سخن سردبیر
دوره 21، شماره 82 ، اسفند 1390، صفحه 1-1
چکیده
سخن سردبیر
بیشتر
سخن سردبیر
مقاله پژوهشی
نرگس بابازاده؛ علی منصوریان؛ مژگان زارعی نژاد؛ مهدی فرنقی
چکیده
فرایند صدور مجوزهای صنعتی و معدنی، به شکل کنونی، پیچیده و زمانبر است. بویژه این که ایجاد صنایع، بیشتر با آلودگیهای زیستمحیطی همراه هستند و بهدلیل استفاده نکردن از سازوکارها و اطلاعات مناسب، ملاحظات زیستمحیطی بهطور مناسب و شایسته رعایت نمیشوند. این پژوهش، روش جدیدی را مبتنی بر سامانههای اطلاعات مکانی تحت وب در قالب ...
بیشتر
فرایند صدور مجوزهای صنعتی و معدنی، به شکل کنونی، پیچیده و زمانبر است. بویژه این که ایجاد صنایع، بیشتر با آلودگیهای زیستمحیطی همراه هستند و بهدلیل استفاده نکردن از سازوکارها و اطلاعات مناسب، ملاحظات زیستمحیطی بهطور مناسب و شایسته رعایت نمیشوند. این پژوهش، روش جدیدی را مبتنی بر سامانههای اطلاعات مکانی تحت وب در قالب دولت الکترونیک برای آسان کردن فرایند صدور مجوزهای صنعتی و معدنی با تأکید بر رعایت مسائل زیست محیطی ارائه میکند. برای این منظور، صدور مجوز کارخانه سیمان بهعنوان نمونه مطالعاتی انتخاب و در ابتدا فرایند فعلی صدور مجوز کارخانه سیمان بررسی شد که نشاندهنده لزوم طی کردن فرایندهای پیچیده اداری و صرف زمان بسیار طولانی (گاه تا دو سال) است؛ افزون براین مسایل زیستمحیطی به خوبی رعایت نمیشوند. سپس با بهرهگیری از مفاهیم و اهداف دولت الکترونیک و قابلیتهای سامانههای اطلاعات مکانی در انجام تحلیلها و تصمیمگیریهای مکانی، روشی جدید برای صدور مجوزهای صنعتی پیشنهاد شد. برای نمایش و ارزیابی روش پیشنهادی، یک سامانه اطلاعات مکانی توزیعشده تحت وب طراحی و پیادهسازی شد. نتایج این پژوهش، گویای آن است که فرایند صدور مجوز کارخانه سیمان با روش پیشنهادی در زمانی بسیار کمتر و با رعایت ملاحظات زیستمحیطی قابل انجام است. روش پیشنهادی میتواند بهعنوان الگویی برای پیادهسازی دولت الکترونیک مکان محور در فعالیتهای صنعتی و معدنی کشور مورد توجه قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
محمد محجل؛ زینب رهامی؛ فرشته شبانی
چکیده
سازندهای سرخ زیرین، قم، سرخ بالایی و کنگلومرای پلیوسن در ساختار ناودیس شوراب (جنوب خاور شهر قم) با روند شمالباختر- جنوبخاور چینخوردهاند. در این ناودیس لایههای شکلپذیر مارنی و گچی عضوهای بالایی سازند قم در همبری با لایههای پرقوام کنگلومرا و ماسه سنگ از سازند سرخ بالایی قرار گرفتهاند. در یال شمالی ناودیس شوراب (بخش جنوب ...
بیشتر
سازندهای سرخ زیرین، قم، سرخ بالایی و کنگلومرای پلیوسن در ساختار ناودیس شوراب (جنوب خاور شهر قم) با روند شمالباختر- جنوبخاور چینخوردهاند. در این ناودیس لایههای شکلپذیر مارنی و گچی عضوهای بالایی سازند قم در همبری با لایههای پرقوام کنگلومرا و ماسه سنگ از سازند سرخ بالایی قرار گرفتهاند. در یال شمالی ناودیس شوراب (بخش جنوب خاوری) در این همبری، به صورت محلی افزون بر افزایش ستبرای قابل توجه در نهشتههای مارنی-گچی سازند قم، چینهایی با روند عمود بر روند ناودیس شوراب فقط در یال شمالی ناودیس در سازند قم و سازند سرخ زیرین به وجود آمده در صورتی که این چینخوردگی محلی در یال جنوبی ناودیس شوراب تشکیل نشده است. به وجود آمدن چینخوردگی محلی در بخش جنوبخاوری یال شمالی ناودیس شوراب نتیجه عملکرد جدایشی بخش مارنی-گچی به دلیل اختلاف رئولوژی زیاد، در مرز دو سازند قم و سرخ بالایی ارزیابی میشود. بررسی ساختار بهوجود آمده روشن ساخت که تشکیل چینهای با راستای شمال- شمالخاور- جنوب- جنوبباختر، در انتهای جنوب خاوری در یال شمالی ناودیس شوراب نتیجه بهوجود آمدن پهنه برشی امتداد لغز راست بر میان سطح جدایشی و گسل قم است که بهموازات آن در شمال ناودیس شوراب قرار دارد و این پهنه برشی در اثر حرکت راستالغز راستبر گسل قم در زمانی پس از میوسن فعال شده است.
مقاله پژوهشی
محمد فرزامیان؛ ابوالقاسم کامکار روحانی؛ منصور ضیایی؛ حسنعلی فرجی سبکبار؛ کیومرث سیف پناهی
چکیده
کانسار سرب و روی چیچکلو یکی از مناطق پتانسیلدار است که در محدوده کمربند سرب و روی پهنه تکاب و در 25 کیلومتری شمال باختر معدن انگوران قرار گرفته است. کانسار یادشده در طی چندین دهه گذشته به دفعات مورد مطالعات پیجویی و اکتشاف در مقیاسهای مختلف قرار گرفته و آخرین فعالیتهای اکتشافی، برداشتهای تفصیلی ژئوفیزیکی (بهروش مقاومت ...
بیشتر
کانسار سرب و روی چیچکلو یکی از مناطق پتانسیلدار است که در محدوده کمربند سرب و روی پهنه تکاب و در 25 کیلومتری شمال باختر معدن انگوران قرار گرفته است. کانسار یادشده در طی چندین دهه گذشته به دفعات مورد مطالعات پیجویی و اکتشاف در مقیاسهای مختلف قرار گرفته و آخرین فعالیتهای اکتشافی، برداشتهای تفصیلی ژئوفیزیکی (بهروش مقاومت ویژه و قطبش القایی) و ژئوشیمیایی بهمنظور پتانسیلیابی کانسار سرب و روی در این منطقه بوده است. در این پژوهش، پس از مدلسازی و تفسیر دادههای ژئوفیزیکی و پردازش و تفسیر دادههای ژئوشیمیایی، نقشههای اکتشافی در محیط GIS آماده سازی شدند. در ادامه، با بهکارگیری توابع عضویت ذوزنقهای که متناسب با ماهیت اکتشافی است، نقشههای اکتشافی فازیسازی شده و در واقع روش فازیسازی نوینی برای فازیسازی نقشههای یادشده مورد توجه قرار گرفته است. در پایان برای تلفیق نقشههای فازی اکتشافی از عملگرهای فازی استفاده شده است. نتایج بررسی نقشه نهایی اکتشافی بهمنظور اکتشاف ماده معدنی سرب و روی در منطقه یادشده گسترش بیهنجاریهای اکتشافی با مطلوبیت فازی بیش از 5/0 را در جنوب خاوری منطقه مطالعاتی نشان میدهد که حاصل همپوشانی قابل توجه بیهنجاریهای ژئوفیزیکی و ژئوشیمیایی در این منطقه است. حفاریهای انجام شده در منطقه درستی نتایج اکتشافی به دست آمده در این پژوهش را مورد تأیید قرار میدهد.
مقاله پژوهشی
الهام اسدی مهماندوستی؛ بهرام علیزاده؛ محمد حسین آدابی
چکیده
میدان نفتی مارون، یکی از مهمترین میادین نفتی ایران در جنوب فروافتادگی دزفول شمالی در کمربند چینخورده زاگرس است که مورد بررسی ژئوشیمی آلی قرار گرفته است. 43 نمونه از سازندهای مخزن و منشأ گرو، گدوان، داریان، کژدمی، سروک، گورپی و پابده از چاههای متفاوت میدان نفتی مارون توسط پیرولیز راکایول تجزیه و بیتومن استخراج ...
