آب شناسی
محمد حسین محمودی قرائی؛ نجمه رخش ماه؛ اسداله محبوبی؛ سیدرضا موسوی حرمی
چکیده
هدف از این مطالعه ارزیابی کیفی آب های زیرزمینی جهت مصارف آشامیدن و صنعتی با اشاره به عوامل تأثیر گذار بر شیمی این آبها در دشت شمال قوچان واقع در استان خراسان رضوی است. ترکیب شیمیایی آبها بر اساس نمودار پایپر، 4/29 % کلسیم سولفاته، 5/23 % نمونه-ها سدیم سولفاته، 5/23 % نمونهها منیزیم سولفاته، 8/11 % سدیم بیکربناته، 8/5 % کلسیم بیکربناته و 8/5 % منیزیم ...
بیشتر
هدف از این مطالعه ارزیابی کیفی آب های زیرزمینی جهت مصارف آشامیدن و صنعتی با اشاره به عوامل تأثیر گذار بر شیمی این آبها در دشت شمال قوچان واقع در استان خراسان رضوی است. ترکیب شیمیایی آبها بر اساس نمودار پایپر، 4/29 % کلسیم سولفاته، 5/23 % نمونه-ها سدیم سولفاته، 5/23 % نمونهها منیزیم سولفاته، 8/11 % سدیم بیکربناته، 8/5 % کلسیم بیکربناته و 8/5 % منیزیم بیکربناته تعیین شدند. بر اساس نمودار گیبس، عامل اصلی کنترل کنندهی شیمی آبها فرآیند برهمکنش آب – سنگ است. بر اساس نمودار شولر، اکثر نمونهها از نظر آشامیدن در ردههای متوسط و قابل قبول قرار دارند. همچنین از نظر شاخص کیفی آب، 59/70 درصد آبها برای آشامیدن مناسب هستند. کاهش کیفیت برخی نمونه ها جهت مصارف آشامیدن مرتبط با افزایش یون سولفات است. شاخص لانژلیه نشان داد 35/82 درصد نمونه ها رسوبگذار و 65/17 درصد (از جمله نمونههای برداشت شده از شهرک صنعتی قوچان) خورنده هستند. علت رسوبگذار بودن آب-های محدوده دشت قوچان را میتوان به بالابودن سختی کل و وجود سازندهای آهکی نظیر مزدوران نسبت داد. همچنین، انحلال ژیپس موجود در سازند شوریجه و افزایش غلظت سولفات می تواند دلیل خورنده بودن برخی نمونه های آب باشد.
زمین ساخت
محمد حسین تحریری؛ حمید صفاری
چکیده
سامانه گسلی درونه با بیش از 700 کیلومتر طول، پس از گسل اصلی زاگرس، به عنوان بزرگترین گسل ایران شناخته میشود. در این پژوهش، این سامانه گسلی به 3 بخش اصلی تقسیم شده است زیرا سازوکار بخشهای مختلف آن متفاوت است. بخش باختری دارای سازوکار امتدادلغز چپبر با مؤلفه معکوس، بخش میانی امتدادلغز چپبر و بخش خاوری با سازوکار معکوس گزارش شده ...
بیشتر
سامانه گسلی درونه با بیش از 700 کیلومتر طول، پس از گسل اصلی زاگرس، به عنوان بزرگترین گسل ایران شناخته میشود. در این پژوهش، این سامانه گسلی به 3 بخش اصلی تقسیم شده است زیرا سازوکار بخشهای مختلف آن متفاوت است. بخش باختری دارای سازوکار امتدادلغز چپبر با مؤلفه معکوس، بخش میانی امتدادلغز چپبر و بخش خاوری با سازوکار معکوس گزارش شده است. در پژوهش حاضر، پارامترهای لرزهخیزی و تغییرات زمانی و مکانی آنها در امتداد این سامانه گسلی با استفاده از دادههای لرزهای جمعآوری شده از سال 1980 تا 2023 میلادی و بر اساس روش بیشینه تمایل مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. در این راستا تغییرات زمانی پارامتر b دو افت قابل توجه را نشان میدهد که نشانگر دو زلزله نسبتا قوی تربت حیدریه در سال 2010 و زلزله فریمان در سال 2017 میباشد. بهرغم این که هنوز جامعه علمی قادر به پیش بینی دقیق زمینلرزه نشده است، اما با توجه به روش مورد مطالعه و با پایش وتحلیل مستمر پارامترهای مختلف زمینلرزه به ویژه پارامتر b، پیشیابی وقوع زمینلرزههای محتمل دور از انتظار نیست.
زمین ساخت
محمدرضا قاسمی؛ علی آقانباتی؛ عبدالله سعیدی
چکیده
مقایسه رویدادهای کوهزایی و خشکی زایی ایران با رویدادهایی که در بخش های گوناگون دنیا و در محیط های زمین ساختی متفاوت شناسایی شده اند، سبب نوعی سردرگمی در ادبیات زمین شناسی ایران شده است. ما پس از مرور کوتاه ماهیت فرایندهای کوهزایی شناخته شده در دنیا و بررسی مسئله های در پیوند با مقایسه های یادشده در بالا، تلاش کردهایم ...
بیشتر
مقایسه رویدادهای کوهزایی و خشکی زایی ایران با رویدادهایی که در بخش های گوناگون دنیا و در محیط های زمین ساختی متفاوت شناسایی شده اند، سبب نوعی سردرگمی در ادبیات زمین شناسی ایران شده است. ما پس از مرور کوتاه ماهیت فرایندهای کوهزایی شناخته شده در دنیا و بررسی مسئله های در پیوند با مقایسه های یادشده در بالا، تلاش کردهایم با توجه به تاریخچه زمین ساختی بخش های گوناگون ایران، به صورت سامانه ای به توصیف و نام گذاری رویدادهای مهم کوهزایی و خشکی زایی کشور بپردازیم. بیشتر رویدادهای کوهزایی پرکامبرین ایران به علت ناشناس بودن سن و جایگاه زمین ساختی واحدهای سنگی نسبت داده شده به پرکامبرین، با ابهام همراه هستند. پالیوزوییک ایران بیشتر با رویدادهای خشکی زایی همراه بوده است و تنها نشانه رویداد کوهزایی واقعی به کربنیفر پسین در شمال ایران باز می گردد. رویدادهای مهم کوهزایی مزوزوییک و سنوزوییک چهره امروزی زمین ساختی ایران را رقم زده اند. زمیندرز تتیس کهن در شمال و مرکز ایران در کوهزاد گرگانی، شکل گیری لبه فعال ایران مرکزی (سنندج-سیرجان) در کوهزاد اکباتانی، فرارانش افیولیت های ایران مرکزی و زاگرس در رویدادهای کرتاسه پسین و برخورد صفحه ایران با کُنده هلمند در کوهزایی سیستانی روی دادند. شکل گیری کوهزادهای زاگرس و البرز به ترتیب از الیگوسن و میوسن آغاز شد و دگرریختی ناشی از کوتاه شدگی آنها تا به امروز ادامه دارد.
زمین ساخت
محمد امیر علیمی
چکیده
پهنه برشی بهلگرد در حاشیه شمالی کوهستان باقران، توسط گسلهای جنوب بیرجند و بهلگرد فلیشهای ائوسن را از توالی افیولیتی کرتاسه و رسوبات کواترنری جدا میکند. در ارزیابی دگرشکلی این پهنه، از آرایههای رگهای سیگموییدال بهعنوان نشانگرهای واتنش استفاده شده است. بر پایه هندسه این آرایهها، معادلات ریاضی و نمودارهای R-θ' فراسنجهای ...
