مهدیه شهرکی؛ محمدحسین محمودی قرایی؛ رضا موسوی حرمی؛ علی احمدی
چکیده
در پژوهش حاضر حوضه آبریز رودخانه سرباز بهمنظور تعیین منشأ رسوبها و بررسی آلودگیهای احتمالی ناشی از آن مورد بررسی قرارگرفته است. بر این اساس 30 نمونه رسوب از بستر رودخانه برداشت و پس از دانهبندی و آمادهسازی در آزمایشگاه به روش XRF و جذب اتمی تجزیه شد. تجزیه و تحلیل ژئوشیمیایی عناصر اصلی و کمیاب و رسم دادهها روی نمودار، ترکیب ...
بیشتر
در پژوهش حاضر حوضه آبریز رودخانه سرباز بهمنظور تعیین منشأ رسوبها و بررسی آلودگیهای احتمالی ناشی از آن مورد بررسی قرارگرفته است. بر این اساس 30 نمونه رسوب از بستر رودخانه برداشت و پس از دانهبندی و آمادهسازی در آزمایشگاه به روش XRF و جذب اتمی تجزیه شد. تجزیه و تحلیل ژئوشیمیایی عناصر اصلی و کمیاب و رسم دادهها روی نمودار، ترکیب معادل لیتارنایت را نشان میدهد. استفاده از نمودارهای تفکیکی بیانگر جایگاه زمینساختی جزایر کمانی و منشأهای رسوبی کوارتزی و آذرین حدواسط برای بیشتر نمونههاست. با توجه به اینکه عناصر فلزی و شبه فلزی اهمیت ویژهای در رابطه با آلودگیهای زیستمحیطی دارند انواع آنها شامل V، Se، Pb، As، Ni، Hg، Mn، Fe، Cu، Cr، Co،Cd و Zn در 30 ایستگاه مختلف مورد بررسی قرار گرفت. غلظت عناصر در 7 ایستگاه برای سرب، در 10 ایستگاه برای کادمیم و در 20 ایستگاه برای آرسنیک بیش از حد طبیعی این عناصر در دیگر نقاط جهان است. در مطالعه حاضر با استفاده از شاخص زمینانباشت (Igeo) ارزیابی آلایندگی رسوبها صورت پذیرفت. با توجه به این شاخص، عناصر Pb، Zn، Cd و Cu درجاتی از آلودگی را نشان دادند ولی دیگر عناصر از دید این شاخص، غیرآلوده ارزیابی شدند. مطالعات آماری نشان داد که این عناصر همبستگی بالایی دارند که با توجه به حضور فعالیتهای آتشفشانی در منطقه نشانگر منشأ مشترک این آلایندهها در حوضه آبریز مورد مطالعه است. همچنین منشأ کروم احتمالاً از افیولیتهای موجود در منطقه است. بر پایه نتایج بهدست آمده عوامل زمینزاد آلودگی رسوبهای منطقه را کنترل میکنند.
محمد آفرین؛ محمد بومری؛ اسداله محبوبی؛ محمد نبی گرگیج؛ محمدعلی حمزه
چکیده
در این مطالعه، نهشتههای گلسنگی و ماسهسنگی سواحل خاوری چابهار مورد بررسی رسوبشناسی و ژئوشیمی قرار گرفته است. بر این اساس 50 نمونه گلسنگ و ماسهسنگ از 5 برش تیس، رمین، لیپار، گورانکش و خورگریندر برداشت و مورد تجزیه دانهبندی و تجزیه شیمیایی به روشهای XRF و ICP-AES قرار گرفت. جورشدگی و کجشدگی مثبت نمونهها (فراوانی ذرات ...
بیشتر
در این مطالعه، نهشتههای گلسنگی و ماسهسنگی سواحل خاوری چابهار مورد بررسی رسوبشناسی و ژئوشیمی قرار گرفته است. بر این اساس 50 نمونه گلسنگ و ماسهسنگ از 5 برش تیس، رمین، لیپار، گورانکش و خورگریندر برداشت و مورد تجزیه دانهبندی و تجزیه شیمیایی به روشهای XRF و ICP-AES قرار گرفت. جورشدگی و کجشدگی مثبت نمونهها (فراوانی ذرات دانهریز) بیانگر رسوبگذاری آنها در محیطی آرام و کم انرژی است. تجزیه و تحلیل ژئوشیمیایی عناصر اصلی 10 نمونه از گلسنگها و ماسهسنگهای سواحل خاوری چابهار به سن میوسن پسین- پلیستوسن واقع شده در پهنه مکران و رسم دادهها روی نمودارهای تقسیمبندی سنگهای آواری ترکیب ماسهسنگها را وکی وگلسنگها را شیل نشان میدهد. افزون بر این، تعیین اثر هوازدگی در ناحیه منشأ با استفاده از اندیسهای دگرسانی شیمیایی (CIA) و هوازدگی شیمیایی (CWI) میزان هوازدگی این نهشتهها را در منطقه منشأ متوسط معرفی میکند. اندیس تنوع ترکیبی (ICV) نیز در رسوبات مورد مطالعه، بهطور میانگین 57/1 و نشاندهنده این است که رسوبات دارای بلوغ شیمیایی متوسط هستند و از رسوبات چرخه اول رسوبی نتیجه شدهاند. الگوی پراکندگی عناصر خاکی کمیاب در نمودارهای عنکبوتی نشان از غنیشدگی این سنگها از عناصر خاکی کمیاب سبک (LRRE) نسبت به عناصر خاکی کمیاب سنگین (HRRE) دارد. بالا بودن نسبتهای LILE/HFSE و LRRE/HRRE در نمونهها و شباهت ترکیب شیمیایی آنها با سنگهای مناطق فرورانش نشان میدهد که سیلیسی- آواریهای سواحل چابهار در منطقه فرورانش تشکیل شدهاند. استفاده از نمودارهای متمایز کننده محیط زمینساختی همراه با الگوی نمودارهای چندمتغیره نیز نشاندهنده این است که سنگهای مورد مطالعه در حاشیه فعال قاره (ACM) ایجاد شدهاند.
سیدجابر یوسفی؛ علیجان آفتابی؛ عباس مرادیان
چکیده
گوسانها در محدوده معدنی مس- طلای چهارگنبد از وسعت قابل توجهی برخوردارند. کانیشناسی گوسانهای مورد مطالعه شامل کانیهای هماتیت (Fe2O3)، گوتیت (FeO(OH)) و لیمونیت (Fe2O3.H2O) با بافت کلوفرم، کوارتز، کلسیت و کانیهای رسی میباشد. عناصر: 08/1 Ag= ،19/1As=، 12/70Bi=، 11/4Mn=، 37/2Mo=، 51/1Pb=، 7/1Sb= و 71/1Fe= نسبت به سنگهای کانهزا دارای افزودگی و عناصر 9/0Au= 03/0Cu=، 03/0S=، ...
بیشتر
گوسانها در محدوده معدنی مس- طلای چهارگنبد از وسعت قابل توجهی برخوردارند. کانیشناسی گوسانهای مورد مطالعه شامل کانیهای هماتیت (Fe2O3)، گوتیت (FeO(OH)) و لیمونیت (Fe2O3.H2O) با بافت کلوفرم، کوارتز، کلسیت و کانیهای رسی میباشد. عناصر: 08/1 Ag= ،19/1As=، 12/70Bi=، 11/4Mn=، 37/2Mo=، 51/1Pb=، 7/1Sb= و 71/1Fe= نسبت به سنگهای کانهزا دارای افزودگی و عناصر 9/0Au= 03/0Cu=، 03/0S=، 04/0Se= و 94/0Zn= دارای کاهیدگی میباشند. با بررسی ضرایب همبستگی بین عناصر در گوسانهای منطقه، چهار گروه از عناصر قابل تفکیک است. گروه اول شامل بیسموت، مس و آنتیموان میباشند که با آهن و منگنز همبستگی دارند، همبستگی بین این عناصر احتمالاً ناشی از جذب بیسموت، مس و آنتیموان توسط اکسیدهای آهن و منگنز در گوسان و یا حضور این عناصر در اکسیدها و هیدروکسیدهای آهن میباشد. در گروه دوم سرب و نقره میباشد که با بیسموت، مس و آنتیموان همبستگی دارند و فاقد ارتباط معنیدار با آهن و منگنز میباشند. گروه سوم در بر گیرنده آرسنیک، مولیبدن و روی میباشد که در محیط اسیدی گوسان نامحلول هستند. گروه چهارم شامل دو عنصر گوگرد و سلنیم است که در کانیهای سولفیدی و در طی مراحل تشکیل گوسان و در کانیهای سولفاتی متمرکز میشوند. همبستگی عناصری مانند بیسموت و مس ناشی از همراهی و همبستگی آنها در سنگهای کانهزا و سولفیدی اولیه میباشد. در گوسانهای منطقه، بیسموت با افزودگی 94/3123 نسبت به کلارک بیانگر ارزش اقتصادی بیسموت در گوسانهای محدودهی معدنی چهارگنبد میباشد و عناصر مس و طلا نیز به ترتیب دارای افزودگی 62/12 و 400 برابر نسبت به کلارک میباشند. همه عناصر در گوسانها، به ویژه بیسموت میتواند به عنوان یک راهنمای اکتشافی مورد ارزیابی قرار گیرد.
