صمد علیپور؛ خدیجه موسوی؛ ابتسام حسینی؛ شعله اصلانپور؛ زینب حاصلی
چکیده
دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه فوق اشباع از نمک در جهان است که در میان استانهای آذربایجان شرقی و غربی در شمال باختر ایران جای دارد. در این پژوهش ژئوشیمی عناصر اصلی، جزیی و خاکی کمیاب 130 نمونه که از 25 سانتیمتری پایانی گمانه حفر شده با ژرفای یک و نیم متری میان سالهای 1394 تا 1395 برداشت شده است؛ بررسی شد. مطالعه ژئوشیمی عناصر اصلی ...
بیشتر
دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه فوق اشباع از نمک در جهان است که در میان استانهای آذربایجان شرقی و غربی در شمال باختر ایران جای دارد. در این پژوهش ژئوشیمی عناصر اصلی، جزیی و خاکی کمیاب 130 نمونه که از 25 سانتیمتری پایانی گمانه حفر شده با ژرفای یک و نیم متری میان سالهای 1394 تا 1395 برداشت شده است؛ بررسی شد. مطالعه ژئوشیمی عناصر اصلی نشاندهنده گوناگونی و ناهمگنی زیاد در مقدار اکسید عناصر اصلی در رسوبات بخشهای شمال باختر، شمال خاور، جنوب باختر و جنوب بستر دریاچه است. نتایج تجزیه طیفسنج پراش پرتو ایکس (XRD) رسوبات نشان میدهد که فاز اصلی کانیهای رسوبات دریاچه را کانیهای هالیت، کلسیت، آنکریت، کوارتز، ارتوکلاز، کلریت، آلبیت، ژیپس، پلاژیوکلاز، اوژیت، آمفیبول و هورنبلند تشکیل میدهند و رسوبات بستر دریاچه ارومیه از دید ترکیب کانیشناختی شبیه کانیهای عمومی تشکیلدهنده شیل و ماسهسنگ گریوک هستند. در میان اکسیدهای عناصر اصلی، MgO، CaO و Na2O غنیشدگی بالایی نسبت به استانداردهای UCC، PAAS و NASC نشان میدهند. از مجموعه عناصر جزییRb و Sr نسبت به UCC، PAAS و NASC غنیشدگی بسیار بالایی همراه با تهیشدگی Eu بهویژه در بخش جنوب باختر دریاچه نشان میدهند. مقایسه ترکیب ژئوشیمیایی رسوبات ژرفای مورد مطالعه، با سنگهای پیرامون دریاچه نشان از کنترل اصلی ترکیب کانیشناختی توسط زمینشناسی پیرامون دریاچه در مقایسه با کانیشناسی آورد رسوبی رودخانهها دارد.
صمد علیپور؛ بهناز حسین زاده؛ یوسف رحیم سوری
چکیده
پتانسیل تیتانیم خانیک- غازان در 82 کیلومتری شمال باختری شهر ارومیه در انتهای شمال باختری پهنه سنندج-سیرجان واقع است. این پتانسیل بخشی از توده آذرین نفوذی مافیک- اولترامافیک موسوم به مجموعه غازان است که در در داخل سنگهای رسوبی پالئوزوئیک زیرین نفوذ کرده است. این توده از دو بخش مافیک (با حجم رخنمون اصلی) و اولترامافیک (با حجم رخنمون بسیار ...