بیشتر
میدان نفتی مارون، یکی از مهمترین میادین نفتی ایران در جنوب فروافتادگی دزفول شمالی در کمربند چینخورده زاگرس است که مورد بررسی ژئوشیمی آلی قرار گرفته است. 43 نمونه از سازندهای مخزن و منشأ گرو، گدوان، داریان، کژدمی، سروک، گورپی و پابده از چاههای متفاوت میدان نفتی مارون توسط پیرولیز راکایول تجزیه و بیتومن استخراج شده از 23 نمونه انتخاب شده با دستگاه کروماتوگرافی ستونی و گازی مورد مطالعه قرار گرفت. به منظور مقایسه بیتومن استخراجشده از سازندهای مورد بررسی، 5 نمونه نفت خام از مخزن بنگستان و یک نمونه از مخزن خامی مطالعه شده است. بررسی دادههای حاصل از پیرولیز راکایول نشان میدهد که نمونههای کژدمی و پابده با میانگین کل کربن آلی 13/4 درصد و S2 بیشتر از 12 میلیگرم هیدروکربن بر گرم سنگ دارای بیشترین مقدار درصد TOC و پتانسیل هیدروکربنزایی بالاتری نسبت به دیگر نمونهها هستند. بر مبنای نمودار HI در برابر Tmax و همچنین S2-TOC مشخص شد که کروژن موجود در سازندهای مورد مطالعه از نوع II است. همچنین سازندهای گرو، گدوان و کژدمی با رسیدن به مرحله کاتاژنز مسیر بلوغ حرارتی را طی کردهاند. تغییرات PI و Tmax در برابر ژرفا بیانگر این موضوع است که نمونههای پابده و گورپی بلوغ کمتری را نسبت به نمونههای کژدمی و گرو نشان میدهند. مطالعه کروماتوگرامها و نسبت تغییرات مقادیر Pr/nC17 در برابر Ph/nC18 نشان میدهد که نمونههای مورد مطالعه فاقد یا دارای مقدار کمی پدیده تخریب زیستی بوده و نفت خام مخزن بنگستان و خامی از سنگ منشأیی با کروژن نوع II در شرایط کاهیده تشکیل شده است.
مقاله پژوهشی
کاظم سیدامامی؛ ندا بهفر؛ محمودرضا مجیدیفرد؛ امیر بهفر
چکیده
ردیفهای مناسبی از سنگهای ژوراسیک میانی - بالایی در شمالخاوری دامغان (محدوده ساختاری البرز خاوری) رخنمون دارد. سازند دلیچای در منطقه مورد بررسی، در مجموع از تناوب مارن و سنگآهک مارنی به رنگ خاکستری متمایل به سبز تشکیل شده است. چینهشناسی این سازند با 156 متر ستبرا در برش طالو مورد بررسی قرار گرفته و در 4 بخش تقسیم و توصیف شده است. ...
بیشتر
ردیفهای مناسبی از سنگهای ژوراسیک میانی - بالایی در شمالخاوری دامغان (محدوده ساختاری البرز خاوری) رخنمون دارد. سازند دلیچای در منطقه مورد بررسی، در مجموع از تناوب مارن و سنگآهک مارنی به رنگ خاکستری متمایل به سبز تشکیل شده است. چینهشناسی این سازند با 156 متر ستبرا در برش طالو مورد بررسی قرار گرفته و در 4 بخش تقسیم و توصیف شده است. سازند دلیچای در برش مورد بررسی، در مرز زیرین خود بهطور ناهمساز بر روی سازند شمشک قرار دارد و در مرز بالایی بهطور همشیب و گذر تدریجی توسط سنگآهکهای ستبرلایه سازند لار پوشیده میشود. از برش مورد بررسی، در مجموع 1750 نمونه فسیلی جمعآوری شد که 1491 نمونه آمونیتی و 259 نمونه از تاکسونهای جانوری دیگر (بلمنیت، شکم پایان، دوکفهایها، بازوپایان، خارپوستان و اسفنج) بوده است. با بررسیهای انجام شده، 27 جنس، 33 گونه، 6 زیست زون آمونیتی (Parkinsoni Zone, Zigzag-Aurigerus zones, Subcontractus Zone, Bullatus-Gracilis zones, Anceps-Coronatum zones, Athleta Zone) ، 17 جنس، 8 گونه و 2 زیست زون از روزن داران بنتیک و پلاژیک شناسایی و معرفی شد. محتوای فسیلی بهطور عمده در متراژ کمی از سنگآهکهای سرخ رنگ ندولار، در بخش بالایی برش متمرکز شده است. بر اساس مجموعه فسیلی شناسایی شده، برای سازند دلیچای در منطقه شمال خاوری دامغان سن باژوسین پسین - آکسفوردین را میتوان در نظر گرفت. زیای آمونیتی ژوراسیک میانی- بالایی شمالخاوری دامغان بهطور عمده ارتباط نزدیکی را با زیای آمونیتی اروپای شمالباختری و مناطق حاشیهای مدیترانه نشان میدهند.
مقاله پژوهشی
علی یساقی؛ حسین نریمانی؛ محمد قاسم حسن گودرزی
چکیده
امتداد ساختارهای کمربندهای چین- رانده در طول، گسترش محدودی دارند و بیشتر به ساختارهای عرضی پایان مییابند. در کمربند چین- رانده زاگرس، راستای گسل پیشانی کوهستان در بخشهای مختلف توسط ساختارهای عرضی بریده و جابهجا شده است. در ناحیه دوگنبدان این گسل در تقاطع با ساختار عرضی گسل خارگ-میش است. تاقدیس میش در فرادیواره گسل پیشانی ...
بیشتر
امتداد ساختارهای کمربندهای چین- رانده در طول، گسترش محدودی دارند و بیشتر به ساختارهای عرضی پایان مییابند. در کمربند چین- رانده زاگرس، راستای گسل پیشانی کوهستان در بخشهای مختلف توسط ساختارهای عرضی بریده و جابهجا شده است. در ناحیه دوگنبدان این گسل در تقاطع با ساختار عرضی گسل خارگ-میش است. تاقدیس میش در فرادیواره گسل پیشانی کوهستان با هندسه جعبهای و از نوع چین گسترش گسلی حمل شده دارای کوژ به سوی پیشبوم است و در پهلوی پیشانی برگشته است. ادامه این چین با رسیدن به ساختار عرضی گسل خارگ- میش کمی چرخیده و پایان مییابد. در فرودیواره گسل پیشانی کوهستان تاقدیسهای دیل، پهن، سراب و جعفرآباد با هندسه گرد شده و دامنه کم نشاندهنده چینهای فروافتادگی دزفول هستند. تاقدیسهای دیل و پهن با هندسه جدایشی دوشاخه با رخنمون عمومی از سازند آسماری، در اثر انتشار جانبی به موازات امتداد شیبراهه پیشانی از سطح جدایش سازند دشتک در فرودیواره گسل پیشانی کوهستان گسترش یافتهاند و نشاندهنده تاقدیسهایی هستند که از سازند دشتک در فرودیواره بهصورت تأخیری نسبت به ساختارهای فرادیواره در سطح ظاهر شدهاند. گسل خارگ- میش بهعنوان شیبراهه جانبی در سطح با پایان یافتن ساختارهای طولی به آن و در ژرفا با توجه به تغییرات ستبرا و رخساره رسوبی قابل شناسایی است که بیشتر فعالیت آن در زمان رسوبگذاری سازند ایلام است. این هندسه ساختاری بیانگر اندرکنش گسلهای بهترتیب طولی پیشانی کوهستان و عرضی خارگ- میش به صورت شیبراهههای پیشانی و جانبی در هندسه و سبک ساختاری کمربند چین- رانده زاگرس در ناحیه دو گنبدان است.
مقاله پژوهشی
ایمان منصف؛ محمد رهگشای؛ محمد هاشم امامی
چکیده
توالی آتشفشانی منطقه ارزوییه با سن ژوراسیک بالایی- کرتاسه زیرین در پهنه ساختاری سنندج- سیرجان جنوبی قرار گرفته است. ژئوشیمی عناصر اصلی و کمیاب، تحولات ماگمایی را از گرایش تحولی به سمت کلسیمی- قلیایی نشان میدهند. ترکیب شیمیایی کلینوپیروکسنها مشابه با ترکیب این کانی در مناطق فرورانش است و از یک ناحیه مرتبط با کمان آتشفشانی منشأ ...
