علیرضا جوانشیر؛ ابراهیم راستاد؛ احمدرضا ربانی
چکیده
کانسار روی- سرب (مولیبدن) احمدآباد در بلوک پشتبادام از پهنة ایران مرکزی و در کمربند کانهزایی روی و سرب کوهبنان- بهاباد قرار دارد.این کانسار با ژئومتری عدسی شکل، همروند با لایهبندی و گاه رگهای و به گونة چینهکران محدود به واحد دولومیتی سازند شُتری (تریاس میانی) است. نتایج تجزیة نمونهها، میانگین روی را 9 درصد، میزان میانگین ...
بیشتر
کانسار روی- سرب (مولیبدن) احمدآباد در بلوک پشتبادام از پهنة ایران مرکزی و در کمربند کانهزایی روی و سرب کوهبنان- بهاباد قرار دارد.این کانسار با ژئومتری عدسی شکل، همروند با لایهبندی و گاه رگهای و به گونة چینهکران محدود به واحد دولومیتی سازند شُتری (تریاس میانی) است. نتایج تجزیة نمونهها، میانگین روی را 9 درصد، میزان میانگین سرب را 5 درصد و میانگین مولیبدن را 7/0 درصد نشان داده است. مطالعة مقاطع سنگچینهشناسی نشان میدهد که کانهزایی در یک موقعیت چینهای خاص و در ارتباط با رخسارههای رسوبی ویژه، از جمله رخسارههای ائواسپارایت دولومیتی،گرینستون ائوییدی و دولوسپارایت رخ داده است. بافت و ساخت کانهها، شامل لامینه، دانهپراکنده، فضاپرکن، تودهای، برشی، رگه- رگچهای، استیلولیت و جانشینی است. وجود بافتهایی از کانه از قبیل لامینه، دانهپراکنده و استیلولیت که در ارتباط با رخسارة گرینستون ائوییدی میباشند، بیانگر تشکیل کانهها در مراحل دیاژنز و در یک محیط سدی است. به دلیل تأثیر عملکرد گسلها، و ایجاد ساختارهای فرازمین- فروزمین و تأثیر شدید فرایندهای سوپرژن در منطقه، کانهها بهطور عمده به صورت غیرسولفیدی (همیمورفیت، سروسیت و وُلفنیت) و به مقدار کمتر سولفیدی همچون گالن، اسفالریت، ورتزیت و پیریت دیده میشوند. کانیهای فلوریت، سلستیت و ژیپس نیز به طور فرعی حضور دارند. نبود مس و نقره از ویژگیهای مهم و قابل ذکر این کانسار است. ویژگیهایی همچون سنگ درونگیر کربناتی با سن تریاس، ساخت و بافت دانه پراکنده و لامینه، ژئومتری عدسیشکل و همروند با لایهبندی، برتری روی به سرب، نبود تودههای آذرین، نبود کانهزایی مس و نقره در کانسار احمدآباد، همگی نشانگر آن است که این کانسار در شرایطی مشابه با کانسار روی و سرب تیپ بلایبرگ(Bleiberg) در آلپ اتریش تشکیل شده است. وجود شواهد مشابه در دو کانسار احمدآباد (ایران) و بلایبرگ از جمله حضور وُلفنیت به همراه روی و سرب در کانسنگهای تریاس و شواهد ساختی و بافتی سبب شده تا کانسار احمدآباد با نگرشی نو با این رده جهانی از کانسارهای روی و سرب (کانسارهای تیپ آلپی) مورد مقایسه قرار گیرد.
محمود فاطمی عقدا؛ مهدی رهبر؛ محسن معجزی؛ غلامرضا اسدالله فردی
چکیده
زمینلغزشها همه ساله خسارات جانی و مالی فراوانی را در سراسر جهان برجای میگذارند، به منظور جلوگیری از خسارات و خطرات ناشی از لغزش میبایست علل رویداد آن را شناخت و این شناخت فقط با بررسی کامل وضعیت زمینشناسی منطقه و مطالعه لغزشهای پیشین اعم از جهانی و محلی امکانپذیر است. در این تحقیق، علاوه بر تعیین ویژگیهای سنگشناسی، ...
بیشتر
زمینلغزشها همه ساله خسارات جانی و مالی فراوانی را در سراسر جهان برجای میگذارند، به منظور جلوگیری از خسارات و خطرات ناشی از لغزش میبایست علل رویداد آن را شناخت و این شناخت فقط با بررسی کامل وضعیت زمینشناسی منطقه و مطالعه لغزشهای پیشین اعم از جهانی و محلی امکانپذیر است. در این تحقیق، علاوه بر تعیین ویژگیهای سنگشناسی، زمینشناسی، ریختشناسی و زمینساختی ناحیه اطراف سد، عوامل تأثیرگذار در وقوع زمین لغزشهای منطقه بررسی شده است. بهطور کلی در تکیهگاهها علت وقوع زمینلغزشها را میتوان وجود سنگشناسی سست، ناپیوستگیهای متعدد و شیب توپوگرافی بالا دانست. در حالی که زمینلغزشهای اطراف دریاچه علاوه بر عوامل یاد شده، متأثر از افزایش فشار آب منفذی و تغییر تراز سطح آب دریاچه سد است. در پایان نیز نقش و اهمیت این پدیده برای سد و منطقه تشریح شده است.
یوسف شرقی؛ فیروز علی نیا؛ حمیدرضا سیاهکوهی
چکیده
توموگرافی از زمان اولین رسید برای ارایه تصویری از ساختار سرعتی زیر زمین از امواج لرزهای استفاده میکند. این روش بهطور وسیع در علومزمین و زمینشناسی مهندسی بهکار میرود. زمان سیر امواج حاصل از چشمه لرزهای که توسط گیرندهها دریافت میشوند، برای مطالعه محدوده بین چشمه و گیرندهها بهکار میرود. این نوشتار، برداشتهای توموگرافی ...
بیشتر
توموگرافی از زمان اولین رسید برای ارایه تصویری از ساختار سرعتی زیر زمین از امواج لرزهای استفاده میکند. این روش بهطور وسیع در علومزمین و زمینشناسی مهندسی بهکار میرود. زمان سیر امواج حاصل از چشمه لرزهای که توسط گیرندهها دریافت میشوند، برای مطالعه محدوده بین چشمه و گیرندهها بهکار میرود. این نوشتار، برداشتهای توموگرافی انجام یافته در ساختگاه سد بختیاری را مورد بررسی قرار میدهد. هدف این بررسی، پیدا کردن زونهای کمسرعتی است که منطبق با بخشهای درزهدار با پتانسیل نشت در جناحین ساختگاه است. برای تجزیه و تحلیل دادههای برداشت شده در سد بختیاری، تحلیل توموگرافی سه بعدی انجام شده است. توانایی تحلیل سه بعدی برای مقابله با مسئله عدم یکتایی جواب در دادههای توموگرافی، یک برتری بسیار بالا بهشمار میرود برای ردیابی پرتو و محاسبه زمان رسید در هر تکرار، از روش ارائه شده توسط Um & Thurber (1987)استفاده شده و عملیات وارون با استفاده از تکنیک SIRT صورت گرفته است. در این مطالعه، میانگین سرعت در بیشتر مقاطعی که برداشت توموگرافی در آنها انجام شده در حدود km/s 3 بهدست آمده است. با استناد به رابطهBarton (2006) میتوان گفت که نفوذپذیری تکیهگاههای سد، در مجموع پایین است. در جناح راست و در افقهای بالاتر از 690 متری، یک زون کمسرعت دیده میشود که نشاندهنده گسترش زونهای ضعیف موجود در سطح تا این ژرفا است. با وجود حضور زونهای ضعیف در برخی از توموگرامها، کیفت توده سنگ ساختگاه در مجموع خوب است و با طراحی پرده آببند مناسب میتوان از نشت آب از این زونها جلوگیری کرد.