بیشتر
پتانسیل تیتانیم خانیک- غازان در 82 کیلومتری شمال باختری شهر ارومیه در انتهای شمال باختری پهنه سنندج-سیرجان واقع است. این پتانسیل بخشی از توده آذرین نفوذی مافیک- اولترامافیک موسوم به مجموعه غازان است که در در داخل سنگهای رسوبی پالئوزوئیک زیرین نفوذ کرده است. این توده از دو بخش مافیک (با حجم رخنمون اصلی) و اولترامافیک (با حجم رخنمون بسیار جزئی) تشکیل شده است. سنگهای مافیک عموماً گابرویی بوده و شامل گابروهای لایهای متوسط بلور تا درشت بلور و گابروهای تودهای ریزدانه (میکروگابرو) هستند. رخنمونهای بسیار جزئی سنگهای اولترامافیک نیز عمدتاً دارای ترکیب ورلیت تا دونیت میباشند. گابروهای لایهای سنگهای میزبان اصلی کانیسازی اکسیدی آهن- تیتانیم در محدوده مورد مطالعه هستند. کانیهای اصلی سنگهای میزبان شامل کلینوپیروکسنها و پلاژیوکلازها میباشند. کانیهای فرعی را عموماً کانیهای کدر (عموماً اکسیدهای آهن- تیتانیم) و اندکی الیوین و آپاتیت و کانیهای ثانویه را ترمولیت-اکتینولیت، اپیدوت، زوئیزیت، کلریت، آلبیت ثانویه، سریسیت و کلسیت تشکیل دادهاند. دگرسانیهای مهم شامل سوسوریتی شدن، اورالیتی شدن، سریسیتی شدن و کلریتی شدن هستند. کانیهای فلزی کانسنگ را ایلمنیت، مگنتیت، تیتانومگنتیت و به مقدار بسیار جزئی هماتیت و پیروتیت تشکیل میدهند. مجموع فراوانی کانیهای ایلمنیت، تیتانومگنتیت و مگنتیت در مقاطع صیقلی مورد مطالعه بین 5 تا 12 درصد حجمی در تغییر هستند. بافتهای اصلی کانسنگ شامل بافتهای پرکننده فضاهای خالی نوع دانهای و برونرست هستند. بافتهای کروی، مارتیتی و میلونیتی بافتهای فرعی کانسنگ میباشند. همراهی فازهای اکسیدی و سیلیکاته با هم در سنگهای میزبان به دلیل فوگاسیته نسبتاً پایین اکسیژن بوده که اجازه تفکیک کامل مذاب اکسیدی را از مذاب سیلیکاته نداده است. بر اساس بررسیهای ژئوشیمیائی مشخص شده است که ماگمای اولیه روند آلکالن تا ساب آلکالن با تمایل به سمت تولئیتی داشته است. بر اساس نتایج مطالعات سنگنگاری، کانهنگاری و تجزیههای شیمیایی نتیجه گرفته شده است که پتانسیل ایلمنیت- تیتانومگنتیت خانیک- غازان مشابه کانسار قرهآغاج ارومیه بیشترین تشابه را در سطح جهانی با کانسار ایلمنیت- مگنتیت-آپاتیت عیار پایین Kauhajarvi در باختر فنلاند دارد.
علی عابدینی؛ صمد علیپور؛ مریم خسروی
چکیده
نهشته بوکسیت درزیولی، در فاصله 20 کیلومتری خاور بوکان، جنوب استان آذربایجانغربی (شمال باختر ایران) واقع شده است. این نهشته به صورت لایهها و عدسیهای منفصل چینهسان در درون سنگهای کربناتی سازند روته (پرمین بالایی) گسترش یافته است. مطالعات کانیشناسی نشان میدهند که آبهای سطحی با ماهیت اکسیدی- اسیدی و آبهای زیرزمینی با ماهیت ...
بیشتر
نهشته بوکسیت درزیولی، در فاصله 20 کیلومتری خاور بوکان، جنوب استان آذربایجانغربی (شمال باختر ایران) واقع شده است. این نهشته به صورت لایهها و عدسیهای منفصل چینهسان در درون سنگهای کربناتی سازند روته (پرمین بالایی) گسترش یافته است. مطالعات کانیشناسی نشان میدهند که آبهای سطحی با ماهیت اکسیدی- اسیدی و آبهای زیرزمینی با ماهیت بازی- احیا نقش بارزی در توسعه و تکامل این نهشته ایفا نمودهاند. بر اساس شواهد صحرایی و مطالعات زمینشیمیایی، سنگهای بازالتی محتملترین سنگ مادر این نهشته هستند. محاسبات فاکتور غنیشدگی آشکار میکنند که عناصر Si، Ca، Mg، Na، K، Mn، Co، Rb و Hf در طی تکوین این نهشته شسته شده، و عناصر Al، Ti، V، Th، Ga، Zr، Nb، U، و Cr غنی شدهاند. این در حالی است که عناصر Fe، P، Ni، Ba، و Y متحمل فرایندهای شستشو- تثبیت شدهاند. نتایج بهدست آمده نشان میدهند که عواملی مانند جذب سطحی، روبش، تمرکزهای بازماندی، بافرینگ محلولهای هوازده کننده توسط سنگ بستر کربناتی، کنترل کانیایی، تفاوت در شدت دگرسانی، مواد آلی، و نوسانات سطح سفره آبهای زیرزمینی نقش ارزندهای در توزیع عناصر اصلی، فرعی، و جزئی در این نهشته ایفا نمودهاند. این مطالعه همچنین آشکار میکند که کانسنگهای فقیر از آهن و غنی از آهن این نهشته به ترتیب ویژگیهای مناسبی برای استفاده در صنایع دیرگداز و سیمان را دارا هستند.