بیشتر
توالی آتشفشانی منطقه ارزوییه با سن ژوراسیک بالایی- کرتاسه زیرین در پهنه ساختاری سنندج- سیرجان جنوبی قرار گرفته است. ژئوشیمی عناصر اصلی و کمیاب، تحولات ماگمایی را از گرایش تحولی به سمت کلسیمی- قلیایی نشان میدهند. ترکیب شیمیایی کلینوپیروکسنها مشابه با ترکیب این کانی در مناطق فرورانش است و از یک ناحیه مرتبط با کمان آتشفشانی منشأ گرفته است. نمودارهای عناصر کمیاب و خاکی کمیاب الگوهای غنیشدگی را در LREEها نسبت به HREEها و تهیشدگی را در عناصر Nb و Ta نشان میدهند. این توالی ماگمایی از یک منشأ گوشتهای با تأثیر سیالها و رسوبات حاصل از ورقه فرورانش تشکیل یافته است. توالی آتشفشانی منطقه ارزوییه احتمالا" در نتیجه فرورانش سنگکره اقیانوس نئوتتیس به زیر پهنه سنندج- سیرجان، از زمان ژوراسیک بالایی تا کرتاسه زیرین، در محیط کمان آتشفشانی تشکیل یافتهاند.
مقاله پژوهشی
یوسف رحیم سوری؛ عبدالمجید یعقوب پور؛ سروش مدبری
چکیده
مقایسه متغیرهای فیزیکوشیمیایی(pH، Eh،EC ،TDS ،TH ، TA، دما و شوری) اندازهگیری شده و تجزیههای شیمیایی نمونههای آب چشمهها و آبهای آشامیدنی روستاهای واقع در حوضه آبریز رودخانه آغدره در شمالباختری شهرستان تکاب تفاوتهای چشمگیری را نشان داده است. بر اساس این نتایج، در میان چشمههای آب نمونهبرداری شده کمترین مقادیر pH و ...
بیشتر
مقایسه متغیرهای فیزیکوشیمیایی(pH، Eh،EC ،TDS ،TH ، TA، دما و شوری) اندازهگیری شده و تجزیههای شیمیایی نمونههای آب چشمهها و آبهای آشامیدنی روستاهای واقع در حوضه آبریز رودخانه آغدره در شمالباختری شهرستان تکاب تفاوتهای چشمگیری را نشان داده است. بر اساس این نتایج، در میان چشمههای آب نمونهبرداری شده کمترین مقادیر pH و بیشترین مقادیر TDS، EC، شوری، سختی کل، قلیائیت کل، غلظت کاتیونها، آنیونها و عناصر بالقوه سمناک As وSb به چشمه واقع در پاییندست معدن متروکه آنتیموان آغدره بالا (چشمهAq.D1-1) و چشمه واقع در پاییندست سدهای باطله واحد استحصال طلای آغدره (چشمه Aq.D5) تعلق دارد. غلظت کل As وSb در چشمهAq.D1-1 بهترتیب g/lμ 3753 و g/lμ 320 و در چشمه Aq.D5 بهترتیب g/lμ 162 و g/lμ 3 است. در میان نمونههای آب آشامیدنی روستاهای محدوده مورد مطالعه بالاترین غلظت As0 بهآب آشامیدنی روستای آغدره پایین با غلظت کل As g/lμ 29 و در مورد Sb به آب آشامیدنی روستای آغدره وسط با غلظت کل Sb g/lμ 5 تعلق دارد. بر اساس مقادیر مجاز اشاره شده در استانداردهای بینالمللی، غلظت کاتیونها و آنیونهای اصلی و مقادیر پارامترهای فیزیکوشیمیایی (به غیر از سختی کل) نمونههای آب چشمهها و آبهای آشامیدنی روستاهای محدوده مورد مطالعه در دامنه مقادیر مجاز تعیین شده قرار دارند. با توجه به بررسیهای صورت گرفته مشخص شده است که آلودگی As وSb چشمه Aq.D1-1 منشأ زمینزاد (geogenic) دارد و از شیلهای سیاه با غلظت بالایی از عناصرAs وSb ناشی شده است، در حالی که آلوده شدن آب چشمه Sp.5 منشأ انسانزاد (anthropogenic) دارد و از نشت پساب ذخیره شده در پشت سدهای باطله واحد استحصال طلای آغدره و نفوذ آن بهآب چشمههای پاییندست ایجاد شده است.
مقاله پژوهشی
محمد تاتار؛ افسانه نصر آبادی؛ ایوب کاویانی
چکیده
ساختمان پوسته فلات ایران واقع میان دو صفحه همگرای عربی و اوراسیا بهکمک برگردان همزمان توابع گیرنده و منحنی پاشندگی سرعت فاز امواج ریلی مورد مطالعه قرار گرفت. زمینلرزههای دور ثبت شده توسط ایستگاههای باند پهن شبکه لرزهنگاری ملی ایران (INSN) برای محاسبه توابع گیرنده مورد استفاده قرار گرفتند. منحنی پاشندگی سرعت فاز امواج رایلی ...
بیشتر
ساختمان پوسته فلات ایران واقع میان دو صفحه همگرای عربی و اوراسیا بهکمک برگردان همزمان توابع گیرنده و منحنی پاشندگی سرعت فاز امواج ریلی مورد مطالعه قرار گرفت. زمینلرزههای دور ثبت شده توسط ایستگاههای باند پهن شبکه لرزهنگاری ملی ایران (INSN) برای محاسبه توابع گیرنده مورد استفاده قرار گرفتند. منحنی پاشندگی سرعت فاز امواج رایلی به روش دو ایستگاهی میان جفت ایستگاههای شبکه لرزهنگاری یاد شده، محاسبه و تعیین شد. برای بهکمترین میزان رساندن خطای موجود در برآورد ساختار پوسته در صورت استفاده از روش تحلیل توابع گیرنده و یا برگردان منحنی سرعت فاز امواج رایلی به تنهایی، از روش بهینه برگردان همزمان تابع انتقال گیرنده و منحنی پاشندگی امواج رایلی استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که ستبرای پوسته در ایران از 2± 40 کیلومتر درجنوب خاور کشور )ایستگاه ZHSF) تا حداکثر 2±56 کیلومتر در زیر زون سنندج- سیرجان (SNGE) متغیر است. مطالعه جامع صورت گرفته نشان داد که ستبرای پوسته در بخشهای مرکزی زاگرس (GHIR)مشابه با کارهای پیشین انجام گرفته 2± 47 کیلومتر است در حالی که در انتهاییترین بخش خاوری آن BNDS))ستبرای به2± 52کیلومتر و در بخش باختری SHGR)) به 2± 47 کیلومتر میرسد. ژرفای ناپیوستگی موهو برای ایران مرکزی (KRBR) 2± 48 کیلومتر برآورد شد. این در حالی است که ژرفای این ناپیوستگی در بخش جنوبی زون البرز مرکزی DAMV , THKV))به حدود 2±54 کیلومتر میرسد. ژرفای محاسبه شده برای موهو در شمالباختر ایران ((MAKU و باختر حوضه دریای خزر GRMI)) بر یک پوسته با ستبرای 2±43 کیلومتر دلالت دارد.
مقاله پژوهشی
وحید احمدی؛ احمد زواره ای؛ اسماء مطهریان؛ مارتین مونت
چکیده
در مقاطع چینهشناسی شمسآباد و رونیز در ناحیه فارس داخلی از رسوبات سازند آسماری 3 واحد سنگ چینهای شناسایی شده است. به طور کلی گاستروپودهای مقاطع چینهشناسی شمسآباد و رونیز به چهار راسته Mesogastropoda, Neogastropoda, Architaenioglossa, Sorbeoconcha تعلق دارند. در بخشهای زیرین و میانی آن 7 جنس و 3 زیر جنس از گاستروپودها تشخیص داده شده است که در مجموع 4 جنس ...
