محسن شیرخانی؛ مجید قادری؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران؛ رامین محمدی نیایی
چکیده
کانسار چندفلزی(Poly metallic) آیقلعهسی در 30 کیلومتری جنوبخاوری تکاب و در زون ساختاری ارومیه- دختر قرار گرفته است. برای انجام تجزیه Enzyme LeachSM در این کانسار، 723 نمونه از افق B خاک برداشت و بر پایه نتایج تجزیه و تحلیل دادهها، شش ناهنجاری اکسیداسیونی A-F مشخص شد. پنج محدوده ناهنجاری بهعنوان اهداف حفاری مشخص شدهاند، در صورتیکه ...
بیشتر
کانسار چندفلزی(Poly metallic) آیقلعهسی در 30 کیلومتری جنوبخاوری تکاب و در زون ساختاری ارومیه- دختر قرار گرفته است. برای انجام تجزیه Enzyme LeachSM در این کانسار، 723 نمونه از افق B خاک برداشت و بر پایه نتایج تجزیه و تحلیل دادهها، شش ناهنجاری اکسیداسیونی A-F مشخص شد. پنج محدوده ناهنجاری بهعنوان اهداف حفاری مشخص شدهاند، در صورتیکه ناهنجاری C برای حفاری مناسب نبوده، زیرا تودهای مدفون بدون غنیشدگی روی است. ناهنجاریهای B، D و E دارای مقادیر بالای روی هستند. علت بالابودن روی در ناهنجاری D، برونزدهای کانیسازی روی و وجود باطلههای معدنی در سطح است. به نظر میرسد ناهنجاریهای B و E بر روی مناطق کانیسازیشده مدفون (در ژرفای کم) قرار گرفتهاند. ناهنجاریهای A، C و F دارای مقدار بسیار کمی روی هستند. ناهنجاری A ممکن است بر روی یک زون پنهان کانیسازی روی قرار گرفته باشد که در ژرفای زیادی مدفون شده است، به همین دلیل یکی از اولویتهای حفاری است. ناهنجاری F برای حفاری مناسب نیست، زیرا به نظر میرسد که این زون کانیسازی بسیار باریک باشد.
مریم عبدی؛ مجید قادری؛ نعمت اله رشیدنژاد عمران؛ علی نجفی
چکیده
در جنوبباختری شازند، دو مورد کانهزایی رگهای تنگستن- مس در محدودههای نظامآباد و دهحسین مشخص شده است. رگههای گرمابی کوارتز- تورمالین کانهدار، سنگهای میزبان متفاوتی (گرانیتبیوتیتی و ماسهسنگ کمدگرگونه) دارند. با توجه به شباهت فلزات کانهساز (تنگستن- مس- قلع- سرب- روی) در دو محدوده دهحسین و نظامآباد، ...
بیشتر
در جنوبباختری شازند، دو مورد کانهزایی رگهای تنگستن- مس در محدودههای نظامآباد و دهحسین مشخص شده است. رگههای گرمابی کوارتز- تورمالین کانهدار، سنگهای میزبان متفاوتی (گرانیتبیوتیتی و ماسهسنگ کمدگرگونه) دارند. با توجه به شباهت فلزات کانهساز (تنگستن- مس- قلع- سرب- روی) در دو محدوده دهحسین و نظامآباد، یکسان بودن کانیشناسی رگهها (کوارتز-تورمالین نوع دراویت) و مشابهت الگوی تغییرات REE در این دو محدوده، میتوان نتیجه گرفت که رگههای کانهدار دهحسین و نظامآباد، یک منشأ دارند؛ یعنی هنگامیکه فاز سیال حاوی بور در منطقه فعال بوده است، موجب کانهسازی نوع رگههای کوارتز-تورمالیندار در منطقه شده است. همچنین با توجه به بیبار بودن تودههای نفوذی موجود در منطقه و دیگر شواهد کانیشناسی- ژئوشیمیایی بهدست آمده در این پژوهش، میتوان نتیجه گرفت که تنگستن و دیگر عناصر فلزی در رگههای کانهدار نظامآباد و دهحسین، منشأ رسوبی/ دگرگونه دارند
علیرضا غیاثوند؛ مجید قادری؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران
چکیده
کانسارهای آهن شمال سمنان در جنوب زون ساختاری البرز مرکزی واقع شدهاند. از نظر چینهشناسی، برونزدهای پالئوزوییک تا کواترنر در این منطقه مشاهده میشوند. گسلهای سمنان، درجزین، عطاری و دیکتاش منطقه را متأثر ساختهاند. در شمال سمنان، تودهای گرانیتوییدی با ترکیب حد واسط تا اسیدی و ماهیت کلسیمی- قلیایی و متاآلومین، که ویژگیهای گرانیتهای ...
