سنگ شناسی
لیلا ملکی؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران؛ عبدالرحیم هوشمندزاده؛ جان کاتل
چکیده
در این پژوهش، واحدهای متابازیتی وگنایسی واقع در پشتة گلمنده و کوههای زمانآباد (مجموعة دگرگونی بنهشورو، خاور ساغند، ایران مرکزی) مورد مطالعة سنسنجی اورانیم- سرب کانی زیرکن قرار گرفتهاند. بر این اساس نمونة گارنت آمفیبولیت، سن 3/6±545/4 میلیون سال (1/7= MSWD)، نمونة گنایس کوارتز فلدسپاتی، سن 3/5± 541/3میلیون سال (0.26= MSWD)، نمونة ...
بیشتر
در این پژوهش، واحدهای متابازیتی وگنایسی واقع در پشتة گلمنده و کوههای زمانآباد (مجموعة دگرگونی بنهشورو، خاور ساغند، ایران مرکزی) مورد مطالعة سنسنجی اورانیم- سرب کانی زیرکن قرار گرفتهاند. بر این اساس نمونة گارنت آمفیبولیت، سن 3/6±545/4 میلیون سال (1/7= MSWD)، نمونة گنایس کوارتز فلدسپاتی، سن 3/5± 541/3میلیون سال (0.26= MSWD)، نمونة آمفیبول- بیوتیتگنایس، سن 2/6±549/2 میلیون سال (0.28 = MSWD) و نمونة متاگابرو، سن 4/4±541/21 میلیون سال (1/8=MSWD) را نشان میدهند. بر اساس شیمی کانی، تمامی بلورهای زیرکن مورد بررسی، ماهیت ماگمایی، قارهای و پوستهای دارند. بنابراین، یافتههای سنی یاد شده، به سن تبلور ماگمای والد گارنت آمفیبولیت، متاگابرو و گنایسها نسبت داده میشود در حالی که در مطالعات پیشین، محدودة سنی 550 -530 میلیون سال ، به سن دگرگونی متابازیتها و سن جایگزینی گرانیت مولد گنایسهای منطقه تعبیر شده بود.
چینه شناسی و فسیل شناسی
علی جلالی؛ حامد یاراحمدزهی؛ مهران آرین؛ عبدالله سعیدی؛ سیدمحسن آل علی
چکیده
برش شیشتو در شمال طبس و در مجاورت روستای شیشتو قرار دارد. توالیهای ژیلین و آسلین سازند زلدو به ستبرای 60 متر به پنج واحد سنگی تقسیم شدهاند که شامل ماسهسنگ، ماسهسنگ آهکی، شیل، سنگ آهک ماسهای و سنگ آهک فوزولینیددار میباشد. مرز پایینی نهشتهها با ناپیوستگی فرسایشی بر روی نهشتههای سازند آبشنی قرار گرفته است. مرز زبرین ...
بیشتر
برش شیشتو در شمال طبس و در مجاورت روستای شیشتو قرار دارد. توالیهای ژیلین و آسلین سازند زلدو به ستبرای 60 متر به پنج واحد سنگی تقسیم شدهاند که شامل ماسهسنگ، ماسهسنگ آهکی، شیل، سنگ آهک ماسهای و سنگ آهک فوزولینیددار میباشد. مرز پایینی نهشتهها با ناپیوستگی فرسایشی بر روی نهشتههای سازند آبشنی قرار گرفته است. مرز زبرین این نهشتهها با سازند تیغ معدنو به سن ساکمارین و پیوسته است. اجتماعی از فوزولیندهای ژیلین و آسلین در برش مورد مطالعه مانند Ruzhenzevites-Rauserites-Triticites که در بالاترین بخش سنگ نهشتههای آشکوب ژیلین نواحی دارواز، فرگانا، اورال جنوبی، حوضه دونتسک و کارنیک آلپ، انارک، البرز مرکزی و زون سنندج- سیرجان شناسایی شده و همچنین گونههای مختلف Sphaeroschwagerina, Pseudoschwagerina و Likharevites که گویای سن آسلین هستند، نشاندهنده پیوستگی مرز کربنیفر-پرمین در برش مورد مطالعه و همارزی قابل مقایسه با سایر پهنههای ساختاری–رسوبی ایران از جمله ایران مرکزی (سازند زلدو)، البرز (گروه دورود) و زون سنندج- سیرجان (سازند وژنان) میباشد. همارزی یاد شده حکایت از پیشروی دریا در پهنههای ساختاری- رسوبی مختلف ایران در اواخر کربنیفر و ابتدای پرمین دارد.
سنگ شناسی
نیلوفر نایبی؛ داریوش اسماعیلی؛ سروش مدبری؛ ریوکی شینجو
چکیده
ناحیه بیهنجاری (آنومالی) 21A بهعنوان بخشی از کانسارهای آهن- آپاتیت منطقه فلززایی (متالوژنی) آهن بافق بخشی از زون ایران مرکزی را شامل میشود که در این ناحیه طیفی از سنگهای آذرین، رسوبی و دگرگونی رخنمون دارند. سنگهای آذرین این ناحیه منطقه با دارا بودن دامنه تغییرات محدود زمینشیمیایی عمدتا در محدوده مونزونیت تا مونزودیوریت ...
بیشتر
ناحیه بیهنجاری (آنومالی) 21A بهعنوان بخشی از کانسارهای آهن- آپاتیت منطقه فلززایی (متالوژنی) آهن بافق بخشی از زون ایران مرکزی را شامل میشود که در این ناحیه طیفی از سنگهای آذرین، رسوبی و دگرگونی رخنمون دارند. سنگهای آذرین این ناحیه منطقه با دارا بودن دامنه تغییرات محدود زمینشیمیایی عمدتا در محدوده مونزونیت تا مونزودیوریت قرار میگیرند که ماهیت کالک-آلکالن تا کالک-آلکالن پتاسیم بالا را از خود نشان میدهند. نمودارهای بهنجار شده به گوشته اولیه و کندریت گویای غنیشدگی از LILE و LREE نسبت به HFSE و HREE و تهیشدگی از Nb-Ti-Ta است که دلالت بر این دارد که سنگهای ماگمایی مشتق شده از گوشته سنگکرهای توسط فرایندهای فرورانش تغییر کردهاند. مقادیر اولیه 87Sr/86Sr و نیز نسبتهای اولیه 143Nd/144Nd حاکی از ترکیبات عمده گوشتهای هستند. ترکیب ایزوتوپی سرب نمونههای منطقه شامل 32/20- 87/18= 206Pb/204Pb، 84/15–72/15= 207Pb/204Pb و 32/42-74/40=208Pb/204Pb میباشد. مدلسازی ایزوتوپی نمونههای پلوتونیک منطقه تأثیرپذیری کمتر از 4 درصد ذوب رسوبات صفحه فرورونده و نیز درجات مختلف مشارکت پوسته پایینی را از خود نشان میدهند. از اینرو، ذوب بخشی درجه پایین یک گوشته زیرکمانی که توسط سیالات مشتق شده از رسوبات صفحه فرورونده متاسوماتیسم شده و واکنش با پوسته قارهای طی صعود به سطوح بالاتر متحمل شدهاند برای سنگهای بیهنجاری (آنومالی) 21A پیشنهاد میشود.
سنگ شناسی
نیلوفر نایبی؛ داریوش اسماعیلی؛ سروش مدبری؛ ریوکی شینجو؛ رضا دیوسالار؛ برند لمان
چکیده
آنالیزهای ژئوشیمیایی سنگ کل و ایزوتوپهای Sr-Nd-Pb سنگهای نفوذی منطقه چادرملو، ارتباط با تاریخچه ماگمایی کوهزایی کادومین حاشیه شمالی گندوانا در طول پرکامبرین پایانی-اوایل پالئوزوییک را نشان میدهد. گرچه این آنالیزها نشاندهنده شباهتهای ژئوشیمیایی از جمله کالک آلکالن بودن، غنیشدگی در عناصر لیتوفیل درشتیون مانند Rb، Ba، K ...