بیشتر
پهنه برشی بهلگرد در حاشیه شمالی کوهستان باقران، توسط گسلهای جنوب بیرجند و بهلگرد فلیشهای ائوسن را از توالی افیولیتی کرتاسه و رسوبات کواترنری جدا میکند. در ارزیابی دگرشکلی این پهنه، از آرایههای رگهای سیگموییدال بهعنوان نشانگرهای واتنش استفاده شده است. بر پایه هندسه این آرایهها، معادلات ریاضی و نمودارهای R-θ' فراسنجهای واتنش برآورد شدند. میانگین مقادیر واتنش برشی (γ)، تغییرحجم (∆) و همگرایی در عرض پهنه (K) بهترتیب 45/0، 26/0- و 85/0 میباشند. ترسیم بیضیهای واتنش در نمودار لگاریتمی Flinn در محدوده پهنشدگی قرار گرفتهاند که گویای عملکرد همزمان برش ساده و تراکم در منطقه است و کاهش حجم تا 30% را نشان میدهند. همچنین در پهنه برشی بهلگرد مقدار °45>'θ و کلیواژها در جهت عمود بر بازشدگی رگهها ایجاد شدهاند که با ویژگیهای الگوی برش ساده تراکمی مطابقت دارند. فراسنجهای واتنش افقی در الگوی ترافشارشی مقادیر مشابهی با الگوی برش ساده تراکمی دارند. برپایه فراسنج همگرایی محاسبه شده (39/0)، پهنه برشی بهلگرد در رده پهنههای با درجه همگرایی کم قرار میگیرد که مقدارکوتاهشدگی در آن 21% برآورد میشود. روند محور ISA1 در الگوی ترافشارشی N138 است که همراستا با جهتگیری محور چین بوشاد میباشد همچنین این الگو در تحلیل ساختارهای کوچک مقیاس در منطقه الگویی موفق است.
زمین شناسی اقتصادی
سیدمهران حیدری؛ سارا صفوی؛ افشین اکبرپور؛ عذرا حسن لو؛ بهرام محقق
چکیده
ناحیه ساوه-رزن با روند نزدیک به EW، میزبان کانه زایی های مس (±طلا)، در شمالباختر کمان ماگمایی ارومیه-دختر (با روند NW) می باشد. این ناحیه با تغییر روند ساختاری-چینه ای، از شمال باختر به خاوری-باختری بیشترین واکنش را به میدان های تنش حاصل از پهنه برشی ناحیه ای نسبت به دیگر نواحی کمان ماگمایی ارومیه-دختر، از خود نشان میدهد. ...
بیشتر
ناحیه ساوه-رزن با روند نزدیک به EW، میزبان کانه زایی های مس (±طلا)، در شمالباختر کمان ماگمایی ارومیه-دختر (با روند NW) می باشد. این ناحیه با تغییر روند ساختاری-چینه ای، از شمال باختر به خاوری-باختری بیشترین واکنش را به میدان های تنش حاصل از پهنه برشی ناحیه ای نسبت به دیگر نواحی کمان ماگمایی ارومیه-دختر، از خود نشان میدهد. پهنه برشی راستگرد در این ناحیه، همچنین باعث ایجاد فضای لازم برای جایگیری تودههای نیمه ژرف، اغلب با ترکیب دیوریتی و بافت پورفیری تا میکروگرانولار در زمان الیگومیوسن در ژرفای کم و درون سنگهای آتشفشانی ائوسن شده است. این سامانه های نفوذی، با ایجاد انواع دگرسانی گرمابی مرتبط با توده (پروپیلیتیک، آرژیلیک حدواسط-پیشرفته و فیلیک)، منجر به تمرکز شماری از کانهزایی های مس-طلا با ویژگی های مشابه، بهصورت رگههای کوارتزی-سولفیدی-برشی گرمابی در حواشی خود و در امتداد شکستگیهای فرعی با روند خاوری-باختری تا شمالخاور-جنوب باختر شده است. از دیگر ویژگیهای مشترک این کانه زایی ها، می توان به دمای همگن شدگی بین C° 200-350، دامنه شوری 6-28% وزنی معادل نمک طعام، سیالات حاوی گاز CO2 و فاز مایع آبگون با حضور سولفیدهایی همچون پیریت، کالکوپیریت، بورنیت، کالکوسیت و سولفوسالتها و نسبت طلا به نقره بیشتر(1<) می توان اشاره نمود. این ویژگیها بیشترین شباهت را با ذخایر اپیترمال نوع حدواسط مرتبط با توده های نفوذی پورفیری که در کمانهای ماگمایی کالکوآلکالن تشکیل می شوند، دارند و این ناحیه را به عنوان یک هدف مناسب به منظور اکتشاف ذخایر پنهان مس- طلا پورفیری، معرفی می نماید.
سنگ شناسی
عاطفه نیمروزی؛ غلامرضا قدمی؛ جمشید حسن زاده؛ محمد پوستی
چکیده
منطقه مورد مطالعه در شهرستان ابرکوه و از نظر تقسیمات تکتونیکی- رسوبی در زون سنندج سیرجان قرار دارد. فعالیت آتشفشانی این منطقه به صورت گنبد و جریانات گدازه ای داسیتی و ریولیتی بوده و در مطالعات میکروسکوپی شامل بلورهای پلاژیوکلاز، کوارتز، هورنبلند و گاه بیوتیت هستند. سنگ های آتشفشانی مورد نظر به صورت واحدهای مجزا در تناوب با واحدهای ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در شهرستان ابرکوه و از نظر تقسیمات تکتونیکی- رسوبی در زون سنندج سیرجان قرار دارد. فعالیت آتشفشانی این منطقه به صورت گنبد و جریانات گدازه ای داسیتی و ریولیتی بوده و در مطالعات میکروسکوپی شامل بلورهای پلاژیوکلاز، کوارتز، هورنبلند و گاه بیوتیت هستند. سنگ های آتشفشانی مورد نظر به صورت واحدهای مجزا در تناوب با واحدهای رسوبی آهکی و شیلی مشاهده می شوند. این سنگها گرایش ماگمایی کالک آلکالن دارند که مشخصه محیط های فرورانش است. خصوصیات بارز مشاهده شده در نمودار های عنکبوتی و چند عنصری همانند غنی شدگی آنها در LREE ، نسبت بالای/ HREE LREE ، قعر مشاهده شده در عناصر Nb و Ti و غنی شدگی از عناصرPb، Rb و Th نشان از مشارکت پوسته قاره ای در تکوین سنگ های منطقه و شکل گیری آنان در یک محیط فرورانش در حاشیه فعال قاره ای است. نمودارهای تعیین جایگاه تکتونیکی، نیز یک محیط کمانی و از نوع قاره ای را برای آنها در نظر می گیرند. مطالعات سن سنجی انجام گرفته بر روی کانی زیرکن، سنma 7.6+177.2 معادل با ژوراسیک را برای این بخش از پهنه سنندج-سیرجان ارائه کرده که با مرحله فرورانش اقیانوس نئوتتیس به زیر پهنه ایران مرکزی تطابق دارد.
زمین ساخت
زینب تسلیمی؛ عبدالله سعیدی؛ مهران آرین؛ علی سلگی؛ منوچهر قرشی
چکیده
رشته کوههای البرز از خاور تا شمال باختری ایران مارپیچ وار دارای تغییرات زیادی در روند ساختاری شکل گرفته می باشد.رخدادهای دو فاز کوهزایی سیمرین و آلپی سبب تغییرات زیادی در حوضه رسوبی وپیچیدگی فراوان ساختاری این بخش شده است. هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل ساختارهای شکل گرفته در بخش خاوری البرز مرکزی از شمال باختر دامغان (حنوب تویه) تا ...
