سخن سردبیر
دوره 21، شماره 81 ، آذر 1390، صفحه 1-1
چکیده
سخن سردبیر
بیشتر
سخن سردبیر
مقاله پژوهشی
محمد حسین آدابی؛ رخشنده عباسی؛ هرمز قلاوند
چکیده
در این بررسی ژئوشیمی و محیط رسوبی سازند داریان با سن کرتاسه پیشین (آپتین- آلبین) در برش سطح الارضی تاقدیس کوه سیاه و مقطع تحت الارضی چاه شماره 1 سبزپوشان مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس بررسیهای سنگنگاری 12 ریزرخساره مربوط به 5 کمربند رخسارهای میانکشندی (Intertidal)، لاگون (Lagoon)، پشتههای ماسهای (Shoal)، دریای باز کم ژرفا (Shallow open marine) و دریای ...
بیشتر
در این بررسی ژئوشیمی و محیط رسوبی سازند داریان با سن کرتاسه پیشین (آپتین- آلبین) در برش سطح الارضی تاقدیس کوه سیاه و مقطع تحت الارضی چاه شماره 1 سبزپوشان مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس بررسیهای سنگنگاری 12 ریزرخساره مربوط به 5 کمربند رخسارهای میانکشندی (Intertidal)، لاگون (Lagoon)، پشتههای ماسهای (Shoal)، دریای باز کم ژرفا (Shallow open marine) و دریای باز ژرف (Deep open marine) شناسایی شد. الگوی ریزرخسارههای دیده شده نشانگر نهشته شدن این توالی بر روی یک سکوی کربناتی از نوع رمپ است. رسم مقادیر عنصری عناصر اصلی (Ca, Mg) و فرعی (Sr, Mn, Na, Fe) و ایزوتوپی اکسیژن 18 و کربن 13 بیانگر آن است که فرایندهای دیاژنزی بهطور چیره تدفینی کربناتهای این سازند را در یک محیط نیمه بسته تا نیمه باز تحت تأثیر قرار داده است. بر اساس بررسیهای سنگنگاری فرایندهای مهم دیاژنزی سازند داریان شامل سیمانی شدن، تراکم فیزیکی و شیمیایی فرایندهای جانشینی مانند پیریتی شدن و سیلیسی شدن است. تخلخلهای دیده شده در این مقاطع، ثانویه و از انواع حفرهای، شکستگی و کانالی هستند. دمای تشکیل این سنگآهکها بر اساس سنگینترین ایزوتوپ اکسیژن در حدود 5/28 درجه سانتیگراد برآورد شده است.
مقاله پژوهشی
متین فروتن؛ علی منصوریان؛ مژگان زارعی نژاد؛ محمودرضا صاحبی
چکیده
حفاری در اکتشاف معادن، فرایندی پرهزینه و زمانبر و با مشکلات بسیاری همراه است. از این رو تعیین نقاط حفاری در مطالعات تفصیلی اکتشاف ذخایر معدنی اهمیت ویژهای دارد است.تعیین نقاط بهینه حفاری بهمنظور کاهش هزینه و ریسک فرایند حفاری از راه در نظر گرفتن کلیه شرایط پیچیده حاکم بر شکلگیری ذخایر معدنی و تلفیق عاملهای مؤثر بر کانیسازی ...
بیشتر
حفاری در اکتشاف معادن، فرایندی پرهزینه و زمانبر و با مشکلات بسیاری همراه است. از این رو تعیین نقاط حفاری در مطالعات تفصیلی اکتشاف ذخایر معدنی اهمیت ویژهای دارد است.تعیین نقاط بهینه حفاری بهمنظور کاهش هزینه و ریسک فرایند حفاری از راه در نظر گرفتن کلیه شرایط پیچیده حاکم بر شکلگیری ذخایر معدنی و تلفیق عاملهای مؤثر بر کانیسازی انجام میشود.با توجه به اینکه روشهای متداول تلفیق عاملهای کانیسازی مانند روشهای همپوشانی و همپوشانی شاخص، بر دانش کارشناسی و دادههای موجود استوار است، دقت این روشها با افزایش حجم اطلاعات پردازش شده و وجود نوفه (Noise) در دادهها به نحو قابل توجهی کاهش مییابد. بنابراین برای حل مشکلات موجود، به ابزارهای قوی در پردازش حجم عظیم اطلاعات و با انعطافپذیری زیاد نیاز است. شبکههای عصبی با ساختار موازی و انعطافپذیر، توانایی بالایی در مدیریت حجم عظیم اطلاعات و استخراج الگوها از میان دادههای نوفهدار دارند. از آنجا که این شبکهها برحسب نوع توابع عملکرد ساختارهای بسیار متنوعی دارند، لازم است کارآیی هریک از این ساختارها در تعیین نقاط بهینه حفاری بررسی شود. بنابراین، در این مقاله به بررسی کارآیی چهار نوع شبکه عصبی با ساختار متفاوت شامل MLP، RBF، GRNN و PNN در تعیین نقاطحفاری ذخایر معدنی مس پورفیری در منطقه چاه فیروزه استان کرمان با بهرهگیری از روش cross correlation پرداخته شده است. به همین منظور پس از شناسایی عاملهای کانیسازی و جمعآوری دادههای مورد نیاز، نقشههای عامل در محیط GIS تهیه و بردارهای آموزشی شبکهعصبی استخراج شد و شبکههای عصبی یاد شده توسط دادههای آموزشی، آموزش داده و به وسیله نقاط آزمون و بر اساس معیار درجه مطلوبیت گمانههای اکتشافی، ارزیابی شدند. نتایج پیادهسازی این چهار نوع شبکه عصبی، نشان میدهد که در میان چهار ساختار مختلف شبکه عصبی، شبکههای GRNN و RBF از کارآیی بهتر با دقتی در حدود 80 تا 83 درصد برای مدلسازی مکانیابی نقاط بهینه حفاری دارند. با استفاده از شبکه GRNN نقشه میزان مطلوبیت برای حفاری چاههای اکتشافی تولید شده است.
مقاله پژوهشی
رضا حسن زاده؛ احمد عباس نژاد؛ اکبر علوی؛ ابراهیم شریفی تشنیزی
چکیده
در این پژوهش، لرزهخیزی شهر کرمان بررسی شده است. شهر کرمان در حاشیه شمالی دشت کرمان که یک فروزمین فشاری است قرار دارد و گسلهای متعددی در محدوده شهر، مرز کوه و دشت و مناطق نزدیک شهر قرار دارند که تعدادی از آنها میتوانند موجب بروز زلزلههای حتی قویتر از 7 ریشتر شوند. تاکنون زلزلههای تاریخی و سده بیستم متعددی در نزدیکی شهر کرمان ...
بیشتر
در این پژوهش، لرزهخیزی شهر کرمان بررسی شده است. شهر کرمان در حاشیه شمالی دشت کرمان که یک فروزمین فشاری است قرار دارد و گسلهای متعددی در محدوده شهر، مرز کوه و دشت و مناطق نزدیک شهر قرار دارند که تعدادی از آنها میتوانند موجب بروز زلزلههای حتی قویتر از 7 ریشتر شوند. تاکنون زلزلههای تاریخی و سده بیستم متعددی در نزدیکی شهر کرمان رخ دادهاند که باعث آسیب جزیی آن شدهاند. خطر زلزله به روش احتمالاتی و تحلیلی برای شهر کرمان بررسی شد، براساس ارزیابی خطر زلزله با روش تحلیلی، شتاب ناشی از 15 قطعه گسل میتواند در کرمان بیش از g2/0 باشد.شدت ناشی از گسلهای کرمان - زنگی آباد، شمال کرمان و اختیار آباد میتواند به 9 مرکالی اصلاح شده (IX MMI)برسد. برای تعیین میزان خطر نواحی مختلف شهری، مطالعات ریزپهنهبندی درجه 2 تشدید جنبش زمین صورت گرفت از تلفیق نقشههای دوره چیره میکروترمور و نوع رسوبات در سیستم GIS نقشه ریزپهنهبندی میزان تشدید جنبش نیرومند زمین در شهر کرمان و مناطق اطراف تهیه شد که با توجه به ستبرای زیاد رسوبات سست جوان در محدوده این شهر و تشدید ناشی از آنها به 5/10 مرکالی اصلاح شده (X+ MMI) هم خواهد رسید. بر اساس نقشه خطر به دست آمده از شهر کرمان (نقشه ریزپهنهبندی میزان تشدید جنبش زمین) میزان خطر در بخشهای مرکزی، باختری و همچنین بخشهایی از جنوب شهر به شدت افزایش مییابد که سازههای موجود در این بخشها در اثر زلزله احتمالی به شدت ویران خواهند شد.