کیوان شیعیان؛ جلیل قلمقاش؛ منصور وثوقی عابدینی؛ فریبرز مسعودی
چکیده
آتشفشان بزمان در کمان ماگمایی مکران قرار دارد. سنگهای آذرآواری و گدازهای با ترکیب ریوداسیتی تا بازالتی با ماهیت کالکآلکالن در زمان کواترنری از دهانههای اصلی و جانبی این آتشفشان فوران کردهاند. نمودارهای چند عنصری بهنجارشده براساس ترکیب گوشته اولیه، غنیشدگی عناصر LIL نسبت به عناصر HFS و بیهنجاری منفی عناصرNb و Ti را نشان ...
بیشتر
آتشفشان بزمان در کمان ماگمایی مکران قرار دارد. سنگهای آذرآواری و گدازهای با ترکیب ریوداسیتی تا بازالتی با ماهیت کالکآلکالن در زمان کواترنری از دهانههای اصلی و جانبی این آتشفشان فوران کردهاند. نمودارهای چند عنصری بهنجارشده براساس ترکیب گوشته اولیه، غنیشدگی عناصر LIL نسبت به عناصر HFS و بیهنجاری منفی عناصرNb و Ti را نشان میدهد. همچنین الگوی توزیع عناصر خاکی کمیاب بهنجار شده برپایه کندریت، غنیشدگی LREE نسبتHREE را با بیهنجاری منفی Eu نشان میدهد. این شکلهای ژئوشیمیایی نشانگر آن است که سنگهای آتشفشانی بزمان، در یک موقعیت فرورانشی و از ذوب بخشی یک گوشته متازوماتیسم شده تشکیل شدهاند. بر پایه نمودارهای La/Yb در برابر Dy/Yb وLa/Sm در برابر Sm/Yb منشأ ماگمایی بزمان ترکیب فلوگوپیت اسپینل لرزولیت و یا فلوگوپیت گارنت لرزولیت داشته است.
قهرمان سهرابی؛ محمدرضا حسینزاده؛ علی اصغر کلاگری؛ بهزاد حاجعلیلو
چکیده
محدوده مورد مطالعه در شمال استان آذربایجان شرقی (شمال باختر ایران) واقع شده است. مهمترین تودههای نفوذی موجود در منطقه شامل باتولیتهای قرهداغ و شیورداغ و استوکهای پورفیری سونگون و هفتچشمه هستند. مطالعات پترولوژیکی و پتروگرافی نشان میدهد که ترکیب تودههای نفوذی از گابرو، دیوریت، مونزونیت، گرانودیوریت تا گرانیت در تغییر ...
بیشتر
محدوده مورد مطالعه در شمال استان آذربایجان شرقی (شمال باختر ایران) واقع شده است. مهمترین تودههای نفوذی موجود در منطقه شامل باتولیتهای قرهداغ و شیورداغ و استوکهای پورفیری سونگون و هفتچشمه هستند. مطالعات پترولوژیکی و پتروگرافی نشان میدهد که ترکیب تودههای نفوذی از گابرو، دیوریت، مونزونیت، گرانودیوریت تا گرانیت در تغییر است. این تودهها بیشتر متاآلومینوس، کالکآلکالن با پتاسیم متوسط تا بالا و متعلق به کمانهای آتشفشانی (VAG) و از نوع I هستند. مهمترین دگرسانیها در محدودههای کانهدار شامل سیلیسی، پتاسیک، پروپیلیتیک، فیلیک و آرژیلیک است. کانهزایی مولیبدن بیشتر در رگهها و رگچههای کوارتزی واقع در زون پتاسیک (سیستمهای پورفیری) و رگهای و در زون اندواسکارن کانسارهای اسکارنی همراه با کانی گارنت رخ داده است. میزان Mo در تودههای تفریق یافته و اسیدی بیوتیتدار با مقادیر بالایSi ،K ، Rb، Baو عناصر LREE افزایش یافته است. غنیشدگی تودههای نفوذی از عناصر K ، Rb و Ba و تهیشدگی از عناصر Zr،Ta ، Y، Yb و Nb نشاندهنده متاسوماتیسم گوشته بالایی توسط پوسته اقیانوسی فرورونده، سپس تولید ماگما و بالا آمدن آن از پوسته نسبتاً ستبر است. تودههایی که دارای کانهزایی مولیبدن هستند، عمدتاً دارای ترکیب کوارتزمونزونیتی و گرانودیوریتی هستند.
محمدعلی رجب زاده؛ سهیلا اسماعیلی
چکیده
کانسار مس جیان در فاصله 195 کیلومتری شمال خاوری شیراز و در لبه خاوریپهنه دگرگونی سنندج-سیرجان درون مجموعه آتشفشانی-رسوبی دگرگون شده کمپلکس سوریان با سن پرموتریاس قرار دارد. سنگشناسی منطقه بیشتر شامل متابازالت، کلریت-کوارتزشیست،کلریت-مسکوویتشیست، میکاشیست و گرافیتشیستاست. پیریت مهمترین کانی سولفیدی و کالکوپیریت کانی اصلی ...
بیشتر
کانسار مس جیان در فاصله 195 کیلومتری شمال خاوری شیراز و در لبه خاوریپهنه دگرگونی سنندج-سیرجان درون مجموعه آتشفشانی-رسوبی دگرگون شده کمپلکس سوریان با سن پرموتریاس قرار دارد. سنگشناسی منطقه بیشتر شامل متابازالت، کلریت-کوارتزشیست،کلریت-مسکوویتشیست، میکاشیست و گرافیتشیستاست. پیریت مهمترین کانی سولفیدی و کالکوپیریت کانی اصلی مس در این کانسار است که در ساختارهای تودهای عدسی شکل تا به نسبت تخت و همچنین بهصورت افشان، رگچهای و رگهایدر سنگ کلریت-کوارتزشسیت کانهزایی شدهاند. دادههای ژئوشیمیایی عناصر متحرک (Ba, Rb, K, Na) و عناصر خاکی کمیاب (REE) بیانگر برهمکنش سیال گرمابی کانهساز با سنگهای میزبان است. نسبت میزان 02/8 Co/Ni=،500>Se/S*106 و5/32-09/29Y/Ho= در ماده معدنی کانسار جیان نشانگر تشکیل این کانسار در دماهای پایینتر از 300 درجه سانتیگراد با حضور گسترده آب دریا در سیال گرمابی کانهزاست. همچنین دادههای دماسنجی مربوط به میانبارهایسیال کانی کوارتز در کانسنگ مس نشانگر دمای یکنواختی میان 124 تا 307 درجه سانتیگراد و شوری در محدوده 7/2 تا 14 درصد وزنی معادل NaCl است. پدیدههای سردشدگی و جوشش به عنوان مهمترین فرایندهای تحول سیال و سازوکاری مؤثر در کانهزایی مس در کانسار جیان به عنوان یک کانسار سولفید تودهای با سنگ میزبان آتشفشانی-رسوبی هستند.
سمیه شهبازی؛ مجید قادری؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران
چکیده
کانسار آهن باشکند در 16 کیلومتری جنوبباختری سلطانیه در پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد. واحدهای سنگی منطقه شامل سنگهای دگرگونه سازند کهر، گرانیت خرمدره و دایک آندزیتی است. دگرسانیهای عمده در منطقه، آرژیلی، پتاسیک، کلریتی، سریسیتی و کوارتز- کربناتی هستند. کانهزایی با روند N30-50W و شیب 30 تا 50 درجه بهسوی جنوبباختر، از لایهبندی ...
