خلیل بهارفیروزی؛ احمد خاکزاد؛ حمید نظری؛ محمدهاشم امامی
چکیده
فلات آذربایجان دارای تنوع ریختشناسی و انواع کانیسازیهاست که هر دو آنها تحت تأثیر رژیم ساختاری حاکم بر منطقه هستند. این رژیم از زمان برخورد صفحه عربی با اورازیا شروع شده و تا زمان حاضر ادامه دارد. گسلهای راستالغز مهمترین عامل تغییرات ساختاری و شکلدهنده پهنههای مختلف کششی و فشارشی و مظاهر مختلف این پهنهها در آذربایجان ...
بیشتر
فلات آذربایجان دارای تنوع ریختشناسی و انواع کانیسازیهاست که هر دو آنها تحت تأثیر رژیم ساختاری حاکم بر منطقه هستند. این رژیم از زمان برخورد صفحه عربی با اورازیا شروع شده و تا زمان حاضر ادامه دارد. گسلهای راستالغز مهمترین عامل تغییرات ساختاری و شکلدهنده پهنههای مختلف کششی و فشارشی و مظاهر مختلف این پهنهها در آذربایجان هستند. گسلهای چیره دارای روند شمال باختری- جنوب خاوری و بیشتر دارای سازکار راستالغز راستبر هستند؛ در حالیکه گسلهای دیگر با روند شمال خاوری- جنوب باختری بیشتر سازوکار چپبر دارند. وضعیت بردار حرکتی در دو سوی گسلها، در محل برخورد، تعیین کننده رژیم زمینساختی حاکم است و در نتیجه ریختشناسی، نفوذ دایکهاو رگهها را تحت کنترل دارند. محل خمش گسلهای راستالغز و محل پیوستن قطعات مختلف یک گسل نیز از مناطقی هستند که رژیم زمینساختی حاکم بر آنها سبب جایگیری استوکهای نفوذی گرانیتی مستعد برای کانیسازی ویا شکلگیری رگههای متعدد سیلیسی طلادار شده است. در منطقه جنوب باختری سبلان به دلیل خمش در راستای گسل اهر- سراب، رژیم زمینساختی کششی حاکم و منجر به نفوذ رگههای متعدد سیلیسی شده است که برخی از آنها طلادار هستند.
شهرزاد ابوتراب؛ احمد خاکزاد؛ فریبرز قریب؛ سیمین مهدیزاده تهرانی
چکیده
برگه 1:100000 اردستان در بخش جنوبی چهار گوش 1:250000 کاشان در °52 تا ׳30 °52 طول خاوری و ° 33 تا ׳30 ° 33 عرض شمالی در شمال باختری استان اصفهان قرار گرفته است. بیشتر این ناحیه در پهنه ساختاری ارومیه- دختر واقع شده و محدودهای در جنوب باختری این برگه، پهنه سنندج – سیرجان را شامل میشود. بیشتر رخنمونهای ناحیه شامل سنگهای ...