مقاله پژوهشی
پژمان طهماسبی؛ اردشیر هزارخانی
چکیده
در این پژوهش، برآورد الگوریتمهای یادگیری مختلف در شبکه عصبی برای برآورد عیار در سامانه مس پورفیری سوناجیل مقایسه شده است. هدف این پژوهش، بهینه کردن ساختار شبکه مورد استفاده و ارائه روند بهینهسازی ساختاری آن برای برآورد عیار مس برای شناسایی بهتر منطقه است. بر این اساس، دوازده الگوریتم یادگیری پس انتشار خطا برای این هدف بررسی ...
بیشتر
در این پژوهش، برآورد الگوریتمهای یادگیری مختلف در شبکه عصبی برای برآورد عیار در سامانه مس پورفیری سوناجیل مقایسه شده است. هدف این پژوهش، بهینه کردن ساختار شبکه مورد استفاده و ارائه روند بهینهسازی ساختاری آن برای برآورد عیار مس برای شناسایی بهتر منطقه است. بر این اساس، دوازده الگوریتم یادگیری پس انتشار خطا برای این هدف بررسی شدند. نتایج مطالعه بیانگر آن است که در الگوریتمهای مورد استفاده دو الگوریتم LM و BFG بهترین کارایی را دارند. دلایل برای نشان دادن کارایی تقریباً مساوی الگوریتمهای یادگیری دیگر بهصورت کمی بیان شده است. متغیرهای ورودی شبکه، موقعیت طول و عرض جغرافیایی و خروجی آن، عیار کانسار در آن مختصات است. همچنین برای بهدست آوردن ساختار بهینه شبکه مورد نظر از شبکههای با تعداد لایههای مختلف استفاده شد که در پایان شبکه با تعداد دوازده نرون مورد استفاده قرار گرفت. برای بررسی تأثیر شکل عادی کردن دادهها از شکلهای مختلف دادهها استفاده شد که دادههای عادی شده در بازه ]1 0 [ نتایج بهتری داشتند. در پایان برای بهینهتر شدن شبکه همچنین از توابع مختلف انتقال در این شبکه استفاده شد که تابع انتقال تانژانت سیگموییدی با کمترین خطای ممکن همراه بود و این تابع بهعنوان تابع بهینه برگزیده شد. با در نظر گرفتن شرایط بهینه مقدار R2 برای شبکه 946/0 بهدست آمد که نویدگر استفاده از شبکههای عصبی با ساختار بهینه برای بهبود شرایط برآورد است.
مقاله پژوهشی
شهرام شریعتی؛ سید علی آقانباتی؛ سید رضا موسوی حرمی؛ سروش مدبری؛ محمد حسین آدابی
چکیده
کانسار سرب و روی انگوران بهعنوان یکی از بزرگترین ذخایر سرب و روی خاور میانه و جزو 5 معدن بزرگ ایران بر اساس قانون تشخیص معادن بزرگ از کوچک قرار دارد. در این منطقه، افزون بر معادن فلزی و غیر فلزی متنوع صنایع، کارخانههای بسیاری هم وجود دارد که بیشتر بهعنوان صنایع تبدیلی خاک روی به کنسانتره و یا ساخت و تولید شمش سرب و روی به فعالیت ...
بیشتر
کانسار سرب و روی انگوران بهعنوان یکی از بزرگترین ذخایر سرب و روی خاور میانه و جزو 5 معدن بزرگ ایران بر اساس قانون تشخیص معادن بزرگ از کوچک قرار دارد. در این منطقه، افزون بر معادن فلزی و غیر فلزی متنوع صنایع، کارخانههای بسیاری هم وجود دارد که بیشتر بهعنوان صنایع تبدیلی خاک روی به کنسانتره و یا ساخت و تولید شمش سرب و روی به فعالیت مشغول بوده یا هستند. بررسیهای انجام شده و نتایج تجزیه شیمیایی نشان میدهد که در اثر فعالیت صنایع موجود در منطقه میزان برخی عناصر در منطقه از حالت طبیعی خود خارج و ناهنجاریهای زیستمحیطی در منطقه ایجاد شدهاست. محیط زیست منطقه، بیشترین تأثیرات منفی خود را از انباشت باطلهها و پسماندهایی دریافت میکنند که با عنوان کیک در حاشیه رودها و آبراههها و یا زمینهای باز، (بهطور عمده زراعی) رها میشوند. این کیکها که در حقیقت پسماندهای حاصل از عملیات فلوتاسیون و ذوب روی و سرب و فرایند تولید کنستانتره هستند، شاید از نظر صنعتی بیشتر سرب و روی خود را از دست دادهاند اما از دیدگاه زیستمحیطی چندین برابر حد مجاز، سرب و روی و دیگر عناصر بالقوه سمی را در خود دارند. میزان این عناصر در برخی نمونهها تا بیش ازppm 10000 سرب و روی و نیکل، بیش ازppm 8000 آرسنیک وppm 4000 کادمیم نیز گزارش شده است. همچنین بررسیها نشان داد که استخرهای باطله و یا استخرهای تجمع پساب یکی دیگر از اصلیترین عوامل ایجاد خطر برای محیط زیست منطقه به شمار میروند. میزان تاppm 200000 روی و گاه 2000 ppm سرب و ppm 20000 نیکل همچنین میزان چند صد ppm آرسنیک و حتی میزان ppm200000 کادمیم در آب و منابع آبی منطقه از آن جملهاند. بیشترین بازتاب این بیهنجاریها در رسوبات و آب منطقه به چشم میخورد اما خاک کشاورزی نیز از این آلودگیها متأثر شده و بیهنجاریهای عمدهای از نظر زیستمحیطی در خود جای داده است. این مقاله به طور اختصاصی با بررسی میزان مجاز عناصر سرب، روی، کادمیم و آرسنیک، راههای اصلی ورود عناصر را به محیط زیست منطقه بررسی، سعی کرده راهکارهایی برای کنترل و کاهش میزان آنها ارائه کند.
مقاله پژوهشی
وحید حسینی تودشکی؛ محسن پورکرمانی؛ مهران آرین؛ خسرو خسروتهرانی
چکیده
رودخانهها مهمترین زمینمنظرهای موجود در سطح زمین هستند که تجزیه آنها به عنوان یک ابزار با ارزش در بررسیهای زمینساختی مربوط به چند هزار سال تا دو میلیون سال گذشته شناخته شده است. رودخانه قزلاوزن بهعنوان یکی از طولانیترین سامانههای رودخانهای در کشور به تغییرشکلهای زمینساختی بهخوبی پاسخ داده است. با کشف و توصیف ...