بیشتر
در مقاطع چینهشناسی شمسآباد و رونیز در ناحیه فارس داخلی از رسوبات سازند آسماری 3 واحد سنگ چینهای شناسایی شده است. به طور کلی گاستروپودهای مقاطع چینهشناسی شمسآباد و رونیز به چهار راسته Mesogastropoda, Neogastropoda, Architaenioglossa, Sorbeoconcha تعلق دارند. در بخشهای زیرین و میانی آن 7 جنس و 3 زیر جنس از گاستروپودها تشخیص داده شده است که در مجموع 4 جنس و یک زیر جنس از گاستروپودها در بخش زیرین به سن چاتین، در بخش میانی 2 جنس و 2 زیر جنس به سن اکیتانین و یک جنس در بخش بالایی سازند جهرم به سن ائوسن میانی (مرز زیرین سازند آسماری) که همراه با گونههای روزنبران از جمله Orbitolites camplanatus, Somalina stefunini, Rhapydionina urensis دیده شده است. سن گاستروپودهای سازند آسماری در منطقه مورد مطالعه، با زیستزونهای روزنبران همراه با آنها که شامل زیستزون Nummulites fichteli – Nummulites intermedius – Nummulites vascus assemblage – zone به سن چاتین و زیستزون Austroterillina howchini – Peneroplis evolutus assemblage –zone به سن اکی تانین است، یکسان است. گاستروپودهای تشخیص دادهشده در مقاطع به ترتیب از قدیم به جدید عبارتند از:Olivella sp., Mitra sp., Ampullina sp., Ampullospira sp., Campanile sp., Strombus sp., Natica sp., Tortoliva sp., Lithoconus sp., Dendroconus sp.
مقاله پژوهشی
مرتضی خلعت بری جعفری؛ هادی سپهر
چکیده
افیولیت تکتونیزه کهدوئیه رخنمون یافته در منتهیالیه محدوده شمالی کمربند افیولیتی ده شیر- بافت، حاشیه جنوبی خرده قاره ایران مرکزی از پریدوتیتهای گوشتهای و توالی پوستهای تشکیل شده است. پریدوتیتهای سرپانتینیتی شده ترکیب هارزبورژیت کلینوپیروکسندار و لرزولیت دارند و توسط دایکهای دیابازی منفرد قطع شدهاند. توالی ...
بیشتر
افیولیت تکتونیزه کهدوئیه رخنمون یافته در منتهیالیه محدوده شمالی کمربند افیولیتی ده شیر- بافت، حاشیه جنوبی خرده قاره ایران مرکزی از پریدوتیتهای گوشتهای و توالی پوستهای تشکیل شده است. پریدوتیتهای سرپانتینیتی شده ترکیب هارزبورژیت کلینوپیروکسندار و لرزولیت دارند و توسط دایکهای دیابازی منفرد قطع شدهاند. توالی پوستهای درونی دربردارنده گابروهای تودهای و کمپلکس دایکهای ورقهای دیابازی است که توسط اینتروژنهای ورلیتی، کوارتزدیوریت، پگماتیتگابرو و پلاژیوگرانیت- ترونجمیت قطع شده است. توالی آتشفشانی این مجموعه دارای میانلایههایی از چرت و رادیولاریت، سنگآهک پلاژیک دارای ریزفسیلهای کرتاسه بالایی در قاعده و همچنین برش هیالوکلاستیک، هیالوکلاستیت، جریان صفحهای، توف و گدازهی بالشی در بالا است. بررسی تجزیههای شیمیایی دلالت بر منشأ سوپرا- سابداکشن دارد و غنیشدگی از عناصرکمیاب سبک مانند Rb و Ba و Th بازتابی از تأثیر سیالهای برگرفته از صفحه فرورونده است. به نظر میرسد که افیولیت تکتونیزه کهدوئیه، مجموعهای متوالی از مراحل شامل تولد، جوانی و بلوغ را در جریان تکامل خود پشت سر گذاشته است که پیامد طبیعی تشکیل افیولیت در پهنههای سوپر اسابداکشن است.
مقاله پژوهشی
کیانا کیارستمی؛ سید حمید وزیری؛ بیژن نوری؛ شهلا الهمددی؛ فاطمه وکیل باغمیشه
مقاله پژوهشی
امین اله کمالی؛ محسن مؤید؛ مهدی جهانبخش گنجه؛ هادی پیروج؛ محمود جوکار؛ علی عامری
چکیده
منطقه مورد مطالعه در جنوب خاور میانه، و در استان آذربایجان شرقی واقع شده است. صعنت گردشگری، بویژه زمینگردشگری به عنوان رویکرد جدیدی برای توسعه همزیستی انسان و طبیعت، به منظور بهره برداری اقتصادی، امروزه در توسعه مناطق، جایگاه چشمگیری یافته است. با تعیین ظرفیتهای طبیعی مناطق، جهتگیری و برنامهریزی و توسعه فیزیکی در راستای ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در جنوب خاور میانه، و در استان آذربایجان شرقی واقع شده است. صعنت گردشگری، بویژه زمینگردشگری به عنوان رویکرد جدیدی برای توسعه همزیستی انسان و طبیعت، به منظور بهره برداری اقتصادی، امروزه در توسعه مناطق، جایگاه چشمگیری یافته است. با تعیین ظرفیتهای طبیعی مناطق، جهتگیری و برنامهریزی و توسعه فیزیکی در راستای صنعت گردشگری و جذب جهانگردان بویژه در زمینه ملی و فرا ملی، میتوان زمینه اشتغال را در سطح منطقهای گسترش داد. این پژوهش، با بررسی نمونه کوچکی از توانهای زمینگردشگری کشور و رویکرد نوین، به گسترش و بهبود فضاهای طبیعی در کشور کمک مینماید. بدین منظور در پژوهش حاضر برای بررسی و ارزیابی توانهای زمین گردشگری محدوده مطالعاتی از تابع هدف و همچنین از بررسی پیمایشی عوارض پیکرشناسی و زمین شناختی منطقه استفاده شده است. در این مدل با استفاده از ظریب امتیاز d i,j میتوان توانهای گردشگری را برای اولویت دادن به مکانهای گردشگری و گردشگری سنجید و مکانهایی که بیشترین تابع هدف را دارند به عنوان بهترین مکان گردشگری معرفی نمود. این پژوهش نمونه موردی استفاده از تابع هدف برای ارزیابی توانهای طبیعی و جاذبههای گردشگری قافلانکوه میانه، واقع در استان آذربایجان شرقی است. این منطقه دارای جاذبههای تاریخی و طبیعی بکر و بینظیری است که میتواند توجه هر طبیعتگردی را به خود جلب نماید. سنگهای متنوع در منطقه (آندزیتها، بازالتها، ریولیت ، ایگنمبریت، فیشر دایکها، انواع عقیقها، پرلیت، گسلهها، آگلومرا، برش آتشفشانی، بمب آتشفشانی و...) مناظری دیدنی را برای هر پژوهشگری در زمینه جغرافیا و علوم زمین به وجود آورده است. از جاذبههای دیگر منطقه، بعد تاریخی- فرهنگی آن است که میتوان به قلعهدختر و پلدختر اشاره کرد. نتایج یاد شده این پژوهش، منطقه را به عنوان زمین پارکی علمی و همچنین یک موزه تاریخ طبیعی معرفی مینماید.
مقاله پژوهشی
یزدان عامریان؛ بهزاد وثوقی
چکیده
مدلسازی هندسی تغییرشکل رویه زمین با استفاده از معیارهای متفاوتی مانند تنسور تغییر شکل نوع اول (تنسور تغییر متریک یا همان تنسور کرنش)، تنسور دوران خطی و تنسور تغییر شکل نوع دوم (تنسور تغییر انحنا) با منابع گوناگون اطلاعاتی (GPS, DORIS, SLR, VLBI, Levelling) انجام میشود. در این پژوهش تنسور تغییر انحنا و کمیتهای ناوردای حاصل از آن، تغییر انحنای ...
بیشتر
مدلسازی هندسی تغییرشکل رویه زمین با استفاده از معیارهای متفاوتی مانند تنسور تغییر شکل نوع اول (تنسور تغییر متریک یا همان تنسور کرنش)، تنسور دوران خطی و تنسور تغییر شکل نوع دوم (تنسور تغییر انحنا) با منابع گوناگون اطلاعاتی (GPS, DORIS, SLR, VLBI, Levelling) انجام میشود. در این پژوهش تنسور تغییر انحنا و کمیتهای ناوردای حاصل از آن، تغییر انحنای متوسط و تغییر انحنای گوس در نگرش لاگرانژی با استفاده از اطلاعات شبکه دائم GPS برای بررسی فرونشست دشت مشهد و نیشابور محاسبه شد. برای این منظور مختصات و بردار سرعت سال 2007 میلادی مربوط بهشبکه دائم GPS ایران (منطقه خراسان) در چارچوب اوراسیا تجزیه و تحلیل شد. تغییر انحنای متوسط و گوس بهترتیب بیشترین مقدار /myr20- 10 * 4 و /myr 14- 10 * 14 را در منطقه مورد مطالعه دارند. الگوهای حاصل از نتایج عددی، بیانگر روند تغییر شکلهای ارتفاعی منطقه بهدلیل برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی است.