بیشتر
رشته کوههای البرز از خاور تا شمال باختری ایران مارپیچ وار دارای تغییرات زیادی در روند ساختاری شکل گرفته می باشد.رخدادهای دو فاز کوهزایی سیمرین و آلپی سبب تغییرات زیادی در حوضه رسوبی وپیچیدگی فراوان ساختاری این بخش شده است. هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل ساختارهای شکل گرفته در بخش خاوری البرز مرکزی از شمال باختر دامغان (حنوب تویه) تا جنوب ساری(گسل شمال البرز) بوده است. بررسی ها نشان می دهد که در پی کوتاه شدگی پوسته البرز در این منطقه چین ها الگوی آغازین خود را از دست داده و بسیاری از آنها مایل، خوابیده و یا چینهای جریانی یا کششی را به جهت جابه جا شدن یک یال آنها بر روی سطح گسل های راندگی کوچک زاوبه بصورت خوابیده را ساخته اند. از کنترل کننده های اصلی تنوع ساختاری این بخش از رشته کوه البرز گسل های راندگی فراوان می باشند. بیشترین نرخ دگرشکلی رشته کوه البرز در مرز البرز و ایران مرکزی پدید آمده است. بر پایه ویژگی های زمین شناسی و ساختاری، شکل گیری ساختارهای چین خورده در طی کوهزایی آلپی از زمان ائوسن پسین(37 میلیون سال) آغاز شده و بیشتر نرخ کوتاه شدگی و گسلش در میوسن پسین رویداده است. برآورد نرخ کوتاه شدگی در این بخش از البرز مرکزی 36.27 درصد و نرخ کوتاه شدگی این گستره نیز 0.93 میلیمتر در سال محاسبه گردیده است.
سنگ شناسی
اشرف ترکیان؛ سارا دامچین مشاک؛ زهره یارعلی؛ مریم سوری
چکیده
منطقه مورد مطالعه در شمال سنقر و در زون سنندج- سیرجان واقع شده است. شواهد صحرایی و سنگنگاری نشان میدهد که سنگهای خروجی شمال بشیرآباد از تراکیداسیت تا تراکیآندزیت و (تراکیآندزیت بازالتی دگرسان شده) و در جنوب این منطقه از آندزیت تا تراکیت تشکیل شده است. بافت در آنها به طور عمده پورفیری است. دادههای ژئوشیمیایی فراوانی ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در شمال سنقر و در زون سنندج- سیرجان واقع شده است. شواهد صحرایی و سنگنگاری نشان میدهد که سنگهای خروجی شمال بشیرآباد از تراکیداسیت تا تراکیآندزیت و (تراکیآندزیت بازالتی دگرسان شده) و در جنوب این منطقه از آندزیت تا تراکیت تشکیل شده است. بافت در آنها به طور عمده پورفیری است. دادههای ژئوشیمیایی فراوانی مجموع (Na2O+K2O)، غنیشدگی از عناصر بزرگ یون لیتوفیل و نادر خاکی سبک حاکی از آنست که این سنگها به سری آلکالن تعلق دارند. نمودارهای عنکبوتی غنیشدگی از LREE و تهیشدگی HREE را نشان میدهند. الگوهای موازی نمودارهای عنکبوتی در همه نمونه سنگهای آتشفشانی خاستگاه مشترک آنها را تایید میکند. مطابق با الگوسازی فرایندهای ماگمایی، فرایندهای تبلور تفریقی، هضم و آلایشپوستهای در تحولات ماگمای سازنده سنگهای مورد بررسی نقش مهمی داشته است. نمودارهای متمایزکننده جایگاه زمینساختی سنگهای آتشفشانی بشیرآباد نشاندهنده ارتباط آنها با کمان آتشفشانی مرتبط با فرورانش است که در یک محیط حاشیه فعال قارهای توأم با کششهای محلی شکل گرفته است.
چینه شناسی و فسیل شناسی
طیبه سربندی فراهانی؛ مهدی یزدی؛ محمودرضا مجیدی فرد
چکیده
در ناحیه کپهداغ، توالی رسوبی ژوراسیک میانی- بالایی، ردیف های مارنی- آهکی دریایی و فسیلدار میباشند. پژوهش حاضر به مطالعه افقهای آمونیتدار از بخش بالایی سازند چمن بید به ستبرای ۲۵۵ متر پرداخته که معادل با عضو 4 سازند چمنبید است. این بخش شامل تناوب سنگ آهک و مارن بوده و به سه زیرعضو تقسیم شده است که از وکستون، مادستون تا گرینستون ...
بیشتر
در ناحیه کپهداغ، توالی رسوبی ژوراسیک میانی- بالایی، ردیف های مارنی- آهکی دریایی و فسیلدار میباشند. پژوهش حاضر به مطالعه افقهای آمونیتدار از بخش بالایی سازند چمن بید به ستبرای ۲۵۵ متر پرداخته که معادل با عضو 4 سازند چمنبید است. این بخش شامل تناوب سنگ آهک و مارن بوده و به سه زیرعضو تقسیم شده است که از وکستون، مادستون تا گرینستون تشکیل شده است. براساس حضور 7 افق آمونیتدار، محدوده زمانی اکسفوردین- تیتونین پسین را نشان میدهد. آمونیتهای سازند چمنبید به خانوادههای Perispinctidae, Ataxioceratidae, Haploceratidae, Oppeliidae, وAspidoceratidae تعلق دارند. براساس پراکنش آمونیتها، ترازهای آمونیتدار به ترتیب از قدیم به جدید با بیوزونهای استاندارد جهانی Hybonatum, Semiforme, Fallauxi, Pointi و Microcanthum از نظر زمانی مطابقت دارند. از نظر دیرینه زیستجغرافیایی، آمونیتهای متعلق به خانواده Ataxioceratidae که به فراوانی در برش چمنبید حضور دارند نشاندهنده قرابت آمونیتهای تیتونین ایران با انواع ایالت سابمدیترانه میباشد؛ البته تعداد کمی از آمونیتهای متعلق به ایالت اتیوپین نیز در این میان موجود هستند. همچنین شایان ذکر است که آمونیتهای تیتونین پسین نظیر Zappalia cf. zapalensis, Paraulacosphinctes transitorios, P.seneoides برای اولین مرتبه از ایران گزارش میشوند.
رسوب شناسی
علی حسین جلیلیان؛ محمدعلی کاوسی
چکیده
سازند گدوان (هوتریوین-بارمین) معرف بخشی از توالی رسوبی کرتاسه زیرین در مناطق مرکزی و خاوری کمربند چینخورده-رانده زاگرس است. مطالعات میدانی رخنمونها و سنگنگاری 30 مقطع نازک از نمونههای این سازند در تاقدیس خانهکت همراه با بررسی نمودارهای گاما-صوتی و 25 مقطع نازک از خردههای حفاری دو حلقه چاه از میدانهای گازی دشتک و بندوبست در ...