بیشتر
رودخانهها مهمترین زمینمنظرهای موجود در سطح زمین هستند که تجزیه آنها به عنوان یک ابزار با ارزش در بررسیهای زمینساختی مربوط به چند هزار سال تا دو میلیون سال گذشته شناخته شده است. رودخانه قزلاوزن بهعنوان یکی از طولانیترین سامانههای رودخانهای در کشور به تغییرشکلهای زمینساختی بهخوبی پاسخ داده است. با کشف و توصیف ناهنجاریهای ژئومورفیک در طول رودخانه قزلاوزن و همخوانی آنها با ساختارها خواهیم توانست نقش ساختارها در ایجاد دگرشکلیهای فعال را مشخص کنیم. انحنای شدید و ناگهانی برای جریان رودخانه، تغییرات ناهنجار سینوسیتی رودخانه و وجود Knickpointها بر روی نیمرخ طولی رودخانه از جمله ناهنجاریهای ژئومورفیک مرتبط با ساختارها هستند. انحنای مسیر رودخانه و تغییرات ناهنجار سینوسیتی رودخانه بر روی تصاویر ماهوارهای شناسایی و با مشاهدات روی زمین تأیید شدهاند. Knickpointها بر روی نیمرخهای طولی رودخانه مشخص شدهاند و اثرات سنگشناسی در ایجاد آنها بررسی شده است بهگونهای که فقط Knickpointهایی در نظر گرفته شده که بر اثر ساختارها ایجاد شدهاند. نیمرخهای طولی رودخانه از مدل ارتفاع رقومی (DEM) بهدست آمدهاند. ناهنجاریهای یاد شده سپس با ساختارهای استخراج شده از نقشههای زمینشناسی انطباق داده شده و به این ترتیب ساختارهای مؤثر در ایجاد ناهنجاریهای ژئومورفیک شناسایی شدهاند. منطقه مورد بررسی در پهنههای سنندج - سیرجان, ایران مرکزی و البرز باختری واقع شده است. در پیرامون رودخانه قزلاوزن، سنگهای مارن، ماسهسنگ، لایسنگ، آهک، توف، آگلومرا و سنگهای آتشفشانی به طور گستردهای رخنمون دارند. این سنگها، متعلق به سازندهای قم، سرخ زیرین، سرخ بالایی و سازندکرج هستند. انحنای رودخانه قزلاوزن در نواحی کوهپلنگی، جلودارلو، چم و ینگجه بررسی شده است. تغییرات ناهنجار سینوسیتی رودخانه در نواحی جمعهلو، گلقشلاق، آرموتلو، کوه قراول، قافلانکوه و کوه پاجدار مطالعه شده است. در نواحی شریفآباد، ایمیر، کوه قراول و کوه پاجدار، Knickpointها بر روی نیمرخ طولی رودخانه قزلاوزن تشخیص داده شدهاند. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که چینهای با روند شمالباختری – جنوبخاوری و شمال خاوری- جنوب باختری بیشترین تأثیر را در انحنای مسیر رودخانه قزلاوزن داشتهاند. ناهنجاریهای ژئوموفیک دیگر بر اثر عملکرد گسلهای با روندهای شمال باختری- جنوبخاوری، شمالخاوری- جنوبباختری، شمالی- جنوبی و خاوری- باختری پدید آمدهاند بویژه در مواردی که گسلهای با روند شمالباختری- جنوب خاوری و شمال خاوری- جنوب باختری یکدیگر را قطع کردهاند. بنابراین فعالترین روندهای ساختاری در پیرامون رودخانه قزلاوزن عبارتند از روندهای شمال باختری- جنوبخاوری، شمالخاوری- جنوبباختری، شمالی- جنوبی و خاوری- باختری که بیشتر با روند شکستگیهای موجود در پیسنگ ایران زمین نیز برابر هستند. با این روش چینها و گسلهای فعال در ناحیه شناسایی شدهاند.
مقاله پژوهشی
کرامت نژاد افضلی؛ راضیه لک
چکیده
کشور امارات در سالهای اخیر اقدام به ساخت جزایر و بریرهای مصنوعی در بخش جنوبی خلیج فارس کرده است. ساخت این جزایر مشابه هر سازه دریایی تأثیرات خاصی بر روی ریختشناسی حوضه رسوبگذاری میگذارد. هدف از پژوهش اخیر، مستند کردن تغییرات ریختشناختی و اثرات زیستمحیطی ساخت جزایر مصنوعی کشور امارات بر خلیج فارس است. این پژوهش با استفاده ...
بیشتر
کشور امارات در سالهای اخیر اقدام به ساخت جزایر و بریرهای مصنوعی در بخش جنوبی خلیج فارس کرده است. ساخت این جزایر مشابه هر سازه دریایی تأثیرات خاصی بر روی ریختشناسی حوضه رسوبگذاری میگذارد. هدف از پژوهش اخیر، مستند کردن تغییرات ریختشناختی و اثرات زیستمحیطی ساخت جزایر مصنوعی کشور امارات بر خلیج فارس است. این پژوهش با استفاده از بررسیهای دورسنجی و رسوبشناسی انجام پذیرفت. در بررسیهای دورسنجی، مقایسه تصاویر ماهوارهای مربوط به سالهای 1998، 2003، 2007، 2008 و 2009 مد نظر قرار گرفت و در مطالعات رسوبشناسی، ویژگیهای 3 نمونه رسوب مربوط به بخشهای ساحلی جزایر مصنوعی مورد بررسی واقع شد. بررسیها نشان میدهد ساخت این جزایر اثرات منفی بر ویژگیهای زمینریختشناسی زون ساحلی خلیج فارس در محدوده کشور امارات گذاشته است. رسوبگذاری در پیرامون جزایر مصنوعی سبب کاهش ژرفای آب شده است. جنس رسوبات بیشتر کربناتی و منشأ آنها در بخشهای باختری جزایر که در مسیر حرکت جریانهای دریایی به موازات ساحل قرار دارند، بیشتر ذرات کربناتی آواری و در بخشهای خاوری دارای دو منشأ آواری و درون حوضهای است. ساخت بریرهای باریک در امتداد ساحل موجب ایجاد محیطی آرام و لاگونی میان ساحل و بریر کرده است که سبب تهنشست مستقیم کربنات از آب دریا و پیشروی ساحل به سمت دریا شده است. میزان خشکشدگی در بیشترین حالت به میزان120 متر از سال 2008 تا 2009 برآورد میشود.
مقاله پژوهشی
رحیم شعبانیان
چکیده
توالی پرمین در برشهای چینهشناسی آرو و بیبی شهربانو، شامل سازندهای دورود، روته و نسن است و تعیین سن دقیق این سازندها بر اساس تجزیه و تحلیل انباشتهای روزنبران کوچک و فوزولینیدها انجام گرفته است. سازند آواری دورود به سن آسیلین- ساکمارین، آهکهای سکویی سازند روته به سن کوبرگندین- مورگابین، افقهای بوکسیتی و لاتریتی در هر دو برش ...
بیشتر
توالی پرمین در برشهای چینهشناسی آرو و بیبی شهربانو، شامل سازندهای دورود، روته و نسن است و تعیین سن دقیق این سازندها بر اساس تجزیه و تحلیل انباشتهای روزنبران کوچک و فوزولینیدها انجام گرفته است. سازند آواری دورود به سن آسیلین- ساکمارین، آهکهای سکویی سازند روته به سن کوبرگندین- مورگابین، افقهای بوکسیتی و لاتریتی در هر دو برش چینهشناسی مورد بررسی سن میدین و سنگآهکهای مارنی، شیل و سنگآهکهای نازک لایه سازند نسن در برش بیبی شهربانو به سن جلفین پیشین بر مبنای تقسیمبندی اشکوبهای پرمین برای قلمرو تتیس هستند. سنگآهکهای با بایوژنتیک سازند روته با ناپیوستگی همشیب، اما با نبود چینهای که شامل اشکوبهای یاختاشین (آرتتینسکین) و بلورین است، بر روی سازند دورود سنگآهکهای نازک لایه، ائولیتیک و ورمیکوله از سازند الیکا با سن تریاس پیشین و میانی با نبود چینهشناسی و دگرشیبی فرسایشی بر روی ردیفهای پرمین قرار گرفتهاند. نبود چینهشناسی میان ردیفهای دریایی پرمین و تریاس در برش آرو شامل اشکوبهای جلفین و دوراشامین و در برش بیبی شهربانو شامل جلفین پسین و اشکوب دوراشامین است. در این پژوهش40 جنس و حدود 45 گونه وابسته به خانوادههای فوزولینیدها، روزنبران کوچک و جلبکهای آهکی شناسایی شدهاند.
مقاله پژوهشی
رضا سامانی زادگان؛ محمد محجل
چکیده
گرانیتویید علیآباد دمق در 35 کیلومتری جنوب شهر همدان و در جنوب خاور توده گرانیتوییدی الوند، با روند شمالخاوری- جنوبباختری در شیستهای با سن تریاس- ژوراسیک نفوذ کرده است. این توده با هندسه عدسی شکل با ابعاد 2 در 7 کیلومتر در پهنه برشی شکلپذیر دگرریخت شده و به شکل پروتومیلونیت تا میلونیت درآمده است. افزون بر فابریک میلونیتی، درونگیرهای ...
