ابوالقاسم کامکار روحانی؛ محمود ذاکری
چکیده
برای به دست آوردن نتایج دقیقتر از به کارگیری روش شبکههای عصبی مصنوعی، به جای انتخاب نتایج بهترین شبکه حاصل از فرایند سعی و خطا، نتایج چندین شبکه به روشی مناسب با هم ترکیب شده است تا شاید سامانه چندشبکهای حاصل، که از آن با عنوان ماشین کمیتهای تعبیر میشود، خطا را کاهش و درنتیجه، دقت را افزایش دهد. در این پژوهش، برای برآورد ...
بیشتر
برای به دست آوردن نتایج دقیقتر از به کارگیری روش شبکههای عصبی مصنوعی، به جای انتخاب نتایج بهترین شبکه حاصل از فرایند سعی و خطا، نتایج چندین شبکه به روشی مناسب با هم ترکیب شده است تا شاید سامانه چندشبکهای حاصل، که از آن با عنوان ماشین کمیتهای تعبیر میشود، خطا را کاهش و درنتیجه، دقت را افزایش دهد. در این پژوهش، برای برآورد تخلخل مؤثر سنگ مخزن گازی کنگان در میدان عظیم هیدروکربنی پارس جنوبی، از ترکیب آنسامبلی شبکههای عصبی مصنوعی که نوعی ماشین کمیتهای با ساختار موازی است، استفاده شده است. به این منظور، دادههای نگارهای صوتی، چگالی، پرتو گاما و تخلخل نوترونی به عنوان ورودی شبکهها و تخلخل مؤثر به عنوان خروجی شبکهها از 4 چاه این میدان در بازۀ عمقی سازند کنگان انتخاب شدند. شبکههای عصبی پسانتشار خطا با ساختارهای متفاوت به روش مرتبسازی آموزش داده شد و توان تعمیم آنها ارزیابی شد. آنگاه شبکههایی که بهترین نتایج، یعنی کمترین میانگین مربعات خطای برآورد در مرحله آزمون را داشتند، برای ساخت ترکیبهای آنسامبلی انتخاب شدند. برای تعیین ضرایب شبکههای جزء ترکیبهای آنسامبلی خطی، سه روش میانگینگیری ساده، روش ترکیب خطی بهینه هاشم و روش غیرتحلیلی ترکیب خطی بهینه با استفاده از الگوریتم ژنتیک به کار برده شده و نتایج آنها با هم مقایسه شد. از مقایسه نتایج ترکیبها با بهترین شبکه عصبی مصنوعی منفرد حاصل، مشخص شد که بهترین ترکیب آنسامبلی حاصل، ترکیبی چهارشبکهای است که ضرایب شبکههای جزءِ آن با استفاده از الگوریتم ژنتیک تعیین شده است. این ترکیب توانسته میانگین مربعات خطای برآورد الگوهای آموزش و آزمون را به ترتیب 6/3 درصد و 2/11 درصد نسبت به بهترین شبکه عصبی منفرد کاهش دهد.
محمد آبدیده؛ منوچهر قرشی؛ کاظم رنگزن؛ مهران آرین
چکیده
در این مقاله روش نوینی به منظور ارزیابی فرگشت زمینساخت فعال نسبی بر پایه شاخصهای ریختسنجی (مورفومتریک) و کاربرد آنها در تکامل زمین ریخت شناسی و توپوگرافی ارائه شده است. شاخصهای مورد استفاده شامل نسبت انشعاب، برجستگی حوضه، تراکم آبراهه، عدد ناهمواری، فراوانی آبراهه، ضریب شکل، عامل شکل، چم وخم آبراهه و نسبت کشیدگی هستند. نتیجه ...
بیشتر
در این مقاله روش نوینی به منظور ارزیابی فرگشت زمینساخت فعال نسبی بر پایه شاخصهای ریختسنجی (مورفومتریک) و کاربرد آنها در تکامل زمین ریخت شناسی و توپوگرافی ارائه شده است. شاخصهای مورد استفاده شامل نسبت انشعاب، برجستگی حوضه، تراکم آبراهه، عدد ناهمواری، فراوانی آبراهه، ضریب شکل، عامل شکل، چم وخم آبراهه و نسبت کشیدگی هستند. نتیجه جمعبندی شاخصهای بیان شده و تحلیل آنها، منجر به تقسیمبندی نسبی فعالیت زمینساختی گستره مورد مطالعه از ردههای بالا به پایین شد. حوضه آبریز رودخانه دز واقع در کمربند چینخورده - رانده شده زاگرس در جنوب باختری ایران، یک پهنه بسیار ایدهآل برای آزمودن مفهوم این شاخصها در پیش بینی فعالیت نسبی زمینساختی بر اساس بررسی سامانه رودخانهای یا جبهه کوهستان است. گستره مورد مطالعه دارای نرخهای متفاوتی از فعالیت زمینساخت است که این مورد ناشی از برخورد قارهای بین صفحه عربی و بلوک ایران که بخشی از صفحه اوراسیاست، میباشد.
محمد علی صالحی؛ محمد حسین آدابی؛ هرمز قلاوند؛ مینا خطیبی مهر
چکیده
در این نوشتار، سازند کربناتی فهلیان با سن کرتاسه پیشین (بریازین-هوتروین) به منظور شناسایی ریزرخسارهها، دیاژنز و بررسی کانیشناسی اولیه رسوبات در برش نمونه واقع در تاقدیس فهلیان و برش زیرسطحی(تحت الارضی) چاه 55 میدان نفتی گچساران مورد بررسی قرار گرفت. بررسیهای سنگنگاری منجر به شناسایی ده ریزرخساره شد که در 4 کمربند رخسارهای ...
بیشتر
در این نوشتار، سازند کربناتی فهلیان با سن کرتاسه پیشین (بریازین-هوتروین) به منظور شناسایی ریزرخسارهها، دیاژنز و بررسی کانیشناسی اولیه رسوبات در برش نمونه واقع در تاقدیس فهلیان و برش زیرسطحی(تحت الارضی) چاه 55 میدان نفتی گچساران مورد بررسی قرار گرفت. بررسیهای سنگنگاری منجر به شناسایی ده ریزرخساره شد که در 4 کمربند رخسارهای پهنه کشندی، لاگون، سد و دریای باز نهشته شدهاند. با توجه به ریزرخسارههای شناسایی شده، این توالی کربناتی بر روی یک سکوی کربناتی از نوع حاشیهدار(شلف) نهشته شده است. شناسایی سیمانهای مختلف نشان دهنده این است که سازند فهلیان به طور عمده تحت تأثیر دیاژنز هوازی قرار گرفته است. پراکندگی عناصر اصلی و فرعی و گستره ایزوتوپی اکسیژن 18 و کربن 13 آهکهای سازند فهلیان نشان دهنده ترکیب کانیشناسی اولیه آراگونیتی و همچنین تأثیر دیاژنز هوازی بر روی این نهشتهها در یک سیستم بسته و با نسبت آب به سنگ پایین است.
علیرضا غیاثوند؛ مجید قادری؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران
چکیده
کانسارهای آهن شمال سمنان در جنوب زون ساختاری البرز مرکزی واقع شدهاند. از نظر چینهشناسی، برونزدهای پالئوزوییک تا کواترنر در این منطقه مشاهده میشوند. گسلهای سمنان، درجزین، عطاری و دیکتاش منطقه را متأثر ساختهاند. در شمال سمنان، تودهای گرانیتوییدی با ترکیب حد واسط تا اسیدی و ماهیت کلسیمی- قلیایی و متاآلومین، که ویژگیهای گرانیتهای ...
