صمد علیپور؛ خدیجه موسوی؛ ابتسام حسینی؛ شعله اصلانپور؛ زینب حاصلی
چکیده
دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه فوق اشباع از نمک در جهان است که در میان استانهای آذربایجان شرقی و غربی در شمال باختر ایران جای دارد. در این پژوهش ژئوشیمی عناصر اصلی، جزیی و خاکی کمیاب 130 نمونه که از 25 سانتیمتری پایانی گمانه حفر شده با ژرفای یک و نیم متری میان سالهای 1394 تا 1395 برداشت شده است؛ بررسی شد. مطالعه ژئوشیمی عناصر اصلی ...
بیشتر
دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه فوق اشباع از نمک در جهان است که در میان استانهای آذربایجان شرقی و غربی در شمال باختر ایران جای دارد. در این پژوهش ژئوشیمی عناصر اصلی، جزیی و خاکی کمیاب 130 نمونه که از 25 سانتیمتری پایانی گمانه حفر شده با ژرفای یک و نیم متری میان سالهای 1394 تا 1395 برداشت شده است؛ بررسی شد. مطالعه ژئوشیمی عناصر اصلی نشاندهنده گوناگونی و ناهمگنی زیاد در مقدار اکسید عناصر اصلی در رسوبات بخشهای شمال باختر، شمال خاور، جنوب باختر و جنوب بستر دریاچه است. نتایج تجزیه طیفسنج پراش پرتو ایکس (XRD) رسوبات نشان میدهد که فاز اصلی کانیهای رسوبات دریاچه را کانیهای هالیت، کلسیت، آنکریت، کوارتز، ارتوکلاز، کلریت، آلبیت، ژیپس، پلاژیوکلاز، اوژیت، آمفیبول و هورنبلند تشکیل میدهند و رسوبات بستر دریاچه ارومیه از دید ترکیب کانیشناختی شبیه کانیهای عمومی تشکیلدهنده شیل و ماسهسنگ گریوک هستند. در میان اکسیدهای عناصر اصلی، MgO، CaO و Na2O غنیشدگی بالایی نسبت به استانداردهای UCC، PAAS و NASC نشان میدهند. از مجموعه عناصر جزییRb و Sr نسبت به UCC، PAAS و NASC غنیشدگی بسیار بالایی همراه با تهیشدگی Eu بهویژه در بخش جنوب باختر دریاچه نشان میدهند. مقایسه ترکیب ژئوشیمیایی رسوبات ژرفای مورد مطالعه، با سنگهای پیرامون دریاچه نشان از کنترل اصلی ترکیب کانیشناختی توسط زمینشناسی پیرامون دریاچه در مقایسه با کانیشناسی آورد رسوبی رودخانهها دارد.
چینه شناسی و فسیل شناسی
مهین محمدی؛ رحیم شعبانیان؛ حمیده محمد علیزاده فرد
چکیده
در این تحقیق زیستچینهنگاری و سنگچینهنگاری نهشتههای کرتاسه پسین در برش جنوب روستای مراکان به ضخامت 320 متر مطالعه شده است. مرز برخورد زیرین آهکهای پلاژیک با رسوباتی به سن کرتاسه پیشین بوده و سطح تماس بالایی آن با رسوبات کواترنر و تودههای آذرین است. بر اساس مشاهدات صحرایی و گوناگونی سنگشناسی در این توالی، ...
بیشتر
در این تحقیق زیستچینهنگاری و سنگچینهنگاری نهشتههای کرتاسه پسین در برش جنوب روستای مراکان به ضخامت 320 متر مطالعه شده است. مرز برخورد زیرین آهکهای پلاژیک با رسوباتی به سن کرتاسه پیشین بوده و سطح تماس بالایی آن با رسوبات کواترنر و تودههای آذرین است. بر اساس مشاهدات صحرایی و گوناگونی سنگشناسی در این توالی، 8 واحد سنگی تشخیص داده شده است. از این توالی 102 نمونه سیستماتیک برداشت و مقاطع نازک آنها مطالعه شده است. در این مطالعه 41 گونه متعلق به 15 جنس از روزنبران پلانکتونیک شناسایی و محدوده حضور آنها در برش مورد مطالعه تعیین شد. برای شناسایی جنس و گونههای روزنبران ازPostuma (1971) و Caron (1985) و همچنین از Leoblich and Tappan (1987 and 1988) و Permoli Silva and Verga (2004) استفاده شده و مدل زیستزون این نهشتهها بر اساس الگوی پیشنهادی Robazynsky and Caron (1995) و Permoli Silva and Verga (2004) ارائه شده است. بر اساس پراکندگی چینهشناسی روزنبران پلانکتون نهشتههای کرتاسه در برش چینهشناسی مورد مطالعه، این نهشتهها به 9 زیستزون تقسیم و با زیستزونهای استاندارد جهانی مطابقت داده شده که به شرح زیر است: Dicarinella concavata Interval Zone (Robazynsky and Caron 1995) Dicarinella asymetrica Total range Zone(Robazynsky and Caron 1995) Globotruncanita elevata IntervalrangeZone(Robazynsky and Caron 1995) Globotruncana ventricosa IntervalZone (Robazynsky and Caron 1995) Rodotruncana calcarata Total range Zone(Robazynsky and Caron 1995) Globotruncanella havanensis Partial Range Zone (Robaszynski and Caron, 1985) Globotruncana aegyptiaca Interval Zone (Robazynsky and Caron 1995) Gansserina gansseri IntervalZone (Robazynsky and Caron 1995) Abathamphalus mayaroensis Total range Zone(Robazynsky and Caron 1995) سن آهکهای پلاژیک در این برش بر مبنای روزنبران پلانکتونیک، از کنیاسین پسین تا ماستریشتین پسین تعیین شده است. با توجه به مطالعه رخسارههای میکروسکوپی شناخته شده، آهکهای پلاژیک این برش در حاشیه شلف عمیق تشکیل شده و با توجه به فسیلهای شناسایی شده به ویژه اشکال پلانکتونیک و کیلدار، لایههای آهکی مزبور در ناحیه عمیق نهشته شده است.
نصیر عامل؛ محسن موید؛ علی عامری؛ منصور وثوقی عابدینی؛ محمد هاشم امامی؛ محسن مؤذن
چکیده
ماگماتیسم کلسیمی- قلیایی با سن پلیو ـ کواترنری در منطقه آذربایجان و شمال باختر ایران به شکلهای گوناگون از جمله آتشفشان چینهای، گنبد و روانههای آتشفشانی ظاهر شده و شامل آتشفشانی- آواریها، بازالتهای آندزیتی، آندزیت، داسیت، ریوداسیت و ریولیت است. این مجموعه آتشفشانی با مرز دگرشیب بر روی واحدهای رسوبی با سن میوسن ...
بیشتر
ماگماتیسم کلسیمی- قلیایی با سن پلیو ـ کواترنری در منطقه آذربایجان و شمال باختر ایران به شکلهای گوناگون از جمله آتشفشان چینهای، گنبد و روانههای آتشفشانی ظاهر شده و شامل آتشفشانی- آواریها، بازالتهای آندزیتی، آندزیت، داسیت، ریوداسیت و ریولیت است. این مجموعه آتشفشانی با مرز دگرشیب بر روی واحدهای رسوبی با سن میوسن قرار دارد. بررسی ترکیب شیمیایی سنگهای حد واسط تا اسید نشان میدهد که ماگمای تشکیل دهنده سنگهای یاد شده کلسیمی- قلیایی است و با نسبت Na2O / K2O> 1مشخص میشود و در محدوده ماگماهای پتاسیم متوسط و متاآلومینوس قرار میگیرند. این سنگها غنیشدگی در LILE، و U و تهیشدگی در عناصر Y،Nb و HREE نشان میدهند. الگوی عناصر خاکی کمیاب این سنگها به شدت تفریق یافته است و فاقد بیهنجاری منفی Eu است.