فریدون رضائی؛ محمد عیوضی
چکیده
شهر تهران بر روی نهشتههای آبرفتی جوان بنا شده و گسترش سریع شهرنشینی سبب پوشیده شدن نهشتههای کوترنری شده است. افزایش شهرنشینی بدون رعایت مسائل زمینشناسی و ژئوتکنیکی مشکلات فنی، مهندسی و اقتصادی زیادی را در پی داشته است. از آنجا که تکیهگاه همه سازهها بر روی زمین است، بررسی و شناخت ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی لایههای خاک امری ...
بیشتر
شهر تهران بر روی نهشتههای آبرفتی جوان بنا شده و گسترش سریع شهرنشینی سبب پوشیده شدن نهشتههای کوترنری شده است. افزایش شهرنشینی بدون رعایت مسائل زمینشناسی و ژئوتکنیکی مشکلات فنی، مهندسی و اقتصادی زیادی را در پی داشته است. از آنجا که تکیهگاه همه سازهها بر روی زمین است، بررسی و شناخت ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی لایههای خاک امری ضروری است. تعیین پارامترهای مقاومتی و تهیه نقشه ژئوتکنیک محدوده مورد مطالعه امکان مناسبی برای مطالعات مقدماتی پروژههای عمرانی خواهد بود و به مهندسان و طراحان دید کلّی از وضعیت ژئوتکنیک منطقه میدهد. تاکنون مسائل ژئوتکنیکی و زمینشناسی مهندسی در شهرهای ایران به صورت دقیق مورد بررسی قرار نگرفته، اما در برخی از کشورهای دنیا، نقشههای زمینشناسی مهندسی و ژئوتکنیکی شهری ارائه شده که از نظر اقتصادی، مدیریتی، محیط زیست، ساماندهی، طراحی و توسعه شهری بسیار مفید بوده است. نقشههای پهنهبندی ظرفیت باربری، نشست، روانگرایی، پارامترهای مهندسی خاک و مقاطع زمینشناسی با استفاده از اطلاعات گمانهای در مناطق مختلف جهان در جهت اهداف شهرسازی راه سازی، فضاهای زیرزمینی و غیره تهیه میشود. تحقیق حاضر در راستای تحقق این امر به بررسی و تعیین پهنهبندی ژئوتکنیک منطقه و ارائه مشخصات و پارامترهای مقاومتی و تعیین ظرفیت باربری مجاز و میزان نشست برای تعیین نوع سازه با توجه به مقاومت زمین و یا تقویت زمین برای اعمال بارهای بیش از مقاومت مجاز به دست آمده و میزان نشست تعیین شده و همچنین طراحی پی سازه با توجه به جنس لایههای تشکیلدهنده زمین در ژرفای مختلف، در زمینهای خاور و جنوب خاور تهران در محدوده برگ 1:25000 قلعهمرغی پرداخته است. با توجه به نتایج به دست آمده در این خصوص 6 پهنه شناسایی شده است. پهنههای 3-1 از مقاومت متوسط (3<qa<2)، خوب (4<qa<3) تا بسیار خوب (6 <qa<4)، پهنههای شماره 4 و 5 از مقاومت ضعیف (2<qa<1) تا متوسط (3<qa< 2)و پهنه 6 از مقاومت بسیار ضعیف(1<qa<0) تا ضعیف(2<qa<1)برخوردار است. درشمال منطقه مصالح تشکیلدهنده آبرفت به طور عمده درشتدانه و به تدریج به سمت جنوب ریزتر میشوند و با افزایش ژرفا، میزان مقاومت خاک افزایش مییابد (Rezaei et al., 2007). چگالی (دانسیته) خاک از شمال به جنوب به علت تغییر تدریجی از شن و ماسه به رس کاهش یافته و با افزایش ژرفا، به علت تراکم بیشتر خاک، افزایش مییابد. میزان نشست آنی، با افزایش ژرفا به علت تراکم بیشتر، کاهش یافته است. در مقایسه نتایج مطالعات گذشته با مطالعات فعلی مشاهده شد که در ژرفای نزدیک به سطح زمین (5-0) میزان ظرفیت باربری در مطالعات فعلی کمی بیشتر و میزان نشست کمی کمتر از مطالعات گذشته است ولی در ژرفای پایین، تغییر قابل ملاحظهای مشاهده نشد. به نظر میرسد علت افزایش ظرفیت باربری وکاهش میزان نشست در ژرفای سطحی متأثر از افزایش و تراکم سازهها و افزایش ترافیک در طی سالهای اخیر باشد. با افزایش ژرفا از اثر بارهای اعمال شده کاسته شده و به تدریج مستهلک شده است. میزان مقاومت و نشست هر پهنه در طراحی سازه و انتخاب نوع پی و ژرفای استقرار آن نقش بسزایی دارد.
محمد لطفی؛ محمد حکمتیان؛ امیرعلی طباخ شعبانی؛ میرعلیاصغر مختاری
چکیده
کانسار سرب و روی اورسکوه در فاصله 79 کیلومتری شمال خاور شهر سمنان قرار دارد. این کانسار بهصورت چینهکران و در دولومیت و سنگآهک دولومیتی بخش بالایی سازند الیکا به سن تریاس قرار دارد. ساختار اورسکوه شامل یک تاقدیس عادی با امتداد محوری شمال خاوری- جنوب باختری است و از روند عمومی البرز خاوری پیروی میکند. چینخوردگی در این منطقه ...
بیشتر
کانسار سرب و روی اورسکوه در فاصله 79 کیلومتری شمال خاور شهر سمنان قرار دارد. این کانسار بهصورت چینهکران و در دولومیت و سنگآهک دولومیتی بخش بالایی سازند الیکا به سن تریاس قرار دارد. ساختار اورسکوه شامل یک تاقدیس عادی با امتداد محوری شمال خاوری- جنوب باختری است و از روند عمومی البرز خاوری پیروی میکند. چینخوردگی در این منطقه سبب شکلگیری سه دسته درزه شده است: درزههای همراستا با محور تاقدیس، درزههای کششی عمود بر محور تاقدیس و سامانه درزههای مزدوج. دو دسته اول میزبان کانسارسازی به فرم رگهای هستند. افزون بر این، کانهزایی به فرمهای برشی و پرکننده حفرات کارستی نیز قابل مشاهده است. کانههای اولیه در این کانسار گالن، اسفالریت و پیریت هستند که در اثر فرایندهای برونزاد به کانههای ثانویه همچون سروزیت، گوتیت، هیدروهتارولیت و روزاسیت دگرسان شدهاند. کانیهای باطله شامل دولومیت، کلسیت، باریت، کوارتز و به میزان کمتر فلورین است. مطالعه میانبارهای سیال موجود در کانیهای کلسیت و باریت نشاندهنده سیالهایی است که بیشتر دامنه دمایی میان 298 تا 323 درجه سانتیگراد دارند. دمای به نسبت بالای این سیالها به احتمال زیاد از یک توده نفوذی ژرف تأمین میشده که برداشتهای ژئومغناطیس هوایی وجود این توده را مشخص کرده است. شوری سیالها نیز محدوده وسیعی از 6/0 تا 15 درصد وزنی معادل NaCl را شامل میشود که احتمالاً ناشی از آمیختگی شورابههای حوضهای با سیالهای جوی است. در مجموع با توجه به شواهد یادشده میتوان کانسار اورسکوه را در ردیف کانسارهای MVT قرار داد که پس از کانهزایی در اثر فرایندهای برونزاد ثانویه، کانیشناسی و نسبت عناصر در آن دستخوش تغییر شده است.
فوزیه فولادی؛ محمد داستانپور
چکیده
بهمنظور مطالعه سیستماتیک و بومشناسی دیرینه بازوپایان کرتاسه(آپتین – سنومانین پیشین)، برش استخروئیه در شمال باختر باغین و باخترکرمان به ستبرای 190 متر مورد مطالعه و نمونهبرداری قرار گرفت. قسمت میانی این برش سرشار از گروههای مختلف ماکروفسیلی از جمله (بازوپایان، خارداران، شکمپایان، دوکفه ایها و مرجانها) است که، جنس و ...
