سخن سردبیر
محمدرضا قاسمی
چکیده
فصلنامه علوم زمین با گذشت 31 سال از انتشار نخستین شماره خود در پاییز سال 1370، پویا و پرانگیزه به سی و سومین سال حضورش در جامعه علوم زمین کشور وارد میشود. پیروزی فصلنامه در انتشار مقالههای دانشی ارزشمند و گردآوردن جامعه مخاطبان علاقمند، وامدار تلاش و همراهی صمیمانه چندین گروه است که بایسته است از همه آنان سپاسگزاری کنم.نخست از سردبیران ...
بیشتر
فصلنامه علوم زمین با گذشت 31 سال از انتشار نخستین شماره خود در پاییز سال 1370، پویا و پرانگیزه به سی و سومین سال حضورش در جامعه علوم زمین کشور وارد میشود. پیروزی فصلنامه در انتشار مقالههای دانشی ارزشمند و گردآوردن جامعه مخاطبان علاقمند، وامدار تلاش و همراهی صمیمانه چندین گروه است که بایسته است از همه آنان سپاسگزاری کنم.نخست از سردبیران و مدیران مسئول گرامی فصلنامه که از آغاز تا کنون بار سنگین هماهنگیهای علمی و اداری را به دوش کشیدهاند و هر روز بر دارایی دانشی آن افزودهاند یاد میکنم؛ به ویژه شادروان دکتر ناصر خویی و شادروان دکتر محمود احمدزاده هروی؛ آقایان دکتر منوچهر قرشی، دکتر محمدهاشم امامی، مهندس محمدتقی کرهای و دکتر علیرضا شهیدی.شورای نویسندگان فصلنامه که سالها با همه دشواریها وقت خود را به فصلنامه دادهاند، باعث افتخار و اعتبار فصلنامه هستند: آقایان دکتر سیدعلی آقانباتی، جمشید افتخارنژاد، مانوئل بربریان، مرتضی جمالی، جمشید حسنزاده، محبوبه حسینیبرزی، جهانبخش دانشیان، حسین رحیمپوربناب، محمدرضا رضایی، شادروان مصطفی زاهدی، فریدون سحابی، کاظم سیدامامی، مصطفی شهرابی، منوچهر صدرزاده، شادروان منصور علوینایینی، مجید قادری، حبیباله قاسمی، شادروان ابراهیم قاسمینژاد، محمدرضا قیطانچی، محمدحسن کریمپور، جعفر کیمیاقلم، محمد لطفی، سروش مدبری، حسین معماریان، محمدعلی ملاکپور، حمید نظری، علاءالدین واعظ لاری و محمدولی ولیزاده.سپاس ویژه من به داوران دلسوز و دانشمند ماست که بدون همیاری آنها فصلنامه به چنین پایهای نمیرسید. بیش از چهارصد داور فصلنامه با روی باز، کار ارزشیابی علمی و ویرایش علمی مقالهها را با شکیبایی انجام میدهند. گاهی یاری این استادان گرامی در بهبود نوشتارهای علمی دانشجویان فراتر از گروه راهنمایی و مشاوره پایاننامه بوده است، که شایان سپاس صمیمانه است.همکاران من در دفتر فصلنامه نیز که دلسوزانه، شکیبا و با تلاش شبانهروزی در ساعات اداری و غیراداری، تلاش میکنند فرایندهای داوری، ویراستاری، صفحهآرایی و انتشار مقالهها در کمترین زمان ممکن صورت بگیرد، از پایههای استوار فصلنامه هستند که صمیمانه از آنها سپاسگزارم: خانمها مریم طالبی، نرگس غمامی، زینب منوچهری و معصومه نوروزی.در پایان، از شما نویسندگان گرامی و خوانندگان نازنین فصلنامه سپاسگزاری میکنم که این نشریه را به عنوان پایگاهی برای داد و ستد دانشی خود برگزیدهاید و به آن یاری میرسانید.نوروز بر همه شما گرامیان فرخنده باد. با آرزوی بهترینها برای شما و دیگر مردمان ایرانزمین که شایسته خوبیها هستید. محمدرضا قاسمییکم فروردین 1402
مقاله پژوهشی
رسوب شناسی
عنایت الله حقفرشی؛ پیمان رضائی؛ سیدرضا موسوی حرمی؛ محمد فریدی
چکیده
طبقات لیگنیتدار تبریز در زمره سازندهای نئوژن ناحیه شمال باختری کشور است که گسترش آن در حومه خاوری شهر تبریز میباشد. رخسارههای رسوبی آن شامل گروههای رخسارهای آواریهای ریزدانه، ماسهسنگها، سنگهای آهکی و رخسارههای لیگنیتدار، توف و ریزرخسارهها و رخسارهسنگیهای (پتروفاسیسها) زیر مجموعه آنها هستند. در این پژوهش، ...