بیشتر
کانسار آهن باشکند در 16 کیلومتری جنوبباختری سلطانیه در پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد. واحدهای سنگی منطقه شامل سنگهای دگرگونه سازند کهر، گرانیت خرمدره و دایک آندزیتی است. دگرسانیهای عمده در منطقه، آرژیلی، پتاسیک، کلریتی، سریسیتی و کوارتز- کربناتی هستند. کانهزایی با روند N30-50W و شیب 30 تا 50 درجه بهسوی جنوبباختر، از لایهبندی اولیه، برگوارگی فیلیتها و گسلهای همروند آنها پیروی میکند. ماده معدنی در کانسار آهن باشکند، بیشتر بهصورت همروند با برگوارگی و با ستبرای کمتر از 1 سانتیمتر الی 7 تا 8 متر و نوارهایی با بیشینه پهنای 5 سانتیمتر در حدفاصل سنگهای کربناتی و آواری دگرگون شده و گاه درون بخش کربناتی تبلور دوباره یافته با عیار متوسط 56 درصد جای گرفته است. پاراژنز کانیشناختی منطقه شامل 1) گروسولاریت، پیروکسن، ایدوکراز؛ 2) آندرادیت، پیروکسن، فورستریت، فلوگوپیت، مگنتیت و 3) ترمولیت، سرپانتین، اپیدوت، تالک، بیوتیت، مگنتیت، اسپکیولاریت و سولفیدها است که بهوسیله رگههای کوارتز- کربنات قطع شدهاند. حضور مگنتیت همزمان با کوارتز و فلدسپار در توده نفوذی، عدم تطابق الگوی رفتاری Fe2O3 با SiO2 و Al2O3 و تطابق آن با دیگر اکسیدهای اصلی و عناصر مس و روی، تشابه الگوی توزیع عناصر خاکی کمیاب در ماده معدنی، توده نفوذی و سنگ میزبان اسکارنی شده و عدم تشابه با نمونههای کمتر دگرسان شده فیلیت و متادولوستون، نشانگر تأمین ماده معدنی از سیالهای مشتق شده از توده نفوذی است که در مرحله متاسوماتیسم پسرونده در اثر اختلاط با سیالهای جوی و افزایش فوگاسیته اکسیژن، منجر به نهشت ماده معدنی شده است.
پوریا کتابی؛ سید سعید محمدی؛ محمد حسین زرینکوب
چکیده
فعالیتهای ماگمایی ترشیری منطقه شاهسلیمانعلی در جنوب باختر بیرجند، در بخش خاوری لوت به صورت سنگهای آذرآواری – گدازهای و نیمهژرف بروز کردهاند. سنگهای آذرآواری شامل انواع توف، آگلومرا و برش و سنگهای آتشفشانی شامل آندزیت، تراکیآندزیت و داسیت هستند. بافت اصلی این سنگها را پورفیری و گلومروپورفیری با خمیره ریزبلورین ...
بیشتر
فعالیتهای ماگمایی ترشیری منطقه شاهسلیمانعلی در جنوب باختر بیرجند، در بخش خاوری لوت به صورت سنگهای آذرآواری – گدازهای و نیمهژرف بروز کردهاند. سنگهای آذرآواری شامل انواع توف، آگلومرا و برش و سنگهای آتشفشانی شامل آندزیت، تراکیآندزیت و داسیت هستند. بافت اصلی این سنگها را پورفیری و گلومروپورفیری با خمیره ریزبلورین تا شیشهای تشکیل میدهند. درشتبلورهای اصلی در آندزیتها شامل پلاژیوکلاز، هورنبلند با حاشیه سوخته و بیوتیت و در داسیتها شامل کوارتز، پلاژیوکلاز، آلکالیفلدسپار و بیوتیت هستند. دیوریتهای پورفیری تنها سنگهای نیمهژرف منطقه را تشکیل میدهند. دگرسانی سریسیتی، کربناتی و پروپیلیتیک در این سنگها رایج هستند. این سنگها دارای 9/61-8/56 درصدSiO2 ،1/18- 5/16 درصد Al2O3، Sr بالا (990-660 پیپیام)، نسبت بالای Sr/Y ( 6/54- 6/40 پیپیام) و مقادیر پایین Y (7/19-1/16 پیپیام) هستند که نشاندهنده ویژگیهای آداکیتی آنها میباشند. ویژگیهای ژئوشیمیایی نمونههای منطقه با آداکیتهای پرسیلیس %wt)2/2- 5/0%wt, MgO = 11 ppm, Na2O+K2O < 1100 (Sr < همخوانی دارد. همچنین این سنگها از عناصر LILE و LREE غنیشدگی نشان میدهند و دارای تهیشدگی نسبی از عناصر انتخابی HFSE مانند Nb وTi هستند. الگوی شدید جدایشی در REE و نیز مقادیر پایین HREE و Y ممکن است به دلیل وجود گارنت و یا آمفیبول در پسامانده جامد ماگمای این سنگها باشند. همچنین مقادیر بالای استرانسیم و بیهنجاری منفی تانتالیم، نیوبیم و تیتانیم میتواند نشانگر عدم حضور پلاژیوکلاز، وجود اکسیدآهن و تیتان در تفاله باقیمانده ذوب باشد. ویژگیهای ژئوشیمیایی سنگهای منطقه نشان میدهند شکسته شدن صفحه اقیانوسی فرورونده و ذوب باقیمانده این صفحه موجب تولید ماگماتیسم آداکیتی این منطقه شده است.
محمد علی آرین؛ جلال فصل بهار
چکیده
موادتشکیل دهنده گلفشانهای واقع در بخش جنوب باختری دریای مازندران (کشور آذربایجان) با هدف پیبردن به خاستگاه شان از نظر روند تشکیل، کانیشناسی و ژئوشیمی مورد مطالعه قرارگرفته اند، ولی تاکنون گلفشانهای منطقه گمیشان با دیدگاه کانیشناسی و ژئوشیمی بررسی نشده است این پژوهش برای اولین بار با هدف پیبردن به خاستگاه آنها ...
بیشتر
موادتشکیل دهنده گلفشانهای واقع در بخش جنوب باختری دریای مازندران (کشور آذربایجان) با هدف پیبردن به خاستگاه شان از نظر روند تشکیل، کانیشناسی و ژئوشیمی مورد مطالعه قرارگرفته اند، ولی تاکنون گلفشانهای منطقه گمیشان با دیدگاه کانیشناسی و ژئوشیمی بررسی نشده است این پژوهش برای اولین بار با هدف پیبردن به خاستگاه آنها از گلفشانها و رسوبات بستر حاشیه دریای منطقه مورد مطالعه نمونهبرداری و بررسی شده است. نتایج ژئوشیمی وکانیشناسی نمونههای برداشته شده که با روشهای XRD,XRF,ICP تعیین اندازه آنیونها انجام شده، نشان میدهد که کانی های اصلی سه گلفشان قارنیاریق، نفتلیچه و اینچه برون و رسوبات بستر دریا را کوارتز، کلسیت و آلبیت و کانیهای فرعی آنها را عمدتاً هالیت، کانیهای رسی نظیر ساپونیت، ناترولیت و مسکوویت تشکیل میدهند، بنابراین میتوان نتیجه گرفت هر سه گلفشان خاستگاه مشترکی دارند. در ضمن نتایج آزمایشهای انجام شده با نتایج آزمایشهایی که در مورد گلفشان داشگیل (واقع درکشور آذربایجان) از نظر اندازه اکسیدها و عناصر با هدف مشابه انجام شده و شیمی دریای مازندران (خزر) که از طرف پژوهشگران صورت گرفته، مقایسه شده است. از این مقایسه مشخص شد که گلفشانهای مورد مطالعه منطقه از نظر عناصر Na, K, Ca, Al نسبت به گلفشان داشگیل و دریای خزر غنی و از نظر Cl فقیر است.
زهرا کلانترزاده؛ محمدحسین آدابی؛ حسین رحیمپور بناب
چکیده
پس از فاز کوهزایی سیمرین پیشین، در اثر پیشروی دریا سازند نایبند با سن نورین- رتین (تریاس بالایی) در پهنه ایران مرکزی نهشته شده است. از آنجا که در طول دیاژنز آراگونیت و کلسیت دارای منیزیم بالا به کلسیت با منیزیم پایین تبدیل شدهاند، تعیین کانیشناسی اولیه کربناتها بر پایه مطالعات سنگشناسی مشکل است. در این پژوهش کانیشناسی اولیه ...
بیشتر
پس از فاز کوهزایی سیمرین پیشین، در اثر پیشروی دریا سازند نایبند با سن نورین- رتین (تریاس بالایی) در پهنه ایران مرکزی نهشته شده است. از آنجا که در طول دیاژنز آراگونیت و کلسیت دارای منیزیم بالا به کلسیت با منیزیم پایین تبدیل شدهاند، تعیین کانیشناسی اولیه کربناتها بر پایه مطالعات سنگشناسی مشکل است. در این پژوهش کانیشناسی اولیه و نوع کربناتهای (حارهای، معتدله و قطبی) سازند نایبند با استفاده از شواهد ژئوشیمیایی در مقاطع چینهشناسی داربیدخون، طرز، گیتری و کوهبنان بررسی شده است. محدودههای عناصر فرعی (Na, Sr, Fe, Mn) و ایزوتوپی ( و) نمونههای کربناتی سازند نایبند به علت ترکیب کانیشناسی اولیه آراگونیتی در درون یا نزدیک محدوده آهکهای آراگونیتی حارهای سازند فهلیان (کرتاسه پایینی)، سازند ایلام (کرتاسه بالایی)، سازند کنگان (تریاس پایینی) و سازند مزدوران (ژوراسیک بالایی) قرار گرفتهاند. نتایج حاصل از تجزیه عنصری و ایزوتوپی نمونههای کربناتی سازند نایبند با شواهد سنگنگاری و نقشه جغرافیای دیرینه تریاس بالایی همخوانی دارد.