بیشتر
گرانیتویید علیآباد دمق در 35 کیلومتری جنوب شهر همدان و در جنوب خاور توده گرانیتوییدی الوند، با روند شمالخاوری- جنوبباختری در شیستهای با سن تریاس- ژوراسیک نفوذ کرده است. این توده با هندسه عدسی شکل با ابعاد 2 در 7 کیلومتر در پهنه برشی شکلپذیر دگرریخت شده و به شکل پروتومیلونیت تا میلونیت درآمده است. افزون بر فابریک میلونیتی، درونگیرهای تغییر شکل یافته زیادی در درون این توده وجود دارند که شواهد ساختاری برداشت شده مشخص میسازد که دگرریختی آنها نتیجه تغییر شکل در پهنه برشی بوده است. از آن جا که اختلاف رئولوژی کمی میان توده گرانیتوییدی و درونگیرها وجود دارد، تغییرات بیضویت آنها میتواند نمایانگر نسبی بیضوی کرنش در نقاط مختلف توده باشد که ارتباط مستقیم و معنیداری با شدت گسترش فابریک میلونیتی در آن نشان میدهد. دادههای ساختاری از این گرانیتویید مشخص ساخت که هندسه برگوارگی میلونیتی در بخش باختری کم و بیش قائم و در بخش خاوری شیبی متوسط و غالب به سمت شمالباختر دارد اما خطوارگی کششی در هر دو بخش تقریبا موازی با امتداد برگوارگی و دارای میل کم یا افقی است. تعیین کنندههای نوع برش، جابهجایی امتداد لغز راستبر را برای پهنه برشی تعیین میکنند که در آن بلوک شمال باختری به سمت شمال خاور و بلوک جنوب خاوری به سمت جنوب باختر جابهجایی دارند و تغییر هندسه برگوارگی میلونیتی در بخش خاوری نتیجه چرخش آن بخش در اثر عملکرد گسل دره غار ارزیابی میشود.
مقاله پژوهشی
منیره سخدری؛ محمد یزدی؛ مهرداد بهزادی
چکیده
منطقه شانق در بخش مرکزی پهنه سنندج - سیرجان و در 28 کیلومتری جنوب خاور دلیجان قرار دارد. واحدهای سنگی رخنمون یافته در منطقه شامل مجموعهای از سنگهای رسوبی کربناتی، ماسهسنگی و سیلتی، رسوبی- آتش فشانی (آندزیتی تا پیروکلاستیکهای توف آندزیتی) هستند که تودههای پلوتونیکی در امتداد شمالخاور- جنوبباختر و شمالباختر- جنوبخاور ...
بیشتر
منطقه شانق در بخش مرکزی پهنه سنندج - سیرجان و در 28 کیلومتری جنوب خاور دلیجان قرار دارد. واحدهای سنگی رخنمون یافته در منطقه شامل مجموعهای از سنگهای رسوبی کربناتی، ماسهسنگی و سیلتی، رسوبی- آتش فشانی (آندزیتی تا پیروکلاستیکهای توف آندزیتی) هستند که تودههای پلوتونیکی در امتداد شمالخاور- جنوبباختر و شمالباختر- جنوبخاور در آنها نفوذ کرده است. سن واحدهای آذرین به ائوسن تا پس از میوسن نسبت داده میشود. واحدهای سنگی تحت تأثیر زونهای گسلی، پهنههای برشی، سیستمهای رگهای، استوک ورک و دایکها است. کانیزایی توسط زونهای برشی، گسلها و دگرسانی کنترل میشود. سنگهای میزبان (مونزونیت، کوارتز مونزونیت، آندزیت، دیوریت) تحت تأثیر دگرسانیهای متفاوت، با شدتهای مختلف قرار گرفتهاند که مهمترین آنها سریسیتی، کائولینیتی، کربناتی و سیلیسی است. کانیسازی ماده معدنی بسیار ساده بوده و شامل پیریت، کالکوپیریت، اکسیدها و هیدرواکسیدهای آهن است. بر اساس بررسیهای میکروسکوپی نوری، طلا به صورت آزاد چه درون باطله و چه در حاشیه کانیهای سولفیدی دیده نشد اما در اکتشافات ژئوشیمیائی سنگی طلا در نمونهها اندازهگیری شد.که بیشترین مقدار طلا ppb 2760 و میانگین آن ppb 81 است. نتایج بررسیهای انجام شده و مقایسه ویژگیهای منطقه شانق با کانسارهای نوع اپیترمال حاکی از آن است که منطقه شانق از نظر ویژگیهای زمینشناسی و کانیزایی بیشترین شباهت را با کانسارهای نوع اپیترمال دارد.
مقاله پژوهشی
امیر مهدوی؛ ابراهیم راستاد؛ محبوبه حسینی برزی
چکیده
رخداد مس مارکشه در شمالباختر راور و در حاشیه جنوبباختر بلوک طبس واقع شده است. واحدهای سنگی دربرگیرنده این رخداد شامل لایههای سرخ (Redbed)سازندگرهدو به سن ژوراسیک-کرتاسه است که در محدودهای به طول بیش از 400 کیلومترگسترش یافته است. این لایهها شامل تناوبی از ماسهسنگ، کنگلومرا و سیلتستون سرخ اکسیدان (هماتیتدار) است ...
بیشتر
رخداد مس مارکشه در شمالباختر راور و در حاشیه جنوبباختر بلوک طبس واقع شده است. واحدهای سنگی دربرگیرنده این رخداد شامل لایههای سرخ (Redbed)سازندگرهدو به سن ژوراسیک-کرتاسه است که در محدودهای به طول بیش از 400 کیلومترگسترش یافته است. این لایهها شامل تناوبی از ماسهسنگ، کنگلومرا و سیلتستون سرخ اکسیدان (هماتیتدار) است که در بخشهایی احیایی شدهاند. کانهزایی در افقهای احیایی و در ارتباط با کانالهای دیرینه(Paleochannel) رخ داده است. در محدوده رخداد مس مارکشه، دو افق اصلی احیایی و 4 زیرافق قابل تشخیص است که هر یک، از سه پهنه قرمز اکسیدان (Red Zone)، پهنه شسته شده (Bleached Zone) و پهنه احیایی کانهزایی شده (Mineralized Zone) تشکیل شدهاند. با توجه به ویژگیهای رخداد مس مارکشه مانند سنگشناسی، ژئومتری عدسی و وابسته به لایه، گسترش ناحیهای، ساخت و بافت جانشینی و دانهپراکنده، کانیشناسی ساده، وجود آثار و بقایای گیاهی و تمرکز کانهزایی مـس در ارتبـاط با آن، این رخداد مارکشـه را میتوان یک رخـداد مس با میزبان رسوبی و از نوع Redbed type sediment-hosted
copper deposit در نظر گرفت که کمی پس از دیاژنز اولیه (Early diagenesis) و تشکیل سنگ میزبان و قبل از تدفین ژرفی تشکیل شده است.
مقاله پژوهشی
حمیدرضا قرهی؛ بهمن بهلولی؛ امیر سیار؛ محسن شریعت جعفری
چکیده
رخداد زمینلغزش، باعث ورود خسارات زیادی به دارایی انسانها و در مواردی تهدید زندگی آنها میشود. مدلهای مناسب برآورد خطر زمینلغزش میتواند به کاهش خطرات لغزش و یا دوری جستن از نتایج ناخواسته گسیختگی دامنهای کمک کند. بهمنظور تشخیص حساسیت زمینلغزش در مخزن سد البرز، ویژگیهای ۱۸ مورد زمینلغزش به وقوع پیوسته در محدوده ...
بیشتر
رخداد زمینلغزش، باعث ورود خسارات زیادی به دارایی انسانها و در مواردی تهدید زندگی آنها میشود. مدلهای مناسب برآورد خطر زمینلغزش میتواند به کاهش خطرات لغزش و یا دوری جستن از نتایج ناخواسته گسیختگی دامنهای کمک کند. بهمنظور تشخیص حساسیت زمینلغزش در مخزن سد البرز، ویژگیهای ۱۸ مورد زمینلغزش به وقوع پیوسته در محدوده مورد مطالعه برداشت و با استفاده از تصاویر ماهوارهای LISS-IV و سامانه اطلاعات جغرافیایی تحلیل شد. روش تحلیل سلسله مراتبی سامانهها (AHP)، روش شاخص آماری (Wi) و روش وزندهی به عاملها (Wf) برای تعیین اهمیت متغیرهای کنترلکننده و محرک زمینلغزشها بهکار گرفته شد. متغیرها شامل سنگشناسی، شیبدامنه، سویشیب، ارتفاع، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه و تراکم زهکشی است. نتایج نشان داد که سنگشناسی، شیب و فاصله از آبراهه، نقش مؤثری در حساسیت زمینلغزش دارند. برای اطمینان از نقشههای تهیه شده، این نقشهها با نقشه پراکنش ۱2 زمینلغزش فعال مقایسه شد. نتایج به این صورت بود که در روشWi ، Wf و AHP بهترتیب ۷۳/۸۳، ۲۶/۶۴ و ۲۷/۷۵ درصد از زمینلغزشهای فعال در طبقههای بالا و خیلی بالای حساسیت قرار گرفتند. همچنین در این مطالعه مشخص شد که روش شاخص آماری تصویر واقعیتری از پراکندگی حساسیت زمینلغزش نسبت به روش وزندهی به عاملها در محدوده مخزن سد البرز نشان میدهد.