بیشتر
آنالیزهای ژئوشیمیایی سنگ کل و ایزوتوپهای Sr-Nd-Pb سنگهای نفوذی منطقه چادرملو، ارتباط با تاریخچه ماگمایی کوهزایی کادومین حاشیه شمالی گندوانا در طول پرکامبرین پایانی-اوایل پالئوزوییک را نشان میدهد. گرچه این آنالیزها نشاندهنده شباهتهای ژئوشیمیایی از جمله کالک آلکالن بودن، غنیشدگی در عناصر لیتوفیل درشتیون مانند Rb، Ba، K و Cs، تهیشدگی عناصری مانند Nb، Ta، P، Ti و الگوهای عناصر خاکی کمیاب را از خود نشان میدهند، اما دادههای ایزوتوپی Sr-Nd سنگهای مورد مطالعه منطقه آشکارا گویای ناهممنشأ بودن نمونههای بازیک (گابرویی) و فلسیک (گرانیتی) میباشند بهگونهایکه، این دادههای Sr-Nd سنگ کل (1/8- 3/6-= ɛNd(t)) به همراه نسبت بالای (207Pb/206Pb)t نشاندهنده یک مذاب مشتق شده از پوسته قارهای برای گرانیتوییدها و منشأ گوشتهای برای گابروهاست. سنهای بهدست آمده از این دو گروه سنگی نیز نشان میدهد که گابروها قدیمیتر از گرانیتوییدها میباشند. رژیم زمینساخت کششی بهوسیله عقبنشینی یا دیلامیناسیون صفحات باعث ذوب مجدد سنگهای آذرین قدیمی مربوط به کمان و برهمکنش با پیسنگ قارهای کامبرین شده و مذابهای گرانتیوییدی منطقه مورد مطالعه را شکل میدهد. در الگوهای بهنجارشده عناصر خاکی کمیاب گابروها نسبت به کندریتها، اختلاط ژئوشیمیایی و ایزوتوپی و افزایش نسبتهای LREE/HREE به خوبی دیده میشوند که شواهدی بر ناهمگنی گوشته و برهمکنش با پیسنگ پالئوپروتروزوییک است.
چینه شناسی و فسیل شناسی
شهرام نواواجاری؛ ایرج مغفوری مقدم؛ علیرضا شهیدی؛ حمید نظری
چکیده
نهشتههای الیگوسن- میوسن ایران بین دو فاز کوهزایی پیرینین و پاسادنین قرارگرفتهاست. این نهشتهها در حوضه پشت کمان ایران مرکزی، سازند قم نامیده میشوند. رخنمونهای مناسبی از سازند قم در شمال ایران مرکزی وجود دارند. بهمنظور مطالعه ریززیستچینهنگاری و تحلیل محیط رسوبی این سازند، سه برش سطحی در شمال باختر شهرک درجزین،کوه بنک ...
بیشتر
نهشتههای الیگوسن- میوسن ایران بین دو فاز کوهزایی پیرینین و پاسادنین قرارگرفتهاست. این نهشتهها در حوضه پشت کمان ایران مرکزی، سازند قم نامیده میشوند. رخنمونهای مناسبی از سازند قم در شمال ایران مرکزی وجود دارند. بهمنظور مطالعه ریززیستچینهنگاری و تحلیل محیط رسوبی این سازند، سه برش سطحی در شمال باختر شهرک درجزین،کوه بنک و باختر اروانه در شمال باختر- باختر شهر سمنان انتخاب شد. در این برشهاسازند قم با ناپیوستگی فرسایشی بر روی سازند قرمز زیرین و با همین گونه در زیر کنگلومرای دارای میانلایههای ماسه سنگی مربوط به میوسن پیشین،که هم ارز با سازند قرمز بالایی است، قرار میگیرد. ترکیب سنگشناسی اصلی سازند قم در ناحیه مورد بررسی، تناوب سنگ آهک و مارن بوده که دارای میانلایههایی از سنگهای تخریبی نیز میباشد. عضوها و زیرعضوهای ناحیه الگوی سازند قم در اینجا قابل مشاهده نبوده و تنها میتوان بر مبنای ویژگی سنگشناسی واحدهای سنگی، محلی برای آن در نظر گرفت. بر پایه روزنبران شناسایی شده، سن سازند قم در شمال باختر-باختر سمنان (زون در جزین- افتر)، که در زون ساختاری- رسوبی البرز مرکزی قرار دارد، آشکوب بوردیگالین از میوسن پیشین میباشد که معادل زیستزون Borelis melo curdica-Borelis melo است.
سنگ شناسی
کیامرث حسینی؛ مجید شاه پسندزاده
چکیده
سنگ میزبان کانسار مگنتیت- آپاتیت چغارت را متاسوماتیتهای سبز آلبیتدار، ریولیت و ریوداسیتهای اواخر نئوپروتروزوئیک- اوایل کامبرین در ایران مرکزی تشکیل میدهند. شواهد زمینشناسی بیانگر سه نسل آلبیت در متاسوماتیتهای آلبیتدار این کانسار است. بنابر مطالعات کانیشناسی و زمینشیمی، ادخالهای کانیایی مرتبط با آلبیتهای صورتی ...
بیشتر
سنگ میزبان کانسار مگنتیت- آپاتیت چغارت را متاسوماتیتهای سبز آلبیتدار، ریولیت و ریوداسیتهای اواخر نئوپروتروزوئیک- اوایل کامبرین در ایران مرکزی تشکیل میدهند. شواهد زمینشناسی بیانگر سه نسل آلبیت در متاسوماتیتهای آلبیتدار این کانسار است. بنابر مطالعات کانیشناسی و زمینشیمی، ادخالهای کانیایی مرتبط با آلبیتهای صورتی و قرمز گوشتی غنیشدگی بالایی در مقادیر REE-Y-Ti-Th را نشان میدهند، در حالیکه آلبیتهای سفید رنگ با کانیزایی همراه نیستند. قرارگیری کانیهای حاوی REE-Y-Ti-Th در امتداد شکستگیها، متغیر بودن نسبت Th/U و نتایج حاصل از ایزوتوپهای پایدار اکسیژن-کربن بر روی کلسیتهای پاراژنز با متاسوماتیتهای آلبیتدار حاکی از تلفیق فرآینـدهای ماگمایی و گرمابی دما بالا تا متوسط در تشکیل این کانسار اسـت. شباهت الگـوی عناصر نادر خاکی و عناصر جزیی ناسازگار بر روی سنگ میزبان کانسار، بیانگر ارتباط کانیزایی REE-Y-Ti-Th با ماگمای ریولیتی- ریوداسیتی مرتبط با پهنه فرورانش حاشیه قارهای/اقیانوسی است. بنابراین پژوهش، خاستگاه زمینساختی- ماگمایی متاسوماتیتهای آلبیتدار کانسار مگنتیت- آپاتیت چغارت، ماگماتیسم کلسیمی قلیایی مرتبط با پهنه فرورانش حاشیه فعال قارهها و کمانهای اقیانوسی پیشنهاد میشود.
زمین ساخت
محمد خلج
چکیده
مجموعه دگرگونی انارک، درخاور شهر نایین واقع شده و شامل واحدهای مختلف دگرگون شده است که بر اساس دادههای زمینشناسی، سنسنجی و دیرینهمغناطیس، دارای منشاءهای متفاوتی میباشند. این مجموعه شامل بخشهای افیولیتی است که به صورت ورقههایی با همبری گسلی در داخل آن رخنمون دارند. این مطالعه به بررسی ساختاری سنگهای دگرگونی پیرامون ...
بیشتر
مجموعه دگرگونی انارک، درخاور شهر نایین واقع شده و شامل واحدهای مختلف دگرگون شده است که بر اساس دادههای زمینشناسی، سنسنجی و دیرینهمغناطیس، دارای منشاءهای متفاوتی میباشند. این مجموعه شامل بخشهای افیولیتی است که به صورت ورقههایی با همبری گسلی در داخل آن رخنمون دارند. این مطالعه به بررسی ساختاری سنگهای دگرگونی پیرامون انارک به ویژه در یک ساختار چین خوردگی Z شکل درکوههای چاه گربه میپردازد. بر اساس برداشتهای میدانی و بررسیهای میکروسکوپی، حداقل 3 مرحله دگرریختی در واحدهای مرغاب و چاه گربه دیده میشود که در شرایط شکلپذیر رخ داده و مربوط به دگرگونی واریسکن (کربونیفر پسین) میباشند. در سنگهای اولترامافیک موجود در واحد چاه گربه، اولین رخداد دگرریختی با دگرگونی فشار بالا- حرارت پایین در رخساره آمفیبولیت همراه بوده است. این رخداد در سنگهای پلیتی دگرگون شده واحد مرغاب و چاه گربه با دگرگونی به نسبت ضعیف در حد رخساره شیست سبز و با تشکیل برگوارگی درجه پایین همراه بوده که در ادامه بر شدت دگرریختی افزوده شده و برگوارگی میلونیتی و چینهای نیامی در طی رخداد دگرریختی دوم در واحدهای سنگی، توسعه یافتهاند. سومین رخداد دگرریختی، به گونهای پیوسته، سنگهای متاثر از مرحلههای پیشین را در شرایط دگرگونی و دگرریختی خفیفتر، زیر اثر قرار داده است.