بیشتر
بهمنظور مطالعه سیستماتیک و بومشناسی دیرینه بازوپایان کرتاسه(آپتین – سنومانین پیشین)، برش استخروئیه در شمال باختر باغین و باخترکرمان به ستبرای 190 متر مورد مطالعه و نمونهبرداری قرار گرفت. قسمت میانی این برش سرشار از گروههای مختلف ماکروفسیلی از جمله (بازوپایان، خارداران، شکمپایان، دوکفه ایها و مرجانها) است که، جنس و گونههای آنها بسیار فراوان و متنوع میباشند. بررسیهای زیستچینهنگاری، به شناسایی 5 جنس و 10گونه بازوپایان از خانواده Sellithyrididae برای نخستین بار از این منطقه انجامیدهاست. بر اساس مطالعه بازوپایان، برای نهشتههای این برش، سن آپتین – سنومانین پیشین در نظر گرفته شد. اجتماعات جانوری موجود دراین برش بههمراه یکدیگر، ژرفای کم محیط و شرایط مناسب برای زندگی موجودات را نشان میدهد.
امیناله کمالی؛ محسن مؤید؛ نصیر عامل؛ محمدرضا حسینزاده
چکیده
کانسار مس- مولیبدن پورفیری سونگون در شمال باختری ایران و در استان آذربایجان شرقی جای دارد. معدن مس سونگون از دید سنگشناسی شامل توده سونگون پورفیری (SP) و هشت دسته دایک تأخیری کوارتزدیوریتی (DK1(a, b, c))، گابرو دیوریتی (DK2)، دیوریتی (DK3)، داسیتی (DK4)، لامپروفیری (LAM) و میکرودیوریتی(MDI) است. کانیهای اصلی تشکیلدهنده دایک لامپروفری شامل بیوتیت، ...
بیشتر
کانسار مس- مولیبدن پورفیری سونگون در شمال باختری ایران و در استان آذربایجان شرقی جای دارد. معدن مس سونگون از دید سنگشناسی شامل توده سونگون پورفیری (SP) و هشت دسته دایک تأخیری کوارتزدیوریتی (DK1(a, b, c))، گابرو دیوریتی (DK2)، دیوریتی (DK3)، داسیتی (DK4)، لامپروفیری (LAM) و میکرودیوریتی(MDI) است. کانیهای اصلی تشکیلدهنده دایک لامپروفری شامل بیوتیت، پلاژیوکلاز، ارتوز، آمفیبول است. این دایک بافت پورفیریک و میکرولیتیک پورفیری دارد. دایکهای لامپروفیری در منطقه مطالعه شده ترکیب آلکالیبازالت دارند و ماگمای مادر این دایکها بر پایه ژئوشیمی سنگ کل، شوشونیتی است. بررسی شیمی کانیها، ترکیب پلاژیوکلاز را الیگوکلاز تا آلبیت، آمفیبول را مگنزیوهورنبلند و بیوتیت را سیدروفیلیت تا استونیت نشان میدهد. دایکهای لامپروفیری از یک ماگمای با فوگاسیته بالای اکسیژن ایجاده شدهاند. بر پایه دماسنجی تک کانی بیوتیت دمای تبلور کانی در دایک لامپروفیری 650 تا 700 درجه سانتیگراد تعیینشده است. با توجه به ویژگیهای کانیشناسی و شواهد ژئوشیمیایی، لامپروفیرهای منطقه مورد مطالعه از نوع کالکآلکالن و جزو کرسانتیتها ارزیابی میشوند. نمودارهای چند عنصری بهنجار شده با کندریت و گوشته اولیه نشاندهنده غنیشدگی عناصر LREE و LILE و تهیشدگی HREE و HFSE در دایکهای لامپروفیری سونگون است. بر پایه نمودار عناصر کمیاب La/Sm در برابر La ماگمای منشأ این سنگها میتواند از نرخ پایین ذوب بخشی یک گوشته گارنت لرزولیتی ایجاد شده باشد. این دایکها در یک محیط زمینساختی پس از برخوردی و از گوشته متاسوماتیزه شده در اثر یک فرورانش کهن ایجاد شده است.
رامین صمدی؛ حسن میرنژاد؛ علیاکبر بهاریفر؛ سید جمال شیخ ذکریایی
چکیده
در شمال باختری منطقه خلج واقع در جنوب مشهد، واحدهای دگرگونی فیبرولیت گارنت استارولیت میکاشیست و استارولیت گارنت میکاشیست در امتداد جنوب خاوری تا شمال باختری و به موازات مجموعه دگرگونی کوه معجونی رخنمون دارند. کانیشناسی این دو واحد دگرگونی مشابه بوده و دارای کوارتز، بیوتیت، استارولیت، آلماندین، مسکوویت، زیرکن و ایلمنیت ...
بیشتر
در شمال باختری منطقه خلج واقع در جنوب مشهد، واحدهای دگرگونی فیبرولیت گارنت استارولیت میکاشیست و استارولیت گارنت میکاشیست در امتداد جنوب خاوری تا شمال باختری و به موازات مجموعه دگرگونی کوه معجونی رخنمون دارند. کانیشناسی این دو واحد دگرگونی مشابه بوده و دارای کوارتز، بیوتیت، استارولیت، آلماندین، مسکوویت، زیرکن و ایلمنیت هستند؛ افزون بر این، فیبرولیت گارنت استارولیت میکاشیست دارای فیبرولیت و استارولیت گارنت میکاشیست دارای کلریت و تورمالین است. نتایج فشارسنج GBMAQ و دماسنج گارنت - بیوتیت بیانگر دماهای 560 و 605 درجه سانتیگراد برای فیبرولیت گارنت استارولیت میکاشیست در فشار 5/3 و 5 کیلوبار و دمای 489 و 547 درجه سانتیگراد (در محدوده فشار 5/3 تا 5 کیلوبار) برای استارولیت گارنت میکاشیست است. روند افزایش دما و فشار در هنگام رشد گارنت بیانگر تأثیر رخداد دگرگونی ناحیهای و حرارتی بر تشکیل این سنگها است. بر اساس بررسی و مقایسه مجموعههای کانیشناسی در سیستم KFMASH، درجه دگرگونی ناحیهای در حد اوایل رخساره آمفیبولیت (در استارولیت گارنت میکاشیست) تا رخساره آمفیبولیت میانی (در فیبرولیت گارنت استارولیت میکاشیست) است. نفوذ توده گرانیتوییدی خلج و انتشار حرارتی آن موجب افزایش دمای دگرگونی به اوایل رخساره آمفیبولیت (در استارولیت گارنت میکاشیست) و رخساره آمفیبولیت میانی (در فیبرولیت گارنت استارولیت میکاشیست) و در نتیجه پایداری و تشکیل فیبرولیت در نمونههای نزدیکتر به توده (فیبرولیت گارنت استارولیت میکاشیست) شده است.
مصطفی یاری؛ رضا محبیان؛ محمد علی ریاحی
چکیده
در لرزهشناسی اکتشافی نشانگرهای طیفی لحظهای مانند بسامد مرکزی، بسامد ریشه میانگین مربعات (rms) و پهنای باند که بیشتر برای توصیف خواص وابسته به بسامد سنگها بهکار گرفته میشوند از نقشه زمان- بسامد (طیفنما) قابل استخراج هستند. این نشانگرها با استفاده از نظریه احتمال تعریف میشوند. طیفنما را میتوان از روشهای تبدیل ...