کاوه محمدی؛ نادر تقیپور؛ حسین مصدق
چکیده
در گذر دونین- کربنیفر به دلیل تغییر شرایط محیطی ( بالاآمدن جهانی سطح آب و رخداد زیستی هنگنبرگ)، تغییرات ژئوشیمیایی در غلظت عناصر رخ دادهاست که برخی از آنها به عنوان ردیاب شاخص برای شناسایی منشأ رسوبات و همچنین بررسی نوسانات سطح آب بهکار میروند. در این گذر تغییرات Srبا تغییرات سطح آب رابطه عکس و با مقدار نهشتهشدن رسوبات رابطه ...
بیشتر
در گذر دونین- کربنیفر به دلیل تغییر شرایط محیطی ( بالاآمدن جهانی سطح آب و رخداد زیستی هنگنبرگ)، تغییرات ژئوشیمیایی در غلظت عناصر رخ دادهاست که برخی از آنها به عنوان ردیاب شاخص برای شناسایی منشأ رسوبات و همچنین بررسی نوسانات سطح آب بهکار میروند. در این گذر تغییرات Srبا تغییرات سطح آب رابطه عکس و با مقدار نهشتهشدن رسوبات رابطه مستقیم دارد. عناصر راهنما مانند Al, Ca, Mg, Mn, Fe, Sr معرف شرایط محیط رسوبگذاری مرز دونین-کربنیفر بوده و تغییرات آنها به دلیل تأثیرات درونی و بیرونی محیط اعم از pH, Eh و آب و هوا و ... است. مطالعه پیش رو به بررسی نحوه تغییرات عنصری در مرز دونین- کربنیفر(سازندهای خوشییلاق و مبارک) در برش لبنسار پرداخته است. تغییرات عنصری در پوسته براکیوپودها و رسوبات دربرگیرنده در محدوده مرز دونین- کربنیفر روند مشابهی دارند که گویای برجا بودن نمونههای فسیلی برداشتشده در منطقه بوده و محیط زندگی موجودات یاد شده و محیط رسوبگذاری رسوبات دربرگیرنده آنها دریایی نیمهبسته تا باز با شرایط احیایی در نظر گرفته شدهاست. شیلهای سیاه در این گذر، دارای مقدار عناصر خاکی کمیاب سبک بیشتری نسبت به عناصر خاکی کمیاب سنگین هستند که تأییدی بر منشأ قارهای آنهاست. تغییرات عناصری همچون منگنز، آهن، سدیم و ...در مرز دونین-کربنیفر اشاره به کممنیزیم بودن کلسیت در پوسته فسیلها و رسوبات دربرگیرنده آنها دارد. تغییر مقادیر منگنز و استرانسیم تابع نوسانات سطح آب دریا است که خود بر مقادیر دیگر عناصر همچون آهن، آلومینیم، تیتان، منیزیم، کلسیم، سدیم، پتاسیم و ... تأثیر گذاشته است. مقدار متوسط سدیم در گذر دونین-کربنیفر در برش لبنسار نشاندهنده شوری متوسط است.
نجمه اعتمادسعید؛ محبوبه حسینی برزی؛ محمدحسین آدابی؛ عباس صادقی
چکیده
سازند کاهار در برش الگوی خود واقع در کوه کاهار، 75 کیلومتری شمال باختر تهران، از حدود 1000 متر سنگهای آواری (بیشتر گلسنگ) تشکیل شده است. این مطالعه با تکیه بر روی ترکیب کانیشناسی و ژئوشیمیایی این گلسنگها بهدنبال شناسایی منشأ احتمالی و جایگاه زمینساختی آنهاست. مطالعات میکروسکوپ نوری و XRD نشان میدهند که این گلسنگها از کوارتز، ...
بیشتر
سازند کاهار در برش الگوی خود واقع در کوه کاهار، 75 کیلومتری شمال باختر تهران، از حدود 1000 متر سنگهای آواری (بیشتر گلسنگ) تشکیل شده است. این مطالعه با تکیه بر روی ترکیب کانیشناسی و ژئوشیمیایی این گلسنگها بهدنبال شناسایی منشأ احتمالی و جایگاه زمینساختی آنهاست. مطالعات میکروسکوپ نوری و XRD نشان میدهند که این گلسنگها از کوارتز، فلدسپار (بهویژه پلاژیوکلاز) و بهمیزان کمتر کانیهای فیلوسیلیکاتی (بیشتر ایلیت و کلریت) تشکیل شدهاند. بررسی سنگنگاری گلسنگها با استفاده از SEM-EDX نشان میدهد که فرمهای صفحهای ایلیت و کلریت ممکن است طی دیاژنز (ایلیتی شدن و کلریتی شدن) شکل گرفته باشند. تقسیمبندی گلسنگهای مورد مطالعه بر پایه اندیس بلوغ، آنها را تکتیک و فیلو-تکتیک، نهشته شده در حوضههای مرتبط با جایگاه زمینساختی جزایر کمانی (قارهای) نشان میدهد. اندیس شیمیایی دگرسانی (بهطور میانگین 70) و متغیرهای A-CN-K بهدست آمده برای گلسنگهای کاهار، نشاندهنده هوازدگی شیمیایی متوسط در ناحیه منشأ آنهاست. همچنین، ترکیب شیمیایی گلسنگها، نشان از تأثیر کم چرخه مجدد رسوبی در نهشتههای کاهار است. نمودارهای تفکیکی ژئوشیمیایی، نسبت عناصر فرعی غیر متحرک و نیز دادههای عناصر خاکی کمیاب گلسنگها، نشاندهنده منشأ گرفتن رسوبات این گلسنگها از منشأهای فلسیک و نهشته شدن آنها در حوضهای مرتبط با جایگاه زمینساختی جزایر کمانی است. مدل بهدست آمده برای جایگاه زمینساختی حوضه کاهار در نئوپروتروزوییک پسین را میتوان توسط مدلهای جدیدی که ایران را مشابه با زمینهای کمانی آوالونیا و کادومیا بهعنوان بخشی از زمینهای حاشیه شمالی گندوانا در نظر میگیرند، تفسیر کرد.
سیدمهران حیدری؛ مجید قادری؛ حسین کوهستانی؛ مسعود حسینی
چکیده
کانسار طلای اپیترمال توزلار در واحدهای آتشفشانی آندزیتی با ویژگی کالکوآلکالن پرپتاسیم (شوشونیتی) در شمال باختر کشور قرار دارد. این مجموعه آتشفشانی، در واقع بخشی از فعالیت ماگمایی مرتبط با کمان ماگمایی ارومیه- دختر است که حاشیه شمالخاوری پهنه دگرگونی- ماگمایی سنندج- سیرجان را قطع کرده است. این توالی ماگمایی، شامل مجموعهای از ...
بیشتر
کانسار طلای اپیترمال توزلار در واحدهای آتشفشانی آندزیتی با ویژگی کالکوآلکالن پرپتاسیم (شوشونیتی) در شمال باختر کشور قرار دارد. این مجموعه آتشفشانی، در واقع بخشی از فعالیت ماگمایی مرتبط با کمان ماگمایی ارومیه- دختر است که حاشیه شمالخاوری پهنه دگرگونی- ماگمایی سنندج- سیرجان را قطع کرده است. این توالی ماگمایی، شامل مجموعهای از سنگهای آتشفشانی است که از فورانهای متناوب آذرآواریها و گدازه همراه با نفوذ تودههای نیمهژرف (پورفیری)، بهصورت یک فعالیت آتشفشانی درونقارهای در محیطی کمژرفا (حوضهای) و کششی (معادل سازند قم)، تشکیل شدهاند. دادههای سنسنجی اورانیم- سرب زیرکن به روش LA-ICP-MS، سنهایی بین 0/1±4/18 و 55/0±7/18 میلیون سال (میوسن زیرین) را برای این فعالیت ماگمایی در نظر میگیرد. کانهزایی مزبور بهلحاظ نوع دگرسانیهای گرمابی (پروپیلیتیک، آرژیلیک، فیلیک، سریسیتی، آرژیلیک پیشرفته و سیلیسیشدن) و روند تکوین کانهزایی در ارتباط با برشیشدن و تهنشینی سولفیدهای مس و سولفوسالتها، شبیه به کانسارهای پرسولفید در جایگاههای آتشفشانی است. کانهزایی طلا در این کانسار بهلحاظ بافتی، عمدتاً بهصورت دانهپراکنده، شکافهپرکن و رگه- رگچهای دیده میشود. بیشتر کانههای سولفیدی شامل پیریت، کالکوپیریت، بورنیت و کمتر انارژیت، کالکوسیت، کوولیت، دیژنیت، تتراهدریت، گالن و اسفالریت است. طلا در این کانهزایی بهصورت آزاد شده از دانههای پیریت اکسیده، همچنین درون کوارتزها در برشهای گرمابی و محلول جامد در دیگر کانیها از جمله سولفیدها و سولفوسالتها رخ داده است. تفاوت اصلی تشکیل این کانسار با کانسارهای نوع پرسولفید در محیط تشکیل آن است. محیط تشکیل این کانهزایی، تأییدی بر تشکیل آن در ژرفا و فشار کم است. این کانسار در یک محیط کمژرفای دریایی (Submarine) حوضه قم و در ارتباط با رژیم زمینساختی کششی تشکیل شده، در حالیکه کانسارهای اپیترمال نوع پرسولفید عموماً در محیطهای خشکی (Subaerial) و در ارتباط با محیطهای فشارشی حاصل میشوند. ویژگیهای جایگاه ساختاری، نوع سنگ میزبان، دگرسانیها، پاراژنز و بالاخره مشخصات کانهزایی کانسار طلا- نقره (مس) توزلار نشان از آن دارد که این کانسار، بیشترین همانندی را با کانسارهای اپیترمال مرتبط با تودههای نیمهژرف (High Sulfidation) که در محیطهای کششی درونکمانی تشکیل شدهاند، دارد.