مقاله پژوهشی
لیلا عبادی؛ سید احمد علوی؛ شهرام شفیعی بافتی
چکیده
کانسارهای رگهای گرمابیو مس پورفیری گسترش چشمگیری در واحدهای آتشفشانی ائوسن منطقهشهر بابک دارند. در اینمقاله، الگوهای ساختاری، ارتباط میان این عناصر با جایگیری دایکها و تشکیل کانسارهای رگهای گرمابی و مس پورفیری در این منطقه مطالعه شده است. بررسی تصاویر ماهوارهای و مشاهدات صحرایی، سه روند گسلی WNW-ESE، N-S و NE-SW چیره ...
بیشتر
کانسارهای رگهای گرمابیو مس پورفیری گسترش چشمگیری در واحدهای آتشفشانی ائوسن منطقهشهر بابک دارند. در اینمقاله، الگوهای ساختاری، ارتباط میان این عناصر با جایگیری دایکها و تشکیل کانسارهای رگهای گرمابی و مس پورفیری در این منطقه مطالعه شده است. بررسی تصاویر ماهوارهای و مشاهدات صحرایی، سه روند گسلی WNW-ESE، N-S و NE-SW چیره را در منطقه مشخص میسازد. گسلهایبا روند WNW-ESEو N-S، با سازوکار عادی و گسلهای با روندNE-SW ، با سازوکار راستالغز چپگرد با مؤلفهی عادی در منطقه، فراوانی قابل توجهی دارند. دو روند WNW-ESE (T2) و N-S (T1) برای دایکها قابل تشخیص است که از روند شکستگیهای ناحیهای در منطقه پیــروی میکند.الگوی رگههای کششی و رگههای پرچم سهگوش که ارتباط مستقیم با تنشناحیهای دارند، سامانه درزههای کششی، دایکها و گسلهای عادی، حضوریک سامانه کششی چیره را در منطقه نشان میدهد. از سوی دیگر تغییر روند تنش اصلی (1σ) از NE-SW بهN-S ،وجود چرخش را اثبات میکند. چرخش در یک سامانه ترافشاری باعث ایجاد ساختارهای کششی شده است و ساختارهای کششی فضای مناسب را برای حرکت سیالهای کانهدار و جایگیری کانسارهای رگهای چندفلزی و مس پورفیری در شمالخاور شهر بابک فراهم کردهاند.
مقاله پژوهشی
منصوره منتهائی؛ بهروز اسکویی؛ هایریش براسه؛ گرهارد کاپینوز
چکیده
بررسیهای انجام شده در این پژوهش نشان میدهند که اعمال الگوریتمهای وارونسازی دو بعدی خاص مدلهای همسانگرد برروی یک مجموعه داده مگنتوتلوریک (MT) متأثر از ناهمسانگردی، میتواند کلان ناهمسانگردی (macroanisotropy) را بهطور مطلوبی بازیابی کند. در ابتدا نحوه اثرگذاری حضور ناهمسانگردی الکتریکی در مراحل معمول تفسیر دادههای MT ...
بیشتر
بررسیهای انجام شده در این پژوهش نشان میدهند که اعمال الگوریتمهای وارونسازی دو بعدی خاص مدلهای همسانگرد برروی یک مجموعه داده مگنتوتلوریک (MT) متأثر از ناهمسانگردی، میتواند کلان ناهمسانگردی (macroanisotropy) را بهطور مطلوبی بازیابی کند. در ابتدا نحوه اثرگذاری حضور ناهمسانگردی الکتریکی در مراحل معمول تفسیر دادههای MT شامل تحلیل ابعادی و وارونسازی دوبعدی، بررسی شده است. به این منظور دو رخسار ناهمسانگرد (بلوک ناهمسانگرد و لایه ناهمسانگرد) که هر دو بخشی از مدلهای کلاً دو بعدی را تشکیل میدهند، اعمال و در هر مورد اثر روندهای ناهمسانگردی و تباینهای مقاومت ویژه متفاوت بر تحلیل ابعادی و رفتار بردارهای القا بررسی شده است. این بررسیها نشان میدهند که از تحلیل ابعادی دادههای MT متأثر از ناهمسانگردی، سویی نزدیک به روند ناهمسانگردی را میتوان برگزید. پس از چرخش دادهها در امتداد این جهت، انجام وارونسازی دوبعدی، ناهمسانگردی را بهصورت قابل قبولی به شکل کلانناهمسانگردی بازیابی میکند. این رویکرد در مورد یک مجموعه داده صحرایی که حضور ناهمسانگردی پیشتر در مورد آن تأیید شده، آزمایش شده است. نتایج این تحلیل نشان میدهد که ناهمسانگردی موجود در دادههای واقعی بهنحو مطلوبی بهشکل کلانناهمسانگردی در مدل نهایی حاصل از وارونسازی نمود یافته است.
مقاله پژوهشی
عباس مقصودی؛ محمد یزدی؛ محمود مهرپرتو؛ منصور وثوقی عابدینی
چکیده
محدوده اکتشافی میرکوهعلیمیرزا واقع در شمال سراب در ورقه ژئوشیمیایی 1:100000 مشگینشهر قرار دارد. این محدوده از دیدگاه زمینشناسی ســاختاری بخشی از زون البرز باختری- آذربایجان است. واحدهای سنگی که در محدودههای کانیزایی رخنمون دارند شامل توفهای ریولیتی و دایسیتی بههمراه سنگهای آتشفشانی- نیمه ژرف حدواسط تا بازی به سن ائوسن ...
بیشتر
محدوده اکتشافی میرکوهعلیمیرزا واقع در شمال سراب در ورقه ژئوشیمیایی 1:100000 مشگینشهر قرار دارد. این محدوده از دیدگاه زمینشناسی ســاختاری بخشی از زون البرز باختری- آذربایجان است. واحدهای سنگی که در محدودههای کانیزایی رخنمون دارند شامل توفهای ریولیتی و دایسیتی بههمراه سنگهای آتشفشانی- نیمه ژرف حدواسط تا بازی به سن ائوسن و نئوژن هستند. مطالعات ژئوشیمیایی در محدوده مورد مطالعه به روش رسوبآبراههای در مقیاس 1:25000 و برداشت نمونههای لیتوژئوشیمیایی از بالادست نمونههای بیهنجاری، منجر به معرفی یک محدوده کانیزایی مس (بهاحتمال پورفیری) و چند محدوده کانیزایی فلزات قیمتی و عناصر پایه در اشکال رگهای برای اولین بار شد. رخداد این کانیزاییها در منطقه میتواند بخش کوچکی از یک سامانه گرمابی بزرگ باشدکه تأثیر این چرخش همرفتی تا پهنه بیش از 10 کیلومتر مربع نسبت به کانیزایی مس گسترش داشته است و کانیزاییهای اپیترمال طلا به همراه سرب و روی و مولیبدن نزدیک به توده کانساری مس، در فاصله دورتر، نقره، آرسنیک، آنتیموان به همراه سرب و روی و در دورترین فاصله بهترتیب کانیزایی منگنز و بیهنجاریهای عنصر جیوه (در رسوب آبراههای) را تشکیل داده است.
مقاله پژوهشی
محمود معماریانی؛ هادی کرمانشاهی؛ محمد رضا کمالی
چکیده
با توجه به گسترش زیاد سازند سورمه در ناحیه خلیج فارس، این سازند بهعنوان یک سنگ منشأ احتمالی برای میادین واقع در این ناحیه از جمله میدان پارس جنوبی مطرح است. برای بررسی توان هیدروکربنزایی این سازند، ارزیابی ژئوشیمیایی آن با استفاده از روشهای متداول مطالعات ژئوشیمیایی مانند پیرولیز راک- اول، کروماتوگرافی گازی (GC) و کروماتوگرافی ...