بیشتر
طبقات لیگنیتدار تبریز در زمره سازندهای نئوژن ناحیه شمال باختری کشور است که گسترش آن در حومه خاوری شهر تبریز میباشد. رخسارههای رسوبی آن شامل گروههای رخسارهای آواریهای ریزدانه، ماسهسنگها، سنگهای آهکی و رخسارههای لیگنیتدار، توف و ریزرخسارهها و رخسارهسنگیهای (پتروفاسیسها) زیر مجموعه آنها هستند. در این پژوهش، دو برش چینهنگاری از این رسوبات در گستره خاور تبریز در قالب 171 نمونه و 42 مقطع نازک برداشت شده و مورد مطالعه قرار گرفتند. از آنالیز XRD برای کانیشناسی و میکروسکوپ الکترونی SEM برای مطالعات سهبعدی در شناسایی میکروفسیلها بهره گرفته شد. فسیلهای شناسایی شده شامل انواع جنسهای شکمپایان (گاستروپودا)، پلسیپودا، استراکد، ماهی، دیاتومه، جلبک کاروفیت و روزنبران (فرامینیفرا) میباشند. مجموعه دیرینهزیستی مطالعه شده، شامل جنسهایی از آب شیرین تا مقاوم به شوری و دریایی میباشند. محیطهای رسوبی شناسایی شده شامل محیط حوضه دریاچهای، محیط کم ژرفای ساحلی و محیط باتلاقی حاشیه دریاچهای می باشند. در طبقات رسوبی مطالعه شده شواهد فسیلشناسی قوی و شواهد رسوبشناختی محیط دریایی حداقل در زمان حیات آن مشاهده نمیشود، از این رو، چنین نتیجهگیری میشود که تاکسای دریایی موجود در این نهشتهها باقی مانده و سازگار یافته از یک محیط دریایی پیشین میباشند.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی نفت
هانیه قاینی؛ محمد حسین محمودی قرائی
چکیده
بررسی توان هیدروکربورزایی سازند کژدمی، به عنوان مهمترین سنگ منشأ نفت در حوضه رسوبی زاگرس، اهمیت زیادی دارد. گسترش سازند کژدمی در حوضه زاگرس، با تفاوت هایی در ژرفا و شرایط رسوب گذاری زون های مختلف این حوضه و تغییراتی نظیر تنوع در رخساره های رسوبی و میزان حفظ شدگی ماده آلی همراه بوده است. در این مطالعه تعداد 5 نمونه شیل سیاه از ...