صمد علیپور؛ علی عابدینی؛ شهلا ابدالی
چکیده
افق لاتریتی حیدرآباد در فاصله 65 کیلومتری جنوب شهرستان ارومیه، استان آذربایجان غربی قرار دارد. این افق به شکل چینهسان درون سنگهای کربناتی سازند روته (پرمین بالایی) توسعه یافته است. بر پایه مطالعات سنگنگاری و کانهنگاری، کانسنگهای این افق بافتهای میگروگرانولار، پورفیری دروغین، جریانی- کلومورفی، ماکروپیزوییدی، پانایدیومورفیک- ...
بیشتر
افق لاتریتی حیدرآباد در فاصله 65 کیلومتری جنوب شهرستان ارومیه، استان آذربایجان غربی قرار دارد. این افق به شکل چینهسان درون سنگهای کربناتی سازند روته (پرمین بالایی) توسعه یافته است. بر پایه مطالعات سنگنگاری و کانهنگاری، کانسنگهای این افق بافتهای میگروگرانولار، پورفیری دروغین، جریانی- کلومورفی، ماکروپیزوییدی، پانایدیومورفیک- گرانولار، اسپاستوییدی، پلیتومورفیک، گرهکدار (نودولار) و اُاُییدی و یک منشأ برجازا دارند. با توجه به مطالعات کانیشناسی، کانسنگهای این افق شامل کانیهای دیاسپور، کرندوم، هماتیت، مگنتیت، گوتیت، روتیل، پاراگونیت، مارگاریت، آمسیت، برتیرین، مونتموریلونیت، کلریت، کلریتویید، مسکوویت - ایلیت، کوارتز پیریت، انیدریت، کلسیت و دولومیت هستند. حضور مقادیر بالای کانیهای سیلیکاتی نشاندهنده نارس بودن و سامانه زهکشی ضعیف در طی تکوین این افق بازماندی است. نتایج تجزیههای شیمیایی نشان میدهد که بیهنجاریهای Eu و Ce در کانسنگهای لاتریتی بهترتیب بازهای از 67/0تا 74/2 و 86/0 تا 16/2 دارند. محاسبات مقادیر ضریب غنیشدگی عناصر در دو پروفیل انتخابی آشکار میکند که دو فرایند شستشو و تثبیت، تنظیمکنندههای اصلی تمرکزات REEs در کانسنگهای این افق هستند. نتایج بهدست آمده از مطالعات کانیشناسی و زمینشیمیایی نشان از آن دارند که تغییرات pH محلولهای هوازده کننده، نوسانات سطح سفره آبهای زیرزمینی، شدت دگرسانی، عملکرد سنگ بستر کربناتی به عنوان یک سد زمینشیمیایی، جذب سطحی و روبش نقش مهمی در پراکندگی عناصر کمیاب خاکی در این نهشته داشتهاند. ضرایب همبستگی میان عناصر نشان میدهد که فسفاتهای ثانویه، روتیل و مسکوویت- ایلیت میزبانان احتمالیREEs در کانسنگها هستند.