زمین شناسی اقتصادی
امیر پاکیزه؛ فردین موسیوند؛ عبدالرحمان رجبی؛ سجاد مغفوری
چکیده
کانسار مس نهکوهی در 40 کیلومتری شمال غرب کرمان، در پهنه ساختاری ایران مرکزی (بلوک بافق- پشتبادام) و در داخل توالی آتشفشانی- رسوبی پرکامبرین پسین- کامبرین پیشین رخ دادهاست. توالی میزبان کانهزایی بطور عمده شامل شیل سیاه، ماسه سنگ و داسیت (سری ریزو) میباشد. کانه زایی به صورت چینهکران (رگه- رگچه ای) و چینهسان (لایهای) در3 افق ...
بیشتر
کانسار مس نهکوهی در 40 کیلومتری شمال غرب کرمان، در پهنه ساختاری ایران مرکزی (بلوک بافق- پشتبادام) و در داخل توالی آتشفشانی- رسوبی پرکامبرین پسین- کامبرین پیشین رخ دادهاست. توالی میزبان کانهزایی بطور عمده شامل شیل سیاه، ماسه سنگ و داسیت (سری ریزو) میباشد. کانه زایی به صورت چینهکران (رگه- رگچه ای) و چینهسان (لایهای) در3 افق معدنی مس دار و 2 افق غنی از آهن و منگنز رخ دادهاست. کانه زایی در منطقه معدنی نه کوهی دارای چهار رخساره کانه دار شامل رخساره رگه- رگچهای، مجموعه دهانهای، لایهای و رسوبات گرمابی- بروندمی نواری آهن و منگنزدار میباشد. این کانهزایی حاوی کانیهای اولیه پیریت، کالکوپیریت، اسفالریت، هماتیت و پیرولوزیت میباشد. دگرسانی سنگ دیواره به طور عمده دگرسانی کلریتی و کربناته- سریسیتی- سیلیسی را شامل می شود. براساس ژئوشیمی کانسنگ، در کانسار پهنه بندی فلزی مشاهده می گردد. با توجه به ویژگیهای کانهزایی از جمله محیط تکتونیکی تشکیل، سنگ شناسی توالی میزبان کانه-زایی، ساخت و بافت، کانیشناسی، پهنه بندی فلزی و دگرسانی و مقایسه آنها با ویژگیهای اساسی ذخایر سولفید توده-ای آتشفشانزاد، این کانه زایی بیشترین شباهت را با کانسارهای نوع سیلیسی کلاستیک فلسیک یا بتورست نشان میدهد.
چینه شناسی و فسیل شناسی
کیوان خاکسار
چکیده
هدف این مقاله شناسایی روزن داران الیگو- میوسن سازند قم در برش دوبرادر و بررسی سن سازند قم و پالئواکولوژی این محدوده از مجموعه حوضههایی است که آبراهه طویل ایران مرکزی را در میان رشته کوههای البرز و زاگرس به وجود میآوردند. حاصل آخرین پیشروی دریا درروپلین تا میوسن تناوبی از آهکهاى کم عمق و مارنی بوده که به طور مشخصى از نظر رنگ ...
بیشتر
هدف این مقاله شناسایی روزن داران الیگو- میوسن سازند قم در برش دوبرادر و بررسی سن سازند قم و پالئواکولوژی این محدوده از مجموعه حوضههایی است که آبراهه طویل ایران مرکزی را در میان رشته کوههای البرز و زاگرس به وجود میآوردند. حاصل آخرین پیشروی دریا درروپلین تا میوسن تناوبی از آهکهاى کم عمق و مارنی بوده که به طور مشخصى از نظر رنگ و لیتولوژى از سازند زیرین و فوقانی خود متمایز است و سازند قم خوانده می شوند، در منطقه مورد مطالعه ستبرای سازند 830 متر و متشکل از 8 بخش است که به طور کلی از تناوب سنگ آهک و مارن ساخته شدهاند. جهت انجام مطالعهای کامل و جامع از سازند قم در مقطع ذکر شده، تعداد زیادی نمونه جهت تهیه مقطع نازک و نمونههای مارنی جهت مطالعه روزن داران ایزوله برداشت و بررسی شدند. نتایج مطالعات نشان می دهد که بدون شک رسوبات دریای ایران مرکزی طی روپلین تا یوردیگالین در اقلیمی گرم و یا نیمه گرم و در محیطی دریایی محدود ولی مرتبط با دریای آزاد، رسوبگذاری شده اند؛ دریایی که عمق آن در طول الیگو- میوسن همیشه در حال تغییر بوده است.
زمین شناسی اقتصادی
رسول سپهری راد؛ سعید علیرضایی
چکیده
کانسار مگنتیت-آپاتیت گزستان، در ایران مرکزی، در توالی آتشفشانی-رسوبی سری ریزو و تودههای نفوذی نیمه-عمیق پروتروزوئیک بالایی-کامبرین زیرین تشکیل شده است. بر اساس تصاویرBSE، در بیشتر بلورهای آپاتیت زون-های روشن و تیره به صورت نامنظم دیده می شود که با تغییرات شیمیایی همراه است. بر اساس آنالیز EPMA مقادیر LREE, Na, Cl در زونهای تیره نسبت به ...
بیشتر
کانسار مگنتیت-آپاتیت گزستان، در ایران مرکزی، در توالی آتشفشانی-رسوبی سری ریزو و تودههای نفوذی نیمه-عمیق پروتروزوئیک بالایی-کامبرین زیرین تشکیل شده است. بر اساس تصاویرBSE، در بیشتر بلورهای آپاتیت زون-های روشن و تیره به صورت نامنظم دیده می شود که با تغییرات شیمیایی همراه است. بر اساس آنالیز EPMA مقادیر LREE, Na, Cl در زونهای تیره نسبت به زونهای روشن افزایش و مقدار P و Ca کاهش یافته است. رخداد حاشیههای واکنشی در اطراف بلورهای آپاتیت، وجود میانبارهای کانیهای عناصر نادر خاکی REEs (مونازیت و زینوتیم) به شکل دانههای ریز و پراکنده و نیز پرکننده ترکهای موئین در زونهای تیره و تشکیل کانیهای REEs در مرز بلورهای آپاتیت و مگنتیت، شواهدی از دگرسانی و تحرک دوباره REEs، پس از تبلور اولیه آپاتیت در کانسار گزستان میباشد. طی فرایند انحلال-تهنشینی همگام، بلورهای آپاتیت اولیه که به هنگام تشکیل کانسنگ آهن-آپاتیت پدید آمدهاند، به طور بخشی با سیال برهمکنش کردهاند که این به جابجایی یا شستشو-رسوب دوباره برخی یونها بویژه عناصر نادر خاکی، ایجاد زونهای آپاتیت تیره و تشکیل دانههای ریز و پراکنده مونازیت و زینوتیم در زونهای تیره و نیز در امتداد درزه های میکروسکپی در آپاتیت، کلسیت و کوارتز منجر شده است.
سنگ شناسی
لیلا ملکی؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران؛ عبدالرحیم هوشمندزاده
چکیده
مجموعة دگرگونی بنهشورو در شرق روستای ساغند و در حوزة ایران مرکزی واقع شدهاست. این مجموعه از گنایسهای کوارتز-فلدسپاتیک (کانی تیرة کمتر از 5 درصد)، بیوتیت -آمفیبول گنایس ، واحدهای متابازیت، انواع شیست با میان لایههایی از مرمر و کوارتزیت و نفوذیهای مافیک و اسیدی تشکیل شده که مجموعاً دگرگونی قهقرایی در حد رخسارة آمفیبولیت ...