بیشتر
بررسی توان هیدروکربورزایی سازند کژدمی، به عنوان مهمترین سنگ منشأ نفت در حوضه رسوبی زاگرس، اهمیت زیادی دارد. گسترش سازند کژدمی در حوضه زاگرس، با تفاوت هایی در ژرفا و شرایط رسوب گذاری زون های مختلف این حوضه و تغییراتی نظیر تنوع در رخساره های رسوبی و میزان حفظ شدگی ماده آلی همراه بوده است. در این مطالعه تعداد 5 نمونه شیل سیاه از رخنمون های سطحی سازند کژدمی (برش پرچستان و برش تنگ ماغر)، انتخاب و توسط پیرولیز راک- اول آنالیر شدند، که نتایج حاصل از آن، میزان ماده آلی و توان هیدروکربورزایی بالایی را در برش تنگ ماغر، واقع در فروافتادگی دزفول نشان داد. همچنین برای مقایسه و بررسی بیشتر، داده های مربوط به 25 نمونه از سازند کژدمی از میادین مطالعه شده در حوضه زاگرس (میدان نوروز، میدان سروش، میدان آزادگان و چاه بینک) انتخاب و بررسی شد. افزون بر مقایسه داده های سازند کژدمی، شرایط رسوب گذاری و محیط ته نشست آن نیز مورد بررسی قرار گرفت. شواهد رسوبی و ژئوشیمیایی، نشان از یک سنگشناسی چیره شیلی برای سازند کژدمی همراه با مقدار بالای ماده آلی است که در محیطی احیایی تا نیمهاکسیدی نهشته شده اند. مقادیر بهدست آمده برای کربن آلی کل (TOC) از 2/1 تا 9/6 درصد در نوسان بوده و بررسی بلوغ حرارتی نمونه ها یک بازه وسیع از محدوده نابالغ تا اواسط پنجره نفتی را نشان داد که بیشتر در محدوده کروژن های نوع II و III قرار گرفته اند. در نهایت رسم نمودارهای TOC/S2 توان هیدروکربورزایی قابل قبول نمونه های مورد مطالعه در برش تنگ ماغر و نمودار TOC/HI نفتزا بودن سازند کژدمی در میدان سروش را نشان می دهد.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی محیط زیست و مهندسی
عباس ذوالفقاری؛ ماشاء اله خامه چیان؛ محمدرضا نیکودل؛ عبدالله سهرابی بیدار
چکیده
اثر همزمان تعداد درزه، بازشدگی، نوع و ستبرای پرشدگی بر میزان ارتعاش ناشی از انتشار امواج در چهار بلوک سنگ آهک خشک و همسان به ابعاد 10×10×50 سانتیمتر مطالعه شد. بیشینه ارتعاش ذرات در بلوکهای سنگ بکر و درزه دار در سه جهت عمود برهم توسط ژئوفون سه مؤلفه ای ثبت شد. در بلوک شماره 1 با یک درزه در وسط بلوک، میزان بازشدگی درزه از 3- 6- ...
بیشتر
اثر همزمان تعداد درزه، بازشدگی، نوع و ستبرای پرشدگی بر میزان ارتعاش ناشی از انتشار امواج در چهار بلوک سنگ آهک خشک و همسان به ابعاد 10×10×50 سانتیمتر مطالعه شد. بیشینه ارتعاش ذرات در بلوکهای سنگ بکر و درزه دار در سه جهت عمود برهم توسط ژئوفون سه مؤلفه ای ثبت شد. در بلوک شماره 1 با یک درزه در وسط بلوک، میزان بازشدگی درزه از 3- 6- 9- 12- 15- 18 -21 میلی متر تغییر یافت و اندازه گیری ها برای هر مقدار بازشدگی در دو سری انجام شد. در سری اول، درزه پرشده با خاک رس و در سری دوم درزه پرشده با خاک ماسه ای مورد آزمایش قرار گرفت. این سری آزمایش ها بر روی بلوک های شماره 2 با دو درزه، بلوک شماره 3 با سه درزه و بلوک شماره 4 با چهار درزه نیز انجام شد. نتایج آزمایش ها نشان داد که وجود درزه در بلوک های سنگی، بیشینه ارتعاش ذرات در هر سه جهت را با نسبت های مختلف کاهش داد. کاهش مقدار بیشینه ارتعاش ذرات در جهت انتشار امواج بیش از سایر جهات است. رابطه بین افزایش شاخص درزه داری و کاهش بیشینه ارتعاش ذرات به صورت غیرخطی است. با افزایش شاخص درزه داری در نمونه های درزه دار، بیشینه ارتعاش ذرات با نرخ کمتری کاهش می یابد.
مقاله مروری
ژئوفیزیک
اصغر راست بود؛ محسن صاحبی ایلخچی
چکیده
تداخلسنجی طول مبنای بسیار بلند (Very Long Baseline Interferometry) یا به اختصار VLBI یکی از روشهای مهم در علم ژئودزی میباشد. از جمله تواناییهای این روش میتوان به ایجاد چارچوب مرجع سماوی بینالمللی (International Celestial Reference Frame)، تعیین متغیرهای توجیه زمین (Earth Orientation Parameters)، مختصات ایستگاه مشاهداتی با دقت بسیار بالا و متغیر انحراف نور اشاره کرد. کارهای ...