معصومه روحافزا؛ صمد علیپور؛ علی عابدینی
چکیده
منطقه قرهبلاغ، در 20 کیلومتری خاور مهاباد، جنوب استان آذربایجان غربی قرار گرفته است. سنگهای کربناتی سازند بایندر و دولومیتهای سازند سلطانیه در این منطقه میزبان کانیسازیهایی از باریم، آهن و منگنز هستند. با توجه به مطالعات کانیشناسی، باریت، مگنتیت، هماتیت، گوتیت، لیمونیت و پیرولوزیت تجمعات کانیایی اصلی این کانیسازیها ...
بیشتر
منطقه قرهبلاغ، در 20 کیلومتری خاور مهاباد، جنوب استان آذربایجان غربی قرار گرفته است. سنگهای کربناتی سازند بایندر و دولومیتهای سازند سلطانیه در این منطقه میزبان کانیسازیهایی از باریم، آهن و منگنز هستند. با توجه به مطالعات کانیشناسی، باریت، مگنتیت، هماتیت، گوتیت، لیمونیت و پیرولوزیت تجمعات کانیایی اصلی این کانیسازیها هستند که در مقادیر کم توسط کالکوپیریت، مالاکیت، آزوریت و کلسیت همراهی میشوند. آشکارترین ویژگی ژئوشیمیایی این کانیسازیها، تفریق بهنسبت ضعیف LREE از HREE در باریت و کانسنگهای آهن- منگنز، بیهنجاریهای منفی Eu در کانسنگهای آهن- منگنز (26/0-76/0) و بیهنجاریهای مثبت Eu در باریت (7/7- 51/10) است. تلفیق نتایج برآمده از بررسیهای صحرایی، سنگنگاری و ژئوشیمیایی (یافتههای آنالیتیک و ضرایب همبستگی میان عناصر) نشان میدهند که عواملی همچون تغییرات در شرایط فیزیکوشیمیایی محیط (pH، Eh و دما)، فعالیت لیگاندهای کمپلکسساز و حضور فازهای کانیایی فرعی (کانیهای رسی، زیرکن، زینوتایم، و مونازیت) نقش ارزندهای در پراکندگی عناصر خاکی کمیاب در طی کانهزایی و گسترش این کانسنگها داشتهاند.
فانوس محمدی؛ صمد علیپور؛ محمود غضنفری
چکیده
محدوده مورد مطالعه در شمال باختر استان کردستان و در بخش شمال باختری پهنه سنندج- سیرجان قرار دارد. از این محدوده 351 نمونه آبراههای از 3 محدوده متفاوت با فاصلههای مختلف ازهم برداشت و توسط دستگاه ICP-MSتجزیه شد. پس ازتحلیل و پردازش نتایج حاصل از دادههای ژئوشیمیایی و تعیین شاخص غنیشدگی برای طلا و عناصر وابسته آن، نقشه پراکندگی ...
بیشتر
محدوده مورد مطالعه در شمال باختر استان کردستان و در بخش شمال باختری پهنه سنندج- سیرجان قرار دارد. از این محدوده 351 نمونه آبراههای از 3 محدوده متفاوت با فاصلههای مختلف ازهم برداشت و توسط دستگاه ICP-MSتجزیه شد. پس ازتحلیل و پردازش نتایج حاصل از دادههای ژئوشیمیایی و تعیین شاخص غنیشدگی برای طلا و عناصر وابسته آن، نقشه پراکندگی و بیهنجاری این عناصر رسم شد. حد غنیشدگی برای عنصر طلا 1 تا 99 برابر است و برای عناصر وابسته W، Bi، Ba، B، Zn، Pb، AsوAg به ترتیب: (3- 1)، (19- 1)، (3- 1)، (3- 1)، (6- 1)، (2- 1)، (7- 1)، (4- 1) برابر را نشان میدهد. با تلفیق نقشههای بیهنجاری طلا وعناصر وابسته و نقشه زمینشناسی محدوده مورد مطالعه و همچنین ساختارهای زمینساختی منطقه، یک الگوی ژئوشیمیایی از مناطق پتانسیلدار طلا و عناصر وابسته آن ارائه شد. نتایج به دست آمده نشان میدهد که شاخص غنیشدگی طلا در منطقهای به وسعت 36 کیلومترمربع از حد زمینه بالاتر قرار میگیرد، و همچنین حد شاخص غنیشدگی تا 19 برابر برای عنصر As نشان از رابطه نزدیک این عنصر بهعنوان معرف برای طلا در این محدوده است. افزایش نسبی حد غنیشدگی برای دیگر عناصر وابسته یادشده حد قابل توجهی دارد. ارتباط بیهنجاری با زمینساخت منطقه نشان میدهد که گسلهای پهنههای برشی منطقه نقش مهمی در تمرکز کانیزایی داشتهاند.