بیشتر
سازند گدوان (هوتریوین-بارمین) معرف بخشی از توالی رسوبی کرتاسه زیرین در مناطق مرکزی و خاوری کمربند چینخورده-رانده زاگرس است. مطالعات میدانی رخنمونها و سنگنگاری 30 مقطع نازک از نمونههای این سازند در تاقدیس خانهکت همراه با بررسی نمودارهای گاما-صوتی و 25 مقطع نازک از خردههای حفاری دو حلقه چاه از میدانهای گازی دشتک و بندوبست در زیرپهنه فارس داخلی گویای رویدادهای مهمی در روند تکامل حوضه، بهویژه تغییر نظام رسوبگذاری و نوع سکوی (پلاتفرم) آن زمان است. نکته کلیدی در این میان، تغییر کربناتهای ستبرلایه و کوهساز نئوکومین به تناوب شیل، مارن و سنگ آهکهای نازکلایه سازند گدوان است که نشانه اختلال در تولید کربنات و تغییر ماهیت سکوی فارس است. آشفتگی زیستی شدید و بافت غالبا گلپشتیبان ریزرخسارههای سنگ آهک اسکلتی با حضور قابل توجه نرمتنان، جلبکهای سبز و روزنداران کفزی در تناوبهای آهکی-شیلی سازند گدوان گویای رسوبگذاری آن در یک سکوی مختلط کربناته-آواری است. این سکو نتیجه افزایش ورود آواریها از مناطق جنوبی حوضه زاگرس و تغییر سکوی شیبدار (رمپ) اُاُلیتی-پلوییدی فهلیان به محیطی متشکل از یک تالاب باز و یک فلات قاره گلی است. در بُرشهای زیرزمینی این تغییرات با افزایش قابل توجه پرتو گاما و کاهش مقدار سرعت در نمودارهای ژئوفیزیکی همخوانی دارند. بخش خلیج، معرف واحدهای آهکی محدود در شیلهای سازند گدوان است که از کاهش نسبی واردات آواری و افزایش مقطعی تولید کربنات در سکوی مختلط حکایت میکند. با توجه به آرامش نسبی زمینساختی زیرپهنه فارس داخلی در کرتاسه پیشین، تغییرات یادشده نتیجه اقلیم گرم و مرطوب و افت و خیزهای کوتاهمدت سطح جهانی آب دریاها در آن زمان است.
سنگ شناسی
سکینه مرادی؛ محمدرضا قربانی؛ شائو یانگ جیانگ
چکیده
سنگهای آتشفشانی مافیک کهک در قسمت مرکزی قوس ماگمایی ارومیه-دختر شامل بازالت و آندزیت بازالت هستند و ویژگی ماگماهای ساب آلکالن تا تحولی نشان میدهند. این سنگها براساس ایندکس تولئیتی (THL) به سری کالک آلکالن تعلق دارند. سن سنجی U-Pb زیرکن، برای سنگهای آندزیت-بازالتی و بازالتی منطقه به ترتیب سنهای تقریبی60 (پالئوسن ...
بیشتر
سنگهای آتشفشانی مافیک کهک در قسمت مرکزی قوس ماگمایی ارومیه-دختر شامل بازالت و آندزیت بازالت هستند و ویژگی ماگماهای ساب آلکالن تا تحولی نشان میدهند. این سنگها براساس ایندکس تولئیتی (THL) به سری کالک آلکالن تعلق دارند. سن سنجی U-Pb زیرکن، برای سنگهای آندزیت-بازالتی و بازالتی منطقه به ترتیب سنهای تقریبی60 (پالئوسن میانی) و 24 تا 19 میلیون سال (الیگوسن پسین-میوسن آغازی) را تعیین میکند. این سنگها در نمودارهای عنکیوتی با غنیشدگی LREE وLILE و تهیشدگی HFSE با آنومالی نسبتا منفی یا نبود آنومالی Eu و الگویی شبیه E-MORB مشخص میشوند که بیانگر ماگماتیسم مرتبط با فرورانش صفحه اقیانوسی نئوتتیس به زیر ایران مرکزی می باشد. بر اساس ویژگیهای پتروگرافی، ژئوشیمیایی و ایزوتوپی ، تبلور تفریقی نقش قابل توجهی در تحول ماگمای تشکیل دهنده این سنگها ایفا کرده است. مدلسازی عناصر کمیاب نشان میدهد که این سنگها از ذوب بخشی یک گوشتهای اسپینل لرزولیتی حاصل شدهاند. نسبتهای ایزوتوپی نیز نشان میدهند که ماگمای تشکیل دهنده سنگهای مورد مطالعه از ذوب بخشی گوشته لیتوسفری حاصل شدهاند که توسط سیالات مشتق شده از اسلب فرورونده متاسوماتیزم شدهاند. این سنگها در محیطی کششی و تحت شرایط انتقال از قوس به حوضه پشت قوس طی پالئوسن به میوسن تشکیل شدهاند.
زمین ساخت
بابک سامانی
چکیده
در این پژوهش، با استفاده از نودولهای چرتی موجود در واحدهای آهکی سازند سروک در تاقدیس پیون به بررسی کمی مقادیر کرنش در بخشهای مختلف این تاقدیس پرداخته شده است. در راستای یک پیمایش عمود بر محور، تاقدیس به 7 محدوده متفاوت تقسیم گردید. در هر محدوده حداقل 40 نودول چرتی مورد اندازهگیری قرار گرفت. نتایج حاصل از مطالعات کرنش نشان دهنده ...
بیشتر
در این پژوهش، با استفاده از نودولهای چرتی موجود در واحدهای آهکی سازند سروک در تاقدیس پیون به بررسی کمی مقادیر کرنش در بخشهای مختلف این تاقدیس پرداخته شده است. در راستای یک پیمایش عمود بر محور، تاقدیس به 7 محدوده متفاوت تقسیم گردید. در هر محدوده حداقل 40 نودول چرتی مورد اندازهگیری قرار گرفت. نتایج حاصل از مطالعات کرنش نشان دهنده افزایش مقادیر کمی کرنش از یالهای چین (Rs=1.7) به لولای چین (Rs=2.9) میباشد. تحلیل مقادیر عدد جنبش شناحتی تاوایی نشاندهنده دامنه تغییرات پارامتر تاوایی بین 0.91>l 0.68<Wk و عملکرد مؤلفههای کرنش برش محض و برش ساده و رخداد پدیده تفکیک کرنش در تاقدیس پیون است. مقادیر عدد جنبش شناختی تاوایی گویای افزایش مؤلفههای کرنش برش محض در بخشهای لولای چین و غلبه مؤلفههای کرنش برش ساده در یالهای تاقدیس پیون میباشد. بررسی نتایج حاصل از تحلیلهای کرنش گویای رخداد کوتاه شدگی پیکری بین 47 تا 50 درصد در تاقدیس پیون میباشد.
زمین شناسی اقتصادی
راضیه مهابادی؛ فرج الله فردوست
چکیده
کانسار مس آبگاره در 140 کیلومتری جنوبغرب شاهرود و بخشی از مجموعه آتشفشانی-رسوبی نوار طرود-چاهشیرین است که در حاشیه شمالی پهنه ساختاری-رسوبی ایران مرکزی واقع شده است. محدوده کانسار از نظر سنگشناسی شامل سنگهای آتشفشانی با ترکیب آندزیت، آندزیت بازالتی و بازالت و به مقدار کمتر آذرآواری (کریستالتوف) به سن ائوسن میانی-بالایی میباشد ...
بیشتر
کانسار مس آبگاره در 140 کیلومتری جنوبغرب شاهرود و بخشی از مجموعه آتشفشانی-رسوبی نوار طرود-چاهشیرین است که در حاشیه شمالی پهنه ساختاری-رسوبی ایران مرکزی واقع شده است. محدوده کانسار از نظر سنگشناسی شامل سنگهای آتشفشانی با ترکیب آندزیت، آندزیت بازالتی و بازالت و به مقدار کمتر آذرآواری (کریستالتوف) به سن ائوسن میانی-بالایی میباشد که با انواع دگرسانیهای آرژیلیتی، سریسیتی، سیلیسی، کربناتی، کلریتی و اکسیدهای آهن در امتداد رگهها همراه هستند. براساس مشاهدات صحرایی و مطالعات کانهنگاری، کانهزایی در دو مرحله هیپوژن و سوپرژن و هوازدگی صورت گرفته که کانههای پهنه هیپوژن را عموماً پیریت، کالکوپیریت و بورنیت تشکیل میدهند. بهعلاوه، بخش اعظم کانههای فاز اصلی کانهزایی بهدلیل قرار گرفتن در پهنه اکسیدان-سوپرژن از بین رفته و کانیهای ثانویه مس نظیر کالکوسیت، کوولیت، مالاکیت و کریزوکولا به جای آنها تشکیل شدهاند. دادههای میانبارهای سیال نیز، دمای بین 145 تا 217 درجه سانتیگراد و شوری بین 73/3 تا 84/9 درصد وزنی معادل NaCl و عمق 390 متر را نشان میدهند. در نهایت، بر پایه ویژگیهای زمینشناسی، کانیشناسی، ساخت و بافت کانسنگ و دادههای حاصل از میانبارهای سیال و همچنین مقایسه آنها با کانسارهای اپیترمال مشابه میتوان نتیجه گرفت که سامانه رگهای آبگاره در یک محیط اپیترمال با سولفیداسیون پایین تشکیل شده است.