بیشتر
کانسارهای آهن شمال سمنان در جنوب زون ساختاری البرز مرکزی واقع شدهاند. از نظر چینهشناسی، برونزدهای پالئوزوییک تا کواترنر در این منطقه مشاهده میشوند. گسلهای سمنان، درجزین، عطاری و دیکتاش منطقه را متأثر ساختهاند. در شمال سمنان، تودهای گرانیتوییدی با ترکیب حد واسط تا اسیدی و ماهیت کلسیمی- قلیایی و متاآلومین، که ویژگیهای گرانیتهای نوع I را نشان میدهد، در سنگهای آتشفشانی- آذرآواری ائوسن نفوذ کرده، به گونهای که در محل تماس توده با این سنگها، اسکارنزایی و کانهزایی آهن رخ داده است. کانیشناسی کانسارها به طور عمده به صورت مگنتیت، همراه با هماتیت، اولیژیست، پیریت، کالکوپیریت، گارنت، پیروکسن و اپیدوت است. مادة معدنی به شکل تودهای، عدسی و رگهای بوده و بافت آن پراکنده، برشی، رگه- رگچهای و تودهای است. دگرسانیهای پروپیلیتی، آرژیلی، سیلیسی، سریسیتی، کلریتی و پیریتی، به ترتیب بیشترین گسترش را در منطقه دارند. ویژگیهای توده نفوذی منطقه، هماهنگی بسیار جالبی را با تودههای نفوذی مولد اسکارن آهن نشان میدهند. بر اساس تغییر پارامترهای محاسبه شده برای عناصر REE، سیالات گرمابی مؤثر در کانهزایی، حائز منشأ ماگمایی بوده و تودة نفوذی در تأمین مواد معدنی تشکیلدهنده اسکارن، سهم عمده را بر عهده داشته است. به موازات تزریق، جایگیری و تبلور توده نفوذی، حجم قابلتوجهی سیال آهندار، از راه نفوذ در سنگهای آتشفشانی- آذرآواری ، باعث متاسوماتیسم قلیایی و نهشته شدن کانسارهای آهن شمال سمنان شده که دارای تشابه زیادی با کانسارهای اسکارن آهن کلسیک است.
غلامرضا راستگوی مقدم؛ ابراهیم راستاد؛ نعمت الله رشیدنژاد عمران؛ محمد محجل
چکیده
کانسار طلای زرترشت در بخش جنوبخاوری پهنه سنندج- سیرجان قرار دارد. واحدهای سنگی رخنمونیافته در منطقه که در حد رخساره شیستسبز متوسط تا پایین دگرگون شدهاند، شامل مجموعهای از سنگهای آتشفشانی دگرگون شده با ترکیب مافیک تا حدواسط، واحدهای آتشفشانی- رسوبی دگرگونشده و متابازیت هستند که دایکهای نفوذی بازی تا اسیدی ...
بیشتر
کانسار طلای زرترشت در بخش جنوبخاوری پهنه سنندج- سیرجان قرار دارد. واحدهای سنگی رخنمونیافته در منطقه که در حد رخساره شیستسبز متوسط تا پایین دگرگون شدهاند، شامل مجموعهای از سنگهای آتشفشانی دگرگون شده با ترکیب مافیک تا حدواسط، واحدهای آتشفشانی- رسوبی دگرگونشده و متابازیت هستند که دایکهای نفوذی بازی تا اسیدی در آنها نفوذ کردهاند. سن این واحدها به پالئوزوییک پسین نسبت داده شده است. توالیهای سنگی، تحتتأثیر فازهای متعدد و شدید دگرشکلی، نظم اولیه خود را از دست داده و فابریکهای جدیدی را نشان میدهند. نوع و شدت دگرشکلی یکسان نبوده، بلکه انواع دگرشکلیها به صورت پهنههای برشی گذر از شکلپذیر به شکنا تا شکنا در منطقه مشاهده میشوند.