بیشتر
کانسارهای آهن شمال سمنان در جنوب زون ساختاری البرز مرکزی واقع شدهاند. از نظر چینهشناسی، برونزدهای پالئوزوییک تا کواترنر در این منطقه مشاهده میشوند. گسلهای سمنان، درجزین، عطاری و دیکتاش منطقه را متأثر ساختهاند. در شمال سمنان، تودهای گرانیتوییدی با ترکیب حد واسط تا اسیدی و ماهیت کلسیمی- قلیایی و متاآلومین، که ویژگیهای گرانیتهای نوع I را نشان میدهد، در سنگهای آتشفشانی- آذرآواری ائوسن نفوذ کرده، به گونهای که در محل تماس توده با این سنگها، اسکارنزایی و کانهزایی آهن رخ داده است. کانیشناسی کانسارها به طور عمده به صورت مگنتیت، همراه با هماتیت، اولیژیست، پیریت، کالکوپیریت، گارنت، پیروکسن و اپیدوت است. مادة معدنی به شکل تودهای، عدسی و رگهای بوده و بافت آن پراکنده، برشی، رگه- رگچهای و تودهای است. دگرسانیهای پروپیلیتی، آرژیلی، سیلیسی، سریسیتی، کلریتی و پیریتی، به ترتیب بیشترین گسترش را در منطقه دارند. ویژگیهای توده نفوذی منطقه، هماهنگی بسیار جالبی را با تودههای نفوذی مولد اسکارن آهن نشان میدهند. بر اساس تغییر پارامترهای محاسبه شده برای عناصر REE، سیالات گرمابی مؤثر در کانهزایی، حائز منشأ ماگمایی بوده و تودة نفوذی در تأمین مواد معدنی تشکیلدهنده اسکارن، سهم عمده را بر عهده داشته است. به موازات تزریق، جایگیری و تبلور توده نفوذی، حجم قابلتوجهی سیال آهندار، از راه نفوذ در سنگهای آتشفشانی- آذرآواری ، باعث متاسوماتیسم قلیایی و نهشته شدن کانسارهای آهن شمال سمنان شده که دارای تشابه زیادی با کانسارهای اسکارن آهن کلسیک است.
مهتاب افلاکی؛ محمد محجل
چکیده
سنگهای دگرگون منطقه لایبید (شمال باختر اصفهان) در زیرپهنه با دگرریختی پیچیده پهنه سنندج- سیرجان قرار دارد که در آن سنگهای دگرگونی با سن پرمین توسط مرزهای گسلی در نزدیکی سنگهای دگرگونی جوانتربا سن تریاس- ژوراسیک قرار گرفته است. مطالعه ساختاری این سنگها مشخص میکند که در طی یک دگرریختی پیشرونده، سه گامه چینخوردگی در آنها ...
بیشتر
سنگهای دگرگون منطقه لایبید (شمال باختر اصفهان) در زیرپهنه با دگرریختی پیچیده پهنه سنندج- سیرجان قرار دارد که در آن سنگهای دگرگونی با سن پرمین توسط مرزهای گسلی در نزدیکی سنگهای دگرگونی جوانتربا سن تریاس- ژوراسیک قرار گرفته است. مطالعه ساختاری این سنگها مشخص میکند که در طی یک دگرریختی پیشرونده، سه گامه چینخوردگی در آنها روی داده است. دگرریختی گامه اول را چینهای فشرده تا یال موازی، گامه دوم را چینهای بسته تا باز و گامه سوم را چینهای باز تا آرام تشکیل میدهند. با حرکت از دگرریختی گامه اول به گامه سوم به تدریج طول موج چینها افزایش مییابد به گونهای که نسبت نمود این چینها از محدوده چینهای کوتاه و بلند در گامه اول تا چینهای پهن در گامه دوم و چینهای فراخ در گامه سوم تغییر میکند. این تغییر هندسی در طول دگرریختی پیشرونده، نشاندهنده انتقال تدریجی سنگها از محیط تغییرشکل با شکلپذیری بیشتر به محیطی با شکلپذیری کمتر در اثر کاهش ژرفا در پوستهاست. فرانهادگی گامههای مختلف چینخوردگی، سبب ایجاد الگوهای تداخلی از نوع هممحور است. به نظر میرسد در اواخر ژوراسیک چینهای گامه اول، دوم و سوم، با کاهش تدریجی ژرفای پوسته در دگرریختی پیشرونده، به طور متوالی تشکیل و به صورت غیرفعال دچار چرخش شدهاند. دایکها به طور متناوب در گسستگیهای کششی و سطوح ضعف برگوارگی سطح محوری چینها تزریق شده و به تدریج به شکل چین، بودین، بودین چینخورده و چین بودین شده دگرریخت شدهاند.
زمین شناسی نفت
کامبیز مهدی زاده فرساد؛ داوود جهانی؛ علیرضا حاجیان؛ فریدون رضایی
چکیده
شکست هیدرولیک به عنوان یکی از روش های موثر و کاربردی است که باعث افزایش تولید می گردد در مخازن نفتی و گازی که این روش به کارگیری می شود میزان تولید به صورت مستقیم به میزان و نحوه گسترش شکستگی بستگی دارد. در این پژوهش، تحلیل رفتار شکستگی ها و بررسی میزان شکستگی با خروجی مدلهای قبلی مقایسه شده و نتایج آن نشان می دهد که پس از تزریق و پمپاژ ...
بیشتر
شکست هیدرولیک به عنوان یکی از روش های موثر و کاربردی است که باعث افزایش تولید می گردد در مخازن نفتی و گازی که این روش به کارگیری می شود میزان تولید به صورت مستقیم به میزان و نحوه گسترش شکستگی بستگی دارد. در این پژوهش، تحلیل رفتار شکستگی ها و بررسی میزان شکستگی با خروجی مدلهای قبلی مقایسه شده و نتایج آن نشان می دهد که پس از تزریق و پمپاژ گسترش و بازشدگی شکستگی ها در حال تغییر است. در مرحله بعدی نکته مهم میزان فشار تخلخلی در طول شکستگی است که باید مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. در این روش با در نظر گرفتن دو پارامتر تغییر فشار منفذی در طول شکستگی ها و میزان شکست از طریق عملیات مدلسازی تحت شرایط واقعی سازند بهره ده به روش اجزای محدود انجام گردید. در این روش از ابتدا نحوه تزریق و پمپاژ پروپانت را در نظر گرفته شد و در نهایت مقایسه نتایج با روش ها و مطالعات قبلی بیانگر کاربردی بودن این روش خواهد بود.
فاطمه هادوی؛ اکرم پوراسماعیل
چکیده
با توجه به فراوانی نسبی و محدوده چینهشناسی کوتاه و گسترش جغرافیایی وسیع نانوفسیلهای آهکی، این گروه از فسیلها ابزار بسیار مناسبی برای زیرتقسیمبندی زیستچینهشناختی، بویژه در کرتاسه پسین هستند. بدین سبب و به علت نبود مطالعات دقیق فسیلشناسی، نانوپلانکتونهای آهکی در برش الگوی سازند نیزار مورد مطالعه قرار گرفته است. سنگشناسی ...
بیشتر
با توجه به فراوانی نسبی و محدوده چینهشناسی کوتاه و گسترش جغرافیایی وسیع نانوفسیلهای آهکی، این گروه از فسیلها ابزار بسیار مناسبی برای زیرتقسیمبندی زیستچینهشناختی، بویژه در کرتاسه پسین هستند. بدین سبب و به علت نبود مطالعات دقیق فسیلشناسی، نانوپلانکتونهای آهکی در برش الگوی سازند نیزار مورد مطالعه قرار گرفته است. سنگشناسی سازند شامل ماسهسنگهای ستبر لایه گلوکونیتی، شیل و یک لایه سنگ آهک ماسهای در بخش بالایی است.
بر مبنای مطالعات انجام شده، 22 جنس و42 گونه نانوفسیل در برش الگو شناسایی و عکسبرداری گردید.
با توجه به گسترش چینهشناسی نانوپلانکتونهای آهکی، بازه زمانی برش مورد مطالعه، با زونهای CC25 وCC26 از زونبندی Sissingh (1977) و زیرزونهای CC25c وCC26a و CC26b از زونبندی Perch – Nielsen(1985a) همخوانی دارد. بر مبنای زیستزونهای مشخص شده، سن سازند نیزار در محل برش الگو ماستریشتین پسین پیشنهاد میگردد.
سمانه نصیری بزنجانی؛ محمد بومری؛ حبیب بییابانگرد؛ مهدی عبداللهی
چکیده
مشخصات متمایز کاتدولومینسانس (CL) کانیهای شاخص همچون کوارتز امکان شناسایی سریع اجزای کانیهای مختلف و پراکندگی آنها در سنگها را با استفاده از میکروسکوپ کاتدولومینسانس فراهم میکند. کوارتز نه تنها یکی از کانیهای اصلی سنگهای نفوذی فلسیک همراه با کانسارهای مس پورفیری، بلکه فراوانترین کانی گرمابی در دگرسانی پتاسیک و فیلیک ...