محیط زمینساختی این سنگها در محدوده کمانهای ماگمایی پس برخوردی و کمانهای حاشیه قارهای فعال قرار میگیرد. ادامه همگرایی صفحههای عربستان و اوراسیا پس از برخورد در اواخر میو- پلیوسن به اوج خود رسیده و سبب ستبرشدگی، کوتاه شدگی و فراخاست قابل توجه پوسته در شمال باختر ایران و خاور ترکیه شده و فلات مرتفع ایران- ترکیه را بهوجود آورده است. در اثر بههم خوردن و آشفتگی در ترازهای حرارتی و فراخاست، گوشته سست کرهای دچار ذوب بخشی با آهنگ کم، با حضور گارنت در بازمانده شده است و ماگمای بازی قلیایی تشکیل شده است. صعود ماگمای بازی داغ و استقرار آن در پوسته سبب توسعه ذوب بخشی در این ناحیه شده و ماگماهای اسیدی تشکیل شده است. این ویژگی باعث شده است که ابتدا ماگمای اسید از ذوب پوسته و محصولات پرتابی آن خارج شده و سپس ماگمای بازی قلیایی فوران کند، لذا وجود سریهای معکوس آتشفشانی که در آن واحدهای بازالتی قلیایی اولیویندار در بالا و سنگهای حدواسط تا اسیدی در زیر قرارگرفتهاند، از علائم فعالیت آتشفشانی دونمایی(بایمودال) در پلیو- کواترنر آذربایجان است. ماگمای هیبرید حاصل از آمیختگی ماگمای اسیدی با منشأ پوستهای و بازی با منشأ گوشته مولد سنگهای حدواسط بوده است. ویژگیهای شیمیایی دو ماگما با هم متفاوت بوده و یکی از آنها خاصیت کلسیمی- قلیایی داشته و دیگری قلیایی- بازی است. در تحول ماگمایی سنگهای آتشفشانی پلیو-کواترنر آذربایجان فرایندهای (AFC) نیز مؤثر بوده است و این مسئله با شواهد کانی شناسی و نمودارهای تغییرات عناصر اصلی و جزئی قابل درک است. مقایسه شواهد زمینشناختی و ویژگیهای زمینشیمیایی واحدهای آتشفشانی شمال باختر ایران و خاور ترکیه در پلیو-کواترنر نشان میدهد که سیر تحولی یکسانی در تکوین ماگمای این مناطق وجود داشته است.
علی یساقی؛ حسین نریمانی؛ محمد قاسم حسن گودرزی
چکیده
امتداد ساختارهای کمربندهای چین- رانده در طول، گسترش محدودی دارند و بیشتر به ساختارهای عرضی پایان مییابند. در کمربند چین- رانده زاگرس، راستای گسل پیشانی کوهستان در بخشهای مختلف توسط ساختارهای عرضی بریده و جابهجا شده است. در ناحیه دوگنبدان این گسل در تقاطع با ساختار عرضی گسل خارگ-میش است. تاقدیس میش در فرادیواره گسل پیشانی ...
بیشتر
امتداد ساختارهای کمربندهای چین- رانده در طول، گسترش محدودی دارند و بیشتر به ساختارهای عرضی پایان مییابند. در کمربند چین- رانده زاگرس، راستای گسل پیشانی کوهستان در بخشهای مختلف توسط ساختارهای عرضی بریده و جابهجا شده است. در ناحیه دوگنبدان این گسل در تقاطع با ساختار عرضی گسل خارگ-میش است. تاقدیس میش در فرادیواره گسل پیشانی کوهستان با هندسه جعبهای و از نوع چین گسترش گسلی حمل شده دارای کوژ به سوی پیشبوم است و در پهلوی پیشانی برگشته است. ادامه این چین با رسیدن به ساختار عرضی گسل خارگ- میش کمی چرخیده و پایان مییابد. در فرودیواره گسل پیشانی کوهستان تاقدیسهای دیل، پهن، سراب و جعفرآباد با هندسه گرد شده و دامنه کم نشاندهنده چینهای فروافتادگی دزفول هستند. تاقدیسهای دیل و پهن با هندسه جدایشی دوشاخه با رخنمون عمومی از سازند آسماری، در اثر انتشار جانبی به موازات امتداد شیبراهه پیشانی از سطح جدایش سازند دشتک در فرودیواره گسل پیشانی کوهستان گسترش یافتهاند و نشاندهنده تاقدیسهایی هستند که از سازند دشتک در فرودیواره بهصورت تأخیری نسبت به ساختارهای فرادیواره در سطح ظاهر شدهاند. گسل خارگ- میش بهعنوان شیبراهه جانبی در سطح با پایان یافتن ساختارهای طولی به آن و در ژرفا با توجه به تغییرات ستبرا و رخساره رسوبی قابل شناسایی است که بیشتر فعالیت آن در زمان رسوبگذاری سازند ایلام است. این هندسه ساختاری بیانگر اندرکنش گسلهای بهترتیب طولی پیشانی کوهستان و عرضی خارگ- میش به صورت شیبراهههای پیشانی و جانبی در هندسه و سبک ساختاری کمربند چین- رانده زاگرس در ناحیه دو گنبدان است.
خسرو خسروتهرانی؛ داریوش باغبانی؛ فریده کشانی؛ مهدی عمرانی
چکیده
برای مطالعه زیستچینهنگاری نهشتههای سنومانین تا کامپانین پایینی (بخش بالایی سازند سروک، سازند ایلام و بخش پایینی سازند گورپی)، برش چینهشناسی کوه عسلویه انتخاب شد. رسوبات مربوط به زمانهای یاد شده شامل تناوبی از سنگآهک، سنگآهک رسی، دولومیت و مارن به ستبرای 162 متر است. در این برش سازند ایلام به سن سانتونین با ناپیوستگی ...
بیشتر
برای مطالعه زیستچینهنگاری نهشتههای سنومانین تا کامپانین پایینی (بخش بالایی سازند سروک، سازند ایلام و بخش پایینی سازند گورپی)، برش چینهشناسی کوه عسلویه انتخاب شد. رسوبات مربوط به زمانهای یاد شده شامل تناوبی از سنگآهک، سنگآهک رسی، دولومیت و مارن به ستبرای 162 متر است. در این برش سازند ایلام به سن سانتونین با ناپیوستگی فرسایشی (disconformity) بر روی سازند سروک و به صورت پیوسته در زیر مارنهای سازند گورپی قرار دارد. 55 مقطع نازک از نظر سنگوارههای ذره بینی به دقت مورد مطالعه قرار گرفت که بر همین اساس، 5 جنس و 9 گونه از روزنبران پلانکتونیک، 16 جنس و 13 گونه از روزنبران بنتونیک شناسایی شد. از میان روزنبران شناسایی شده، بویژه خانواده روتالیده مورد بررسی و بازنگری قرارگرفت که 5 جنس و 6 گونه از روزنبران بنتونیک شبه روتالیدها (Rotalid forms) برای نخستین بار در ایران (برش عسلویه) شناسایی شدند که عبارتند از:
Rotorbinella mesogeensis,Rotorbinella campaniola,Iberorotalia reicheli,Calcarinella schaubi, Pararotalia tuberculifera and Pyrenerotalia longifolia
بر اساس روزنبران شناسایی شده، سن سازند ایلام سانتونین در نظر گرفته شد. گسترش چینهشناسی روزنبران بنتونیک در برش مورد مطالعه با زونهای زیستی ارائه شده توسط (Martinez (2007 بر اساس روزنبران بنتونیک شبه روتالیدها برای ناحیه پیرنه اسپانیا، مقایسه شد و بر اساس همین مقایسه چهار زون زیستی برای بخش بالایی سازند سروک و سازند ایلام معرفی شد.
Hossein Talebi؛ Seyed Ahmad Alavi؛ Shahram Sherkati؛ Mohammad Reza Ghassemi؛ Alireza Golalzadeh
چکیده
This paper analyzes in-situ stress field in the Asmari formation with in the complex structures of the Zeloi and Lali oilfields located in the Dezful embayment, SW Iran. The orientation of the maximum horizontal stress, SHmax is determined on the basis of compressive borehole breakouts and drilling-induced tensile fractures observed in eight oil wells, in which we focus on well-log based methods and drilling data to estimate stress magnitudes. In situ stress magnitude in studied fields obtained from 1D mechanical earth modeling in key wells. The maximum horizontal stress trend in this area is NE–SW ...
بیشتر
This paper analyzes in-situ stress field in the Asmari formation with in the complex structures of the Zeloi and Lali oilfields located in the Dezful embayment, SW Iran. The orientation of the maximum horizontal stress, SHmax is determined on the basis of compressive borehole breakouts and drilling-induced tensile fractures observed in eight oil wells, in which we focus on well-log based methods and drilling data to estimate stress magnitudes. In situ stress magnitude in studied fields obtained from 1D mechanical earth modeling in key wells. The maximum horizontal stress trend in this area is NE–SW in accordance with the World Stress Map however a stress perturbation has been recognized in some wells of the Lali field which is approximately perpendicular to the expected direction of the maximum horizontal stress. In situ stress magnitudes in the Lali oil wells are consistent with a strike-slip regime, while in the Zeloi oilfield, normal faulting regime is estimated. The observed strike-slip and normal faulting regime in the Lali and Zeloi wells respectively, Supports the idea that the role of overburden stress magnitude is higher than the horizontal stresses. Undoubtedly, the structural position of the wells, structural framework, faults location, fold geometry, pore pressure changes and mechanical properties of rocks are main factors and have played an important role in stress condition and in situ stress regime in these two hydrocarbon structure.