زمین شناسی محیط زیست و مهندسی
ندا خواجویی؛ سروش مدبری؛ بهنوش خوش منش زاده؛ فاطمه رضویان
چکیده
رشد جمعیت و افزایش شهرنشینی، انسان را در معرض آلایندههای شهری بیشتری قرار میدهد، بهویژه در شرایطی که مجبور به گذراندن مدتی طولانی در فضاهای بسته و با تهویه اندک هستند. این مطالعه، نخستین پژوهش در باره آلایندههای غیرآلی درونساختمانی شهر تهران است که با استفاده از شاخصهای زمینشیمیایی، شدت آلودگی عناصر بالقوه سمی را در غبارهای ...
بیشتر
رشد جمعیت و افزایش شهرنشینی، انسان را در معرض آلایندههای شهری بیشتری قرار میدهد، بهویژه در شرایطی که مجبور به گذراندن مدتی طولانی در فضاهای بسته و با تهویه اندک هستند. این مطالعه، نخستین پژوهش در باره آلایندههای غیرآلی درونساختمانی شهر تهران است که با استفاده از شاخصهای زمینشیمیایی، شدت آلودگی عناصر بالقوه سمی را در غبارهای درون ساختمانی تخمین میزند. از نواحی شلوغ و مرکزی شهر تهران، 31 نمونه غبار به روش نافعال از درون ساختمانهای مسکونی و اداری برداشت و پس از آمادهسازی، تجزیه شیمیایی با استفاده از طیفسنجی جرمی پلاسمای جفتشده القایی در آزمایشگاه دانشگاه روویرا شهر تاراگونا اسپانیا انجام شد. شاخصهای زمینشیمیایی منفرد شامل ضریب آلودگی، شاخص زمینانباشت و ضریب غنیشدگی، و شاخصهای تجمعی شاخص بار آلودگی و شاخص پتانسیل ریسک بومشناختی (اکولوژیک) برای تعیین شدت آلودگی در نمونههای غبار محاسبه شدند. نتایج آنالیز عنصری نشان داد که عناصر آرسنیک، کادمیم، مس، جیوه، سرب و روی در غبار درون ساختمانی شهر تهران غلظت های بالاتری نسبت به برخی شهرهای جهان نشان میدهند. در مقابل، عناصر کبالت، کروم، نیکل و وانادیم، مقادیر اندکی را نشان میدهند. این یافته توسط شاخصهای تجمعی و شاخص منفرد ضریب آلودگی تایید شد، در حالی که شاخصهای دیگر سطح پایین تا متوسط آلودگی را نشان میدهند. بر اساس نتایج غلظت عناصر در نمونهها میتوان به این نتیجه رسید که شاخصهای با سطح متوسط تا پایین آلودگی در تحلیل حاضر قابل اطمینان نبوده و توصیه نمیشوند.
زمین ساخت
محمد خلج
چکیده
مجموعه دگرگونی انارک، درخاور شهر نایین واقع شده و شامل واحدهای مختلف دگرگون شده است که بر اساس دادههای زمینشناسی، سنسنجی و دیرینهمغناطیس، دارای منشاءهای متفاوتی میباشند. این مجموعه شامل بخشهای افیولیتی است که به صورت ورقههایی با همبری گسلی در داخل آن رخنمون دارند. این مطالعه به بررسی ساختاری سنگهای دگرگونی پیرامون ...
بیشتر
مجموعه دگرگونی انارک، درخاور شهر نایین واقع شده و شامل واحدهای مختلف دگرگون شده است که بر اساس دادههای زمینشناسی، سنسنجی و دیرینهمغناطیس، دارای منشاءهای متفاوتی میباشند. این مجموعه شامل بخشهای افیولیتی است که به صورت ورقههایی با همبری گسلی در داخل آن رخنمون دارند. این مطالعه به بررسی ساختاری سنگهای دگرگونی پیرامون انارک به ویژه در یک ساختار چین خوردگی Z شکل درکوههای چاه گربه میپردازد. بر اساس برداشتهای میدانی و بررسیهای میکروسکوپی، حداقل 3 مرحله دگرریختی در واحدهای مرغاب و چاه گربه دیده میشود که در شرایط شکلپذیر رخ داده و مربوط به دگرگونی واریسکن (کربونیفر پسین) میباشند. در سنگهای اولترامافیک موجود در واحد چاه گربه، اولین رخداد دگرریختی با دگرگونی فشار بالا- حرارت پایین در رخساره آمفیبولیت همراه بوده است. این رخداد در سنگهای پلیتی دگرگون شده واحد مرغاب و چاه گربه با دگرگونی به نسبت ضعیف در حد رخساره شیست سبز و با تشکیل برگوارگی درجه پایین همراه بوده که در ادامه بر شدت دگرریختی افزوده شده و برگوارگی میلونیتی و چینهای نیامی در طی رخداد دگرریختی دوم در واحدهای سنگی، توسعه یافتهاند. سومین رخداد دگرریختی، به گونهای پیوسته، سنگهای متاثر از مرحلههای پیشین را در شرایط دگرگونی و دگرریختی خفیفتر، زیر اثر قرار داده است.
زمین شناسی اقتصادی
نگار کبودمهری؛ حسین کوهستانی؛ میرعلی اصغر مختاری؛ افشین زهدی
چکیده
رخداد معدنی تریان در پهنه ایران مرکزی و در فاصله 120 کیلومتری شمالباختر زنجان قرار دارد. کانهزایی سرب و روی در این رخداد معدنی بهصورت لامینهای و عدسیشکل همروند با لایهبندی واحدهای ماسهسنگی خاکستری رنگ سازند قرمز بالایی رخ داده است. کانهزایی اغلب در اطراف و درون قطعات فسیلهای گیاهی رخ داده و دارای بافتهای دانهپراکنده، ...
بیشتر
رخداد معدنی تریان در پهنه ایران مرکزی و در فاصله 120 کیلومتری شمالباختر زنجان قرار دارد. کانهزایی سرب و روی در این رخداد معدنی بهصورت لامینهای و عدسیشکل همروند با لایهبندی واحدهای ماسهسنگی خاکستری رنگ سازند قرمز بالایی رخ داده است. کانهزایی اغلب در اطراف و درون قطعات فسیلهای گیاهی رخ داده و دارای بافتهای دانهپراکنده، جانشینی، شبهلامینهای، سیمان بین دانهای، فرامبوئیدال و رگه- رگچهای میباشد. افق ماسهسنگی کانهدار در تریان حدود 350 متر درازا و 1 متر پهنا داشته و دارای سه پهنه قرمز اکسیدان، پهنه شستهشده و پهنه احیایی کانهدار است. گالن، اسفالریت، پیریت و آرسنوپیریت کانیشناسی اصلی ماده معدنی را در رخداد معدنی تریان تشکیل میدهند. سروزیت و گوتیت در اثر فرایندهای برونزاد و هوازدگی تشکیل شدهاند. مقایسه الگوی عناصر کمیاب و کمیاب خاکی در نمونههای کانهدار و ماسهسنگهای بدون کانهزایی بیانگر تهیشدگی در میزان این عناصر در نمونههای کانهدار است. با توجه به ویژگیهایی مانند محیط تکتونیکی، محیط تشکیل، سنگ میزبان، وجود بقایای فسیلهای گیاهی، ژئومتری، بافت و کانیشناسی ماده معدنی و دگرسانی، رخداد معدنی تریان در دسته کانسارهای مس با میزبان رسوبی تیپ Redbed قرار گرفته و قابل مقایسه با دیگر کانسارهای مس و سرب- روی تیپ Redbed در محور آوج- زنجان- تبریز- خوی است.