بیشتر
مشخصات متمایز کاتدولومینسانس (CL) کانیهای شاخص همچون کوارتز امکان شناسایی سریع اجزای کانیهای مختلف و پراکندگی آنها در سنگها را با استفاده از میکروسکوپ کاتدولومینسانس فراهم میکند. کوارتز نه تنها یکی از کانیهای اصلی سنگهای نفوذی فلسیک همراه با کانسارهای مس پورفیری، بلکه فراوانترین کانی گرمابی در دگرسانی پتاسیک و فیلیک است. هر چند مطالعه کوارتز در تصاویر الکترونی پس پراکنشیافته (BSE) سودمند است، اما بررسی کوارتز با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی- کاتدولومینسانس (SEM-CL) بافتهای زیادی (منطقهبندی، شکستگیهای ریز ترمیمیافته، بافتهای تارعنکبوتی) را آشکار کرد که در تصاویر الکترونی پس پراکنش یافته دیده نمیشود. منطقهبندیهای دیده شده بازتابی از تغییرات فیزیکی و شیمیایی طول رشد در محیط تهنشست (مانند منطقهبندی هممرکز) هستند. شکستگیهای ریز ترمیم یافته و بافتهای تارعنکبوتی در برخی از دانههای کوارتز وجود دارند. هدف اصلی این پژوهش بررسی بافتها و نسلهای کوارتز در مناطق پتاسیک و فیلیک در کانسار مس سرچشمه است. بررسی کوارتز توسط SEM-CL در این کانسار نسلهای مختلفی از کوارتز (در درشتبلورها و رگهها) را آشکار کرد که در شرایط متفاوتی تهنشین شدهاند. کوارتزهای موجود در نمونههای مورد مطالعه بیشتر لومینسانس آبی نشان میدهند.
احمدرضا صیادی؛ مهدی یاوری؛ نرجس سلگی
چکیده
انجام پروژههای اکتشافی مستلزم صرف مقادیر معتنابهی سرمایهگذاری است. این پروژهها با مخاطرات فنی و اقتصادی متعددی همراه بوده و توجه به پارامترهای اقتصادی و میزان جاذبه اکتشافی پروژهها در مراحل اولیه اکتشافی ضروری است. چنانچه در مراحل اولیه اکتشاف مشخص شود که میزان ذخیره ناکافی و غیر اقتصادی است و یا عیار آن پایینتر ...
بیشتر
انجام پروژههای اکتشافی مستلزم صرف مقادیر معتنابهی سرمایهگذاری است. این پروژهها با مخاطرات فنی و اقتصادی متعددی همراه بوده و توجه به پارامترهای اقتصادی و میزان جاذبه اکتشافی پروژهها در مراحل اولیه اکتشافی ضروری است. چنانچه در مراحل اولیه اکتشاف مشخص شود که میزان ذخیره ناکافی و غیر اقتصادی است و یا عیار آن پایینتر از حد موردنظر است، میتوان با اطمینان از ادامه اکتشاف صرفنظر کرد. حداقل هدف اکتشافی یکی از معیارهایی است که بهوسیله آن میتوان در آغاز پروژه با توجه به شرایط فنی و اقتصادی محیطی پروژه موردنظر، جذابیت اقتصادی ذخیره را بهطور مقدماتی برآورد کرد. حداقل ذخیره هدف قابل قبول اکتشافی، در واقع معرف ذخیرهای است که با توجه به شرایط پایه تعریف شده، استخراج آن از نظر اقتصادی مقرون بهصرفه است. در این تحقیق، مدلی برای تعیین حداقل هدف قابل قبول ذخایر طلا بر اساس دو معیار حداقل اندازه و حداقل سوددهی ذخیره ارائه و با بهرهگیری از اطلاعات معدن طلای زرشوران اجرا و حساسیت نتایج نسبت به پارامترهای بحرانی مختلف ارزیابی شده است. نتایج این پژوهش میتواند به عنوان الگوی تصمیمگیری در پروژههای اکتشاف طلا مورد استفاده قرار گیرد.
حمید نظری؛ ژان فرانسوا ریتز؛ شیوا عقبایی
چکیده
زایش و فرگشت حوضههای منسوب به تتیس در درازنای تاریخ زمین شناختی، از پرکامبرین پسین تا پالئوژن، همیشه مورد توجه پژوهشگران علوم زمین بوده است. شاید بتوان اولین آثار و نشانههای زایش حوضههای گوناگون تتیس را که سبب قطعه قطعه شدن و جدایش ابرقارهها و خشکیهای کهن اوراسیا، گندوانا و بلوکها و خرده صفحههای میان آنها شده است را در پرکامبرین ...
بیشتر
زایش و فرگشت حوضههای منسوب به تتیس در درازنای تاریخ زمین شناختی، از پرکامبرین پسین تا پالئوژن، همیشه مورد توجه پژوهشگران علوم زمین بوده است. شاید بتوان اولین آثار و نشانههای زایش حوضههای گوناگون تتیس را که سبب قطعه قطعه شدن و جدایش ابرقارهها و خشکیهای کهن اوراسیا، گندوانا و بلوکها و خرده صفحههای میان آنها شده است را در پرکامبرین با زایش اقیانوس پروتوتتیس در بخشهای گوناگون، بویژه کمربند ساختاری البرز جستجو کرد. گرچه شواهدی آشکار از فرایند و زمان باز شدن این اقیانوس در دست نیست ولی پژوهشهای اخیر گواهی بر چگونگی و زمان بسته شدن آن فراهم آوردهاند.
جمعی از پژوهشگران، سریهای آتشفشانی منسوب به اردوویسین و سیلورین فلات ایران و البرز را در رابطه با زایش و گسترش حوضه تتیس کهن (پالئوتتیس) دانستهاند که در نتیجه عملکرد سامانه کششی برشی در میان صفحههای توران از اوراسیا و گندوانا شکل گرفت.
گرچه با افزایش آهنگ فرونشست حوضههای پرمین در اواخر پالئوزوییک نشانههایی از چیرگی سامانه کششی بین خرد قاره ایران و صفحه عربی میتوان یافت، ولی ظهور آتشفشانیهایی از نوع واگرا (قلیایی) در تریاس بالایی را میتوان نشانی آشکار بر زایش و کافتش پوسته اقیانوسی نوتتیس منظور کرد. نقطه عطف فرگشت حوضههای خزر و سیاه میتواند در این زمان بوده باشد.
فرگشت ساختاری حوضههای تتیس به صورت دورهای یکی پس از دیگری در میان قطعات و صفحاتی چون توران، کپه داغ ـ قفقاز، البرز، سبزوار، خردقاره ایران مرکزی و صفحه عربی قابل رهگیری است.
توالی و تکرار زمینساخت کششی و فشاری حاصل از گسترش و بسته شدن این گونه حوضهها در طی کوهزادهای آسینیتک ـ کاتانگایی، سیمرین و آلپی که گاه بر پیسنگی از مجموعههای دگرگونی و تغییر شکل یافته حاصل از رخدادهای کالدونین و هرسینین منطبق میباشد، سبب تکامل زمینساختی حوضههای رسوبی نواحی متأثر از کوهزادهای گوناگون شده است.
البرز به عنوان بلوکی کشیده در پهنه پرتکاپوی زمینساختی و متأثر از اغلب رخدادهای شناخته شده زمینشناختی در هر دو ابرقاره اوراسیا و گندوانا در حد میانی این دو قاره کهن سیر تکوین خود را سپری کرده است.
فرایند نازکشدگی و ستبرشدگی پیسنگ البرز در طی رخدادهای کهن در مقایسه با بخشهای دیگر ایرانزمین، نشانگر آهنگ تقریبی ثابت و با اندک شیب منفی به سوی شمال، ناشی از کاهش ستبرای پوسته بلورین و پوسته زیرین به سوی حوضه خزر است.
