) به منظور صحتسنجی مورد استفاده قرار گرفت. در گام بعد، برای انتخاب پارامترها، پس از شناسایی اولیه آنها، تست هم خطی با استفاده از شاخصهای ضریب تحمل و عامل تورم واریانس بین ...
بیشتر
در ابتدا نقشه پراکنش خندق با استفاده از عملیات میدانی گسترده و تفسیر عکسهای هوایی تهیه گردید و از تعداد 172 خندق 70 درصد (121 خندق) به منظور مدلسازی و 30 درصد (51 خندق) به منظور صحتسنجی مورد استفاده قرار گرفت. در گام بعد، برای انتخاب پارامترها، پس از شناسایی اولیه آنها، تست هم خطی با استفاده از شاخصهای ضریب تحمل و عامل تورم واریانس بین پارامترها انجام و پارامترهایی که دارای همخطی بودن به علت کاهش دقت مدل از جریان مدلسازی حذف شدند، در نهایت 12پارامتر به منظور مدلسازی انتخاب گردیدند. نتایج حاصل از تعیین اهمیت معیارها با روش شاخص آنتروپی نشان داد که پارامترهای ارتفاع، لیتولوژی و NDVI بیشترین تاثیر را در رخداد خندقها داشتهاند. به منظور صحتسنجی مدل از نرخ پیش بینی و نرخ موفقیت و همچنین شاخص SCAI استفاده گردید. نتایج صحت سنجی نشان داد که مدل ترکیبی با نرخ پیشبینی 956/0 (6/95درصد) و نرخ موفقیت 923/0 (3/92 درصد) دارای دقت پیش بینی عالی بوده و نسبت به روشهای شاخص آنتروپی و شواهد وزن یقینی با نرخ پیشبینی 932/0 و 917/0 و نرخ موفقیت 911/0 و 901/0 دارای دقت بالاتری می باشد. طبق نتایج شاخص SCAI، قدرت تفکیک طبقات در مدل ترکیبی مناسب بوده است. طبق نتایج 95/28 درصد از منطقه مطالعاتی در کلاس حساسیت زیاد و خیلیزیاد قرار گرفته است. نتایج این پژوهش میتواند مورد استفاده برنامهریزان کاربری اراضی در جهت توسعه فعالیت های عمرانی قرار گیرد
مقاله پژوهشی
اکتشاف و معدن
قدرت اله رستمی پایدار؛ هانی اسدی حویزیان
چکیده
تعیین ارتباط شاخص کیفیت سنگ (RQD) و زونهای کانهسازی نقش مهمی در طراحی و بهرهبرداری بهینه معدنی دارد. این مطالعه با هدف جداسازی ویژگیهای توده سنگ جهت طراحی بهینه، با تاکید بر تحلیل تعداد 3267 داده RQD از 43 چاه اکتشافی در معدن طلای زرشوران واقع در زون ارومیه- دختر با استفاده از مدلسازی فراکتالی در نرمافزار Rockworks v15 انجام شده است. ...
بیشتر
تعیین ارتباط شاخص کیفیت سنگ (RQD) و زونهای کانهسازی نقش مهمی در طراحی و بهرهبرداری بهینه معدنی دارد. این مطالعه با هدف جداسازی ویژگیهای توده سنگ جهت طراحی بهینه، با تاکید بر تحلیل تعداد 3267 داده RQD از 43 چاه اکتشافی در معدن طلای زرشوران واقع در زون ارومیه- دختر با استفاده از مدلسازی فراکتالی در نرمافزار Rockworks v15 انجام شده است. نتایج نمودارهای log-log برای مدل تعداد- RQD نشان دهنده 4 نوع جمعیت سنگی است که توسط مقادیر آستانهای RQD به ترتیب برابر 41/20، 86/47، 18/69 و 28/81 درصد است و برای مدل حجم- RQD نیز 4 جمعیت سنگی را با مقادیر 37/21، 65/43، 09/63 و 43/79 ارائه میدهد که نشان دهنده شاخص کیفیت سنگ خیلیسست، سست، نسبتا خوب و خوب بر اساس استانداردهای موجود است. سپس مدل توزیع هندسه فضایی واحدهای سنگچینهای معدن زرشوران بر اساس دادههای حفاری شبیهسازی شد. مقایسه نتایج مدلهای فراکتالی چندگانه و مدلسازی سنگ-چینهای از سوی دیگر، نشان میدهد که نتایج مدل تعداد- RQD از نتایج حجم- RQD دقیقتر هستند. بنابراین واحدهای آهک چالداغ و واحد ژاسپروئیدی از نظر شاخص کیفیت سنگها نسبتا خوب الی خوب و در بازه بعد فراکتالی 18/69 الی 28/81 قرار دارند و از نظر زمینشناسی در بخشهای مرکزی و بخش باختری معدن مشاهده میشوند. این نواحی مناسبترین نقاط معدن جهت پیاده-سازی طرحهای معدنی هستند. نتایج این پژوهش میتواند به عنوان یک الگو در طراحیهای معدنی در محدوده تکاب و نیز در بخشهایی که زمینشناسی مشابهی دارند، مورد استفاده قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی اقتصادی
فتانه پورمحمد؛ حسین کوهستانی؛ امیرمرتضی عظیم زاده؛ قاسم نباتیان؛ میرعلی اصغر مختاری
چکیده
رخداد معدنی آهن میانج در پهنه فلززایی تکاب- انگوران- تختسلیمان و در فاصله 100 کیلومتری جنوبباختر زنجان واقع شده است. کانهزایی آهن در این منطقه بهصورت عدسیشکل و همروند با برگ-وارگی درون واحدهای شیستی و متاتوف ریولیتی (معادل سازند کهر) رخ داده است. براساس مطالعات کانهنگاری، مگنتیت کانی معدنی و کوارتز کانی باطله را در میانج ...