آمنه قربانی؛ محمدحسین آدابی؛ سیما سهرابی
چکیده
میادین نفتی سیری E (اسفند) وD (دنا) در جنوب خلیج فارس قرار گرفتهاند. در هر دو میدان مورد مطالعه، سروک بالایی (بخش میشریف) با سن کرتاسه میانی (سنومانین - تورونین) بهصورت تدریجی و همشیب روی آهکهای آرژیلی خاتیا (شیلیف) و توسط ناپیوستگی اواخر تورونین در زیر شیلهای لافان قرار گرفته است. شواهد سنگنگاری، ژئوشیمیایی (تجزیههای عنصری ...
بیشتر
میادین نفتی سیری E (اسفند) وD (دنا) در جنوب خلیج فارس قرار گرفتهاند. در هر دو میدان مورد مطالعه، سروک بالایی (بخش میشریف) با سن کرتاسه میانی (سنومانین - تورونین) بهصورت تدریجی و همشیب روی آهکهای آرژیلی خاتیا (شیلیف) و توسط ناپیوستگی اواخر تورونین در زیر شیلهای لافان قرار گرفته است. شواهد سنگنگاری، ژئوشیمیایی (تجزیههای عنصری Mg, Ca, Sr, Mn) و مقادیر ایزوتوپ اکسیژن و کربن مشخص کننده کانیشناسی اولیه آراگونیتی برای کربناتهای سروک بالایی (بخش میشریف) در میدان سیری E (چاه A) است. مطالعات ژئوشیمیایی و تغییرات 18Oδ و 13Cδ نشاندهنده تأثیر دیاژنز جوی در آبوهوای گرم و خشک در یک سامانه دیاژنزی نیمهبسته تا باز با قشر کم خاک است. دمای آب دریا در زمان تهنشست سروک بالایی (بخش میشریف) بر پایه سنگینترین ایزوتوپ اکسیژن 18 نمونهای که کمترین دگرسانی را تحمل کرده است و با در نظر گرفتن ایزوتوپ اکسیژن آب دریای کرتاسه به میزان 1- پرمیل در حدود 34 درجه سانتیگراد محاسبه شده است. البته با توجه به مقادیر سبک ایزوتوپ اکسیژن، این دما باید دمای دیاژنزی مربوط به ژرفای کم دفن باشد. مطالعات سنگنگاری چاه A در میدان سیری E و چاه B در میدان سیری D نشاندهنده میزان تأثیر فرایندهای دیاژنزی میکریتی شدن، انحلال، سیمانی شدن، نوشکلی، انحلال فشاری، تراکم فیزیکی، شکستگی و دولومیتی شدن بر کیفیت مخزنی سروک بالایی (بخش میشریف) است که از این میان مهمترین عامل دیاژنزی در افزایش کیفیت مخزنی انحلال است که در طی دیاژنز جوی رخ داده است و مهمترین عامل دیاژنزی در کاهش کیفیت مخزنی گسترش انواع سیمانها بهویژه سیمان اسپاری بلوکی درشتبلور است که در طی دیاژنز دفنی رخ داده است.
فاطمه کنگرانی فراهانی؛ علی اصغر کلاگری؛ علی عابدینی
چکیده
نهشته لاتریتی کمبلو، در فاصله 80 کیلومتری باختر شهرستان دامغان، استان سمنان رخنمون دارد. این نهشته به شکل عدسیهای چینهسان، در مرز بین سازند کربناتی الیکا (تریاس) و شیلی و ماسهسنگی سازند شمشک (ژوراسیک) توسعه و تکامل یافته است. مطالعات سنگنگاری دلالت بر حضور بافتهای کلومورفی، کلوفرمی، پورفیری دروغین و گرهکی درکانسنگهای این ...
بیشتر
نهشته لاتریتی کمبلو، در فاصله 80 کیلومتری باختر شهرستان دامغان، استان سمنان رخنمون دارد. این نهشته به شکل عدسیهای چینهسان، در مرز بین سازند کربناتی الیکا (تریاس) و شیلی و ماسهسنگی سازند شمشک (ژوراسیک) توسعه و تکامل یافته است. مطالعات سنگنگاری دلالت بر حضور بافتهای کلومورفی، کلوفرمی، پورفیری دروغین و گرهکی درکانسنگهای این نهشته دارند. یافتههای کانیشناسی نشان میدهند که کانسنگها دارای کانیهای گوتیت، مگنتیت، هماتیت، دیاسپور، آناتاز، کائولینیت، بوهمیت و زیرکن هستند. با توجه به ترکیب کانیشناسی و ویژگیهای بافتی، این نهشته در یک محیط تقریباً احیایی نزدیک سطح ایجاد شده است. شاخصهای ژئوشیمیایی مانند Eu/Eu* همراه با نسبتهای Ti/Zr، Nb/Y، و Al/Ti پیشنهاد میکنند که نهشته کمبلو محصول دگرسانی و هوازدگی سنگهایی با ترکیب تراکیآندزیت تا بازالت است. مقایسه روند تغییرات عناصر Si، Al و Fe در یک نیمرخ انتخابی آشکار میکنند که تغییر در شیمی (pH) محلولهای مسئول لاتریتیشدن و شدت زهکشی دو فاکتور اصلی درتشکیل این کانسنگها هستند. بررسیهای ژئوشیمیایی نشان میدهند که توزیع عناصر جزیی در این نهشته تابع از عواملی مانند جذب سطحی، روبش توسط اکسیدها و هیدروکسیدهای فلزی، تثبیت در فازهای نوشکل و حضور در فازهای کانیایی مقاوم است. توزیع ناموزون REEها در نیمرخ مورد مطالعه دلالت بر منشأ نابرجا برای این نهشته دارند. یافتههای بهدست آمده نشان از آن دارند که رسها، آناتاز، زیرکن، گورسکسیت، زینوتایم و چورچیت میزبان احتمالی REEها در این نهشته هستند.
مریم عبدی؛ محمدحسن کریمپور؛ محمدحسین زرینکوب
چکیده
هدف این مطالعه پردازش دادههای خام رسوبات رودخانهای با روش تحلیل فاکتوری و تفسیر و انطباق نتایج با شواهد زمینشناسی، دگرسانی و کانهزایی است. تمایز بالای عامل سوم تحلیل فاکتوری برای عناصر طلا، مولیبدن و تنگستن و انطباق مناطق بیهنجار عامل سوم با بیهنجاریهای طلا، مناطق دارای بیشترین میزان سولفید اولیه و اکسیدآهن ثانویه ...
بیشتر
هدف این مطالعه پردازش دادههای خام رسوبات رودخانهای با روش تحلیل فاکتوری و تفسیر و انطباق نتایج با شواهد زمینشناسی، دگرسانی و کانهزایی است. تمایز بالای عامل سوم تحلیل فاکتوری برای عناصر طلا، مولیبدن و تنگستن و انطباق مناطق بیهنجار عامل سوم با بیهنجاریهای طلا، مناطق دارای بیشترین میزان سولفید اولیه و اکسیدآهن ثانویه و مناطق دارای دگرسانیهای سریسیتی و سیلیسی در منطقه، نشاندهنده آن است که عامل سوم تحلیل فاکتوری بهعنوان مؤلفه کانهزایی در منطقه است.جایگاه زمینساختی مناسب، وجود تودههای نفوذی نیمهژرف با ترکیب حدواسط، فعالیت ماگمایی با ماهیت کالکآلکالن و اکسیدان، حضور بیهنجاریهای طلا در سطح منطقه و کانیسازی بهشکل دانهپراکنده در متن سنگ و رگچههای سولفیدی به همراه اکسیدهای آهن ثانویه فراوان، شرایط لازم برای کانهزایی نوع پورفیری و اپیترمال طلا را در منطقه ایجاد کرده است.