بیشتر
در لرزهشناسی اکتشافی نشانگرهای طیفی لحظهای مانند بسامد مرکزی، بسامد ریشه میانگین مربعات (rms) و پهنای باند که بیشتر برای توصیف خواص وابسته به بسامد سنگها بهکار گرفته میشوند از نقشه زمان- بسامد (طیفنما) قابل استخراج هستند. این نشانگرها با استفاده از نظریه احتمال تعریف میشوند. طیفنما را میتوان از روشهای تبدیل فوریه زمان کوتاه (STFT)، تبدیل موجک پیوسته (CWT) و تبدیل موجک پیوسته زمان- بسامد (TFCWT) بهدست آورد که روشهایCWT و TFCWT نیازی به انتخاب پنجره زمانی که برای روش STFT ضروری است، ندارند و در مقابل، تفکیکپذیری زمان- بسامد بهتری نسبت به STFT دارند. در این پژوهش با استفاده از روابط ریاضی، روشی ارائه شده است که نشانگرهای طیفی لحظهای را از نقشه زمان- مقیاس (مقیاسنما) محاسبه میکند که این نشانگرها شبیه نشانگرهای بهدست آمده از طیفنمای TFCWT هستند، با این تفاوت که در اینجا دیگر نیازی به تبدیل مقیاسنما به طیفنما که زمان محاسبات را طولانیتر خواهد کرد، نیست.
حامد یاراحمدزهی؛ محمدنبی گرگیج؛ سیدعلی آقانباتی؛ عبدالله سعیدی
چکیده
برش مطالعهشده در باختر طبس، بلوک کلمرد و کوههای راهدار قرار دارد. سازند چیلی (گروه خان) بیشتر از سنگآهک ماسهای، سنگآهک و دولومیت تشکیل شده است که بهوسیله ناپیوستگی فرسایشی از سازند پده به سن کربنیفر پیشین و افق لاتریت و بوکسیت از سازند سرتخت (Late Yakhtashian-Early Murgabian) جدا میشود. در این مطالعه 6 جنس و 19 گونه از فوزولینها شناسایی ...
بیشتر
برش مطالعهشده در باختر طبس، بلوک کلمرد و کوههای راهدار قرار دارد. سازند چیلی (گروه خان) بیشتر از سنگآهک ماسهای، سنگآهک و دولومیت تشکیل شده است که بهوسیله ناپیوستگی فرسایشی از سازند پده به سن کربنیفر پیشین و افق لاتریت و بوکسیت از سازند سرتخت (Late Yakhtashian-Early Murgabian) جدا میشود. در این مطالعه 6 جنس و 19 گونه از فوزولینها شناسایی شد که به دو زیست زون Perigondwania pamirensis Zone به سن ساکمارین پسین (Late Sakmarian) و Chalaroschwagerina vulgaris Zone به سن یاختاشین پیشین (Early Ykhtashian) تقسیم شدند. زیستزونها و فوزولینهای شناساییشده قابل مقایسه با مجموعه کالاکتاش (Kalaktash Assemblage) معرفیشده از نواحی پامیر مرکزی، کاراکوروم، افغانستان، عمان و جنوب تبت هستند.
عسل فرهادی؛ محمدرضا جعفری؛ سیدمحمدحسین رضوی
چکیده
منطقه سیاهکل (15 کیلومتری جنوب باختر لاهیجان)، در بخش جنوب خاوری برگه زمینشناسی 1:100000 رشت واقع است. با توجه به نمونههای ژئوشیمیایی که در این برگه برداشت شد، غلظت برخی عناصر مانند منگنز، کبالت، نیکل و سرب بالاتر از حد استاندارد بود و وقتی غلظت این عناصر افزایش مییابد، عوارض و آلودگیهای زیست محیطی ایجاد میکند. مثلاً میتواند ...
بیشتر
منطقه سیاهکل (15 کیلومتری جنوب باختر لاهیجان)، در بخش جنوب خاوری برگه زمینشناسی 1:100000 رشت واقع است. با توجه به نمونههای ژئوشیمیایی که در این برگه برداشت شد، غلظت برخی عناصر مانند منگنز، کبالت، نیکل و سرب بالاتر از حد استاندارد بود و وقتی غلظت این عناصر افزایش مییابد، عوارض و آلودگیهای زیست محیطی ایجاد میکند. مثلاً میتواند منجر به ایجاد ناهنجاریهایی در گیاهان شود (کم شدن قطر ریشه و ساقه، کوتاه شدن قد و یا تغییر در رنگ برگ و ساقه گیاهان و درختان) که در واقع نشانههایی از مسمومیت گیاه هستند. از بیماریهای ناشی از آلودگیهای زیستمحیطی در انسان میتوان به حساسیتهای پوستی و تنفسی و حتی سرطان اشاره کرد. در بررسیهای برگه 1:50000 سیاهکل و نقشههای تهیه شده، در برخی مناطق از جمله حوالی روستای پایینگوابر، جیرگوابر، زرکوتی بالا و پایین، بعضی عناصر مانند منگنز، کبالت، نیکل و سرب دارای غلظت بالاتر از حد استاندارد توصیه شده توسط سازمانهای بینالمللی هستند که پیشنهاد میشود مورد بررسیهای دقیقتری قرار گیرند.
سمیه سنجری؛ فاطمه هادوی؛ مرضیه نطقیمقدم؛ محسن علامه
چکیده
در پژوهش کنونی استراکدهای سازند آبدراز در برش چهچهه مطالعه و بررسی شدهاند. ضخامت سازند آب دراز در این برش 385 متر و متشکل از شیل و مارن همراه با 3 افق سنگآهک گلسفیدی است. این مطالعات، منجر به شناسایی 16 جنس و 51 گونه از استراکدها شده که بر مبنای گونههای شناسایی شده 4 زون زیستی تعیین شد. طبق بایوزونهای استراکدی شناسایی شده و ...
بیشتر
در پژوهش کنونی استراکدهای سازند آبدراز در برش چهچهه مطالعه و بررسی شدهاند. ضخامت سازند آب دراز در این برش 385 متر و متشکل از شیل و مارن همراه با 3 افق سنگآهک گلسفیدی است. این مطالعات، منجر به شناسایی 16 جنس و 51 گونه از استراکدها شده که بر مبنای گونههای شناسایی شده 4 زون زیستی تعیین شد. طبق بایوزونهای استراکدی شناسایی شده و انطباق با نانوفسیلهای آهکی در این برش، سن سازند، سانتونین پسین تا ابتدای کامپانین پسین تعیین گردید. حضور گونههای شاخص آب گرم و عدم حضور گونههای شاخص آب سرد پیشنهاد دهنده گرمای سطح آب در این منطقه است. همچنین بر مبنای حضور گونههای شاخص استراکد تغییر عمق و سطوح بالای اکسیژن پیشنهاد میشود.
زمین شناسی اقتصادی
نادر تقی پور؛ طاهره ربانی؛ رضا ظهیری
چکیده
نهشته های زغالسنگی قشلاق در گستره رسوبات سازند شمشک با ترکیب ماسه سنگ، کنگلومرا، سیلتستون، آهک و آرژیلیت قرار گرفته اند. به منظور بررسی های کانی شناسی و ویژگی های ساختاری لایه های زغالسنگی قشلاق، از یازده لایه زغالسنگ از چهار معدن در حال استخراج نمونه برداری گردید. با استفاده از پتروگرافی، آنالیزهای XRD، FT-IR و Raman، رخداد کانی ها به همراه ...
بیشتر
نهشته های زغالسنگی قشلاق در گستره رسوبات سازند شمشک با ترکیب ماسه سنگ، کنگلومرا، سیلتستون، آهک و آرژیلیت قرار گرفته اند. به منظور بررسی های کانی شناسی و ویژگی های ساختاری لایه های زغالسنگی قشلاق، از یازده لایه زغالسنگ از چهار معدن در حال استخراج نمونه برداری گردید. با استفاده از پتروگرافی، آنالیزهای XRD، FT-IR و Raman، رخداد کانی ها به همراه ساختار زغالسنگ های این ناحیه مورد بررسی قرار گرفتند. مطالعه نمونه های دستی و مقاطع صیقلی، حضور کانی های رسی، پیریت، کالکوپیریت، سیدریت و کوارتز را تایید می نمایند. همچنین حضور کانی-های کائولینیت، کوارتز، سیدریت، دولومیت، کلسیت، پیریت، مونت موریلونیت و بیوتیت توسط طیف های XRD به اثبات رسید. باند های آلی-معدنی نظیر:OH ,CO2 ,CH3 ,Si–O ,S–S ,C–S ,Al–OH کانی های کربناته، C=C آروماتیک و CH آروماتیک و آلفاتیک توسط FT-IR در لایه های زغالسنگ قشلاق تشخیص داده شده اند. طیفسنجی Raman باند گرافیتی (G) در محدوده cm−1 1585- cm−1 1581 و باند نقص (D1) در محدوده cm−1 1352- cm−11341 در لایه های زغالستگ قشلاق مشاهده گردید. باند گرافیتی دارای شدت قوی می باشد و پهن شدگی چندانی را نشان نمی دهند.