زمین ساخت
طهمورث یوسفی؛ کورس یزدجردی؛ منوچهر قرشی؛ علیرضا شهیدی
چکیده
چکیده: تاریخچه تکتونیک شکننده در کمربند زاگرس چین خورده ساده گویای رویدادهای مختلف تکتونیکی است، که نتیجهی کشش مزوزوئیک همراه با بازشدگی (Rifting) و کوتاه شدگی همراه با برخورد صفحه عربی و ایران در سنوزوئیک است. به منظور بازسازی وضعیت تنش دیرینه در نهشتههای مزوروئیک در خاور و جنوب خاوری شیراز، دادههای صفحههای گسلی همزمان با رسوب ...
بیشتر
چکیده: تاریخچه تکتونیک شکننده در کمربند زاگرس چین خورده ساده گویای رویدادهای مختلف تکتونیکی است، که نتیجهی کشش مزوزوئیک همراه با بازشدگی (Rifting) و کوتاه شدگی همراه با برخورد صفحه عربی و ایران در سنوزوئیک است. به منظور بازسازی وضعیت تنش دیرینه در نهشتههای مزوروئیک در خاور و جنوب خاوری شیراز، دادههای صفحههای گسلی همزمان با رسوب گذاری مورد بررسی قرار گرفته تا با استفاده از روش برگشتی، زمان بازشدگی (Rifting) و تشکیل تتیس جوان و برخورد آن در کرتاسه و پالئوسن ارزیابی گردد. در این راستا داده های صفحه گسلی و خش لغز های 21 ایستگاه در سازندهای زمین شناسی رخنمون یافته از خانه کت تا پابده برداشت گردید و محورهای اصلی تنش(σ3, σ2 , σ1) شکل بیضی تنش یا مقدار نسبت اختلاف تنش ɸ برای دسته داده های تفکیک شده محاسبه گردید. نتایج حاصل به گونهای است که از تریاس تا کرتاسه بالایی (Mastrichtian) در سازندهای خانه کت، سورمه، فهلیان، داریان، سروک، ایلام،گورپی، تاربور و قاعده عضو قربان از سازند ساچون، رژیم زمین ساخت کششی غالب بوده و راستای شمال خاور– جنوب باختر (N052°)دارد و در سازند پابده با دیرینگی پالئوسن، رژیم زمین ساختی فشارشی شده که راستای تنش فشارشی شمال خاور – جنوب باختر (N045°) است.
زمین شناسی اقتصادی
بهزاد حاجعلیلو؛ مرتضی رزم آرا؛ نسیم حاج علیلو
چکیده
کانسار پلاسری عطائیه در جنوب باختر مشهد و در شمال خاور میکروپلیت ایران مرکزی قرار دارد. مطالعه مقاطع نازک و صیقلی نشان داد که کانیهای موجود در کانسار پلاسری VTM (تیتانومگنتیت وانادیمدار) از نظر فراوانی به ترتیب مگنتیت، تیتانومگنتیت، هماتیت و ایلمنیت میباشند. همچنین مطالعات پتروگرافی مشخص کرد که واحدهای گابرویی و اولترامافیکی ...
بیشتر
کانسار پلاسری عطائیه در جنوب باختر مشهد و در شمال خاور میکروپلیت ایران مرکزی قرار دارد. مطالعه مقاطع نازک و صیقلی نشان داد که کانیهای موجود در کانسار پلاسری VTM (تیتانومگنتیت وانادیمدار) از نظر فراوانی به ترتیب مگنتیت، تیتانومگنتیت، هماتیت و ایلمنیت میباشند. همچنین مطالعات پتروگرافی مشخص کرد که واحدهای گابرویی و اولترامافیکی بیشترین مقدار کانیهای فلزی را دارند. بررسیهای کانهنگاری و تجزیههای SEM-EDX ،EPMA و XRM بر روی کانسار پلاسری و سنگ منشأ آن نتایج جالب توجهی را نشان داده است. مطالعات میکروسکوپ الکترونی SEM نشان داد که گرچه سکانس افیولیتی به عنوان منشأ این کانسار محسوب میشود اما در طی تبلور ماده مذاب در درجه حرارتهای بالا، ابتدا محلول جامد کاملی بین تیتانومگنتیت و ایلمنیت در بالاتر از 1100 تشکیل شده که با کاهش دما و پیشرفت تفریق در بالاتر از دماهای 600 فازهای ایلمنیت و مگنتیت به صورت تیغههای اکسلوشنی از یکدیگر تفکیک و در عین حال از فاز تیتانومگنتیت جدا گردیدهاند. با تداوم تبلور، تیتانیم و وانادیم در سنگهای گابرویی وارد فازهای ایلمنیتی و تیتانومگنتیتی میشوند. آنالیزهای EPMA که بر روی واحدهای گابرویی انجام شده نشان داد که این واحدها منشأ Ti و V برای تأمین واحدهای پلاسری بوده است.
نیر شاهوردی؛ حسین رحیمپور بناب؛ محمدرضا کمالی؛ بهروز اسرافیلی دیزجی
چکیده
سازند سروک (آلبین- تورونین) از مخازن مهم در میادین نفتی جنوب و جنوب باختر ایران است که بخش قابل توجهی از ذخایر هیدروکربنی را در خود جای داده است. بررسی مقاطع نازک میکروسکوپی این سازند در چاههای مورد مطالعه در بخشهای شمال باختری، مرکزی و جنوب خاوری خلیج فارس سبب شناسایی 7 ریزرخساره شد که این رخسارهها در 4 زیرمحیط رخسارهای ...
بیشتر
سازند سروک (آلبین- تورونین) از مخازن مهم در میادین نفتی جنوب و جنوب باختر ایران است که بخش قابل توجهی از ذخایر هیدروکربنی را در خود جای داده است. بررسی مقاطع نازک میکروسکوپی این سازند در چاههای مورد مطالعه در بخشهای شمال باختری، مرکزی و جنوب خاوری خلیج فارس سبب شناسایی 7 ریزرخساره شد که این رخسارهها در 4 زیرمحیط رخسارهای حوضه، رمپ خارجی، رمپمیانی و رمپ داخلی نهشته شدهاند. مقایسه رخسارههای شناسایی شده با نهشتههای همانند در نقاط دیگر، نشاندهنده رسوبگذاری در یک رمپ کربناتی هموکلینال است. ارتباط مستقیم میان نوع رخسارهها و کیفیتمخزنی سازند سروکبالایی وجود دارد. مطالعات نشان میدهد که محیط رسوبی و رخسارههای تشکیل شده در میادین مورد مطالعه در خلیج فارس تفاوت بسیاری با هم دارند. رخسارههای رودیستی در میادین مورد مطالعه در جنوب خاور خلیج فارس (مجموعه میادین سیری) گسترش زیادی دارند و به عنوان سنگ مخزن در این ناحیه رفتار کردهاند. در میادین مورد مطالعه در باختر (هندیجان و بهرگانسر) و مرکز (لاوان) خلیج فارس رخسارههای گلپشتیبان حوضه و لاگون گسترش دارند. مهمترین فرایندهای دیاژنزی دیده شده در سازند سروک شامل نوشکلی، آشفتگی زیستی، میکرایتی شدن، دولومیتی شدن، انحلال، سیمانی شدن، استیلولیتی شدن و شکستگی است. در طی دیاژنز رخسارههای رودیستی بهصورت انتخابی دچار انحلال و سبب گسترش تخلخل و کیفیت مخزنی در میادین سیری شدهاند. بهطور کلی در بخشهای مرکزی و باختری میادین نفتی مورد مطالعه دیاژنز تأثیر کمی بر خواص مخزنی داشته است؛ اگر چه دولومیتی شدن سبب بهبود ویژگیهای مخزنی در میادین هندیجان و بهرگانسر شده است. ارزیابی پتروفیزیکی توالیهای مورد مطالعه نشان میدهد که توالیهای دارای کیفیت مخزنی خوب با رخسارههای رودیستی مرتبط هستند. همچنین یک روند افزایشی در مقادیر تخلخل و تراوایی بهویژه در میادین سیری وجود دارد. این روند با تأثیر دیاژنز جوی در زیر ناپیوستگی تورونین ارتباط دارد. نتایج نشان از آن دارد که وجود و تکامل رودیستها تأثیر بسیاری در فرایندهای دیاژنزی و پتانسیل مخزنی در سازند سروک داشته است.