بیشتر
تداخلسنجی طول مبنای بسیار بلند (Very Long Baseline Interferometry) یا به اختصار VLBI یکی از روشهای مهم در علم ژئودزی میباشد. از جمله تواناییهای این روش میتوان به ایجاد چارچوب مرجع سماوی بینالمللی (International Celestial Reference Frame)، تعیین متغیرهای توجیه زمین (Earth Orientation Parameters)، مختصات ایستگاه مشاهداتی با دقت بسیار بالا و متغیر انحراف نور اشاره کرد. کارهای بسیاری برای افزایش دقت دادههای تکنیک VLBI میتوان انجام داد که از جمله آنها میتوان به بهبود فنی تجهیزات مورد استفاده، بهبود مدلهای فیزیکی، استفاده از روشهای مناسب پردازش داده و همچنین افزایش تعداد ایستگاههای مشاهداتی اشاره کرد. در این نوشتار مکان بهینه برای احداث ایستگاه VLBI در منطقه خاورمیانه جهت کاهش خطای برآورد متغیرهای توجیه زمین در دوره مشاهداتی CONT17 بررسی شده است. نتیجه اصلی پژوهش نشان میدهد که با احداث یک ایستگاه مشاهداتی در عمان، میانگین خطای تعیین متغیرهای توجیه زمین در شبکه مشاهداتی Legacy-1 64/6 درصد و با احداث یک ایستگاه مشاهداتی در مصر، میانگین خطای تعیین متغیرهای توجیه زمین در شبکه مشاهداتی Legacy-2 86/13 درصد کاهش مییابد.
مقاله پژوهشی
زمین ساخت
فرشته جعفریحاجتی؛ مریم آق اتابای؛ مجید نعمتی؛ علی بیگلری فدافن
چکیده
در این پژوهش برای درک وضعیت زمینساختی کنونی دشت گرگان در خاور حوضه کاسپین جنوبی، تنش زمینساختی این منطقه و مجاور آن با استفاده از وارونسازی دادههای سازوکار کانونی زمینلرزهها برآورد شد. برای این منظور، افزون بر تحلیل سازوکارهای کانونی حل شده توسط منابع مختلف، برای تعدادی از زمینلرزههای دارای اطلاعات مناسب و کافی، سازوکار ...
بیشتر
در این پژوهش برای درک وضعیت زمینساختی کنونی دشت گرگان در خاور حوضه کاسپین جنوبی، تنش زمینساختی این منطقه و مجاور آن با استفاده از وارونسازی دادههای سازوکار کانونی زمینلرزهها برآورد شد. برای این منظور، افزون بر تحلیل سازوکارهای کانونی حل شده توسط منابع مختلف، برای تعدادی از زمینلرزههای دارای اطلاعات مناسب و کافی، سازوکار کانونی تعیین شد. نتایج حاکی از حضور سازوکارهای کانونی متنوع شامل رانده، عادی و راستالغز و به تبع آن، جهتیافتگیهای متنوع محورهای جنبششناختی فشارشی و کششی است که میتواند نشان از پیچیده بودن منطقه باشد. با تحلیل وارونسازی زمینلرزههای بزرگتر و مساوی 4 در دشت گرگان، محدوده رخنمون یافته کپهداغ در خاور دشت و کل منطقه خاور کاسپین جنوبی یک رژیم فشاری با روند NNW-SSE بهدست آمد. اما با تحلیل همه زمینلرزههای دشت گرگان با بزرگای کمتر از 4 به همراه زمینلرزههای بزرگتر از آن، یک رژیم راستالغز بهدست آمد که در آن روند محور جنبششناختی NE-SW ،P و محور NW-SE ،T محاسبه شد. نتایج این پژوهش نشان میدهد یک رژیم محلی راستالغز افزون بر رژیم ناحیهای فشاری در منطقه وجود دارد.
مقاله مروری
زمین ساخت
محمدرضا قاسمی؛ علی آقانباتی؛ عبدالله سعیدی
چکیده
مقایسه رویدادهای کوهزایی و خشکی زایی ایران با رویدادهایی که در بخش های گوناگون دنیا و در محیط های زمین ساختی متفاوت شناسایی شده اند، سبب نوعی سردرگمی در ادبیات زمین شناسی ایران شده است. ما پس از مرور کوتاه ماهیت فرایندهای کوهزایی شناخته شده در دنیا و بررسی مسئله های در پیوند با مقایسه های یادشده در بالا، تلاش کردهایم ...