شیرزاد روحی؛ یحیی جمور
چکیده
امروزه یکی از اهداف عمده ژئودزی، اندازهگیری تغییرات پوسته زمین در طی زمان است، چرا که شناخت بسیاری از این تغییرات و پیشبینی روند آنها، در طراحی زیر ساختها امری اجتناب ناپذیر بوده و عدم اطلاع از روند آنها میتواند هزینههای گزاف و حتی جبرانناپذیری را بر جامعه تحمیل کند. یکی از راههای اندازهگیری این تغییرات ایجاد شبکه ...
بیشتر
امروزه یکی از اهداف عمده ژئودزی، اندازهگیری تغییرات پوسته زمین در طی زمان است، چرا که شناخت بسیاری از این تغییرات و پیشبینی روند آنها، در طراحی زیر ساختها امری اجتناب ناپذیر بوده و عدم اطلاع از روند آنها میتواند هزینههای گزاف و حتی جبرانناپذیری را بر جامعه تحمیل کند. یکی از راههای اندازهگیری این تغییرات ایجاد شبکه دائم موقعیتیابی جهانی، انجام مشاهدات پیوسته و پردازش سریهای زمانی موقعیت ایستگاههاست. با استفاده از روش برآورد بیشینه احتمال نوع و دامنه نوفه موجود در سریهای زمانی، دامنه و فاز حرکتهای پریودیک و پارامترهای حرکت خطی به دست میآید. با انجام تحلیل نوفه میزان واقعی تغییر موقعیت ایستگاهها در نقاط مختلف شبکه ژئودینامیک سراسری برآورد میشود که با به کار بردن این مقادیر در معادلات حرکتی دگرشکلی میتوان به تفسیر واقعی دگرشکلی پوسته زمین پرداخت. این یکی از تفاوتهای بسیار مهم ایستگاههای دائم تعیین موقعیت جهانی و ایستگاههای موقت تعیین موقعیت جهانی است. پس از انجام تحلیل نوفه بر روی سریهای زمانی، مشخص شد که مقدار نوفه سفید در مؤلفه ارتفاعی برای همة ایستگاهها بیش از مقدار آن در مؤلفههای مسطحاتی است. مقدار نوفه لرزان(Flicker) در مؤلفه ارتفاعی بیش از مقدار آن در مؤلفههای مسطحاتی است. بدون تحلیل نوفه خطای برآورد شده برای سرعت تغییرات در ایستگاهها تا حدود 8 برابر نادیده گرفته میشود (ایستگاه تهران).
فرزین قائمی؛ فرّخ قائمی
چکیده
ناحیه خراسان شمالی یکی از مناطق فعال زمینساختی ایران به شمار میآید. بیشتر گسلهای مهم در این ناحیه، از نوع راستالغز با مؤلفههای چپبر و راستبر است و گسلهای راندگی در درجه دوم اهمیت قرار دارند. بخشی از گسلهای راندگی، قدیمیتر از گسلهای راستالغز و بخشی دیگر جوانتر از آنها هستند و گسل فعال به شمار میآیند. این ...
بیشتر
ناحیه خراسان شمالی یکی از مناطق فعال زمینساختی ایران به شمار میآید. بیشتر گسلهای مهم در این ناحیه، از نوع راستالغز با مؤلفههای چپبر و راستبر است و گسلهای راندگی در درجه دوم اهمیت قرار دارند. بخشی از گسلهای راندگی، قدیمیتر از گسلهای راستالغز و بخشی دیگر جوانتر از آنها هستند و گسل فعال به شمار میآیند. این گسلها، نتیجه ایجاد انحنا درگسلهای راستالغز و تبدیل آنها به گسلهای معکوس هستند. گسلهای کواترنری، با توجه به نشانههای فعالیت، در ناحیه شناسایی شدهاند. چهار دسته درزه در ناحیه بررسی شده که دو دسته آنها کششی و دو دسته دیگر برشی هستند. مختصات تنشهای اصلی ایجاد کننده آنها عبارت است از: ()- ()- (). مجموعه گسلهای راستالغز جوان به صورت گسلهای همراه بر روی یکدیگر تأثیرگذار هستند. نمونه آن در زمینلرزه سال 1375 بر روی گسل یکه شاخ دیده میشود که حرکات کوچکی را در گسلهای بابا امان و قارلق ایجاد کرده است.
هاشم رهبری؛ نعمتالله رشیدنژاد عمران؛ مرتضی خلعت بری جعفری
چکیده
منطقه مورد مطالعه در شمال خاوری تکاب به عنوان بخشی از مجموعه دگرگونی تکاب شامل سنگهای دگرگونی مختلف همانند شیستهای رسی، ارتوگنیس، متابازیتها و متااولترامافیکها و مرمر است. این سنگها بخشی از پوسته قارهای ایران زمین هستند که بر اثر عملکرد فازکوهزایی پانآفریکن در پروتوروزوییک پایانی- کامبرین آغازین دگرگون ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در شمال خاوری تکاب به عنوان بخشی از مجموعه دگرگونی تکاب شامل سنگهای دگرگونی مختلف همانند شیستهای رسی، ارتوگنیس، متابازیتها و متااولترامافیکها و مرمر است. این سنگها بخشی از پوسته قارهای ایران زمین هستند که بر اثر عملکرد فازکوهزایی پانآفریکن در پروتوروزوییک پایانی- کامبرین آغازین دگرگون و دگرریخت شدهاند و بر اثر عملکرد فاز کوهزایی آلپ پایانی در ترشیاری، توسط تودههای نفوذی بسیاری با ترکیب حدواسط تا اسیدی مورد هجوم قرار گرفتهاند. بر پایه دادههای ژئوشیمیایی، سنگ مادر ارتوگنیسهای کوهستان بلقیس پتاسیمبالاست و به سری ماگمایی کالکآلکالن تعلق دارد و فرایندهای تفریق بلوری و آمیختگی ماگمایی نقش بسزایی در تحول آن داشته است. الگوی تغییرات عناصر کمیاب بهنجار شده با کندریت و گوشته اولیه نشاندهنده غنیشدگی این سنگها از LREE و LILE، تهیشدگی آنها از HREE و HFSE و وجود بیهنجاریهای منفی Eu, Nb, Ti, Ba, Sr, P در بیشتر نمونههاست که این در کنار موقعیت نمونهها در نمودارهای تمایز محیط زمینساختی و نیز میزان پایین TiO2 و P2O5 همراه با نسبت پایین Nb/Zr نشان از شکلگیری سنگهای مورد مطالعه در محیطی مرتبط با فرورانش و حاشیه فعال قارهای تا محیطی برخوردی دارد. همچنین شواهدی همچون نسبت La/Nb بزرگتر از 1 نمونههای مورد مطالعه، مقدار به نسبت بالای نسبتهایZr/Nb (14.7), Th/Nb (1.5), Ba/Nb (58), La/Nb (3) و Ti/Zr (14.9)، نسبتهای (La/Sm)n, Nb/Ce که به مقادیر ارائه شده برای پوسته (بهترتیب برابر با 23/0 و 52/4) بسیار نزدیک است (بهطور میانگین برابر با 24/0 و 76/3)؛ همگی منشأ گوشتهای محض را برای نمونههای مورد مطالعه رد میکنند و به نظر میرسد تلفیقی از ماگماهای پوستهای و گوشتهای در تکوین این نمونهها دخیل بوده است. همه این ویژگیهای ژئوشیمیایی در کنار رخنمون سنگهای افیولیتی و زمیندرزهای کهن (سرپانتینیتها، متامافیک و متا اولترامافیکها) در پیرامون این سنگهای دگرگونی درجه متوسط تا بالا نشان میدهد که پس از پایان فرورانش سنگکره اقیانوسی، رژیم برخوردی در منطقه حاکم شده است.