بیشتر
رخداد معدنی آهن میانج در پهنه فلززایی تکاب- انگوران- تختسلیمان و در فاصله 100 کیلومتری جنوبباختر زنجان واقع شده است. کانهزایی آهن در این منطقه بهصورت عدسیشکل و همروند با برگ-وارگی درون واحدهای شیستی و متاتوف ریولیتی (معادل سازند کهر) رخ داده است. براساس مطالعات کانهنگاری، مگنتیت کانی معدنی و کوارتز کانی باطله را در میانج تشکیل میدهند. بافت کانهها از نوع دانهپراکنده، لایهای، لامینهای، تودهای، رگه- رگچهای و جانشینی است. سه مرحله کانهزایی در در رخداد معدنی میانج قابل تفکیک است. کانهزایی مرحله اول بهصورت مگنتیتهای دانهپراکنده، لامینهای و عدسیشکل چینهسان و چینهکران همروند با برگوارگی واحدهای میزبان دیده میشود. مرحله دوم کانهزایی با چینخوردگی نوارهای کانهدار و ریزساختارهای سیگما و بودینشدگی در بلورهای مگنتیت، رشد سایه فشاری کوارتز و دورزدن برگوارگی در اطراف بلورهای مگنتیت و تبلور مجدد بلورهای کوارتز و مگنتیت مشخص میشود. کانهزایی مرحله سوم با رگه-رگچههای تأخیری کوارتزی مشخص می-شود که مراحل قبلی کانهزایی را قطع کرده است. بررسی الگوی تغییرات عناصر کمیاب خاکی بهنجارشده به کندریت در سنگهای میزبان فاقد کانهزایی و بخشهای کانهدار بیانگر تهیشدگی این عناصر در بخشهای کانهدار است. این امر بیانگر تحرک این عناصر توسط سیالات اکسیدی کلر و فلوئوردار است که سبب شستشو و حمل آنها از بخشهای کانهزایی شدهاند. ویژگیهای رخداد معدنی میانج با کانسارهای آهن نوع آتشفشانی-رسوبی دگرگون و دگرشکلشده قابل مقایسه است.
مقاله پژوهشی
حمید جوانبخت جبارآبادی؛ سید احمد علوی
چکیده
گستره مورد مطالعه در شمال خاوری استان کرمانشاه و در محل زمیندرز اصلی زاگرس قرار گرفته است. برای انجام تحلیلهای ساختاری در این بخش، شش برش ساختاری عمود بر روند ساختارها ترسیم شده است. ساختارها و گسلهای مختلف با سازوکارهای متفاوت در این برشها نشان میدهد که گستره مورد مطالعه از دوره کرتاسه تاکنون، دو گامه (فاز) زمینساختی ...
بیشتر
گستره مورد مطالعه در شمال خاوری استان کرمانشاه و در محل زمیندرز اصلی زاگرس قرار گرفته است. برای انجام تحلیلهای ساختاری در این بخش، شش برش ساختاری عمود بر روند ساختارها ترسیم شده است. ساختارها و گسلهای مختلف با سازوکارهای متفاوت در این برشها نشان میدهد که گستره مورد مطالعه از دوره کرتاسه تاکنون، دو گامه (فاز) زمینساختی را پشت سر گذاشته است. گامه نخست که یک گامه فشارشی بوده که از کرتاسه شروع شده و حداقل تا میوسن ادامه داشته است. گسلهای ایجاد شده در این گامه بهصورت راندگیهای با جابهجایی زیاد هستند که مهمترین آنها راندگی اصلی زاگرس است. گامه دوم زمینساختی که بسیار جوان و فعال بوده؛ بهصورت یک سامانه ترافشارشی عمل کرده است. اصلیترین ساختارهای ایجاد شده در این گامه دو گسل راستبر صحنه و میانراهان هستند. این دو گسل از تکههای گسل جوان اصلی زاگرس هستند و عملکرد آنها باعث ایجاد ساختارهای ثانویه مانند حوضه واگشوده دینور و ساختار گلساخت مثبت بر روی گسل صحنه شده است. در نهایت با توجه به ارتباط بین ساختارها و چینههای با سنهای مختلف مدل فرگشت ساختاری گستره در شش مرحله بیان شده است. در طی این مراحل گسلهای همراستا اما با سازوکار متفاوت ایجاد شدهاند که نشاندهنده چرخش محور تنش 1σ در خلاف جهت عقربههای ساعت از کرتاسه تاکنون است.