سروش مدبری؛ یوسف رحیم سوری؛ عبدالمجید یعقوب پور؛ صمد علیپور
چکیده
شیلهای سیاه محدوده معدن متروکه آنتیموان آغدره بالا واقع در شمالباختر تکاب، دارای غلظتهای بالایی از عناصر بالقوه سمناک بهویژه آرسنیک ( ppm11883- 4403)، آنتیموان (ppm1022- 405) و جیوه ( ppm58 - 30) هستند. محاسبه ضریب غنیشدگی عناصر نشان داده است که در طول هــوازدگی بعضـی عناصـر مانند As،Sb ، Hg،Zn ،U ،Sr، Ni،V ، Co، Cu ، Mo، Ni و Zr دچار تهیشدگی و عناصری ...
بیشتر
شیلهای سیاه محدوده معدن متروکه آنتیموان آغدره بالا واقع در شمالباختر تکاب، دارای غلظتهای بالایی از عناصر بالقوه سمناک بهویژه آرسنیک ( ppm11883- 4403)، آنتیموان (ppm1022- 405) و جیوه ( ppm58 - 30) هستند. محاسبه ضریب غنیشدگی عناصر نشان داده است که در طول هــوازدگی بعضـی عناصـر مانند As،Sb ، Hg،Zn ،U ،Sr، Ni،V ، Co، Cu ، Mo، Ni و Zr دچار تهیشدگی و عناصری همچون Pb ،Th ،Ga ،Rb و Ta دچار غنیشدگی شدهاند. نتایج محاسبات موازنه جرم نیز نشان داده است که بالاترین میزان آزاد شدن عناصر به ترتیب به Cd ،Zn ،U ،Sr ،Ni ،V ،Cu ،As ،Mo ،Tl ،Zr ،Hg و Sb تعلق دارد. با توجه به میانگین غلظت عناصر بالقوه سمناک در سنگهای غیرهوازده (سالم) و تناژ محاسبهشدة رخنمونهای شیل سیاه، بیشترین مقدار وزنی آزاد شده عناصر به ترتیب به As ،Sb ،Sr ،Zn ،Ni ،V ،Zr ،Cu ،U و Hg تعلق دارد. با توجه به بررسیهای انجام شده، میتوان نتیجه گرفت که شیلهای سیاه هوازده در محدوده معدن متروکه آنتیموان آغدره بالا، نقش اساسی در ایجاد آلودگی زمینزاد در محیطهای پاییندست داشتهاند.
صمد علیپور؛ رامین نیک روز
چکیده
محدوده معدنی شهرستن در پیرانشهر، بیشترین تولید کننده سنگهای نمای نوع گرانیتی در ایران است. در این محدوده حدود 25 معدن فعال وجود دارد. جنس بیشتر سنگهای نفوذی از نوع سینیت، مونزونیت، گابرو و گرانیت است، که در منطقه وسیعی رخنمون دارند. از نظر ترکیب شیمیایی، سنگ اصلی منطقه، آلکالی سینیت است. تنوع بافتی و ترکیب سنگها، همراه با تغییرات ...