بیشتر
مقایسه رویدادهای کوهزایی و خشکی زایی ایران با رویدادهایی که در بخش های گوناگون دنیا و در محیط های زمین ساختی متفاوت شناسایی شده اند، سبب نوعی سردرگمی در ادبیات زمین شناسی ایران شده است. ما پس از مرور کوتاه ماهیت فرایندهای کوهزایی شناخته شده در دنیا و بررسی مسئله های در پیوند با مقایسه های یادشده در بالا، تلاش کردهایم با توجه به تاریخچه زمین ساختی بخش های گوناگون ایران، به صورت سامانه ای به توصیف و نام گذاری رویدادهای مهم کوهزایی و خشکی زایی کشور بپردازیم. بیشتر رویدادهای کوهزایی پرکامبرین ایران به علت ناشناس بودن سن و جایگاه زمین ساختی واحدهای سنگی نسبت داده شده به پرکامبرین، با ابهام همراه هستند. پالیوزوییک ایران بیشتر با رویدادهای خشکی زایی همراه بوده است و تنها نشانه رویداد کوهزایی واقعی به کربنیفر پسین در شمال ایران باز می گردد. رویدادهای مهم کوهزایی مزوزوییک و سنوزوییک چهره امروزی زمین ساختی ایران را رقم زده اند. زمیندرز تتیس کهن در شمال و مرکز ایران در کوهزاد گرگانی، شکل گیری لبه فعال ایران مرکزی (سنندج-سیرجان) در کوهزاد اکباتانی، فرارانش افیولیت های ایران مرکزی و زاگرس در رویدادهای کرتاسه پسین و برخورد صفحه ایران با کُنده هلمند در کوهزایی سیستانی روی دادند. شکل گیری کوهزادهای زاگرس و البرز به ترتیب از الیگوسن و میوسن آغاز شد و دگرریختی ناشی از کوتاه شدگی آنها تا به امروز ادامه دارد.
مقاله پژوهشی
سنگ شناسی
امیر اثنیعشری؛ ماسیمو تیه پولو
چکیده
نوار سنندج- سیرجان کمان قارهای فعالی است که حاصل فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس به زیر ایران مرکزی است و میزبان مجموعه آذرین ملایر- بروجرد است. بهتازگی در این مجموعه نمونههایی با ویژگی سنگهای آداکیتی گزارش شده است. مطالعه پیشرو نشان میدهد که از فرایندهای پتروژنتیکی مختلفی که برای تشکیل سنگهای آداکیتی پیشنهاد شده دو فرایند ...
بیشتر
نوار سنندج- سیرجان کمان قارهای فعالی است که حاصل فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس به زیر ایران مرکزی است و میزبان مجموعه آذرین ملایر- بروجرد است. بهتازگی در این مجموعه نمونههایی با ویژگی سنگهای آداکیتی گزارش شده است. مطالعه پیشرو نشان میدهد که از فرایندهای پتروژنتیکی مختلفی که برای تشکیل سنگهای آداکیتی پیشنهاد شده دو فرایند در تشکیل سنگهای آداکیتی این مجموعه نقش داشته است. 1) برهمکنش ماگمای مشتق از پوسته با سنگهای الترامافیک؛ 2) تبلور آمفیبول از یک ماگمای مافیکتر. به نظر میرسد ماگمای با منشأ پوستهای پس از نفوذ به سنگ الترامافیک و برهمکنش با آن، بلورهای آمفیبول را درون سنگ الترامافیک متبلور کرده است. رشد آمفیبول با تغییرات بافتی و شیمیایی به سمت حاشیه بلور همراه است. مدلسازی شیمیایی نشان داد که رشد آمفیبول با هضم الیوین همراه است. بخشهای باقیمانده الیوینهای هضم شده به صورت ادخال درون آمفیبول دیده میشود. تبلور آمفیبول باعث افزایش Th, Zr, Ta و LREE اما کاهش Ti و HREE در ماگمای جدید (مذاب در تعادل با آمفیبول حاشیهای) شده است. هضم الیوین هم مانع کاهش Ni و Co شده است. ترکیب شیمیایی مذاب در تعادل با آمفیبول حاشیهای با سنگهای آداکیتی بسیار شبیه است. بنابراین مذاب تشکیلدهنده آمفیبول حاشیهای همان مذاب آداکیتی است.