بیشتر
برگه 1:100000 اردستان در بخش جنوبی چهار گوش 1:250000 کاشان در °52 تا ׳30 °52 طول خاوری و ° 33 تا ׳30 ° 33 عرض شمالی در شمال باختری استان اصفهان قرار گرفته است. بیشتر این ناحیه در پهنه ساختاری ارومیه- دختر واقع شده و محدودهای در جنوب باختری این برگه، پهنه سنندج – سیرجان را شامل میشود. بیشتر رخنمونهای ناحیه شامل سنگهای آتشفشانی و آذرآواری با ترکیب میانه تا بازیک مربوط به فعالیت آتشفشانی ائوسن میانی تا پسین است. سنگهای نفوذی این منطقه از نظر زمانی، طیف گستردهای داشته و مربوط به یک فاز نیمه ژرف با سن الیگوسن و الیگومیوسن و یک فاز کم ژرفا با سن پلیوسن است که ترکیب نیمه اسیدی و اسیدی دارند. تودههای نفوذی در فازهای گوناگون سبب دگرسانی و کانیسازی فلزاتی از جمله مس، مولیبدن، طلا، سرب، روی، آهن و .... در منطقه شدهاند. در این پژوهش با استفاده از تمامی دادههای موجود شامل نقشههای زمینشناسی، برداشتهای ژئوشیمیایی و نشانههای معدنی شناخته شده و همچنین اطلاعات استخراج شده از پردازش دادههای ژئوفیزیک هوایی موجود و نیز بهرهگیری از لایههای مختلف اطلاعاتی بهدست آمده (شامل شکستگیها، دگرسانیهای گرمابی و واحدهای سنگی افزون بر نقشههای زمینشناسی) از پردازش دادههای ماهوارههای زمینی همچون Landsat، Terra وRadarsat، بانکهای اطلاعاتی مورد نیاز تهیه شد. این دادهها پس از وزندهی به روش نوین تحلیل سلسله مراتبیAnalytic Hierarchy Process –AHP))، با در نظر گرفتن مدل زایشی مورد انتظار در منطقه، براساس روش همپوشانی شاخص (Index Overlay) در سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) تلفیق و مدل سازی شدند. نتیجه این بررسیها تهیه نقشه نواحی امید بخش معدنی طلای اپیترمال بوده است. خاطر نشان میسازد با توجه به بازدیدهای صحرایی و کسب نتایج مثبت در مشاهدات زمینی و تجزیههای آزمایشگاهی، 5 محدوده دارای پتانسیل با اولویت اول در ورقه اردستان برای بررسیهای اکتشافی تکمیلی در فاز پیجویی معرفی شدند.
تقی نبئی؛ احمد خاکزاد؛ مهدی حسینی؛ سید رضا مهرنیا
چکیده
منطقه مورد مطالعه بخشی از نوار ماگمایی ارومیه - بزمان در پهنه ساختاری ایران مرکزی است که در جنوب شهر بویینزهرا (استان قزوین) واقع شده است. در این ناحیه سنگهای آتشفشانی و آذرآواری توسط یک توده نفوذی قطع شدهاند و در سنگهای میزبان و در داخل توده نفوذی، دگرسانی گستردهای رخ داده است. در این مطالعه دادههای ETM+ ماهواره ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه بخشی از نوار ماگمایی ارومیه - بزمان در پهنه ساختاری ایران مرکزی است که در جنوب شهر بویینزهرا (استان قزوین) واقع شده است. در این ناحیه سنگهای آتشفشانی و آذرآواری توسط یک توده نفوذی قطع شدهاند و در سنگهای میزبان و در داخل توده نفوذی، دگرسانی گستردهای رخ داده است. در این مطالعه دادههای ETM+ ماهواره لندست7 بهمنظور بارزسازی نواحی تحت تأثیر دگرسانی استفاده شده است و دگرسانی کلی ناحیه توسط روشهای رایج ترکیب رنگی (RGB)، نسبتگیری باندی و بهویژه تحلیل مؤلفههای اصلی (PCA) نقشهبرداری شدند. هر سه روش برای حصول اطلاعات عمومی دگرسانی از دادههای تصویری منطقه مؤثر واقع شدند. روش تحلیل مؤلفههای اصلی(PCA) و بهویژه تحلیل مؤلفههای اصلی انتخابی (تکنیک کروستا)، نتایج بسیار دقیقی ارائه مینماید که بهکمک آن نواحی دگرسان شده رسی و اکسید آهنی، تفکیک شدند. در نواحی بهشدت دگرسان شده، نتایج حاصل از تحلیل کانیشناختی محصولات دگرسانی (به روش XRD)، دو شکل منطقهبندی قائم و جانبی را نمایان میسازد که در منطقهبندی قائم از پایین به بالا، مناطق آرژیلیک پیشرفته، آلونیتی و سیلیسی و در منطقهبندی افقی از محل سطوح گسلی به طرف سنگ دیواره، مناطق آرژیلیک پیشرفته و پروپلیتیک شناسایی شد. ترکیب کانیشناختی هر منطقه و شکل منطقهبندی آنها، نوع دگرسانی در این منطقه را نوع اسیدی سولفاتی معرفی مینماید. مطالعه میانبارهای سیال بلورهای کوارتز موجود در رگههای کوارتز، حکایت از وجود دو فاز مایع و بخار (LV) را داشته و مطالعه آنها، درصد شوری بین 8/16% تا 2/19 % (NaCl wt%) و دمای همگنشدگی بین 204 تا 280 درجه سانتیگراد را نشان میدهد.