بیشتر
مجموعة دگرگونی بنهشورو در شرق روستای ساغند و در حوزة ایران مرکزی واقع شدهاست. این مجموعه از گنایسهای کوارتز-فلدسپاتیک (کانی تیرة کمتر از 5 درصد)، بیوتیت -آمفیبول گنایس ، واحدهای متابازیت، انواع شیست با میان لایههایی از مرمر و کوارتزیت و نفوذیهای مافیک و اسیدی تشکیل شده که مجموعاً دگرگونی قهقرایی در حد رخسارة آمفیبولیت پایینی را متحمل شدهاند. مطالعة ژئوشیمیایی متابازیتهای این مجموعه در کوه زمانآباد و پشتة گلمنده، بیانگر وجود دو الگوی توزیع غنی شدة متفاوت در نمودارهای به هنجار شدة عناصر فرعی و کمیاب این سنگها نسبت به MORB میباشد. الگوی اول فاقد و الگوی دوم دارای آنومالی منفی در Nb و Taاست. مطالعة ژئوشیمی سنگ کل به همراه نسبتهای ایزوتوپیSr-Nd، بیانگر دخالت دو منشأ گوشتهای متفاوت در تشکیل ماگمای مادر متابازیتها در یک محیط پشت قوسی است. منبع گوشتهای غنی از تیتانیوم، مانند دنبالة پلومهای گوشتهای در تشکیل نمونههای غنی از Ta و Nb وگوشتة غنی شدة قدیمی متأثر از فرورانش در تشکیل نمونههای تهیشده از Ta و Nb نقش دارد.
بهنام پاشازاده؛ داود جهانی؛ راضیه لک؛ حمید نظری؛ مسعود زمانی پدرام
چکیده
هدف از این پژوهش شناسایی واحد های کواترنری و تعیین مجیط رسوبی اطراف شهر یزد در ایران مرکزی است. منشاء رسوبات کواترنری به طور عمده مربوط به فرسایش واحدهای سنگی دوره های تریاس،کرتاسه و پالئوژن است. بر اساس نتایج مطالعات رسوب شناسی، 6 نوع رخساره به نام های گل، سیلت، سیلت ماسه ای، ماسه سیلتی، ماسه گلی و گل ماسه ای شناسایی گردید. نتایج مطالعات ...
بیشتر
هدف از این پژوهش شناسایی واحد های کواترنری و تعیین مجیط رسوبی اطراف شهر یزد در ایران مرکزی است. منشاء رسوبات کواترنری به طور عمده مربوط به فرسایش واحدهای سنگی دوره های تریاس،کرتاسه و پالئوژن است. بر اساس نتایج مطالعات رسوب شناسی، 6 نوع رخساره به نام های گل، سیلت، سیلت ماسه ای، ماسه سیلتی، ماسه گلی و گل ماسه ای شناسایی گردید. نتایج مطالعات کانی شناسی به روش پراش اشعه ایکس(XRD) نمونه ها نشان می دهد که این نمونه ها به طور عمده از کانی های کوارتز، کلسیت، دولومیت، فلدسپار، مسکویت و کانی های رسی تشکیل شده است. در بررسی های فسیل شناسی دو گونه مهم استراکد به نام های Ilyocypris sp. که مربوط به آبهای شیرین و .sp Candona که مربوط به آبهایی با شوری مختلف می باشد شناسایی شد. با توجه به تنوع رخساره ها و فسیل های موجود در آن ها حدود تقریبی گسترش دریاچه در ناحیه مورد مطالعه تعیین گردید. ویژگی های رخساره ای، نوع کانی های تشکیل دهنده آن و فسیل های شناسایی شده در رسوبات نشان دهنده رسوبگذاری این رخساره ها در یک محیط رسوبی دریاچه ای است که برای اولین بار در ناحیه مورد مطالعه شناسایی شده است.
ژئوفیزیک
افسانه نصرآبادی؛ فاطمه عظیمی؛ محمدرضا سپهوند
چکیده
ساختار سرعتی پوسته و عمق ناپیوستگی موهو در زیر 7 ایستگاه لرزه نگاری باند پهن آفریز ((AFRZ، کوهدشت (TKDS)، پرواده (TPRV)، نستنج ((TNSJ، انارک (ANAR) و کارشاهی (KRSH) مربوط به مرکز لرزهنگاری کشوری (IRSC) و ایستگاه یزد (YZKH) مربوط به مرکز ملی شبکه لرزه-نگاری باندپهن ایران ( (INSNواقع در مرکز ایران با استفاده از روش برگردان همزمان توابع انتقال گیرنده موج P و منحنیهای ...
بیشتر
ساختار سرعتی پوسته و عمق ناپیوستگی موهو در زیر 7 ایستگاه لرزه نگاری باند پهن آفریز ((AFRZ، کوهدشت (TKDS)، پرواده (TPRV)، نستنج ((TNSJ، انارک (ANAR) و کارشاهی (KRSH) مربوط به مرکز لرزهنگاری کشوری (IRSC) و ایستگاه یزد (YZKH) مربوط به مرکز ملی شبکه لرزه-نگاری باندپهن ایران ( (INSNواقع در مرکز ایران با استفاده از روش برگردان همزمان توابع انتقال گیرنده موج P و منحنیهای پاشندگی سرعت گروه امواج رایلی مورد مطالعه قرار گرفت. شکلموجهای دورلرز (فاصله رومرکزی 90-25 درجه) در بازه زمانی سه سال (2012 تا 2014) برای به دست آوردن توابع از روش تکرار واهمامیخت در حوزه زمان مورد استفاده قرار گرفت و منحنیهای پاشندگی سرعت گروه موج رایلی از مطالعهی بر روی ساختار پوسته و گوشتهی بالایی فلات ایران در بازهی دورهی تناوبی 10 تا 100 ثانیه تامین شده است. ناهماهنگی عمق- سرعت در اطلاعات توابع گیرنده باعث غیریکتایی مسالهی برگردان میشود، که با دخالت دادن اطلاعات حاصل از سرعت مطلق برآوردهای پاشندگی و برگردان همزمان این دو مجموعهی دادهای، میتوان بر این محدودیت غلبه کرد. با اینکار، اطلاعات دقیقتری درمورد ساختار پوستهای فراهم میشود. جهت اعتبار سنجی مدل حاصل از برگردان از مدلسازی مستقیم استفاده گردید. نتایج مطالعه حاصل نشان می دهد که مرز موهو در در زیر ایستگاههای آفریز، کوهدشت و پرواده در عمق 40 کیلومتری، در زیر ایستگاه نستنج در عمق 42 کیلومتری، در زیر ایستگاه انارک، در عمق 38 کیلومتری و در زیر ایستگاههای یزد و کارشاهی، در عمق 44 کیلومتری قرار دارد. میانگین عمق موهو در مرکز ایران 42 کیلومتر می باشد.
زمین شناسی اقتصادی
مهین ذوالفقاری؛ قاسم نباتیان؛ امیر مرتضی عظیم زاده؛ مریم هنرمند؛ پیمان عزیزی
چکیده
کانسار مس- روی- سرب پیرقشلاق در پهنه ی ایران مرکزی، در استان زنجان و در شمال خاور شهرستان ماهنشان واقع شده است. سازند کهر با سن پرکامبرین به عنوان قدیمی ترین واحد منطقه به شمار می رود که توسط مجموعه ای از دایک های گرانیتی قطع شده است. کانه زایی مس- روی- سرب پیرقشلاق عمدتاً به صورت صفحه ای شکل بوده و در درون واحدهای ماسه سنگ ...
بیشتر
کانسار مس- روی- سرب پیرقشلاق در پهنه ی ایران مرکزی، در استان زنجان و در شمال خاور شهرستان ماهنشان واقع شده است. سازند کهر با سن پرکامبرین به عنوان قدیمی ترین واحد منطقه به شمار می رود که توسط مجموعه ای از دایک های گرانیتی قطع شده است. کانه زایی مس- روی- سرب پیرقشلاق عمدتاً به صورت صفحه ای شکل بوده و در درون واحدهای ماسه سنگ دگرگون شده، متاتوف آندزیتی، متاکریستال لیتیک توف و متاآندزیت روی داده است. بر اساس مطالعات صحرایی و میکروسکوپی، کالکوپیریت، پیریت، اسفالریت، گالن، آرسنوپیریت و به مقدار کم مگنتیت کانی های اصلی کانسنگ را تشکیل می دهند. بافت ماده ی معدنی از نوع دانه پراکنده، لامینه ای، توده ای و رگچه ای است که بافت رگچه ای عمدتاً در بخش های زیرین کانسار دیده می شود. کانی های ثانویه از جمله اسمیت زونیت، سروزیت، کالکوسیت، کوولیت، مالاکیت، آزوریت، گوتیت و لپیدوکروسیت نیز در اثر فرایندهای سوپرژن در این کانسار تشکیل شده اند. دگرسانی های سیلیسی، سریسیتی، کلریتی و کربناتی دگرسانی های اصلی کانسار پیرقشلاق را تشکیل می دهند. نتایج مطالعات انجام شده نشان می دهد که کانه زایی مس- روی- سرب در کانسار پیرقشلاق از نوع کانسارهای سولفید توده ای آتشفشان زاد تیپ بشی است.