غلامرضا احمدزاده؛ احمد جهانگیری؛ منصور مجتهدی؛ دیوید لنتز
چکیده
در این پژوهش به بررسی ماگماتیسم پس از برخورد پلیوکواترنری در شمال باختر ایران و شمال باختر مرند پرداخته شده است. سنگهای این منطقه شامل سنگهای قلیایی پتاسیک و فوق پتاسیک هستند که در بخش شمالی نوار آتشفشانی ارومیه- دختر بیرون ریخته است. این سنگهای آتشفشانی دارای بافت میکرولیتی پورفیری هستند که شامل درشتبلورهای کلینوپیروکسن، ...
بیشتر
در این پژوهش به بررسی ماگماتیسم پس از برخورد پلیوکواترنری در شمال باختر ایران و شمال باختر مرند پرداخته شده است. سنگهای این منطقه شامل سنگهای قلیایی پتاسیک و فوق پتاسیک هستند که در بخش شمالی نوار آتشفشانی ارومیه- دختر بیرون ریخته است. این سنگهای آتشفشانی دارای بافت میکرولیتی پورفیری هستند که شامل درشتبلورهای کلینوپیروکسن، پلاژیوکلاز، اولیوین، لویسیت و بیوتیت هستند. سنگهای فوق پتاسیک غیر اشباع از سیلیس بوده و در نورم آنها نفلین ظاهر میشود. همچنین دارای نسبت بالای K2O/Na2O و نیز مقدار عدد منیزیم بالا (83/59 تا 38/75) هستند. این سنگها از نظر ژئوشیمیایی در عناصر LILEs و LREEs غنیشدگی نشان میدهند و دارای تهیشدگی نسبی در عناصر انتخابی HFSEs مانند Ta، Nb و Ti هستند. این سنگها دارای نسبتهای بالای Ba/Nb (41-60) و Ba/Ta هستند که از ویژگیهای شاخص ماگماتیسم مرتبط با فرورانش یا تأثیر آلودگی پوستهای در حین بالا آمدن ماگما است. با توجه به زمان خاتمه فرورانش (کرتاسه پسین) و نیز سن نسبی سنگهای منطقه (پلیو کواترنر) میتوان گفت که این سنگها در یک محیط پس از برخورد تشکیل شدهاند و گوشته متاسوماتیسم شده در اثر اضافه شدن مواد فرار و عناصر ناسازگار عامل غنیشدگی این ماگما بوده است و در حقیقت میتوان گفت ویژگیهای فرورانشی مشهود در این سنگها از یک فرورانش قدیمی به ارث مانده است. از طرفی، مقادیر بالای عناصر LILEs مانند توریم و باریم و نسبتهای بالای Ba/Nb و Ba/Ta نشاندهنده تأثیر اجزای پوستهای در ژنز این سنگها از روش فرایند آغشتگی ماگمایی در طول صعود ماگما از داخل سنگهای پوستهای است. استفاده از عناصر کمیاب خاکی در بررسیهای مدلهای مختلف ژنز ماگمایی نشان میدهد که این سنگها از ذوب بخشی با نرخ پایین گوشته سنگکرهای با ترکیب منشأ گارنت اسپینل پریدوتیت حاصل شده است.
چینه شناسی و فسیل شناسی
محمد لرستانی؛ عبدالحسین کنگازیان؛ امراله صفری؛ محمدرضا نورا
چکیده
این مطالعه سعی دارد تا با مطالعه مغزه ها و مقاطع نازک سازند آسماری در چاه 28 میدان هفتکل محیط رسوبی و چینه نگاری این نهشته ها بازسازی شده و با توالی آسماری چاه 186 میدان نفتی مسجد سلیمان تطابق به عمل آید. در این مطالعه تعداد 18 ریز رخساره کربناته، 1 ریز رخساره کربناته/ انیدریت و2 رخساره میکروسکوپی مخلوط کربناته–آواری، تشخیص داده شد که ...
بیشتر
این مطالعه سعی دارد تا با مطالعه مغزه ها و مقاطع نازک سازند آسماری در چاه 28 میدان هفتکل محیط رسوبی و چینه نگاری این نهشته ها بازسازی شده و با توالی آسماری چاه 186 میدان نفتی مسجد سلیمان تطابق به عمل آید. در این مطالعه تعداد 18 ریز رخساره کربناته، 1 ریز رخساره کربناته/ انیدریت و2 رخساره میکروسکوپی مخلوط کربناته–آواری، تشخیص داده شد که در 6 مجموعه رخساره ای دسته بندی شده اند. این مجموعه های رخساره ای در یک رمپ کربناته یکنواخت تشکیل می شده اند. تطابق بین مجموعه های رخساره ای و فراوانی آنها در این دو میدان نشان می دهد که میدان نفتی هفتکل در بخش کم عمق تر و میدان نفتی مسجدسلیمان در بخش عمیق تر اآن قرار داشته اند. یافته های چینه نگاری سکانسی نشان می دهد که می توان برای توالی آسماری در چاه مورد مطالعه در میدان هفتکل، 6 سکانس رسوبی در نظر گرفت. تلفیق این اطلاعات با پیشینه بیو استراتیگرافی توالی در چاه 28 میدان هفتکل نشان می دهد که سکانس های رسوبی 1 و 2 را به آشکوب آکیتا نین و سکانس های 3 الی 6 را به آشکوب بوردیگالین نسبت داد. تطابق این سکانس ها با سکانس های مسجدسلیمان نیز نشان می دهد که می توان 4 سکانس توالی آسماری در این چاه را به اشکوب بوردیگالین نسبت داد. این تطابق نشان می دهد که شیب رمپ کربناته به سمت میدان نفتی مسجدسلیمان بوده است. سکانسهای بوردیگالین این توالی بر اثر پدیده ائو استازی بوجود آمده است.
لیلا عبادی؛ سید احمد علوی؛ محمدرضا قاسمی
چکیده
در این مقاله بخشی از گستره شهربابک، در شمال باختر استان کرمان مطالعه میشود که از دید زمینشناسی بخشی از ایران مرکزی و کمربند ارومیه- دختر است. واحدهای سنگی این حوضه در دوران میوسن تحت تأثیر تنشهای فشاری با روند شمال خاوری قرار گرفتهاند و دگرشکلی با گسترش چینها وگسلها با روند شمال باختری- جنوب خاوری مشخص میشود. هدف این ...