مقاله پژوهشی
ابراهیم طالع فاضل؛ بهزاد مهرابی؛ احمد خاکزاد؛ رضا کیانپور
چکیده
کانسار سنگ آهن سنگان در فاصله 308 کیلومتری جنوب خاوری مشهد در زون ساختاری خاور ایران قرار دارد. این کانسار بهدلیل داشتن عیار و ذخیره بالای آهن و پایین بودن مقادیر فسفر و گوگرد از مهمترین ذخایر آهن ایران بهشمار میرود. مهمترین بیهنجاریهای سنگان شامل بیهنجاریهای باختری، مرکزی و خاوری است که کانسار دردوی، نمونهای شاخص ...
بیشتر
کانسار سنگ آهن سنگان در فاصله 308 کیلومتری جنوب خاوری مشهد در زون ساختاری خاور ایران قرار دارد. این کانسار بهدلیل داشتن عیار و ذخیره بالای آهن و پایین بودن مقادیر فسفر و گوگرد از مهمترین ذخایر آهن ایران بهشمار میرود. مهمترین بیهنجاریهای سنگان شامل بیهنجاریهای باختری، مرکزی و خاوری است که کانسار دردوی، نمونهای شاخص از اسکارنهای غنی از مگنتیت بوده و در محل همبری توده نفوذی گرانیت سرنوسر (با ویژگی گرانیتهای تیپ I به سن الیگومیوسن) و سنگهای کربناتی پرمنیزیم (به سن کرتاسه پسین) در بیهنجاری مرکزی تشکیل شده است. زونهای اسکارن در کانسار آهن دردوی متشکل از سه زیرپهنه بروناسکارن، دروناسکارن و کانسنگ آهن است که زیرپهنه دروناسکارن بهصورت محدود و بروناسکارن بیشترین گسترش را دارد. بخش بروناسکارن متشکل از زیرپهنهگارنت اسکارن، گارنت-پیروکسن اسکارن و پیروکسن اسکارن است که در فاصله دورتر به اپیدوت اسکارن تبدیل میشود. شواهد صحرایی، کانیشناسی و میکروترمومتری(دماسنجی میکروسکوپی) میانبارهای سیال، حاکی از دو مرحله اسکارنزایی شامل: 1) نفوذ توده گرانیتی در دمای 320 تا C˚520 و فشار تقریبی 1 کیلوبار و 2) تشکیل زون اسکارنی پیشرونده با دمای 310 تا C˚490 و شوری میانگین (wt.% NaCl) 6/33 به همراه تشکیل کانیهای متاسوماتیک بدون آب و زون اسکارن پسرونده با دمای تقریبی 190 تا C˚310 و میانگیـــــــن شوری (wt.% NaCl) 3/13 به همراه کانه مگنتیت و کانیهای سولفیدی پیریت تودهای، مارکاسیت و کالکوپیریت است. بهدنبال آن فعالیتهای تأخیری، موجب تشکیل رگههای کوارتز-کانهدار و عقیم متشکل از پیریت نیمهشکلدار تا بیشکل، کالکوپیریت و فلوگوپیت در منطقه شده که طی دو مرحله یکی با دمای 360 تا C˚440 و میانگین شوری (wt.% NaCl) 4/33 و دیگری با دمای 235 تا C˚320و شوری میانگین (wt.% NaCl) 6/14 در سنگ میزبان اسکارن و توده نفوذی، تشکیل شدهاند. بر اساس مطالعات، میتوان گفت فرایندهای آمیختگی و رقیقشدگی سیال کانهساز توسط آبهای جوی با شوری و دمای پایین و نیز تغییرات شیمیایی ناشی از واکنش سیال کانهساز با سنگ میزبان، از عوامل مؤثر در نهشت آهن در زونهای اسکارنی بهصورت مگنتیت و تشکیل کانههای سولفیدی در رگه و رگچههای کوارتز گرمابی در مراحل پایانی کانیسازی در منطقه است.
مقاله پژوهشی
فردین موسیوند؛ ابراهیم راستاد؛ محمدهاشم امامی؛ جان پیتر؛ میشائیل سولومون
چکیده
کانهزایی روی- سرب- مس در منطقه چاهگز در 60 کیلومتری جنوب شهربابک، در پهنه سنندج- سیرجان جنوبی و در درون توالی آتشفشانی- رسوبی بایمودال و دگرگون شده ژوراسیک میانی رخ داده است. کانهزایی با شکل هندسی اغلب چینهسان و لایهای و صفحهای شکل و در چندین افق چینهای خاص بههمراه رسوبات بروندمی (exhalites) در واحدهای 1،2 ...
بیشتر
کانهزایی روی- سرب- مس در منطقه چاهگز در 60 کیلومتری جنوب شهربابک، در پهنه سنندج- سیرجان جنوبی و در درون توالی آتشفشانی- رسوبی بایمودال و دگرگون شده ژوراسیک میانی رخ داده است. کانهزایی با شکل هندسی اغلب چینهسان و لایهای و صفحهای شکل و در چندین افق چینهای خاص بههمراه رسوبات بروندمی (exhalites) در واحدهای 1،2 و 3 رخ داده است که در واحدهای 1 و 2 بهصورت رخدادهای معدنی متعدد و در واحد 3 بهصورت کانسار چاهگز و تعدادی رخداد معدنی است. سنگهای میزبان کانهزایی به ترتیب اهمیت، متاتوف ریولیتی، متاپلیت توفی و متاریولیت هستند. بافت ماده معدنی به صورت تودهای، نیمه تودهای، نواری، لامینه، دانه پراکنده و رگه – رگچهای است. پاراژنز کانسنگ شامل کانیهای اولیه پیریت، اسفالریت، گالن، کالکوپیریت، تتراهدریت، آرسنوپیریت، بورنیت و پیروتیت و کانیهای ثانویه از جمله کوولیت، کالکوسیت، مالاکیت، سروسیت و اسمیتسونیت بوده و کانیهای باطله بیشتر سریسیت، کوارتز، کلریت، کلسیت و باریت است. دگرسانیهای سنگ دیواره بهطور عمده شامل دگرسانی سریسیتی و کلریتی و به مقدار کمتر دگرسانیهای کربناتی و سیلیسی است. سنگهای میزبان دگرسان شده در اثر دگرگونی و دگرشکلی دچار برگوارگی شده و به همراه ماده معدنی دچار چینخوردگی و گسلش شده و بافتها و فابریکهای کاتاکلاستیک، پیوستگاه سه گانه، سایه فشاری و کنگرهای (کرنیولیشن) و بودیناژ در آنها گسترش یافته است. بر اساس مطالعات زمینشناسی، کانیشناسی، ژئوشیمی و دگرسانی، کانهزایی روی- سرب- مس در منطقه چاهگز در اثر فعالیتهای آتشفشانی زیردریایی در یک حوضه کافتی کمانی، بهصورت سولفید تودهای آتشفشانزاد (VMS) نهشته شده و سپس به همراه سنگهای درونگیر توسط فازهای کوهزایی کیمرین جوان و لارامید و رویدادهای جوانتر دچار دگرشکلی و دگرگونی ناحیهای در حد رخساره شیست سبز شده است. این کانهزایی بر اساس مقایسه آن با نهشتههای مشابه جهانی، بیشترین شباهت را به تیپ سیلیسیآواری فلسیک مثل کانسارهای منطقه معدنی باتورست (Bathurst) کانادا و کمربند پیریتی ایبریا اسپانیا و پرتغال دارد که برای اولین بار در ایران معرفی میشود.
مقاله پژوهشی
عادل ساکی؛ علی اکبر بهاری فر
چکیده
نفوذ کمپلکس الوند در سنگهای رسی دگرگونشده میزبان (شیستها) سبب ایجاد هورنفلسهای رسی و میگماتیتهای آناتکسی در هاله دگرگونی توده شده است. پدیدة ذوببخشی در هاله همبری الوند، فقط در سنگهای با ترکیب رسی رخ داده است. وجود کانیهای اسپینل-کوارتز و حضور ارتوپیروکسن در این سنگها، مشخصه گذر از شرایط رخساره آمفیبولیت به ...