معصومه روحافزا؛ صمد علیپور؛ علی عابدینی
چکیده
منطقه قرهبلاغ، در 20 کیلومتری خاور مهاباد، جنوب استان آذربایجان غربی قرار گرفته است. سنگهای کربناتی سازند بایندر و دولومیتهای سازند سلطانیه در این منطقه میزبان کانیسازیهایی از باریم، آهن و منگنز هستند. با توجه به مطالعات کانیشناسی، باریت، مگنتیت، هماتیت، گوتیت، لیمونیت و پیرولوزیت تجمعات کانیایی اصلی این کانیسازیها ...
بیشتر
منطقه قرهبلاغ، در 20 کیلومتری خاور مهاباد، جنوب استان آذربایجان غربی قرار گرفته است. سنگهای کربناتی سازند بایندر و دولومیتهای سازند سلطانیه در این منطقه میزبان کانیسازیهایی از باریم، آهن و منگنز هستند. با توجه به مطالعات کانیشناسی، باریت، مگنتیت، هماتیت، گوتیت، لیمونیت و پیرولوزیت تجمعات کانیایی اصلی این کانیسازیها هستند که در مقادیر کم توسط کالکوپیریت، مالاکیت، آزوریت و کلسیت همراهی میشوند. آشکارترین ویژگی ژئوشیمیایی این کانیسازیها، تفریق بهنسبت ضعیف LREE از HREE در باریت و کانسنگهای آهن- منگنز، بیهنجاریهای منفی Eu در کانسنگهای آهن- منگنز (26/0-76/0) و بیهنجاریهای مثبت Eu در باریت (7/7- 51/10) است. تلفیق نتایج برآمده از بررسیهای صحرایی، سنگنگاری و ژئوشیمیایی (یافتههای آنالیتیک و ضرایب همبستگی میان عناصر) نشان میدهند که عواملی همچون تغییرات در شرایط فیزیکوشیمیایی محیط (pH، Eh و دما)، فعالیت لیگاندهای کمپلکسساز و حضور فازهای کانیایی فرعی (کانیهای رسی، زیرکن، زینوتایم، و مونازیت) نقش ارزندهای در پراکندگی عناصر خاکی کمیاب در طی کانهزایی و گسترش این کانسنگها داشتهاند.
رحیم دبیری؛ محمد هاشم امامی؛ حبیب ملایی؛ میترا غفاری؛ منصور وثوقی عابدینی؛ نعمتاله رشید نژاد عمران
چکیده
حجم قابل توجهی از سنگهای آتشفشانی کواترنر، در شمال باختر اهر( شمال باختر ایران) گسترش یافتهاند. این سنگها مورد تجزیه عناصر اصلی، فرعی، خاکی کمیاب و ایزوتوپی Sr- Nd قرار گرفتهاند. بر پایه دادههای ژئوشیمیایی، این سنگها شامل آلکالیبازالت، تراکیبازالت، تراکیآندزیتبازالتی و تراکیآندزیت با ویژگی چیره آلکالن هستند. سنگهای ...
بیشتر
حجم قابل توجهی از سنگهای آتشفشانی کواترنر، در شمال باختر اهر( شمال باختر ایران) گسترش یافتهاند. این سنگها مورد تجزیه عناصر اصلی، فرعی، خاکی کمیاب و ایزوتوپی Sr- Nd قرار گرفتهاند. بر پایه دادههای ژئوشیمیایی، این سنگها شامل آلکالیبازالت، تراکیبازالت، تراکیآندزیتبازالتی و تراکیآندزیت با ویژگی چیره آلکالن هستند. سنگهای یادشده، از مجموعه کانیهای الیوین، کلینوپیروکسن، پلاژیوکلاز ± آمفیبول ± بیوتیت تشکیل شدهاند و بیشتر بافت میکرولیتی پورفیری دارند. بر پایه بررسیهای انجام شده روی عناصر اصلی و فرعی، با کاهش مقادیر MgO، مقادیر Rb، Ba، Na2O، K2O، Al2O3 و SiO2 افزایش و مقادیر Cr، Fe2O3*و CaO کاهش مییابد. بهطور کلی، سنگهای منطقه از عناصر LIL و LREE غنی و از عناصر HFS تهی هستند. بررسی های ایزوتوپی Sr-Nd نشان میدهد که طیف ترکیبی نسبتهای 87Sr/86Sr نمونههای مورد مطالعه از 704463/0 تا 704921/0 و نسبتهای 143Nd/144Nd نمونهها از 512649/0 تا 512774/0 متغیر است. نسبتهای CaO/Al2O3 در برابر MgO، La/Sm در برابر Rb و نیز مقادیر Zr و Ba در برابر Th نشان میدهد که تفریق ماگمایی از راه تبلور بخشی، مهمترین فرایند در تکوین سنگهای منطقه بوده است. همچنین مدلسازی AFC و مطالعات ایزوتوپی و میکروسکوپی بیانگر آن است که آلایش پوستهای، بههمراه تبلور بخشی، نقش مهمی در تحول سنگهای تراکیآندزیتی منطقه داشته است. دادههای ژئوشیمیایی و ایزوتوپی نشان میدهد که آمیختگی ماگمایی فرایند تأثیرگذاری در تکوین سنگهای منطقه نبوده است. نسبتهای ایزوتوپی نئودیمیم بالا و استرانسیم پایین و نیز مقادیر بالای Ni، Cr و MgO در آلکالیبازالتهای منطقه گویای آن است که این سنگها از یک ماگمای به نسبت اولیه بهوجود آمدهاند. مدلسازی REE و بررسی نسبتهای عناصر فرعی و خاکی کمیاب نشان میدهد که آلکالیبازالتهای منطقه مورد مطالعه میتوانند از ذوب بخشی ناچیز (1 تا 3 درصدی) یک اسپینل لرزولیت بهوجود آمده باشند.
حسین کوهستانی؛ مجید قادری؛ محمدهاشم امامی؛ سباستین مِفرِه؛ وادیم کامنتسکی؛ جوسلین مکفی؛ خین زاو
چکیده
کانسار نقره- طلای چاهزرد (نمونه آشکار سامانههای اپیترمال نوع سولفیداسیون پایین تا میانه با میزبان برشی) درون مجموعه آتشفشانی میوسن بالایی با ترکیب آندزیتی تا ریولیتی و در بخش مرکزی کمربند ماگمایی ارومیه- دختر قرار گرفته است. بخشهای کانهدار در این کانسار درون تودههای بِرشی با میزبان ریولیت پورفیری قرار دارند. بررسیهای ...
بیشتر
کانسار نقره- طلای چاهزرد (نمونه آشکار سامانههای اپیترمال نوع سولفیداسیون پایین تا میانه با میزبان برشی) درون مجموعه آتشفشانی میوسن بالایی با ترکیب آندزیتی تا ریولیتی و در بخش مرکزی کمربند ماگمایی ارومیه- دختر قرار گرفته است. بخشهای کانهدار در این کانسار درون تودههای بِرشی با میزبان ریولیت پورفیری قرار دارند. بررسیهای سامانمند ژئوشیمیایی سنگ کل روی سنگهای آتشفشانی نشان میدهد که سنگهای میانه و اسیدی هر دو بهطور ویژه از عناصر سنگدوست بزرگ یون (LILE) و عناصر خاکی کمیاب سبک (LREE) غنیشدگی و از عناصر با پتانسیل یونی بالا (HFSE) تهیشدگی نشان میدهند. این دادههای ژئوشیمیایی بیانگر ویژگی کمان ماگمایی برای سنگهای آتشفشانی است و نشان میدهد تبلور هورنبلند، نقش کنترلکننده اصلی را در تکامل سنگهای نیمهآتشفشانی کانهزا داشته است. اگرچه ریولیت پورفیری نسبتهای87Sr/86Sr بالاتری دارد، ولی ترکیب ایزوتوپی استرانسیم و نئودیمیم سنگهای آتشفشانی یکسان است. این سنگها نسبت87Sr/86Sr میان 704910/0 و 705967/0 و مقادیرεNd(i) از 3/2+ تا 7/2+ دارند. این دادهها نشان میدهد ماگماهای ریولیتی احتمالاً محصول پایانی تفریق ماگماهای مادر آندزیتی هستند که دچار آغشتگیهای پوستهای کمی شدهاند. ماگماهای آندزیتی مادر، محصول ذوب بخشی مخلوطی از گوشته نرمکرهای بدون آب و تهی از عناصر ناسازگار و گوشته سنگکرهای غنیشده از آب و عناصر LILE و LREE است که در پاسخ به شکستهشدن پوسته اقیانوسی فرورو و بالا آمدن گوشته نرمکرهای تولید شدهاند. ریولیت پورفیری به عنوان منبع حرارتی برای جریان سیالهای گرمابی و همچنین بهعنوان منشأ سیالهای کانهساز در سامانه اپیترمال چاهزرد رفتار کرده است.