سامانه چینخوردگی از نوع چینهای جداشدگی(detachment folds) همراه با بالا آمدگی رخسارههای کهن در فرادیواره گسل بنیادی شمال البرز از جمله ویژگیهای آشکار بخش مرکزی این کمربند ساختاری است که در قالب گل ساخت قابل مشاهده است.
چینخوردگی و تکاپوی بیشتر زمین ساختی بخش باختری این گسل به نسبت بخش خاوری، از دیگر ویژگیهای ساختاری این ناحیه است. در این میان گسلهای شمال البرز، موشا و طالقان در ردیف گسلهای بنیادی به شمار رفته که دیگر گسلها چون گسل خزر و گسل شمال تهران از رشد آنها به دو سوی شمال و جنوب البرز مرکزی شکل یافتهاند.
Mohammad Masoud Samieinejad؛ Navid Hosseini Alaee؛ Kaveh Ahangari
چکیده
Because of the important role of rock mass structural properties on its mechanical behavior, determining the qualitative and quantitative properties of has been a subject of intense research. In this regard, numerous techniques such as scanline surveying, cell mapping, and geologic structure mapping have been proposed. However, applying such field surveying techniques for rock mass properties involves spending substantial costs and times and high risks. Besides, due to the errors induced by operations, measurements, systematic errors, etc., the results of these techniques are not accurate and precise ...
بیشتر
Because of the important role of rock mass structural properties on its mechanical behavior, determining the qualitative and quantitative properties of has been a subject of intense research. In this regard, numerous techniques such as scanline surveying, cell mapping, and geologic structure mapping have been proposed. However, applying such field surveying techniques for rock mass properties involves spending substantial costs and times and high risks. Besides, due to the errors induced by operations, measurements, systematic errors, etc., the results of these techniques are not accurate and precise enough. Short-range digital photogrammetry is an state-of-art technique applied for surveying rock mass characteristics. Through this novel approach, rock mass surface is imaged, the obtained images are analyzed, and rock mass characteristics are determined, and finally, the technique is validated by comparing the obtained results with field surveys. In the present work, two digital photogrammetry based methods including digital image processing and laser-based imaging are implemented in rock mass characterization. The results show that short-range digital photogrammetry can be effectively employed in rock mass structure characterization. Moreover, this approach, unlike the existing traditional ones, involves low costs, high speed, and sufficiently accurate and precise results.
زمین شناسی اقتصادی
رضا شکورشهابی؛ علی نوری قراحسنلو؛ سیدرضا عظیمی؛ عادل متحدی
چکیده
باوجود سهم انکارناپذیر معادن کوچک مقیاس مقیاس و سنتی (ASMs) در بخش صنعت معدنی و کسبکارهای کوچک مقیاس (SME) تعریف مشخص و فراگیری برای این گونه معادن ارائه نشده یا هر کشوری استانداری متناسب با شرایط خود ارائه کرده و در بیشتر موارد این بخش زیرشاخه SME منظور شده است. حال آنکه نحوه فعالیت این معادن از نوع ذخیره تا روش استخراجی و فروش، کاملا متفاوت ...
بیشتر
باوجود سهم انکارناپذیر معادن کوچک مقیاس مقیاس و سنتی (ASMs) در بخش صنعت معدنی و کسبکارهای کوچک مقیاس (SME) تعریف مشخص و فراگیری برای این گونه معادن ارائه نشده یا هر کشوری استانداری متناسب با شرایط خود ارائه کرده و در بیشتر موارد این بخش زیرشاخه SME منظور شده است. حال آنکه نحوه فعالیت این معادن از نوع ذخیره تا روش استخراجی و فروش، کاملا متفاوت با معادن بزرگ مقیاس (LSM) میباشد. لذا ارائه مدل جامعی در ترکیب با تعاریف SME و LSMs میتواند موجب تسهیل در سیاستگذاری، نظارت و تحلیل عملکرد آنها گردد . در این تحقیق طی بررسی کارهای پیشین، استاندارد کشورهای مختلف در حال توسعه در رابطه با معادن کوچک مقیاس جمعآوری گردید تا معیارهای اصلی یک تعریف واحد حاصل شود. در ادامه، با تلفیق رویکردهای مذکور و بررسی استانداردهای مرتبط کشور، مدل جامعی برای دستهبندی معادن در چهار طبقه کوچک، متوسط، بزرگ و خیلی بزرگ براساس چهار معیار اصلی نوع ذخیره یا معدن، تعداد نیروی انسانی، میزان سرمایهگذاری ثابت و صورت مالی سالیانه ارائه شد. مرزهای سطوح در دو معیار اول براساس استاندارها و تعاریف موجود در داخل کشور تعریف شد تا طبقهبندی ارائه شده کمترین چالش را با شرایط فعلی داشته باشد.
مرتضی پیروز؛ عباس بحرودی؛ محمدرضا قاسمی؛ عبدالله سعیدی
چکیده
منطقه مورد مطالعه در کمربند ساده چین خورده زاگرس در جنوب فیروزآباد فارس قرار دارد. با استفاده از منحنیهای همستبرای واحدهای سنگی ناحیه میتوان فرگشت شکل بستر حوضه رسوبی و زمان آغاز شکلگیری ساختارهای چین خورده، ساختهای نمکی و گسلها را بررسی کرد. همچنین از این اطلاعات میتوان برای تعیین چگونگی ایجاد ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در کمربند ساده چین خورده زاگرس در جنوب فیروزآباد فارس قرار دارد. با استفاده از منحنیهای همستبرای واحدهای سنگی ناحیه میتوان فرگشت شکل بستر حوضه رسوبی و زمان آغاز شکلگیری ساختارهای چین خورده، ساختهای نمکی و گسلها را بررسی کرد. همچنین از این اطلاعات میتوان برای تعیین چگونگی ایجاد ساختارها استفاده کرد. در این پژوهش، از منحنیهای همستبرای رسوبات واحدهای سنگی گوناگون با سن پرمین تا پالئوسن و الیگومیوسن که توسط شرکت ملی نفت ایران تهیه شده، برای رسم الگوهای سه بعدی بستر حوضه استفاده شده است. اگر این الگوهای سه بعدی بر اساس ارزشهای منحنیهای همستبرا با علامت منفی محاسبه شوند، نشاندهنده شکل بستر حوضه رسوبی خواهند بود. با استفاده از این الگوهای سه بعدی، الگویی برای فرگشت حوضه رسوبی، زمان شروع حرکات ساختهای نمکی و نحوه عملکرد گسلهای پی سنگی در ناحیه فیروزآباد پیشنهاد شده است .بر روی گسل پی سنگی منقــــارک، با رونـــد شمالی ـ جنوبی، در زمان پرمین جابهجایی قائم روی داده و از تریاس به بعد عملکرد آن به صورت راستالغز چپبر تغییر کرده است. ساختهای کششی نیز در خاور گسل منقارک شکل گرفتهاند و تا کرتاسه میانی فعال بودهاند. همزمان با بسته شدن نوتتیس، ساختهای کششی به ساختهای فشارشی تبدیل شده و عملکرد گسل منقارک نیز به صورت راستالغز راستبر تغییر یافته است. فعالیت ساختهای نمکی در راستای پهنه گسل منقارک، مانند دیاپیر کوه جهانی و دیاپیر فیروزآباد، در پرمین فعال بوده و در کرتاسه فعالیت آنها افزایش یافته است.
داود مختاری
چکیده
گسل تبریز که در ادامه شمال باختری خود گسل شمالی میشو را نیز شامل میشود با روند شمال باختری- جنوب خاوری خود دارای سازوکاری راستالغز با مؤلفه راستبر است و یکی از لرزهخیزترین گسلهای ایران در ناحیه آذربایجان است. مطالعات به عمل آمده در قسمتهای مختلف این گسل حاکی از وجود آثار ریختشناختی متعدد ناشی از فعالیتهای زمینساختی در راستای ...