بیشتر
نفوذ کمپلکس الوند در سنگهای رسی دگرگونشده میزبان (شیستها) سبب ایجاد هورنفلسهای رسی و میگماتیتهای آناتکسی در هاله دگرگونی توده شده است. پدیدة ذوببخشی در هاله همبری الوند، فقط در سنگهای با ترکیب رسی رخ داده است. وجود کانیهای اسپینل-کوارتز و حضور ارتوپیروکسن در این سنگها، مشخصه گذر از شرایط رخساره آمفیبولیت به گرانولیت یا پیروکسن- هورنفلس است و معمولاً مرتبط با فرایندهای ذوببخشی بدون آب است. مهمترین واکنشهای توسعه مذاب در سنگهای رسی دگرگونشدة موجود در هاله الوند عبارتند از Crd + melt + Spl + Bt +Sil/And = Kfs و Bt+Als+Pl+Qtz = Grt+Kfs+melt. این دگرگونی اصولاً از راه رسانش گرمایی از نفوذ تودههای مرتبط با کمان ماگمایی در همه سطوح پوسته کنترل میشود. سنگهای دگرگونی منطقه همدان تحت تأثیر یک دگرگونی چند مرحلهای تدفینی و گرمایی مرتبط با فرورانش و بستهشدن اقیانوس نوتتیس و در نهایت، برخورد دو قاره عربی و ایران مرکزی در طی کرتاسه قرار گرفتهاند، به گونهای که این وقایع، سبب شکلگیری ذوببخشی در درجات بالای دگرگونی در بخشهایی از هاله دگرگونی کمپلکس نفوذی الوند شدهاند.
مقاله پژوهشی
رامین ارفع نیا
چکیده
منطقۀ مورد مطالعه در 40 کیلومتری جنوب خاور شهرستان اقلید، در منطقهای دگرگونشده، حد فاصل گسل اقلید و راندگی اصلی زاگرس واقع شده است و بخشی از پهنۀ سنندج-سیرجان جنوبخاوری است. این منطقه شامل سنگهای به شدت دگرشکل شدهای است که آشکارا در یک پهنۀ برشی راستگرد تکوین یافتهاند. مطالعات انجامشده در این منطقه در مقیاس مزوسکوپی ...
بیشتر
منطقۀ مورد مطالعه در 40 کیلومتری جنوب خاور شهرستان اقلید، در منطقهای دگرگونشده، حد فاصل گسل اقلید و راندگی اصلی زاگرس واقع شده است و بخشی از پهنۀ سنندج-سیرجان جنوبخاوری است. این منطقه شامل سنگهای به شدت دگرشکل شدهای است که آشکارا در یک پهنۀ برشی راستگرد تکوین یافتهاند. مطالعات انجامشده در این منطقه در مقیاس مزوسکوپی برای تعیین جهت تنشهای دیرینه و تعیین تاریخ دگرشکلی انجام شده است. بر این اساس، گسلهای مزوسکوپی، درزهها و رگهها بر پایۀ مطالعات میدانی و روشهای آماری بررسی و اندازهگیری شدند. سپس مدل مناسب در شکلگیری هر یک از ساختارها پیشنهاد شد. همچنین بر اساس مقیاس زمان نسبی، سن نسبی تشکیل ساختارهای بررسی شده، مورد توجه قرار گرفته است. با استفاده از نتایج بهدست آمده، دو رویداد دگرشکلی مختلف در تکوین ساختارهای بررسی شده در این منطقه مؤثر بوده است.
مقاله پژوهشی
ساره رجبی؛ محسن الیاسی؛ عبدالله سعیدی؛ علیرضا شهیدی
چکیده
در این پژوهش، از دادههای ناهمگن لغزش گسلی به عنوان دادههای اصلی برای تحلیل تنش دیرینه در گوة زمینساختی شمال تهران، بین دو گسل مشا و شمال تهران استفاده شده است. با استفاده از این دادهها و با کمک روشهای تنش دیرینه، ابتدا به پهنهبندی منطقه مورد مطالعه پرداخته شد. بر این اساس، منطقه به 15 پهنه پایدار تنشی تفکیک شده و میانگین ...
بیشتر
در این پژوهش، از دادههای ناهمگن لغزش گسلی به عنوان دادههای اصلی برای تحلیل تنش دیرینه در گوة زمینساختی شمال تهران، بین دو گسل مشا و شمال تهران استفاده شده است. با استفاده از این دادهها و با کمک روشهای تنش دیرینه، ابتدا به پهنهبندی منطقه مورد مطالعه پرداخته شد. بر این اساس، منطقه به 15 پهنه پایدار تنشی تفکیک شده و میانگین تنش دیرینه در هر یک از این محدودهها بهدست آمد. سپس در هر پهنه با روش وارونهسازی چندمرحلهای، به تفکیک فازهای تنشی پرداخته شد. در گام بعد، بر اساس میدان تنش میانگین بهدست آمده از هر پهنه و چرخش دادههای گسلی بر اساس انگاره اندرسن برای رژیم تنشی فشاری، نقشه خطهای گذر محورهای تنش برای میدان تنش میانگین حاکم بر منطقه در طول زمان زمینشناسی رسم شد. آرایش خطهای گذر تنش بیشینه، نشانگر پیروی آنها از رژیم تنشی کلی حاکم بر پوسته ایران است و دینامیک گوه زمینساختی شمال تهران را رد میکند.
مقاله پژوهشی
رسول شریفی نجف آبادی؛ مسعود معیری؛ حسنعلی غیور؛ همایون صفایی؛ عبداله سیف
چکیده
یکی از موضوعات مهم دربارة رشته کوه زاگرس، ناهماهنگی بین برخی ازآبراههها و ساختار زمینشناسی آن است. این موضوع در مورد شبکه آبراهههای زایندهرود به یکی از بحث برانگیزترین مباحث تبدیل شده، به گونهای که در این باره سه فرضیه متفاوت عنوان شده است. برای رفع این اختلاف نظرها و رسیدن به یک نتیجهگیری کلی، این حوضه و دو حوضه ...
بیشتر
یکی از موضوعات مهم دربارة رشته کوه زاگرس، ناهماهنگی بین برخی ازآبراههها و ساختار زمینشناسی آن است. این موضوع در مورد شبکه آبراهههای زایندهرود به یکی از بحث برانگیزترین مباحث تبدیل شده، به گونهای که در این باره سه فرضیه متفاوت عنوان شده است. برای رفع این اختلاف نظرها و رسیدن به یک نتیجهگیری کلی، این حوضه و دو حوضه کاکلستان و ازنا به فاصله 62 و 85 کیلومتری شمال خاوری آن، مورد مطالعه دقیق کتابخانـهای و میدانی قرار گرفتند. به استناد شواهد مختلف به دست آمده از وضعیت پادگانههای رودخانهای، رسوبــات و فسیلهای دریاچهای، سیرکها و رسوبات یخچالی و زمینساخت فعال نتیجهگیری شده که در طی پلیوسن، عموم سرشاخههای رودهای زاگرس به سمت خلیج فارس جاری بودهاند. اما، بسیاری از این آبراههها در اواخر این زمان و یا اوایل پلیستوسن، در اثر فعالیت گسل جوان زاگرس به دام افتاده و دریاچههایی را تشکیل دادهاند. بعدها در اثر فرایندهایی که بیشتر زمینساختی بودهاند، بستر این دریاچهها گسیخته شده و جریان آب در حوضههای ازنا و کاکلستان در مسیر قبلی و در حوضه زایندهرود در مسیر معکوس جاری شده است.
مقاله پژوهشی
محمد فروتن؛ حمید نظری؛ برتراند میر؛ میشل سبریر؛ مرتضی فتاحی؛ کریستل لو دورتز؛ منوچهر قرشی؛ خالد حسامی؛ محمد رضا قاسمی؛ مرتضی طالبیان
چکیده
برآورد توان لرزهای گسل دهشیر با درازای حدود 550 کیلومتر (با لحاظ پایانههای شمالی و جنوبی) در شرایطی که جمعیت ساکن با فاصله چند ده کیلومتری گسل به بیش از 5/3 میلیون نفر میرسد، از اهمیت خاصی برخوردار است. به دلیل نبود دادههای زمینلرزه دستگاهی و تاریخی بزرگ بر روی گسلهای جنبای اصلی در گسترة ایران مرکزی، دستیابی به توان ...