مقاله پژوهشی
سنگ شناسی
مژگان طاهری؛ افشین اشجع اردلان؛ محمد هاشم امامی؛ سیدجمال شیخ ذکریایی
چکیده
سنگ های آذرین نفوذی غرب و جنوب غرب سلفچگان در کمربند ماگمایی ارومیه ـ دختر در 40کیلومتری جنوب غرب شهرقم ودر نزدیکی روستای زواریان رخنمون دارند. بر اساس مطالعات سنگ شناسی، این سنگ ها در دوگروه اصلی دیوریت(به مقدار کمتر پیروکسن دیوریت) ومونزونیت(به مقدارکمترکوارتز مونزونیت)جای می گیرند. بافت غالب در سنگ های دیوریتی اینترگرانولار و در ...
بیشتر
سنگ های آذرین نفوذی غرب و جنوب غرب سلفچگان در کمربند ماگمایی ارومیه ـ دختر در 40کیلومتری جنوب غرب شهرقم ودر نزدیکی روستای زواریان رخنمون دارند. بر اساس مطالعات سنگ شناسی، این سنگ ها در دوگروه اصلی دیوریت(به مقدار کمتر پیروکسن دیوریت) ومونزونیت(به مقدارکمترکوارتز مونزونیت)جای می گیرند. بافت غالب در سنگ های دیوریتی اینترگرانولار و در مونزونیت ها پورفیریک می باشد. بر اساس نمودار تکتونو ماگمایی Y-Zr این نمونه ها موقعیت تکتونیکی قوس ماگمایی رانشان می دهند. همچنین در نمودارتمایزیZr/TiO2- Ce/P2O5 که برای تفکیک قوس های ماگمایی حاشیه فعال قاره ای از قوس های ماگمایی پس از برخورد به کاربرده می شود، این سنگ ها در محدوده قوس های پس از برخورد (PAP) قرارمی گیرند. بر اساس نمودار به هنجارشده باکندریت و گوشته اولیه، غنی شدگی بیشتری در عناصر LREE نسبت به عناصر HREE دیده می شودکه باعث شده شیب کلی نمودارهای عنکبوتی نورمالیزه شده نسبت به کندریت وگوشته اولیه از چپ به راست کاهشی بوده واین منطبق بر الگوی کلی مناطق فرورانش است. شواهد سنگ شناسی، ژئوشیمی وتکتونیکی منطقه مورد مطالعه نشان می دهد که ماگماتیسم نئوژن این منطقه در ارتباط با یک محیط پس برخوردی همراه با فرورانش اقیانوس تتیس به زیر کمربند ماگمایی ارومیه دختر وبرخورد میان صفحه عربی وبلوک ایران مرکزی در زمان نئوژن می باشد.
مقاله پژوهشی
اکتشاف و معدن
علی عالی انوری؛ سعید سلطانی محمدی؛ مریم میری
چکیده
هدف اصلی این مقاله محاسبه فرار آب از مخزن سد آزاد کردستان با استفاده از تلفیق اطلاعات زمین شناسی مهندسی و نتایج حاصل از روش زمین آماری چند متغیره است. برداشت های صحرایی و نتایج حاصل از 38 گمانه اکتشافی منابع اصلی اطلاعاتی در بررسیهای زمینشناسی هستند. با توجه به محدود بودن گمانهها و نیاز به تفسیر دقیق از شرایط زیرسطحی زمین در نقاطی ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله محاسبه فرار آب از مخزن سد آزاد کردستان با استفاده از تلفیق اطلاعات زمین شناسی مهندسی و نتایج حاصل از روش زمین آماری چند متغیره است. برداشت های صحرایی و نتایج حاصل از 38 گمانه اکتشافی منابع اصلی اطلاعاتی در بررسیهای زمینشناسی هستند. با توجه به محدود بودن گمانهها و نیاز به تفسیر دقیق از شرایط زیرسطحی زمین در نقاطی که گمانه حفر نشده است، با استفاده از روش زمین آماری چند متغیره، تغییرات نفوذپذیری در امتداد محور و تکیه گاههای سد آزاد تخمین زده شد. بخش اعظمی از پی و تکیه گاههای سد آزاد داراری نفوذپذیری پایین است که خطر چندانی از نظر فرار آب ندارد و تنها در بخش هایی از تکیهگاه چپ نفوذپذیری بالا نشان داده شده است که تطبیق آن با نقشه های زمینشناسی مهندسی، محدوده برخورد توده نفوذی آذرین با سنگ های دگرگونی را نشان می دهد. سپس با استفاده از این نتایج و همچنین نتایج حاصل از مطالعات زمین شناسی مهندسی، مقدار نشت آب از پی و تکیه گاهها با استفاده از روش عددی المان محدود برآورد شده است. نتایج حاصل از مدلسازی عددی نشان دهنده فرار آب در حدود 450 لیتر بر دقیقه(5/7 لیتر برثانیه) از پی و تکیهگاههای سد است. از سوی دیگر در پایین دست سد مقدار آب نشتی از سد و چشمه های پایین دست به طور مرتب اندازهگیری شده است که در حدود 350 لیتر بر دقیقه را نشان میدهند که نشان دهنده ارتباط نزدیک میان مدلسازی انجام شده و مقادیر اندازهگیری شده می باشد.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی اقتصادی
سیران یوسفی؛ مسعود علیپوراصل
چکیده
منطقه زرندیه در 42 کیلومتری شمال شرق ساوه (استان مرکزی) و در بخش تقریباً شمالی کمربند ماگمایی ارومیه – دختر واقع شده است. سنگ میزبان کانیسازی در این منطقه، سنگهای آندزیتی ائوسن و سنگهای دیوریتی و گابرویی اولیگو-میوسن است. مطالعات زمین-شیمی نشان میدهد که ماگمای سازنده سنگهای آذرین منطقه از نوع کالک آلکالن، متاآلومین و مرتبط ...