بیشتر
گسل تبریز که در ادامه شمال باختری خود گسل شمالی میشو را نیز شامل میشود با روند شمال باختری- جنوب خاوری خود دارای سازوکاری راستالغز با مؤلفه راستبر است و یکی از لرزهخیزترین گسلهای ایران در ناحیه آذربایجان است. مطالعات به عمل آمده در قسمتهای مختلف این گسل حاکی از وجود آثار ریختشناختی متعدد ناشی از فعالیتهای زمینساختی در راستای آن است. آبگیرهای فرونشستی از جمله این آثار هستند که با وجود اهمیت آنها از نظر زمینشناختی، زمینریختشناختی و زمینساختی مطالعهای در ایران در مورد آنها صورت نگرفته است. لذا، بررسی آبگیرهای فرونشستی به عنوان یکی از آثار زمینریختی گسلهای راستالغز برای شناسایی گسلهای فعال، مهمترین هدف این مقاله است که با بررسی آبگیر قوری گل بستان آباد، آبگیر خشک گردنه پیام، آبگیر خشک ارلان و آبگیر خشک قوری گل میشوداغ، سعی شده است این مهم حاصل گردد.
تمامی این آبگیرها به وسیله گسلهای راستالغز و عادی محصور شدهاند که سازوکار آنها بر پایه اطلاعات حاصل از بررسی منابع و مشاهدات میدانی و مطالعه آثار زمینریختی آنها از قبیل انحراف رودخانهها، پادگانههای رودخانهای نامتقارن و مخروط افکنهها مورد شناسایی قرار گرفته است. با توجه به یافتههای این پژوهش در مورد هر یک از حوضههای انباشتی فوق و پرشدگی این حوضهها با نهشتههای بسیار جوان کواترنری، میتوان آبگیرهای دایر و یا خشک تشکیل شده در راستای گسل تبریز و شمالی میشو را دلیلی بر فعال بودن این گسلها دانست و رویداد زمین لرزههای نسبتاً قوی را در چنین مناطقی پیشبینی نمود.
چینه شناسی و فسیل شناسی
محمود شرفی؛ نسیم موسوی؛ مهران مرادپور؛ بیژن بیرانوند؛ ابراهیم عبدالهی؛ حسین مهاجر سلطانی
چکیده
براساس مطالعات سنگشناسی، سازند چلکن در ناحیه دشت گرگان در برش مورد مطالعه به دو واحد ماسهسنگ پایین و مادستون بالایی تقسیم شده است. مطالعات پتروگرافی بیانگر ترکیب لیتآرنایت (کالکآرنایت) و سابلیتآرنایت با بلوغ بافتی و ترکیبی پایین برای ماسهسنگها است. نهشتههای کنگلومرا نیز در این سازند در برش مورد مطالعه از نوع ارتوکنگلومرای ...
بیشتر
براساس مطالعات سنگشناسی، سازند چلکن در ناحیه دشت گرگان در برش مورد مطالعه به دو واحد ماسهسنگ پایین و مادستون بالایی تقسیم شده است. مطالعات پتروگرافی بیانگر ترکیب لیتآرنایت (کالکآرنایت) و سابلیتآرنایت با بلوغ بافتی و ترکیبی پایین برای ماسهسنگها است. نهشتههای کنگلومرا نیز در این سازند در برش مورد مطالعه از نوع ارتوکنگلومرای پلیمیکتیت و متشکل از خردههای متنوع کربنات و چرت تعیین شده است. وجود تخلخل قابل توجه به فرم های حفرهای، کانالی و شکستگی در نهشتههای ماسهسنگ و کنگلومرا و حتی گلسنگ استعداد بالای این رسوبات را به عنوان سنگ مخزن نشان داده و ضرورت انجام مطالعات اکتشافی در بخش ایرانی خزر جنوبی را مطرح مینماید. بر اساس جوانترین نانوفسیلهای یافت شده در سازند چلکن، سن نسبی این سازند در ناحیه مورد مطالعه انتهای میوسن تا پلیوسن میانی (؟) تعیین شده است. گسترش نانوفسیلهای آهکی نشاندهنده وجود ارتباط بین حوضه خزر جنوبی با دریای سیاه و حوضه مدیترانه در انتهای میوسن- ابتدای پلیوسن و ایتدای پلئیستوسن و عدم ارتباط در بخش عمده دوره پلیوسن است که برای اولین بار در این مطالعه مطرح میشود.
علی ارومیهای؛ افشین کریمخانی
چکیده
فرسایش و رسوبگذاری پدیدههایی طبیعی هستند که تغییرات پیوستهای در سطح زمین به وجود میآورند. این تغییرات میتواند مسائلی در راه توسعه و گسترش فعالیتهای عمرانی در مناطق ساحلی از جمله ناحیه بندرانزلی موجب شود. بنابراین به منظور ارزیابی توان فرسایش پذیری منطقه عوامل اصلی مؤثر شناسایی شدند و بر اساس استفاده از روش ...
بیشتر
فرسایش و رسوبگذاری پدیدههایی طبیعی هستند که تغییرات پیوستهای در سطح زمین به وجود میآورند. این تغییرات میتواند مسائلی در راه توسعه و گسترش فعالیتهای عمرانی در مناطق ساحلی از جمله ناحیه بندرانزلی موجب شود. بنابراین به منظور ارزیابی توان فرسایش پذیری منطقه عوامل اصلی مؤثر شناسایی شدند و بر اساس استفاده از روش شبکهبندی و وزندهی و با بهرهگیری از نرم افزار Arc-GIS نقشه پهنه بندی منطقه از دیدگاه خطر فرسایش پذیری تهیه شد. پنج عامل معرفی شده در این تحقیق شامل سنگشناسی، شیب زمین، نوع گسل، شبکه آبراههها و کاربری زمین (پوشش گیاهی) بوده است. نتایج مطالعات نشان داد که دو عامل سنگشناسی و پوشش گیاهی بیشترین تأثیر را در کنترل فرسایش منطقه داشته، در مقابل، عملکرد آبراههها در مناطق کوهستانی بیشتر بوده و تأثیر نوع گسل و شیب زمین کمتر است. از آنجا که زهکش حوضههای آبریز منطقه عمدتا" مرداب انزلی است، بنابراین ویژگیهای رسوبگذاری در آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایشهای زمینشیمیایی نشان دادند که درصد فراوانی اکسیدهای سیلیسیم، آلومینیم و آهک در مقایسه با دیگر عناصر بیشتر است و این بازتابکننده نوع سنگشناسی حاکم بر منطقه است. از نظر دانهبندی نهشتهها در حد ماسه ریز دانه، سیلت و سیلت رسدار است.
ئارام بایتگل
چکیده
ادغام مطالعات رسوبشناسی و اثرشناسی توالیهای آواری سازند نایبند با سن تریاس پسین در ایران مرکزی- کرمان موجب تفکیک نهشتههای دلتایی از دریایی باز شده است. با تکیه بر ویژگیهای رخسارهای و شکل لایهها، توالیهای آواری به دو مجموعه رخساره تقسیم شدهاند: A) توالی رخسارهای دریای باز؛ B) توالی رخسارهای دلتایی رودخانهای. ...
بیشتر
ادغام مطالعات رسوبشناسی و اثرشناسی توالیهای آواری سازند نایبند با سن تریاس پسین در ایران مرکزی- کرمان موجب تفکیک نهشتههای دلتایی از دریایی باز شده است. با تکیه بر ویژگیهای رخسارهای و شکل لایهها، توالیهای آواری به دو مجموعه رخساره تقسیم شدهاند: A) توالی رخسارهای دریای باز؛ B) توالی رخسارهای دلتایی رودخانهای. توالی دلتایی شامل 4 رخساره پاشنه دلتا، بخش انتهایی جلوی دلتا، بخش بالایی جلوی دلتا و سدهای دهانهای رودخانه است. ویژگیهای کلی رسوبشناسی و اثرشناسی این توالی نشاندهنده دلتای رودخانهای است. توالی رخسارهای دریای باز نیز شامل 4 رخساره است که به ترتیب عبارتند از رخساره دور از ساحل- شلف، دور از ساحل- حدواسط، بخش پایینی حاشیه ساحلی پایینی و بخش بالایی حاشیه ساحلی پایینی. توالی رخسارهای A و B سازند نایبند تفاوتهای زیادی را از دید ویژگیهای اثرشناسی نشان میدهند. توالیهای رخسارهای دلتایی دارای شرایط نامتعادل زیستی از دید شرایط فیزیکو- شیمیایی هستند که روی استراتژی رفتاری جانداران تأثیر زیادی دارد. نرخ بالای تخلیه بار رودخانه، توربیدایتی بودن جریان آب، نوسانهای فصلی در نرخ تهنشینی و phytodetrital pulses در دلتاهای رودخانهای موجب تغییرات قابل ملاحظهای در دما، اکسیژن و شوری محیط رسوبی دلتایی شده است. همه این عوامل در ترکیب با هم موجب کاهش گوناگونی، فراوانی، اندازه و توزیع غیریکنواخت اثرفسیلها همراه با شدت زیستآشفتگی کم مجموعه اثرفسیلهای محیطهای دلتای رودخانهای شده است. نشانههای اثرشناسی در نهشتههای دریایی باز شامل مجموعههای با گوناگونی و شدت زیستآشفتگی بالا و اندازه بزرگتر اثرفسیلهاست. وجود اثرفسیلهای ستبر و گوناگون از اثررخسارههای زئوفیکوس، کروزیانا و اسکولایتوس اشاره به محیط متعادل زیستی در موقعیت دریایی باز دارد.