کانهزایی طلا در پهنههای برشی گذر از شکلپذیر به شکنا و شکنا روی داده است. کانهزایی طلا در پهنههای گذر از شکلپذیر به شکنا، دارای ژئومتری عدسی شکل و در جهت شیب و امتداد برگوارگی است. نتایج حاصل از تجزیه شیمیایی نمونههای بخشهای سیلیسیشده این پهنهها، میزان طلا را بین 5/0 تا 95/7 گرم در تن نشان داده است. دگرشکلی در این پهنهها به صورت فابریک میلونیتی اولیه در حاشیه و بخش میانی پهنه، و فابریک شکنا در مرکز پهنه است. در پهنههای برشی تیپ شکنا، بیشترین تمرکز طلا، در امتداد گسلههای عادی با روند N70W تا E-W و شیب به سمت جنوب است. این تیپ کانهزایی شامل رگهها و نوارهای سیلیسی- سولفیدی طلادار بوده و به صورت ناپیوسته در گسترهای به طول بیش از 5/1 کیلومتر مشاهده میشود. نتایج حاصل از تجزیه شیمیایی نمونههایی از پهنه سیلیسی- سولفیدی، میزان طلا را تا 2/17 گرم در تن و در مواردی تا 7/35 گرم در تن نشان داده است. واحدهای سنگی دربرگیرنده کانهزایی در پهنههای برشی، تحت تأثیر دگرسانی قرارگرفتهاند. شدت و نوع دگرسانی در واحدهای مختلف، متفاوت است. از مهمترین دگرسانیها، دگرسانی کلریتی، اپیدوتی، سریسیتی، کربناتی، آرژیلی، سیلیسی و سولفیدی هستند. دگرسانی سیلیسی- سولفیدی، بیشترین گسترش را در بخش داخلی پهنههای برشی داشته و منطبق بر پهنههای طلادار است.
بررسیهای انجامشده نشاندهنده ارتباط مکانی و زمانی دگرسانی با دگرشکلی است. از نظر مکانی، این ارتباط توسط انطباق پهنهبندی دگرسانی و دگرشکلی مشخص میشود. از سوی دیگر، فضاهای خالی که در طی دگرشکلی شکلپذیر و فرایند میلونیتیشدن همروند با برگوارگی به وجود آمدهاند و نیز ریزشکستگیهای موجود در پورفیروکلاستها که در حین جریان کاتاکلاستیکی بلورها ایجاد شدهاند، هر دو توسط کوارتز و پیریت مرحله گرمابی به طور همزمان پرشدهاند که این خود بیانگر همبستگی زمانی دگرسانی و دگرشکلی است. نکته جالب این که، تغییرات عیار طلا با دگرشکلی و دگرسانی ارتباط نزدیک دارد. این ارتباط توسط نتایج حاصل از تجزیه شیمیایی نمونههای برداشتشده از ترانشهها و تونلها که همروند و یا عمود بر برگوارگی واحدهای سنگی حفر شدهاند، مشخص میشود، به طوری که عیارهای بالای طلا به بخشهای سیلیسی و سولفیدی بهشدت دگرشکل (میلونیتی و اولتراکاتاکلاسیتی) و پهنههای سیلیسی- سولفیدی طلاداری که در بخش داخلی پهنههای دگرسانی قرارگرفتهاند، تعلق دارند.
کانیشناسی ماده معدنی تقریباً ساده بوده و شامل پیریت و پیریت آرسنیکدار و مقادیر بسیار ناچیزی گالن و اسفالریت است. بر اساس مطالعات میکروسکوپی، طلا به صورت آزاد و الکتروم وجود دارد. همچنین، تجزیه میکروپروب الکترونی و میکروسکوپ الکترونی، نشاندهندة حضور طلا در شبکه کانههای سولفیدی است. بر اساس این مطالعات، طلا با فاز پیریت و پیریتآرسنیکدار مشاهده میشود. همچنین این مطالعهها بیانگر حضور نقره در شبکه سولفیدها و درون باطله سیلیسی است.
مطالعات انجامشده در مقیاسهای مختلف، عوامل کنترلکننده تمرکز کانهزایی در کانسار زرترشت را پهنههای برشی (شکلپذیر- شکنا و شکنا) و دگرسانی (سیلیسی و سولفیدی) نشان میدهد. مقایسه ویژگیهای اصلی کانسار زرترشت با کانسارهای طلای تیپ کوهزایی حاکی از آن است که کانسار زرترشت از نظر ویژگیهای زمینشناسی و کانهزایی، بیشترین شباهت را با این تیپ از کانسارها دارد.