وحید حسینی تودشکی؛ محسن پورکرمانی؛ مهران آرین؛ خسرو خسروتهرانی
چکیده
رودخانهها مهمترین زمینمنظرهای موجود در سطح زمین هستند که تجزیه آنها به عنوان یک ابزار با ارزش در بررسیهای زمینساختی مربوط به چند هزار سال تا دو میلیون سال گذشته شناخته شده است. رودخانه قزلاوزن بهعنوان یکی از طولانیترین سامانههای رودخانهای در کشور به تغییرشکلهای زمینساختی بهخوبی پاسخ داده است. با کشف و توصیف ...
بیشتر
رودخانهها مهمترین زمینمنظرهای موجود در سطح زمین هستند که تجزیه آنها به عنوان یک ابزار با ارزش در بررسیهای زمینساختی مربوط به چند هزار سال تا دو میلیون سال گذشته شناخته شده است. رودخانه قزلاوزن بهعنوان یکی از طولانیترین سامانههای رودخانهای در کشور به تغییرشکلهای زمینساختی بهخوبی پاسخ داده است. با کشف و توصیف ناهنجاریهای ژئومورفیک در طول رودخانه قزلاوزن و همخوانی آنها با ساختارها خواهیم توانست نقش ساختارها در ایجاد دگرشکلیهای فعال را مشخص کنیم. انحنای شدید و ناگهانی برای جریان رودخانه، تغییرات ناهنجار سینوسیتی رودخانه و وجود Knickpointها بر روی نیمرخ طولی رودخانه از جمله ناهنجاریهای ژئومورفیک مرتبط با ساختارها هستند. انحنای مسیر رودخانه و تغییرات ناهنجار سینوسیتی رودخانه بر روی تصاویر ماهوارهای شناسایی و با مشاهدات روی زمین تأیید شدهاند. Knickpointها بر روی نیمرخهای طولی رودخانه مشخص شدهاند و اثرات سنگشناسی در ایجاد آنها بررسی شده است بهگونهای که فقط Knickpointهایی در نظر گرفته شده که بر اثر ساختارها ایجاد شدهاند. نیمرخهای طولی رودخانه از مدل ارتفاع رقومی (DEM) بهدست آمدهاند. ناهنجاریهای یاد شده سپس با ساختارهای استخراج شده از نقشههای زمینشناسی انطباق داده شده و به این ترتیب ساختارهای مؤثر در ایجاد ناهنجاریهای ژئومورفیک شناسایی شدهاند. منطقه مورد بررسی در پهنههای سنندج - سیرجان, ایران مرکزی و البرز باختری واقع شده است. در پیرامون رودخانه قزلاوزن، سنگهای مارن، ماسهسنگ، لایسنگ، آهک، توف، آگلومرا و سنگهای آتشفشانی به طور گستردهای رخنمون دارند. این سنگها، متعلق به سازندهای قم، سرخ زیرین، سرخ بالایی و سازندکرج هستند. انحنای رودخانه قزلاوزن در نواحی کوهپلنگی، جلودارلو، چم و ینگجه بررسی شده است. تغییرات ناهنجار سینوسیتی رودخانه در نواحی جمعهلو، گلقشلاق، آرموتلو، کوه قراول، قافلانکوه و کوه پاجدار مطالعه شده است. در نواحی شریفآباد، ایمیر، کوه قراول و کوه پاجدار، Knickpointها بر روی نیمرخ طولی رودخانه قزلاوزن تشخیص داده شدهاند. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که چینهای با روند شمالباختری – جنوبخاوری و شمال خاوری- جنوب باختری بیشترین تأثیر را در انحنای مسیر رودخانه قزلاوزن داشتهاند. ناهنجاریهای ژئوموفیک دیگر بر اثر عملکرد گسلهای با روندهای شمال باختری- جنوبخاوری، شمالخاوری- جنوبباختری، شمالی- جنوبی و خاوری- باختری پدید آمدهاند بویژه در مواردی که گسلهای با روند شمالباختری- جنوب خاوری و شمال خاوری- جنوب باختری یکدیگر را قطع کردهاند. بنابراین فعالترین روندهای ساختاری در پیرامون رودخانه قزلاوزن عبارتند از روندهای شمال باختری- جنوبخاوری، شمالخاوری- جنوبباختری، شمالی- جنوبی و خاوری- باختری که بیشتر با روند شکستگیهای موجود در پیسنگ ایران زمین نیز برابر هستند. با این روش چینها و گسلهای فعال در ناحیه شناسایی شدهاند.
نسرین خواجه محمدلو؛ ایرج رسا؛ علی امامعلی پور
چکیده
افق بوکسیتی- کائولینیتی علی بالتالو، در خاور شاهیندژ، جنوب باختر استان آذربایجان غربی واقع است، این افق به صورت چینهسان در مرز بین ماسهسنگ ژوراسیک و دولومیت تریاس قرار دارد. در این بررسی برای دستیابی به فرایندهای شیمیایی درگیر در تشکیل این بیهنجاری و همچنین شناسایی نقش و رفتار عناصر در فرایندهای هوازدگی و نحوه ...
بیشتر
افق بوکسیتی- کائولینیتی علی بالتالو، در خاور شاهیندژ، جنوب باختر استان آذربایجان غربی واقع است، این افق به صورت چینهسان در مرز بین ماسهسنگ ژوراسیک و دولومیت تریاس قرار دارد. در این بررسی برای دستیابی به فرایندهای شیمیایی درگیر در تشکیل این بیهنجاری و همچنین شناسایی نقش و رفتار عناصر در فرایندهای هوازدگی و نحوه تبادلات شیمیایی آنها، از روش ژئوشیمیایی محاسبات تبادلات جرم و نمودارهای غنی شدگی- تهیشدگی استفاده شده است .بر اساس مطالعه نظریههای مختلف در مورد منشأ بوکسیت-کائولینیت، سیلهای دیابازی سازند دورود رخنموندار در منطقه را میتوان بهعنوان سنگ منشأ این کانسار در نظر گرفت. با استفاده از روش محاسبات تغییرات جرم، مقادیر تبادل جرم عناصر مختلف نسبت به یک عنصر بیتحـرک (تیتانیم) که بیـشـترین ثبـات شیمیـایی را در فرایـندهای هـوازدگی از خـود نشـان داده است، محـاسبه شد. نـتایج بهدسـت آمده نشان دادکه عنـاصر Si ، Ca، Mg، K و Na در فرایندهای حاکم، از محیط خارج شده و عناصر Ti ، A l، Fe غنی شدهاند و در نهایت لایههای موجود کاهش کل جرم معادل 02/21- برای افق قهوهای رنگ،01/24- برای افق سفید، 91/22 - برای افق خاکستری متمایل به سبز، 55/23- برای افق خاکستری را نشان میدهند .
نصراله عباسی؛ عبدالحسین امینی
چکیده
سازند سرخ بالایی در برش ایوانکی از توالی کنگلومرا، ماسه سنگ، گلسنگ و افقهای تبخیری (gypsum) با برتری گلسنگهــــای ژیپسدار (gypsiferous mudstones) تشکیل شده است که درتوالیهای ریز شونده به سمت بالا (fining upward) مرتب شدهاند. این سازند خود به صورت یک بزرگ توالی (megasequence) ریز شونده به سمت بالاست، به گونهای که نیمه زیرین با برتری ماسه سنگ و نیمه بالایی ...