رامین صمدی؛ نرگس شیردشتزاده؛ هیروشی کاواباتا
چکیده
مجموعه پلوتونیک خواجهمراد در جنوب خاوری مشهد شامل گرانودیوریتهایی است که توسط دایکهایی از آپلیت و پگماتیت گرانیتی و مونزوگرانیتهای جوانتر قطع شدهاند. آپلیتها از دید کانیشناسی شامل کانیهای کوارتز، فلدسپار (آلبیت تا ارتوکلاز و میکروکلین)، مسکوویت و کانیهای فرعی گارنت (آلماندین - اسپسارتین)، تورمالین، بیوتیت و ایلمنیت ...
بیشتر
مجموعه پلوتونیک خواجهمراد در جنوب خاوری مشهد شامل گرانودیوریتهایی است که توسط دایکهایی از آپلیت و پگماتیت گرانیتی و مونزوگرانیتهای جوانتر قطع شدهاند. آپلیتها از دید کانیشناسی شامل کانیهای کوارتز، فلدسپار (آلبیت تا ارتوکلاز و میکروکلین)، مسکوویت و کانیهای فرعی گارنت (آلماندین - اسپسارتین)، تورمالین، بیوتیت و ایلمنیت هستند. پگماتیتها نیز شامل کوارتز، فلدسپار (آلبیت تا الیگوکلاز، ارتوکلاز و میکروکلین)، مسکوویت و مقدار کمی گارنت (آلماندین - اسپسارتین)، تورمالین، ایلمنیت، بریل و کلمبیت هستند. بر پایه شواهد کانیشناسی و ژئوشیمیایی، پگماتیتهای خواجهمراد از پگماتیتهای نوع عناصر کمیاب لیتیمدار (RE-Li) و مربوط به خانواده پگماتیتهای لیتیم- سزیم- تانتالیم (LCT) هستند. بر پایه شواهد صحرایی و ژئوشیمی سنگ کل، منشأ مذابهای آپلیت - پگماتیت گارنتدار مرتبط با مونزوگرانیتهای نوع S و محصول تفریق مذابها در مراحل پایانی تبلور است که در کمربند برخورد قارهای تشکیل شدهاند.
چینه شناسی و فسیل شناسی
اعظم ماهانی پور؛ مریم افتخاری؛ سهیلا سهیلی
چکیده
به منظور بررسی رخداد غیرهوازی ابتدای آپتین، نانوفسیلهای آهکی در رسوبات بارمین پسین -آپتین پیشین سازند گرو واقع در یال جنوب غربی تاقدیس کبیرکوه در برش قلعه دره از نقطه نظر پالئواکولوژی مورد مطالعه و بررسی دقیق قرار گرفت. بررسی نانوفسیلهای آهکی در این برش منجر به تشخیص 90 گونه متعلق به 43 جنس از 15 خانواده شد که از جمله جنس و گونههای ...
بیشتر
به منظور بررسی رخداد غیرهوازی ابتدای آپتین، نانوفسیلهای آهکی در رسوبات بارمین پسین -آپتین پیشین سازند گرو واقع در یال جنوب غربی تاقدیس کبیرکوه در برش قلعه دره از نقطه نظر پالئواکولوژی مورد مطالعه و بررسی دقیق قرار گرفت. بررسی نانوفسیلهای آهکی در این برش منجر به تشخیص 90 گونه متعلق به 43 جنس از 15 خانواده شد که از جمله جنس و گونههای شاخص میتوان به اولین حضور گونههای Hayesites irregularis و Eprolithus floralis اشاره کرد. بر این اساس محدوده تحت بررسی شامل قسمتهای انتهایی زیستزون CC6/NC5 تا قسمتهای ابتدایی زیستزون CC7/NC7A است. اولین حضور گونه H. irregularis شاخص مرز بارمین- آپتین و تفکیک کننده زیستزونهای CC6/NC5E از CC7/NC6 است. بررسی آماری تجمع نانوفسیلهای آهکی محدوده مورد مطالعه بیانگر ثبت افت نانوکونیدی (Nannoconid decline) در مرز بارمین- آپتین و آپتین پیشین و بحران نانوکونیدی (Nannoconid crisis) در زون CC7a/NC6B میباشد. بحران نانوکونیدی یکی از شاخصهای اصلی رخداد غیرهوازی اقیانوسی ابتدای آپتین است که از نقاط مختلف دنیا از جمله غرب تتیس، حوضه دریای شمال و اقیانوسهای اطلس و آرام در بازه زمانی آپتین پیشین وزون NC6 از زیستزونهای نانوفسیلی گزارش شده و در این مطالعه در رسوبات آپتین پیشین سازند گرو ثبت شده است.
محمد جعفر محمدزاده؛ حمید آقابابایی؛ آینور ناصری
چکیده
مقدار کربن آلی کل (Total Organic Carbon) موجود در سنگ منشأ هیدروکربن یکی از پارامترهای حائز اهمیت در ارزیابی آن است. این پارامتر نه تنها در مطالعات ژئوشیمیایی هیدروکربن مورد استفاده قرار میگیرد، بلکه در بررسی میزان گسترش سنگ منشأ نیز نقش بسزایی دارد به گونهای که با افزایش TOC، احتمال حضور سنگ منشأ افزایش مییابد وکاهش آن ...
بیشتر
مقدار کربن آلی کل (Total Organic Carbon) موجود در سنگ منشأ هیدروکربن یکی از پارامترهای حائز اهمیت در ارزیابی آن است. این پارامتر نه تنها در مطالعات ژئوشیمیایی هیدروکربن مورد استفاده قرار میگیرد، بلکه در بررسی میزان گسترش سنگ منشأ نیز نقش بسزایی دارد به گونهای که با افزایش TOC، احتمال حضور سنگ منشأ افزایش مییابد وکاهش آن بیانگر عدم گستردگی سنگ منشأ در یک ژرفای معلوم است. بنابراین وجود روشی که بتواند به برآورد هر چه بهتر آن کمک کند، لازم است. شبکههای عصبی مصنوعی یکی از روشهای عددی حل مسئله است که با الگو برداری از عملکرد شبکههای عصبی زیستشناختی به تحلیل مسائل پرداخته و اقدام به برآورد، ردهبندی و ... میکند. این مقاله با هدف معرفی ساختار و چگونگی عملکرد شبکههای عصبی، اقدام به برآورد مقدار مواد آلی کل موجود در سنگ منشأ هیدروکربن در میدان نفتی بینک با استفاده از اطلاعات چاهپیمایی میکند. نتایج حاصل، بیانگر این مطلب است که شبکه پرسپترون چند لایه( Multi-Layer Perceptron ) بهترین شبکهای بود که برای برآورد استفاده شد که دارای یک لایه میانی با 6 گره ونوع الگوریتم آموزشی پس انتشار مومنتم باتابع تحریک تانژانتی بود. پس از آموزش شبکه، مقدار خطای برآورد 0013/0 حاصل شد. پس ازآن، دادههای آموزشی و غیر آموزشی آزموده شدند و در نهایت مقایسة بین مقادیرTOC واقعی و برآورد انجام گردید که نتیجة مطلوب حاصل شد. در پایان، تحلیل حساسیت روی پارامترهای مؤثر در بر آورد انجام گردید و بر اساس آن، پارامتر تخلخل نوترونی (NPHI) به عنوان موثرترین و حساسترین پارامتر و DT به عنوان پارامتری با کمترین حساسیت مؤثر در برآورد شناخته شدند.