مریم فرمهینی فراهانی؛ احمد خاکزاد؛ هوشنگ اسدی هارونی؛ محمدهاشم امامی
چکیده
معدن مس و مولیبدن پورفیری کهنگ در استان اصفهان و 10 کیلومتری خاور شهرستان زفره و در کمربند آتشفشانی- نفوذی ارومیه - دختر قرار گرفته است. بیش از 90 درصد سنگهای این محدوده اکتشافی تحت تأثیر سیالهای گرمابی دگرسان شده است به گونهای که انواع دگرسانیهای مرتبط با ذخایر مس و مولیبدن پورفیری در آنجا دیده میشود. بیشتر سنگهای منطقه از ...
بیشتر
معدن مس و مولیبدن پورفیری کهنگ در استان اصفهان و 10 کیلومتری خاور شهرستان زفره و در کمربند آتشفشانی- نفوذی ارومیه - دختر قرار گرفته است. بیش از 90 درصد سنگهای این محدوده اکتشافی تحت تأثیر سیالهای گرمابی دگرسان شده است به گونهای که انواع دگرسانیهای مرتبط با ذخایر مس و مولیبدن پورفیری در آنجا دیده میشود. بیشتر سنگهای منطقه از نوع حدواسط تا اسیدی نیمهآتشفشانی است و دگرسانیهای فیلیک، آرژیلیک، پروپیلیتیک و سیلیسی را نشان میدهند. با توجه به این که توده اصلی ذخیره تحت تأثیر فرسایش قرار نگرفته است و در ژرفا قرار دارد، دگرسانی پتاسیک در سطح محدوده رخنمون ندارد. در بررسی دگرسانیهای موجود در منطقه اکتشافی از روشهای مختلفی همچون دورسنجی، مطالعه مقاطع نازک و تجزیه شیمیایی نمونهها استفاده شده است. مسئله دیگری که در این پژوهش به آن پرداخته شده آمیختگی ماگمایی است؛ این مسئله با شواهد سنگنگاری همچون بافت غربالی، حاشیههای خلیجی در درشتبلورهای اولیه کوارتز و چگونگی تأثیر سیالهای گرمابی در بلورهای پلاژیوکلاز بهویژه در واحدهای سنگشناختی آندزیت پورفیری تأیید میشود. از سوی دیگر حجم گسترده سنگهای اسیدی و نیمهاسیدی، محدوده قابل توجه دگرسانی و حضور دو نسل کانهزایی هر کدام بهگونهای نشان از آمیختگی ماگمایی در محدوده اکتشافی است. در این پژوهش به همانندیهای کهنگ و دیگر پورفیریها در پهنه ارومیه- دختر توجه شده است.