بیشتر
سازند سرخ بالایی در برش ایوانکی از توالی کنگلومرا، ماسه سنگ، گلسنگ و افقهای تبخیری (gypsum) با برتری گلسنگهــــای ژیپسدار (gypsiferous mudstones) تشکیل شده است که درتوالیهای ریز شونده به سمت بالا (fining upward) مرتب شدهاند. این سازند خود به صورت یک بزرگ توالی (megasequence) ریز شونده به سمت بالاست، به گونهای که نیمه زیرین با برتری ماسه سنگ و نیمه بالایی با چیرگی گلسنگ مشخص است. در قاعده این سازند لایههای ژیپس تا ستبرای ١٠ متر مشاهده میشوند. بخشهای مختلف این سازند، بویژه ماسهسنگها دچار هوازدگی شدهاند. در لایههای ماسهسنگی بخشهای میانی این سازند آثار ردپای پستانداران یافت میشود که عمدتاً به علت هوازدگی، تغییر شکل یافته و به صورت گودیهایی در سطوح لایهبندی باقی ماندهاند. در این میان، دو اثر ردپای خوب حفظ شده مربوط به راسته گوشتخواران (Carnivoripedida) تشخیص داده شد که یکی از آنها ایکنوجنسChelipus isp. است که متعلق به گربهسانان میباشد. محیطهای رسوبگذاری رخسارههای این سازند، مخروط افکنههای با فراوانی جریانهای خردهدار، سامانة رودخانهای بریده بریده با برتری بار بستر شن و ماسهای با دشتهای سیلابی گسترده و دریاچههای وسیع کویری همراه با باتلاقهای محلی تعیین شده است که اثر ردپای پستانداران به طور عمده در رسوبات نرم و شکلپذیر پشتههای کناری و طولی درون کانالها، حاشیه کانالها (overbank) و خاکریزهای طبیعی (Levee) بر جای مانده است.
محمدرضا شیخ ربیعی؛ سادات فیض نیا؛ حمیدرضا پیروان
چکیده
فرسایش خاک یکی از پدیدههایی است که از آن بهعنوان یک پدیده نامناسب نام برده میشود. فرسایش خاک، باعث فقیر شدن خاک و غیرقابل کشت شدن زمینها و کاهش تولید محصولات کشاورزی میشود. برای بررسی و برآورد میزان فرسایش، روشهای مختلفی وجود دارد که استفاده از دستگاه شبیهساز باران، یکی از این روشها است. در این پژوهش، ابتدا نقشه واحدهای ...
بیشتر
فرسایش خاک یکی از پدیدههایی است که از آن بهعنوان یک پدیده نامناسب نام برده میشود. فرسایش خاک، باعث فقیر شدن خاک و غیرقابل کشت شدن زمینها و کاهش تولید محصولات کشاورزی میشود. برای بررسی و برآورد میزان فرسایش، روشهای مختلفی وجود دارد که استفاده از دستگاه شبیهساز باران، یکی از این روشها است. در این پژوهش، ابتدا نقشه واحدهای کاری حوضه از تلفیق نقشههای سنگشناسی، فرسایش و شیب، تهیه، سپس در 17 واحد کاری و سه تکرارآزمایش شبیهساز باران در هر واحد، 51 آزمایش در عرصه انجام شد. هرز آب و رسوب حاصله از آزمایش شبیه ساز باران جهت تعیین میزان حجم رواناب و تلفات خاک تولید شده، به آزمایشگاه ارسال شد. در 17 نقطه بیان شده، از دو دستگاه بارانساز قابل حمل و صحرایی با سطح بارش cm 84 ×cm 120 و در مناطق دشوارگذار از بارانساز قابل حمل و صحرایی با سطح بارش cm 25 × cm 25، با قابلیت تنظیم در شیبهای مختلف که قطرات باران بدون سرعت اولیه فرود میآید، استفاده شد. نتایج بهدست آمده نشان داد که در حوزه آبخیز هیو، بیشترین میزان تولید رواناب، مربوط به آهک و دولومیت، با فرسایش سطحی و شیاری، با شیب عمومی بیش از 40 درصد و بیشترین میزان تولید تلفات خاک مربوط به ماسهسنگ، با فرسایش سطحی و شیاری، با شیب عمومی بیش از 40 درصد است. با توجه به نتایج شبیهساز باران و تعمیم آن به سطح حوضه، میزان تولید تلفات خاک در کل حوضه هیو در نتیجه یک بار بارش با شدت 19 میلیمتر در ساعت و بهمدت 30 دقیقه، برای کل حوضه هیو برابر با 74/1057 تن است.
حسین اینانلو عربی شاد؛ فرهنگ سرشکی؛ محمد عطایی؛ محمد کارآموزیان
چکیده
بررسی عوامل مؤثر بر ویژگیهای مکانیکی و فیزیکی موادمعدنی از متغیرهای بسیار مهم و با اهمیت در تعیین ویژگیهای شکست و رفتار مکانیک سنگی آنهاست. این بررسیها میتواند کمک شایانی در مراحل مختلف عملیات معدنکاری از حفاری و انفجار تا خردایش مکانیکی (سنگشکنی و آسیا) و برنامهریزی تولید کند. در این پژوهش ابتدا مقاطع میکروسکوپی اکسیدهای ...
بیشتر
بررسی عوامل مؤثر بر ویژگیهای مکانیکی و فیزیکی موادمعدنی از متغیرهای بسیار مهم و با اهمیت در تعیین ویژگیهای شکست و رفتار مکانیک سنگی آنهاست. این بررسیها میتواند کمک شایانی در مراحل مختلف عملیات معدنکاری از حفاری و انفجار تا خردایش مکانیکی (سنگشکنی و آسیا) و برنامهریزی تولید کند. در این پژوهش ابتدا مقاطع میکروسکوپی اکسیدهای آهن در معدن سنگ آهن چادرملو در نورهای مختلف مورد مطالعه قرار گرفت. سپس متغیرهای ژئومکانیکی و لرزهای و ویژگیهای شکست کانههای آهن نسبت به درصد مگنتیت آزمایش و بررسی شد. نتایج آزمایشها نشان میداد که با افزایش درصد مگنتیت متغیرهای مقاومت فشاری، کششی تکمحوره، مدول یانگ، سرعت انتشار موج P و سرعت انتشار موج S افزایش و متغیرهای نسبت پواسون، تخلخل و جدب آب کاهش مییابد. در مرحله پایانی این پژوهش ارتباط میان نرمشدگی ناشی از انفجار با میزان درصد مگنتیت بررسی شد. نتایج نشان داد که با افزایش درصد مگنتیت، نرمشدگی ناشی از انفجار نیز افزایش مییابد، که این امر سبب کاهش هزینههای بسیار زیاد خردایش مکانیکی میشود و در صورتی که درصد مگنتیت بار ورودی به کارخانه در معدن سنگ آهن چادرملو از 25 تا 50 درصد افزایش یابد، میزان مصرف انرژی از 70 کیلووات بر ساعت به 40 کیلووات بر ساعت کاهش مییابد.
محمود عبداللهی؛ علیرضا رئیسی؛ حجت نادری
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی امکان پرعیار سازی کانسار آنتیموان لخشک با استفاده از روش فلوتاسیون انجام شده است. عیار آنتیموان در نمونه 23/17 درصد است. مهمترین کانیهای موجود در نمونه، استیبنیت، کوارتز و پیریت و درجه آزادی ذرات استیبنیت 210 میکرون است.
برای فرآوری کانسار آنتیموان لخشک، نمونه اولیه از نظر دانهبندی به سه بخش ...
بیشتر
این تحقیق به منظور بررسی امکان پرعیار سازی کانسار آنتیموان لخشک با استفاده از روش فلوتاسیون انجام شده است. عیار آنتیموان در نمونه 23/17 درصد است. مهمترین کانیهای موجود در نمونه، استیبنیت، کوارتز و پیریت و درجه آزادی ذرات استیبنیت 210 میکرون است.
برای فرآوری کانسار آنتیموان لخشک، نمونه اولیه از نظر دانهبندی به سه بخش تقسیم شد و پر عیار سازی بخش دانه ریز آن (38+210- میکرون) به روش فلوتاسیون بررسی شد. عیار بار ورودی به فلوتاسیون 50/20 درصد است. در انجام آزمایشهای فلوتاسیون از روش آماری تاگوچی استفاده شد و پارامترهای مؤثر در فرآیند بهینه شدند. پارامترهای بهینه فلوتاسیون شامل فعال کننده سولفات مس با غلظت 1700 گرم بر تن، کلکتور امیل گزنتات پتاسیم با غلظت 900 گرم بر تن، درصد وزنی جامد در پالپ 22 درصد و دانهبندی 38+150- میکرون تعیین شد. همة آزمایشها در pH طبیعی (8/6) انجام شد و کف ساز مورد استفاده نیز MIBC بود. در این شرایط کنسانترهای با عیار 38 درصد Sb و بازیابی 91 درصد به دست آمد.