بیشتر
منطقه زرندیه در 42 کیلومتری شمال شرق ساوه (استان مرکزی) و در بخش تقریباً شمالی کمربند ماگمایی ارومیه – دختر واقع شده است. سنگ میزبان کانیسازی در این منطقه، سنگهای آندزیتی ائوسن و سنگهای دیوریتی و گابرویی اولیگو-میوسن است. مطالعات زمین-شیمی نشان میدهد که ماگمای سازنده سنگهای آذرین منطقه از نوع کالک آلکالن، متاآلومین و مرتبط با کمان آتشفشانی حاشیه قارهای است. کانیسازی اغلب به شکل رگه، رگچهای و برشیشدن در سنگهای دیوریتی و گابرویی مشاهده میشود. کالکوپیریت، کانه اصلی کانسار است و بوسیله پیریت، بورنیت، اولیژیست، کالکوسیت، کوولیت، نئوتوسیت، مس خالص، مالاکیت، آزوریت، کریزوکولا، گوتیت و لیمونیت همراهی میشود. عیار مس در نمونههای کانسنگ از 04/0 تا 7/1 درصد (متوسط 40/0 درصد) تغییر میکند. تحلیل آماری داده-های ژئوشیمیایی نمونههای مینرالیزه به روش پیرسن نشان میدهد که Cu بیشترین همبستگی را به ترتیب با عناصر Ag، As، Zn، Cd و Pb دارد. مطالعات میکروترمومتری میانبارهای سیال متوسط دمای همگنشدگی را °C195 و متوسط شوری را 23 درصد وزنی معادل نمک طعام نشان میدهد. کانیزایی مس زرندیه قرابت نزدیکی با کانسارهای مس رگهای گرمابی دارد.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی نفت
عایشه سلمانی؛ حسین رحیم پور بناب؛ محسن رنجبران؛ سید محسن آل علی
چکیده
سازند آسماری، به سن اولیگومیوسن اصلیترین سنگ مخزن هیدروکربوری در ایران است که عمدهی تولید نفت در فروافتادگی دزفول از این سازند صورت می گیرد. در این مطالعه به منظور درک عوامل کنترل کننده کیفیت مخزنی بررسی مقاطع نازک میکروسکوپی این سازند در چاههای مورد مطالعه، منجر به شناسایی 8 ریزرخساره شده که در یک رمپ کربناتی هموکلینال نهشته ...
بیشتر
سازند آسماری، به سن اولیگومیوسن اصلیترین سنگ مخزن هیدروکربوری در ایران است که عمدهی تولید نفت در فروافتادگی دزفول از این سازند صورت می گیرد. در این مطالعه به منظور درک عوامل کنترل کننده کیفیت مخزنی بررسی مقاطع نازک میکروسکوپی این سازند در چاههای مورد مطالعه، منجر به شناسایی 8 ریزرخساره شده که در یک رمپ کربناتی هموکلینال نهشته شدهاند. مهمترین فرآیندهای دیاژنزی شامل میکریتی شدن، تجدیدتبلور، ، دولومیتی شدن، انحلال، سیمانی شدن، تراکم مکانیکی و شیمیایی و شکستگی در مراحل دیاژنزی ائوژنز، مزوژنز و تلوژنز رسوبات سازند آسماری در میدان نفت سفید را تحت تأثیر قرار دادهاند. بررسیهای چینهنگاری سکانسی منجر به شناسایی 3 سکانس رسوبی رده سوم شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد سه فرایند دولومیتی شدن، انحلال، سیمانی شدن مهم ترین فاکتورهای موثر بر کیفیت مخزن هستند. سیمانی شدن با تشکیل سیمان کلسیتی و انیدریتی با فابریکهای مختلف موجب کاهش انواع حفرات در رخسارهها و در نتیجه کاهش کیفیت مخزن شده است. دولومیتی شدن از طریق تخریب فابریکهای اولیه و ایجاد حفرههای بین بلوری در رخسارههای مادستونی و انحلال از طریق ایجاد حفرات ثانویه در اکثر رخساره ها موجب افزایش کیفیت مخزنی شده است. به دلیل گسترش و تاثیر بیشتر انحلال در ایجاد تخلخل نسبت به سایر فرایندها، این فرایند اصلی ترین عامل افزایش دهنده کیفیت مخزنی در میدان مورد مطالعه است. برخلاف دیگر میادین هیدرکربوری حوضه زاگرس، که در آنها شکستگیها عامل اصلی بهبود خواص مخزنی اند، در میدان نفت سفید بیشتر شکستگیها توسط سیمان کلسیتی پرشده و نقش چندانی در این مورد ندارند.