مقاله پژوهشی
سنگ شناسی
زینب رحمانیان؛ غلامرضا قدمی؛ حمید احمدی پور؛ محمد پوستی
چکیده
گرانیتوییدهای دلفارد در جنوب خاور استان کرمان قرار داشته و در حاشیهها، ترکیب کوارتزدیوریتی دارند. کوارتزدیوریتها شامل کانیهای اصلی پلاژیوکلاز، آمفیبول و بیوتیت هستند و مطالعات حاضر نشان میدهد این سنگها، گرانیتوییدهای نوع I بوده و به سری ماگمایی کالکوآلکالن تعلق دارند. غنیشدگی از عناصر نادر خاکی سبک نسبت به عناصر ...
بیشتر
گرانیتوییدهای دلفارد در جنوب خاور استان کرمان قرار داشته و در حاشیهها، ترکیب کوارتزدیوریتی دارند. کوارتزدیوریتها شامل کانیهای اصلی پلاژیوکلاز، آمفیبول و بیوتیت هستند و مطالعات حاضر نشان میدهد این سنگها، گرانیتوییدهای نوع I بوده و به سری ماگمایی کالکوآلکالن تعلق دارند. غنیشدگی از عناصر نادر خاکی سبک نسبت به عناصر نادر خاکی سنگین، بالا بودن مقدار عناصر LIL نسبت به HFS و همچنین بیهنجاری منفی Ti و Nb در نمودارهای چند عنصری، نشان میدهد که ماگماهای سازنده کوارتزدیوریتهای دلفارد در محیط کمان ایجاد شدهاند. نسبتهای (CaO/(MgO+FeOt و (Al2O3/(MgO+FeOt (به ترتیب برابر با 55/0 و 36/1) نشان میدهد که ماگماهای اولیه، از ذوب بخشی سنگهای بازیک پوسته زیرین و با دخالت سیالات و مذابهای گوشتهای بهوجود آمدهاند. دادههای ژئوشیمیایی همچون نسبتهای (La/Yb (N و (Th/Yb (N (بهترتیب برابر با 4/4 و 5/6) و موقعیت زمینشناسی گرانیتوییدهای دلفارد حاکی از این است که ماگماهای مادر، احتمالاً مربوط به محیط پیش از برخورد بوده و در جایگاه کمان آتشفشانی بالغ و در ژرفای حدود 40 کیلومتری بالای پهنه فرورانش لیتوسفر نئوتتیس پدید آمدهاند و سپس به سطوح بالاتر صعود و تبلور تفریقی را تحمل کردهاند.
مقاله پژوهشی
سنگ شناسی
نیلوفر نایبی؛ داریوش اسماعیلی؛ سروش مدبری؛ ریوکی شینجو
چکیده
ناحیه بیهنجاری (آنومالی) 21A بهعنوان بخشی از کانسارهای آهن- آپاتیت منطقه فلززایی (متالوژنی) آهن بافق بخشی از زون ایران مرکزی را شامل میشود که در این ناحیه طیفی از سنگهای آذرین، رسوبی و دگرگونی رخنمون دارند. سنگهای آذرین این ناحیه منطقه با دارا بودن دامنه تغییرات محدود زمینشیمیایی عمدتا در محدوده مونزونیت تا مونزودیوریت ...