بیشتر
برآورد توان لرزهای گسل دهشیر با درازای حدود 550 کیلومتر (با لحاظ پایانههای شمالی و جنوبی) در شرایطی که جمعیت ساکن با فاصله چند ده کیلومتری گسل به بیش از 5/3 میلیون نفر میرسد، از اهمیت خاصی برخوردار است. به دلیل نبود دادههای زمینلرزه دستگاهی و تاریخی بزرگ بر روی گسلهای جنبای اصلی در گسترة ایران مرکزی، دستیابی به توان لرزهای این گسلها بر اساس بررسی کاتالوگ زمینلرزهای ناممکن مینماید. تا به امروز زمینلرزه دستگاهی با بزرگای بیش از 7/4mb در پیرامون گسل دهشیر ثبت نشده است. از سوی دیگر، بررسی دادههای تاریخی نشانی از زمینلرزه تاریخی بزرگی در نزدیکی گسل دهشیر بهدست نمیدهد. نبود نشانههای ویرانی در قلعه تاریخی مروست با قدمت دوره اسلامی (در حدود 1250-700 میلادی) که در فاصله کمتر از 10 کیلومتری گسل دهشیر جای دارد نیز گواهی در تایید نبود جنبش لرزهای بزرگ تا 1300-750 سال گذشته است. با این وجود، گواههای ریختزمینساختی بسیاری از جمله جابهجایی سامانهای (systematic) آبراهههای کوچک و بزرگ، رودخانهها و بادبزنهای آبرفتی، همگی گویای جنبایی گسل دهشیر در بازه زمانی کواترنری پایانی است. گواههای ریختزمینساختی ارائهشده در گستره جغرافیایی مروست و هرابرجان نشان از حرکت اصلی گسل دهشیر در بازه زمانی پلیستوسن پایانی- هولوسن بهصورت راستالغز راستبر، به همراه مؤلفه فرعی شیبلغز دارد. به منظور دستیابی به آهنگ لغزش سالانه افقی و شاقولی بر روی گسل دهشیر، ریک (rake) حرکتی گسل دربازه زمانی مورد اشاره در ساختگاه (site) شمال مروست در حدود 10 درجه و برای کرانه سمت راست رودخانه مروست با جابهجایی افقی و شاقولی به ترتیب برابر با 13 و 5/1 متر، نزدیک به 7 درجه لحاظ شده است. با توجه به جابهجاییهای تجمعی اندازهگیری شده در درازای پارهگسل (fault segment) مروست و در نظر گرفتن نتایج سنسنجی به روش لومینسانس نوری، آهنگ لغزش سالانه مؤلفه افقی گسل در بازه زمانی مورد بررسی برابر با 1- mmyr3/0±1 و برای مؤلفه شاقولی در حدود 1- mmyr1/0 قابل برآورد است. با توجه به شماره آهنگ لغزش حاصل و در نظر گرفتن مقدار کمینه جابهجایی راستبر یافتشده در این پژوهش (به میزان 2 متر در باختر دهستان هرابرجان) و در درازای پارهگسل مروست از سامانه گسل دهشیر میتوان رخداد آخرین زمینلرزه بزرگ دیرینه را با بزرگای Mw~ 7 به حدود 2000 سال گذشته نسبت داد.
مقاله پژوهشی
کرامت نژاد افضلی؛ راضیه لک؛ محمدرضا ثروتی؛ فاطمه بیاتانی
چکیده
گلفشان یک پدیده طبیعی و دیدنی است که معمولا به صورت یک سیمای گنبدیشکل و در بعضی مواقع به صورت حوضچهای یافت میشوند. این گلفشانها مخلوطی از آب، گل و گاز هستند و کاربردهای زیادی از جمله جاذبه گردشگری، گل درمانی، تأمین عناصر کمیاب بدن و استفاده در کوزهگری دارند. این شکلها در بیشتر نقاط دنیا بهویژه در کمربند آلپ و هیمالیا ...
بیشتر
گلفشان یک پدیده طبیعی و دیدنی است که معمولا به صورت یک سیمای گنبدیشکل و در بعضی مواقع به صورت حوضچهای یافت میشوند. این گلفشانها مخلوطی از آب، گل و گاز هستند و کاربردهای زیادی از جمله جاذبه گردشگری، گل درمانی، تأمین عناصر کمیاب بدن و استفاده در کوزهگری دارند. این شکلها در بیشتر نقاط دنیا بهویژه در کمربند آلپ و هیمالیا قابل مشاهده است و در ایران، بیشتر در جلگههای ساحلی دریای خزر و دریای عمان دیده میشوند. در استان هرمزگان قبلا فقط یک یا دو گلفشان بین جاسک و میناب شناسایی شده بود. این پدیدههای زیبا و منحصر به فرد، نیازمند توجه بیشتر در صنعت گردشگری هستند باید آنرا مهمترین پدیده زمین گردشگری سواحل شمالی دریای عمان معرفی کرد. در این پژوهش، پس از گردآوری اطلاعات و دادههای دفتری شامل نقشههای توپوگرافی، زمینشناسی، دادههای ماهوارهای IRS و عکسهای هوایی، بررسیهای دورسنجی انجام شد و سپس با مطالعات صحرایی و کنترل زمینی، شناسایی گلفشانها کامل شد. در عملیات صحرایی از هر گلفشان یک نمونه رسوب برداشت و تجریه عناصر اصلی، فرعی و جزئی توسط دستگاه ICP-OES بر روی آن انجام شد. نزدیک به 30 گلفشان بزرگ و کوچک فعال در خاور تنگه هرمز در محدوده کوه گوک و 6 گلفشان در محدوده روستاهای گتان و توجک شناسایی و بررسی شد، که پیش از این معرفی نشده بودند. بزرگترین گلفشان، دارای مخروطی با ارتفاع 73 متر از سطح زمینهای اطراف در محدوده روستاهای گتان و کوچکترین آن دارای مخروطی با ارتفاع کمتر از یک متر در محدوده گوک است. همچنین مطالعات ژئوشیمی یا تعیین مقدار عناصر موجود در رسوبات برای کلیه گلفشانها انجام شد.از آنجا که وجود این پدیده ژئومرفولوژیکی در هر منطقه نشانه فعالیت زمینساخت آن منطقه است، بنابراین احتمال رخداد زمینلرزه خفیف و گسلخوردگی وجود دارد که این امر باید در احداث ساختمانها و سازههای ثابت، مانند پلها لحاظ شود. همچنین گلهای خارج شده از آنها میتواند تا حدی مشخصکنندة وضعیت درونی زمین باشد. گلفشانها بهعنوان شاخص میدانهای گازی و نفتی شناخته شدهاند و از آنها برای پیشبینی وجود میدانهای نفتی و گازی در اعماق زمین استفاده میشود.
مقاله پژوهشی
سعید هاشمی طباطبایی؛ امیرسعید سلامت؛ اشکان محمدی
چکیده
مطالعات ویژگیهای لرزهای ساختگاه، در مناطق مستعد زلزله انجام میشود. در این مطالعات، پارامترهای طراحی لرزهای ساختگاه بر اساس ویژگیهای زمینشناسی مهندسی و ژئوتکنیک تعیین می گردد. در این راستا بخشی از آییننامههای ساختمانی به ردهبندی ساختگاه اختصاص دارد. به منظور ردهبندی زمین، آییننامهها روشهای متنوعی همانند ...
بیشتر
مطالعات ویژگیهای لرزهای ساختگاه، در مناطق مستعد زلزله انجام میشود. در این مطالعات، پارامترهای طراحی لرزهای ساختگاه بر اساس ویژگیهای زمینشناسی مهندسی و ژئوتکنیک تعیین می گردد. در این راستا بخشی از آییننامههای ساختمانی به ردهبندی ساختگاه اختصاص دارد. به منظور ردهبندی زمین، آییننامهها روشهای متنوعی همانند میانگین سرعت موج برشی تا ژرفای 30 متر را ارائه مینمایند. این مقاله، بخشی از مطالعات ریزپهنهبندی ژئوتکنیک لرزهای شهر شیراز برای تعیین نوع زمین در قالب مطالعات لرزهای شکست مرزی را ارائه میدهد. روش مورد نظر، زمان سیر امواج الاستیک چندگانه را در طول سطح مشترک لایههایی که سرعتهای متفاوت دارند اندازهگیری میکند. در این مطالعات از لرزه نگار 24 ژئوفونی با فواصل 75/3 متری استفاده شد. سرعت موج برشی برای سه لایه مختلف لرزهای برآورد شد. سنگ بستر لرزهای به لایهای اطلاق میشود که در آن سرعت موج برشی به بیش از 750 متر بر ثانیه میرسد. ژرفای سنگ بستر لرزهای در شهر شیراز از حدود 1 تا 29 متر اندازهگیری شد. میانگین سرعت موج برشی تا ژرفای 30 متر بین 375 تا 1253 متر بر ثانیه متغیر است. با توجه به نتایج بهدست آمده، نوع زمین در شهر شیراز بر اساس استاندارد 2800 و آییننامه اروپا ردهبندی و با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج نشان میدهد که گستره شهر شیراز با توجه به آیین نامه2800 در گروه I و بر اساس آییننامه اروپا، به طور عمده در گروه B و E و در برخی مناطق در گروه A ردهبندی میشود. مقایسه نتایج نشان داد که ردهبندی خاک در استاندارد 2800 نیاز به اصلاح دارد.