منیژه اسدپور؛ اسفندیار عباس نوین پور؛ رامین نیکروز
چکیده
چشمههای آبگرم ایسیسو در 70 کیلومتری شمال ارومیه، در شمالیترین بخش زون سنندج-سیرجان قرار گرفتهاند. پی سنگ منطقه را سنگهای دگرگونی پرکامبرین با ترکیب گنایس، شیست و آمفیبولیت تشکیل میدهد که توسط رسوبات جوانتر پوشیده شده است. غلظت بور در چشمههای آبگرم منطقه حداکثر تا mg/l451 است. چشمهها از نوع Na-(SO4)-HCO3 بوده و نسبت Na/Cl در آنها ...
بیشتر
چشمههای آبگرم ایسیسو در 70 کیلومتری شمال ارومیه، در شمالیترین بخش زون سنندج-سیرجان قرار گرفتهاند. پی سنگ منطقه را سنگهای دگرگونی پرکامبرین با ترکیب گنایس، شیست و آمفیبولیت تشکیل میدهد که توسط رسوبات جوانتر پوشیده شده است. غلظت بور در چشمههای آبگرم منطقه حداکثر تا mg/l451 است. چشمهها از نوع Na-(SO4)-HCO3 بوده و نسبت Na/Cl در آنها بیش از یک و نسبت 0.37=B/Cl است، که دلالت بر تاثیر فرایندهای خاص زمینشناسی در تشکیل آنها است. تا زمان انجام این تحقیق، مطالعهای در مورد منشاء زمینشناسی بور در منطقه صورت نگرفته است. هدف اصلی این مطالعه تعیین عامل یا عوامل زمینشناسی بوجود آورنده غلظت بالای بور در آب این چشمهها است که موجب بروز مشکلات زیستمحیطی متعددی در منطقه گردیده است. طی این تحقیق مشخص گردید که آبهای جوی نفوذ یافته، در اثر حرارت ناشی از تودههای نفوذی اعماق زمین گرم شده و سپس بههمراه سیالهای ماگمایی به بالا صعود میکنند. این آبها در سطوح بالا در مخازنی با سنگ مخزن دگرگونی، جمع شده و باعث شستشوی فازهای کانیایی حامل بور در آنها گردیده است. آب حاوی بور از طریق شکستگیها به سطح زمین میرسد. در منطقه بخشی از این آب بصورت چشمه آبگرم در سطح زمین جاری میگردد و بخشی نیز از طریق گسلها، آلودگی را به مناطق همجوار انتقال میدهد. این تحقیق نشان داد که در منطقه دو عامل بیشترین تاثیر را بر مقدار بالای بور چشمههای ایسیسو دارد: 1) واکنش متقابل بین سنگ ـ آب در شستشوی فازهای کانیایی ناپایدار حامل بور مثل مسکوویت، تورمالین، بیوتیت و هورنبلند موجود در سنگ های دگرگونی مانند گنیس و میکاشیست و 2) نفوذ زبانههای سیالات ماگمایی حامل بور مرتبط با فعالیتهای آتشفشانی جوان. با توجه بهاینکه درجه حرارت بالا نقش زیادی در مقدار شستشوی بور از سنگهای مسیر دارد، لذا حدس زده میشود که مقدار بالای بور این چشمهها، احتمالا حاکی از وجود پتانسیلهای خوبی از مخازن آب گرم در اعماق زمین و همینطور وجود سنگهای با محتوی بور بالا در مسیر صعود این آبها باشد.
زمین شناسی اقتصادی
کیامرث حسینی؛ مجید شاه پسندزاده؛ رقیه ذبیحی خرق
چکیده
گستره معدنی سنگان در شمال کمربند ماگمایی سنوزوییک خاور ایران عمدتاً از سنگهای آتش فشانی و آذرآواری (پیروکلاستیک) اسیدی-حدواسط تشکیل گردیده که تحت نفوذ تودههای گرانیتوییدی ائوسن قرار گرفتهاند. در کانسار اسکارن آهن باغک، این گرانیتوییدها از بیوتیتکوارتزمونزونیت پورفیری، بیوتیت سینیت تا بیوتیت سینوگرانیت و آلکالی فلدسپار ...
بیشتر
گستره معدنی سنگان در شمال کمربند ماگمایی سنوزوییک خاور ایران عمدتاً از سنگهای آتش فشانی و آذرآواری (پیروکلاستیک) اسیدی-حدواسط تشکیل گردیده که تحت نفوذ تودههای گرانیتوییدی ائوسن قرار گرفتهاند. در کانسار اسکارن آهن باغک، این گرانیتوییدها از بیوتیتکوارتزمونزونیت پورفیری، بیوتیت سینیت تا بیوتیت سینوگرانیت و آلکالی فلدسپار کوارتز سینیت تا آلکالی فلدسپار گرانیت پیش از کانیزایی و کوارتز آلکالی سینیت و کوارتز سینیتهای هم زاد با کانیزایی تشکیل شدهاند. این گرانیتوییدهای نوع I ماهیت متاآلومین منیزیمی، کالک آلکالن، آلکالن پتاسیم بالا تا شوشونیتی دارند. این گرانیتوییدها غنیشدگی نسبی عناصر LREE/HREE و LILE /HFSE، بیهنجاری منفی Eu, Sr, Ta, Th و Ti و بیهنجاری مثبت Th, U, K, Ba, Rb به همراه مقادیر بالای La و نسبت Zr/Nb, Nb/Th, Nb/U و Nb/La را نشان میدهند که نه تنها منشأ گوشتهای نشأت گرفته از لیتوسفر اقیانوسی فرورونده، بلکه آلایش پوسته قارهای در تکامل ماگمای سازنده آنها را پیشنهاد میکند. مقادیر Sm/Yb در برابر La/Sm, Sm/Yb در برابر Sm و Dy/Yb در برابر La/Yb نشان میدهد ماگمای اولیه از ذوببخشی اندک (2 تا 5 درصد) لرزولیتهای گارنت-اسپینلدار در ژرفایی حدود 68-66 کیلومتری گوشته بالایی، تحتتأثیر آلایش پوستهای قرار گرفته است. بنابر این پژوهش، جایگاه زمینساختی-ماگمایی گرانیتوییدها، کمان ماگمایی همزمان تا پس از برخورد قارهای پیشنهاد میشود.
سنگ شناسی
علی لطفی بخش
چکیده
در محدوده شمال اردبیل (از نمین تا لاهرود) توالی متنوع و گستردهای از فعالیتهای ماگمایی بازی تا حدواسط و اسیدی از ائوسن تا کواترنری رخنمون دارند. ترکیبات سنگی در این منطقه از گدازههای عمدتاً بازالتی همراه با گنبدهای داسیتی و ریولیتی در محدوده نمین تا بازالت و آندزیت بازالتی در محدوده لاهرود متغیر است. بررسی ترکیب شیمیایی الیوین ...