بیشتر
با توجه به گسترش زیاد سازند سورمه در ناحیه خلیج فارس، این سازند بهعنوان یک سنگ منشأ احتمالی برای میادین واقع در این ناحیه از جمله میدان پارس جنوبی مطرح است. برای بررسی توان هیدروکربنزایی این سازند، ارزیابی ژئوشیمیایی آن با استفاده از روشهای متداول مطالعات ژئوشیمیایی مانند پیرولیز راک- اول، کروماتوگرافی گازی (GC) و کروماتوگرافی گازی- طیف سنجی جرمی(GC-MS) صورت گرفت. بر اساس دادههای پیرولیز راک- اول کروژن موجود در این سازند از نوع II و III است. از سوی دیگر، این سازند از نظر محتوای ماده آلی فقیر است و پتانسیل هیدروکربنزایی مناسبی ندارد. مقایسه نتایج تحلیلهای تکمیلی (GC,GC-MS) بر روی نمونههای این سازند و نمونه نفت میدان بیانگر وجود شباهت بسیار میان ویژگیهای ژئوشیمیایی این دو است. مقایسه در صد اجزای سازنده مواد آلی (SARA) سازند سورمه و نفت میدان، نشــاندهنده وجود ویژگیهــای نفتهای پارافینیک- نفتنیک برای هر دو نمونه است. مطالعات بیومارکرهای شاخص از نوع استرانها (m/z=217) و تریترپنها (m/z=191) نشان داد که مواد آلی موجود در سازند سورمه و مواد آلی مولد نفت میدان بلوغی متوسط (اوایل پنجره نفتزایی) منشأ دریای باز و اندکی قارهای دارند که در محیطی کربناتی و نیمه احیایی تهنشین شدهاند. بر اساس نتایج تجزیه پیرولیز راک- اول میتوان گفت که سازند سورمه در این ناحیه بهعنوان سنگ منشأ احتمالی تولیدکننده نفت میدان پارس جنوبی (دست کم بهصورت محلی) معرفی نمیشود و وجود ویژگیهای یکسان ژئوشیمیایی میان مواد آلی موجود در این سازند و نمونه نفتهای این میدان صرفاً بهدلیل آلودگی شدید این سازند به نفت مهاجرتی عبور کرده از این سازند است.
مقاله پژوهشی
مهیار یوسفی؛ رئوف غلامی؛ ابوالقاسم کامکار روحانی؛ علی مرادزاده
چکیده
در طراحی اکتشافات سیستماتیک و پیجویی ذخایر معدنیمیتوان با استفاده از مدلسازی ذخایر شناخته شده، الگوریتمی را طراحی نمود تا اجرای عملیات اکتشاف، تولید مدل پتانسیل معدنی و شناسایی نواحی هدف بر اساس مراحل ارائه شده در آن صورت گیرد. این مدل راهنمایی است که سبب شناسایی مناطق دارای بالاترین و بیشترین احتمال کانیسازی، افزایش ...
بیشتر
در طراحی اکتشافات سیستماتیک و پیجویی ذخایر معدنیمیتوان با استفاده از مدلسازی ذخایر شناخته شده، الگوریتمی را طراحی نمود تا اجرای عملیات اکتشاف، تولید مدل پتانسیل معدنی و شناسایی نواحی هدف بر اساس مراحل ارائه شده در آن صورت گیرد. این مدل راهنمایی است که سبب شناسایی مناطق دارای بالاترین و بیشترین احتمال کانیسازی، افزایش احتمال موفقیت و کاهش ریسک اکتشاف میگردد. هدف از مقاله حاضر طراحی و ارائه یک الگوریتم به منظور دسترسی به مدل پتانسیل معدنی بهینه در عملیات اکتشاف با نگرش ویژه به اکتشاف ذخایر طلا و پلاسرهای حاصل از آنها میباشد. در این راستا پس از مدلسازی توصیفی ذخایر طلا و تعریف یک مدل مفهومی مناسب، همه مشخصاتی که میتوانند به عنوان معیار اکتشافی مورد استفاده قرار گیرند، شناسایی و در قالب یک مدل هدف جمعآوری میشوند. سپس با استفاده از تجزیه و تحلیل لایههای اطاعاتی مختلف، دسترسی به نقشههای شاهد و پیشگوی اکتشافی امکانپذیر میگردد. در مرحله بعد همه نقشههای دوتایی تلفیق میگردند تا مناطقی که در آنها همه معیارهای اکتشافی یکدیگر را تایید میکنند، به صورت یک نقشه معرفی شوند. نقشه اخیر مدل پتانسیل معدنی طلا بوده که محلهای احتمالی وقوع کانیسازی را بهعنوان مناطق هدف نشان میدهد. در نهایت مراحل طراحی شده بهصورت الگوریتمی ارائه میشود که در آن همه مراحل و روشهای اکتشافی قابل استفاده به صورت برنامهریزی شده و بهترتیب الویت آمده است.
مقاله پژوهشی
محمدجعفر محمدزاده؛ حمید شهین فر؛ آینور ناصری
چکیده
ثبت بیهنجاریهای بهینه ژئوشیمیایی نیازمند پیجوییهای توجیهی (Orientation Survey)است که یکی از لایههایمهم آن انتخاب روش بهینه تحلیل دادههاست.شناسایی مناطق کانیزایی شده و پنهان با استفاده از روشهای نو و ارائه الگوی مناسب عناصر ردیاب برای بررسی پتانسیلهای امیدوارکننده با مؤثرترین روش در منطقه قولان، هدف این پژوهش و گامی ...
بیشتر
ثبت بیهنجاریهای بهینه ژئوشیمیایی نیازمند پیجوییهای توجیهی (Orientation Survey)است که یکی از لایههایمهم آن انتخاب روش بهینه تحلیل دادههاست.شناسایی مناطق کانیزایی شده و پنهان با استفاده از روشهای نو و ارائه الگوی مناسب عناصر ردیاب برای بررسی پتانسیلهای امیدوارکننده با مؤثرترین روش در منطقه قولان، هدف این پژوهش و گامی در سوی بهینهسازی عملیات اکتشافی است. در این راستا، 233 نمونه از رسوبات آبراههای برداشت و برای عناصر پایه و ردیابهای مربوط به آنها (Cu, Mo, Cr, Co, Ni, Pb, Zn, As, Y…)تجزیه شدند. فرایند پردازش دادهها با استفاده از دو روش تحلیل مؤلفه اصلی و خوشهبندی فازی میانمرکز (Fuzzy C-meansClustering) (FCMC) انجام و بیهنجاریهای موجود در منطقه شناسایی شدند. نتایج حاصل از بهکارگیری روش خوشهبندی فازی میانمرکز (FCMC) برروی دادههای منطقه نشاندهنده ثبت بیهنجاریهای Cu و Mo در محدوده قره چیلر است. بهگونهای که جدایش بیهنجاریهای این دو عنصراز یکدیگر، احتمالاً بهدلیل اسیدی شدن منطقه و شستشوی رخنمونهای سولفیدی و حملونقل Mo بهصورت مولیبداتها صورت گرفته و باعث جدایش تقریبی هالههای ثانویه Cu از Mo در نزدیکی یکدیگر شده است. اعمال FCMCبراساس منطق فازی (FuzzyLogic) حاکی از قرار گیری Cu و Mo در یک خوشه و همپوشانی بیهنجاریهای آن نشاندهنده پاراژنز این دو عنصر است. مقایسه نتایج حاصل از دو روش، بیانگر ثبت بیهنجاریهای مشابه در منطقه با بهکارگیری هر دو روش خوشهبندی فازی میانمرکز (FCMC) و PCAاست اما الگوی ثبت بیهنجاریهای ژئوشیمیایی توسط PCA نشان میدهد که اعمال این روش در شدتبخشی به هالههای ژئوشیمیایی ضعیف بیهنجاریهای پنهان، مؤثرتر از خوشهبندی فازی میانمرکز (FCMC) عمل میکند . بهگونهای که با این روش بجز محدوده قره چیلر، باختر لوتکه و بیهنجاریهای پنهان نمنیق نیز با الگوهای ژئوشیمیایی مناسب Cu-Mo درامتداد همان منطقه (شمال باختر- جنوب خاور) با شدت قویتری ثبت شدند. بررسیهای بعدی نشان میدهد که روش PCA در حذف اثر ترکیب سنگی و ثبت الگوهای بهینه ژئوشیمیایی مؤثرتر است و نتایج حاصل از آن در منطقه صحت بیشتری دارد.