بیشتر
در این مقاله بخشی از گستره شهربابک، در شمال باختر استان کرمان مطالعه میشود که از دید زمینشناسی بخشی از ایران مرکزی و کمربند ارومیه- دختر است. واحدهای سنگی این حوضه در دوران میوسن تحت تأثیر تنشهای فشاری با روند شمال خاوری قرار گرفتهاند و دگرشکلی با گسترش چینها وگسلها با روند شمال باختری- جنوب خاوری مشخص میشود. هدف این مقاله رمزگشایی دگرشکلی چند مرحلهای و تاریخچه تنش دیرینه در بخشی از ایران مرکزی در گستره شهربابک است و اینکه چطور ابعاد مختلف زمینشناسی با میدانهای تنش در طول زمان ارتباط پیدا میکنند. از سوی دیگر نشان داده میشود که چگونه دگرشکلیهای شکننده و تحلیل تنش دیرینه میتواند در تفسیر تکامل زمینساخت پس از برخورد سودمند باشند. رمزگشایی توالی رویدادها دگرشکلی، که ساختارهای امروزه گستره مورد مطالعه را شکل دادهاند؛ با استفاده از تحلیل زمینساخت شکننده صورت میگیرد که شامل وارونسازی تنسور تنش است و از دادههای لغزش گسل به دست میآید. از این رو مطالعه آماری روی رابطه میان میدانهای تنش مختلف و چینخوردگیها صورت گرفت تا از این راه، درک بهتری از تاریخ دگرشکلی فشاری حاکم بر گستره به دست آید. بازسازی سامانهای زمینساخت شکننده اجازه میدهد تا یک چرخش پادساعتگرد در مسیر اصلی فشارش در طول زمان مشخص شود. بهطوری که دو مسیر فشاری N55E و N84E از اواخر کرتاسه تا اواخر میوسن پیش از چینخوردگی ایجاد شده و فشارش همزمان با چینخوردگی N40E در اواخر میوسن شکل گرفته است. پس از چینخوردگی، در پلیوسن مسیر فشارش به N29E تغییر وضعیت داد و در پایان در زمان پلیستوسن مسیر فشارش به N3E رسید. اگر چه این چرخش پادساعتگرد مسیر تنش فشاری، در طول زمان پیشرونده بوده است؛ تحلیلها نشان میدهد که سه رژیم تنشی مشخص؛ پیش، همزمان و پس از چینخوردگی وجود داشته و با رویداد فشاری منطبق است. از این رو با تحلیل تنش و مشاهدات صحرایی مشخص شد که بسیاری از گسلهای راستالغز راستبر نسل اول به عنوان گسلهای معکوس با روند شمال باختر- جنوب خاور در بخش جنوب باختر ایران مرکزی از ناحیه شهربابک فعال شدهاند. این نتایج میتواند توسط فرضیه تغییر چرخش پادساعتگرد در مسیر صفحه عربی با توجه به صفحه اوراسیا و چرخش بلوکی ایران مرکزی حمایت شود.
فرهاد زال؛ زهرا طهماسبی؛ احمد احمدی خلجی؛ شاو یانگ جیانگ؛ لئوناید دانیشوسکی؛ کریس هریس
چکیده
بیوتیت مسکویت گرانیت مشهد شامل تورمالین های با اشکال نودولی، پگماتیتی، آپلیتی، رگهای، شعاعی و رگههای کوارتز - تورمالین میباشند. مقدار δ18O و δD در تورمالین های شعاعی(4/12 و 69-)، نودولی(8/11 و 63-)، کوارتز- تورمالین(7/11 و 57-)، پگماتیتی(62/11 تا 67/11 و 59- تا 73-)، آپلیتی(39/11 و 57-)، رگهای(82/11 و 62-) و میکاشیست(06/11 و 77-) با تغییرات کم و مشابه یکدیگر ...
بیشتر
بیوتیت مسکویت گرانیت مشهد شامل تورمالین های با اشکال نودولی، پگماتیتی، آپلیتی، رگهای، شعاعی و رگههای کوارتز - تورمالین میباشند. مقدار δ18O و δD در تورمالین های شعاعی(4/12 و 69-)، نودولی(8/11 و 63-)، کوارتز- تورمالین(7/11 و 57-)، پگماتیتی(62/11 تا 67/11 و 59- تا 73-)، آپلیتی(39/11 و 57-)، رگهای(82/11 و 62-) و میکاشیست(06/11 و 77-) با تغییرات کم و مشابه یکدیگر هستند. این مقادیر نشان از یک منشأ ماگمایی برای سیال سازنده تورمالین در بیوتیت مسکویت گرانیت مشهد دارد. تفاوت مقدار δ18O بین کوارتز و تورمالین بین 2 تا 2/2 درصد است که این نشان میدهد این دو کانی در تعادل با یکدیگر میباشند. دماسنجی با استفاده از مقدار δ18O در زوج کانی کوارتز- تورمالین، دمای تبلور تورمالین ها بین 492 تا 579 درجه سانتیگراد تخمین زده شده است. براساس تغییرات مقادیر δ18O و δDسیال در حال تعادل با تورمالین ها در محدوده آب های ماگمایی و ماگمای پرآلومینیم قرار میگیرد. تمام تورمالین های مشهد حاوی مقادیر 11B مشابه و تغییرات کم بین 4/7- تا 8/10- ‰ میباشد که نشاندهنده یک منبع بور مشترک حاصل از تفریق ماگمای بسیار تکاملیافته برای همه آنها است. بر اساس مقادیر 11B، تورمالین های مشهد در محدوده تورمالین های مربوط به گرانیتهای نوع S که توسط پوسته قارهای شکلگرفتهاند قرار میگیرند. مقدار11B تورمالین های مشهد، مقادیر 11B ماگمای بیوتیت مسکویت گرانیت مشهد را نشان میدهد
امیر برزگری؛ منوچهری قرشی؛ حمید نظری؛ محمد علی شکری؛ محسن پورکرمانی
چکیده
سامانه گسلی آستارا با روند تقریبی شمالی- جنوبی در مرز خاوری کوههای تالش با دریای کاسپین قرار گرفته است و فعالیت لرزهای احتمالی آن اثر سترگی بر گستره شمالی استان گیلان وارد خواهد کرد. این سامانه گسلی یکی از گسلهای پی سنگی ایران است که نقش بسیار مهمی در کوههای تالش و فرونشست حوضه کاسپین جنوبی دارد. به نظر میرسد که این سامانه گسلی ...
بیشتر
سامانه گسلی آستارا با روند تقریبی شمالی- جنوبی در مرز خاوری کوههای تالش با دریای کاسپین قرار گرفته است و فعالیت لرزهای احتمالی آن اثر سترگی بر گستره شمالی استان گیلان وارد خواهد کرد. این سامانه گسلی یکی از گسلهای پی سنگی ایران است که نقش بسیار مهمی در کوههای تالش و فرونشست حوضه کاسپین جنوبی دارد. به نظر میرسد که این سامانه گسلی مسبب زمینلرزههای دستگاهی با بزرگای متوسط تا بالا شده است، که میتوان به زمینلرزه 16 آپریل 1913 با بزرگای 1/5، 11 ژوئیه 1970 با بزرگای امواج حجمی 2/5 و 4 نوامبر 1978 با بزرگای امواج سطحی 6 اشاره کرد. در ارتباط با زمینلرزههای تاریخی این سامانه گسلی اطلاعات چندانی در دسترس نیست ولی میتوان زمینلرزههای تاریخی در سالهای 1709 و 1713 رشت را مرتبط با فعالیت این سامانه گسلی دانست. وجود زمینلرزههای منتسب به فعالیت لرزهایی این سامانه از یک سو و نبود دادههای لرزهای مهم مانند دوره بازگشت زمینلرزه، نرخ فعالیت و نرخ لغزش از سوی دیگر، فعالیت لرزهای آینده این گسل را با ابهام همراه ساخته است. هدف از این پژوهش ارزیابی دوره بازگشت زمینلرزه در سامانه گسلی آستارا است. به این منظور از دو رابطه مقدماتی گوتنبرگ- ریشتر و توزیع پایانی کیکو- سلوول استفاده شده است. نتایج حاصل از روش گوتنبرگ- ریشتر نشاندهنده رخداد لرزهای با بزرگای امواج سطحی بیش از 8 در سه بازه زمانی 500، 1000 و 2000 سال است. این در حالی است که بزرگای لرزهای حاصل از روش کیکو- سلوول برای بازهای زمانی بیان شده به ترتیب برابر با 3/7، 7/7 و 9/7 است.
محمد تاتار؛ افسانه نصر آبادی؛ ایوب کاویانی
چکیده
ساختمان پوسته فلات ایران واقع میان دو صفحه همگرای عربی و اوراسیا بهکمک برگردان همزمان توابع گیرنده و منحنی پاشندگی سرعت فاز امواج ریلی مورد مطالعه قرار گرفت. زمینلرزههای دور ثبت شده توسط ایستگاههای باند پهن شبکه لرزهنگاری ملی ایران (INSN) برای محاسبه توابع گیرنده مورد استفاده قرار گرفتند. منحنی پاشندگی سرعت فاز امواج رایلی ...