سنگ شناسی
رضا جمال امیدی؛ سعید حکیمی آسیابر؛ شهروز حق نظر؛ منصور وثوقی عابدینی
چکیده
کوههای طارم در منتهیالیه جنوب باختر رشتهکوه البرز با جهت تقریبی شمالباختری-جنوبخاوری قراردارند. منطقه تشویر قسمتی از حاشیه شمالی کوههای طارم و در 90 کیلومتری شمال خاور زنجان میباشد. بیشتر سنگهای آذرین این محدوده شامل بازالت، بازالت آندزیتی و میانلایههایی از توف است. غنیشدگی عناصر LIL همراه با بیهنجاری مثبت Ce, P و ...
بیشتر
کوههای طارم در منتهیالیه جنوب باختر رشتهکوه البرز با جهت تقریبی شمالباختری-جنوبخاوری قراردارند. منطقه تشویر قسمتی از حاشیه شمالی کوههای طارم و در 90 کیلومتری شمال خاور زنجان میباشد. بیشتر سنگهای آذرین این محدوده شامل بازالت، بازالت آندزیتی و میانلایههایی از توف است. غنیشدگی عناصر LIL همراه با بیهنجاری مثبت Ce, P و Sm و تهیشدگی عناصر Nb, Ta, Zr, Hf و Th ، و همچنین نسبتهای K2O/Na2O و Ba/Rb در نمونههای سنگی گستره تشویر، گویای آلودگی ماگما با پوسته زیرین است. وجود شواهد آلودگی پوستهای و نسبت مقادیرNb/Y و Zr/Y در نمونهها، حکایت از آن دارد که منشأ اولیه بازالتهای منطقه تشویر، به منابع پلوم تعلق دارد. ماهیت قلیایی، شوشونیتی، پرآلومینی و محتوای کم تیتانیم سنگهای محدوده تشویر به همراه غنی بودن آنها از عناصر کمیاب REE (همانند Ba, Rb و Sr)، منشأ و ژرفای ماگما، نشاندهنده تعلق آنها به محیط ریفتی است. در این پژوهش افزون بر تعیین ویژگی های سنگ های آذرین گستره تشویر، نتایج پژوهشهای پیشین متعدد انجام شده در موقعیت های مکانی کوههای طارم بر روی نقشه مشخص و جایگاه زمینساختی گستره طارم به دو زیر محدوده موازی دارای فوران های تیپ کمان ماگمایی و مناطق ریفتی تقسیم شده است که گسترش این محدوده ریفتی پیش از تبدیل به یک حوضه پشتکمانی متوقف شدهاست.
سنگ شناسی
امیر اثنیعشری؛ ماسیمو تیه پولو
چکیده
نوار سنندج- سیرجان کمان قارهای فعالی است که حاصل فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس به زیر ایران مرکزی است و میزبان مجموعه آذرین ملایر- بروجرد است. بهتازگی در این مجموعه نمونههایی با ویژگی سنگهای آداکیتی گزارش شده است. مطالعه پیشرو نشان میدهد که از فرایندهای پتروژنتیکی مختلفی که برای تشکیل سنگهای آداکیتی پیشنهاد شده دو فرایند ...
بیشتر
نوار سنندج- سیرجان کمان قارهای فعالی است که حاصل فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس به زیر ایران مرکزی است و میزبان مجموعه آذرین ملایر- بروجرد است. بهتازگی در این مجموعه نمونههایی با ویژگی سنگهای آداکیتی گزارش شده است. مطالعه پیشرو نشان میدهد که از فرایندهای پتروژنتیکی مختلفی که برای تشکیل سنگهای آداکیتی پیشنهاد شده دو فرایند در تشکیل سنگهای آداکیتی این مجموعه نقش داشته است. 1) برهمکنش ماگمای مشتق از پوسته با سنگهای الترامافیک؛ 2) تبلور آمفیبول از یک ماگمای مافیکتر. به نظر میرسد ماگمای با منشأ پوستهای پس از نفوذ به سنگ الترامافیک و برهمکنش با آن، بلورهای آمفیبول را درون سنگ الترامافیک متبلور کرده است. رشد آمفیبول با تغییرات بافتی و شیمیایی به سمت حاشیه بلور همراه است. مدلسازی شیمیایی نشان داد که رشد آمفیبول با هضم الیوین همراه است. بخشهای باقیمانده الیوینهای هضم شده به صورت ادخال درون آمفیبول دیده میشود. تبلور آمفیبول باعث افزایش Th, Zr, Ta و LREE اما کاهش Ti و HREE در ماگمای جدید (مذاب در تعادل با آمفیبول حاشیهای) شده است. هضم الیوین هم مانع کاهش Ni و Co شده است. ترکیب شیمیایی مذاب در تعادل با آمفیبول حاشیهای با سنگهای آداکیتی بسیار شبیه است. بنابراین مذاب تشکیلدهنده آمفیبول حاشیهای همان مذاب آداکیتی است.
سنگ شناسی
محسن مؤید؛ فرزانه ولی نسب زرنق؛ احمد جهانگیری؛ حسین عزیزی
چکیده
در نواحی شمال ماکو، رخنمونهای ناپیوستهای از سنگهای ولکانیکی برونزد دارند. دگرگونی در حد رخساره شیست سبز سنگهای ولکانیکی منطقه را تحت تأثیر قرار داده است. این مجموعه ولکانیکی بایمودال بوده و از گدازه و سنگهای آذرآواری اسیدی و بازیک تشکیل شدهاند. گدازههای این واحد، واحد سنگی کامبرین و همارز لشگرک را پوشانده و بهطور ...
بیشتر
در نواحی شمال ماکو، رخنمونهای ناپیوستهای از سنگهای ولکانیکی برونزد دارند. دگرگونی در حد رخساره شیست سبز سنگهای ولکانیکی منطقه را تحت تأثیر قرار داده است. این مجموعه ولکانیکی بایمودال بوده و از گدازه و سنگهای آذرآواری اسیدی و بازیک تشکیل شدهاند. گدازههای این واحد، واحد سنگی کامبرین و همارز لشگرک را پوشانده و بهطور پیشرونده بهوسیله واحد دولومیتی دونین پوشیده میشوند. دادههای ژئوشیمیایی سنگهای متابازیک و متاریولیتی بیانگر ماهیت انتقاالی تا قلیایی ماگمای اولیه بوده و الگوی REE آنها دارای شیب منفی بوده و نسبت LREE/HREE در آنها بالا میباشد. غنیشدگی مشخصی در عناصر HFS دیده میشود. سنگهای متاریولیتی مشابه ریولیتهای مناطق ریفتی (A1-Type) می باشند. دادههای ژئوشیمیایی حاکی از آن است که سنگهای مورد مطالعه حاصل تبلور تفریقی یک ماگمای بازیک همراه با آلایش پوستهای بوده و بهعبارتی دارای ارتباط ژنتیکی بوده و از یک ماگمای واحد منشأ گرفتهاند. ماگمای سازنده سنگهای مورد مطالعه از ذوب بخشی 3-10 درصدی یک منشأ گوشتهای غنی شده گارنت پریدوتیتی در یک محیط کششی کافتی درون قارهای تشکیل شده است. این جایگاه با محیط کششی کافتی حاکم بر سایر نقاط ایران در پالئوزوئیک پیشین در مراحل آغازین تشکیل و گسترش پالئوتتیس سازگار است.