معصومه خلج معصومی؛ محمد لطفی؛ ایوب معمار کوچهباغ؛ احمد خاکزاد؛ پیمان افضل
چکیده
منطقه مورد مطالعه در آنومالی پنج ساغند، در پهنه ساختاری ایران مرکزی و در کمربند فلززایی بافق- رباط پشتبادام قرار دارد. کانیسازی اورانیم، توریم و عناصر خاکی کمیاب در منطقه ساغند، بهطور چیره از نوع گرمابی و متاسوماتیسم وابسته به تودههای نفوذی منطقه (گرانیت موجود در شمال آنومالی پنج) است. تمرکز اورانیم نوع گرمابی، از سامانه ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در آنومالی پنج ساغند، در پهنه ساختاری ایران مرکزی و در کمربند فلززایی بافق- رباط پشتبادام قرار دارد. کانیسازی اورانیم، توریم و عناصر خاکی کمیاب در منطقه ساغند، بهطور چیره از نوع گرمابی و متاسوماتیسم وابسته به تودههای نفوذی منطقه (گرانیت موجود در شمال آنومالی پنج) است. تمرکز اورانیم نوع گرمابی، از سامانه شکستگیهای ژرف پیروی میکند و در حواشی عدسیها و تودههای مگنتیت به جا گذاشته شده است. علت آن، ایجاد محیطهای ژئوشیمیایی مناسب است و پدیده متاسوماتیسم آلکالن و همراهی توریم و اورانیم با عناصر خاکی کمیاب یکی از آشکارترین ویژگیهای این چرخه فلززایی در ایران مرکزی و منطقه مورد مطالعه است. در منطقه ساغند و بهویژه محدوده مورد مطالعه، سریم و ایتریم همبستگی مثبت زیادی با کانیسازی عناصر پرتوزا (اورانیم و توریم) نشان میدهند. به خاطر رابطه ژنتیکی این عناصر (سریم و ایتریم)، با کمک روش آمار کلاسیک و با استفاده از محاسبه متغیرهای آماری روی دادههای لیتوژئوشیمیایی برداشتشده در منطقه، جدایش جوامع بیهنجار صورت پذیرفت، سپس نمودارهای ستونی پراکندگی فراوانی آن رسم و متغیرهای آماری عناصر محاسبه و در پایان جدایش جوامع بیهنجار صورت گرفت. نتایج حاصل از همبستگی مثبت و بالای توریم و اورانیم با عناصر سریم و ایتریم در منطقه نشان میدهد که فازهای کانیسازی این عناصر یکسان است و از یک سازوکار پیروی میکند. با تلفیق نقشههای ژئوشیمیایی با زمینشناسی مشخص شدکهکانیسازی عناصر پرتوزا در منطقه از نوع متاسوماتیت است که سنگهای اولیه منطقه، شامل واحدهای سنگی آذرآواری، دیابازها، داسیتپورفیری و گابرو را تحت تأثیر متاسوماتیسم قرار داده و انواع سنگهای اصلی منطقه آمفیبولمتاسوماتیت، آمفیبول – آلبیتمتاسوماتیت، آلبیتمتاسوماتیت، آمفیبول- کوارتز- فلدسپار متاسوماتیت، آمفیبول- فلدسپار- اپیدوتمتاسوماتیت و آمفیبول- بیوتیت- ارتوز- تالک- کلریت- اپیدوتمتاسوماتیت را در منطقه بهوجود آورده است. بیهنجاری بهدستآمده برای اورانیم، با روش آمار کلاسیک، در باختر متمایل به جنوب باختری، مرکز و جنوب نقشه مشخص شد. این روش برای بیهنجاری توریم، نواحی باختر متمایل به جنوب باختری، مرکز و جنوب نقشه- که بخش مرکزی توریم بیشتری نسبت به اورانیم دارد- را آشکار کرد و برای بیهنجاری سریم و ایتریم نیز همان مناطق بیهنجار بالا را نشان داد، با این تفاوت که مقدار ایتریم نسبت به عناصر دیگر در مرکز، بیهنجاری بیشتری را نشان میدهد.
داوود رفاهی؛ احمد خاکزاد؛ نیما نظافتی؛ خلیل بهارفیروزی؛ علی بیاتانی
چکیده
پیدایش و گسترش ابزارهای پیشرفته سنجش از دور و ژئوفیزیک هوایی در زمینه اکتشاف منابع معدنی در دهههای اخیر، ناشی از اهمیت این صنعت است. در این پژوهش، از تصاویر سنجندهASTER و دادههای ژئوفیزیک هوایی بهمنظور پهنهبندی نواحی دگرسانی و تحلیل سیستم حاکم بر کانهزایی منطقه و تعیین مناطق پتانسیل معدنی در برگة 1:25000 اوغلانسر در ...