سید افشین مجیدی؛ محمد لطفی؛ محمد هاشم امامی؛ نیما نظافتی
چکیده
زون متالوژنی بافق- ساغند در ایران مرکزی میزبان کانسارهای عظیم اکسید آهن- آپاتیت (IOA) با Ti کم و یا به عبارتی کانسارهای آهن تیپ کایروناست که حدود 1500 میلیون تن سنگ آهن با عیار میانگین 55 % را شامل شدهاند که میتوان به کانسارهای چادرملو، چغارت، سهچاهون و اسفوردی اشاره کرد. منشأ این کانسارها مدتها مورد بحث بوده و نظرات متعددی از جمله ماگمایی، ...
بیشتر
زون متالوژنی بافق- ساغند در ایران مرکزی میزبان کانسارهای عظیم اکسید آهن- آپاتیت (IOA) با Ti کم و یا به عبارتی کانسارهای آهن تیپ کایروناست که حدود 1500 میلیون تن سنگ آهن با عیار میانگین 55 % را شامل شدهاند که میتوان به کانسارهای چادرملو، چغارت، سهچاهون و اسفوردی اشاره کرد. منشأ این کانسارها مدتها مورد بحث بوده و نظرات متعددی از جمله ماگمایی، هیدروترمال، کربناتیتی، سازند آهن نواری و رسوبی- بروندمی در این باره ارائه شده است. با توجه به مطالعات صورت گرفته تغیرات مقادیر 18O در کانی مگنتیت به عنوان جزو اصلی کانسارهای مورد مطالعه کاملاً سیستماتیک و حاصل فرایندهای مؤثر در شکلگیری آن است. لذا در این مقاله به جهت بررسی منشأ کانسارهای اکسید آهن- آپاتیت ± عناصر نادر خاکی در محدوده بافق- ساغند از دادههای ایزوتوپ پایدار 18O از کانی مگنتیت 4 کانسار چادرملو، چغارت، سهچاهون و اسفوردی استفاده شده است. مقدار18Oδ بین 1/0- و 2/2+ ‰ در مگنتیتهای مورد مطالعه، نقش فرایندهای ارتوماگمایی (بیش از 9/0 ‰) و فرایندهای هیدروترمال (کمتر از 9/0 ‰) را در تشکیل این کانسارها نشان میدهد. از طرفی مقادیر کمتر از 3/0+ ‰ را میتوان به اکسیداسیون ثانوی، هیدروترمال و یا ترکیبی از این دو فرایند نسبت داد. دادههای به دست آمده مطابق با کانسارهای کمربند آهن اللاکو در شیلی، کایرونا و گرانگزبرگ در سوئد و ژیبو و چاگانگنوئر در چین است که منشأ ماگمایی- هیدروترمال دارند. در نتیجه، با توجه به زمینشناسی و ماگماتیسم محدوده بافق- ساغند در ابتدا طی فرایند ماگمایی در ارتباط با نفوذیهای تونالیت- ترونجمیت- گرانودیوریت، دیوریت و گرانیت، مرتبط با فرورانش حاشیه قاره به سن 525 تا 532 میلیون سال قبل کانیزایی اصلی شکل گرفته است. سپس فرایندهای هیدروترمال وابسته به نفوذ تودههای آلکالن (سینیت و مونزوسینیت) منجر به شکلگیری فاز هیدروترمال شده است. لذا میتوان گفت تشکیل کانسارهای اکسید آهن- آپاتیت با Ti کم در زون بافق- ساغند در ارتباط با فرایند ماگمایی- هیدروترمال بوده است.
زمین شناسی اقتصادی
رسول سپهری راد؛ سعید علیرضایی؛ امیرمرتضی عظیم زاده
چکیده
کانسار مگنتیت-آپاتیت گزستان در توالی آتشفشانی-رسوبی پروتروزوئیک بالایی-کامبرین زیرین در منطقه بافق در ایران مرکزی تشکیل شده است. میزبان کانیسازی در کانسار گزستان، سنگهای آتشفشانی و نیمهعمیق فلسیک تا حدواسط هستند که به شدت کلریتی و سریسیتی شدهاند. دگرسانیهای مرتبط با کانیسازی در کانسار گزستان و مقایسه آن با دیگر کانسارها ...
بیشتر
کانسار مگنتیت-آپاتیت گزستان در توالی آتشفشانی-رسوبی پروتروزوئیک بالایی-کامبرین زیرین در منطقه بافق در ایران مرکزی تشکیل شده است. میزبان کانیسازی در کانسار گزستان، سنگهای آتشفشانی و نیمهعمیق فلسیک تا حدواسط هستند که به شدت کلریتی و سریسیتی شدهاند. دگرسانیهای مرتبط با کانیسازی در کانسار گزستان و مقایسه آن با دیگر کانسارها در منطقه بافق، نشانگر تفاوتهایی در مجموعههای دگرسانی و فراوانی نسبی آنها، شدت، گسترش فضایی و زمان دگرسانی نسبت به کانیسازی است. دگرسانی آلبیتی گسترش چندانی در گزستان ندارد و محدود به زونهای کانیسازی است. دگرسانی کلسیمی-آهنی که از بیشتر کانسارهای مگنتیت-آپاتیت منطقه بافق گزارش شده است و نیز دگرسانی پتاسیک در کانسار گزستان کمیاب و فقط به طور محلی دیده میشود. متاسوماتیزم بور، به صورت نوارهای کوارتز-تورمالین و نیز بلورهای پراکنده تورمالین خودنمایی میکند. در کانسار گزستان، دگرسانیهای غالب و مرتبط با کانیسازی، دگرسانیهای کلریتی و سریسیتی است. کلریت عمدتاً به صورت جانشینی و نیز به شکل پرکننده درزهها و فضاهای خالی تشکیل شده است. ترکیب کلریت از نوع پیکنوکلریت و کلینوکلر میباشد و محدوده دمای تشکیل آن، 324 تا 236 درجه سانتیگراد تعیین شده است. دگرسانی سریسیتی، علاوه بر پهنههای کانیسازی، در واحدهای سنگی نیمهعمیق و آتشفشانی نیز گسترش زیادی دارد. گسترش دگرسانی کلریتی و ارتباط آن با کانیسازی، و نبود یا کمبود دگرسانیهای سدیک و کلسیمی-آهنی، نشان میدهد که کانسار گزستان، نسبت به سایر کانسارهای آهن ایران مرکزی، احتمالاً در دمای پائینتر و در بخشهای کمعمق سیستمهای کانیسازی نوع اکسید آهن-آپاتیت، بر اساس مدلهای زایشی این کانسارها، تشکیل شده است.
رعنا صمدیمقدم؛ رضا نوزعیم؛ مریم دهبزرگی؛ محمد محجل
چکیده
منطقه کوه درنجال در پهنه زمینساختی ایران مرکزی، در شمال باختری بلوک طبس و در سمت خاوری گسل کلمرد با روند شمال خاوری- جنوب باختری قرار دارد. در این منطقه تنها واحدهای سنگی پالئوزوییک (به سن کامبرین تا دونین) به همراه برونزد بسیار کمی از سنگآهک به سن کرتاسه دیده میشود. سنگهای آذرین منطقه شامل توده آندزیتی لنزی شکل شمال کوه درنجال ...