بیشتر
ناحیه بیهنجاری (آنومالی) 21A بهعنوان بخشی از کانسارهای آهن- آپاتیت منطقه فلززایی (متالوژنی) آهن بافق بخشی از زون ایران مرکزی را شامل میشود که در این ناحیه طیفی از سنگهای آذرین، رسوبی و دگرگونی رخنمون دارند. سنگهای آذرین این ناحیه منطقه با دارا بودن دامنه تغییرات محدود زمینشیمیایی عمدتا در محدوده مونزونیت تا مونزودیوریت قرار میگیرند که ماهیت کالک-آلکالن تا کالک-آلکالن پتاسیم بالا را از خود نشان میدهند. نمودارهای بهنجار شده به گوشته اولیه و کندریت گویای غنیشدگی از LILE و LREE نسبت به HFSE و HREE و تهیشدگی از Nb-Ti-Ta است که دلالت بر این دارد که سنگهای ماگمایی مشتق شده از گوشته سنگکرهای توسط فرایندهای فرورانش تغییر کردهاند. مقادیر اولیه 87Sr/86Sr و نیز نسبتهای اولیه 143Nd/144Nd حاکی از ترکیبات عمده گوشتهای هستند. ترکیب ایزوتوپی سرب نمونههای منطقه شامل 32/20- 87/18= 206Pb/204Pb، 84/15–72/15= 207Pb/204Pb و 32/42-74/40=208Pb/204Pb میباشد. مدلسازی ایزوتوپی نمونههای پلوتونیک منطقه تأثیرپذیری کمتر از 4 درصد ذوب رسوبات صفحه فرورونده و نیز درجات مختلف مشارکت پوسته پایینی را از خود نشان میدهند. از اینرو، ذوب بخشی درجه پایین یک گوشته زیرکمانی که توسط سیالات مشتق شده از رسوبات صفحه فرورونده متاسوماتیسم شده و واکنش با پوسته قارهای طی صعود به سطوح بالاتر متحمل شدهاند برای سنگهای بیهنجاری (آنومالی) 21A پیشنهاد میشود.
مقاله پژوهشی
سنگ شناسی
سعید ثمربخش؛ محمد هاشم امامی؛ سید مجبتی مرتضوی؛ منصور وثوقی عابدینی
چکیده
منطقه مورد مطالعه به لحاظ ساختاری متعلق به گستره زمینساختی البرز مرکزی بوده و در فاصله 50 کیلومتری شمال شهرستان قائمشهر قرار دارد. طیف ترکیبی سنگهای آتشفشانی منطقه، متشکل از بازالت، آندزیت، تراکی آندزیت و دولریت حاصل عملکرد فرایندهای تبلور تفریقی و گاه آلودگی بوده است. بافت های پورفیریتیک تا مگاپورفیریتیک با خمیره میکرولیتی، ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه به لحاظ ساختاری متعلق به گستره زمینساختی البرز مرکزی بوده و در فاصله 50 کیلومتری شمال شهرستان قائمشهر قرار دارد. طیف ترکیبی سنگهای آتشفشانی منطقه، متشکل از بازالت، آندزیت، تراکی آندزیت و دولریت حاصل عملکرد فرایندهای تبلور تفریقی و گاه آلودگی بوده است. بافت های پورفیریتیک تا مگاپورفیریتیک با خمیره میکرولیتی، گلومروپورفیریتیک و آمیگدالوییدال در این سنگ ها دیده می شود. کلینوپیروکسن، الیوین و پلاژیوکلاز، کانی های اصلی این سنگها را تشکیل میدهند. بهطورکلی شیمی کل سنگ های منطقه حاکی از غنیشدگی از عناصر LIL و LREE و تهیشدگی از عناصر HFS است. بررسی نسبت های عناصر کمیاب و عناصر نادر خاکی نیز نشان می دهد که بازالتهای منطقه مورد مطالعه می توانند از ذوب بخشی یک گارنت پریدوتیت در ژرفا و فشارهای بالا بهوجود آمده باشند. بیهنجاری منفی Ce، بیهنجاری منفی Nb، غنیشدگی از Pb نقش لیتوسفر و بهویژه پوسته قاره ای را در آلایش منابع ماگمایی سنگهای آتشفشانی منطقه مورد مطالعه تداعی می کند. نسبت Pb/Ce شبیه به منابع OIB، یعنی گوشته آستنوسفری در تکوین اولیه ماگمای بازالتی را القا می کند. سنگ های آتشفشانی منطقه در محدوده درون ورقه ای در یک محیط کششی تشکیل شده اند.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی اقتصادی
شقایق سادات هاشمپور؛ سجاد مغفوری؛ ابراهیم راستاد
چکیده
کانسارهای منگنز گفت و محمدآباد در ناحیه جنوب باختر سبزوار و در توالی آتشفشانی- رسوبی کرتاسه پسین تشکیل شدهاند. این توالی در داخل یک ساختار چینخورده به طول 100 کیلومتر با روند شمالخاور- جنوبباختر قرار گرفته است که کانسار منگنز گفت در یال جنوبی تاقدیس شمالی و در توالی سنگی واحد اول از ستون چینهشناسی ناحیهای جنوبباختر سبزوار ...
