حمید جوانبخت جبارآبادی؛ سید احمد علوی
چکیده
گستره مورد مطالعه در شمال خاوری استان کرمانشاه و در محل زمیندرز اصلی زاگرس قرار گرفته است. برای انجام تحلیلهای ساختاری در این بخش، شش برش ساختاری عمود بر روند ساختارها ترسیم شده است. ساختارها و گسلهای مختلف با سازوکارهای متفاوت در این برشها نشان میدهد که گستره مورد مطالعه از دوره کرتاسه تاکنون، دو گامه (فاز) زمینساختی ...
بیشتر
گستره مورد مطالعه در شمال خاوری استان کرمانشاه و در محل زمیندرز اصلی زاگرس قرار گرفته است. برای انجام تحلیلهای ساختاری در این بخش، شش برش ساختاری عمود بر روند ساختارها ترسیم شده است. ساختارها و گسلهای مختلف با سازوکارهای متفاوت در این برشها نشان میدهد که گستره مورد مطالعه از دوره کرتاسه تاکنون، دو گامه (فاز) زمینساختی را پشت سر گذاشته است. گامه نخست که یک گامه فشارشی بوده که از کرتاسه شروع شده و حداقل تا میوسن ادامه داشته است. گسلهای ایجاد شده در این گامه بهصورت راندگیهای با جابهجایی زیاد هستند که مهمترین آنها راندگی اصلی زاگرس است. گامه دوم زمینساختی که بسیار جوان و فعال بوده؛ بهصورت یک سامانه ترافشارشی عمل کرده است. اصلیترین ساختارهای ایجاد شده در این گامه دو گسل راستبر صحنه و میانراهان هستند. این دو گسل از تکههای گسل جوان اصلی زاگرس هستند و عملکرد آنها باعث ایجاد ساختارهای ثانویه مانند حوضه واگشوده دینور و ساختار گلساخت مثبت بر روی گسل صحنه شده است. در نهایت با توجه به ارتباط بین ساختارها و چینههای با سنهای مختلف مدل فرگشت ساختاری گستره در شش مرحله بیان شده است. در طی این مراحل گسلهای همراستا اما با سازوکار متفاوت ایجاد شدهاند که نشاندهنده چرخش محور تنش 1σ در خلاف جهت عقربههای ساعت از کرتاسه تاکنون است.
مریم اسدی؛ حبیب علیمحمدیان؛ محسن اویسی موخر؛ نوربخش میرزایی
چکیده
سالهای متمادی است که از مطالعات دیرینهمغناطیسی برای بررسی فعالیت زمینساختی گسلهای موجود در نقاط مختلف جهان استفاده میشود. هدف اصلی این پژوهش انجام تحقیقات دیرینهمغناطیسی روی گسل صحنه است که بخش میانی گسل اصلی عهد حاضر زاگرس در باختر ایران است. این گسل 100 کیلومتر طول دارد و گسل نهاوند در جنوب خاور را به گسل مروارید در ...
بیشتر
سالهای متمادی است که از مطالعات دیرینهمغناطیسی برای بررسی فعالیت زمینساختی گسلهای موجود در نقاط مختلف جهان استفاده میشود. هدف اصلی این پژوهش انجام تحقیقات دیرینهمغناطیسی روی گسل صحنه است که بخش میانی گسل اصلی عهد حاضر زاگرس در باختر ایران است. این گسل 100 کیلومتر طول دارد و گسل نهاوند در جنوب خاور را به گسل مروارید در شمال باختر پیوند میدهد. امتداد آن شمال باختری- جنوب خاوری است. بر پایه شواهد زمینشناسی، سازوکار گسل صحنه، وارون بزرگزاویه با مؤلفه امتدادلغز راستگرد است. این سازوکار بهخوبی با حرکت صفحه عربستان بهسوی ایران مرکزی، حل سازوکار کانونی زمینلرزهها و همچنین نتایج دادههای دیرینهمغناطیسی هماهنگی دارد. نتایج تجزیه و تحلیلهای دیرینهمغناطیسی برپایه دادههای برداشتشده از 17 سایت در راستای گسل صحنه استوار است. از هر سایت 9 تا 18 نمونه برداشت شده است. در این پژوهش از اندازهگیری پسماند مغناطیسی طبیعی، تعیین کانیهای فرومغناطیسی موجود در نمونهها به کمک آزمایش بررسی ناهمگنی خودپذیری در برابر تغییر درجه حرارت با استفاده از دستگاه (CS-3) و مغناطیسزدایی به روش حرارتی و میدان متغیر استفاده شده است. بهکمک روشهای آزمایشگاهی انجامشده، جهتهای پسماند مغناطیسی طبیعی یا به عبارتی زوایای میل (Inclination) و انحراف مغناطیسی (Declination) نمونهها در زمان شکلگیری سنگ، میانگین جهتهای دیرینهمغناطیسی، قطب مجازی ژئومغناطیسیVGP (Virtual Geomagnetic polarity) هر سایت نمونهبرداری و قطبیتهای عادی و وارون (Normal & Reverse) در منطقه مورد مطالعه تعیین شد. همچنین، جهتهای مغناطیسی نمونهها و جهت میانگین مغناطیسی هر سایت رسم و عدم قطعیت یا حد اطمینان 95α و ضریب دقت K تعیین شد. جهتهای محاسبهشده و جهتهای میانگین دیرینهمغناطیسی هر سایت با جهت قطب مرجع دیرینهمغناطیسی بینالمللی افیولیتهای ایران مرکزی مقایسه و مقدار چرخش سایتها تعیین شد. جهتهای چرخشبرای 9 سایت ساعتگرد و برای 4 سایت پادساعتگرد بهدست آمد. احتمال دارد که این چرخشها توسط حرکت امتدادلغز راستگرد گسلهای مروارید و نهاوند، که بهعنوان مؤلفههای تنش تراکمی و برشی روی گسل صحنه عمل میکنند و نشاندهنده رژیم تنشی فشاری هستند، به وجود آمده باشند. تحت تأثیر این میدان تنشی زمینساختی، شکستگیهای سیستماتیک برشی مدل ریدل میتواند برای تفسیر دادههای مغناطیسی مفید باشد. بر پایه این مدل، شکستگیهای برشی همسو (P,D,R) موجب چرخش ساعتگرد و شکستگیهای برشی ناهمسو(Ŕ) سبب چرخش پادساعتگرد بلوکهای سنگی شده است.