رسوب شناسی
آزاده رحیمی؛ محمدحسین آدابی؛ سیدعلی آقانباتی؛ محمودرضا مجیدیفرد؛ امیرمحمد جمالی
چکیده
توالیهای کربناته سازند شتری به سن تریاس میانی با ستبرای 308 متر در ناحیه کلمرد شهرستان طبس در حوضه ایران مرکزی نهشته شده است. در این ناحیه مرز پایینی سازند شتری بهطور تدریجی و همشیب روی سازند سرخ شیل و مرز بالایی آن توسط گسل قطع شده است و بهطور عمده شامل دولومیت با ستبرای کل 250 متر بهصورت متوسط تا ستبرلایه همرا ه با میانلایههای ...
بیشتر
توالیهای کربناته سازند شتری به سن تریاس میانی با ستبرای 308 متر در ناحیه کلمرد شهرستان طبس در حوضه ایران مرکزی نهشته شده است. در این ناحیه مرز پایینی سازند شتری بهطور تدریجی و همشیب روی سازند سرخ شیل و مرز بالایی آن توسط گسل قطع شده است و بهطور عمده شامل دولومیت با ستبرای کل 250 متر بهصورت متوسط تا ستبرلایه همرا ه با میانلایههای نازک آهکی و ماسهسنگی است. سازند شتری بهطور چیره شامل دولومیتهای ریز تا درشتبلور است. بر پایه شواهد سنگنگاری (اندازه دانه و فابریک) و ژئوشیمیایی (تجزیههای عنصری Ca, Mg, Na, Sr, Fe, Mn)5 نوع مختلف دولومیت در سازند شتری تشخیص داده شده است. دلیل گوناگونی دولومیتها، تأثیر فرایندهای دیاژنزی اولیه و تأخیری است که سبب تغییر ترکیب سیالهای دولومیتساز و در نتیجه تشکیل انواع دولومیتها شده است. مطالعات ژئوشیمیایی نشان میدهد که دولومیتهای سازند شتری بیشتر در شرایط احیأ و تحت تأثیر دیاژنز متائوریکی تشکیل شدهاند. مکانیسم دولومیتی شدن برای دولومیت نوع اول مدل سبخا، دولومیتهای نوع دوم و سوم مدل پهنه مخلوط و برای دولومیتهای نوع چهارم و پنجم مدل تدفینی در نظر گرفته شده است.
دورسنجی
محیا نظریان؛ محمد لطفی؛ آرش گورابجیری پور؛ مجید قاسمی سیانی
چکیده
معدن پلیمتال چومالو در بخش باختری قوس ماگمایی البرز-آذربایجان و در بخش مرکزی ایالت فلززایی طارم-هشتجین قرار گرفته است. واحدهای آتشفشانی ائوسن در معدن چومالو متشکل از الیوینبازالت، آندزیتبازالت، آندزیت-تراکیآندزیت و داسیت تا ریولیت بوده که تودههای نفوذی ائوسن با ترکیب کوارتزمونزونیت، مونزوسینیت و کواتزمونزودیوریت در ...
بیشتر
معدن پلیمتال چومالو در بخش باختری قوس ماگمایی البرز-آذربایجان و در بخش مرکزی ایالت فلززایی طارم-هشتجین قرار گرفته است. واحدهای آتشفشانی ائوسن در معدن چومالو متشکل از الیوینبازالت، آندزیتبازالت، آندزیت-تراکیآندزیت و داسیت تا ریولیت بوده که تودههای نفوذی ائوسن با ترکیب کوارتزمونزونیت، مونزوسینیت و کواتزمونزودیوریت در آنها تزریق شده است. سنگهای الیوینبازالتی از فنوکریستهای الیوین و پلاژیوکلاز، واحد آندزیت-تراکیآندزیتی از کانیهای پلاژیوکلاز و کلینوپیروکسن و واحد داسیت-ریولیتی عمدتا از کانیهای پلاژیوکلاز، فلدسپاتپتاسیک و کوارتز تشکیل شده و بافت غالب این واحدها پورفیریتیک است. واحدهای آتشفشانی چومالو در سری کالکآلکالن پتاسیم بالا تا شوشونیتی قرار گرفته و متعلق به حاشیه فعال قارهای در ارتباط با زون فرورانش هستند. در نمودار عناصر بهنجار شده نسبت به گوشته اولیه سنگهای آتشفشانی مورد بررسی، غنیشدگی عناصر LILE و تهیشدگی عناصر HFSE مشاهده شد که منطبق با ماگماتیسم در زون فرورانش است. الگوی عناصر کمیاب خاکی بهنجار شده نسبت به کندریت، غنیشدگی عناصر LREE نسبت به HREE را نشان میدهد. مطالعات ژئوشیمیایی یک ماگما اولیه را برای منشأ واحدهای آتشفشانی پیشنهاد کرد که از ذوب بخشی گوشته سنگ کرهای متاسوماتیسم شده در ارتباط با کمان فرورانش تشکیل شده و تحت تاثیر تفریق بلوری و آلودگی با مواد پوستهای طی تحولات ماگمایی قرار گرفته است.
محمدرضا مشرفیفر؛ احمد علوی؛ محمد محجل
چکیده
در این پژوهش، تفکیک فازهای تنش دیرین در محدوده مرکزی گسل دهشیر با استفاده از تحلیل تنش دیرین بر اساس مطالعه داده لغزش گسلی ناهمگن و خطوارههای لغزشی مربوط صورت گرفته است. ایندادهها از سازندهای کرتاسه(آهک تفت)، ائوسن آغازی(کنگلومرای کرمان) وائوسن(سنگهای آتشفشانی) برداشت شده است. برای تعیین جهت لغزش، ...
بیشتر
در این پژوهش، تفکیک فازهای تنش دیرین در محدوده مرکزی گسل دهشیر با استفاده از تحلیل تنش دیرین بر اساس مطالعه داده لغزش گسلی ناهمگن و خطوارههای لغزشی مربوط صورت گرفته است. ایندادهها از سازندهای کرتاسه(آهک تفت)، ائوسن آغازی(کنگلومرای کرمان) وائوسن(سنگهای آتشفشانی) برداشت شده است. برای تعیین جهت لغزش، از شاخصهایی چون جدایشچینهشناسی، پلههای تجمعی کانیها، شکستگیهای ریدل ، شکافهای کششی استفاده شده است .گسلهای منطقه مورد مطالعه بیشتر دو روند NE وNW را نشان میدهندکه روندNW چیره است. بر اساس مطالعه داده لغزش گسلی ناهمگن و خطوارههای لغزشی مربوط به آنها با استفاده از روش وارون چند مرتبهای میتوان کمترین انتظار تأثیر دو فاز را در منطقه داشت که محور تنش بیشینه 1σ به طور عمده در فازهای تفکیک شده روند NE را نشان میدهند. محور تنشکمینه3σ نیز روند NW را نشان داده که با توجه به موقعیت تنش3σ عملکرد گسلها در منطقه بیشتر بهصورت گسلهای امتداد لغز و امتداد لغز با مؤلفه معکوس است. به علاوه شکل میدان تنش فازهای تفکیک شده در منطقه دوکیشکل است.
سروش نظاموفا؛ محمد رضا رضایی؛ رضا موسویحرمی؛ محمود برگریزان؛ علی چهرازی
چکیده
بررسی و شناخت دقیق ویژگیهای مخازن هیدروکربنی میتواند کمک بسیار زیادی در مدیریت بهرهبرداری از چاههای تولیدی و توسعه میدانها داشته باشد. سازند بورگان یک سازند ماسه سنگی- شیلی است که در سامانه دلتایی برجای گذاشته شده و سن آن کرتاسه پیشین تا میانی میباشد که به سه زون مخزنی A , B و Cتقسیم شده است.
در ...
بیشتر
بررسی و شناخت دقیق ویژگیهای مخازن هیدروکربنی میتواند کمک بسیار زیادی در مدیریت بهرهبرداری از چاههای تولیدی و توسعه میدانها داشته باشد. سازند بورگان یک سازند ماسه سنگی- شیلی است که در سامانه دلتایی برجای گذاشته شده و سن آن کرتاسه پیشین تا میانی میباشد که به سه زون مخزنی A , B و Cتقسیم شده است.
در این مطالعه ارزیابی پارامترهای مخزنی این افقها شامل حجم شیل، تخلخل، تراوایی، اشباع شدگی، تعیین سطح تماس آب- نفت، نسبت ستبرای خالص به ناخالص و ستبرای ستون هیدروکربن با استفاده از دادههای مختلف نگارهها و مغزههای بهدست آمده از 36 حلقه چاه توسط روشهای قطعی و احتمالی محاسبه شدهاند. تمامی محاسبات، تصحیحات و رسم نموداری نگارچاهها (لاگها) در روش احتمالی توسط نرم افزار تخصصی ژئولاگ (Geolog) انجام گرفته است.