بیشتر
منطقه کوه درنجال در پهنه زمینساختی ایران مرکزی، در شمال باختری بلوک طبس و در سمت خاوری گسل کلمرد با روند شمال خاوری- جنوب باختری قرار دارد. در این منطقه تنها واحدهای سنگی پالئوزوییک (به سن کامبرین تا دونین) به همراه برونزد بسیار کمی از سنگآهک به سن کرتاسه دیده میشود. سنگهای آذرین منطقه شامل توده آندزیتی لنزی شکل شمال کوه درنجال (به سن احتمالی ژوراسیک میانی) و تودههای نفوذی با ترکیب دیابازی نفوذ کرده در سازند کالشانه است. چرخش بلوکهای ایران مرکزی، برخورد صفحه عربی با ایران و همچنین اندرکنش ساختاری میان بلوکهای ایران مرکزی در طی تکامل زمین ساختی خود، سبب تغییر در جهتگیری محورهای تنش جنبشی (Kinematic Stress Tensor, P-T-B) و در نتیجه شکلگیری ساختارهای جدید و تغییر در ساختارهای کهن در طول تاریخ زمینشناسی منطقه بوده است. گسل کلمرد به عنوان یک گسل پیسنگی ایران مرکزی و نیز به عنوان پهنه اصلی جابجایی (PDZ) سبب شکلگیری گسلهای امتدادلغز و وارون در منطقه کوه درنجال شده است. مشاهدات و برداشتهای صحرایی نشاندهنده وجود گسلهای همسو (R, P)، ناهمسو (R’, X) و فشارشی رده C2و نیز چینخوردگیهای رده F1 در منطقه کوه درنجال هستند. موقعیت و سازوکار ساختارهای ناحیه کوه درنجال، نشانگر تغییر جهت راستای محور فشارش (P Axis) بهصورت پادساعتگرد از حالت عمود بر گسل کلمرد تا موازی با آن در بازه زمانی پالئوزوییک پایانی تا سنوزوییک پایانی است که سبب تشکیل گسلها و تغییر سازوکار جنبشی برخی از گسلهای مهم منطقه شده است.
حبیب ا.. قاسمی؛ مجتبی رستمی حصوری؛ محمود صادقیان
چکیده
حوضه ژوراسیک لبه شمالی پهنه ساختاری ایران مرکزی و جنوب البرز خاوری در استان سمنان، دربردارنده سنگهای آذرین با ترکیب بازی متعلق به مراحل اولیه پیدایش و گسترش یک حوضه کششی پشت کمانی نابالغ در این زمان است. این سنگهای آذرین بازی، به هر دو شکل خروجی (بازالتی) و نفوذی (دایک، سیل و استوکهای کوچک میکروگابرویی) در توالی رسوبی ...
بیشتر
حوضه ژوراسیک لبه شمالی پهنه ساختاری ایران مرکزی و جنوب البرز خاوری در استان سمنان، دربردارنده سنگهای آذرین با ترکیب بازی متعلق به مراحل اولیه پیدایش و گسترش یک حوضه کششی پشت کمانی نابالغ در این زمان است. این سنگهای آذرین بازی، به هر دو شکل خروجی (بازالتی) و نفوذی (دایک، سیل و استوکهای کوچک میکروگابرویی) در توالی رسوبی بخش زیرین سازند شمشک و معادل آن در پهنه ساختاری ایران مرکزی رخنمون دارند. ماگماهای سازنده این سنگها دارای ماهیت کالکآلکالن هستند و از عناصر سنگدوست بزرگیون (LILE) و عناصر خاکی کمیاب سبک (LREE) غنیشدگی، و از عناصر خاکی کمیاب سنگین (HREE) تهیشدگی نشان میدهند. این ماگماها، از ذوب بخشی 5 تا 30 درصدی ستونهای گوشتهای اسپینل پریدوتیتی (در زیر ایران مرکزی) و گارنت لرزولیتی (در زیر البرز خاوری)، در یک جایگاه زمینساختی کششی پشتکمانی نابالغ، ناشی از فرورانش مایل سنگکره اقیانوسی نوتتیس به زیر ایران مرکزی در تریاس بالایی- ژوراسیک میانی حاصل شده و از راه سامانههای شکستگی و گسلش، به ترازهای بالاتر پوسته قارهای رفته و به روشهای مختلف درون حوضههای رسوبی کمژرفای این پهنهها جایگزین شدهاند. این حوضه، در پشتکمان ماگمایی تریاس بالایی- ژوراسیک زیرین ایران مرکزی و در نتیجه بروز حرکات کششی در پوسته قارهای ایران مرکزی- البرز تشکیل شده است.
محسن علامه
چکیده
سازند فرخی جوانترین واحد رسوبی کرتاسه بالایی است که در منطقه خور و بیابانک جای گرفته است. ترکیب سنگی آن شامل 250 متر آهک، مارن و آهک مارنی با میانلایههایی از سنگآهک فسیلدار است. به منظور شناسایی استراکدا و مطالعه محیط رسوبی سازند فرخی بر پایه آنها، 23 نمونه از بخشهای مارنی سازند برداشت و با استفاده از روش شستشو نمونهها آماده ...
بیشتر
سازند فرخی جوانترین واحد رسوبی کرتاسه بالایی است که در منطقه خور و بیابانک جای گرفته است. ترکیب سنگی آن شامل 250 متر آهک، مارن و آهک مارنی با میانلایههایی از سنگآهک فسیلدار است. به منظور شناسایی استراکدا و مطالعه محیط رسوبی سازند فرخی بر پایه آنها، 23 نمونه از بخشهای مارنی سازند برداشت و با استفاده از روش شستشو نمونهها آماده شد که در پایان به شناسایی 29 گونه متعلق به 23 جنس از استراکدا انجامیده است. بیش از 87 درصد استراکدای شناسایی شده دارای صدف صاف، بدون تزیین و متصل به هم هستند و میزان رسوبگذاری به نسبت بالا را تایید میکند که سبب حفظشدگی بسیار خوب استراکدا شده است. با توجه به استراکدای شناسایی شده، میتوان چهار رخساره اکولوژیکی لیتورال، نریتیک داخلی، نریتیک خارجی، نریتیک خارجی تا ابتدای باتیال با شوری کم تا زیاد و گرم برای بخشهای مختلف مارنهای سازند فرخی در زمان رسوبگذاری پیشنهاد کرد.
سکینه شکاری؛ محمود صادقیان؛ جای مینگو؛ حبیب اله قاسمی؛ یی زویی
چکیده
مجموعه دگرگونی- آذرین شترکوه در 80 کیلومتری جنوب خاور شاهرود و در لبه شمالی پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد. این مجموعه طیف گستردهای از ترکیبات سنگی مانند متاپلیتها، متاپسامیتها، متابازیتها (آمفیبولیت و گارنت آمفیبولیت)، متاکربناتها (مرمرهای آهکی و دلومیتی) و متاریولیتها را در برمیگیرد. سنگ مادر متابازیتها ...
بیشتر
مجموعه دگرگونی- آذرین شترکوه در 80 کیلومتری جنوب خاور شاهرود و در لبه شمالی پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد. این مجموعه طیف گستردهای از ترکیبات سنگی مانند متاپلیتها، متاپسامیتها، متابازیتها (آمفیبولیت و گارنت آمفیبولیت)، متاکربناتها (مرمرهای آهکی و دلومیتی) و متاریولیتها را در برمیگیرد. سنگ مادر متابازیتها شامل گدازههای بازالتی، دستهدایکهای دیابازی و تودههای نفوذی گابرودیوریتی کوچکمقیاس بوده است. نظر به فراوانی و اهمیت میانلایههای بازالتی و دسته دایکهای دیابازی دگرگون شده نسبت به دیگر اجزا، این مقاله بهطور خاص به بررسی تغییر و تحولات آنها اختصاص یافته است. بر پایه شواهد صحرایی و سنگنگاری، افزایش درجه دگرگونی متابازیتهای حاصل از دگرگونی میانلایههای بازالتی و دسته دایکهای دیابازی، به تشکیل طیفی گوناگونی از انواع سنگها مانند آمفیبول شیست، آمفیبولیت، گارنت آمفیبولیت و در پایان آمفیبولیتهای میگماتیتی انجامیده است. دما- فشارسنجی مبتنی بر تجزیه شیمیایی نقطهای گارنت، آمفیبول و پلاژیوکلازهای سازنده این متابازیتها، محدوده دمایی 602 تا 711 درجه سانتیگراد و فشار 9 تا 11 کیلو بار را برای تشکیل، توقف تبادل و تعادل پایانی آنها مشخص ساخته که بیانگر شرایط دما و فشار رخسارههای آمفیبولیت و آمفیبولیت بالایی است. از دید ژئوشیمیایی، ماگماهای سازنده این گروه از متابازیتها دارای ماهیت تولهایتی تا کلسیمی- قلیایی بودهاند. این ماگماها از ذوب بخشی گوشته سنگکرهای زیر قارهای منشأ گرفتهاند. روانههای بازالتی زیرآبی و دستهدایکهای دیابازی در خلال رژیمهای زمینساختی کششی حاکم بر سرزمینهای گندوانایی اواخر نئوپروتروزوییک ایران مرکزی تشکیل شدهاند. این رژیمهای زمینساختی کششی با تشکیل حوضههای دریایی- اقیانوسی درون قارهای (کافتی یا پشت کمانی) همراه بودهاند. حوضههای مورد نظر، در یک بازه زمانی کوتاه و در طی یک فرایند جمعشدگی سریع، بسته و بهصورت آمیزههای زمینساختی یا منشورهای بههم افزوده روی پوسته قارهای رانده شدهاند. بر پایه سنسنجیهای صورتگرفته به روش اورانیم- سرب روی زیرکنهای استخراج شده از این متابازیتها، این رویداد دگرگونی در فاصله زمانی 526 تا 577 میلیون سال پیش (برابر اواخر نئوپروتروزوییک و رخداد کوهزایی کادومین در سرزمینهای گندوانایی) صورت گرفته است.