بیشتر
پیدایش و گسترش ابزارهای پیشرفته سنجش از دور و ژئوفیزیک هوایی در زمینه اکتشاف منابع معدنی در دهههای اخیر، ناشی از اهمیت این صنعت است. در این پژوهش، از تصاویر سنجندهASTER و دادههای ژئوفیزیک هوایی بهمنظور پهنهبندی نواحی دگرسانی و تحلیل سیستم حاکم بر کانهزایی منطقه و تعیین مناطق پتانسیل معدنی در برگة 1:25000 اوغلانسر در شمال شهرستان سراب در استان آذربایجان شرقی، استفاده شد. منطقه از دید زمینساختی پهنه ساختاری البرز باختری- آذربایجان قرار میگیرد و از دید زمینشناسی در بردارنده مجموعهای از سنگهای آذرین که سن ترشیری (ائوسن و نئوژن) به آنها نسبت داده شده است. این مجموعه شامل انواع سنگهای آندزیتی، ریوداسیتی، ریولیتی وگرانودیوریتی است. شکل جایگیری سنگهای یادشده بهطور چیره بهصورت مجموعههای آذرآواری شامل انواع توفها و برشهای آتشفشانی و روانههای گدازهای است. در این پژوهش از انواع روشهای تحلیل طیفی مانند روش فیلترگذاری تطبیقی (MF)، روش پیشبینی خطی باند (LS-fit)، روش انطباق سیمای طیفی (SFF)، روش نقشهبردار زاویه طیفی (SAM) روی تصاویر ASTER، بهمنظور پهنهبندی نواحی دگرسانی استفاده شد. همچنین از روشهای تجزیه طیفی روی دادههای ژئوفیزیک هوایی مغناطیسی بهمنظور استخراج تودههای کمژرفا و گسلها استفاده شد. با تصاویر ASTER و دادههای ژئوفیزیک هوایی، نقشة اولیة پتانسیل معدنی منطقه بهدست آمد. برای اعتبارسنجی این نتایج، 200 نمونه از منطقه برداشت شد و نمونهها به روشهای ICP، XRF، XRD، تجزیه شده و مورد مطالعه قرار گرفتند که نتابج 190 نمونه (95 درصد)، نتایج حاصل از پردازشهای سنجش از دور و ژئوفیزیک هوایی را تأیید کردند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که استفاده همزمان از تصاویر دورسنجی و ژئوفیزیک هوایی میتواند به بهبود نتایج حاصل کمک کند. به همین دلیل استفاده از روشهای یادشده برای دسترسی به نتایج مناسبتر و با دقت بیشتر و برای انطباق نتایج دادهها با هم ضروری بهنظر میرسد.
محمدرضا امیدوار اشکلک؛ احمد خاکزاد؛ نیما نظافتی؛ میر علیاصغر مختاری؛ بهروز برنا؛ سرمد روزبه کارگر
چکیده
منطقه مورد مطالعه در بخش باختری پهنه البرز مرکزی قرار گرفته و دربرگیرنده افق بوکسیتی- لاتریتی در مرز سازندهای الیکا و شمشک است. افق یادشده به تریاس میانی تعلق دارد. افق بوکسیتی- لاتریتی در 4 محور زردکوه- لریته، شگل- سنگرود، عباسک- هیر و عرشهکوه- ذکابر با روند خاوری- باختری رخنمون یافته است. مقطع عرضی کامل افق بوکسیتی- لاتریتی ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در بخش باختری پهنه البرز مرکزی قرار گرفته و دربرگیرنده افق بوکسیتی- لاتریتی در مرز سازندهای الیکا و شمشک است. افق یادشده به تریاس میانی تعلق دارد. افق بوکسیتی- لاتریتی در 4 محور زردکوه- لریته، شگل- سنگرود، عباسک- هیر و عرشهکوه- ذکابر با روند خاوری- باختری رخنمون یافته است. مقطع عرضی کامل افق بوکسیتی- لاتریتی از 3 بخش پایینی بهرنگ خاکستری تیره و پیزولدار، میانی با ماهیت لاتریتی و بهرنگ سرخ آجری و