مقاله پژوهشی
حسین غلامعلیان؛ سید محمود حسینی نژاد؛ زهره خسروی؛ ایمان ترکزاده ماهانی
چکیده
مطالعه توالی معادل سازند بهرام در ناحیه باغین نشاندهنده سن آخر ژیوسین پسین تا فرازنین پسین است. در این راستا سی و دو گونه و زیر گونه کنودونت شناسایی شده که مهمترین آنها عبارتند از:Ancyrodella alata, An. pristina,Polygnathus aspelundi, P. aequalis, P. subincompletus,P. politus, Icriodus alternatus alternatus, I. iowaensis iowaensis. وجود گونههایی مانندAncyrodella alata, An. pristinaدر قاعده سازند بهرام نشاندهنده ...
بیشتر
مطالعه توالی معادل سازند بهرام در ناحیه باغین نشاندهنده سن آخر ژیوسین پسین تا فرازنین پسین است. در این راستا سی و دو گونه و زیر گونه کنودونت شناسایی شده که مهمترین آنها عبارتند از:Ancyrodella alata, An. pristina,Polygnathus aspelundi, P. aequalis, P. subincompletus,P. politus, Icriodus alternatus alternatus, I. iowaensis iowaensis. وجود گونههایی مانندAncyrodella alata, An. pristinaدر قاعده سازند بهرام نشاندهنده پیشروی دریا در ژیوسین پسین است.با توجه به ارزش چینهشناسی گونههای کنودونتی بهدست آمده، پنج زیستزون در این برش شنـاسـایی شـده اسـت که عبارتنـد از:Lower to Upper falsiovalis zones, transitans to punctata zones, Lower hassi to jamieae zones, Lower rhenana Zone, Upper rhenana to linguiformis zones.
مقاله پژوهشی
علی قنبری؛ سید صدرالدین زرنگزاده؛ فریدون رضایی؛ سید جمال شیخ زکریایی
چکیده
کرج یکی از کلان شهرهای کشور است که در سالهای اخیر توسعه عمرانی و صنعتی قابل توجهی داشته است. بر همین اساس شناخت آبرفت آن که ساختگاه بسیاری از سازههای عمرانی و صنعتی است اهمیت ویژه ای دارد. در این پژوهش بر اساس نتایج آزمونهای فراوان صحرایی و آزمایشگاهی در محدوده 10 کیلومتری جهانشهر تا کمالشهر، بخش میانی رسوبات آبرفتی کرج مطالعه ...
بیشتر
کرج یکی از کلان شهرهای کشور است که در سالهای اخیر توسعه عمرانی و صنعتی قابل توجهی داشته است. بر همین اساس شناخت آبرفت آن که ساختگاه بسیاری از سازههای عمرانی و صنعتی است اهمیت ویژه ای دارد. در این پژوهش بر اساس نتایج آزمونهای فراوان صحرایی و آزمایشگاهی در محدوده 10 کیلومتری جهانشهر تا کمالشهر، بخش میانی رسوبات آبرفتی کرج مطالعه و در شش لایه مستقل طبقهبندی شده است. افزون بر این، ضمن معرفی ویژگیهای ژئوتکنیکی هریک از لایههای خاک در منطقه یادشده روابطی برای محاسبه مدول الاستیسیته و زاویه اصطکاک داخلی خاک ارائه شده است. همچنین بر اساس دادههای آزمایشگاهی، صحرایی و ابزار سنجی، ظرفیت باربری خاک در بخش میانی رسوبات آبرفتی کرج مورد بحث واقع و روابطی برای برآورد آن ارائه شده است.
مقاله پژوهشی
طاهره مجیدی نیری؛ حمید نظری؛ منوچهر قرشی؛ مرتضی طالبیان؛ آمنه کاوه فیروز
چکیده
گسل پیشوا با درازای حدود 35 کیلومتر در جنوبخاوری ورامین قرار گرفته است. این گسل در جنوبیترین مرز میان ایالتهای ساختاری البرز و ایران مرکزی واقع شده و روند کلی آن شمالباختری– جنوبخاوری (N38W, 33NE) و دارای سازوکار وارون با مؤلفه چپبر همراه با گسلهای ناهمسوی (Antithetic) عادی است. بررسیهای ریختزمینساختی انجام شده در راستای ...
بیشتر
گسل پیشوا با درازای حدود 35 کیلومتر در جنوبخاوری ورامین قرار گرفته است. این گسل در جنوبیترین مرز میان ایالتهای ساختاری البرز و ایران مرکزی واقع شده و روند کلی آن شمالباختری– جنوبخاوری (N38W, 33NE) و دارای سازوکار وارون با مؤلفه چپبر همراه با گسلهای ناهمسوی (Antithetic) عادی است. بررسیهای ریختزمینساختی انجام شده در راستای گسل پیشوا، نشان از فعال بودن آن دارد. بر پایه بررسیهای انجام شده در ساختگاههای T1 و T2 ترانشه پارینه لرزهشناسی گسل پیشوا، تعداد 3 تا 5 رخداد لرزهای با دوره بازگشت 3265 سال برای این گسل شناسایی شد که جوانترین و کهنترین رخدادها بهترتیب سن87/0 ، 29 هزار سالدارند. برپایه میزان جابهجایی در مدت هر رویداد مه لرزهای و با بهرهگیری از روابط Wells & Coppersmith (1994) بزرگترین و کوچکترین زمینلرزه شناسایی شده بهترتیب دارای بزرگای 08/7 و 9/5 هستند. از آن جاییکه سن جوانترین رویداد شناسایی شده در حدود 870 سال به دست آمد، بنابراین احتمالاً بتوان زمینلرزهAD 1384 (میلادی)شهرری را به این گسل منتسب دانست.
مقاله پژوهشی
فرهاد پیرمحمدی؛ علی عامری؛ احمد جهانگیری؛ چانگ هاوا چن؛ محمت کسکین
چکیده
در منطقه جنوب خاور تبریز که بخشی از زون ماگمایی البرز باختری- آذربایجان است، سنگهای آتشفشانی و آذرآواری سهند گسترش قابل توجهی دارند. سنگهای آتشفشانی بیشتر از آندزیت ، داسیت ، ریوداسیت و ریولیت تشکیل شدهاند و سنگهای آذرآواری بیشتر بهصورت پهنههای ایگنیمبریتی دیده میشوند. این سنگها غنی از عناصر سنگدوست(لیتوفیل) بزرگیون ...
بیشتر
در منطقه جنوب خاور تبریز که بخشی از زون ماگمایی البرز باختری- آذربایجان است، سنگهای آتشفشانی و آذرآواری سهند گسترش قابل توجهی دارند. سنگهای آتشفشانی بیشتر از آندزیت ، داسیت ، ریوداسیت و ریولیت تشکیل شدهاند و سنگهای آذرآواری بیشتر بهصورت پهنههای ایگنیمبریتی دیده میشوند. این سنگها غنی از عناصر سنگدوست(لیتوفیل) بزرگیون (LILE) و تهی از عناصر با قدرت میدان بالا (HFSE) هستند. بالا بودن نسبتهای LILE/HFSE و LREE/HREE در نمونهها و شباهت ترکیب شیمیایی آنها با گدازههایی که در مناطق شاخص فرورانش تشکیل میشوند، احتمال شکلگیری سنگهای منطقه را در یک محیط فرورانشی تقویت میکند. اما به نظر میرسد فرایند فرورانش، تأثیر اندکی در تمرکز عناصر Eu ، Nd ، Tb ، Sm ، Hf ، Ta ، Zr و Y در سنگهای منطقه و در عوض تأثیر قابل توجهی در تمرکز عناصر U ، Th و تا اندازهای La در نمونهها داشته است. مقادیر عناصر سنگدوست بزرگیون (LILE) (Ba , K , Rb , Cs , Sr , Pb) در سنگهای مورد مطالعه نشان میدهد که سنگها در سری کلسیم- قلیایی قرار میگیرند و مقایسه شیمی سنگهای مورد مطالعه با ترکیب شیمیایی انواع سنگهای کلسیم- قلیایی موجود در دنیا نشان داد که سنگهای منطقه بیشترین شباهت را با سنگهای کلسیم - قلیایی Erzurum-Kars ترکیه دارند. با توجه به شواهد ژئوشیمیایی و صحرایی، محیط زمینساختی این سنگها به احتمال متعلق به یک کمان پس از برخورد است که صعود ماگما و احتمالاً تولید آن، بهوسیله گسلهای امتدادلغز و زمینساخت کششی همراه با آن کنترل میشود. این ماگماتیسم پس از برخورد، ممکن است در اثر برخورد پوسته عربستان با ایران مرکزی رخ داده باشد.