سید افشین مجیدی؛ محمد لطفی؛ محمد هاشم امامی؛ نیما نظافتی
چکیده
منشأ کانسارهای اکسید آهن- آپاتیت (IOA) کم Ti و یا به عبارتی کانسارهای آهن نوع کایرونا مدتها مورد بحث بوده و نظرات بسیاری از جمله ماگمایی، گرمابی، ماگمایی- گرمابی، سازند آهن نواری و رسوبی- بروندمی در این باره ارائه شده است. پهنه فلززایی بافق- ساغند در ایران مرکزی میزبان کانسارهای سترگی از این نوع است که حدود 1500 میلیون تن سنگ آهن با عیار ...
بیشتر
منشأ کانسارهای اکسید آهن- آپاتیت (IOA) کم Ti و یا به عبارتی کانسارهای آهن نوع کایرونا مدتها مورد بحث بوده و نظرات بسیاری از جمله ماگمایی، گرمابی، ماگمایی- گرمابی، سازند آهن نواری و رسوبی- بروندمی در این باره ارائه شده است. پهنه فلززایی بافق- ساغند در ایران مرکزی میزبان کانسارهای سترگی از این نوع است که حدود 1500 میلیون تن سنگ آهن با عیار میانگین 55 درصد را شامل شدهاند که میتوان به کانسارهای چادرملو، چغارت، سهچاهون و اسفوردی اشاره کرد. کانیزایی آپاتیت در این کانسارها به فراوانی رخ داده است. تبلور آپاتیت در تمرکز عناصری همچون U، Th، Sr، Y و REE مؤثر است. بنابریان مطالعه ژئوشیمی آپاتیت به منظور بررسی منشأ این کانسارها مدنظر قرار گرفت. آپاتیتهای مورد مطالعه، غنیشدگی از Y، Na، Si را نشان میدهند و مقدار بسیار ناچیزی از Cl دارند. مجموع عناصر خاکی کمیاب در این آپاتیتها میان 36/0 تا 25/2 % است که غنیشدگی از LREE، تفریق شدید میان LREE و HREE و بیهنجاری به شدت منفی Eu(256/0 تا 69/0) را نشان میدهند. مقدار Sr و Y در آپاتیتها به ترتیب میان 165 تا 365 ppm و 743 تا 1410 ppm است. از دید محتوای F-OH-Cl آپاتیتها در دامنه هیدروکسیل- فلوروآپاتیت جای دارند. نتایج حاصل با دادههای دیگر کانسارهای این نوع کانهزایی (کایرونا، اللاکو، آباگونگ، آونیک و غیره) مشابه هستند. این آپاتیتها ارتباطی با فعالیت ماگمایی کربناتیتی ندارند و در دامنه کانسارهای نوع کایرونا و سنگهای مافیک قرار میگیرند. بر پایه اساس ژئوشیمی آپاتیتهای مورد مطالعه، رویداد کانیزایی در ابتدا در ارتباط با نفوذ تودههای تونالیت- ترونجمیت- گرانودیوریت، دیوریت و گرانیت، مرتبط با فرورانش حاشیهی قاره به سن 525 تا532 میلیون سال پیش بوده است که در واحد آتشفشانی- رسوبی کامبرین (میزبان کانیزایی) نفوذ کردهاند. سپس، کانیزایی در اثر فعالیتهای گرمابی وابسته به نفوذ تودههای آلکالن (سینیت و مونزوسینیت) رخ داده است. در نتیجه، کانسارهای اکسید آهن- آپاتیت کم Ti در پهنه بافق- ساغند در ارتباط با فرایندهای ماگمایی- گرمابی تشکیل شدهاند.
رضا هفتلنگ؛ مسیح افقه؛ سیدعلی آقانباتی؛ مهناز پروانهنژاد شیرازی
چکیده
ردیفهای سنگی و زیستی کرتاسه در برش بهار، در جنوب اصفهان، به ستبرای واقعی 147 متر، شامل شیلهای مدادی دارای آمونیتهای بودانتیسراس آلبین به رنگ سبز زیتونی متمایل به خاکستری هستند که بهصورت میانلایه، شیلهای آهکی دارند و با یک ناپیوستگی فرسایشی توسط سنگآهک ماسهای گلوکونیتدار به سن تورونین پیشین پوشیده شدهاند که بر پایه ...
بیشتر
ردیفهای سنگی و زیستی کرتاسه در برش بهار، در جنوب اصفهان، به ستبرای واقعی 147 متر، شامل شیلهای مدادی دارای آمونیتهای بودانتیسراس آلبین به رنگ سبز زیتونی متمایل به خاکستری هستند که بهصورت میانلایه، شیلهای آهکی دارند و با یک ناپیوستگی فرسایشی توسط سنگآهک ماسهای گلوکونیتدار به سن تورونین پیشین پوشیده شدهاند که بر پایه تقسیمبندی دانهام، از دید دانهبندی وکستون و به ندرت گرینستون هستند. این واحد بر پایه زیستزون، با زیستزون شماره 27 معرفی شده توسط Wynd (1965) همخوانی دارد و معادل سازند سروک در زاگرس است. سنگآهک مارنی و سنگآهک دارای دوکفهای اینوسراموس با میانلایههایی از مارن به دیرینگی اواخر تورونین میانی- تورونین پسین- کنیاسین تا ابتدای سانتونین، ترادفهای جوانتر این برش هستند که میتوانند معادل سازند سورگاه باشند. این واحد بر پایه زیستزون، با زیستزون شماره 28 معرفی شده توسط Wynd (1965) همخوانی دارد؛ همچنین بر پایه تقسیمبندی دانهام، از دید دانهبندی پکستون و در بخشهایی باندستون است. همبری زیرین این واحد بهصورت همشیب و پیوسته با سنگآهک ماسهای گلوکونیتدار و همبری بالایی آن بهصورت پیوسته و همشیب با مارن و میانلایههایی از سنگآهکهای سانتونین- کامپانین است. پس از مقایسه برش بهار با برش جنوب خاور لرستان (تاقدیس پشت جنگل) مطالعه شده توسط آزادبخت (1394) این نتایج حاصل شد: از دید سنگ/زیستچینهنگاری، سنگآهکهای ستبر تا نازکلایه به رنگ خاکستری روشن تا تیره با میانلایههایی از مارن، برش تاقدیس پشت جنگل با سنگآهک اینوسراموسدار و سنگآهک مارنی با میانلایههایی از مارن برش بهار، همخوانی دارد که از دید سنی به دیرینگی تورونین پیشین تا ابتدای کامپانین هستند. به دلیل همخوانی زیاد سنگچینهنگاری و زیستچینهنگاری برش بهار در جنوب اصفهان (ایران مرکزی) و برش تاقدیس پشت جنگل در جنوب خاور لرستان، چنین دریافت میشود که شاخهای از دریای لرستان در زمانهای تورونین- کنیاسین پیشروی کرده و بخشهایی از جنوب اصفهان را پوشش میداده است.
سنگ شناسی
محمود صادقیان؛ سید حسین حسینی؛ علی همتی؛ سکینه شکاری
چکیده
تودههای گرانیتوییدی جنوب باختر میامی (60 کیلومتری خاور شاهرود) در شمالیترین بخش پهنه ساختاری ایران مرکزی، دارای ترکیب کلی گرانیتی و ماهیت کالکآلکالن و پرآلومین ضعیف هستند. اگر چه این گرانیتوییدها توسط توالی ستبری از سنگهای رسوبی به سن اواخر تریاس- اوایل ژوراسیک پوشیده شدهاند؛ ولی در مناطق بسیار کموسعتی، ...