بالایی بهرنگ خاکستری روشن تشکیل شده است. هر چند که در برخی نقاط، تنها بخشهایی از افق رخنمون دارد. از دید کانیشناسی، کائولینیت و کوارتز، کانیهای اصلی سازنده افق بوکسیتی- لاتریتی است و کانیهای دیاسپور، بوهمیت، آناتاز، هماتیت و گوتیت در رده بعدی قرار دارند. بخشهای خاکستریرنگ، دارای عیارهای بالای Al2O3 و پایین Fe2O3 هستند در حالی که در بخش میانی، Fe2O3 عیار بالایی دارد و عیار Al2O3 کاهش نشان میدهد. میانگین عیار Al2O3، Fe2O3، SiO2 و TiO2 در کل نمونههای برداشته شده بهترتیب 35، 14، 35 و 5 درصد است. بیشترین عیار بهدست آمده برای Al2O3 در 4 محور یادشده بهترتیب 51، 61، 48 و 48 درصد بوده است. در افقهای بوکسیتی- لاتریتی، همبستگی منفی مشخص میان Al2O3 و Fe2O3، همبستگی مثبت میان Al2O3 و TiO2 و همبستگی منفی مشخصی میان Fe2O3 و SiO2 و همچنین میان Fe2O3 و TiO2 وجود دارد. نتایج مطالعات آزمایشگاهی نشان میدهد که بهترین محور افق بوکسیتی- لاتریتی از دید میانگین عیار اکسیدهای اصلی در منطقه مورد مطالعه، محور عباسک- هیر است.
حمید هراتی؛ احمد خاکزاد؛ نعمتاله رشیدنژادعمران؛ هوشنگ اسدی هارونی؛ سیدجواد مقدسی
چکیده
کانسار مس پورفیری کهنگ در کمان ماگمایی ارومیه- دختر، در شمال خاوری اصفهان قرار دارد. در پیرامون کانسار، سنگهای آتشفشانی و آذرآواری ائوسن با دامنهای از ترکیب بازالتی، تراکیآندزیتی تا داسیتی برونزد دارند. تودههای نیمهژرف و نیمهآتشفشانی گرانیتوییدی، عامل دگرسانی و کانیسازی، در چند ضربان ماگمایی از الیگوسن تا میوسن، در ...
بیشتر
کانسار مس پورفیری کهنگ در کمان ماگمایی ارومیه- دختر، در شمال خاوری اصفهان قرار دارد. در پیرامون کانسار، سنگهای آتشفشانی و آذرآواری ائوسن با دامنهای از ترکیب بازالتی، تراکیآندزیتی تا داسیتی برونزد دارند. تودههای نیمهژرف و نیمهآتشفشانی گرانیتوییدی، عامل دگرسانی و کانیسازی، در چند ضربان ماگمایی از الیگوسن تا میوسن، در مجموعه سنگهای ائوسن جایگزین شدهاند. این تودهها ترکیب مونزودیوریت، کوارتزدیوریت، گرانودیوریت تا گرانیت و بافت پورفیروییدی دارند. پهنههای دگرسانی و کانیسازی، بهصورت کلاسیک در این کانسار گسترش دارند. نمونهبرداری سطحی از خاک، به طور سیستماتیک با شبکهبندی منظم در نیمرخهایی به فاصله 50 متر و نمونهبرداری در طول نیمرخهایی به فاصله 25 متر صورت پذیرفت. 2564 نمونه به روش ICP-OES تجزیه 43 عنصری شدند. در نقشههای بیهنجاری ژئوشیمیایی عملکرد همزمان گسلها به همراه دیگر ساختارهای زمینساختی، شرایط آبوهوایی، دگرسانی و فرسایش در ظهور این بیهنجاریها باید مورد توجه قرار گیرد. همچون بیهنجاریهای لیتوژئوشیمیایی در این پژوهش نیز، بیشترین مقدار پراکندکی مس در خاور و مرکز منطقه، طلا در باختر و مرکز منطقه و مولیبدنیم در هر سه بخش منطقه به چشم میخورد که بازتابی از دقت نمونهبرداری از خاک برجا و درستی و دقت تجزیه دستگاهی در انطباق با پهنههای دگرسانی و کانیسازی در این کانسار است. در نمودارهای همبستگی عناصر، همبستگی مناسبی میان دو عنصر مس و طلا دیده میشود.