مقاله پژوهشی
فرامرز اله وردی میگونی؛ مهدی محمدیویژه؛ علیرضا فرخ نیا؛ الهام بوستان؛ حمید نظری
چکیده
بدون شک یکی از شواهد فعالیتهای زمینساختی در هر منطقه پدیده زمینلرزه است که نقش اصلی را در تلفات جانی و خسارات مالی به خود اختصاص میدهد . زمینلرزه معمولاً با ایجاد گسلهایی همراه است که گاهی تا عمق پوسته زمین ادامه مییابد. در مواردی که هیچ گونه نشانه یا عارضهای از این گسلها در سطح زمین دیده نمیشود لازم است تا ...
بیشتر
بدون شک یکی از شواهد فعالیتهای زمینساختی در هر منطقه پدیده زمینلرزه است که نقش اصلی را در تلفات جانی و خسارات مالی به خود اختصاص میدهد . زمینلرزه معمولاً با ایجاد گسلهایی همراه است که گاهی تا عمق پوسته زمین ادامه مییابد. در مواردی که هیچ گونه نشانه یا عارضهای از این گسلها در سطح زمین دیده نمیشود لازم است تا با تلفیق دانش زمینشناسی و همچنین ابزارهای دورسنجی و ژئوفیزیکی شناخت دقیقتری از این گسلها و شاخههای فرعی آن به دست آورد. گسل خزر در منطقه مورد مطالعه گسلی بنیادی و جنباست که حداقل 6 رخداد زمینلرز تاریخی به آن نسبت داده شده است. با توجه به فعالیتهای کواترنری این گسل شناخت آن در منطقه از اهمیت ویژه ای برخوردار است به همین سبب جهت آشکارسازی بخشهای پنهان آن مطالعات زمینشناسی و ژئوفیزیکی در سایت تاریخی گوهرتپه از شهرستان بهشهر صورت گرفت. روشهای مقاومت ویژه با آرایش دوقطبی- دوقطبی در فواصل 10 و 20 متری به منظور تهیه مقاطع و نقشهها استفاده شد و با بررسی آنها و با توجه به موقعیت و عمق بیهنجاریهای به دست آمده در مراحل بعدی پروفیلها و شبکههای جدیدی طراحی شد. به منظور دستیابی به نتایج دقیقتر، پیمایش مغناطیسسنجی سزیم بر روی 4 پروفیل صورت گرفت. دادههای به دست آمده از عملیات صحرایی و برداشت دادهها و همچنین پردازش نهایی دادهها در نرمافزارهای تخصصی تلفیق شده است. بر این اساس تفسیر روشنی از ساختارهای زیر سطحی به خصوص گسلش و ناپیوستگیها در منطقه مورد مطالعه به دست آمد که حاکی از انطباق چشمگیر بیهنجاریهای به دست آمده با شواهد صحرایی است.
مقاله پژوهشی
محمدحسن کاظمزاده؛ عباس صادقی؛ محمدحسین آدابی؛ هرمز قلاوند
چکیده
به منظور مطالعات بایواستراتیگرافی، محیط رسوبی و چینهنگاری سکانسی سازند کلات بر روی ناودیس شیخ (شمال خاور بجنورد) چهار برش چینهشناسی شامل شیخ جنوبی، شیخ شمالی، قلعهزو و زیارت انتخاب و نمونهبرداری شده است. ضخامت سازند کلات در برشهای شیخ جنوبی، شیخ شمالی، قلعهزو و زیارت به ترتیب 25، 16، 25 و 5 متر و لیتولوژی آن بهطور عمده از سنگآهکهای ...
بیشتر
به منظور مطالعات بایواستراتیگرافی، محیط رسوبی و چینهنگاری سکانسی سازند کلات بر روی ناودیس شیخ (شمال خاور بجنورد) چهار برش چینهشناسی شامل شیخ جنوبی، شیخ شمالی، قلعهزو و زیارت انتخاب و نمونهبرداری شده است. ضخامت سازند کلات در برشهای شیخ جنوبی، شیخ شمالی، قلعهزو و زیارت به ترتیب 25، 16، 25 و 5 متر و لیتولوژی آن بهطور عمده از سنگآهکهای قهوهای تا زرد رنگ تشکیل شده است. دلیل تغییر ضخامت در برشهای مورد مطالعه ممکن است عوامل زمینساختی، فرونشست حوضه و یا نرخ متفاوت رسوبگذاری باشد. در برشهای شیخ شمالی و قلعهزو لایهای کنگلومرایی و در برش زیارت لایهای ماسهسنگی در قاعده سازند کلات شناسایی شد. در مطالعات بایواستراتیگرافی ضمن تشخیص 15 گونه متعلق به 23 جنس از روزنبرها، یک زون زیستی تحت عنوان Siderolites calcitrapoides-Sirtina orbitoidiformis assemblagezone شناسایی شد. سن سازند کلات در تمامی برشهای مطالعه شده بر اساس زون زیستی فوق و فسیلهای موجود در آن، مائستریشتین تعیین شد. مطالعات پتروگرافی سازند کلات منجر به شناسایی 2 رخساره آواری و 8 رخساره کربناته شد که در چهار زیرمحیط جزرومدی، لاگون محصور و نیمهمحصور، سدی و دریای باز تهنشست شدهاند. با توجه به رخسارههای شناسایی شده و روند تدریجی آنها، حضور گسترده رخسارههای سدی و فقدان رسوبات حاصل از جریانهای توربیدایتی مانند رسوبات ریزشی و لغزشی و فقدان ریفها میتوان گفت که رسوبگذاری سازند کلات در محیط کربناته رمپ با شیب کم رخ داده است. همچنین بر اساس تغییرات عمودی رخسارهها و شناسایی محیطهای رسوبی، یک سکانس رسوبی رده سوم تشخیص داده شد. این سکانس رسوبی عمدتاً از رخسارههای محیط سدی غنی از بایوکلاست، اینتراکلاست، روزنبر کفزی، اکینویید، رودیست (هیپوریت) و دوکفهای تشکیل شده است. حداکثر پیشروی سطح آب دریا توسط رخساره دریای باز غنی از اکینویید مشخص میشود.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی اقتصادی
محمد معانی جو؛ آزاده میرزائی
چکیده
کانیسازیهای فلوریت باقرآباد و درهبادام واقع در جنوبشرق محلات (استان مرکزی) به صورت رگهای و همراستا باهم، با روند شرقی-غربی در میزبان اسلیت و فیلیتهای سازند شمشک (ژوراسیک زیرین) رخ داده است. فلوریت کانی اصلی رگهها بوده و کوارتز، باریت، کلسیت، دولومیت، پیریت، کالکوپیریت، گوتیت و کوولیت کانیهای فرعی کانسارها هستند. توزیع ...