ژئوفیزیک
وحید ملکی؛ محمدرضا حاتمی؛ علی اصغر متقی
چکیده
در این مطالعه به بررسی لرزه خیزی و تعیین محل دقیق زمین لرزه های ناحیه شرق البرز در دو دهه اخیر پرداخته می شود. داده های مورداستفاده، شکل موج لرزه ای زمین لرزه ها هستند. زمان های رسید فاز های لرزه ای بهمنظور استفاده در مکانیابی زمین لرزه ها در این مطالعه با دقت بالا و بهصورت دستی صورت پذیرفته است. بهمنظور کاهش ...
بیشتر
در این مطالعه به بررسی لرزه خیزی و تعیین محل دقیق زمین لرزه های ناحیه شرق البرز در دو دهه اخیر پرداخته می شود. داده های مورداستفاده، شکل موج لرزه ای زمین لرزه ها هستند. زمان های رسید فاز های لرزه ای بهمنظور استفاده در مکانیابی زمین لرزه ها در این مطالعه با دقت بالا و بهصورت دستی صورت پذیرفته است. بهمنظور کاهش تأثیرگذاری داده های با خطای زیاد و باکیفیت پایین پس از قرائت هر فاز بر اساس کیفیت قرائت آن وزن دهی انجامشده است. قرائت دستی فاز های لرزه ای برای ناحیه موردنظر به فراهم آمدن بانک داده ی لرزه ای شده است که در آن تعداد 5461 فاز S و 8523 فاز P قرائتشده است که این تعداد در مقایسه با فاز های لرزه ای قرائتشده در مرکز لرزه نگاری کشوری افزایش چشمگیری را نشان می دهد. مکانیابی اولیه بر اساس فازهای قرائتشده و وزن دهی اولیه با استفاده از روش غیر خطی احتمالاتی انجامشده است. پس از این مرحله با استفاده از روش اختلافزمانی دوگانه زمین لرزه ها مکانیابی مجدد شده اند. در مکانیابی مجدد زمینلرزهها از ابزار همبستگی عرضی شکل موج زمین لرزه ها استفاده شده است. همبستگی عرضی برای رویداد های با شباهت بالای 70% در یک پنجره زمانی مشخص برای فاز P و S انجام شده است. درنتیجه استفاده از این فن خطای قرائت فاز برای رویدادهای مشابه به کمترین میزان خود می رسد و درنتیجه رویدادهای لرزه ای در مکانیابی مجدد با دقت بسیار بالاتری نسبت به مکانیابی اولیه و همچنین مکانیابی تنها بر اساس داده های فاز قرائتشده (کاتالوگ) تعیین محل می گردند. مقایسه آماری نتایج مکانیابی، کاهش چشمگیر خطای تعیین محل و اختلافزمانی باقیمانده در نتایج حل معکوس را نشان می دهد. بررسی نتایج همبستگی عرضی شکل موج های لرزه ای نشان می دهد در این ناحیه زمین لرزه های با تشابه بسیار بالا و بهدفعات زیاد در زمان های مختلف به وقوع می پیوندد. بررسی وضعیت قرار گیری زمین لرزه ها بر روی گسل فیروزکوه و ادامه آن گسل های چشم و آستانه در مقاطع عرضی عمقی روند قرارگیری زمین لرزه ها را نشان می دهد. به خط شدگی و تجمع زمینلرزهها در نتایج استفاده از ابزار همبستگی عرضی از مکانیابی اولیه و استفاده تنها از داده های کاتالوگ بیشتر بوده و نشاندهنده وجود روندهای مشخص بر روی صفحه گسل های موجود است.
زمین شناسی اقتصادی
پژمان ظفری ظفرآباد؛ ابراهیم طالع فاضل؛ مهرداد براتی؛ عباس اروجی
چکیده
کانسار طلای یگانلی به عنوان یکی از اندیسهای مهم منطقه تکاب در جنوب کانسار زرشوران و فاصله 42 کیلومتری شمال شهرستان تکاب واقع شده است. از دیدگاه ساختاری، این ذخیره در حد فاصل پهنه سنندج-سیرجان و کمان ماگمایی ارومیه-دختر قرار دارد و مرتبط با فعالیتهای رسوبی-گرمابی در میدان معدنی تکاب است. کانسار یگانلی در یال غربی تاقدیس ایمانخان ...
بیشتر
کانسار طلای یگانلی به عنوان یکی از اندیسهای مهم منطقه تکاب در جنوب کانسار زرشوران و فاصله 42 کیلومتری شمال شهرستان تکاب واقع شده است. از دیدگاه ساختاری، این ذخیره در حد فاصل پهنه سنندج-سیرجان و کمان ماگمایی ارومیه-دختر قرار دارد و مرتبط با فعالیتهای رسوبی-گرمابی در میدان معدنی تکاب است. کانسار یگانلی در یال غربی تاقدیس ایمانخان قرار گرفته و مانند کانسار زرشوران از سه واحد سنگچینهنگاری نئوپروتروزوئیک بالایی شامل، شیست و سرپنتینیت واحد ایمانخان، آهک و دولومیت واحد چالداغ و شیل و سیلتستونهای سیاه واحد زرشوران، تشکیل شده است. کانیسازی بصورت رگهای، افشان و برشی با راستای شمال-شمالخاوری به وسعت 5 کیلومترمربع در میزبان شیل و سیلتستون زرشوران و سنگآهک واحد چالداغ رخداده است.
زمین ساخت
شیما افخمی؛ احمد علوی؛ محمدرضا یمینی؛ محمدرضا قاسمی
چکیده
هدف اصلی این مطالعه بررسی و تحلیل ساختاری میدان نفتی سیری با استفاده از دادههای ژئوفیزیکی زیرسطحی است. بخش عمدهای از این ارزیابی، تفسیر 3 خط لرزهای LL3، LL4 و LL5 (برداشت شده توسط شرکت نفت فلات قاره ایران) و بررسی اطلاعات چاه SIC-1 میباشد که علاوه بر تفسیر افقهای زمین شناسی مختلف، برای درک تکامل چینه شناختی- ساختاری منطقه نیز از آنها ...
بیشتر
هدف اصلی این مطالعه بررسی و تحلیل ساختاری میدان نفتی سیری با استفاده از دادههای ژئوفیزیکی زیرسطحی است. بخش عمدهای از این ارزیابی، تفسیر 3 خط لرزهای LL3، LL4 و LL5 (برداشت شده توسط شرکت نفت فلات قاره ایران) و بررسی اطلاعات چاه SIC-1 میباشد که علاوه بر تفسیر افقهای زمین شناسی مختلف، برای درک تکامل چینه شناختی- ساختاری منطقه نیز از آنها استفاده شده است. گستره مورد مطالعه در جنوب ایران و در دریای خلیج فارس واقع شده است. در این مطالعه با استفاده از روش لرزهنگاری دوبعدی و برخی نگارههای پتروفیزیکی (تا سازند داریان) و به کمک نرمافزار پترل، به ارزیابی زمینساختی منطقه پرداخته شده است. نتایج حاصل نشان میدهد که بالاآمدگی نمک مربوط به سری هرمز، روی سازندهای بالایی این میادین اثر گذاشته و حالت گنبدی شکلی برای اکثر سازندها ایجاد کرده است. بالاآمدگی نمک و چینخوردگی رسوبات در نهایت موجب گسل خوردگی نرمال برخی از رسوبات شده است و تنها سازندهای رسوبی میانی را تحت تأثیر خود قرار دادهاند. همچنین طی بررسی و اندازهگیری زاویه بین یالی مشخص گردید که 2/15 درصد چینها از نوع باز و 8/84 درصد از نوع چینهای ملایم هستند.