حبیب علیمحمدیان؛ فرشته مهدی پور حسکوئی؛ جعفر صبوری
چکیده
گستره مورد مطالعه در استان مازندران، در مسیر جاده اصلی ساری-گرگان، در حدود 8 کیلومتری شهرستان نکا و 33 کیلومتری جنوب باختری شهرستان بهشهر قرار دارد. منطقه مورد مطالعه از نظر پهنههای اصلی رسوبی-ساختاری ایرانجزو کناره جنوبی خزر به شمار میآید و از جنوب به شمال گسل البرز و از شمال به کناره دریای خزر محدود شده است. بر پایه مطالعات ...
بیشتر
گستره مورد مطالعه در استان مازندران، در مسیر جاده اصلی ساری-گرگان، در حدود 8 کیلومتری شهرستان نکا و 33 کیلومتری جنوب باختری شهرستان بهشهر قرار دارد. منطقه مورد مطالعه از نظر پهنههای اصلی رسوبی-ساختاری ایرانجزو کناره جنوبی خزر به شمار میآید و از جنوب به شمال گسل البرز و از شمال به کناره دریای خزر محدود شده است. بر پایه مطالعات و کاربرد روشهای نوین محیط مغناطیسی روی برش رسوبی تواالیهای لُس/خاک دیرینه نکا در پیرامون روستای کُلِت، آبوهوای 50 هزار سال گذشته شمال ایران در این منطقه بازسازی شد. بااستفاده ازروشهای محیط مغناطیسی و کانیشناسی مغناطیسی، دادههایمحیط مغناطیسی بهدست آمده و بهعنوان ویژگیهای تغییرات محیطی، در بازسازی آبوهوای دیرینهاستفاده شد. برای بررسی ارتباط میان تغییرات آبوهوا در منطقه با تغییرات توان مغناطیسی رسوبات، دادههای مغناطیسی و ژئوشیمیایی بهدست آمده با یکدیگر مقایسه شد. با توجه به این نتایج، تغییرات آبوهوایی (تغییرات دما و رطوبت) با تغییرات مغناطیسی رسوبات و خاکهای دیرینه کاملاً مرتبط و قابل انطباق است. همچنین، نمودارهای مغناطیسی- ژئوشیمیایی بهدست آمده از بررسی تغییرات نسبتهای عاملهای آبوهوایی ژئوشیمیایی با تغییرات متغیرهای آبوهوایی مغناطیسی، در برش مورد مطالعه، همخوانی نزدیکی نشان میدهند. بر پایه مطالعه تغییرات قابلیت پذیرفتاری مغناطیسی نیز چنین نتیجهگیری میشود که بُرش رسوبی مورد مطالعه نشاندهنده تغییرات آبوهوایی (دما و رطوبت دیرینه) در طی حدود 48 هزار سال پیش تا 20 هزار سال پیش است. با استفاده از دادههای مغناطیسی، چرخههای کوتاه مدت آبوهوایی معروف به استادیالهاو اینتراستادیالها در توالی لُس/خاک دیرینه مورد مطالعه مشخص شد. این جهشهای آبوهوایی در واحد خاک سطحی با 4 جهش کوتاه مدت سرمایشی یا استادیال، در واحد لُس بالایی با دست کم 6 جهش گرمایشی یا اینتراستادیال، در واحد لُس پایینی، یک دوره اینتراستادیال و در واحد خاک دیرینه پایینی نیز با یک دوره استادیال مشخص شد.
فاضل خالقی؛ قادر حسین زاده؛ ایرج رسا؛ محسن مؤید
چکیده
کانسار مولیبدن سیهکمر یک سامانه مولیبدن پورفیری است که در تازهترین پژوهش نگارنده در شمال باختر ایران کشف شده، برای اولین بار در این نوشتار گزارش گردیدهو سامانه کانسارسازی آن، بر پایه دادههای زمینشناسی و ژئوشیمیایی، شواهد کانیسازی و میانبارهای سیال، توصیف و بحث شده است. استوک کوارتزمونزونیت پورفیری که به سری ماگمایی ...
بیشتر
کانسار مولیبدن سیهکمر یک سامانه مولیبدن پورفیری است که در تازهترین پژوهش نگارنده در شمال باختر ایران کشف شده، برای اولین بار در این نوشتار گزارش گردیدهو سامانه کانسارسازی آن، بر پایه دادههای زمینشناسی و ژئوشیمیایی، شواهد کانیسازی و میانبارهای سیال، توصیف و بحث شده است. استوک کوارتزمونزونیت پورفیری که به سری ماگمایی کالکآلکالن با پتاسیم بالا تعلق دارد و بر پایه دادههای ژئوشیمی و از دید محیط زمینساختی، از نوع گرانیتهای پس از برخوردی است، سنگ مادر کانیسازی این سامانه بهشمار میآید. با توجه به جایگیری تودههای نفوذی مولد در منطقه، کانیسازی مولیبدن پس از ائوسن، در حدود دوره الیگوسن رخ داده و احتمالاً فرایند کانیسازی در مرحله آخر جایگزینی ماگما صورت گرفته است. محلول گرمابی فلززای آن، بر پایه دادههای دماسنجی و شوری میانبارهای سیال، شوری کم و دمای همگنشدگی متوسط داشته است. همچنین، با توجه به نوع سنگ میزبان، دگرسانیهای همراه و دیگر شواهد، ویژگی های کانیسازی کانسار مولیبدن سیهکمر قابل مقایسه با کانسارهای مولیبدن نوع کوارتزمونزونیتی است. در مدت فرایندهای زمینساختی، سیال گرمابی کانهدار در امتداد پهنههای ضعف و ساختارهای گسلی مناسب بالا آمده، به درون درز و شکاف سنگهای پیرامون نفوذ کرده و با تغییر یافتن شرایط فیزیکی- شیمیایی محیط و تأثیر عوامل دیگر، در پایان کانسار مولیبدن سیهکمر تشکیل شده است.
عسل فرهادی؛ محمدرضا جعفری؛ سیدمحمدحسین رضوی
چکیده
منطقه سیاهکل (15 کیلومتری جنوب باختر لاهیجان)، در بخش جنوب خاوری برگه زمینشناسی 1:100000 رشت واقع است. با توجه به نمونههای ژئوشیمیایی که در این برگه برداشت شد، غلظت برخی عناصر مانند منگنز، کبالت، نیکل و سرب بالاتر از حد استاندارد بود و وقتی غلظت این عناصر افزایش مییابد، عوارض و آلودگیهای زیست محیطی ایجاد میکند. مثلاً میتواند ...
بیشتر
منطقه سیاهکل (15 کیلومتری جنوب باختر لاهیجان)، در بخش جنوب خاوری برگه زمینشناسی 1:100000 رشت واقع است. با توجه به نمونههای ژئوشیمیایی که در این برگه برداشت شد، غلظت برخی عناصر مانند منگنز، کبالت، نیکل و سرب بالاتر از حد استاندارد بود و وقتی غلظت این عناصر افزایش مییابد، عوارض و آلودگیهای زیست محیطی ایجاد میکند. مثلاً میتواند منجر به ایجاد ناهنجاریهایی در گیاهان شود (کم شدن قطر ریشه و ساقه، کوتاه شدن قد و یا تغییر در رنگ برگ و ساقه گیاهان و درختان) که در واقع نشانههایی از مسمومیت گیاه هستند. از بیماریهای ناشی از آلودگیهای زیستمحیطی در انسان میتوان به حساسیتهای پوستی و تنفسی و حتی سرطان اشاره کرد. در بررسیهای برگه 1:50000 سیاهکل و نقشههای تهیه شده، در برخی مناطق از جمله حوالی روستای پایینگوابر، جیرگوابر، زرکوتی بالا و پایین، بعضی عناصر مانند منگنز، کبالت، نیکل و سرب دارای غلظت بالاتر از حد استاندارد توصیه شده توسط سازمانهای بینالمللی هستند که پیشنهاد میشود مورد بررسیهای دقیقتری قرار گیرند.
سید جواد مقدسی؛ یلدا نگهبان
چکیده
کانسار منگنز رباطکریم در 7 کیلومتری شمالباخترشهرستان رباطکریم(جنوبباختر تهران) و در حاشیه شمالخاوری کمربند آتشفشانی ارومیه- دختر قرار گرفته است. از نظر زمینشناسی ناحیهای، این منطقه در مجموعه آتشفشانی ائوسن شمال ساوه، با ترکیب سنگشناسی ریولیت، تراکیت، آندزیت و بازالت قرار گرفته است. کانیسازی به شکل رگهای ...