بیشتر
کانیسازیهای فلوریت باقرآباد و درهبادام واقع در جنوبشرق محلات (استان مرکزی) به صورت رگهای و همراستا باهم، با روند شرقی-غربی در میزبان اسلیت و فیلیتهای سازند شمشک (ژوراسیک زیرین) رخ داده است. فلوریت کانی اصلی رگهها بوده و کوارتز، باریت، کلسیت، دولومیت، پیریت، کالکوپیریت، گوتیت و کوولیت کانیهای فرعی کانسارها هستند. توزیع عناصر خاکی کمیاب در فلوریتهای هر دو رگه نشان میدهد که فلوریتهای بنفش، بیرنگ و خاکستری در مراحل اولیه کانیزایی همراه با غنیشدگی LREEs (حاصل هضم و جانشینی سنگ دیواره) و انواع فلوریت آبی در مراحل تاخیری کانیزایی همراه با غنیشدگی MREEs و HREEs تشکیل شدهاند. به منظور تشخیص ژنز فلوریت، نمودار نسبتهای Tb/La در مقابل Tb/Ca و همچنین نسبتهای Y/Ho، مورد استفاده قرار گرفت و همه نمونهها منشأ گرمابی را برای فلوریتهای کانسارهای باقرآباد و درهبادام به اثبات میرسانند. وجود بیهنجاری Eu منفی در تمامی نمونههای فلوریت کانسارهای باقرآباد ودرهبادام میتواند ناشی از تشکیل فلوریت در دماهای بیش ازC °200 باشد. افزون بر این، تهی-شدگی Ce در فلوریتهای هر دو منطقه گویای تشکیل آنها از یک سیال کاهیده است، که حضور کانیهای سولفیدی پیریت و کالکوپیریت در منطقه مؤید این مطلب است.
مقاله پژوهشی
مرضیهالسادات میرجلیلی؛ فرزین قائمی؛ بهنام رحیمی؛ محمدرضا مشرفیفر؛ مریم غلامزاده
چکیده
منطقه مورد مطالعه بخشی از بلوک یزد (باختریترین زیرپهنه بخش مرکزی ایرانمرکزی) بوده که در خاور شهر یزد واقع شده است. وجود دو سیستم گسلی اصلی انار و خرانق به ترتیب به طول تقریبی 100 و 62 کیلومتر و گسلهای فرعی متعدد، نشاندهنده ظهور پدیدههای مهم زمینساختی در این منطقه است. بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی وضعیت نوزمینساخت ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه بخشی از بلوک یزد (باختریترین زیرپهنه بخش مرکزی ایرانمرکزی) بوده که در خاور شهر یزد واقع شده است. وجود دو سیستم گسلی اصلی انار و خرانق به ترتیب به طول تقریبی 100 و 62 کیلومتر و گسلهای فرعی متعدد، نشاندهنده ظهور پدیدههای مهم زمینساختی در این منطقه است. بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی وضعیت نوزمینساخت در این حوضه با استفاده از شاخصهای ریختزمینساختی است. برای دستیابی به این هدف از هفت شاخص ریختزمینساختی انتگرال ارتفاعسنجی (HI)، عدم تقارن حوضهی آبریز (AF)، شاخص طول- گرادیان (SL)، شاخص پیچ و خم پیشانی کوهستان (Smf)، شاخص نسبت پهنای کف دره به عمق دره (Vf)، شاخص خمش کانال رودخانه (S) و شاخص شکل حوضه زهکشی (Bs) بهره گرفته شده است. بر اساس شاخصهای ریختزمینساختی (Active Tectonics indices (Iat)) منطقه مطالعاتی از لحاظ نرخ فعالیت زمینساختی به چهار رده تقسیم میشود؛ رده 1 (فعالیت زمینساختی خیلی بالا، 4/7 % در منطقه)، رده 2 (بالا، 74 %)، رده 3 (متوسط، 11 %) و رده 4 (کم، 4/7 %). شاخصهای فعالیت زمینساختی و شواهد ریختزمینساختاری، نرخ فعالیت زمینساختی را در منطقه مطالعاتی عمدتأ متوسط تا بالا نشان میدهند. بر اساس همین شاخص، قسمت شمالی گسل خرانق و قسمت جنوب باختری گسل انار میزان فعالیت زمینساختی بالاتری نسبت به سایر قسمتها نشان میدهند.