مقاله پژوهشی
فاطمه خرمی؛ خالد حسامی؛ حمیدرضا نانکلی؛ فرخ توکلی
چکیده
در این مقاله با استفاده از اندازهگیریهای شبکه دائمی GPSایران، سینماتیک کنونی شمال ایران (بخش شمالی ایران مرکزی و پهنه البرز) در بازه زمانی 2009-2005 مورد مطالعه قرار میگیرد و چگونگی دگرشکلی این منطقه با استفاده از میدان سرعت و آهنگ کرنش ژئودتیک بررسی خواهد شد. میدان سرعت حاصل از توزیع کنونی ایستگاههای دائمی GPS نشان میدهد در البرز ...
بیشتر
در این مقاله با استفاده از اندازهگیریهای شبکه دائمی GPSایران، سینماتیک کنونی شمال ایران (بخش شمالی ایران مرکزی و پهنه البرز) در بازه زمانی 2009-2005 مورد مطالعه قرار میگیرد و چگونگی دگرشکلی این منطقه با استفاده از میدان سرعت و آهنگ کرنش ژئودتیک بررسی خواهد شد. میدان سرعت حاصل از توزیع کنونی ایستگاههای دائمی GPS نشان میدهد در البرز خاوری ~5 mm/yr حرکت امتدادلغز چپگرد و ~2 mm/yr کوتاهشدگی وجود دارد، در حالیکه در البرز مرکزی- باختری مقدار حرکت امتدادلغز چپگرد و کوتاهشدگی به ترتیب برابر 2 mm/yrو ~6 mm/yr است. قابل توجه است که حدود 70٪ کوتاهشدگی موجود در البرز مرکزی- باختری (~4 mm/yr) روی گسلهای شمال البرز و خزر باختری و مابقی (~2 mm/yr)در دامنههای جنوبی رخ میدهد، بنابراین میدان سرعت حاصل، بهخوبی نشان میدهد که در البرز مرکزی و باختری تغییرشکل عمدتاً از نوع فشارشی و در البرز خاوری از نوع امتدادلغز است. همچنین به نظر میرسد که ~3 mm/yr کوتاهشدگی در بلوک ایران مرکزی در حال رخ دادن است که مقداری از آن (~1.5 mm/yr) در بخش شمالی بلوک ایران مرکزی یعنی در حد فاصل گسلهای پارچین-پیشوا-رباط کریم و بقیه آن (~1.5 mm/yr) روی گسل تفرش توزیع شده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که بلوک ایران مرکزی کاملاً صلب نیست. محورهای کرنش ژئودتیکی بهدست آمده نیز نشان میدهند که دگرشکلی البرز خاوری از نوع فشارشی-برشی و دگرشکلی البرز باختری غالباً فشارشی میباشد. آهنگ کرنش در نواحی جنوب و جنوب باختری پهنه البرز، بهدلیل قرارگیری روی بلوک ایران مرکزی کاهش مییابد. با توجه به راستای محورهای کرنش، در حاشیه شمالی بلوک ایران مرکزی (جنوب و جنوب باختر پهنه البرز) سازوکار فشارشی مشاهده میشود. همچنین در این مقاله نشان داده شده است که نتایج ژئودتیک حاصل با شواهد زمینشناسی و زمینساخت جنبای منطقه البرز همخوانی بسیار زیادی دارد.
مقاله پژوهشی
علی محمد علی خاصی؛ محبوبه حسینی برزی؛ مهدی شادان
چکیده
در این مطالعه به بررسی محیط رسوبی، برخاستگاه و جایگاه زمینساختی ماسهسنگهای سازند آبحاجی (ژوراسیک پیشین) در برشهای چشمهبخشی و سرتختشتران، واقع در بلوک کلمرد پرداخته شده است. تجزیه و تحلیل رخسارههای رسوبی در این برشها حاکی از وجود سه مجموعه رخسارهای آواری شامل: رخسارههای دشت دلتایی، رخسارههای جلوی دلتا و رخسارههای ...
بیشتر
در این مطالعه به بررسی محیط رسوبی، برخاستگاه و جایگاه زمینساختی ماسهسنگهای سازند آبحاجی (ژوراسیک پیشین) در برشهای چشمهبخشی و سرتختشتران، واقع در بلوک کلمرد پرداخته شده است. تجزیه و تحلیل رخسارههای رسوبی در این برشها حاکی از وجود سه مجموعه رخسارهای آواری شامل: رخسارههای دشت دلتایی، رخسارههای جلوی دلتا و رخسارههای انتهای دلتا و نیز دو رخساره کربناته مرتبط با سد است. نتایج حاصل از تجزیه مدال و دادههای ژئوشیمیایی به برخاستگاه زمینساختی کراتون و چرخه مجدد و سنگ مادر رسوبی کوارتزی (حاصل چرخه مجدد رسوبی) اشاره دارند. همچنین استفاده از نمودارهای تفکیکی جایگاه زمینساختی حاشیه غیرفعال قارهای را برای ماسه سنگهای آب حاجی نشان میدهد. شاخصهای شیمیایی دگرسانی(آلتراسیون) (CIA) و دگرسانی پلاژیوکلاز (PIA) محاسبه شده، میزان هوازدگی در منطقه منشأ را متوسط تا شدید معرفی میکند. این امر با نتایج سنگ نگاری و تجزیه مدال ماسهسنگها مبنی بر وجود شرایط آب و هوای مرطوب تا نیمه مرطوب همخوانی دارد.
مقاله پژوهشی
یوسف رضایی؛ محمد رضا مباشری؛ محمدجواد ولدان زوج
چکیده
برآورد نوفه موجود در تصاویر ابرطیفی یکی از راههای افزایش کیفیت اطلاعات استخراج شده و کاهش عدم قطعیت در نتایج است. تاکنون سادهترین روش بهکار گرفته شده در برآورد نوفه در این تصاویر، استفاده از روش اختلاف شیفت بوده است، اما این روش دارای دو نقطه ضعف است؛ اولاً مبتنی بر این فرض است که پیکسلهای همسایه دارای اطلاعات سیگنال یکسانی ...
بیشتر
برآورد نوفه موجود در تصاویر ابرطیفی یکی از راههای افزایش کیفیت اطلاعات استخراج شده و کاهش عدم قطعیت در نتایج است. تاکنون سادهترین روش بهکار گرفته شده در برآورد نوفه در این تصاویر، استفاده از روش اختلاف شیفت بوده است، اما این روش دارای دو نقطه ضعف است؛ اولاً مبتنی بر این فرض است که پیکسلهای همسایه دارای اطلاعات سیگنال یکسانی هستند که الزاما در دادههای ابرطیفی صدق نمیکند، ثانیاً برای محاسبه صحیح نوفه نیازمند استفاده از مناطق همگن است که غالبا این مناطق بهصورت نظارت شده، تعیین میشوند. در این پژوهش روشی جدید برای برآورد نوفه (NETAL) معرفی شده است. در این روش، با استفاده از فضای منحنی بازتابندگی طیفی مواد و باندهای جذبی و محل قرارگیری و ژرفای این باندها در طیف هر پیکسل، تصویر ماهوارهای به پهنههای همگنی تقسیمبندی شد. سپس در هر پهنه نوفه با استفاده از روش رگرسیون بین هر دو باند مجاور، محاسبه شده و در نهایت نوفه کل، از جمع نوفه در هریک از نواحی بهدست آمد. برای ارزیابی نتایج از دادههای شبیهسازی شده و دادههای ابرطیفی واقعی استفاده شد. نتایج بهدست آمده نشان داد که برآورد نوفه توسط الگوریتم NETAL سریعتر و دقت برآورد آن برابر با الگوریتم رگرسیون چندگانه و در بعضی حالتها بهتر از آن است.