بیشتر
تودههای گرانیتوییدی جنوب باختر میامی (60 کیلومتری خاور شاهرود) در شمالیترین بخش پهنه ساختاری ایران مرکزی، دارای ترکیب کلی گرانیتی و ماهیت کالکآلکالن و پرآلومین ضعیف هستند. اگر چه این گرانیتوییدها توسط توالی ستبری از سنگهای رسوبی به سن اواخر تریاس- اوایل ژوراسیک پوشیده شدهاند؛ ولی در مناطق بسیار کموسعتی، سنگهایمیزبان گنیسی آنها به سن نئوپرتروزوییک رخنمون دارند. این گرانیتوییدها با دو سری دایک دیابازی به سن اواخر نئوپرتروزوییک و ژوراسیک میانی قطع شدهاند. اگر چه پیشتر سنهای پس از لیاس- پیش از دوگر، جوانتر از ژوراسیک و کهنتر از کرتاسه به گرانیتوییدهای مورد مطالعه نسبت داده شده است؛ ولی سنسنجی U-Pb که برای اولین بار روی زیرکنهای استخراج شده از آنها صورت گرفته است، بیانگر آن است که این سنگها سن اواخر نئوپروتروزوییک (اواخر ادیاکارن) دارند (10±545 میلیونسال) و جزو سرزمینهای کهن و پیسنگی ایران به شمار میروند و با تودههای گرانیتوییدی بندهزارچاه، سفید سنگ، دلبر، شترکوه، رضاآباد و دوچاه قابل مقایسه هستند. گرانیتوییدهای مورد نظر حاصل ذوببخشی سنگهای مادر متاپلیتی و متاگریوکی هستند و به گرانیتوییدهای نوع S تعلق دارند. تودههای گرانیتوییدی جنوب باختر میامی در اواخر نئوپروتروزوییک، در یک محیط زمینساختی از نوع برخوردی و در ارتباط با بسته شدن حوضه پشت کمانی درون قاره ای و سپس دگرگونی سنگ های وابسته از رخساره شیست سبز تا آمفیبولیت و به ندرت گرانولیت، که در نهایت با گرانیت زایی از نوع s همراه بوده است.
رسوب شناسی
آزاده رحیمی؛ محمدحسین آدابی؛ سیدعلی آقانباتی؛ محمودرضا مجیدیفرد؛ امیرمحمد جمالی
چکیده
توالیهای کربناته سازند شتری به سن تریاس میانی با ستبرای 308 متر در ناحیه کلمرد شهرستان طبس در حوضه ایران مرکزی نهشته شده است. در این ناحیه مرز پایینی سازند شتری بهطور تدریجی و همشیب روی سازند سرخ شیل و مرز بالایی آن توسط گسل قطع شده است و بهطور عمده شامل دولومیت با ستبرای کل 250 متر بهصورت متوسط تا ستبرلایه همرا ه با میانلایههای ...
بیشتر
توالیهای کربناته سازند شتری به سن تریاس میانی با ستبرای 308 متر در ناحیه کلمرد شهرستان طبس در حوضه ایران مرکزی نهشته شده است. در این ناحیه مرز پایینی سازند شتری بهطور تدریجی و همشیب روی سازند سرخ شیل و مرز بالایی آن توسط گسل قطع شده است و بهطور عمده شامل دولومیت با ستبرای کل 250 متر بهصورت متوسط تا ستبرلایه همرا ه با میانلایههای نازک آهکی و ماسهسنگی است. سازند شتری بهطور چیره شامل دولومیتهای ریز تا درشتبلور است. بر پایه شواهد سنگنگاری (اندازه دانه و فابریک) و ژئوشیمیایی (تجزیههای عنصری Ca, Mg, Na, Sr, Fe, Mn)5 نوع مختلف دولومیت در سازند شتری تشخیص داده شده است. دلیل گوناگونی دولومیتها، تأثیر فرایندهای دیاژنزی اولیه و تأخیری است که سبب تغییر ترکیب سیالهای دولومیتساز و در نتیجه تشکیل انواع دولومیتها شده است. مطالعات ژئوشیمیایی نشان میدهد که دولومیتهای سازند شتری بیشتر در شرایط احیأ و تحت تأثیر دیاژنز متائوریکی تشکیل شدهاند. مکانیسم دولومیتی شدن برای دولومیت نوع اول مدل سبخا، دولومیتهای نوع دوم و سوم مدل پهنه مخلوط و برای دولومیتهای نوع چهارم و پنجم مدل تدفینی در نظر گرفته شده است.
زمین شناسی اقتصادی
رئوف امیرخانی؛ محمد ابراهیمی؛ میرعلیاصغر مختاری؛ امیر مرتضی عظیمزاده
چکیده
منطقه مورد مطالعه که در این نوشتار با عنوان کانهزایی مگنتیت- آپاتیت همیجان معرفی شده، بخشی از بلوک پشت بادام در پهنه ایران مرکزی است و در فاصله حدود 12 کیلومتری جنوب باختر شهر بهاباد جای دارد. رخنمونهای سنگی این منطقه عبارت از واحدهای آتشفشانی- رسوبی و تودههای نفوذی اسیدی تا بازیک به سن پرکامبرین و کامبرین هستند. کانهزایی ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه که در این نوشتار با عنوان کانهزایی مگنتیت- آپاتیت همیجان معرفی شده، بخشی از بلوک پشت بادام در پهنه ایران مرکزی است و در فاصله حدود 12 کیلومتری جنوب باختر شهر بهاباد جای دارد. رخنمونهای سنگی این منطقه عبارت از واحدهای آتشفشانی- رسوبی و تودههای نفوذی اسیدی تا بازیک به سن پرکامبرین و کامبرین هستند. کانهزایی مگنتیت- آپاتیت بهصورت عدسیهایی در مجاورت جنوب باختری روستای همیجان و درون سنگ میزبان توفی حدواسط- اسیدی و دولومیتها رخنمون یافته است. مگنتیت، اولیژیست (هماتیت)، پیریت و کالکوپیریت کانههای اصلی تشکیلدهنده کانهزایی آهن منطقه همیجان و آپاتیت، پیروکسن، ترمولیت- اکتینولیت، کلسیت و کوارتز کانیهای اصلی مواد باطله در این کانهزایی هستند.مطالعات صحرایی و میکروسکوپی نشان از این دارد که ساخت و بافتهای موجود در کانهزایی مگنتیت- آپاتیت منطقه همیجان شامل تودهای، برشی، رگه- رگچهای و جانشینی است. نتایج تجزیه نمونهها بیانگر این است که این کانهزایی دارای تمرکز بالایی از عناصر خاکی کمیاب است و عیار مجموع عناصر خاکی کمیاب (∑REE) در بلورهای آپاتیت به 5/2 درصد میرسد. مطالعات ژئوشیمیایی نشان میدهد که Fet دارای همبستگی منفی قوی با P2O5، SiO2 و ∑REE و P2O5 دارای همبستگی مثبت قوی با ∑REE است. تجزیه کیفی و بررسی طیفهای تهیه شده به روش SEM -EDS نمونههای آپاتیتدار نشانگر وجود 2 نوع کانی عناصر خاکی کمیاب مونازیت و آلانیت به صورت ادخال در داخل آپاتیت است. همچنین، این مطالعات ماهیت فلوئوردار بودن آپاتیتها را تأیید میکند. مطالعه میانبارهای سیال در بلورهای آپاتیت بیانگر شوری بیشتر سیالها در محدوده 86/7 تا 9/13 درصد وزنی NaCl و بیشترین فراوانی دمای همگنشدگی مربوط به محدوده دمایی 240 تا 370 درجه سانتیگراد است. مقایسه الگوی توزیع عناصر خاکی کمیاب در کانهزایی مگنتیت- آپاتیت منطقه همیجان با دیگر کانسارهای اکسیدی آهن- آپاتیت بلوک پشت بادام و کانسارهای آهن تیپ کایرونا، همانندی میان این الگوها را نشان میدهد. به طور کلی، با توجه به شواهد مطالعات صحرایی و ژئوشیمیایی میتوان کانهزایی مگنتیت- آپاتیت منطقه همیجان را در گروه کانسارهای آهن نوع کایرونا ردهبندی کرد.