سنگ شناسی
عبدالحمید انصاری
چکیده
باتولیت چهارگنبد در سیرجان و در بخش جنوبخاوری پهنه ماگمایی ارومیه-دختر واقع شده است. این توده نفوذی با ترکیب اسیدی تا کمی حد واسط به داخل واحدهای آتشفشانی ائوسن تزریق شده است. گرچه بیشتر حجم ترکیبات سنگی، گرانودیوریت و مونزوگرانیت میباشد، با این حال، ترکیبات دیگر سنگی نیز شامل کوارتزدیوریت، تونالیت و سینوگرانیت موجود بوده ...
بیشتر
باتولیت چهارگنبد در سیرجان و در بخش جنوبخاوری پهنه ماگمایی ارومیه-دختر واقع شده است. این توده نفوذی با ترکیب اسیدی تا کمی حد واسط به داخل واحدهای آتشفشانی ائوسن تزریق شده است. گرچه بیشتر حجم ترکیبات سنگی، گرانودیوریت و مونزوگرانیت میباشد، با این حال، ترکیبات دیگر سنگی نیز شامل کوارتزدیوریت، تونالیت و سینوگرانیت موجود بوده و مرز تبدیل سنگها به یکدیگر تدریجی میباشد. ترکیب عمده سنگ میزبان گرانودیوریت و مونزوگرانیت است. این توده حاوی انکلاوهای میکروگرانولار مافیک متعدد با ترکیب دیوریت و مونزودیوریت میباشد. همچنین دایکهای میکروگرانولار، توده مافیک را قطع کردهاند. انکلاوها عموما تماس ناگهانی با سنگهای میزبان دارند و از مجموعه کانیهای آذرین تشکیل شدهاند. وجود شواهد صحرایی مانند انکلاوهای میکروگرانولار مافیک با اشکال کروی تا بیضی، زنگولهای و میلهای، وجود دایکهای مافیک سین پلوتونیک و همچنین شواهد بافتی نشاندهنده عدم تعادل از قبیل حضور پلاژیوکلازهایی با منطقهبندی ترکیبی و سطوح تحلیلی مکرر و کوارتزهای اوسلی در انکلاوها، نشانه تغییرات شیمیایی و یا حرارتی مذاب در حین رشد بلور و شاهدی برای رخداد اختلاط ماگمایی هستند. انکلاوهای موجود در داخل توده گرانیتوییدی منطقه، در بیشتر عناصراصلی همچون Al2O3،CaO ،MgO ، Fe2O3، TiO2، P2O5 مقادیر بالاتری نسبت به سنگ میزبان نشان میدهند. از دید عناصر نادر خاکی (REE)، سنگهای گرانیتویید میزبان و انکلاوهای همراه، الگوهای REE نسبتاً تفریق یافته با الگوهای LREE شیبدار و MREE و HREE تخت به نمایش میگذارند. همچنین در الگوهای REE سنگهای مورد مطالعه، بیهنجاری منفی خفیفی در Eu مشاهده میشود که گویای دخالت پلاژیوکلاز در تشکیل و تحول سنگهای منطقه و یا تبلور آنها در شرایط فوگاسیته کم اکسیژن است. بر اساس نمودارهای تعیین محیط زمینساختی-ماگمایی، کلیه نمونههای مورد مطالعه از منطقه چهار گنبد، در محدوده کمانهای قوسی ناشی از فرورانش قرار میگیرند و ویژگی محیطهای حاشیه فعال قارهای را نشان میدهند.
زمین ساخت
محمدامیر علیمی
چکیده
این مقاله نتایج یک مطالعه میدانی را با هدف توصیف و تفسیر منشأ شبکه رگهای در جنوب بیرجند ارائه میدهد. در مجاورت افیولیت بیرجند در خاور ایران، رخساره فلیشی پالئوسن – ائوسن در ناحیه پیشبوم بیرجند و همزمان با کوهزایی آلپی (لارامید) نهشته شده است. واحد ماسهسنگی این رخساره در برگیرنده دو دسته رگه کوارتزیتی راستگوشه است. دسته ...
بیشتر
این مقاله نتایج یک مطالعه میدانی را با هدف توصیف و تفسیر منشأ شبکه رگهای در جنوب بیرجند ارائه میدهد. در مجاورت افیولیت بیرجند در خاور ایران، رخساره فلیشی پالئوسن – ائوسن در ناحیه پیشبوم بیرجند و همزمان با کوهزایی آلپی (لارامید) نهشته شده است. واحد ماسهسنگی این رخساره در برگیرنده دو دسته رگه کوارتزیتی راستگوشه است. دسته رگه 1 با امتداد N310-340، به موازات پیشانی کوهستان باقران و دسته رگه 2 (N215-240) عمود بر آن تشکیل شده است. بازسازی تنش دیرین در پالئوسن-ائوسن، جهت فشارش ناحیهای را N240 نشان میدهد که عمود بر پیشانی کوهستان باقران است. از لحاظ ساختاری، برای ایجاد رگههای راستگوشه میبایست σ1 عمود بر لایهبندی و σ1 و σ1 افقی باشند. این وضعیت در ائوسن میانی – الیگوسن ایجاد شده است. کششهای پس از برخوردی این دوره باعث کاهش فشار ناحیهای در منطقه گردید. در نتیجه تنش اصلی بیشینه (σ1) به وضعیت قائم تغییر یافت و تنش میانی (σ2) موازی فشار کوهزایی قرار گرفت. در این شرایط بازشدگیهای کششی (حالت I) راستگوشه در نتیجه وارونگی محلی تنش و فشار سیال در رخساره فلیشی تشکیل شدند و در فازهای بعدی دگرشکلی، دسته رگه 1 در راستای دسته رگه 2 متحمل برش چپبر شدند.
چینه شناسی و فسیل شناسی
توران خاموشی؛ احمد لطف آباد عرب؛ محمدرضا وزیری
چکیده
به منظور فسیل شناسی مرجان کرتاسه زیرین ایران مرکزی، برش باغین در کرمان انتخاب و نمونه برداری شده است. این برش شامل تناوبی از نهشتههای مارنی سبز رنگ، سنگ آهک و سنگ آهک شیلی میباشد. این نهشتهها حاوی تنوع قابل ملاحظهای از مرجانهاست که از حفظشدگی خوبی برخوردار میباشند. در این برش، گروههای مختلف درشتسنگوارهای (مرجانها، ...
بیشتر
به منظور فسیل شناسی مرجان کرتاسه زیرین ایران مرکزی، برش باغین در کرمان انتخاب و نمونه برداری شده است. این برش شامل تناوبی از نهشتههای مارنی سبز رنگ، سنگ آهک و سنگ آهک شیلی میباشد. این نهشتهها حاوی تنوع قابل ملاحظهای از مرجانهاست که از حفظشدگی خوبی برخوردار میباشند. در این برش، گروههای مختلف درشتسنگوارهای (مرجانها، خارداران، دوکفهایها، بازوپایان، شکمپایان و...) و ریزسنگوارهای (اربیتولینید، جلبک و استراکد) حضور دارند. حضور مجموعه متنوع فسیلی بهویژه روزنداران بزرگ اربیتولینید بیانگر شرایط محیطی مساعد و عدم حضور روزنبران پلانکتون گویای شرایط محیطی کمژرفا است. همچنین حضور استراکدهای پلاتیکوپید، پودوکوپید و مرجانها شرایط بومشناسیدیرینه کمژرفا، گرم، نورانی و مساعد را تایید میکند.