بیشتر
کانسار منگنز رباطکریم در 7 کیلومتری شمالباخترشهرستان رباطکریم(جنوبباختر تهران) و در حاشیه شمالخاوری کمربند آتشفشانی ارومیه- دختر قرار گرفته است. از نظر زمینشناسی ناحیهای، این منطقه در مجموعه آتشفشانی ائوسن شمال ساوه، با ترکیب سنگشناسی ریولیت، تراکیت، آندزیت و بازالت قرار گرفته است. کانیسازی به شکل رگهای و درون گسلها، درزهها و شکستگیهای سنگهای آتشفشانی صورت گرفته است. بر اساس مطالعات کانیشناسی، این رگهها از کانیهای پیرولوزیت، پسیلوملان، رامزدلیت و هلندیت به همراه کانیهای کلسیت و کوارتز تشکیل شده است. در همرشدی اکسیدهای منگنز با کانیهای کوارتز و کلسیت و وجود بافتهای متنوع پرشدگی فضای باز حاکی از فعالیت سیال گرمابی از نوع اپیترمال است. ژئوشیمی عناصر اصلی و جزئی نمونههای کانسنگ منگنز رباطکریم، بیهنجاری منفی عنصر سریم و همچنین تشابه الگوی بهنجار شده عناصر خاکی کمیاب کانسنگ منگنز رباطکریم با سنگهای میزبان آتشفشانی و دیگر کانسارهای گرمابی منگنز جهان نشاندهندة منشأ اپیترمال این کانسار است. آبهای جوی و یا ماگمایی میتوانند منشأ سیال سازنده کانسنگهای منطقه باشند که ضمن چرخش در سنگهای آتشفشانی ائوسن، منگنز و دیگر فلزها را شسته و حین بالاآمدن از مسیرهای مناسب مانند گسلها و شکستگیهای عمده، کانیسازی کردهاند. فشار زیاد سیال کانیساز موجب شده است که در برخی مناطق سنگهای تراکیتی به سنگهای شبهبرشی تبدیل شوند.
رضا دیوسالار؛ محمدولی ولی زاده؛ وحید احدنژاد
چکیده
گرانیتهای مجموعه پلوتونیک ملایر دارای میانبارهای (انکلاو) ماگمایی با تنوع اندازه، شکل ظاهری، کانیشناسی و ترکیب شیمیایی است. تفسیر نمودارهای دومتغیره ژئوشیمیایی عناصر اصلی و کمیاب با توجه به محتوای بالاتر برخی از اکسیدها مانندMnO ، TiO2،MgO ، CaOو FeOt در نمونههایی از میانبارها نسبت به سنگ میزبان و همین طور روندهای خطی مشاهده ...
بیشتر
گرانیتهای مجموعه پلوتونیک ملایر دارای میانبارهای (انکلاو) ماگمایی با تنوع اندازه، شکل ظاهری، کانیشناسی و ترکیب شیمیایی است. تفسیر نمودارهای دومتغیره ژئوشیمیایی عناصر اصلی و کمیاب با توجه به محتوای بالاتر برخی از اکسیدها مانندMnO ، TiO2،MgO ، CaOو FeOt در نمونههایی از میانبارها نسبت به سنگ میزبان و همین طور روندهای خطی مشاهده شده از این اکسیدها و برخی از عناصر کمیاب همچون Cr، Ni، V نشاندهندة ماهیت متفاوت و در واقع منشأ مافیکتر این دسته از میانبارها (نوع مافیک) نسبت به سنگ میزبان و دیگر میانبارهای فلسیک است. مطالعه ترکیب شیمیایی میانبارها در مقایسه با سنگ میزبان، بهرهگیری از روشهای آماری دو و چندمتغیره (رگرسیون دومتغیره، ضرایب همبستگی، تحلیل خوشهای و تحلیل مؤلفههای اصلی) بیانگر تباین مشخص ترکیب شیمیایی بین میانبارهای مافیک با فلسیک و سنگ میزبان و از طرفی شباهت بین میانبارهای فلسیک و سنگ میزبان است. این ویژگی به صورت پراکندگی مشخص بیشتر اکسیدها نسبت به خط رگرسیون و ضریب R2 پایین در رگرسیون دومتغیره، ضریب همبستگی ناچیز اکسیدهای عناصراصلی و اغلب عناصر کمیاب میانبارهای مافیک در برابر سنگ میزبان، قرارگیری نمونهها در دو گروه متفاوت و مجزا در الگوی شاخه درختی و جهتگیری بردار متغیرها و نمونهها در نمودار دومتغیره تحلیل مؤلفههای اصلی (PCA)قابل مشاهده است و تأییدکننده روندهای ژئوشیمیایی متفاوت مشاهده شده برای عناصر مختلف در میانبار و سنگ میزبان در نمودارهای دومتغیره ژئوشیمیایی (هارکر) است.
حسینعلی تاج الدین؛ ابراهیم راستاد؛ عبدالمجید یعقوب پور؛ محمد محجل
چکیده
کانسار باریکا، اولین و تنها کانسار سولفید تودهای غنی از طلا (و نقره) گزارششده در ایران است که در 18 کیلومتری خاور شهر سردشت در شمال باختر پهنه دگرگونی سنندج– سیرجان قرار دارد. واحدهای سنگی رخنمونیافته در محدوده باریکا، مجموعهای از سنگهای آتشفشانی-رسوبی زیردریایی دگرگون شده با سن کرتاسه پیشین، شامل سنگهای آندزیت- ...
بیشتر
کانسار باریکا، اولین و تنها کانسار سولفید تودهای غنی از طلا (و نقره) گزارششده در ایران است که در 18 کیلومتری خاور شهر سردشت در شمال باختر پهنه دگرگونی سنندج– سیرجان قرار دارد. واحدهای سنگی رخنمونیافته در محدوده باریکا، مجموعهای از سنگهای آتشفشانی-رسوبی زیردریایی دگرگون شده با سن کرتاسه پیشین، شامل سنگهای آندزیت- تراکی آندزیتی، متاتوفیت، فیلیت، اسلیت و کربنات هستند. سنگهای آتشفشانی دگرگون شده آندزیتی KMv1، سنگ میزبان کانسار است و هر دو بخش چینهسان و زون استرینگر کانسار را در بردارد. کانسار باریکا و سنگ میزبان آن، پس از تشکیل، متحمل دگرگونی ضعیف (در حد رخساره شیست سبز) و دگرشکلی شدید (میلونیتی شدن) شده است. بخش چینهسان کانسار از نظر کانیشناسی تنوع زیادی داشته و از پیریت، اسفالریت، گالن، استیبنیت، مجموعهای از سولفوسالتها و الکتروم تشکیل شده است. کانیشناسی رگههای سیلیسی زون استرینگر ساده بوده و شامل پیریت، گالن، اسفالریت، تتراهدریت و مقادیر کمی کالکوپیریت است. عیار میانگین طلا و نقره در بخش چینهسان کانسار بهترتیب 2/4 و 260 گرم در تن و در رگههای سیلیسی زون استرینگر به ترتیب 7/0 و 32 گرم در تن اندازهگیری شده است. مجموع عیار فلزات پایه در کانسار باریکا همواره کمتر از 1 درصد است. مطالعات سنگ- زمینساختی و بررسی نمودارهای عنکبوتی عناصر کمیاب و عناصر خاکی کمیاب و نمودار نسبتهای Ce/Pb و Nb/U مربوط به سنگهای آتشفشانی دگرگون شده منطقه باریکا، نشان میدهد که واحدهای آتشفشانی منطقه که سنگ میزبان کانسار را نیز شامل میشود، از یک گوشته غنی شده (نسبت به مورب) در بالای یک زون فرورانش منشأ گرفته و در قلمرو کمان قارهای حاصل از فرورانش قرار دارند. مطالعات ژئوشیمیایی کانسار باریکا، حاکی از آن است که الگوی پراکندگی و همبستگی ژئوشیمیایی عناصر کانهساز در بخشهای مختلف کانسنگ چینهسان و رگههای سیلیسی زون استرینگر، با الگوی ژئوشیمیایی و کانیشناسی یک کانسار سولفید تودهای دگرشکل نشده، همخوانی دارد. شواهد ژئوشیمیایی حاکی از آن است که بهرغم عملکرد دگرگونی ضعیف و دگرشکلی شدید بر روی کانسار باریکا، الگوی پراکندگی عناصر و نسبتهای فلزی کانسار آتشفشانزاد اولیه تا حد زیادی حفظ شده است، به گونهای که ویژگیهای ژئوشیمیایی کانسار باریکا، به مقدار زیادی با ویژگیهای ژئوشیمیایی یک کانسار سولفید تودهای آتشفشان زاد غنی از طلای دگرشکل نشده مطابقت دارد. شواهد بافتی آشکاری برای تحرک دوباره کانیهای Ag, Pb, Bi و Sb همراه با طلا در محدوده کانسنگهای سولفیدی و باریتی باریکا وجود دارد، اما به نظر میرسد که فلزات تحرک دوباره یافته، فراتر از محدوده کانهدار اولیه حرکت نکردهاند.