بیشتر
کانسارهای منگنز گفت و محمدآباد در ناحیه جنوب باختر سبزوار و در توالی آتشفشانی- رسوبی کرتاسه پسین تشکیل شدهاند. این توالی در داخل یک ساختار چینخورده به طول 100 کیلومتر با روند شمالخاور- جنوبباختر قرار گرفته است که کانسار منگنز گفت در یال جنوبی تاقدیس شمالی و در توالی سنگی واحد اول از ستون چینهشناسی ناحیهای جنوبباختر سبزوار و کانسار منگنز محمدآباد در یال جنوبی تاقدیس جنوبی در توالی سنگی واحد چهار از ستون چینهشناسی ناحیهای تشکیل شدهاند. سنگ میزبان کانسارهای گفت و محمدآباد به ترتیب توف قرمز و توفآهکی میباشند. محیط زمینساختی کانسارهای منگنز ناحیه جنوبباختر سبزوار با توجه به بررسیهای ژئوشیمیایی صورت گرفته، یک محیط کششی است که مرتبط با زمینساخت زون سبزوار تشکیل شده است. سنگهای منطقه دارای طیف ترکیبی گستردهای از بازالت، ریولیت، داسیت، الیوین بازالت، آندزیت بازالت و تراکیآندزیت میباشد که همراه با رسوبات آذرآواری و واحدهای رسوبی کرتاسه پسین تشکیل شدهاند. سنگهای داسیتی ستبرترین واحد سنگی فلسیک شناخته شده در منطقه هستند. مقادیر اکسیدهای اصلی، الگوی عناصر نادر خاکی و تغییرات عناصر کمیاب در نمودارهای عنکبوتی نشانگر ماهیت بایمودال (Bimodal) و تولئیتی سنگهای آتشفشانی منطقه است که با داشتن طیف ترکیبی از بازالت تا ریولیت در محیط کششی نهشته شدهاند.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی اقتصادی
شایان اکرمی؛ محمد علی علی آبادی؛ محمدرضا هزاره؛ عباس عسگری؛ طیبه رمضانی
چکیده
کانسار سرب و روی نینه در خاور استان مرکزی، در واحدهای ژوراسیک میانی تا بالایی کمربند فلززایی ملایر- اصفهان قرار دارد. کانهزایی چینهکران و دیرزاد، در اشکال رگهای، جانشینی و پرکننده فضاهای باز شامل کانههای اصلی گالن، اسفالریت و باریت با همراهی دگرسانیهای دولومیتی و سیلیسی دیده میشوند. نتایج ریزدماسنجی میانبارهای سیال باریت ...
بیشتر
کانسار سرب و روی نینه در خاور استان مرکزی، در واحدهای ژوراسیک میانی تا بالایی کمربند فلززایی ملایر- اصفهان قرار دارد. کانهزایی چینهکران و دیرزاد، در اشکال رگهای، جانشینی و پرکننده فضاهای باز شامل کانههای اصلی گالن، اسفالریت و باریت با همراهی دگرسانیهای دولومیتی و سیلیسی دیده میشوند. نتایج ریزدماسنجی میانبارهای سیال باریت و کلسیت بهترتیب دمای همگنشدگی 127و 168 درجه سانتیگراد و شوری 9/13 و7/5 را نشان میدهد که گویای شرایط تشکیل کمی متفاوت است. نمودار دمای همگنشدگی به شوری، یک سیال شورابهای حوضهای و فرایندهای اختلاط و سرد شدن را برای کانهزایی پیشنهاد مینماید. مقادیر δ34S در گالن و اسفالریت (‰5/7 تا ‰5/21) نینه ضمن تشابه با مقادیر δ34S ذخایر میسیسیپی بالایی گویای تأمین گوگرد طی فرایند احیای ترموشیمیایی سولفات میباشد. مقادیر δ18OSMOW (‰2/9- تا 2/11-) و δ13CPDB (‰1/0 تا 5/0) رگههای کلسیتی محدوده گویای چندمنشأ بودن اکسیژن و منشأ گرقتن کربن از کربناتهای دریایی حل شده و مجدداً متحرک شده میباشد. با توجه به شواهد بهدست آمده طی این مطالعه، میتوان کانسار نینه را در زمره کانسارهای نوع دره میسیسیپی دانست که طی فرایندهای کوهزایی و بهحرکت درآمدن شورابههای حوضهای شکل گرفته است.