مقاله پژوهشی
علی کنعانیان؛ فاطمه سرجوقیان؛ جمشید احمدیان
چکیده
توده نفوذی کوهدم بخشی از سنگهای ائوسن بالایی ایران مرکزی محسوب میشود. بر اساس اندیس رنگی این توده نفوذی به دو واحد اسیدی و حدواسط- مافیک قابل تقسیم است. واحد اسیدی دارای ترکیب سنگشناسی مونزوگرانیت،گرانودیوریت، کوارتزمونزونیت و کوارتزمونزودیوریت است. در حالی که، واحد مافیک- حدواسط از مجموعه سنگشناسی گابرو، دیوریت، کوارتزدیوریت، ...
بیشتر
توده نفوذی کوهدم بخشی از سنگهای ائوسن بالایی ایران مرکزی محسوب میشود. بر اساس اندیس رنگی این توده نفوذی به دو واحد اسیدی و حدواسط- مافیک قابل تقسیم است. واحد اسیدی دارای ترکیب سنگشناسی مونزوگرانیت،گرانودیوریت، کوارتزمونزونیت و کوارتزمونزودیوریت است. در حالی که، واحد مافیک- حدواسط از مجموعه سنگشناسی گابرو، دیوریت، کوارتزدیوریت، مونزودیوریت و مونزونیت تشکیل شده است. در واحد اسیدی حضور انکلاوهای میکروگرانولار مافیک با ترکیب دیوریت، کوارتزدیوریت، مونزودیوریت و کوارتز مونزودیوریت به شکل آشکاری خودنمایی میکند. براساس دادههای ژئوشیمیایی، فرایندهای اختلاط/ آمیختگی ماگمایی و تفریق بلوری نقش مهمی در تحول ماگمایی ناحیه دارند. همچنین توده نفوذی کوهدم میزان پایینی از عناصر TiO2 و P2O5 همراه با نسبت پایین Nb/Zr را نشان میدهد که این موارد از ویژگیهای سنگهای آذرین حاشیه فعال قارهای به شمار میآید. نسبتهای ایزوتوپی Sr و Nd نشاندهنده آن است که این نسبتها نه شبیه به ماگمای مشتق از پوسته و نه معادل با ماگمای مشتق از گوشته است، بلکه حد میانی ماگماهای پوستهای و گوشتهای است. ماگمای تشکیل دهنده انکلاو از نظر ترکیب ایزوتوپی به سوی ماهیت گوشتهای و ماگمای اسیدی ماهیت پوستهای را نشان میدهد و توده نفوذی حد واسط- مافیک نسبت ایزوتوپی کم و بیش میان آنها را دارد. این نتایج همراه با مطالعات صحرایی و سنگنگاری، گواه فرایند اختلاط/ آمیختگی ماگمایی در توده نفوذی مورد نظر است و میتوان گفت که ماگمای سازنده انکلاو احتمالاً از گوشته بالایی حاصل و پس از استقرار در پوسته باعث گرم شدن سنگهای پوسته و ذوب بخشی پوسته زیرین میشود و بر اثر اختلاط مواد مذاب گوشتهای و پوستهای، ماگمای مافیک تا حدواسط حاصل میشود.
مقاله پژوهشی
علیرضا شهیدی؛ اریک باریر؛ ماری فرانسوا برونت؛ عبداله سعیدی
چکیده
رخداد سیمیرین در شمال ایران حاصل برخورد قارهای است که با ناپیوستگیهای ناحیهای و تغییرات شدید در رسوبگذاری همراهی میشود. بررسیهای تنش دیرینه در گستره البرز نشان میدهد از نورین تا باژوسین میانی (گروه شمشک)، کشش در راستای 030 درجه توسط گسلهای عادی همزمان با نهشت صورت گرفته است. نویسندگان این مقاله زمینساخت کششی را همزمان ...
بیشتر
رخداد سیمیرین در شمال ایران حاصل برخورد قارهای است که با ناپیوستگیهای ناحیهای و تغییرات شدید در رسوبگذاری همراهی میشود. بررسیهای تنش دیرینه در گستره البرز نشان میدهد از نورین تا باژوسین میانی (گروه شمشک)، کشش در راستای 030 درجه توسط گسلهای عادی همزمان با نهشت صورت گرفته است. نویسندگان این مقاله زمینساخت کششی را همزمان با مراحل کافتشدگی حوضه کاسپین جنوبی میدانند. در البرز مرکزی، سازندهای دلیچای و لار، به سن باژوسین پسین تا نئوکومین، گروه شمشک را بهصورت همشیب در بیشتر نواحی و برخی اوقات بهصورت دگرشیب (نواحی آبیک- قزوین) میپوشانند. آنها همزمان با باز شدن حوضه کاسپین جنوبی در بخش جنوبی حاشیه حوضه تشکیل شدهاند. در البرز، بخش پیشین توالی کرتاسه با گسل های عادی خاوری - باختری تا باختر شمالباختری - خاور جنوبخاوری به همراه ماگماتیسم قلیایی مربوط به کشش شمالی - جنوبی تا شمال شمالخاوری – جنوب جنوبباختری همراهی میشود. مرز میان کرتاسه - پالئوسن با ناپیوستگی ناحیهای مهمی مشخص است. این ناپیوستگی مربوط به وارونگی سوی تنش در حاشیه جنوبی حوضه کاسپین است. در طول ائوسن پیشین - میانی، جنوب البرز با فرونشست قوی حوضه کرج مشخص میشود. گسلهای عادی همزمان با رسوبگذاری با روند خاوری - باختری تا باختر شمالباختری - خاور جنوبخاوری در سازند کرج عموماً دیده میشود. این گسلهای عادی یک کشش شمالی - جنوبی تا شمال شمالخاوری - جنوب جنوبباختری را نشان میدهند. بنا به باور نگارندگان، سازند کرج در یک حوضه پشت کمانی مرتبط با فرورانش به سوی شمال خاور سنگ کره اقیانوسی تتیس جوان به زیر حاشیه جنوبی اوراسیا تشکیل شده است.
مقاله پژوهشی
عباس مهرپویا؛ علی اصغر مروت
چکیده
با بنیاد قرار دادن خرد همگانی (Common Sense) و بهرهگیری از ویژگی خردگرایی در انسان و پذیرش آن به عنوان ابزاری همگانی، پژوهش پیش رو به روشنگری در این باره میپردازد که زمینگردی و گردشگری در طبیعت با فراهم آوردن بخت شایسته در دستیابی به دادههای بکر و دستنخورده زمینی از راه کاوش و جستجوی خردگرایانه در طبیعت و رویارویی و نگرش در پدیدههای ...
بیشتر
با بنیاد قرار دادن خرد همگانی (Common Sense) و بهرهگیری از ویژگی خردگرایی در انسان و پذیرش آن به عنوان ابزاری همگانی، پژوهش پیش رو به روشنگری در این باره میپردازد که زمینگردی و گردشگری در طبیعت با فراهم آوردن بخت شایسته در دستیابی به دادههای بکر و دستنخورده زمینی از راه کاوش و جستجوی خردگرایانه در طبیعت و رویارویی و نگرش در پدیدههای بیشمار زمینشناسی و زمینریختشناسی آن، میتواند تعریفی روشنتر از زیبایی را به دست دهد که این خود در پیوند با اندیشه زمینگردی زیباییشناسانه است. به گفتهی دیگر، زمینگرد در گردش و کاوش خود با گام نهادن در راههایی که به نگاهی نزدیکتر به تار و پود درهم تنیده از بافتمان گسترده زمین میانجامد، در جستجویی خردگرایانه درگیر میشود که به دستیابی وی به برداشت اندیششی روشنتری از زیبایی میانجامد. برایند انجامین در پژوهش پیش رو آنست که زمینگردی و گردش و کاوش در پدیدههای زمینی از جمله راههای پرباری است که به روشنگری برداشت اندیششی انسان از زیبایی کمک میکند و این خود به گشودن فرادید (واژهی فرادید ساخته نگارنده در برابر نهاده واژه انگلیسی horizon است.)ی ماندگارتر و پایاتر برای ساختن و گسترش زمینگردی پایدار بر پایه زیباییشناسی زمینی خردگرایانه خواهد انجامید.