بیشتر
در محدوده شمال اردبیل (از نمین تا لاهرود) توالی متنوع و گستردهای از فعالیتهای ماگمایی بازی تا حدواسط و اسیدی از ائوسن تا کواترنری رخنمون دارند. ترکیبات سنگی در این منطقه از گدازههای عمدتاً بازالتی همراه با گنبدهای داسیتی و ریولیتی در محدوده نمین تا بازالت و آندزیت بازالتی در محدوده لاهرود متغیر است. بررسی ترکیب شیمیایی الیوین در الیوین بازالتها نشاندهنده ترکیب فورستریتی آنها از 67/8 تا 92/7 است. همچنین کلینوپیروکسنها از نوع دیوپسیدی بوده و پلاژیوکلازها ترکیب لابرادوریتی تا بیتونیتی دارند. بیگانهبلورهای (زنوکریستها) گارنت موجود در گنبدهای ریولیتی از نوع آلماندین میباشند. بررسی عناصر نادر خاکی در جریانهای گدازهای، قطعات سنگی و همچنین گنبدهای داسیتی- ریولیتی منطقه نشانگر غنیشدگی در عناصر نادر خاکی سبک به سنگین است. سنگهای مافیک-حدواسط منطقه سرشت شوشونیتی و برخی نیز کالک-آلکالن با پتاسیم بالا و گنبدهای داسیتی و ریولیتی سرشت آداکیتی نشان میدهند. ویژگیهای ژئوشیمیایی و ایزوتوپی سنگهای بازالتی-آندزیتی منطقه شمال اردبیل-لاهرود نشاندهنده تشکیل آنها از ذوب بخشی یک گوه گوشتهای متاسوماتیسم شده توسط رسوبات و سیالات حاصل از ورقه فرورانده در زون فرورانشی ایران طی ائوسن است. همچنین ویژگیهای ژئوشیمیایی و ایزوتوپی گنبدهای داسیتی-ریولیتی میوسن نشاندهنده منشأ گرفتن آنها از ذوب بخشی بخشهای زیرین پوسته قارهای ستبر شده ایران میباشد.
اعظم قزی؛ ناصر حافظی مقدس؛ حسین صادقی؛ محمد غفوری؛ غلامرضا لشکری پور
چکیده
در این مطالعه زمینریختشناسی مهندسی محدوده شهر مشهد براساس مطالعه عکسهای هوایی، اطلاعات 180 چاه پمپاژ آب آشامیدنی و نیز اطلاعات 1500 گمانه ژئوتکنیکی در سطح شهر مشهد مورد بررسی قرار گرفته است. براساس دادههای یاد شده، شهر مشهد به 7 پهنه زمینریختشناسی شامل رخنمون سنگی، کوهپایه، مخروطافکنه رودخانه گلستان، مخروطافکنه رودخانههای ...
بیشتر
در این مطالعه زمینریختشناسی مهندسی محدوده شهر مشهد براساس مطالعه عکسهای هوایی، اطلاعات 180 چاه پمپاژ آب آشامیدنی و نیز اطلاعات 1500 گمانه ژئوتکنیکی در سطح شهر مشهد مورد بررسی قرار گرفته است. براساس دادههای یاد شده، شهر مشهد به 7 پهنه زمینریختشناسی شامل رخنمون سنگی، کوهپایه، مخروطافکنه رودخانه گلستان، مخروطافکنه رودخانههای جنوبی، مخروطافکنه رودخانه طرق، دشت هموار و آبرفتهای جوان تقسیم شده است. بر اساس اطلاعات گمانههای ژئوتکنیکی ویژگیهای زمینشناسی مهندسی حاکم بر هر محیط تا ژرفای 10 متری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان میدهد که بافت خاک غالب در پهنه کوهپایهای و مخروطافکنههای جنوبی شنی بوده و در پهنه مخروطافکنه گلستان ماسه و شن غالب هستند در حالی که پهنه مخروطافکنه طرق و دشت هموار، خاکهای ماسهای و رسی بافت غالب را تشکیل میدهند. نتایج آزمون عدد نفوذ استاندارد حاکی از مقاومت بیشتر خاکهای پهنه کوهپایهای است. از جمله ویژگیهای مهم تأثیر پذیر از فرایندهای زمینریختشناسی، نوع کانی رسی غالب میباشد. در این مطالعه شناسایی کانی رسی بر مبنای نمودار فعالیت انجام گرفت. در واحد کوهپایه، اسمکتیت کانی رسی غالب بوده و در دشت هموار، کائولینیت غالب است.
مینا بویری کناری؛ ابراهیم راستاد؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران
چکیده
توالی آتشفشانی- رسوبی کرتاسه زیرین در شمال باختر و جنوب خاور صفاشهر (دهبید) در زیرپهنه حاشیهای (Marginal sub-zone) سنندج- سیرجان جنوبی، دربرگیرنده کانسار کشتمهکی و تعدادی اندیس معدنی مس (-نقره) است. کهنترین رخنمونهای سنگی منطقه مربوط به واحدهای شیلی و ماسهسنگی ژوراسیک است که توالی پیشرونده کرتاسه زیرین با کنگلومرای قاعدهای و ماسهسنگ ...
بیشتر
توالی آتشفشانی- رسوبی کرتاسه زیرین در شمال باختر و جنوب خاور صفاشهر (دهبید) در زیرپهنه حاشیهای (Marginal sub-zone) سنندج- سیرجان جنوبی، دربرگیرنده کانسار کشتمهکی و تعدادی اندیس معدنی مس (-نقره) است. کهنترین رخنمونهای سنگی منطقه مربوط به واحدهای شیلی و ماسهسنگی ژوراسیک است که توالی پیشرونده کرتاسه زیرین با کنگلومرای قاعدهای و ماسهسنگ و شیلهای سیلتی بهصورت دگرشیب بر روی آنها قرار گرفته است. کانهزایی مس (-نقره) در سنگهای آذرآواری و گدازههای آتشفشانی به سن کرتاسه زیرین رخ داده است. سنگ دربرگیرنده کانهزایی، کریستال لیتیک توف با ترکیب تراکیآندزیت- آندزیت است که ماده معدنی در آن به صورت چینهکران و عدسیشکل تا 35 کیلومتر، به طور ناپیوسته ادامه یافته است. سنگهای آذرآواری و گدازههای آتشفشانی به طور جانبی و در جهت قائم به طور تدریجی به سنگهای کربناتی اربیتولیندار تغییر رخساره میدهند. کانیشناسی ماده معدنی به طور چیره شامل کالکوسیت، بورنیت، مس طبیعی، دیژنیت، کالکوپیریت، پیریت، کلاستهالیت نقرهدار، کوولیت، آنیلیت، مالاکیت و آزوریت است. بافت کانه بهصورت پرکننده فضای خالی، رگه- رگچهای، جانشینی، دانهپراکنده و لامینهمانند است. مطالعات لیتوژئوشیمیایی در 6 ستون سنگچینهای از شمال باختر تا جنوب خاور صفاشهر، نشان از رخداد کانهزایی مس (-نقره) در یک موقعیت چینهشناسی خاص و همبستگی مثبت آن با عنصر روی است. بررسیهای سنگشناسی، کانیشناسی، لیتوژئوشیمیایی و مطالعات میکروسکوپی نشان از آن دارد که مس در ابتدا همراه با فعالیت آتشفشانی در توالی آتشفشانی- آذرآواری رخ داده است (جذب مس توسط هیدروکسید فریک، کانیهای رسی و جایگزینی در شبکه فلدسپارها) و سپس در طی دیاژنز تدفینی (Burial diagenesis)، بر اثر آبزدایی رسوبات تخریبی و آذرآواری و تشکیل سیالهای گرمابی و دگرسانی ناشی از این سیالها، مس آزاد شده و از طریق سیالها حمل شده تا به واحد سنگی با نفوذپذیری زیاد (کریستال لیتیک توف) و دارای شرایط احیایی با حضور بلورهای پیریت رسیده و در آنجا به صورت کانیهای سولفیدی مس، جانشین پیریتهای تشکیلشده در مرحله دیاژنز اولیه شدهاند. نتایج حاصل از تجزیه ایزوتوپی گوگرد گویای آن است که گوگرد مورد نیاز برای تشکیل سولفیدها از طریق احیای سولفات آب دریا تأمین شده است. ویژگیهای ژئوشیمیایی سنگهای آتشفشانی و آذرآواری، نشان از تشکیل آنها در محیط کافت درون کمان آتشفشانی است. با توجه به مجموعه مطالعات انجامگرفته و با استناد به شواهد مختلف از جمله محیط زمینساختی، سنگ دربرگیرنده، ژئومتری عدسی ماده معدنی، ساخت و بافت و پاراژنز (همبود) کانیشناسی و مقایسه آنها با ذخایر مسVolcanic Red Bed (VRB) میتوان کانسار کشتمهکی و اندیسهای معدنی مس (-نقره) پیرامون آن را در رده ذخایر VRB در نظر گرفت که از مرحله فعالیت آتشفشانی زیردریایی تا مرحله تدفین ژرفایی، تشکیل و تمرکز یافتهاند.