مقاله پژوهشی
اسماعیل کشت کار؛ منصور قربانی؛ جعفر عمرانی
چکیده
در شمال روستای زیاران، سیلی با ترکیب الیوینگابرو تا مونزودیوریت به درون توفهای کرج تزریق شده است. کانیهای غالب در ترکیب این سنگها پلاژیوکلاز، آلکالیفلدسپار، پیروکسن، الیوین و بیوتیت هستند. ترکیب پلاژیوکلازها از لابرادوریت تا بایتونیت تغییر میکند. آلکالیفلدسپارها در محدوده ارتوکلاز و پیروکسنها در محدوده دیوپسید ...
بیشتر
در شمال روستای زیاران، سیلی با ترکیب الیوینگابرو تا مونزودیوریت به درون توفهای کرج تزریق شده است. کانیهای غالب در ترکیب این سنگها پلاژیوکلاز، آلکالیفلدسپار، پیروکسن، الیوین و بیوتیت هستند. ترکیب پلاژیوکلازها از لابرادوریت تا بایتونیت تغییر میکند. آلکالیفلدسپارها در محدوده ارتوکلاز و پیروکسنها در محدوده دیوپسید قرار میگیرند. ترکیب الیوینها از کریزولیت تا هورتونولیت در تغییر است و اکثر نقاط تجزیه شده در محدوده هیالوسیدریت قرار میگیرند. بیوتیت یکی از شاخصترین کانیهای فرومنیزین در سنگهای مورد مطالعه است که از لحاظ ترکیبی بین قطب آنیت و سیدروفیلیت واقع شده و از نوع بیوتیتهای غنی از منیزیم است. بیشتر این بیوتیتها از نوع ماگمایی اولیه هستند و بخشی از آنها در محدوده بیوتیتهای دوباره متعادل شده قرار دارند. بیوتیتهای مورد بررسی، در نمودارهای دوتایی و سهتایی، که بر پایه اکسیدهای Al2O3، MgO و FeO* استوارند، در گستره کالکآلکالن کوهزایی قرار میگیرند. دمای جایگیری توده نفوذی زیاران بر اساس تیتانیوم بیوتیت، بین 690 تا 780 درجهی سانتیگراد محاسبه شده است. همچنین ترکیب شیمیایی پیروکسنها بیانگر شکلگیری آنها در محیط مرتبط با فرورانش است. میانگین دمای تبلور کلینوپیروکسنها حدود 1215 درجه سانتیگراد ارزیابی شده و فشار تبلور محاسبه شده برای کلینوپیروکسنهای این مجموعه کمتر از 9 کیلوبار است.
مقاله پژوهشی
زمین ساخت
سپیده رضابیک؛ عبدالله سعیدی؛ مهران آرین؛ علی سربی
چکیده
پهنه مورد مطالعه در بخش شمالی پهنه برخورد، جایی که نهشتههای ژرف بستر اقیانوس، مانده پوسته اقیانوس تتیس جوان (افیولیتها) و سنگهای رسوبی کربناته پوسته قارهای عربی(زاگرس چین خورده) در کنار هم رخنمون دارند. جای گیری این واحد در کنارهم نشانه یک سیستم تکتونیکی فشارشی دراز مدت از کرتاسه پسین تا زمان کنونی است. نتیجه این همگرایی زمین ...
بیشتر
پهنه مورد مطالعه در بخش شمالی پهنه برخورد، جایی که نهشتههای ژرف بستر اقیانوس، مانده پوسته اقیانوس تتیس جوان (افیولیتها) و سنگهای رسوبی کربناته پوسته قارهای عربی(زاگرس چین خورده) در کنار هم رخنمون دارند. جای گیری این واحد در کنارهم نشانه یک سیستم تکتونیکی فشارشی دراز مدت از کرتاسه پسین تا زمان کنونی است. نتیجه این همگرایی زمین ساخت و ساختارهای پیچیدهای در این پهنه به وجود آورده است. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل تاریخچه تنش در منطقه کرمانشاه در پهنه ساختاری زاگرس است. در این پژوهش برای تحلیل تنش گسلهای هم یوغ و گسلهای دارای خش لغز که نوع و سوی حرکت در آنها تعیین شده به کارگرفته شده است.این دادهها بیشتر روی واحدهای سنگ آهکی رادیولاریتی وشیلهای کرتاسه پسین جمع آوری شده است. برای شناخت و بررسی آرایش محورهای تنش در این پژوهش، برداشتهای ساختاری به روش مستقیم صحرایی صورت گرفته است. برداشتها شامل صفحات گسلی سطوح لغزش گسلی، درزهای هم یوغ و چین خوردگی هستند. الگوهای ثبت تنش در این پژوهش برای دادهها روش دو وجهی عمود بر هم است. در این پژوهش بیشتر گسلها دارای روند NW-SE با سازوکار فشارشی هستند. اما گسلهایی با سازو کار امتدادلغزی وجود دارد که امتداد آنها با گسل های فشارشی تفاوت دارد (NE-SW ). از طرف دیگر گسلهای نرمال جوان تر از گسل های فشارشی با امتداد یکسان در منطقه مورد مطالعه دیده شده است. با استفاده از روش دو وجهیهای عمود برهم موقعیت تنشهای اصلی در منطقه مورد پژوهش به ترتیب 059، 305 و 195 به دست آمده است.