بیشتر
محدوده معدنی شهرستن در پیرانشهر، بیشترین تولید کننده سنگهای نمای نوع گرانیتی در ایران است. در این محدوده حدود 25 معدن فعال وجود دارد. جنس بیشتر سنگهای نفوذی از نوع سینیت، مونزونیت، گابرو و گرانیت است، که در منطقه وسیعی رخنمون دارند. از نظر ترکیب شیمیایی، سنگ اصلی منطقه، آلکالی سینیت است. تنوع بافتی و ترکیب سنگها، همراه با تغییرات شدید رنگ در فواصل اندک، همراه درزهها، گسلها و روراندگی در پیرامون این سنگها که تا حد زیادی نیز دگرگون و تکتونیزه شدهاند، مشکلات فراوانی را در مرحله بهرهبرداری فراهم میآورند. بررسی نمودارهای گلسرخی با سیستمهای درزه آماری در معادن سنگهای تزئینی این منطقه با هدف کاهش هزینهها و انتخاب روش بهینه استخراج، در این معادن انجام گرفته است. نتیجه بررسی نشان میدهد که با توجه به روند کلی چینخوردگیها در امتداد شمالباختر- جنوب خاور، برای کاهش ضایعات و افزایش راندمان کار باید سینه کارهای بخش مرکزی (حوالی شهرستن، حجران و قلات) در راستای شمالی- جنوبی و در بخش شمال باختری (قلات، سیوگده و کانی نبتیان) در امتداد شمال باختری- جنوب خاوری و در منطقه پانه سر و خاور شهرستن در راستای شمال خاوری- جنوب باختری باشند.
صمد علیپور
چکیده
غار آبی یاریم قیه در نقطه صفر مرزی ایران و ترکیه دارای آب زلال و کاملاً شفاف است. بارندگی میانگین ناحیه 250 میلیمتر در سال و با دمای میانگین سالانهC° 9 در اقلیم نیمه خشک قرار دارد. دمای أب درون غارC° 5/9 درجه و دمای درون آنC° 9 است. دوره یخبندان از آبان تا فروردین و طول روزهای یخبندان 108 روز در سال است. سنگهای در برگیرنده ...
بیشتر
غار آبی یاریم قیه در نقطه صفر مرزی ایران و ترکیه دارای آب زلال و کاملاً شفاف است. بارندگی میانگین ناحیه 250 میلیمتر در سال و با دمای میانگین سالانهC° 9 در اقلیم نیمه خشک قرار دارد. دمای أب درون غارC° 5/9 درجه و دمای درون آنC° 9 است. دوره یخبندان از آبان تا فروردین و طول روزهای یخبندان 108 روز در سال است. سنگهای در برگیرنده آن الیگوسن - میوسن اما خود غار بسیار جوان ودر مراحل ابتدایی تشکیل خود میباشد. غار با حجم 9600 متر مکعب از دو بخش خشک با مساحت 631 متر مربع و بخش آبدار با حجم 4700 متر مکعب و ژرفای 4 تا 6 مترتشکیل شده است. ساختار غار شامل یک فروچاله در سطح بالایی و ساختار گسلی در داخل است. ارتفاع سقف آن 10 متر اما در بعضی نقاط دراثر سقوط دارای چندین متر افتادگی است. آزمایش میکروبی و شیمیایی نشان میدهد که آب غار عاری از هر نوع آلودگی میکروبی بوده و قابل شرب است. pH آب آن 36/7 و فلوئور آن در مقایسه با فلوئور بالا درآبهای این ناحیه که تا ( (ppm 5/4 اندازهگیری شده، (ppm) 7/1 است که در دامنه مجاز برای شرب قرار میگیرد. در مجاورت غار، تالاب یاریم قیه با وسعتی حدود 5 کیلومتر مترمربع در خاور غار واقع شده است. ارتفاع سطح آب آن 1414 متر ودر مقایسه با ارتفاع1410 متری سطح آب داخل غار 2 متر بالاتر است. اگر چه در شبانه روز 500 متر مکعب آب از غار برداشت میگردد اما این برداشت، تغییری در ارتفاع سطح آب غار ایجاد نمی کند. ترازیابی ارتفاع آب غار و تالاب نشان میدهد که گرادیان هیدرولیکی آب از تالاب به طرف غار است و با توجه به اینکه هیچ آب دیگری به غار وارد نمیشود لذا غار به طور دائم و مستقیم از تالاب تغذیه میشود. غار یاریم قیه فاقد جلوه های زیبای معمول در غارهای با کاربری گردشگری است. لذا برای حفظ کیفیت آب غار از هر نوع آلودگی زیست محیطی و ثابت نگهداشتن رابطه اکوسیستم غار و تالاب بر اساس رده بندیهای استاندارد، باید دسترسی به آن جز در موارد علمی و بازدیدهای ویژه محدود گردد.