بیشتر
ساختمان پوسته فلات ایران واقع میان دو صفحه همگرای عربی و اوراسیا بهکمک برگردان همزمان توابع گیرنده و منحنی پاشندگی سرعت فاز امواج ریلی مورد مطالعه قرار گرفت. زمینلرزههای دور ثبت شده توسط ایستگاههای باند پهن شبکه لرزهنگاری ملی ایران (INSN) برای محاسبه توابع گیرنده مورد استفاده قرار گرفتند. منحنی پاشندگی سرعت فاز امواج رایلی به روش دو ایستگاهی میان جفت ایستگاههای شبکه لرزهنگاری یاد شده، محاسبه و تعیین شد. برای بهکمترین میزان رساندن خطای موجود در برآورد ساختار پوسته در صورت استفاده از روش تحلیل توابع گیرنده و یا برگردان منحنی سرعت فاز امواج رایلی به تنهایی، از روش بهینه برگردان همزمان تابع انتقال گیرنده و منحنی پاشندگی امواج رایلی استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که ستبرای پوسته در ایران از 2± 40 کیلومتر درجنوب خاور کشور )ایستگاه ZHSF) تا حداکثر 2±56 کیلومتر در زیر زون سنندج- سیرجان (SNGE) متغیر است. مطالعه جامع صورت گرفته نشان داد که ستبرای پوسته در بخشهای مرکزی زاگرس (GHIR)مشابه با کارهای پیشین انجام گرفته 2± 47 کیلومتر است در حالی که در انتهاییترین بخش خاوری آن BNDS))ستبرای به2± 52کیلومتر و در بخش باختری SHGR)) به 2± 47 کیلومتر میرسد. ژرفای ناپیوستگی موهو برای ایران مرکزی (KRBR) 2± 48 کیلومتر برآورد شد. این در حالی است که ژرفای این ناپیوستگی در بخش جنوبی زون البرز مرکزی DAMV , THKV))به حدود 2±54 کیلومتر میرسد. ژرفای محاسبه شده برای موهو در شمالباختر ایران ((MAKU و باختر حوضه دریای خزر GRMI)) بر یک پوسته با ستبرای 2±43 کیلومتر دلالت دارد.
مهران آرین؛ ثریا کشاورزی دانا
چکیده
تاقدیس بنهکوه با درازای 4 و 25 کیلومتر و پهنای 7 تا 17 کیلومتر و راستای چیره شمال باختری- جنوب خاوری، یکی از تاقدیسهای واقع در منطقه فارس ساحلی (کمربند چینخورده ساده زاگرس) میباشد. سازند گچساران، هسته در حال فرسایش این تاقدیس را تشکیل داده است. در این مقاله، عناصر سبک چین آشکار شده و سازوکار چینخوردگی از نوع جدایشی نامتقارن برروی ...
بیشتر
تاقدیس بنهکوه با درازای 4 و 25 کیلومتر و پهنای 7 تا 17 کیلومتر و راستای چیره شمال باختری- جنوب خاوری، یکی از تاقدیسهای واقع در منطقه فارس ساحلی (کمربند چینخورده ساده زاگرس) میباشد. سازند گچساران، هسته در حال فرسایش این تاقدیس را تشکیل داده است. در این مقاله، عناصر سبک چین آشکار شده و سازوکار چینخوردگی از نوع جدایشی نامتقارن برروی سازند هرمز تشخیص داده شد. با توجه به شباهت تاقدیس بنهکوه با تاقدیس هرنگ و قرار گرفتن آنها در راستای یکدیگر تاقدیس هرنگ به عنوان ادامه شمال باختری تاقدیس بنهکوه مطرح شد. نقشه خطوط همتراز زیرزمینی رأس گروه دهرم(مخزن گاز) نیز تهیه شد و بلندترین نقطه ارتفاعی بستگی باختری آن در بخش باختری تاقدیس برای حفاری مناسب تشخیص داده شد.
Mohammad Bagher Lak؛ Saeid Minaei؛ Saeid Soufizadeh؛ Ahmad Banakar
چکیده
Climate change and essentiality of the food security have motived scientists to try innovative approaches, among which, crop growth models can help to predict crop yield. In order to simulate tomato (Solanum lycopersicum) growth, phenological characteristics of a short-life variety of tomato were assessed. Phenologic characteristics included leaf area index (LAI), specific leaf area (SLA), crop height (H), leaf fresh and dry weight (LFW and LDW), and stem fresh and dry weight (SFW and SDW). These parameters were measured at four different times (i.e. 33, 45, 55, and 87 days after planting) during ...
بیشتر
Climate change and essentiality of the food security have motived scientists to try innovative approaches, among which, crop growth models can help to predict crop yield. In order to simulate tomato (Solanum lycopersicum) growth, phenological characteristics of a short-life variety of tomato were assessed. Phenologic characteristics included leaf area index (LAI), specific leaf area (SLA), crop height (H), leaf fresh and dry weight (LFW and LDW), and stem fresh and dry weight (SFW and SDW). These parameters were measured at four different times (i.e. 33, 45, 55, and 87 days after planting) during tomato growth and development. Fruit fresh and dry weight (FFW and FDW), harvest index (HI), and water efficiency () were measured at the end of the crop season. This study was done in a randomized complete block design with three levels of irrigation (i.e. at 48h (i1), 72h (i2), and 96h (i3)) in three replications. Irrigation treatment had significant effects on LAI1, LAI2, H2, FLW1, FLW2, DLW1, DLW2, DL2, FSW1, DSW1, DSW2, and DS2 at the 0.01 level, while its effect on SLA1, SLA2, H1, and FSW2 was significant at the level 0.05. Two-tailed correlations among characteristics were investigated and regression models developed for DFW. Dry fruit weight was simulated using both AquaCrop and regression models, separately. It was found that regression model could predict DFW of tomatoes under different treatment better than AquaCrop. It was also concluded that the phenologic characteristics measured at 55 DAP provide good criteria for predicting tomato fruit production.
اکتشاف و معدن
میثم یزدانی؛ فیروز علی نیا
چکیده
منطقه سههزار در جنوب شهرستان تنکابن در استان مازندران واقع شده است که در نزدیکی کمربند طارم – هشتجین قرار دارد، وجود توده گرانیتوییدی در منطقه میتواند از نظر پتانسیل کانیزایی دارای اهمیت باشد. تکنیک زمینآماری کریجینگ با استفاده از دادههای موجود و همبستگی فضایی بین آنها که توسط واریوگرام توصیف میشود، برای پیشبینی توزیع ...
بیشتر
منطقه سههزار در جنوب شهرستان تنکابن در استان مازندران واقع شده است که در نزدیکی کمربند طارم – هشتجین قرار دارد، وجود توده گرانیتوییدی در منطقه میتواند از نظر پتانسیل کانیزایی دارای اهمیت باشد. تکنیک زمینآماری کریجینگ با استفاده از دادههای موجود و همبستگی فضایی بین آنها که توسط واریوگرام توصیف میشود، برای پیشبینی توزیع عیار به کار برده میشود. برای مشخص کردن مناطق آنومال از 50 نمونه آبراههای استفاده شد که به روش ICP-MS تجزیه شدند. ابتدا دادهها نرمال شدند و پس از نرمالسازی از آنالیز زمینآماری استفاده شد. مطالعات واریوگرافی نشان داد که مدل کروی بهترین مدل برازش داده شده و دامنه وابستگی مکانی برای سه عنصر Au ،Cu و Fe تقریباً 350 متر و برای W تقریباً 700 متر است. در نهایت نقشههای تخمین و واریانس تخمین کریجینگ عناصر مورد مطالعه با استفاده از روش زمینآماری کریجینگ نقطهای با مدل کروی در محیط نرمافزار +GS تهیه شد. ارزیابی نتایج با محاسبه مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE) و محاسبه میانگین خطا (MAE) نشاندهنده دقت قابل قبول مدل واریوگرام است. با بررسی نقشههای تخمین کریجینگ و واریانس تخمین کریجینگ، مناطق آنومال برای عناصر Au ،Cu ،Fe و W در منطقه مورد مطالعه معرفی شدند. با توجه به همبستگی مکانی عناصر این نتیجه به دست میآید که این توده میتواند با ذخایر آهن- طلا- مس مرتبط باشد.