مقاله پژوهشی
فریبا شیرهزاده اصفهانی؛ ئارام بایتگل؛ نادر کهنسال قدیموند؛ عبدالحسین کنگازیان؛ امیر اکبری محمدی؛ مرداویج صدری
چکیده
در این پژوهش توالیهای کربناته تورنزین- ویزین در برشهای تنگ دارچاله و بناریزه، در حوضه اصفهان- سیرجان جهت انتخاب مدل رخسارهای مورد مطالعه قرار گرفته است. بر اساس بررسیهای دقیق رخسارهای و توالی برانبارش آنها، 4 کمربند رخسارهای شامل محیطهای حوضهای و رمپ بیرونی ( FA1وFA2 : توالیهای رخسارهای سابتایدال عمیق)، ...
بیشتر
در این پژوهش توالیهای کربناته تورنزین- ویزین در برشهای تنگ دارچاله و بناریزه، در حوضه اصفهان- سیرجان جهت انتخاب مدل رخسارهای مورد مطالعه قرار گرفته است. بر اساس بررسیهای دقیق رخسارهای و توالی برانبارش آنها، 4 کمربند رخسارهای شامل محیطهای حوضهای و رمپ بیرونی ( FA1وFA2 : توالیهای رخسارهای سابتایدال عمیق)، رمپ میانی (FA3, FA4, FA6: توالیهای رخسارهای سابتایدال کمعمق و اینترتایدال میانی) و رمپ داخلی (FA5: توالیهای سد ماسهای) در نهشتههای مذکور شناسایی شده است. تبدیل تدریجی رخسارهها و دستهرخسارههای شناسایی شده بهه مراه پروفیل رسوبی و الگوی برانبارش طرحهای رسوبی در دسته رخسارههای موجود حاکی از تهنشینی این رسوبات در پلاتفرم کمعمق کربناته رمپ از نوع کمزاویه دارد که تحت تأثیر نوسانات امواج و طوفان با الگوی کلی پیشرونده از دستهرخسارههای پروکسیمال به دیستال حوضه تبدیل میشود. این مطالعه پیشنهاد میکند که در طول کربنیفر پیشین یک پلاتفرم کربناته کمعمق گسترده اپیریک در حاشیه جنوبی پالئوتتیس گسترش یافته است.
مقاله پژوهشی
مظفرالدین جمالی؛ محمدرضا قاسمی؛ محمد لطفی؛ علی سلگی
چکیده
"کوه آهن" یک برجستگی منفرد و با ارتفاع زیاد در دشتی به نسبت مسطح در شمال بلوک طبس و در نزدیکی محل برخورد دو گسل نایبند و کلمرد واقع شده است و رخنمونهای گستردهای از رگههای اکسید آهن، همخوان با گسلها و شکستگی های خاوری- باختری در گستره کوه آهن وجود دارد. این پژوهش تلاش کرده است با مطالعات ساختاری و دورسنجی گستره به شناخت سازوکار ...
بیشتر
"کوه آهن" یک برجستگی منفرد و با ارتفاع زیاد در دشتی به نسبت مسطح در شمال بلوک طبس و در نزدیکی محل برخورد دو گسل نایبند و کلمرد واقع شده است و رخنمونهای گستردهای از رگههای اکسید آهن، همخوان با گسلها و شکستگی های خاوری- باختری در گستره کوه آهن وجود دارد. این پژوهش تلاش کرده است با مطالعات ساختاری و دورسنجی گستره به شناخت سازوکار شکلگیری کوه آهن و شیوه جایگیری ماده معدنی در این کوه بپردازد و نقش شکستگیها و گسلهای اصلی گستره را در این فرایند آشکار سازد. در رویکرد دورسنجی با استفاده از دادههای DEM و تصویر ماهواره Aster و فیلترگذاری در جهتهای اصلی، جابهجایی و قطع شدگی ناگهانی واحدهای سنگشناختی و تغییر الگوی آبراههها بررسی شد و شکستگیها و گسلهای گستره شناسایی و به نقشه تبدیل شدند. در برداشتهای میدانی، سازوکار گسلها به ویژه در محدوده معدن کوه آهن تعیین شد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که گسلهای دارای راستای شمالی- جنوبی (روند گسل نایبند) و شمال خاوری- جنوب باختری (روند گسل کلمرد) بیشتر دارای سازوکار راستالغز راستبُر هستند و گسلهای با روند خاوری-باختری، سازوکار راستالغز چپبُر با مؤلفه معکوس دارند. مدل ساختاری این پژوهش پیشنهاد میکند جابهجایی راستالغز بر روی گسلهای همیوغ، فضایی مناسب برای بالاروی (ascend) و تشکیل مواد معدنی گرمابی (hydrothermal mineral) در محدوده معدن فراهم آورده است.