تعیین نوع کانیهای رسی مخزن نشاندهنده وجود کانیهای کائولینیت، کلریت و مونت موریلونیت در مخزن است. نتایج محاسبات انجام گرفته نشاندهنده این است که با وجود ستبرای کمتر زون B ، این زون دارای کیفیت مخزنی بسیار بالاتری نسبت به دو زون A وC میباشد که این کیفیت بالا ناشی از تمیز بودن و بالا بودن تخلخل (بیندانهای) و تراوایی در این زون است. ستبرای افقهای مخزنی از سمت خاور میدان به سمت باختر افزایش مییابد، بنابراین میتوان نتیجهگیری کرد که منشأ رسوبات آواری در این سامانه دلتایی از سمت سپر عربستان به سمت ایران بوده است. این مسئله را مطالعات و بررسیهای پتروفیزیکی انجام گرفته نیز تأیید میکند، به این صورت که نوار جنوبی میدان (سپر عربستان) کیفیت مخزنی بالاتری نسبت به نوار شمالی (سپر ایران) دارد.
آب شناسی
مسعود مرسلی
چکیده
پیشبینی میزان هجوم آبهای زیرزمینی به تونلهای در حال حفر، یکی از مهمترین مشکلات پروژههای تونلی است. روشهای تجربی و تحلیلی بسیاری وجود دارند که تخمینی از آب ورودی به تونل می دهند، اما دقت آنها همواره پایین است. نفوذپذیری و بار آبی از مهمترین فاکتورهای تعیین کننده آب ورودی به تونل هستند. بدلیل پیچیدگیهای شرایط زمینشناسی و ...
بیشتر
پیشبینی میزان هجوم آبهای زیرزمینی به تونلهای در حال حفر، یکی از مهمترین مشکلات پروژههای تونلی است. روشهای تجربی و تحلیلی بسیاری وجود دارند که تخمینی از آب ورودی به تونل می دهند، اما دقت آنها همواره پایین است. نفوذپذیری و بار آبی از مهمترین فاکتورهای تعیین کننده آب ورودی به تونل هستند. بدلیل پیچیدگیهای شرایط زمینشناسی و آبزمینشناسی سازندهای سخت، بایستی عوامل دیگری نیز در تخمین آب ورودی به تونل مدنظر قرار گیرد. در این مقاله، برای اولین بار، طبقهبندی مقاومت ژئوموفولوژیکی توده سنگ (Geomorphological Rock Mass Strength (GRMS)) به عنوان معیاری در تخمین آب ورودی به تونلها مد نظر قرار گرفت. دادههای مرتبط با دو تونل که در شرایط زمینشناسی متفاوتی حفاری شده اند، جهت تاثیر این طبقهبندی در آب ورودی به تونل مورد استفاده قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که در هر دو تونل، معیار فوق، انطباق قابل توجهی با میزان آب ورودی به تونلها داشته و میتواند از این پس در تخمین آب ورودی به تونل مورد توجه قرار گیرد.
مریم تاج بخشیان؛ محمد حسین محمودی قرایی؛ اسدالله محبوبی؛ رضا موسوی حرمی؛ ایرج اجلالی
چکیده
هیدروژئوشیمی آبهای سطحی و زیرزمینی راهنمای مناسبی برای تشخیص واکنشهای انجام شده در آبخوان و همچنین شناسایی عوامل آلاینده طبیعی و انسانزاد مؤثر بر منابع آب است. ١7 نمونه آب برای بررسی کیفیت آبهای زیرزمینی و سطحی موجود در منطقه پالایشگاه گاز شهید هاشمینژاد، در شمال خاور شهر مشهد و در فاصله ٣۵ کیلومتری شهرستان سرخس مورد مطالعه ...
بیشتر
هیدروژئوشیمی آبهای سطحی و زیرزمینی راهنمای مناسبی برای تشخیص واکنشهای انجام شده در آبخوان و همچنین شناسایی عوامل آلاینده طبیعی و انسانزاد مؤثر بر منابع آب است. ١7 نمونه آب برای بررسی کیفیت آبهای زیرزمینی و سطحی موجود در منطقه پالایشگاه گاز شهید هاشمینژاد، در شمال خاور شهر مشهد و در فاصله ٣۵ کیلومتری شهرستان سرخس مورد مطالعه قرار گرفت و غلظت آنیونها و کاتیونهای اصلی، میزان pH، دما، هدایت الکتریکی و میزان کل مواد جامد محلول در آنها تعیین شد. با استفاده از نمودار Piper نوع و رخساره سدیم سولفاتی و سدیم کلروری برای منابع آب مورد مطالعه تعیین شد. نمودارهای ترکیبی Ca2+/Mg2+ در برابر Mg2+ و Ca2+/Ca2++Mg2+ در برابر SO42-/SO42-+HCO3-و همچنین میزان سختی کل و فشار گاز CO2،انحلال کربناتها را تأیید کرد. نسبتهای یونی Na+/Na++Cl-، Ca2+/Ca2++SO42-، HCO3-/Σ anions، HCO3-/SiO2، SiO2/Na++K+-Cl-، Na++K+ و SO42-+Cl- نیز عواملی مانند تبادل یونی، انحلال ژیپس، هالیت و سولفاتهای سدیم و پتاسیم و هوازدگی کربناتها و سیلیکاتها را به عنوان مهمترین عوامل مؤثر بر ترکیب شیمیایی منابع آب منطقه مشخص کرد. بر طبق نمودارهای Log(aCa2+/a(H+)2) و Log(aMg2+/a(H+)2) در برابرLog (aNa+/a(H+)2) که برای مشخص کردن کانیهای سیلیکاتی محلول در آب استفاده میشوند، به غیر از دو نمونه که در محدوده کانی کلینوکلر قرار گرفتهاند، دیگر نمونههای مورد مطالعه انحلال کانی کائولینیت را نشان میدهند. محاسبه نمایههای اشباع با استفاده از نرمافزار PHREEQC، مشخص کرد که در همه نمونهها کانی کلسیت، دولومیت و آراگونیت حالت فوق اشباع، کانی هالیت و انیدریت تحت اشباع و کانی ژیپس هر سه حالت فوق اشباع، تحت اشباع و تعادل را دارد. نمودارهای Schoeller و Wilcox کیفیت نامناسب را برای منابع آب برداشت شده برای مصارف آشامیدن و کشاورزی نشان دادند. در واقع منابع آب منطقه به دلیل حضور سازندهایی با قابلیت انحلال بالا که در سطح وسیعی رخنمون دارند کیفیت مناسبی نداشته است و از سویی سطح ایستابی به نسبت کمژرفا و دمای بالای محیط نیز سبب تشدید آن میشود. با توجه به نتایج بهدست آمده عوامل طبیعی نقش اصلی بر کیفیت منابع آب منطقه داشتهاند.
کامران گشتاسبی؛ مرتضی احمدی؛ یاسر نعیمی
چکیده
موقعیت سطح بحرانی شکست و ضریب اطمینان کمینه مربوط به آن، دو جزء مکمل در تحلیل پایداری شیروانیهای خاکی هستند. برای یافتن سطح بحرانی شکست، اغلب از روشهای جستجوی مختلفی مانند جستجوی شبکهای استفاده میشود که بدین منظور نرم افزارهای رایانهای متعددی تا کنون تهیه شده و در بیشتر این نرم افزارها، از روشهای جستجوی بیاعتبار و غیرقابل ...
بیشتر
موقعیت سطح بحرانی شکست و ضریب اطمینان کمینه مربوط به آن، دو جزء مکمل در تحلیل پایداری شیروانیهای خاکی هستند. برای یافتن سطح بحرانی شکست، اغلب از روشهای جستجوی مختلفی مانند جستجوی شبکهای استفاده میشود که بدین منظور نرم افزارهای رایانهای متعددی تا کنون تهیه شده و در بیشتر این نرم افزارها، از روشهای جستجوی بیاعتبار و غیرقابل اطمینان استفاده شده است. در این مقاله، از روش مونتکارلو که روشی مؤثر و معتبر است، استفاده میشود و در نهایت اعتبار این روش مورد بررسی قرار گرفته است.
نگار حقی پور
چکیده
کمربند چینخورده - گسل خورده کپه داغ - بینالود در شمال خاور ایران، بخشی از ابرقاره اوراسیا و لبه جنوبی صفحة توران را تشکیل میدهد و آنچه امروز در کپه داغ میبینیم، نتیجه آخرین فازهای چین خوردگی آلپ - هیمالیاست. ریختشناسی منطقه در مراحل جوانی بوده و چینهای بسیار جوان آن نشانگر رابطه مستقیم توپوگرافی ناحیه با ساختارهای زمینشناسی ...
بیشتر
کمربند چینخورده - گسل خورده کپه داغ - بینالود در شمال خاور ایران، بخشی از ابرقاره اوراسیا و لبه جنوبی صفحة توران را تشکیل میدهد و آنچه امروز در کپه داغ میبینیم، نتیجه آخرین فازهای چین خوردگی آلپ - هیمالیاست. ریختشناسی منطقه در مراحل جوانی بوده و چینهای بسیار جوان آن نشانگر رابطه مستقیم توپوگرافی ناحیه با ساختارهای زمینشناسی است. بررسی گرادیان شیب رود و هیپسومتری برای 85 زیر حوضه و 98 رودخانه حوضه آبریز اصلی منطقه (کشف رود، اترک رود، گرگان رود، جاجرم و رودخانههای دشت ترکمنستان) به منظور برآورد برپایی و توزیع نیروهای فشارشی در منطقه به کار گرفته شد. تلفیق نقشههای ریختسنجی حاصل از این دو شاخص بیهنجاریهای زمینساختی منطقه را به خوبی نشان میدهد. بر اساس نتایج حاصل از این شاخصها، میتوان 5 زون ریختزمینساختی با آهنگ برپایی بالا تشخیص داد :
1) بخش میانی گسل اشک آباد (کپه داغ) در فاصله جغرافیایی56 47 E, 38 35 N to 57 34 E, 37 56N
2) زیر حوضههای گرگان رود، بویژه حوضههایی که بین گسل شاورد (در جنوب) و بخش خاوری گسل خزر (در شمال) واقع شدهاند .
3) حوضههای در ارتباط با گسلهای نوخندان، قره داغ، سرخ ده و آمرودک که برخی مربوط به زیر حوضههای دامنه شمالی کشف رود و برخی مربوط به حوضههای دشت ترکمنستان در این بخش است.
4) حوضههای در ارتباط با گسلهای شوقان و قلی که زیر حوضههای رودخانه جاجرم میباشند.
5) حوضههای دامنه جنوبی کوه بینالود که نسبت به حوضههای دامنه شمالی برپایی بالا و کوتاهشدگی بیشتری نشان میدهند و به نظر میرسد گسل بینالود و گسل شمال نیشابور در این اختلاف ریختزمینساختی بیتأثیر نباشند.
علاوه بر زونهای ریختزمینساختی با آهنگ برپایی بالا، مناطق با آهنگ برپایی پایین- متوسط تشخیص داده شد که شامل بخش باختر و جنوب باختر سرخس، حوضههای دامنه جنوبی اترک رود که در ارتباط با زون گسل آشخانه و تکال کوه هستند و زیر حوضههای رودخانه جاجرم در بخش خاور رشته کوه آلاداغ میشوند.
مهدی رازیانی؛ محمد وحیدینیا؛ عباس صادقی
چکیده
این مطالعه در سازند سورگاه و بر پایه روزنبران شناور انجام پذیرفت و سه پهنه زیستی برای تورونین پسین تا سانتونین پیشین تعیین شد. همچنین با استفاده از نسبت روزنبران شناور به کفزی و استفاده از رابطه تعیین ژرفای Van der Zwaan، بهطور کلی از تورونین به سانتونین محیط رسوبی در حال ژرف شدن است. به این صورت که در اواسط انتهای تورونین روزنبران ...
بیشتر
این مطالعه در سازند سورگاه و بر پایه روزنبران شناور انجام پذیرفت و سه پهنه زیستی برای تورونین پسین تا سانتونین پیشین تعیین شد. همچنین با استفاده از نسبت روزنبران شناور به کفزی و استفاده از رابطه تعیین ژرفای Van der Zwaan، بهطور کلی از تورونین به سانتونین محیط رسوبی در حال ژرف شدن است. به این صورت که در اواسط انتهای تورونین روزنبران شناور 96 تا 98 درصد بودهاند که ژرفای 1000 متر را نشان میدهد که به محیط زیرباتیال بالایی اشاره دارد. در انتهای تورونین پسین ژرفای آب مقداری کاهش (500 تا 900 متر) و درصد روزنبران شناور به 70 تا 90 کاهش مییابد که این ژرفا منطقه میانی باتیال بالایی و شرایط الیگوتروفیکی به یوتروفیکی را نشان میدهد. در ابتدای کنیاسین ژرفای آب روند کاهشی به خود میگیرد و درصد روزنبران شناور 65 تا 80، منطقه باتیال بالایی با ژرفای متوسط 500 متر و شرایط الیگوتروفیکی را نشان میدهد. اما دوباره در انتهای کنیاسین ژرفای آب روند افزایشی به خود میگیرد و به یک پیک افزایشی کوتاهمدت با ژرفای 1000 متر میرسد (شرایط یوتروفیکی). در ابتدای سانتونین ژرفای آب کاهش مییابد. بهطوری که ژرفای آب به 200 تا 600 متر و درصد روزنبران شناور به 45 تا 60 میرسد که نشاندهنده منطقه بالای باتیال بالایی و شرایط الیگوتروفیکی است در این میان با یک پیک افزایشی ژرفا در کمی پیش از انتهای سازند سورگاه ژرفای آب به 950 متر میرسد که فرمهای بدون کارن چیره میشوند (شرایط یوتروفیکی) و در پایان در انتهای سازند سورگاه (اواخر سانتونین پیشین) ژرفای آب کاهش مییابد. بهطور کلی بر پایه روزنبران شناور، یک محیط دریای باز ژرف (باتیال بالایی) برای تورونین به سانتونین در سازند سورگاه تعیین میشود که تحت تأثیر تکرار شرایط الیگوتروفیکی به یوتروفیکی است.
رسوب شناسی
امید کاک مم؛ محمدحسین آدابی؛ احسان ده یادگاری
چکیده
بافت، ساخت رسوبی و فوناهای موجود منجر به شناسایی دوازده رخساره کربناته- تبخیری شده است. این رخسارهها در سه کمربند رخسارهای پهنه جزرومدی، لاگون و شول کربناته نهشته شدهاند. گسترش پهنه جزرومدی به همراه رسوبات تبخیری و رخسارههای ترومبولیتی و استروماتولیتی، عدم وجود ساختمانهای ریفی دارای تداوم جانبی، حضور گسترده گل کربناته و ...
بیشتر
بافت، ساخت رسوبی و فوناهای موجود منجر به شناسایی دوازده رخساره کربناته- تبخیری شده است. این رخسارهها در سه کمربند رخسارهای پهنه جزرومدی، لاگون و شول کربناته نهشته شدهاند. گسترش پهنه جزرومدی به همراه رسوبات تبخیری و رخسارههای ترومبولیتی و استروماتولیتی، عدم وجود ساختمانهای ریفی دارای تداوم جانبی، حضور گسترده گل کربناته و نبود رخسارههای ریزشی و لغزشی تأییدکننده یک محیط رمپ کربناته از نوع هموکلینال برای سازند کنگان است. رخسارههای شناسایی شده بر اساس مشخصات پتروفیزیکی که حاصل فرایندهای اولیه رسوبگذاری و دیاژنز میباشد در قالب هفت گونه سنگی طبقهبندی شدهاند که در آنها گونه سنگی نخست (RT1) فاقد خواص مطلوب مخزنی بوده و به ترتیب به سمت RT7 کیفیت مخزنی افزایش مییابد. تغییرات جانبی و عمودی رخسارهها منجر به شناسایی دو سکانس رسوبی رده سوم شده است که الگوی انباشت چینهای در آنها توسط رخسارههای سابتایدال با مشخصات مخزنی مناسب که توسط رخسارههای تبخیری و پریتایدال با مشخصات پایین مخزنی در برگرفته شدهاند، مشخص میشود. بیشترین کیفیت مخزنی سازند کنگان در دو زون مخزنی K1 و K2 منطبق بر انتهای TST، سطح بیشینه پیشروی آب دریا (mfs) و قاعده HST در سکانسهای رسوبی شناسایی شده میباشد که در رخسارههای شول کربناته واقع شده است.